#مقالات_علمى_توحيد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
● درباب تكبر
○اگر بیمارانی دارید که درجلساتشان اشاراتی پراکنده و به نظر بی ربط به کنجکاوی، تکبر و حماقت میکنند، بیون این مقاله را خطاب به شما نوشته است...
•| website: Tohidcc.ir
•| channel: @Tohidclinic
◇ در INSTANT VIEW بخوانید 🔻
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
● درباب تكبر
○اگر بیمارانی دارید که درجلساتشان اشاراتی پراکنده و به نظر بی ربط به کنجکاوی، تکبر و حماقت میکنند، بیون این مقاله را خطاب به شما نوشته است...
•| website: Tohidcc.ir
•| channel: @Tohidclinic
◇ در INSTANT VIEW بخوانید 🔻
Telegraph
International Journal of Psychoanalysis, 39, 144-146.
🔹اگر بیمارانی دارید که درجلساتشان اشاراتی پراکنده و به نظر بی ربط به کنجکاوی، تکبر و حماقت میکنند، بیون این مقاله را خطاب به شما نوشته است. 🔹به باور بیون وقتی غریزه زندگی غلبه دارد غرور(2) تبدیل به «احترام به خود» (3) می شود و در مقابل هرگاه غریزه مرگ غلبه…
«روان شناس-سلبریتی»، «مدّاح-سلبریتی»، «پزشک-سلبریتی»، «کودک-سلبریتی»
🆑@Tohidclinic
و عكس ها و كليپ هاى نمايشى!
مطب يا آتليه عكاسى؟!
دندانپزشک است. در صفحه اینستاگرامش عکس هایی با چند بازیگر سینما و تلویزیون، خواننده موسیقی پاپ و برخی سلبریتی های دیگر منتشر کرده است. وقتی میک آپ و استایل پوشش ایشان در عکس ها را نگاه می کنم کمتر می توانم بپذیرم که مکان عکسبرداری کلینیک دندانپزشکی باشد. با خودم می گویم احتمالا یا در همان کلینیک، آتلیه ای برای عکاسی وجود دارد و یا، در یک عکاسی، آتلیه ای ویژه با دیزاین کلینیک دندانپزشکی ساخته شده است. وجه برجسته این عکس ها نه شغل و حرفه بلکه نمادهای سلبریتی است. ایشان عکس های دیگری هم در صفحه شان دارند که بی شک مانند مدل های مشهور مجله فرانسویِ وگ در برخی از سالهای دور است. برایم به عنوان یک جامعه شناسِ علاقه مند به مطالعه سلبریتی جالب است که حتی در اینستاگرام به صفحه ای برمی خورم که « صفحه هواداران خانم دکتر...» نام دارد. بررسی برخی از کامنت ها در این صفحه نشان می دهد که هواداران نه درباره شغل و حرفه بلکه عمدتا درباره لباس و میک آپ ایشان نظر می دهند. صفحه هواداران معمولا برای سلبریتی های سینما، ورزش یا موسیقی تجاری ایجاد می شود و این شاید نوعی نوآوری است که یک دندانپزشک صفحه هواداران دارد. باز در همان صفحه هم عکس هایی وجود دارد که بیننده را به این نتیجه می رساند که ایشان رغبت بسیار زیادی دارند تا اگر نه یک سلبریتی کامل، که حداقل یک « دندانبریتی»(مخفّف دندانپزشک-سلبریتی) باشند.
در شبکه های اجتماعی فارسی زبان مشابه این چنین افرادی به شدت در حال رشدند: « استاد-سلبریتی» یا پدیده ای که برخی از محققان آنرا ستاره های دانشگاهی(1) می نامند، «روان شناس-سلبریتی»، «مدّاح-سلبریتی»، «پزشک-سلبریتی»، «کودک-سلبریتی»، و نمونه ای که اخیرا نشانه هایی از آن می بینم یعنی «آخوند-سلبریتی». هنوز مطالعاتم تکمیل نشده است در نتیجه درباره نمونه اخیر در آینده بیشتر خواهم نوشت.
مورد روان شناس-سلبریتی که من آنان را پدیده «روانریتی» می نامم هم فرق چندانی با مثالی که در ابتدای این نوشته آوردم ندارد. روانریتی هم از طریق اینستاگرام مدام فیلم های یک دقیقه ای منتشر می کند. وقتی استایل لباس و میک آپ روانریتی و حتی طراحی داخلی مکانِ عکس و فیلم را بررسی می کنیم نمی دانیم که آیا در این تصاویر َفشن؛ ِتم مرکزی به شمار می رود یا شب ادراری کودک که ایشان درباره آن در حال صحبت اند. وجود عکس های پرتره، عکسی در حال اسکی، میز غذا در یک رستوران مدیترانه ای و جمله هایی در زیر عکس ها که هیچ ارتباطی به موضوع عکس ندارند از جمله تصاویری است که باز این سوال را در بیننده به وجود می آورد که آیا در حال تماشای صفحه یک سلبریتی است یا یک روان شناس متخصص؟
شاید با دو واژه بتوانم این نوشته کوتاه را به پایان برسانم. واژه نخست تکثیر(2) و واژه دوم تنوع سازی(3) است. تکثیر به معنای آن است که اشتیاق، و به بیان برخی محققان، ولعِ سلبریتی شدن به سرعت در حال تکثیر و گسترش است، و تنوع سازی به معنای آن است که این پدیده از عرصه سینما، تلویزیون و موسیقیِ تجاری فراتر رفته و در حال رسوخ به همه عرصه ها شامل مشاغل حرفه ای و تخصصی، محیط های علمی، اقتصادی، و اجتماعی و اخیرا دینی است. در واقع هم شاهد تکثیر این پدیده و هم متنوع شدن آن در عرصه های مختلف هستیم. واژه نخست بر گسترش و ازدیاد و واژه دوم بر حضور آن در بخش های مختلف جامعه اشاره دارد.
با توجه به آنچه در جامعه ایرانی در حال وقوع است اولویت یافتن نما و نمایش بر عمل و عملکرد و به تعبیر برخی از محققان بدبین عرصه شبکه های اجتماعی «سطحی شدن» از جمله موضوعاتی است که می توان بیشتر درباره آنها تأمل کرد. این روزها ولع سلبریتی شدن پدیده ای جدی است. آنقدر جدی که حتی مطب پزشکان را تبدیل به صحنه نمایش یا آتلیه عکاسی کرده است!
▪️▪️نوشته: دکتر فردین علیخواه|جامعه شناس
1- Academostars
2- Proliferation
3- Diversification
#روانشناسى_اجتماعى
🆑@Tohidclinic
🆑@Tohidclinic
و عكس ها و كليپ هاى نمايشى!
مطب يا آتليه عكاسى؟!
دندانپزشک است. در صفحه اینستاگرامش عکس هایی با چند بازیگر سینما و تلویزیون، خواننده موسیقی پاپ و برخی سلبریتی های دیگر منتشر کرده است. وقتی میک آپ و استایل پوشش ایشان در عکس ها را نگاه می کنم کمتر می توانم بپذیرم که مکان عکسبرداری کلینیک دندانپزشکی باشد. با خودم می گویم احتمالا یا در همان کلینیک، آتلیه ای برای عکاسی وجود دارد و یا، در یک عکاسی، آتلیه ای ویژه با دیزاین کلینیک دندانپزشکی ساخته شده است. وجه برجسته این عکس ها نه شغل و حرفه بلکه نمادهای سلبریتی است. ایشان عکس های دیگری هم در صفحه شان دارند که بی شک مانند مدل های مشهور مجله فرانسویِ وگ در برخی از سالهای دور است. برایم به عنوان یک جامعه شناسِ علاقه مند به مطالعه سلبریتی جالب است که حتی در اینستاگرام به صفحه ای برمی خورم که « صفحه هواداران خانم دکتر...» نام دارد. بررسی برخی از کامنت ها در این صفحه نشان می دهد که هواداران نه درباره شغل و حرفه بلکه عمدتا درباره لباس و میک آپ ایشان نظر می دهند. صفحه هواداران معمولا برای سلبریتی های سینما، ورزش یا موسیقی تجاری ایجاد می شود و این شاید نوعی نوآوری است که یک دندانپزشک صفحه هواداران دارد. باز در همان صفحه هم عکس هایی وجود دارد که بیننده را به این نتیجه می رساند که ایشان رغبت بسیار زیادی دارند تا اگر نه یک سلبریتی کامل، که حداقل یک « دندانبریتی»(مخفّف دندانپزشک-سلبریتی) باشند.
در شبکه های اجتماعی فارسی زبان مشابه این چنین افرادی به شدت در حال رشدند: « استاد-سلبریتی» یا پدیده ای که برخی از محققان آنرا ستاره های دانشگاهی(1) می نامند، «روان شناس-سلبریتی»، «مدّاح-سلبریتی»، «پزشک-سلبریتی»، «کودک-سلبریتی»، و نمونه ای که اخیرا نشانه هایی از آن می بینم یعنی «آخوند-سلبریتی». هنوز مطالعاتم تکمیل نشده است در نتیجه درباره نمونه اخیر در آینده بیشتر خواهم نوشت.
مورد روان شناس-سلبریتی که من آنان را پدیده «روانریتی» می نامم هم فرق چندانی با مثالی که در ابتدای این نوشته آوردم ندارد. روانریتی هم از طریق اینستاگرام مدام فیلم های یک دقیقه ای منتشر می کند. وقتی استایل لباس و میک آپ روانریتی و حتی طراحی داخلی مکانِ عکس و فیلم را بررسی می کنیم نمی دانیم که آیا در این تصاویر َفشن؛ ِتم مرکزی به شمار می رود یا شب ادراری کودک که ایشان درباره آن در حال صحبت اند. وجود عکس های پرتره، عکسی در حال اسکی، میز غذا در یک رستوران مدیترانه ای و جمله هایی در زیر عکس ها که هیچ ارتباطی به موضوع عکس ندارند از جمله تصاویری است که باز این سوال را در بیننده به وجود می آورد که آیا در حال تماشای صفحه یک سلبریتی است یا یک روان شناس متخصص؟
شاید با دو واژه بتوانم این نوشته کوتاه را به پایان برسانم. واژه نخست تکثیر(2) و واژه دوم تنوع سازی(3) است. تکثیر به معنای آن است که اشتیاق، و به بیان برخی محققان، ولعِ سلبریتی شدن به سرعت در حال تکثیر و گسترش است، و تنوع سازی به معنای آن است که این پدیده از عرصه سینما، تلویزیون و موسیقیِ تجاری فراتر رفته و در حال رسوخ به همه عرصه ها شامل مشاغل حرفه ای و تخصصی، محیط های علمی، اقتصادی، و اجتماعی و اخیرا دینی است. در واقع هم شاهد تکثیر این پدیده و هم متنوع شدن آن در عرصه های مختلف هستیم. واژه نخست بر گسترش و ازدیاد و واژه دوم بر حضور آن در بخش های مختلف جامعه اشاره دارد.
با توجه به آنچه در جامعه ایرانی در حال وقوع است اولویت یافتن نما و نمایش بر عمل و عملکرد و به تعبیر برخی از محققان بدبین عرصه شبکه های اجتماعی «سطحی شدن» از جمله موضوعاتی است که می توان بیشتر درباره آنها تأمل کرد. این روزها ولع سلبریتی شدن پدیده ای جدی است. آنقدر جدی که حتی مطب پزشکان را تبدیل به صحنه نمایش یا آتلیه عکاسی کرده است!
▪️▪️نوشته: دکتر فردین علیخواه|جامعه شناس
1- Academostars
2- Proliferation
3- Diversification
#روانشناسى_اجتماعى
🆑@Tohidclinic
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
كلاس تیپ شناسى انیاگرام (تيپ ٤)
🔥❄️ تیپ سرد و گرم
The Tragic Romantic
به محضی که بوی پیوند می آید آنها رفیق را جایی میبرند و طوری سرد و گرم میشوند که رفیق از رفاقت خودش پشیمان شود
🔻در حسرت یک رابطه با ثبات هستند
🔻در روابط جنسی رقابت طلبند
🔻راه شفا و تعدیل
Part4️⃣
قسمت های قبلی را از طریق هشتگ ها پیگیری نمایید
#دكتر_نهضت_فرنودى
#شخصيت_شناسى #شناخت #انياگرام
🔥❄️ تیپ سرد و گرم
The Tragic Romantic
به محضی که بوی پیوند می آید آنها رفیق را جایی میبرند و طوری سرد و گرم میشوند که رفیق از رفاقت خودش پشیمان شود
🔻در حسرت یک رابطه با ثبات هستند
🔻در روابط جنسی رقابت طلبند
🔻راه شفا و تعدیل
Part4️⃣
قسمت های قبلی را از طریق هشتگ ها پیگیری نمایید
#دكتر_نهضت_فرنودى
#شخصيت_شناسى #شناخت #انياگرام
بيشتر مردم به پشت شيشه خودروهايشان اين برچسب را مي زنند:
"امروز، اولين روز از بقيه زندگي من است."
من ترجيح ميدهم اين گونه تصور كنم:
"امروز، آخرين روز زندگي من است و مي خواهم به گونه اي زندگي كنم كه گويي ديگر هيچ فرصتي ندارم و فردايى نيست "
#تلنگر_👌🏻
"امروز، اولين روز از بقيه زندگي من است."
من ترجيح ميدهم اين گونه تصور كنم:
"امروز، آخرين روز زندگي من است و مي خواهم به گونه اي زندگي كنم كه گويي ديگر هيچ فرصتي ندارم و فردايى نيست "
#تلنگر_👌🏻
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در توصیف چندگانگی حال و هوای ما سیکلوتایمیایی ها که به اختلال و «نوسان مود» دچاریم و البته بسیاریم ما، و سرت را بچرخاتی به یکی از ما برخورد می کنی_ مولانا که خود به حکم چندگانگی آثار و چند وجهی بودن حالات و سکناتش از این عارضه رنج میبرده، چنین آورده در دیوان شمس. یعنی بهتر از این نمی شود در ادبیات کهن تعریفی برای این نوع اختلال خلقی پیدا کرد:
گهی سنگم گهی آهن زمانی آتشم جمله
گهی میزان بی سنگم گهی هم سنگ و میزانم
زمانی می چرم اینجا زمانی می چرند از من
گهی گرگم گهی میشم گهی خود شکل چوپانم
هیولایی نشان آمد نشان دائم کجا ماند
نه این ماند نه آن ماند بداند آن من آنم
#اختلالات_خلقى
#سيكلوتايميا #مولانا
شهلا زرلکی
گهی سنگم گهی آهن زمانی آتشم جمله
گهی میزان بی سنگم گهی هم سنگ و میزانم
زمانی می چرم اینجا زمانی می چرند از من
گهی گرگم گهی میشم گهی خود شکل چوپانم
هیولایی نشان آمد نشان دائم کجا ماند
نه این ماند نه آن ماند بداند آن من آنم
#اختلالات_خلقى
#سيكلوتايميا #مولانا
شهلا زرلکی
قسمتى ديگر از كلاس انياگرام با دكتر نهضت فرنودى
#دكتر_نهضت_فرنودى
#انياگرام #شخصيت_شناسى
#شناخت #مـهرطلبى
🎧از اينجا بشنويد🔰
#دكتر_نهضت_فرنودى
#انياگرام #شخصيت_شناسى
#شناخت #مـهرطلبى
🎧از اينجا بشنويد🔰
@Tohidclinic.wav
11.5 MB
🔅كلاس تيپ شناسى شخصيتى انياگرام با دكتر نهضت فرنودى
🔅ادامه تيپ شخصيتى ٤ و ٥
🔅تيپ تراژيك -رمانتيك و تيپ فكور و تحليلگر
Part5️⃣
🆑@Tohidclinic
🔅ادامه تيپ شخصيتى ٤ و ٥
🔅تيپ تراژيك -رمانتيك و تيپ فكور و تحليلگر
Part5️⃣
🆑@Tohidclinic
آنجا بود که از عمق جان فهمیدم که ما مردم عادی هم اگر شل کنیم و سخت نگیریم، بخدا همانند زندگی برخی مدیران تحریمها روی زندگی ما هم هیچ اثری نخواهند گذاشت..
#Motivational_💪🏻
🔶 برخی جراحان در گذشته معتقد بودند بیمارانی که انتظار دارند طی عمل جراحی بمیرند؛ زنده از زیر عمل بیرون نمی آیند.
این باور امروزه کمتر از گذشته موهوم و خرافاتی به نظر میرسد. امروزه میدانیم که نگرش بیمار به شکلهای گوناگونی بر نتیجه ی عمل تاثیرگذار است.
(خلاصه ی روانپزشکی کاپلان و سادوک. جلد دوم. ص 84).
🔶 هر کس توی زندگی اش با یک چیزی آرام میشود که با مال دیگران فرق دارد. عادت است دیگر. هرکس به یک چیزی عادت میکند.
البته شاید به کودکی آدم هم برگردد که ننه بابای هرکس واسه خفه کردن صدای بچه چه چیزی دستش میدهند.
همان چیز تا لب گور با آدم میماند. فقط شکل و شمایلش بزرگتر میشود. مگر زندگی چیزی جز تکرار و تکرار و تکرار عادتها است؟
🔶 خود من با انتخاب یک جملهی خاص یا یک کلمه و تکرار مکرر آن با خودم مقاومت میکنم.
مثلا هنگام مشکلات چشمهایم را میبندم و با صدای بلند مدام با خودم تکرار میکنم "هیچی نیست مرد. ریلکس باش. شل کن الان تموم میشه".
یا مثلا وقتی با صد و پنجاه تا به پلیس میرسم میگم: "ایشالا ندیده، ایشالا ندیده، وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا ...
یا قبل و بعدِ امتحانات میگویم "قبول میشم، قبول میشم"
یا وقتی بی پول میشم مدام به خودم میگم "نگران نباش. خدا روزی رسونه"
🔶خلاصه هر وقت مشکلی پیش میآید، یا خُلق و خویم تنگ میشود، یا حتی وقتی درد بدنی دارم ( سنِ پنجاه و فشارهای متعدد به چندجای بدن) ریلکس میکنم و هِی با تکرار کلمات به خودم امید میدهم.
🔶 خیلی مواقع هم هیچ اتفاقی نمی افتد. خصوصا موقع بی پولی.
ولی خب وقتی نمیشود چیزی را تغییر داد، لااقلش میشود آن را پذیرفت و کمتر درد کشید. به قول حافظ: هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی.
🔶 آنقدر این جملات یا کلمات را تکرار میکنم که خودم هم باورم میشود کائنات در کنترل من است و کار مهمی میتوانم بکنم.
🔶 مغز است دیگر؛ زورش زیاد است. همه چیز آدم دستش است. ولی خب خر است، زود باورش میشود و گول میخورد. گول هم بخورد، لااقل کمتر درد میکشد.
🔶 یادم میآید هر بار که زیر تیغ جراحی میرفتم از وقتی نیم متر سوزنِ بیحسی را توی کمرم میکردند تا هنگام ترخیص با خودم آن شعر چاوشی را تکرار میکردم "اما تو کوه درد باش؛ طاقت بیار و مرد/زن باش".
خصوصا یکی از عملها که اد خورده بود وسط کمبود دارو، و به جای تزریق مرفین شیاف دیکلوفناک عنایت میکردند.
آن چند روز کلا ذکر لبم این شده بود: "اما تو کوه درد باش. طاقت بیار و مرد باش".
آنجا بود که از عمق جان فهمیدم که ما مردم عادی هم اگر شل کنیم و سخت نگیریم، بخدا همانند زندگی برخی مدیران تحریمها روی زندگی ما هم هیچ اثری نخواهند گذاشت.
🔶 به اینجور ذکر گفتنها در روانشناسی میگویند: روش #گفتگوی_درونی مایکنبام.
⭕️ یک مستندی راجع به آتش سوزی نگاه میکردم. این مستند را در آمریکا ساخته بودند. در این فیلم یک ساختمان ۲۰ طبقه آتش گرفته بود و تعدادی از ساکنان آن از شدت گرما و ترس مجبور شده بودند از بعضی طبقات خود را به پایین پرتاب کنند.
نکتهای جالب در این مستند بود که من را به فکر واداشت. بیشتر مردمی که خود را به پایین پرتاب کرده بودند، ساکنان طبقات پنجم و هفتم بودند.
از حدود ۳۰ نفری که خود را به پایین پرتاب کرده بودند فقط ۱ نفر زنده مانده بود. در کالبد شکافی آن ۲۹ نفر دیگر که توسط پزشکی قانونی انجام شد، علت مرگ همگی سکته قلبی عنوان شده است؛ یعنی همهی آنها قبل از اینکه با زمین برخورد کنند، زمانی که میان آسمان و زمین بودند، از ترس سکته کرده بودند.
بعد از چند هفته به سراغ فردی که زنده مانده بود رفتند و از او درحالی که هنوز آثار جراحت بر روی صورتش مشاهده میشد و یک دست و یک پایش در گچ بود گزارشی تهیه کردند.
سوال اصلی که گزارشگر از او پرسید این بود:
"تو چطور زنده ماندی در صورتی که همه کسانی که از ساختمان پریدند مُردند؛ حتی کسانی که از ارتفاع کمتری از تو پریدهاند؟"
او گفت: "من فقط با خودم میگفتم #این_فقط_یک_پرش_ساده_است ،
و این را پشت سر هم با خودم تکرار کردم".
به نظرم ما گاهی اوقات از ترس مشکلات، قبل از مواجهه با آنها سکته میکنیم؛ طوری که اصلا فرصت و توانی برای رویارویی با آنها برایمان نمیماند.
🔶 نترسید بابا. این نیز بگذرد. آدمیزاد پوست کلفتتر از این حرفهاست. بقول خیام جام لطیف است؛ اما پوستِ کلفتی دارد. دایناسورها با آن هیبتشان در تغییرات آب و هوایی از بین رفتند، اما آدمیزاد زنده ماند.
گاهی، هنگام مشکلات فقط باید با خودمان زمزمه کنیم:
#این_فقط_یک_پرش_ساده_است
🖌 دکتر محسن زندی
#Motivational_💪🏻
🔶 برخی جراحان در گذشته معتقد بودند بیمارانی که انتظار دارند طی عمل جراحی بمیرند؛ زنده از زیر عمل بیرون نمی آیند.
این باور امروزه کمتر از گذشته موهوم و خرافاتی به نظر میرسد. امروزه میدانیم که نگرش بیمار به شکلهای گوناگونی بر نتیجه ی عمل تاثیرگذار است.
(خلاصه ی روانپزشکی کاپلان و سادوک. جلد دوم. ص 84).
🔶 هر کس توی زندگی اش با یک چیزی آرام میشود که با مال دیگران فرق دارد. عادت است دیگر. هرکس به یک چیزی عادت میکند.
البته شاید به کودکی آدم هم برگردد که ننه بابای هرکس واسه خفه کردن صدای بچه چه چیزی دستش میدهند.
همان چیز تا لب گور با آدم میماند. فقط شکل و شمایلش بزرگتر میشود. مگر زندگی چیزی جز تکرار و تکرار و تکرار عادتها است؟
🔶 خود من با انتخاب یک جملهی خاص یا یک کلمه و تکرار مکرر آن با خودم مقاومت میکنم.
مثلا هنگام مشکلات چشمهایم را میبندم و با صدای بلند مدام با خودم تکرار میکنم "هیچی نیست مرد. ریلکس باش. شل کن الان تموم میشه".
یا مثلا وقتی با صد و پنجاه تا به پلیس میرسم میگم: "ایشالا ندیده، ایشالا ندیده، وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا ...
یا قبل و بعدِ امتحانات میگویم "قبول میشم، قبول میشم"
یا وقتی بی پول میشم مدام به خودم میگم "نگران نباش. خدا روزی رسونه"
🔶خلاصه هر وقت مشکلی پیش میآید، یا خُلق و خویم تنگ میشود، یا حتی وقتی درد بدنی دارم ( سنِ پنجاه و فشارهای متعدد به چندجای بدن) ریلکس میکنم و هِی با تکرار کلمات به خودم امید میدهم.
🔶 خیلی مواقع هم هیچ اتفاقی نمی افتد. خصوصا موقع بی پولی.
ولی خب وقتی نمیشود چیزی را تغییر داد، لااقلش میشود آن را پذیرفت و کمتر درد کشید. به قول حافظ: هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی.
🔶 آنقدر این جملات یا کلمات را تکرار میکنم که خودم هم باورم میشود کائنات در کنترل من است و کار مهمی میتوانم بکنم.
🔶 مغز است دیگر؛ زورش زیاد است. همه چیز آدم دستش است. ولی خب خر است، زود باورش میشود و گول میخورد. گول هم بخورد، لااقل کمتر درد میکشد.
🔶 یادم میآید هر بار که زیر تیغ جراحی میرفتم از وقتی نیم متر سوزنِ بیحسی را توی کمرم میکردند تا هنگام ترخیص با خودم آن شعر چاوشی را تکرار میکردم "اما تو کوه درد باش؛ طاقت بیار و مرد/زن باش".
خصوصا یکی از عملها که اد خورده بود وسط کمبود دارو، و به جای تزریق مرفین شیاف دیکلوفناک عنایت میکردند.
آن چند روز کلا ذکر لبم این شده بود: "اما تو کوه درد باش. طاقت بیار و مرد باش".
آنجا بود که از عمق جان فهمیدم که ما مردم عادی هم اگر شل کنیم و سخت نگیریم، بخدا همانند زندگی برخی مدیران تحریمها روی زندگی ما هم هیچ اثری نخواهند گذاشت.
🔶 به اینجور ذکر گفتنها در روانشناسی میگویند: روش #گفتگوی_درونی مایکنبام.
⭕️ یک مستندی راجع به آتش سوزی نگاه میکردم. این مستند را در آمریکا ساخته بودند. در این فیلم یک ساختمان ۲۰ طبقه آتش گرفته بود و تعدادی از ساکنان آن از شدت گرما و ترس مجبور شده بودند از بعضی طبقات خود را به پایین پرتاب کنند.
نکتهای جالب در این مستند بود که من را به فکر واداشت. بیشتر مردمی که خود را به پایین پرتاب کرده بودند، ساکنان طبقات پنجم و هفتم بودند.
از حدود ۳۰ نفری که خود را به پایین پرتاب کرده بودند فقط ۱ نفر زنده مانده بود. در کالبد شکافی آن ۲۹ نفر دیگر که توسط پزشکی قانونی انجام شد، علت مرگ همگی سکته قلبی عنوان شده است؛ یعنی همهی آنها قبل از اینکه با زمین برخورد کنند، زمانی که میان آسمان و زمین بودند، از ترس سکته کرده بودند.
بعد از چند هفته به سراغ فردی که زنده مانده بود رفتند و از او درحالی که هنوز آثار جراحت بر روی صورتش مشاهده میشد و یک دست و یک پایش در گچ بود گزارشی تهیه کردند.
سوال اصلی که گزارشگر از او پرسید این بود:
"تو چطور زنده ماندی در صورتی که همه کسانی که از ساختمان پریدند مُردند؛ حتی کسانی که از ارتفاع کمتری از تو پریدهاند؟"
او گفت: "من فقط با خودم میگفتم #این_فقط_یک_پرش_ساده_است ،
و این را پشت سر هم با خودم تکرار کردم".
به نظرم ما گاهی اوقات از ترس مشکلات، قبل از مواجهه با آنها سکته میکنیم؛ طوری که اصلا فرصت و توانی برای رویارویی با آنها برایمان نمیماند.
🔶 نترسید بابا. این نیز بگذرد. آدمیزاد پوست کلفتتر از این حرفهاست. بقول خیام جام لطیف است؛ اما پوستِ کلفتی دارد. دایناسورها با آن هیبتشان در تغییرات آب و هوایی از بین رفتند، اما آدمیزاد زنده ماند.
گاهی، هنگام مشکلات فقط باید با خودمان زمزمه کنیم:
#این_فقط_یک_پرش_ساده_است
🖌 دکتر محسن زندی
Telegram
attach 📎
بگو «نه» به آدم مرددى که
با تو، مثل «شاید» برخورد میکنه !
تو به آدم قاطعى احتیاج داری
که بدونه چی میخواد
و بدونه اون چیزی که میخواد
دقیقا «تو» هستی !
#Matthew_hussey
با تو، مثل «شاید» برخورد میکنه !
تو به آدم قاطعى احتیاج داری
که بدونه چی میخواد
و بدونه اون چیزی که میخواد
دقیقا «تو» هستی !
#Matthew_hussey
@Tohidclinic.wav
30.7 MB
🔴مداخلات ورزشی در بازتوانی و اکسرسایزتراپی در بیماران روانپزشکی
«سمپوزیوم مداخلات ورزشی در بیماران روانپزشکی با تاکید بر سندرم متابولیک»
۳۰ آبان ماه ۱۳۹۶
دکتر پورغریب
🆔@Tohidclinic
«سمپوزیوم مداخلات ورزشی در بیماران روانپزشکی با تاکید بر سندرم متابولیک»
۳۰ آبان ماه ۱۳۹۶
دکتر پورغریب
🆔@Tohidclinic
#دكتر_فرهنگ_هلاكويى
فایلهای دیگر از دکتر هلاکویی🔻
🔞مزایا و معایب خودارضایی
😡چگونه وقتى از كسى خشمگين ميشويم خشم خود را ابراز كنيم؟
🔞مشكل جنسى عجيب اما بسيار شايع مردان ايرانى
💏چگونه زنى معشوق و Lover و مهربان باشيد، اما مادرِ طرف نباشيد!
⭐️مردان زیبا پسند و انتخاب همسر
🤦🏼♀️🤦🏻♂️٢ تصور غلط زنان و مردان از يكديگر در رابطه!!!
⌛️اگر مردى در رابطه شما را بلاتكليف نگه داشته و تكنيك پيشنهادى دكتر
💠چطور به اهداف و خواسته هايم برسم؟
🔹نگرانی از بالارفتن سن و خواسته هاو موفقیت
🔸اشكال ازدواج با فردى كه از ازدواج گذشته ش فرزند يا فرزندانى دارند
🔞سكسى ترين لغتى كه در حين رابطه جنسى به كار ميبريم كه نشانه خودآزارى و گرفتار فرهنگى ماست
🔅نکات مهمی و ظريفى در طرف مقابل که نشون میده دقیقا دارید با کی ازدواج میکنید!
❤️نشانه هاى كسى كه واقعا عاشق شماست
🔻خانمى كه احساس ميكرد به تنهايي در رابطه پارو زده و آقا مثل مسافر بوده ، و قصد جدی نداشته
فایل صوتی جدید ایشان را از اينجا بشنويد🔻
فایلهای دیگر از دکتر هلاکویی🔻
🔞مزایا و معایب خودارضایی
😡چگونه وقتى از كسى خشمگين ميشويم خشم خود را ابراز كنيم؟
🔞مشكل جنسى عجيب اما بسيار شايع مردان ايرانى
💏چگونه زنى معشوق و Lover و مهربان باشيد، اما مادرِ طرف نباشيد!
⭐️مردان زیبا پسند و انتخاب همسر
🤦🏼♀️🤦🏻♂️٢ تصور غلط زنان و مردان از يكديگر در رابطه!!!
⌛️اگر مردى در رابطه شما را بلاتكليف نگه داشته و تكنيك پيشنهادى دكتر
💠چطور به اهداف و خواسته هايم برسم؟
🔹نگرانی از بالارفتن سن و خواسته هاو موفقیت
🔸اشكال ازدواج با فردى كه از ازدواج گذشته ش فرزند يا فرزندانى دارند
🔞سكسى ترين لغتى كه در حين رابطه جنسى به كار ميبريم كه نشانه خودآزارى و گرفتار فرهنگى ماست
🔅نکات مهمی و ظريفى در طرف مقابل که نشون میده دقیقا دارید با کی ازدواج میکنید!
❤️نشانه هاى كسى كه واقعا عاشق شماست
🔻خانمى كه احساس ميكرد به تنهايي در رابطه پارو زده و آقا مثل مسافر بوده ، و قصد جدی نداشته
فایل صوتی جدید ایشان را از اينجا بشنويد🔻
🔞 نكاتى درباره "تحريكات جـنسى" و "ميل جنسى" در مردان ، نسبت به زنان زيبا و زنان نازيبا!
🔅چه ميشود كه يك مرد زيباپسند كه درك عميقى هم از زيبايى دارد و با زن زيبايى هم بوده، بوسيله ى يك زن نازيبا از لحاظ جنسى تحريك ميشود!
🔅چرا میل جنسی که به دیگران دارم بیشتر از میل جنسیم به همسرم است
🔅نكاتى جالب از دكتر فرهنگ هلاكويى
🆑@Tohidclinic
🔅چه ميشود كه يك مرد زيباپسند كه درك عميقى هم از زيبايى دارد و با زن زيبايى هم بوده، بوسيله ى يك زن نازيبا از لحاظ جنسى تحريك ميشود!
🔅چرا میل جنسی که به دیگران دارم بیشتر از میل جنسیم به همسرم است
🔅نكاتى جالب از دكتر فرهنگ هلاكويى
🆑@Tohidclinic
💢 دوره جامع طرحواره درمانی
مدرس: دکتر عبداللهی
📆 شروع: پنجشنبه 3 مرداد
📲رزرو: ارسال عدد 70 به سامانه پیامکی 10002527
#اصفهان
📞 031362855141
📞 03131319023
مدرس: دکتر عبداللهی
📆 شروع: پنجشنبه 3 مرداد
📲رزرو: ارسال عدد 70 به سامانه پیامکی 10002527
#اصفهان
📞 031362855141
📞 03131319023
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🖤مراحل سوگ (بخش دوم)
🔶اختلال سوگ و نشانگان تشخیصی در بزرگسالان و کودکان
🔶مراحل سوگ
🔶راهکارهای گذار از مراحل سوگ
.
پویان مقدم
روان درمانگر و مشاور
براى دوستانى كه لازم ميدانيد ارسال نماييد💚
#سوگ
#اختلال_سوگ
👈🏻 قسمت اول 👉🏻
🔶اختلال سوگ و نشانگان تشخیصی در بزرگسالان و کودکان
🔶مراحل سوگ
🔶راهکارهای گذار از مراحل سوگ
.
پویان مقدم
روان درمانگر و مشاور
براى دوستانى كه لازم ميدانيد ارسال نماييد💚
#سوگ
#اختلال_سوگ
👈🏻 قسمت اول 👉🏻
اما من سالها قبل ، سبك زندگيم را تغيير دادم...
هر روز كه در مطبم يا خانه توانگرى فشار كار زيادى رو دوشم بود ، تو فاصله خيابان اورامان تا شهركتاب مركزى خيابون شريعتى آهنگى از متين شانتورك ترك گوش ميكردم و يه بهمن ريز هم ميزدم و ميومدم تو كتاب فروشى و از دنيا خلاص ميشدم ولى هميشه خدا عجله اى بود... زيرا ساعت ١٠ ميبستند و منم قاعدتا زود بايد ميرفتم به ديدار خوب همسر و پسر منتظرم برسم؛
اما من سالها قبل ، سبك زندگيم را تغيير دادم،
ديگر مطب را بستم ،
از ايران رفتم ،
درس خواندم ،
كتابها را بدون فشار زمانى ورق زدم ،
دست از مسابقه نانوشته زندگى برداشتم و نگذاشتم كمال طلبى منفى ، لذت فهم زندگى را ازم سرقت كند؛
من درس سرور را سالها قبل روى خودم پياده كردم...
#دكتر_عليرضا_شيرى
#كمال_گرايى
هر روز كه در مطبم يا خانه توانگرى فشار كار زيادى رو دوشم بود ، تو فاصله خيابان اورامان تا شهركتاب مركزى خيابون شريعتى آهنگى از متين شانتورك ترك گوش ميكردم و يه بهمن ريز هم ميزدم و ميومدم تو كتاب فروشى و از دنيا خلاص ميشدم ولى هميشه خدا عجله اى بود... زيرا ساعت ١٠ ميبستند و منم قاعدتا زود بايد ميرفتم به ديدار خوب همسر و پسر منتظرم برسم؛
اما من سالها قبل ، سبك زندگيم را تغيير دادم،
ديگر مطب را بستم ،
از ايران رفتم ،
درس خواندم ،
كتابها را بدون فشار زمانى ورق زدم ،
دست از مسابقه نانوشته زندگى برداشتم و نگذاشتم كمال طلبى منفى ، لذت فهم زندگى را ازم سرقت كند؛
من درس سرور را سالها قبل روى خودم پياده كردم...
#دكتر_عليرضا_شيرى
#كمال_گرايى
❓رهاشدگی شادمانه؟
#كيس_درمانى
🔸زنی مبتلا به اختلال مرزی به روانكاوش گفت هنگامی كه درمانگر تصميم به لغو يكی از جلسات گرفته، از وقفه پيشآمده در درمان خشنود شده بود. خلق او از اضطرابِ فراگير و افسردگی به شادمانی آشكار، همراه با اظهارنظرهای خشك و زننده، تغيير كرد. خرسندی ظاهری او از لغو جلسه درمانی بهوضوح دفاعی دربرابر احساس رهاشدگی بود. او در آن روز در جلسۀ درمانی حضور يافت، و پس از آنكه دريافت كسي در محل حضور ندارد بهشدت مضطرب شد و احساس ميكرد وجودش بيمعنا است.
🔸او به بيمارستان مراجعه كرد، و از آن شكايت داشت كه روانكاوش او را رها كرده، و ملاقات خانوادهاش را بر او ترجيح داده است. جلسۀ لغوشده، احساساتِ سركوب شدۀ گذشته را از نو زنده كرد؛ احساس رهاشدگي از سوی مادری كه هنگام تولد برادر كوچكترش، او را نزد خالهاش فرستاده بود. با پيشرفت فرايند درمان، آرزوي سركوبشده تركنشدن، خشم شديد او نسبت به مادر و جابهجايي آن به سوي روانكاو، و انكار تأثير هيجانی لغو جلسة درمانی از جانب او، شناسايي شد.
🔸در برابر اين تصوير كلاسيك، مدل هاي ارتباطي، مكانيزمهای دفاعی را سپری دفاعی میدانند كه خود اصيل آدمي را دربرميگيرد: دفاعها بخشي هستند از تلاش براي تسهيل رشد خودي «حقيقي» (Winnicott, 1965) يا «هستهاي» (Kohut, 1984) ، بهرغم وجودِ محيطِ ارتباطيِ توأم با نقصان. آلوارز (1992)، به پيروي از فرويد، از اين فراتر ميرود و بهكارگيري برخی دفاعها را در فرايند رشد ضروری میداند. لافزدنهای پسربچۀ خردسال، ابزار قدرتمندی ميشود برای غلبه بر احساس حقارت و احراز مردانگی؛ دفاعهای پارانوئيد و احساس توانایی مطلق، بهجاي آن كه نوعی اجتناب از ويرانگری مادرزاد يا تعارض و افتراق ذاتی باشد، تلاشی است از سر استيصال برای رهایی و غلبه بر احساس وحشت و نوميدی ناشی از نقصانهای محيطی.
🔸 بالبی با بهرهگيری از نظريۀ دلبستگی، دفاعها را درقالب تعابيرِ بينشخصی صورتبندی كرد (Hamilton, 1985; Holmes, 1993). دلبستگی ايمن، گونهای دفاع اوليه مثبت به بار میآورد، حال آن كه دفاعهای ثانويه يا مرضی ، فرد را از نزديكی به موضوعهای دلبستگی اعتمادناپذير يا طردكننده بازمیدارد. در «دلبستگی اجتنابی» ، احساس نيازمندی و پرخاشگری دوپاره میشوند و فرد از نياز خود به نزديكی به موضوعهای دلبستگی آگاه نيست، و ازاينرو سرد و گوشهگير بهنظر میرسد؛ و در «دلبستگي دوسوگرايانه» احساس توانایی مطلق و انكار خودمختاری به اتكاء به ديگری و درخواستهای مهارناپذير میانجامد.
📚منبع:درآمدی نو بر روانكاوي (نظریه و درمان)
🖊نوشته: آنتونی بیتمن ، جرمی هُلمز
📝ترجمه: علیرضا طهماسب
#كيس_درمانى
🔸زنی مبتلا به اختلال مرزی به روانكاوش گفت هنگامی كه درمانگر تصميم به لغو يكی از جلسات گرفته، از وقفه پيشآمده در درمان خشنود شده بود. خلق او از اضطرابِ فراگير و افسردگی به شادمانی آشكار، همراه با اظهارنظرهای خشك و زننده، تغيير كرد. خرسندی ظاهری او از لغو جلسه درمانی بهوضوح دفاعی دربرابر احساس رهاشدگی بود. او در آن روز در جلسۀ درمانی حضور يافت، و پس از آنكه دريافت كسي در محل حضور ندارد بهشدت مضطرب شد و احساس ميكرد وجودش بيمعنا است.
🔸او به بيمارستان مراجعه كرد، و از آن شكايت داشت كه روانكاوش او را رها كرده، و ملاقات خانوادهاش را بر او ترجيح داده است. جلسۀ لغوشده، احساساتِ سركوب شدۀ گذشته را از نو زنده كرد؛ احساس رهاشدگي از سوی مادری كه هنگام تولد برادر كوچكترش، او را نزد خالهاش فرستاده بود. با پيشرفت فرايند درمان، آرزوي سركوبشده تركنشدن، خشم شديد او نسبت به مادر و جابهجايي آن به سوي روانكاو، و انكار تأثير هيجانی لغو جلسة درمانی از جانب او، شناسايي شد.
🔸در برابر اين تصوير كلاسيك، مدل هاي ارتباطي، مكانيزمهای دفاعی را سپری دفاعی میدانند كه خود اصيل آدمي را دربرميگيرد: دفاعها بخشي هستند از تلاش براي تسهيل رشد خودي «حقيقي» (Winnicott, 1965) يا «هستهاي» (Kohut, 1984) ، بهرغم وجودِ محيطِ ارتباطيِ توأم با نقصان. آلوارز (1992)، به پيروي از فرويد، از اين فراتر ميرود و بهكارگيري برخی دفاعها را در فرايند رشد ضروری میداند. لافزدنهای پسربچۀ خردسال، ابزار قدرتمندی ميشود برای غلبه بر احساس حقارت و احراز مردانگی؛ دفاعهای پارانوئيد و احساس توانایی مطلق، بهجاي آن كه نوعی اجتناب از ويرانگری مادرزاد يا تعارض و افتراق ذاتی باشد، تلاشی است از سر استيصال برای رهایی و غلبه بر احساس وحشت و نوميدی ناشی از نقصانهای محيطی.
🔸 بالبی با بهرهگيری از نظريۀ دلبستگی، دفاعها را درقالب تعابيرِ بينشخصی صورتبندی كرد (Hamilton, 1985; Holmes, 1993). دلبستگی ايمن، گونهای دفاع اوليه مثبت به بار میآورد، حال آن كه دفاعهای ثانويه يا مرضی ، فرد را از نزديكی به موضوعهای دلبستگی اعتمادناپذير يا طردكننده بازمیدارد. در «دلبستگی اجتنابی» ، احساس نيازمندی و پرخاشگری دوپاره میشوند و فرد از نياز خود به نزديكی به موضوعهای دلبستگی آگاه نيست، و ازاينرو سرد و گوشهگير بهنظر میرسد؛ و در «دلبستگي دوسوگرايانه» احساس توانایی مطلق و انكار خودمختاری به اتكاء به ديگری و درخواستهای مهارناپذير میانجامد.
📚منبع:درآمدی نو بر روانكاوي (نظریه و درمان)
🖊نوشته: آنتونی بیتمن ، جرمی هُلمز
📝ترجمه: علیرضا طهماسب
Telegram
attach 📎
اتفاقِ دردناکیست که پدر و مادرهایمان آنطور که باید ما را در آغوش نگرفتند. آنطور که باید محبتشان را نشان ندادند. آنطور که باید حمایت نکردند و آنطور که باید نقشهایشان را ایفا نکردند.
اما اتفاقِ دردناکتر این است که ما هم با بزرگتر شدنمان، آن رفتارها را تکرار میکنیم!
هر چه سنمان بیشتر میشود، بیشتر به همان رفتاری که از آن آسیب دیدهایم، مبتلا میشویم و آسیب را برای خودمان و دیگران تکرار میکنیم.
اما در نهایت نقطهی روشنی در این جبر وجود دارد، اینکه ما نمیتوانیم تغییری در پدرها و مادرهایمان بهوجود آوریم، اما میتوانیم شبیه شدن به آنها را در خودمان متوقف کنیم.
متن #پونه_مقیمی
اما اتفاقِ دردناکتر این است که ما هم با بزرگتر شدنمان، آن رفتارها را تکرار میکنیم!
هر چه سنمان بیشتر میشود، بیشتر به همان رفتاری که از آن آسیب دیدهایم، مبتلا میشویم و آسیب را برای خودمان و دیگران تکرار میکنیم.
اما در نهایت نقطهی روشنی در این جبر وجود دارد، اینکه ما نمیتوانیم تغییری در پدرها و مادرهایمان بهوجود آوریم، اما میتوانیم شبیه شدن به آنها را در خودمان متوقف کنیم.
متن #پونه_مقیمی
#مقالات_علمى_توحيد
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
● تلاش براى دیوانه کردن دیگری: عاملى در سبب شناسی و رواندرمانی اسکیزوفرنی
○در این مقالهٔ جالب هارولد سِرلز به تکنیکهای دیوانه کردنِ فرد توسط دیگری،انگیزه ها و نمود آن در رابطهٔ بین بیمار و درمانگر پرداخته است. سرلز در رواندرمانی با بیماران پسیکوتیک و مرزی خبره بوده و مقالات متعددی در زمینه پویاییهای متفاوت این گروه از بیماران نوشته است.
•| website: Tohidcc.ir
•| channel: @Tohidclinic
◇ در INSTANT VIEW بخوانید 🔻
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
● تلاش براى دیوانه کردن دیگری: عاملى در سبب شناسی و رواندرمانی اسکیزوفرنی
○در این مقالهٔ جالب هارولد سِرلز به تکنیکهای دیوانه کردنِ فرد توسط دیگری،انگیزه ها و نمود آن در رابطهٔ بین بیمار و درمانگر پرداخته است. سرلز در رواندرمانی با بیماران پسیکوتیک و مرزی خبره بوده و مقالات متعددی در زمینه پویاییهای متفاوت این گروه از بیماران نوشته است.
•| website: Tohidcc.ir
•| channel: @Tohidclinic
◇ در INSTANT VIEW بخوانید 🔻
Telegraph
PAPER
Searles, Harold. (1959) The effort to drive the other person crazy: an element in the etiology and psychotherapy of schizophrenia ❇️ تلاش براى دیوانه کردن دیگری: عاملى در سبب شناسی و رواندرمانی اسکیزوفرنی 🔮 در این مقالهٔ جالب هارولد سِرلز به تکنیکهای دیوانه…