🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
1.66K subscribers
6.65K photos
1.37K videos
68 files
6.73K links
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...

"عارف قزوینی"
Download Telegram
دکتر #غلامحسین_مصدق فرزند محمد مصدق درکتاب خاطراتش می نویسد:

"ازمرداد ۱۳۰۷ آزادیهای فردی واجتماعی بتدریج ازمیان رفت .پدرم که دردوره ششم نماینده سوم تهران درمجلس شد دردوره هفتم حتی یک رای هم نداشت.."

وی دربخش دیگری از خاطراتش می گوید:
"دراولین مرحله از بازداشت، وقتی پدرم به همه پرسشهای بازپرس جواب می دهد، دلیل حبس خودرا می پرسدومی گوید علت حبس مرا بفرمایید که اگر آزادشدم دیگر کاری نکنم که دوباره به زندان برگردم.درپاسخ سوال پدرم از اداره سیاسی شهربانی،جوابی بدین مضمون می آورند:

❗️"شما تقصیری ندارید ولی اجالتا باید درزندان بمانید!!!"


📙داستانهایی ازعصر رضاشاه
#محمودحکیمی


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#ناپلئون_بناپارت امپراتور فرانسه ،پس از آنکه بعنوان کنسول اول برگزیده شدقبل ازهرکاری شروع به تعطیلی روزنامه هاکرد وتعدادآنهارا از ۴۹ به شش روزنامه تقلیل داد.البته آن شش روزنامه را هم تحت کنترل شدید قرارداد.

وی با آنکه روش آزادی مطبوعات را در بریتانیا می ستود،ولی درحکومت خوددرفرانسه از نشر افکار مخالفانش ممانعت می کرد.
ناپلئون به"فوشه" رئیس شهربانی خود دستور باز داشت سردبیران روزنامه های مخالف را صادرمی کرد.
وقتی دلیل این سختگیری راعلیه مطبوعات از وی پرسیدند با صراحت گفت:
"سه روزنامه مخالف ازهزارشمشیر خطرناک تر است."


📘هزار ویک حکایت تاریخی-ج۱
#محمودحکیمی


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#لشکردعا:

#نادرشاه_افشار زمانیکه به سلطنت رسید،حقوق هفتادهزارطلبه را که از دولت، مواجب می گرفتندقطع کرد.
روسای طلاب نزداو آمدند وگفتند اینها"لشکردعا" هستند ،چرا بایدسلطان نان آنها را قطع کندوموقوفات آنهاراضبط؟

نادرشاه درجوابشان گفت:

"اگردعاهای این جماعت مفیدبود، بایدآنگاه که لشکرشش هزار نفره افغان به کشورهجوم آورد واصفهان رامحاصره وتصرف کرداثرمی گذاشت. مانیازی به این دعاگوها نداریم.


📘 هزارویک حکایت تاریخی-ج۱
#محمودحکیمی


♨️♨️♨️♨️


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
سنگ قبر مناسب:

#ماکسیمیلیان_روبسپیر یکی از انقلابیون معروف فرانسوی بودکه باعث اعدام عده زیادی از مخالفان شد.
ولی سرانجام خود نیز محکوم به مرگ وسرش با گیوتین ازتن جداشد.

یکی از سیاستمدارانی که به طرزمعجزه آسایی توانسته بوداز چنگ اوجان بدر ببرد ،پیشنهاد دادروی سنگ قبر وی این جمله را حک کنند:

"ای رهگذر برمرگ من اندوهگین مباش!زیرا اگر من زنده بودم ، تو مرده بودی.!!!"


#محمودحکیمی
📘هزارو یک حکایت تاریخی- ج۱ -ص۳۰۶


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
دکتر #غلامحسین_مصدق فرزند محمد مصدق درکتاب خاطراتش می نویسد:

"ازمرداد ۱۳۰۷ آزادیهای فردی واجتماعی بتدریج ازمیان رفت .پدرم که دردوره ششم نماینده سوم تهران درمجلس شد دردوره هفتم حتی یک رای هم نداشت.."

وی دربخش دیگری از خاطراتش می گوید:
"دراولین مرحله از بازداشت، وقتی پدرم به همه پرسشهای بازپرس جواب می دهد، دلیل حبس خودرا می پرسدومی گوید علت حبس مرا بفرمایید که اگر آزادشدم دیگر کاری نکنم که دوباره به زندان برگردم.درپاسخ سوال پدرم از اداره سیاسی شهربانی،جوابی بدین مضمون می آورند:

❗️"شما تقصیری ندارید ولی اجالتا باید درزندان بمانید!!!"


📙داستانهایی ازعصر رضاشاه
#محمودحکیمی


t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#محمودحکیمی

کسی که باتاریخ خودآشنایی دارداحساس می کندکه در همه اعصار زندگی می کند،دردها ورنجهای پدران خویش را حس می نمایدودر تمامی حوادث تلخ وشیرینی که بر آنها گذشته است شریک می شود.

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#محمودحکیمی

کسی که باتاریخ خودآشنایی دارداحساس می کندکه در همه اعصار زندگی می کند،دردها ورنجهای پدران خویش را حس می نمایدودر تمامی حوادث تلخ وشیرینی که بر آنها گذشته است شریک می شود.

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
عصر #مظفرالدین_شاه قاجار را می توان دوران یک کشور وهزار حاکم خواند.اما هیچ کس خودمختارتر ،قلدرتر وخودسرتر از #مختارالسلطنه "رئیس نظمیه تهران" نبود.

همه درباریان از وی حساب می بردند.وی درهمه امور حکومتی دخالت می کرد به نحوی که #ناظم_الدوله حکمران تهران که بر او ریاست داشت، عملا قادرنبود مانع مداخله وتصرف اودرکارهای دیگران شود.
وی هرچه بود در مواجهه با #گران‌فروشی وگرانفروشان موفق بود.

بعنوان مثال برخوردش با کسانی که غذای مانده ویا ماست ترش می فروختند عجیب وغریب بود. او بارها دستور داده بودماستهای ترش را به فروشنده #اماله کنند.این مجازات معمولا در #سبزه_میدان ودرملاعام اعمال می شد.

#محمودحکیمی
📕ازتاریخ بیاموزیم

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#تاریخ ،مطالعه صفات وتحلیل جامعه بشری درگذشته است که هدفش کسب بصیرت نسبت به حال می باشد،با این اشتیاق که شایدبتواندراه هموارتری رادر آینده پیش پای بشربگذارد.

#محمودحکیمی
📕ازتاریخ بیاموزیم

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#محمودحکیمی

کسی که باتاریخ خودآشنایی دارداحساس می کندکه در همه اعصار زندگی می کند،دردها ورنجهای پدران خویش را حس می نمایدودر تمامی حوادث تلخ وشیرینی که بر آنها گذشته است شریک می شود.

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
در سال ۱۱۹ قمری که #طغرل_بیک بن میکائیل بن سلجوق بر #نیشابور مسلط شده بود، قاضی #صاعدنیشابوری به دیدن وی آمد او را نصایحی چند نمود از جمله این بود که :

"ای طغرل ثبات دولت و قوام سلطنت منوط و مربوط به دو چیز است: یکی #اشاعه_عدل و دوم #رفع_ظلم و ظلم نه همین ستم کردن است بر رعیت و بس؛
👈بلکه ظلم عبارت است از وضع قرار دادن شی در غیر محلش و زوال دولتهای بزرگ و خاندانهای قدیم به این علت می شود که ایشان کارهای بزرگ را به مردم اراذل و ادانی (پست) می دادند و آنها از عهده برنمی آمدند؛ لاجرم جميع امور ایشان مختل بود و به اندک وقتی دولت بهم برآمده در هم ریخت تمام شد."

#محمودحکیمی
📕هزارو یک حکایت تاریخی
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#لردبيكونسفيلد وزیر خارجه انگلستان در زمان صدارت #بیسمارک به آلمان رفته بود روزی بیسمارک او را به منزل خود دعوت کرد.

لردبيكونسفیلد که از مصاحبت با صدراعظم آلمان خوشش آمده بود مدتی در منزل او ماند. آنها در ملاقات خود از هر دری سخن گفتند. از جمله وزیر خارجه انگلیس پرسید:

"شما با آدمهای مزاحمی که نزدتان آمده و با حرفهای بی سروته وقتتان را تلف می کنند چه معامله ای می کنید تا شرشان را از سرباز کنید؟"

بیسمارک در جواب گفت خیلی ساده است! من به پیشخدمت خود در این باره دستورات لازم را داده ام و او به محض آنکه دید آدم سمجی بیش از حد وقت مرا گرفته است پیش من می آید و می گوید امپراتور شما را بفوریت احضار کرده اند.
هنوز این حرف از دهان بیسمارک کاملاً خارج نشده بود که پیشخدمت نزد او آمد و گفت:

"قربان، امپراتور شما را بفوریت احضار کرده اند."


🔻اتو ادوارد لئوپولد فون بیسمارک (۱ آوریل ۱۸۱۵ – ۳۰ ژوئیه ۱۸۹۸)، زمام‌دار معروف دولت پروس، دوک لاونبورگ و نخستین صدراعظم در تاریخ آلمان بود. وی به #صدراعظم_آهنین معروف بود.

📕هزارو یک حکایت تاریخی/ج۲ / ص۴۰
#محمودحکیمی

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Forwarded from عکس نگار
شاه ترسو

#مظفرالدین_شاه که در تاریخ جدید ایران نامش همیشه با نام مشروطه و تغییر رژیم برده می شود یکی از ساده لوحترین سلاطین ایران و شاید جهان بود. در تاریخ ایران کمتر پادشاهی به این اندازه کم آزار و نرمدل دیده شده است و این خود نیز تصادفی نیکو برای آزادیخواهان برای به دست آوردن مشروطیت و گرفتن دستخط ملوکانه برای افتتاح مجلس شورای ملی بود. به هرحال، این پادشاه که تنها حسنش همین #کم_آزاری و نرمدلی او بود، از مراتب علم و فضل و هوش و درایت نیز چندان سهمی نداشت. گزاویه پاولی که در سفر مظفر الدین شاه به پاریس (۱۹۰۵) از
طرف دولت فرانسه مهماندار بود در این خصوص می نویسد:

"مظفر الدین شاه با پدر خود هیچ جهت اشتراک نداشت. به این معنی که این پادشاه در حقیقت #طفلی_مسن بود. از یک طرف هیکل درشت ، سبیلهای پرپشت چشمهای گرد پر از مهر شکم گنده و چاقی ظاهرش و از طرفی ذهن کهنه پرست و هوش ضعیف او جلب توجه می کرد. از جهت میزان فکر و فهم، مظفر الدين شاه حكم یک بچه مدرسه ای دوازده ساله را داشت و درست همان تعجب و سادگی و کنجکاوی که به چنین طفلی دست می دهد به او نیز دست میداد سرگرمی او همیشه چیزهای کوچک بی اهمیت بود و تنها به همین قبیل اشتغالات توجه میکرد و غیر از اینها به چیز دیگر دلخوش نمی شد... ابتیاع اشیاء نوازندگی سیاهان افریقایی یا فرشهای کهنه یا چهار دست کارد و چنگال همه در پیش چشم او یکسان بود.»

#محمودحکیمی
📕هزارو یک حکایت تاریخی
ج۲ / ص۲۶۵
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
برای ما هم گریه کنید!!!

#میرزارضای_کرمانی سالها قبل از آنکه #ناصرالدین_شاه را به قتل برساند برای شکایت از ظلمی که به او شده بودبه تهران آمد در تهران نه تنها کسی به دادش نرسید بلکه نایب السلطنه #کامران_میرزا فرزند شاه او را به حبس انداخت و ۲۲ ماه در #زندان_قزوین و چندی هم در انبار شاهی با نهایت سختی محبوس بود.
#حاج_سیاح که مدتها در زندان قزوین همبند و همزنجیر میرزا رضا بود ضمن شرح شکنجه های زندان می نویسد:

"دهه محرم بود #سعدالسلطنه مجلس تعزیه دایر کرده بود. اطعام می نمود و صدای روضه خوان و گریه کنندگان به گوش ما می رسید. وقتی میرزا رضا را برای قضای حاجت بیرون بردند او به صدای بلند فریاد کرد ای کسانی که برای قضیه هزار و سیصد سال پیش گریه می کنید! برای ما گریه کنید که بی تقصیر ما را حبس و زنجیر کرده اند. عیال و اولاد ما از ما بی خبرند و احدی به دیدن ما نمی آید. باز لا اقل اسرای کربلا را دیدن می کردند و به آنها خرما و نان می دادند. آخر ما مسلمانیم ..."

#محمودحکیمی
📕هزارو یک حکایت تاریخی/ ج۳/ صص ۲۶۷ و۲۶۸
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
دراین مملکت ستانی تأیید خداوندی داشت !!

#آغامحمدخان بنیانگذار سلسله #قاجار پادشاهی بیرحم و درنده خو بود. او در هنگام فتح شهرها فرمان قتل عام و یا کور کردن مردم بیگناه را صادر می کرد. #رضاقلی_خان_هدایت مورخ عصر قاجار در کتاب تاریخ خود به نام #روضة_الصفا بخشی از جنایات مخوف او را فاش می سازد.

وی پس از فتح کرمان فرمان داد ششصد اسیر را گردن بزنند. سپس سرهای آنان را به وسیله سیصد اسیر دیگر که برگردن هر اسیر دوسر آویزان کرده بودند به بم فرستاد. این بیچاره ها چهل فرسنگ راه را با دو سر آویخته به گردن طی کردند. سپس به دستور کتبی آغا محمد خان این سیصد نفر حامل سر را نیز در بم حاکم آن شهر کشتند و از سرهای این نهصد تن کشته کله مناری در #بم برپا کردند...»
در روز فتح کرمان تنها درهمان چند دقیقه ای که مشغول خواندن نماز بود پی در پی دستگیر شدگان را می آوردند و او در حالی که نماز خود را ادامه می داد با اشاره به گردن یا گوش یا بینی، به جلادان خود می فهماند که گوش بینی یا گردن او را ببرند و در این نماز هفتاد نفر رابدین طریق مثله کرد.

اما #هدایت در کتاب تاریخ خویش می نویسد:
👈"حضرت آقا محمد خان در کمال صحت نیت بود. در فرایض و نوافل مبالغه داشت و پیوسته در خلا و ملا طالب مقام شهادت بود و در این مملکت ستانی #تأییدخداوندی داشت.» !!!

#محمودحکیمی
📕هزارو یک حکایت تاریخی/ج۳/ص۲۷۴

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
#شیخ_بهایی از دانشمندان بزرگ #عصرصفوی است. درباره دانش و فضل او داستانهای زیادی گفته اند که برخی از آنان مبالغه آمیز، برخی کذب محض و برخی واقعی است.
اما در این واقعیت نمی توان تردید کرد که وی اندیشمندی تیزهوش خلاق و مبتکر بوده است و دانش وسیع او را در زمینه های ریاضی هندسه نجوم و فیزیک نمی توان منکر شد. او در کنار آنهمه فضل و دانش یک ضعف بزرگ داشت و آن ضعف بزرگ آن بود که دانش و فضل خویش را در خدمت پادشاهی ستایش پسند همچون #شاه_عباس قرار داده بود. او آنچنان به شاه عباس نزدیک شده بود که عالم معروف آن زمان #میرداماد شعری را برای او ارسال داشت و او را از نزدیک شدن به قدرتمندان برحذر داشت. این شعر چنین بود:
از خوان فلک قرصِ جوی بیش مخور
انگشت عسل مخواه و صد نیش مخور

👈از نعمت الوان شهان دست بدار
خون دل صد هزار درویش مخور!

از داستانهای معروف مربوط به او داستانی است که #نعمت_الله_جزایری نقل می کند:

در یکی از جنگهای بین ایران و عثمانی، چون عله سپاهیان دشمن زیاد بود شاه عباس هراسان شده از شیخ بهایی پرسید که چه باید کرد؟ شیخ در جواب گفت:
راه حیله و تدبیر بسته است و جز به خدای بزرگ امیدی نیست. باید وضو بسازی و دو رکعت نماز گزاری و نصرت و پیروزی را از
خداوند به دعا بخواهی.
کَل عنایت دلقک که در آن مجلس حاضر بود خنده ای کرد و به شیخ گفت:
"یا شیخ این آدم اکنون از ترس در حالتی است که نمی تواند خود رانگاه دارد و اگر وضو بسازد فوراً باطل خواهد شد.! »

#محمودحکیمی
📕هزارویک حکایت تاریخی/ج۳/ص۳۰۵

t.me/tarikhdartarazoo 🏛
کتابی که در دست دارید قرآن مجیداست...

روزی که #محمدعلیشاه قاجاربرای گشایش مجلس به بهارستان رفت پیش از آنکه به  سخن گفتن آغازد، #احتشام_السلطنه به میز خطابه نزدیک شد، قرآنی به دست محمد علی شاه داد و گفت با شما سخنی کوتاه و جدی دارم،اجازه دهید بگویم.

شاه پذیرفت احتشام السلطنه :گفت شهریار آگاه باشد و باور کند کتابی که در دست دارید قرآن مجید است نه دیوان حافظ. من و شاه از یک دودمانیم و هر دو از خاندان قاجار بنابراین شک نیست که جویا و خواهان خیر شهریارم تو را به این کتاب مقدس که کلام خداست سوگند می دهم که نگهبان اساس مشروطیت باشی شاه قسم یاد کرد، اما نه تنهاهرگز بدان عمل نکرد، بلکه تا نفس داشت با آن جنگید!!!

#محمودحکیمی
📕 هزار ویک حکایت تاریخی

t.me/tarikhdartarazoo 🏛