Forwarded from جناییخوانی با لاله زارع
شش سال بعد
نویسنده: هارلی کوبن
ناشر: کتابسرای تندیس
📌این آقا کارش را بلد است
📌محمدحسن شهسواری
تا به حال دو رمان از هارلی کوبن خواندهام. همین «شش سال بعد» و رمان «مخمصه». هر دو در نشر کتابسرای تندیس. و میدانم یک رمان دیگر هم ازش نشر هیرمند درآورده. با نام «یک بار فریبم بدهی». آن را نخواندم اما این دو تایی که خواندهام تریلرهای درجه یکی هستند با مایههای قوی معمایی و اندکی هم بفهمی نفهمی اکشن. بین این دو تا، «شش سال بعد» کمی تر و تمیزتر است.
یک استاد علوم سیاسی دانشگاه (جناب کوبن خودش هم در دانشگاه در همین رشته تحصیل کرده) در اواسط دههی سوم زندگیاش والهی زنی نقاش میشود. چند ماه بینظیر را با هم میگذرانند. اما یکهو زن میگوید عشق قدیمیاش را پیدا کرده و میخواهد با او زندگی کند و از این استاد ما فقط یک خواهش دارد. این که مزاحم زندگی جدید او نشود. «جِیک» (که احتمالا شما هم حدس زدید نام این استاد ماست) دقیقاً به خاطر شدت عشق، شش سال تمام به قولش وفادار میماند. تا یکی از روزها متوجهی آگهی فوت همسر معشوق سابقش میشود. فکر میکند دیگر قولش معنایی ندارد. دنبال زن میگردد. کم کم متوجه میشود تمام نشانههای بودنش با زن دارد حذف میشود. همه منکر چنین آدمی و چنین مکانهایی هستند.
نگران لو رفتن داستان نباشید چون چیزی که گفتم ده بیست صفحهی اول این رمان چهارصد صفحهای است. خلاصه که این مرد کارش را بلد است. این جا هم مثل رمان «مخمصه» خیلی باید متفرعن و نچسب باشید که کتاب را زمین بگذارید چون رمان با ضرباهنگ درستی، بعد باز شدن یک راز کوچک، یک معمای بزرگ جلوی پایتان میگذارد. رمان از آن جنس رمانهای با حال و هوای «تا آخر خط باید برای عشق تاخت» است. انصافاً هم شیدایی جیک نسبت به ناتالی (که این هم قابل حدس است نام زنی است که استاد علوم سیاسی عاشق او شده) خوب و قابل باور درآورده. از آن دست شیداییهاست که آدم با خودش میگوید آخرش این مرد را بدجور زمین خواهد زد. این که میزند یا نه را لو نمیدهم. و همین طور نظرم را مورد پایانبندی رمان.
از وقتی خواندن رمانهای جنایی بین قشر فرهیختهی فرنگی کار زشتی تلقی نمیشود، قهرمانها و محیطهای دانشگاهی کم کم مقبول افتاده. چون این طبقه در آنها بازنمایی خودشان را میبینند و همذاتپنداری میکنند. نصف بیشتر این رمان هم در دانشگاه میگذرد و شخصیتهای اصلی تقریباً همه دانشگاهی هستند.
در مورد هارلی کوبن میگویند که تنها نویسندهای است که هر سه جایزهی معتبر ادبیات جنایی و تریلر یعنی ادگار، آنتونی و شموس را برده. و غبطهبرانگیز این که گویا شش رمان آخر آقا، پنجاه میلیون نسخه فروخته. خلاصه که این آقا کارش را بلد است و اگر خیلی بیحوصله هستید با خیال راحت یکی از تریلرهای ایشان را میتوانم توصیه کنم.
#شش_سال_بعد
#هارلی_کوبن
#محمدحسن_شهسواری
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
✅مجلهی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader
@jenaikhani
نویسنده: هارلی کوبن
ناشر: کتابسرای تندیس
📌این آقا کارش را بلد است
📌محمدحسن شهسواری
تا به حال دو رمان از هارلی کوبن خواندهام. همین «شش سال بعد» و رمان «مخمصه». هر دو در نشر کتابسرای تندیس. و میدانم یک رمان دیگر هم ازش نشر هیرمند درآورده. با نام «یک بار فریبم بدهی». آن را نخواندم اما این دو تایی که خواندهام تریلرهای درجه یکی هستند با مایههای قوی معمایی و اندکی هم بفهمی نفهمی اکشن. بین این دو تا، «شش سال بعد» کمی تر و تمیزتر است.
یک استاد علوم سیاسی دانشگاه (جناب کوبن خودش هم در دانشگاه در همین رشته تحصیل کرده) در اواسط دههی سوم زندگیاش والهی زنی نقاش میشود. چند ماه بینظیر را با هم میگذرانند. اما یکهو زن میگوید عشق قدیمیاش را پیدا کرده و میخواهد با او زندگی کند و از این استاد ما فقط یک خواهش دارد. این که مزاحم زندگی جدید او نشود. «جِیک» (که احتمالا شما هم حدس زدید نام این استاد ماست) دقیقاً به خاطر شدت عشق، شش سال تمام به قولش وفادار میماند. تا یکی از روزها متوجهی آگهی فوت همسر معشوق سابقش میشود. فکر میکند دیگر قولش معنایی ندارد. دنبال زن میگردد. کم کم متوجه میشود تمام نشانههای بودنش با زن دارد حذف میشود. همه منکر چنین آدمی و چنین مکانهایی هستند.
نگران لو رفتن داستان نباشید چون چیزی که گفتم ده بیست صفحهی اول این رمان چهارصد صفحهای است. خلاصه که این مرد کارش را بلد است. این جا هم مثل رمان «مخمصه» خیلی باید متفرعن و نچسب باشید که کتاب را زمین بگذارید چون رمان با ضرباهنگ درستی، بعد باز شدن یک راز کوچک، یک معمای بزرگ جلوی پایتان میگذارد. رمان از آن جنس رمانهای با حال و هوای «تا آخر خط باید برای عشق تاخت» است. انصافاً هم شیدایی جیک نسبت به ناتالی (که این هم قابل حدس است نام زنی است که استاد علوم سیاسی عاشق او شده) خوب و قابل باور درآورده. از آن دست شیداییهاست که آدم با خودش میگوید آخرش این مرد را بدجور زمین خواهد زد. این که میزند یا نه را لو نمیدهم. و همین طور نظرم را مورد پایانبندی رمان.
از وقتی خواندن رمانهای جنایی بین قشر فرهیختهی فرنگی کار زشتی تلقی نمیشود، قهرمانها و محیطهای دانشگاهی کم کم مقبول افتاده. چون این طبقه در آنها بازنمایی خودشان را میبینند و همذاتپنداری میکنند. نصف بیشتر این رمان هم در دانشگاه میگذرد و شخصیتهای اصلی تقریباً همه دانشگاهی هستند.
در مورد هارلی کوبن میگویند که تنها نویسندهای است که هر سه جایزهی معتبر ادبیات جنایی و تریلر یعنی ادگار، آنتونی و شموس را برده. و غبطهبرانگیز این که گویا شش رمان آخر آقا، پنجاه میلیون نسخه فروخته. خلاصه که این آقا کارش را بلد است و اگر خیلی بیحوصله هستید با خیال راحت یکی از تریلرهای ایشان را میتوانم توصیه کنم.
#شش_سال_بعد
#هارلی_کوبن
#محمدحسن_شهسواری
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
✅مجلهی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader
@jenaikhani
Forwarded from جناییخوانی با لاله زارع
📌آن مرد آمد
معرفی سری رمانهای «جک ریچر» نوشتهی «لی چایلد»
ناشر: کتابسرای تندیس
📌محمدحسن شهسواری
و اینک سلطان گندهلاتهای ادبیات جنایی معاصر؛ جک ریچر.
یک لحظه فکر کنید در کشوری مثل آمریکا (که مردمانش آن قدر خلافپسند هستند که قاتلین زنجیرهای یک جورهایی قهرمانان ملی محسوب میشوند) جزو ارتش سه میلیون نفری آن باشی. بعد در این نیرویِ سراپا متخصص و حرفهای خلافکار هم باشی. آن وقت یک نفر چه قدر باید قلدر و باهوش باشد که پلیسش شود.
🔹جک ریچر یکی از بهترین پلیسهای همچین ارتشی است. یعنی بوده. این همه را اضافه کنید که او 198 سانتیمتر قد و 105 کیلو وزن هم دارد. خودش در یکی از رمانها تعریف میکند از نوجوانی متوجه میشود مردم کم کم از سر راهش کنار میروند. خیلیها حتی میروند آن سوی خیابان. این طوری است که میفهمد آدم ترسناکی است.
🔹درست اواخر قرن بیستم است. جنگ سرد تمام میشود و ارتش مجبور به تعدیل بزرگ نیروهایش میشود. یکی از آنها سرگرد ریچر است. جک تنها با یک مسواکِ تاشو به آمریکا برمیگردد. از لحظهی تولد تا به حال صاحب هیچ چیز نبوده. چون پدرش هم ارتشی بوده و همه چیزشان متعلق به ارتش بوده؛ خانه و ماشین و لباس و ... . یک آواره و ولگرد به تمام معنا بزرگ شده چون هر سال گوشهی پرتی از جهان بوده.
🔹وضعیت ریچر یک جورهای شبیه خود «لی چایلد» نویسندهی رمان است. این فارغالتحصیل حقوق هم بعد از بیست سال کار در تلویزیون منچیسر در آستانهی چهل سالگی تعدیل میشود. درست در همین لحظه تصمیم میگیرد بالاخره یک کار درست و حسابی بکند. این جوریهاست که جک را میآفریند. تا به حال هم 22 دو رمان از این شخصیت کمنظیر را آفریده و در سال 2009 به عنوان رئیس انجمن جنایینویسان آمریکا انتخاب شده.
🔹من چهار جلد اول این سری را خواندهام و بدون شک تا آخرین قطرهی آخرین جلدش را هم خواهم نوشید. هر جلد صحنهها و نکته ها و جملههای به یاد ماندنیای برایم داشته است. در اولی یعنی «قتلگاه» صحنهای است که جک با دختره وارد خانهای میشوند. در خانه یک پیرمرد و پیرزن را سلاخی کردهاند. دختره میگوید واقعاً شانس آوردیم وقتی قاتلان آمدند ما این جا نبودیم. جک میگوید البته آنها بیشتر شانس آوردند.
🔹در دومی یعنی «تا پای مرگ» صحنهای هست که جک خیلی دلنواز مهارت تیراندازیاش را به رخ میکشد. در سومی یعنی «قلاب»، آن چه قلاب اصلی رمان است، دقیقاً خود همین شخصیت قلاب است؛ شیطان رمان. همیشه گفته شده قدرت هر رمان به قدرت شخصیت منفی آن است. قلاب یک کثافت معرکه است. با آن دست مصنوعی رعبآورش. جلد چهارم یعنی «آخرین مهمان» (که تا این جا قویترین هم بوده) اصلاً پر است از دیالوگهای بامزهی یک جکِ باحال. و در همین جلد است که جک این طوری تعریف میشود: «قدرتمندان ضعفا را میترسانند. و مثل همیشه این قدر این کار را ادامه میدهند که به یک نفر قدرتمندتر برمیخورند که میخواهد به یک دلیل انسانی آنها را متوقف کند: یکی مثل جک ریچر.»
🔹خلاصه که این مرد به هر عنوانی که بهش نگاه کنید خواستنی است؛ برادر، پدر، معشوق، همسر، همسایه، رفیق و ... . و واقعا این کم هنری است برای یک نویسنده؟
🔹لی چایلد تاکنون ۲۲ رمان در مورد شخصیت جک ریچر نوشته که انتشارات کتابسرای تندیس ۱۵ عنوان از آن را منتشر کرده است. از اخبار رسیده چنین برمی آید که تا انتهای سال ۹۸ به مرور ۷ عنوان دیگر هم از سوی این نشر ترجمه خواهد شد.
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#لی_چایلد
#جک_ریچر
#محمدحسن_شهسواری
✅مجلهی اینترنتی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader/383
@jenaikhani
معرفی سری رمانهای «جک ریچر» نوشتهی «لی چایلد»
ناشر: کتابسرای تندیس
📌محمدحسن شهسواری
و اینک سلطان گندهلاتهای ادبیات جنایی معاصر؛ جک ریچر.
یک لحظه فکر کنید در کشوری مثل آمریکا (که مردمانش آن قدر خلافپسند هستند که قاتلین زنجیرهای یک جورهایی قهرمانان ملی محسوب میشوند) جزو ارتش سه میلیون نفری آن باشی. بعد در این نیرویِ سراپا متخصص و حرفهای خلافکار هم باشی. آن وقت یک نفر چه قدر باید قلدر و باهوش باشد که پلیسش شود.
🔹جک ریچر یکی از بهترین پلیسهای همچین ارتشی است. یعنی بوده. این همه را اضافه کنید که او 198 سانتیمتر قد و 105 کیلو وزن هم دارد. خودش در یکی از رمانها تعریف میکند از نوجوانی متوجه میشود مردم کم کم از سر راهش کنار میروند. خیلیها حتی میروند آن سوی خیابان. این طوری است که میفهمد آدم ترسناکی است.
🔹درست اواخر قرن بیستم است. جنگ سرد تمام میشود و ارتش مجبور به تعدیل بزرگ نیروهایش میشود. یکی از آنها سرگرد ریچر است. جک تنها با یک مسواکِ تاشو به آمریکا برمیگردد. از لحظهی تولد تا به حال صاحب هیچ چیز نبوده. چون پدرش هم ارتشی بوده و همه چیزشان متعلق به ارتش بوده؛ خانه و ماشین و لباس و ... . یک آواره و ولگرد به تمام معنا بزرگ شده چون هر سال گوشهی پرتی از جهان بوده.
🔹وضعیت ریچر یک جورهای شبیه خود «لی چایلد» نویسندهی رمان است. این فارغالتحصیل حقوق هم بعد از بیست سال کار در تلویزیون منچیسر در آستانهی چهل سالگی تعدیل میشود. درست در همین لحظه تصمیم میگیرد بالاخره یک کار درست و حسابی بکند. این جوریهاست که جک را میآفریند. تا به حال هم 22 دو رمان از این شخصیت کمنظیر را آفریده و در سال 2009 به عنوان رئیس انجمن جنایینویسان آمریکا انتخاب شده.
🔹من چهار جلد اول این سری را خواندهام و بدون شک تا آخرین قطرهی آخرین جلدش را هم خواهم نوشید. هر جلد صحنهها و نکته ها و جملههای به یاد ماندنیای برایم داشته است. در اولی یعنی «قتلگاه» صحنهای است که جک با دختره وارد خانهای میشوند. در خانه یک پیرمرد و پیرزن را سلاخی کردهاند. دختره میگوید واقعاً شانس آوردیم وقتی قاتلان آمدند ما این جا نبودیم. جک میگوید البته آنها بیشتر شانس آوردند.
🔹در دومی یعنی «تا پای مرگ» صحنهای هست که جک خیلی دلنواز مهارت تیراندازیاش را به رخ میکشد. در سومی یعنی «قلاب»، آن چه قلاب اصلی رمان است، دقیقاً خود همین شخصیت قلاب است؛ شیطان رمان. همیشه گفته شده قدرت هر رمان به قدرت شخصیت منفی آن است. قلاب یک کثافت معرکه است. با آن دست مصنوعی رعبآورش. جلد چهارم یعنی «آخرین مهمان» (که تا این جا قویترین هم بوده) اصلاً پر است از دیالوگهای بامزهی یک جکِ باحال. و در همین جلد است که جک این طوری تعریف میشود: «قدرتمندان ضعفا را میترسانند. و مثل همیشه این قدر این کار را ادامه میدهند که به یک نفر قدرتمندتر برمیخورند که میخواهد به یک دلیل انسانی آنها را متوقف کند: یکی مثل جک ریچر.»
🔹خلاصه که این مرد به هر عنوانی که بهش نگاه کنید خواستنی است؛ برادر، پدر، معشوق، همسر، همسایه، رفیق و ... . و واقعا این کم هنری است برای یک نویسنده؟
🔹لی چایلد تاکنون ۲۲ رمان در مورد شخصیت جک ریچر نوشته که انتشارات کتابسرای تندیس ۱۵ عنوان از آن را منتشر کرده است. از اخبار رسیده چنین برمی آید که تا انتهای سال ۹۸ به مرور ۷ عنوان دیگر هم از سوی این نشر ترجمه خواهد شد.
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#لی_چایلد
#جک_ریچر
#محمدحسن_شهسواری
✅مجلهی اینترنتی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader/383
@jenaikhani
جناییخوانی
آن مرد آمد - جناییخوانی
وضعیت ریچر یک جورهای شبیه خود «لی چایلد» نویسندهی رمان است. این فارغالتحصیل حقوق هم بعد از بیست سال کار در تلویزیون منچیسر در آستانهی چهل سالگی تعدیل میشود. محمدحسن شهسواری: و اینک سلطان گندهلاتهای ادبیات جنایی معاصر؛ جک ریچر. یک لحظه فکر کنید در کشوری…
📌آن مرد آمد
معرفی سری رمانهای «جک ریچر» نوشتهی «لی چایلد»
ناشر: کتابسرای تندیس
📌محمدحسن شهسواری
و اینک سلطان گندهلاتهای ادبیات جنایی معاصر؛ جک ریچر.
یک لحظه فکر کنید در کشوری مثل آمریکا (که مردمانش آن قدر خلافپسند هستند که قاتلین زنجیرهای یک جورهایی قهرمانان ملی محسوب میشوند) جزو ارتش سه میلیون نفری آن باشی. بعد در این نیرویِ سراپا متخصص و حرفهای خلافکار هم باشی. آن وقت یک نفر چه قدر باید قلدر و باهوش باشد که پلیسش شود.
🔹جک ریچر یکی از بهترین پلیسهای همچین ارتشی است. یعنی بوده. این همه را اضافه کنید که او 198 سانتیمتر قد و 105 کیلو وزن هم دارد. خودش در یکی از رمانها تعریف میکند از نوجوانی متوجه میشود مردم کم کم از سر راهش کنار میروند. خیلیها حتی میروند آن سوی خیابان. این طوری است که میفهمد آدم ترسناکی است.
🔹درست اواخر قرن بیستم است. جنگ سرد تمام میشود و ارتش مجبور به تعدیل بزرگ نیروهایش میشود. یکی از آنها سرگرد ریچر است. جک تنها با یک مسواکِ تاشو به آمریکا برمیگردد. از لحظهی تولد تا به حال صاحب هیچ چیز نبوده. چون پدرش هم ارتشی بوده و همه چیزشان متعلق به ارتش بوده؛ خانه و ماشین و لباس و ... . یک آواره و ولگرد به تمام معنا بزرگ شده چون هر سال گوشهی پرتی از جهان بوده.
🔹وضعیت ریچر یک جورهای شبیه خود «لی چایلد» نویسندهی رمان است. این فارغالتحصیل حقوق هم بعد از بیست سال کار در تلویزیون منچیسر در آستانهی چهل سالگی تعدیل میشود. درست در همین لحظه تصمیم میگیرد بالاخره یک کار درست و حسابی بکند. این جوریهاست که جک را میآفریند. تا به حال هم 22 دو رمان از این شخصیت کمنظیر را آفریده و در سال 2009 به عنوان رئیس انجمن جنایینویسان آمریکا انتخاب شده.
🔹من چهار جلد اول این سری را خواندهام و بدون شک تا آخرین قطرهی آخرین جلدش را هم خواهم نوشید. هر جلد صحنهها و نکته ها و جملههای به یاد ماندنیای برایم داشته است. در اولی یعنی «قتلگاه» صحنهای است که جک با دختره وارد خانهای میشوند. در خانه یک پیرمرد و پیرزن را سلاخی کردهاند. دختره میگوید واقعاً شانس آوردیم وقتی قاتلان آمدند ما این جا نبودیم. جک میگوید البته آنها بیشتر شانس آوردند.
🔹در دومی یعنی «تا پای مرگ» صحنهای هست که جک خیلی دلنواز مهارت تیراندازیاش را به رخ میکشد. در سومی یعنی «قلاب»، آن چه قلاب اصلی رمان است، دقیقاً خود همین شخصیت قلاب است؛ شیطان رمان. همیشه گفته شده قدرت هر رمان به قدرت شخصیت منفی آن است. قلاب یک کثافت معرکه است. با آن دست مصنوعی رعبآورش. جلد چهارم یعنی «آخرین مهمان» (که تا این جا قویترین هم بوده) اصلاً پر است از دیالوگهای بامزهی یک جکِ باحال. و در همین جلد است که جک این طوری تعریف میشود: «قدرتمندان ضعفا را میترسانند. و مثل همیشه این قدر این کار را ادامه میدهند که به یک نفر قدرتمندتر برمیخورند که میخواهد به یک دلیل انسانی آنها را متوقف کند: یکی مثل جک ریچر.»
🔹خلاصه که این مرد به هر عنوانی که بهش نگاه کنید خواستنی است؛ برادر، پدر، معشوق، همسر، همسایه، رفیق و ... . و واقعا این کم هنری است برای یک نویسنده؟
🔹لی چایلد تاکنون ۲۲ رمان در مورد شخصیت جک ریچر نوشته که انتشارات کتابسرای تندیس ۱۵ عنوان از آن را منتشر کرده است. از اخبار رسیده چنین برمی آید که تا انتهای سال ۹۸ به مرور ۷ عنوان دیگر هم از سوی این نشر ترجمه خواهد شد.
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#لی_چایلد
#جک_ریچر
#محمدحسن_شهسواری
✅مجلهی اینترنتی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader/383
@jenaikhani
معرفی سری رمانهای «جک ریچر» نوشتهی «لی چایلد»
ناشر: کتابسرای تندیس
📌محمدحسن شهسواری
و اینک سلطان گندهلاتهای ادبیات جنایی معاصر؛ جک ریچر.
یک لحظه فکر کنید در کشوری مثل آمریکا (که مردمانش آن قدر خلافپسند هستند که قاتلین زنجیرهای یک جورهایی قهرمانان ملی محسوب میشوند) جزو ارتش سه میلیون نفری آن باشی. بعد در این نیرویِ سراپا متخصص و حرفهای خلافکار هم باشی. آن وقت یک نفر چه قدر باید قلدر و باهوش باشد که پلیسش شود.
🔹جک ریچر یکی از بهترین پلیسهای همچین ارتشی است. یعنی بوده. این همه را اضافه کنید که او 198 سانتیمتر قد و 105 کیلو وزن هم دارد. خودش در یکی از رمانها تعریف میکند از نوجوانی متوجه میشود مردم کم کم از سر راهش کنار میروند. خیلیها حتی میروند آن سوی خیابان. این طوری است که میفهمد آدم ترسناکی است.
🔹درست اواخر قرن بیستم است. جنگ سرد تمام میشود و ارتش مجبور به تعدیل بزرگ نیروهایش میشود. یکی از آنها سرگرد ریچر است. جک تنها با یک مسواکِ تاشو به آمریکا برمیگردد. از لحظهی تولد تا به حال صاحب هیچ چیز نبوده. چون پدرش هم ارتشی بوده و همه چیزشان متعلق به ارتش بوده؛ خانه و ماشین و لباس و ... . یک آواره و ولگرد به تمام معنا بزرگ شده چون هر سال گوشهی پرتی از جهان بوده.
🔹وضعیت ریچر یک جورهای شبیه خود «لی چایلد» نویسندهی رمان است. این فارغالتحصیل حقوق هم بعد از بیست سال کار در تلویزیون منچیسر در آستانهی چهل سالگی تعدیل میشود. درست در همین لحظه تصمیم میگیرد بالاخره یک کار درست و حسابی بکند. این جوریهاست که جک را میآفریند. تا به حال هم 22 دو رمان از این شخصیت کمنظیر را آفریده و در سال 2009 به عنوان رئیس انجمن جنایینویسان آمریکا انتخاب شده.
🔹من چهار جلد اول این سری را خواندهام و بدون شک تا آخرین قطرهی آخرین جلدش را هم خواهم نوشید. هر جلد صحنهها و نکته ها و جملههای به یاد ماندنیای برایم داشته است. در اولی یعنی «قتلگاه» صحنهای است که جک با دختره وارد خانهای میشوند. در خانه یک پیرمرد و پیرزن را سلاخی کردهاند. دختره میگوید واقعاً شانس آوردیم وقتی قاتلان آمدند ما این جا نبودیم. جک میگوید البته آنها بیشتر شانس آوردند.
🔹در دومی یعنی «تا پای مرگ» صحنهای هست که جک خیلی دلنواز مهارت تیراندازیاش را به رخ میکشد. در سومی یعنی «قلاب»، آن چه قلاب اصلی رمان است، دقیقاً خود همین شخصیت قلاب است؛ شیطان رمان. همیشه گفته شده قدرت هر رمان به قدرت شخصیت منفی آن است. قلاب یک کثافت معرکه است. با آن دست مصنوعی رعبآورش. جلد چهارم یعنی «آخرین مهمان» (که تا این جا قویترین هم بوده) اصلاً پر است از دیالوگهای بامزهی یک جکِ باحال. و در همین جلد است که جک این طوری تعریف میشود: «قدرتمندان ضعفا را میترسانند. و مثل همیشه این قدر این کار را ادامه میدهند که به یک نفر قدرتمندتر برمیخورند که میخواهد به یک دلیل انسانی آنها را متوقف کند: یکی مثل جک ریچر.»
🔹خلاصه که این مرد به هر عنوانی که بهش نگاه کنید خواستنی است؛ برادر، پدر، معشوق، همسر، همسایه، رفیق و ... . و واقعا این کم هنری است برای یک نویسنده؟
🔹لی چایلد تاکنون ۲۲ رمان در مورد شخصیت جک ریچر نوشته که انتشارات کتابسرای تندیس ۱۵ عنوان از آن را منتشر کرده است. از اخبار رسیده چنین برمی آید که تا انتهای سال ۹۸ به مرور ۷ عنوان دیگر هم از سوی این نشر ترجمه خواهد شد.
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#لی_چایلد
#جک_ریچر
#محمدحسن_شهسواری
✅مجلهی اینترنتی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader/383
@jenaikhani
جناییخوانی
آن مرد آمد - جناییخوانی
وضعیت ریچر یک جورهای شبیه خود «لی چایلد» نویسندهی رمان است. این فارغالتحصیل حقوق هم بعد از بیست سال کار در تلویزیون منچیسر در آستانهی چهل سالگی تعدیل میشود. محمدحسن شهسواری: و اینک سلطان گندهلاتهای ادبیات جنایی معاصر؛ جک ریچر. یک لحظه فکر کنید در کشوری…
Forwarded from جناییخوانی با لاله زارع
📌ده پیشنهاد جنایی برای نمایشگاه کتاب
محمدحسن شهسواری
📌سنت بسیار خوبی است که نزدیک نمایشگاه ما عشاق کلمه به همدیگر کتاب معرفی میکنیم. دوستان نزدیکم میدانند رمان جنایی از دستم نمیافتد. حداقل سالی ۳۰ رمان از این ژانر میخوانم. خوشبختانه چند سالی است نویسندگان ایرانی هم آثار خوبی در این زمینه منتشر میکنند. ناشران هم با ترجمهها و سر شکل بهتری آثار خارجی را به بازار نشر عرضه میکنند. در ادامه ده رمان خوب جنایی را که فکر کنم اکثر قریب به اتفاقشان سال گذشته منتشر شدهاند معرفی میکنم. من همه را بسیار دوست داشتم و به سلیقهام در ژانر جنایی خیلی نزدیک بودند.
📌ایرانی (بدون ترتیب).
#اقامت_ابدی/ #ساناز_زمانی/ نشر ققنوس.
#بی_تابوت/#لاله_زارع/ نشر ققنوس.
شهر شرنگ/ #امین_حسینیون/ نشر ثالث.
آثار خارجی ( به ترتیب دوست داشتن)
۱- چیزهای تیز/ گیلیان فلین/ مهدی فیاضیکیا/ نشر چترنگ.
۲- #سادی/ کورتنی سامرز/ رضا اسکندریآذر/ نشر سنگ.
۳- #برزخ_بی_گناهان/ کاربن ژیهبل/ آریا نوری/ نشر کولهپشتی.
۴- آخرین مهمان/ #لی_چایلد/ محمد عباسآبادی/ انتشارات کتابسرای تندیس (کتاب چهارم از سری جک ریچر)
۵- #وقتی_که_او_رفت/ لیزا جوئل/ علی شاهمرادی/ نشر خزه.
۶- #زنی_پشت_پنجره/ ای.جی.فین/ انتشارات کتابسرای تندیس.
۷-جاهای تاریک/ گیلیان فلین/ مهدی فیاضیکیا/ نشر چترنگ.
📌اسامی نویسندگان و کتابهایی که با هشتگ مشخص شدهاند در کانال معرفی شدهاند و یا یادداشتی در کانال دارند.
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#محمدحسن_شهسواری
✅مجلهی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader
@jenaikhani
محمدحسن شهسواری
📌سنت بسیار خوبی است که نزدیک نمایشگاه ما عشاق کلمه به همدیگر کتاب معرفی میکنیم. دوستان نزدیکم میدانند رمان جنایی از دستم نمیافتد. حداقل سالی ۳۰ رمان از این ژانر میخوانم. خوشبختانه چند سالی است نویسندگان ایرانی هم آثار خوبی در این زمینه منتشر میکنند. ناشران هم با ترجمهها و سر شکل بهتری آثار خارجی را به بازار نشر عرضه میکنند. در ادامه ده رمان خوب جنایی را که فکر کنم اکثر قریب به اتفاقشان سال گذشته منتشر شدهاند معرفی میکنم. من همه را بسیار دوست داشتم و به سلیقهام در ژانر جنایی خیلی نزدیک بودند.
📌ایرانی (بدون ترتیب).
#اقامت_ابدی/ #ساناز_زمانی/ نشر ققنوس.
#بی_تابوت/#لاله_زارع/ نشر ققنوس.
شهر شرنگ/ #امین_حسینیون/ نشر ثالث.
آثار خارجی ( به ترتیب دوست داشتن)
۱- چیزهای تیز/ گیلیان فلین/ مهدی فیاضیکیا/ نشر چترنگ.
۲- #سادی/ کورتنی سامرز/ رضا اسکندریآذر/ نشر سنگ.
۳- #برزخ_بی_گناهان/ کاربن ژیهبل/ آریا نوری/ نشر کولهپشتی.
۴- آخرین مهمان/ #لی_چایلد/ محمد عباسآبادی/ انتشارات کتابسرای تندیس (کتاب چهارم از سری جک ریچر)
۵- #وقتی_که_او_رفت/ لیزا جوئل/ علی شاهمرادی/ نشر خزه.
۶- #زنی_پشت_پنجره/ ای.جی.فین/ انتشارات کتابسرای تندیس.
۷-جاهای تاریک/ گیلیان فلین/ مهدی فیاضیکیا/ نشر چترنگ.
📌اسامی نویسندگان و کتابهایی که با هشتگ مشخص شدهاند در کانال معرفی شدهاند و یا یادداشتی در کانال دارند.
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#محمدحسن_شهسواری
✅مجلهی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader
@jenaikhani
Forwarded from جناییخوانی با لاله زارع
🔷 توفان شن
جیمز رولینز
هادی امینی
کتابسرای تندیس
🔹دانشمند-تکاورانی آماده برای بالا بردن ضربان نبضهای ما
محمد حسن شهسواری
🔹با خواندن مجموعهی «نیروی سیگما» میفهیم وقتی میگویند سینمای هالیود تا مغز استخوان وامدار ادبیات است، یعنی چی. حتما بسیار فیلم دیدهاید از قهرمانی شاغل در یکی از بخشهای دولتی آمریکا که درگیر ماجرایی میشود که اگر به سرانجام برسد، جهان رو به نابودی خواهد رفت. این قهرمان تنها و درک نشده، کم کم متوجه میشود نیروهایی از درون سازمان خودش خائنین اصلی هستند. ماجرا به مرور ابعاد جهانی میگیرد و داستان در چندین و چند کشور پیگیری میشود.
🔹قبلاّ در معرفی یکی دیگر از آثار «جیمز رولینز» در مورد زیرژانر «تکنوتریلر» گفته بودم. یادآوری کرده بودم از «مایکل کرایتون» با رمان «قضیهی آندرومدا» و «تام کلیسی» با رمان بسیار مشهور «شکار اکتبر سرخ» به عنوان پدران این ژانر که بگذریم با غولی پرکاری به نام «جیمز رولینز» رو به میشویم که تعداد و حجم آثارش آدم را سر ذوق میآورد. حالا با همت انتشارات «کتابسرای تندیس» و «هادی مقدم» معروفترین اثر او در این ژانر، مجموعهی «نیروی سیگما» پیش روی ماست. رولینز تا به حال سیزده جلد از این مجموعه را منتشر کرده که ما در زبان فارسی پنج جلد اول آن را در ختیار داریم و بقیه هم در راه هستند.
🔹اما نیروی سیگما چیست که حتا بسیاری از نظامیان و دولتیان آمریکایی از آن بیخبر هستند؟ چرا تمام افراد آن دانشمندان طرازی اول و نیز تکاوران درجه یکی هستند؟ ماموریت اصلی این تکاوران دانشمند یا دانشمندان تکاور، دستیابی یا حفاظت از برتری تکنولوژیکی ایالات متحده آمریکا در برابر دشمنان آن است. دریاداری که به وجود آورندهی این نیروهاست افرادش را این طور توصیف میکند: «ترکیبی از مخ و ماهیچه که قادرند با دقت یک جراح برای حفاظت و امنیت فنآوریهای طبقه بندی شده اقدام کنند.»
🔹اما ماجرای توفان شن، اولین قسمت از این مجموعهی عظیم از کجا آغاز میشود؟ شبی در موزهی بریتانیا انفجار غریبی صورت میگیرد که همه چیز آن عجیب است. از منشا آن تا اثراتش. در این انفجار جسمی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که به یکی از داستانهای دینی همهی کتب مقدس، یعنی ماجرای ملکه سبا مربوط میشود.
از این جا به بعد داستان پیچهای زیادی میخورد که علاوه بر انگلیس و آمریکا، صحنهی اصلی درگیریها به عمان و صحرای مشهور آن و بقایای سرزمین ملکهی سبا و نیز بهشت شداد منتقل میشود. کم کم دانشمندانِ تکاوری از اقصی نقاط جهان که هر کدام در این ماجرا درگیری شخصی و یا سازمانی دارند، گسیل منطقه میشوند. علاوه بر آن نیروهای بومی غریبی متشکل از زنانی که با تغییرات ژنتیکی قابل توجهای، تواناییهایی خاص به دست آوردهاند، بخش دیگری از ماجرا را به خود اختصاص میدهند.
🔹خلاصه که اگر به هیجان، تکنولوژیهای جدید نظامی، و نیز تغییرات ژنتیکی، فیزیک کوانتم و مفاهیمی چون ماده پادماده، و درگیریهای پرالتهاب فیزیکی علاقهمند هستید، توفان شن پیش روی شماست. خود من با این که انتخاب اولم در جنایی، تکنوتریلر نیست، راستش نتوانستم در 150 صفحهی پایانی رمان، آن را زمین بگذارم.
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#توفان_شن
#جیمز_رولینز
#محمدحسن_شهسواری
✅مجلهی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader
@jenaikhani
جیمز رولینز
هادی امینی
کتابسرای تندیس
🔹دانشمند-تکاورانی آماده برای بالا بردن ضربان نبضهای ما
محمد حسن شهسواری
🔹با خواندن مجموعهی «نیروی سیگما» میفهیم وقتی میگویند سینمای هالیود تا مغز استخوان وامدار ادبیات است، یعنی چی. حتما بسیار فیلم دیدهاید از قهرمانی شاغل در یکی از بخشهای دولتی آمریکا که درگیر ماجرایی میشود که اگر به سرانجام برسد، جهان رو به نابودی خواهد رفت. این قهرمان تنها و درک نشده، کم کم متوجه میشود نیروهایی از درون سازمان خودش خائنین اصلی هستند. ماجرا به مرور ابعاد جهانی میگیرد و داستان در چندین و چند کشور پیگیری میشود.
🔹قبلاّ در معرفی یکی دیگر از آثار «جیمز رولینز» در مورد زیرژانر «تکنوتریلر» گفته بودم. یادآوری کرده بودم از «مایکل کرایتون» با رمان «قضیهی آندرومدا» و «تام کلیسی» با رمان بسیار مشهور «شکار اکتبر سرخ» به عنوان پدران این ژانر که بگذریم با غولی پرکاری به نام «جیمز رولینز» رو به میشویم که تعداد و حجم آثارش آدم را سر ذوق میآورد. حالا با همت انتشارات «کتابسرای تندیس» و «هادی مقدم» معروفترین اثر او در این ژانر، مجموعهی «نیروی سیگما» پیش روی ماست. رولینز تا به حال سیزده جلد از این مجموعه را منتشر کرده که ما در زبان فارسی پنج جلد اول آن را در ختیار داریم و بقیه هم در راه هستند.
🔹اما نیروی سیگما چیست که حتا بسیاری از نظامیان و دولتیان آمریکایی از آن بیخبر هستند؟ چرا تمام افراد آن دانشمندان طرازی اول و نیز تکاوران درجه یکی هستند؟ ماموریت اصلی این تکاوران دانشمند یا دانشمندان تکاور، دستیابی یا حفاظت از برتری تکنولوژیکی ایالات متحده آمریکا در برابر دشمنان آن است. دریاداری که به وجود آورندهی این نیروهاست افرادش را این طور توصیف میکند: «ترکیبی از مخ و ماهیچه که قادرند با دقت یک جراح برای حفاظت و امنیت فنآوریهای طبقه بندی شده اقدام کنند.»
🔹اما ماجرای توفان شن، اولین قسمت از این مجموعهی عظیم از کجا آغاز میشود؟ شبی در موزهی بریتانیا انفجار غریبی صورت میگیرد که همه چیز آن عجیب است. از منشا آن تا اثراتش. در این انفجار جسمی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که به یکی از داستانهای دینی همهی کتب مقدس، یعنی ماجرای ملکه سبا مربوط میشود.
از این جا به بعد داستان پیچهای زیادی میخورد که علاوه بر انگلیس و آمریکا، صحنهی اصلی درگیریها به عمان و صحرای مشهور آن و بقایای سرزمین ملکهی سبا و نیز بهشت شداد منتقل میشود. کم کم دانشمندانِ تکاوری از اقصی نقاط جهان که هر کدام در این ماجرا درگیری شخصی و یا سازمانی دارند، گسیل منطقه میشوند. علاوه بر آن نیروهای بومی غریبی متشکل از زنانی که با تغییرات ژنتیکی قابل توجهای، تواناییهایی خاص به دست آوردهاند، بخش دیگری از ماجرا را به خود اختصاص میدهند.
🔹خلاصه که اگر به هیجان، تکنولوژیهای جدید نظامی، و نیز تغییرات ژنتیکی، فیزیک کوانتم و مفاهیمی چون ماده پادماده، و درگیریهای پرالتهاب فیزیکی علاقهمند هستید، توفان شن پیش روی شماست. خود من با این که انتخاب اولم در جنایی، تکنوتریلر نیست، راستش نتوانستم در 150 صفحهی پایانی رمان، آن را زمین بگذارم.
#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#توفان_شن
#جیمز_رولینز
#محمدحسن_شهسواری
✅مجلهی جناییخوانی
http://khabgard.com/Crimereader
@jenaikhani
🎙 #اطلاعیه
📸 #آیین_رونمایی
همراهان گرامی انتشارات #کتابسرای_تندیس، مفتخریم به اطلاع برسانیم آیین رونمایی و معرفی کتاب «بابل یا ضرورت اعمال خشونت» و کتاب «نبرد کالیبان» جلد دوم از «مجموعۀ گستره» پنجشنبه ۲۸ دیماه در باغ کتاب تهران برگزار خواهد شد.
با حضور:
#میثاق_خلج
مترجم کتاب بابل
#سمیه_کرمی
مترجم مجموعۀ گستره
#کیهان_بهمنی
مترجم و مدرس دانشگاه
#محمدحسین_جهانپناه
مترجم و پژوهشگر ژانر
#محمد_حسینی
نویسنده و ویراستار
#فرزین_سوری
مترجم و پژوهشگر ژانر
#محمدحسن_شهسواری
نویسنده و پژوهشگر
⏳ زمان برگزاری:
پنجشنبه ۲۸ دیماه ۱۴۰۲ ساعت
۱۶ تا ۱۸
🗺 مکان برگزاری:
تهران، بزرگراه شهید حقانی، باغ کتاب تهران، بخش بزرگسال، سالن D3
💠 منتظر حضور گرمتان هستیم.
🔮 @tandisbooks
📸 #آیین_رونمایی
همراهان گرامی انتشارات #کتابسرای_تندیس، مفتخریم به اطلاع برسانیم آیین رونمایی و معرفی کتاب «بابل یا ضرورت اعمال خشونت» و کتاب «نبرد کالیبان» جلد دوم از «مجموعۀ گستره» پنجشنبه ۲۸ دیماه در باغ کتاب تهران برگزار خواهد شد.
با حضور:
#میثاق_خلج
مترجم کتاب بابل
#سمیه_کرمی
مترجم مجموعۀ گستره
#کیهان_بهمنی
مترجم و مدرس دانشگاه
#محمدحسین_جهانپناه
مترجم و پژوهشگر ژانر
#محمد_حسینی
نویسنده و ویراستار
#فرزین_سوری
مترجم و پژوهشگر ژانر
#محمدحسن_شهسواری
نویسنده و پژوهشگر
⏳ زمان برگزاری:
پنجشنبه ۲۸ دیماه ۱۴۰۲ ساعت
۱۶ تا ۱۸
🗺 مکان برگزاری:
تهران، بزرگراه شهید حقانی، باغ کتاب تهران، بخش بزرگسال، سالن D3
💠 منتظر حضور گرمتان هستیم.
🔮 @tandisbooks
🎙 #اطلاعیه
📸 #آیین_رونمایی
همراهان گرامی انتشارات #کتابسرای_تندیس، مفتخریم به اطلاع برسانیم آیین رونمایی و معرفی کتاب «بابل یا ضرورت اعمال خشونت» و کتاب «نبرد کالیبان» جلد دوم از «مجموعۀ گستره» پنجشنبه ۲۸ دیماه در باغ کتاب تهران برگزار خواهد شد.
با حضور:
#میثاق_خلج
مترجم کتاب بابل
#سمیه_کرمی
مترجم مجموعۀ گستره
#کیهان_بهمنی
مترجم و مدرس دانشگاه
#محمدحسین_جهانپناه
مترجم و پژوهشگر ژانر
#محمد_حسینی
نویسنده و ویراستار
#فرزین_سوری
مترجم و پژوهشگر ژانر
#محمدحسن_شهسواری
نویسنده و پژوهشگر
⏳ زمان برگزاری:
پنجشنبه ۲۸ دیماه ۱۴۰۲ ساعت
۱۶ تا ۱۸
🗺 مکان برگزاری:
تهران، بزرگراه شهید حقانی، باغ کتاب تهران، بخش بزرگسال، سالن D3
💠 منتظر حضور گرمتان هستیم.
🔮 @tandisbooks
📸 #آیین_رونمایی
همراهان گرامی انتشارات #کتابسرای_تندیس، مفتخریم به اطلاع برسانیم آیین رونمایی و معرفی کتاب «بابل یا ضرورت اعمال خشونت» و کتاب «نبرد کالیبان» جلد دوم از «مجموعۀ گستره» پنجشنبه ۲۸ دیماه در باغ کتاب تهران برگزار خواهد شد.
با حضور:
#میثاق_خلج
مترجم کتاب بابل
#سمیه_کرمی
مترجم مجموعۀ گستره
#کیهان_بهمنی
مترجم و مدرس دانشگاه
#محمدحسین_جهانپناه
مترجم و پژوهشگر ژانر
#محمد_حسینی
نویسنده و ویراستار
#فرزین_سوری
مترجم و پژوهشگر ژانر
#محمدحسن_شهسواری
نویسنده و پژوهشگر
⏳ زمان برگزاری:
پنجشنبه ۲۸ دیماه ۱۴۰۲ ساعت
۱۶ تا ۱۸
🗺 مکان برگزاری:
تهران، بزرگراه شهید حقانی، باغ کتاب تهران، بخش بزرگسال، سالن D3
💠 منتظر حضور گرمتان هستیم.
🔮 @tandisbooks