کتابسرای تندیس
2.52K subscribers
5.45K photos
106 videos
22 files
1.57K links
کانال اختصاصی اطلاع رسانی کتابسرای تندیس

سایت کتابسرای تندیس:
Www.tandispub.com

تماس با ما:
@Tandis_books
02188892917

آدرس کتابفروشی:
تهران، خیابان ولیعصر(عج)، نرسیده به خیابان شهید مطهری، پلاک ۱۹۷۷
Download Telegram
📌آن مرد آمد
معرفی سری رمان‌های «جک ریچر» نوشته‌ی «لی چایلد»
ناشر: کتابسرای تندیس

📌محمدحسن شهسواری
و اینک سلطان گنده‌لات‌های ادبیات جنایی معاصر؛ جک ریچر.
یک لحظه فکر کنید در کشوری مثل آمریکا (که مردمانش آن قدر خلاف‌پسند هستند که قاتلین زنجیره‌ای یک جورهایی قهرمانان ملی محسوب می‌شوند) جزو ارتش سه میلیون نفری‌ آن باشی. بعد در این نیرویِ سراپا متخصص و حرفه‌ای خلافکار هم باشی. آن وقت یک نفر چه قدر باید قلدر و باهوش باشد که پلیسش شود.

🔹جک ریچر یکی از بهترین پلیس‌های همچین ارتشی است. یعنی بوده. این همه را اضافه کنید که او 198 سانتی‌متر قد و 105 کیلو وزن هم دارد. خودش در یکی از رمان‌ها تعریف می‌کند از نوجوانی متوجه می‌شود مردم کم کم از سر راهش کنار می‌روند. خیلی‌ها حتی می‌روند آن سوی خیابان. این طوری است که می‌فهمد آدم ترسناکی است.

🔹درست اواخر قرن بیستم است. جنگ سرد تمام می‌شود و ارتش مجبور به تعدیل بزرگ نیروهایش می‌شود. یکی از آن‌ها سرگرد ریچر است. جک تنها با یک مسواکِ تاشو به آمریکا برمی‌گردد. از لحظه‌ی تولد تا به حال صاحب هیچ چیز نبوده. چون پدرش هم ارتشی بوده و همه چیزشان متعلق به ارتش بوده؛ خانه و ماشین و لباس و ... . یک آواره‌ و ولگرد به تمام معنا بزرگ شده چون هر سال گوشه‌ی پرتی از جهان بوده.

🔹وضعیت ریچر یک جورهای شبیه خود «لی چایلد» نویسنده‌ی رمان است. این فارغ‌التحصیل حقوق هم بعد از بیست سال کار در تلویزیون منچیسر در آستانه‌ی چهل سالگی تعدیل می‌شود. درست در همین لحظه تصمیم می‌گیرد بالاخره یک کار درست و حسابی بکند. این جوری‌هاست که جک را می‌آفریند. تا به حال هم 22 دو رمان از این شخصیت کم‌نظیر را آفریده و در سال 2009 به عنوان رئیس انجمن جنایی‌نویسان آمریکا انتخاب شده.

🔹من چهار جلد اول این سری را خوانده‌ام و بدون شک تا آخرین قطره‌ی آخرین جلدش را هم خواهم نوشید. هر جلد صحنه‌ها و نکته ها و جمله‌های به یاد ماندنی‌ای برایم داشته است. در اولی یعنی «قتلگاه» صحنه‌ای است که جک با دختره وارد خانه‌ای می‌شوند. در خانه یک پیرمرد و پیرزن را سلاخی کرده‌اند. دختره می‌گوید واقعاً شانس آوردیم وقتی قاتلان آمدند ما این جا نبودیم. جک می‌گوید البته آن‌ها بیشتر شانس آوردند.

🔹در دومی یعنی «تا پای مرگ» صحنه‌ای هست که جک خیلی دلنواز مهارت تیراندازی‌اش را به رخ می‌کشد. در سومی یعنی «قلاب»، آن چه قلاب اصلی رمان است، دقیقاً خود همین شخصیت قلاب است؛ شیطان رمان. همیشه گفته شده قدرت هر رمان به قدرت شخصیت منفی آن است. قلاب یک کثافت معرکه است. با آن دست مصنوعی رعب‌آورش. جلد چهارم یعنی «آخرین مهمان» (که تا این جا قوی‌ترین هم بوده) اصلاً پر است از دیالوگ‌های بامزه‌ی یک جکِ باحال. و در همین جلد است که جک این طوری تعریف می‌شود: «قدرتمندان ضعفا را می‌ترسانند. و مثل همیشه این قدر این کار را ادامه می‌دهند که به یک نفر قدرتمندتر برمی‌خورند که می‌خواهد به یک دلیل انسانی آن‌ها را متوقف کند: یکی مثل جک ریچر.»

🔹خلاصه که این مرد به هر عنوانی که بهش نگاه کنید خواستنی است؛ برادر، پدر، معشوق، همسر، همسایه، رفیق و ... . و واقعا این کم هنری است برای یک نویسنده؟

🔹لی چایلد تاکنون ۲۲ رمان در مورد شخصیت جک ریچر نوشته که انتشارات کتابسرای تندیس ۱۵ عنوان از آن را منتشر کرده است. از اخبار رسیده چنین برمی آید که تا انتهای سال ۹۸ به مرور ۷ عنوان دیگر هم از سوی این نشر ترجمه خواهد شد.


#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#لی_چایلد
#جک_ریچر
#محمدحسن_شهسواری

مجله‌ی اینترنتی جنایی‌خوانی

http://khabgard.com/Crimereader/383

@jenaikhani
🔷«نابودگر»
نوشته‌ی «جیمز رولینز» و «گرنت بلک‌ وود»
ترجمه هادی امینی

🔹ورود خانم‌ها ممنوع
محمدحسن شهسواری

در برخی ژانرها به طور کاملاً مشخص جنسیت خوانندگان مهم است. مثلاً رمانس امپراطوری زنان است. هم به عنوان نویسنده و هم خواننده. خواننده‌ی داستان‌های خون‌آشامی هم کمابیش دختران نوجوان هستند. برخی ژانرها هم متعلق به هر دو جنس هستند. مثلاً حماسه‌های فانتزی یا آخرالزمانی. چون هم هیجان و هم عشق را به نهایت دارند. اما برخی ژانرها به شدت مردانه هستند. مثلاً «تکنوتریلرها» که قهرمانش مردی کله‌ خراب و قوی است با یک سری سلاح‌های جدید و خاص که کلی حادثه و هیجان را پشت سر می‌گذارد. چنین قهرمانی نه حوصله و نه وقت عاشق شدن دارد. حتماً البته زنی هست که باید نجات پیدا کند اما عشق ماندگار؟ نه. شرمنده!


🔹از «مایکل کرایتون» با رمان «قضیه‌ی آندرومدا» و «تام کلیسی» با رمان بسیار مشهور «شکار اکتبر سرخ» به عنوان پدران این ژانر که بگذریم با غول پرکاری به نام «جیمز رولینز» رو به می‌شویم که تعداد و حجم آثارش آدم را سر ذوق می‌آورد. معروف‌ترین آثارش در این ژانر مجموعه‌ی سیگما است که تا به حال سیزده جلدش در بلاد فرنگ منتشر شده. انتشارات کتابسرای تندس جلد اول و دوم این مجموعه به نام «توفان شن» و «نقشه‌ی استخوان‌ها» را منتشر کرده که من البته نخوانده‌ام اما می‌دانم خیلی از مجموعه‌ای که می‌خواهم معرفی کنم مشهورتر است. *


🔹کتابی که الان می‌خواهم معرفی کنم «نابودگر» است که رولینز با «گرنت بلک‌وود» نوشته که البته نمی‌دانم چرا ناشر محترم نام نویسنده‌ی دوم را در شناسنامه‌ی کتابش نیاورده. اتفاقاً در این سری هم قهرمان رمان به نام «تاکر وین» با همان نیروی معروف سیگما همکاری می‌کند. اسلحه‌ی خاص تاکر وین یک سلاح جدید و عجیب نیست. او اسلحه‌ای زنده و قدیمی دارد. یک سگ شپرد بلژیکی که واقعاً غیرقابل جایگزین است. رولینز که دامپزشک بوده و بیست سال هم به صورت کاملاً حرفه‌ای مشغول به این کار (جناب آقای نویسنده غارنورد و غواص هم هست) رابطه‌ی مرد و سگش را عالی درآورده. جالب این که گاه پس ذهن سگ هم می‌رود.


🔹حتماً که قهرمان اصلی رمان یک مرد قویِ کم حوصله و پرعضله‌ی درجه یکی است که زیاد اهل حرف زدن نیست. مردی که فقط وقتی از چیزی مطمئن است در موردش حرف می‌زند. یک تکاور سابق ارتش آمریکا که حالا برای خودش کار می‌کند و مثل همیشه ناخواسته وارد ماجرا می‌شود. تاکر وین از «جک ریچر» جوان‌تر و دقیقاً به همین دلیل خوشبین‌تر است. جک ریچر را که می‌شناسید حتماً؟! یعنی اگر عاشق رمان‌های مردانه هستید باید بشناسید.


🔹ماجراهای رمان «نابودگر» هم مثل رمان‌های مشابه در سرزمین‌های مختلف می‌گذرد که روسیه و آفریقای جنوبی و آمریکا سهم بیشتری در آن دارند. خلاصه اگر مثل من طرفدار دست گرفتن کتابی هستید که در آن یک مردِ نه زیاد باهوش با هدفی در دسترس و انسانی، مردی که البته تیراندازی‌اش هم حرف ندارد و مشت و لگد هم خوب می‌زند، نابودگر می‌تواند پیشنهاد خوبی باشد. اصلاً چه طور می‌شود رمانی را نخواند که قهرمانش با این جمله معرفی می‌شود: «شغلش محافظت بد در برابر بدتر بود.»
_______
*جلد دوم این مجموعه به نام «شاهین جنگی» هم منتشر شده#کتاب

#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#نابودگر
#جیمز_رولینز
#گرنت_بلک_وود
#محمد_حسن_شهسواری

مجله‌ی جنایی‌خوانی
http://khabgard.com/Crimereader

@jenaikhani
📌آن مرد آمد
معرفی سری رمان‌های «جک ریچر» نوشته‌ی «لی چایلد»
ناشر: کتابسرای تندیس

📌محمدحسن شهسواری
و اینک سلطان گنده‌لات‌های ادبیات جنایی معاصر؛ جک ریچر.
یک لحظه فکر کنید در کشوری مثل آمریکا (که مردمانش آن قدر خلاف‌پسند هستند که قاتلین زنجیره‌ای یک جورهایی قهرمانان ملی محسوب می‌شوند) جزو ارتش سه میلیون نفری‌ آن باشی. بعد در این نیرویِ سراپا متخصص و حرفه‌ای خلافکار هم باشی. آن وقت یک نفر چه قدر باید قلدر و باهوش باشد که پلیسش شود.

🔹جک ریچر یکی از بهترین پلیس‌های همچین ارتشی است. یعنی بوده. این همه را اضافه کنید که او 198 سانتی‌متر قد و 105 کیلو وزن هم دارد. خودش در یکی از رمان‌ها تعریف می‌کند از نوجوانی متوجه می‌شود مردم کم کم از سر راهش کنار می‌روند. خیلی‌ها حتی می‌روند آن سوی خیابان. این طوری است که می‌فهمد آدم ترسناکی است.

🔹درست اواخر قرن بیستم است. جنگ سرد تمام می‌شود و ارتش مجبور به تعدیل بزرگ نیروهایش می‌شود. یکی از آن‌ها سرگرد ریچر است. جک تنها با یک مسواکِ تاشو به آمریکا برمی‌گردد. از لحظه‌ی تولد تا به حال صاحب هیچ چیز نبوده. چون پدرش هم ارتشی بوده و همه چیزشان متعلق به ارتش بوده؛ خانه و ماشین و لباس و ... . یک آواره‌ و ولگرد به تمام معنا بزرگ شده چون هر سال گوشه‌ی پرتی از جهان بوده.

🔹وضعیت ریچر یک جورهای شبیه خود «لی چایلد» نویسنده‌ی رمان است. این فارغ‌التحصیل حقوق هم بعد از بیست سال کار در تلویزیون منچیسر در آستانه‌ی چهل سالگی تعدیل می‌شود. درست در همین لحظه تصمیم می‌گیرد بالاخره یک کار درست و حسابی بکند. این جوری‌هاست که جک را می‌آفریند. تا به حال هم 22 دو رمان از این شخصیت کم‌نظیر را آفریده و در سال 2009 به عنوان رئیس انجمن جنایی‌نویسان آمریکا انتخاب شده.

🔹من چهار جلد اول این سری را خوانده‌ام و بدون شک تا آخرین قطره‌ی آخرین جلدش را هم خواهم نوشید. هر جلد صحنه‌ها و نکته ها و جمله‌های به یاد ماندنی‌ای برایم داشته است. در اولی یعنی «قتلگاه» صحنه‌ای است که جک با دختره وارد خانه‌ای می‌شوند. در خانه یک پیرمرد و پیرزن را سلاخی کرده‌اند. دختره می‌گوید واقعاً شانس آوردیم وقتی قاتلان آمدند ما این جا نبودیم. جک می‌گوید البته آن‌ها بیشتر شانس آوردند.

🔹در دومی یعنی «تا پای مرگ» صحنه‌ای هست که جک خیلی دلنواز مهارت تیراندازی‌اش را به رخ می‌کشد. در سومی یعنی «قلاب»، آن چه قلاب اصلی رمان است، دقیقاً خود همین شخصیت قلاب است؛ شیطان رمان. همیشه گفته شده قدرت هر رمان به قدرت شخصیت منفی آن است. قلاب یک کثافت معرکه است. با آن دست مصنوعی رعب‌آورش. جلد چهارم یعنی «آخرین مهمان» (که تا این جا قوی‌ترین هم بوده) اصلاً پر است از دیالوگ‌های بامزه‌ی یک جکِ باحال. و در همین جلد است که جک این طوری تعریف می‌شود: «قدرتمندان ضعفا را می‌ترسانند. و مثل همیشه این قدر این کار را ادامه می‌دهند که به یک نفر قدرتمندتر برمی‌خورند که می‌خواهد به یک دلیل انسانی آن‌ها را متوقف کند: یکی مثل جک ریچر.»

🔹خلاصه که این مرد به هر عنوانی که بهش نگاه کنید خواستنی است؛ برادر، پدر، معشوق، همسر، همسایه، رفیق و ... . و واقعا این کم هنری است برای یک نویسنده؟

🔹لی چایلد تاکنون ۲۲ رمان در مورد شخصیت جک ریچر نوشته که انتشارات کتابسرای تندیس ۱۵ عنوان از آن را منتشر کرده است. از اخبار رسیده چنین برمی آید که تا انتهای سال ۹۸ به مرور ۷ عنوان دیگر هم از سوی این نشر ترجمه خواهد شد.


#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#لی_چایلد
#جک_ریچر
#محمدحسن_شهسواری

مجله‌ی اینترنتی جنایی‌خوانی

http://khabgard.com/Crimereader/383

@jenaikhani
🔷مخمصه
اثر هارلن کوبن
ترجمه : محمد عباس آبادی
نشر کتابسرای تندیس

🔷چاه‌کن در ته چاه
مژگان چناری

🔹مخمصه هفدهمین رمان هارلن کوبن، نویسنده مشهور آمریکا اهل نیوجرسی است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شده است و مانند هشت کتاب اخیر او در صدر پرفروش‌های نیویورک تایمز قرار گرفت. آثار او تاکنون به چهل و سه زبان ترجمه شده و تنها نویسنده‌ای است که موفق شده هر سه جایزه ی ادگار، آنتونی، شِیمِس را دریافت کند.


🔹وندی تاینس خبرنگار تلویزیون با تعقیب متجاوزان جنسی و به دام انداختن آنها در جلوی دوربین اسم و رسمی برای خود به هم زده اما وقتی یک فعال اجتماعی به نام دن مرسر در دام او می‌افتد که با پرونده ی ناپدید شدن دختر هفده ساله اهل نیوجرسی مرتبط می‌شود، پیامدهای تکان دهنده‌ی آن باعث می شود وندی به غرایز خود در مورد انگیزه ی اطرافیانش شک کند.


🔹داستان با باز کردن یک در قرمزرنگ شروع می‌شود‌. از آن نوع درهایی که به بیانِ دن مرسر در محله‌های حومه شهری از هر چهار خانه سه تایشان از آن‌هاست ؛ اما دوربین‌ها، فیلمبرداران، نورافکن‌ها، دو مامور پلیس و البته خبرنگار اخبار ان.تی.سی که پشت در انتظارش را می کشند، قرار است زندگی اش را نابود کنند.


🔹خواننده در ده صفحه ابتدایی در دام مخمصه‌ای که دن مرسر گرفتارش شده می‌افتد و چون قبل از باز کردن در او را همراهی کرده و از چرایی حضور او مطلع است، طعمه‌ی نویسنده را می‌بلعد و ذهنش در قلاب کشش و ادامه‌ی داستان فرو می‌رود.


🔹در ادامه‌ی همان صفحات ابتدایی، کوبن ورق دیگری از داستان رو می‌کند و روی میز انتظارات خواننده می‌کوباند. مارشا دختر نوجوان، باهوش و شاد خانواده مکوید گم شده است و چندین ماه از تحقیقات بی‌نتیجه پلیس می‌گذرد تا اینکه پرونده‌ی او به دن مرسر مرتبط می‌شود. حالا خواننده موضع‌گیری خود را در دفاع از دن مرسر تغییر می‌دهد و نمی‌داند مخمصه‌ی واقعی برای چه کسی چیده شده .


🔹وندی تاینس خبرنگاری که در بیشتر صحنه‌های رمان، زاویه‌ی دید بر او معطوف شده، خواننده را به دنبال خود می‌کشد و قهرمان داستان جنایی محسوب می‌شود، خود یک قربانی است. راننده‌ای مست و متخلف کانون گرم خانواده‌اش را از هم پاشیده. او هنوز چرایی و عدم درک فاجعه‌ی بزرگ زندگی‌اش را در ذهن هضم نکرده و مثل اغلب داستانهای جنایی همراه و همزمان با پیشبرد داستان، وجه تشابهی بین خود، خانواده‌ی مقتول و حتی قاتل احتمالی می‌یابد که او را به جواب سوال‌هایش می‌رساند.


🔹کوبن افشاگری‌ها و شایعه‌های اینترنتی را دستمایه‌ی کار خود قرار داده. او با کمک خبرنگار سمجی که خلق کرده به زندگی مردانی می‌پردازد که اخبار کذب در سایت‌های اینترنتی، یک شبه اعتبارشان را به فنا داده. برای اینکه به عدالت دلخواهش برسد، قهرمانش آنقدر به افشاگری‌هایش ادامه می‌دهد تا در جایگاه متهم پرونده‌های جنسی قرار می‌گیرد و طعمه‌ی شغل خود می‌شود.


🔹قاتل نمایان‌تر از آن است که دیده شود. گویی به قدری از لطمات این عنصر پررنگ به خصوص در زندگی غربی صحبت به میان آمده که گوش آن را نمی‌شنود و چشم نمی‌بیند. آنقدر که در طول داستان وقتی صحبت از آن به میان می‌آید، خواننده ممکن است سرسری از آن بگذرد یا فکر کند نویسنده فقط خواسته با طرح معضلی اجتماعی کتابش را غنی‌تر کند. قاتل واقعی با پیشبرد داستان درحالیکه همه شخصیت‌ها در حال متهم کردن یکدیگر هستند مثل ماری سمی از زیر پایشان می‌خزد و نیششان می زند ولی کسی این قاتل پیدا و پنهان را نمی‌بیند.

#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#مخمصه
#هارلن_کوبن
#مژگان_چناری


مجله‌ی جنایی‌خوانی
http://khabgard.com/Crimereader

@jenaikhani

t.me/jenaikhani
🔷 توفان شن
جیمز رولینز
هادی امینی
کتابسرای تندیس



🔹دانشمند-تکاورانی آماده برای بالا بردن ضربان نبض‌های ما
محمد حسن شهسواری

🔹با خواندن مجموعه‌ی «نیروی سیگما» می‌فهیم وقتی می‌گویند سینمای هالیود تا مغز استخوان وامدار ادبیات است، یعنی چی. حتما بسیار فیلم دیده‌اید از قهرمانی شاغل در یکی از بخش‌های دولتی آمریکا که درگیر ماجرایی می‌شود که اگر به سرانجام برسد، جهان رو به نابودی خواهد رفت. این قهرمان تنها و درک نشده، کم کم متوجه می‌شود نیروهایی از درون سازمان خودش خائنین اصلی هستند. ماجرا به مرور ابعاد جهانی می‌گیرد و داستان در چندین و چند کشور پی‌گیری می‌شود.


🔹قبلاّ در معرفی یکی دیگر از آثار «جیمز رولینز» در مورد زیرژانر «تکنوتریلر» گفته بودم. یادآوری کرده بودم از «مایکل کرایتون» با رمان «قضیه‌ی آندرومدا» و «تام کلیسی» با رمان بسیار مشهور «شکار اکتبر سرخ» به عنوان پدران این ژانر که بگذریم با غولی پرکاری به نام «جیمز رولینز» رو به میشویم که تعداد و حجم آثارش آدم را سر ذوق می‌آورد. حالا با همت انتشارات «کتابسرای تندیس» و «هادی مقدم» معروف‌ترین اثر او در این ژانر، مجموعه‌ی «نیروی سیگما» پیش روی ماست. رولینز تا به حال سیزده جلد از این مجموعه را منتشر کرده که ما در زبان فارسی پنج جلد اول آن را در ختیار داریم و بقیه هم در راه هستند.


🔹اما نیروی سیگما چیست که حتا بسیاری از نظامیان و دولتیان آمریکایی از آن بیخبر هستند؟ چرا تمام افراد آن دانشمندان طرازی اول و نیز تکاوران درجه یکی هستند؟ ماموریت اصلی این تکاوران دانشمند یا دانشمندان تکاور، دستیابی یا حفاظت از برتری تکنولوژیکی ایالات متحده آمریکا در برابر دشمنان آن است. دریاداری که به وجود آورنده‌ی این نیروهاست افرادش را این طور توصیف میکند: «ترکیبی از مخ و ماهیچه که قادرند با دقت یک جراح برای حفاظت و امنیت فن‌آوری‌های طبقه بندی شده اقدام کنند.»


🔹اما ماجرای توفان شن، اولین قسمت از این مجموعهی عظیم از کجا آغاز میشود؟ شبی در موزه‌ی بریتانیا انفجار غریبی صورت میگیرد که همه چیز آن عجیب است. از منشا آن تا اثراتش. در این انفجار جسمی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد که به یکی از داستانهای دینی همهی کتب مقدس، یعنی ماجرای ملکه سبا مربوط میشود.
از این جا به بعد داستان پیچ‌های زیادی میخورد که علاوه بر انگلیس و آمریکا، صحنهی اصلی درگیریها به عمان و صحرای مشهور آن و بقایای سرزمین ملکهی سبا و نیز بهشت شداد منتقل میشود. کم کم دانشمندانِ تکاوری از اقصی نقاط جهان که هر کدام در این ماجرا درگیری شخصی و یا سازمانی دارند، گسیل منطقه میشوند. علاوه بر آن نیروهای بومی غریبی متشکل از زنانی که با تغییرات ژنتیکی قابل توجه‌ای، تواناییهایی خاص به دست آوردهاند، بخش دیگری از ماجرا را به خود اختصاص می‌دهند.


🔹خلاصه که اگر به هیجان، تکنولوژیهای جدید نظامی، و نیز تغییرات ژنتیکی، فیزیک کوانتم و مفاهیمی چون ماده پادماده، و درگیریهای پرالتهاب فیزیکی علاقهمند هستید، توفان شن پیش روی شماست. خود من با این که انتخاب اولم در جنایی، تکنوتریلر نیست، راستش نتوانستم در 150 صفحهی پایانی رمان، آن را زمین بگذارم.

#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#توفان_شن
#جیمز_رولینز
#محمدحسن_شهسواری


مجله‌ی جنایی‌خوانی
http://khabgard.com/Crimereader

@jenaikhani
⭕️تسویه حساب، تغییر چهره، اکیپ
مجموعه پارکر
نوشته ریچارد استارک
ترجمه:علی عباس آبادی
ناشر: کتابسرای تندیس

⭕️نگاتیوی از جهان واقعی
ساناز زمانی


⭕️دونالد ادوین وستلیک با نام مستعار ریچارد استارک جنایی نویس پرکار امریکایی است که زندگی تبهکاران و مجرمان را دستمایه نوشتن آثار جنایی خود قرار داده است. این نویسنده پرکار قریب به صد رمان در ژانرهای مختلف نوشته که بیست و چهارتای آنها با محوریت یک سارق و آدم‌کش حرفه‌ای به نام پارکر است. سه جلد آغازین سری پارکر در نشر کتابسرای تندیس منتشر شده است. پارکر یک سارق حرفه‌ای است که مرزهای بازدارنده او از اجرای هر نقشه‌ سرقت ولو به میزان اندک، فقط و فقط به عوامل کاری و احتمال دستگیری‌اش توسط پلیس محدود می‌شود. او هیچ‌ معیار اخلاقی، قانونی و هیچ‌گونه خط قرمز عرفی و اجتماعی نمی‌شناسد و حتی از کشتن و از میان برداشتن آدمها ابایی ندارد. او اگرچه بی‌رحم است اما از خشونت و قساوت لذت نمی‌برد. در حقیقت او فاقد احساس همدلی است و از نیروی بدنی فوق‌العاده و هوش تبهکارانه‌اش برای برداشتن موانع از سر راه رسیدن به اهدافش استفاده می‌کند.


⭕️ در نخستین جلد از این مجموعه ما در حالی با پارکر آشنا می‌شویم که او از توطئه و خیانت همسر و دوستش برای کشتن او به طور معجزه‌آسایی جان به در برده و همانطور که از اسم کتاب پیداست برای "تسویه حساب" و انتقام بازگشته است. زندگی او تا پیش از این اگرچه مجرمانه و پرخطر بوده اما روال و منطق قابل درکی داشته است. با برهم خوردن تعادل زندگی پارکر او به ورطه انتقام می‌افتد و پس از آن است که خواسته و ناخواسته با یک مافیای سازمان دهی شده به نام اکیپ سرشاخ می‌شود. در دومین کتاب، پارکر برای آنکه بتواند دستگاه عریض و طویل اکیپ را که در سرتاسر آمریکا نفوذ و قدرت دارند به دردسر بیندازد به ناچار تغییر چهره می‌دهد و در سومین کتاب با اکیپ وارد مبارزه‌ی تمام عیار می‌شود.


⭕️داستان هر سه کتاب از این مجموعه، زندگی پارکر را در حالی نشان می‌دهد که برای رسیدن به هدفهای شخصی‌اش با اراده و مصمم و با هوشمندی و تبحر فوق‌العاده‌ای پیش می‌رود و همین عزم و اراده‌ خدشه ناپذیر است که او را به یادماندنی می‌کند. جهان داستانی استارک در این سری رمانها با محوریت شرارت و بزه‌کاری به عنوان امور روزمره جهانی تاریک و رعب‌آور است. شخصیتها گویی از جنبه‌های نیک انسانی و هرگونه صفت متعالی که نیازمند جنگ با غرایز است خالی شده‌ا‌ند. شاید بخشی از غلظت تیرگی در این داستانها به دلیل انباشتگی و تمرکز ماجراها در محیطهای بزهکارانه باشد اما وقتی ریچارد استارک به سراغ آدمهای معمولی جامعه می‌رود ما متوجه تعمد او در حفظ یکدستی جهان تیره و تارش می‌شویم.


⭕️اوج سفیدی در داستانهای او، بی‌گناهی‌ ست وگرنه که او میتواند با کنشی کوچک در یک شخصیت فرعی جنبه‌ای از رذالتهای او را نشان بدهد. می‌شود اینطور گفت که ریچارد استارک در رمانهایش نگاتیوی از جهان واقعی را پیش چشم ما می‌گذارد تا نشان بدهد جهان در نبود نور اخلاق و انسانیت و قانون چگونه به نظر می‌رسد. اما هنر واقعی نویسنده نه در این نمایش یکسره از جرم و بزه‌کاری که در قصه‌گویی و شیوه روایت اوست. شاید کشف نبوغ از خلال شیوه روایت یک نویسنده به این سادگیها نباشد چون ممکن است آموختن و تلاش همان کاری را بکند که نبوغ. اما در شیوه روایتی که نویسنده چندان وقعی به تکنیکهای رایج داستانگویی نمی‌گذارد و بنابر نیاز از بدیهیاتی مثل انسجام زاویه دید و تمرکز داستان بر شخصیت اصلی تخطی می‌کند تا داستان به بهترین شیوه ممکن پیش برود، می‌شود مطمئن شد که او از نوعی استعداد و راهنمایی درونی استفاده می‌کند و نتیجه؟ یک اثر خوشخوان با کمترین میزان پرش و دور شدن از خط روایت اصلی. داستانی تصویری و پویا و پرهیجان.


⭕️برای خوانندگانی که رمان را برای درک لذتی شبیه به تماشای یک فیلم پرتعلیق و پرهیجان می‌خوانند سری پارکر یک پیشنهاد جدی است. پارکر با ویژگیهای روانی و خلق و خوی خاصش می‌تواند شما را به سفری زیرزمینی در جهان تبهکاران ببرد. اما باید یادتان باشد که در این سفر نزاع میان نیروهای شرور است، از عشق هیچ خبری نیست و زنها فقط در نقشهای کلیشه‌ای ظاهر می‌شوند و پول حرف اول و آخر را می‌زند.

#کتاب
#معرفی_کتاب
#پیشنهاد_کتاب
#ادبیات_جنایی_امریکا
#اکیپ
#تسویه_حساب
#تغییر_چهره
#ریچلرد_استارک
#مجموعه_پارکر
#ساناز_زمانی




مجله‌ی جنایی‌خوانی
http://khabgard.com/Crimereader

@jenaikhani
دختری که زنده ماند یک تریلر جذاب معمایی و روانشناسی منتشر شد
#معرفی_کتاب
#کتاب_جدید
دختری که زنده ماند
نوینسنده کريستوفر گريسون
مترجم: ليلا فرخ
۳۶۸ صفحه
قیمت : ۵۰ هزار تومان
۱۰ سال پیش ، چهار نفر به شکل وحشیانه ای به قتل رسیدند. تنها یک دختر از میان آنها زنده ماند.
هنوز هم هیچ کس حرفهای او را باور نمی کند.
پلیس فکر می کند که او عقلش را از دست داده است.
روانشناسش فکر می کند که او قصد خودکشی دارد.
همه فکر می کنند که او مست و خطرناک است.
همه این ها به کنار مسئله مهم این است که آیا او واقعا قاتل است؟ یا واقعا قاتل را دیده است ؟
یک دختر چگونه می تواند حقیقت را کشف کند وقتی که همه از جمله خودش ، مظنون هستند؟

از نظر وال استریت ژورنال کریستوفر گریسون داستانی پر پیچ و خم نوشته که خواننده را تا مرز دیوانگی می برد.
بهتر است روی کتاب ؛دختری که زنده ماند؛ این برچسب می زده می شد : به محض این که شروع به خواندن می کنید دیگر نمی توانید دست از آن بکشید . این کتاب شما را وادار می کند تا صفحه آخر مدام درگیر حدس و گمان باشید.
#ادبیات #ترجمه #تریلر
#ادبیات_جنایی_امریکا #ادبیات_جنایی_معمایی
#جنایی_پلیسی #جنایی_معمایی
#کتابسرای_تندیس #تندیس
#دختری_که_زنده_ماند
#کریستوفر_گریسون #لیلا_فرخ
#ترجمه #مترجم #تندیس_بخوانید
#معما #قتل #قاتل #تریلر_روانشناسانه