به‌سوی تمدن نوین اسلامی
338 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….1⃣

⭕️ ۱) نظام تمدن نوین اسلامی

🔸نظام تمدن نوین اسلامی نظامی مبتنی بر #معرفت_توحیدی برگرفته از مکتب و رسالت انبیاء، خصوصا نبی اکرم (که صلوات خداوند بر او باد) است که حکمای اسلامی طی قرون متمادی مطابق با مقتضیات زمان آن را تبیین و اجراء نمودند حکیم و قاعد ما هم چون با بصیرت خویش زمان فعلی را مقتضی تبیینی نوینی از معرفت توحیدی می‌بیند تا نظام سازی معرفت توحیدی برای تحقق #تمدن_نوین_اسلامی تحقق یابد مطالبه‌یی دارد که باید جهادی اجرا نماییم. #امام_خامنه‌ی در این باره می‌فرماید:

🔸#دنیای_اسلام امروز وظیفه دارد مثل خود اسلام و مثل خود پیغمبر، روحی در این دنیا بدمد، فضای جدیدی ایجاد کند، راه تازه‌ای را باز کند. ما به این پدیده‌ای که در انتظار آن هستیم میگوییم «#تمدن_نوین_اسلامی». ما باید دنبال تمدّن نوین اسلامی باشیم برای بشریّت؛ این تفاوت اساسی دارد با آنچه قدرتها درباره‌ی بشریّت فکر میکنند و عمل میکنند؛ این به‌معنای تصرّف سرزمین‌ها نیست؛ این به‌معنای تجاوز به حقوق ملّتها نیست؛ این به‌معنای تحمیل اخلاق و فرهنگ خود بر دیگر ملّتها نیست؛ این به‌معنای عرضه کردن هدیّه‌ی الهی به ملّتها است، تا ملّتها با اختیار خود، با انتخاب خود، با تشخیص خود راه درست را انتخاب کنند. راهی که امروز قدرتهای جهان ملّتها را به آن راه کشانده‌اند، راه غلط و راه گمراهی است. این وظیفه‌ی امروز ما است[۱]
🔻#ادامه_دارد...
🔻نویسنده: #حجت_الاسلام_مرتضی_جلیلی
………………………………………………………………………...........................................
🔻پی‌نوشت:
[۱] بیانات امام خامنه ی در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌ ۱۳۹۴/۱۰/۰۸

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….2⃣

⭕️#نظام_سازی_با_مبنای_معرفت_توحیدی
🔻#گمان_غلط : اسلام یا توسعه

🔸بعضی به گمان غلط توسعه یافتگی را ذاتا مغایر با تمدن سازی بر مبنای دینی می دانند زیرا الگوی توسعه یافتگی آنها همان رنسانس و نوزایی غرب است یعنی به گمان آنها دین را باید ماهم مثل غرب مطلقا کنار گذاشته و رنسانس و برگشت به ایران قبل اسلام نماییم در حالی غرب که رنسانس و نوزایی یا همان برگشتی که به عهد قبل مسیحیت کرد گذری رو به رشد بود چون از دین تحریف شده ی مسیحیت که تحریفاتش تا جایی ، این دین را ذاتا مغایر با علم و تمدن سازی کرده بود که برای توسعه و پیشرفت غرب پشیمانی از این دین تحریف شده که طالب علم را مهدور دم می دانسته لازم الامر بود پس رو به علوم جدید آورند تا به توسعه ی فعلی برسند که البته ناقص و دم برده می باشد چون الان نخبگان خودشان قائلند لیبرالیسم جایگزینی می خواهد؛

🔸#ظرفیت‌های_اسلام_برای_تمدن
پس قیاس جمهوری اسلامی ایران با غرب قیاسی مع الفارق است چون نه دین غربی ها مثل مذهب شیعه اولیاء منسوب از خدا برای حافظت و سیانت داشته تا دینی محفوظ از تحریف باشد و نه آرمان های ملت غربی ها که رهایی از یوق تحجر علمای مخالف علم نادان با آرمان ملت ما یکی است تا چنین قیاسی صورت پذیرد و البته عمق توسعه ی غرب هم که در نهایت انسان را برده ی ماشین خواهد کرد توسعه یافتگی جامعی نسیت زیرا کمال انسان در تمامی ابعاد را لحاظ نکرده پس به شکر خدا تنها مذهب شیعه است که چون به وسیله اولیاء برحق از دامن جهلیات بشر محفوظ مانده، استعداد ذاتی برای نظام سازی و تمدن سازی دارد که هیچ مکتب دینی و فلسفه ی (از شرق تا غرب) چنین زیر ساختی برای این منظور ندارد؛ امام خامنه ی در این باره می فرماید:

🔸آنچه ما از مجموع معارف قرآنی استفاده میکنیم و درمی‌یابیم، این است که مطالبه‌ی اسلام از مسلمین، ایجاد نظام اسلامی به‌نحو کامل است؛ مطالبه‌ی اسلام، تحقّق کامل دین اسلام است. این آن چیزی است که انسان در مجموع آن را احساس میکند[۱]…..یکی دیگر از هدفها، نظام‌سازی است. اگر در این کشورهائی که انقلاب کردند، نظام‌سازی نشود، آنها را خطر تهدید میکند.[۲]…. بنابراین سابقه‌ی فقه سیاسی در شیعه، سابقه‌ی عریقی است؛ لیکن یک چیز جدید است و آن، نظام‌سازی بر اساس این فقه است؛ که این را امام بزرگوار ما انجام داد. قبل از ایشان کس دیگری از این ملتقطات فقهی در ابواب مختلف، یک نظام به وجود نیاورده بود. اولْ کسی که در مقام نظر و در مقام عمل – توأماً – یک نظام ایجاد کرد، امام بزرگوار ما بود؛ که مردم‌سالاری دینی را مطرح کرد، مسئله‌ی ولایت فقیه را مطرح کرد. بر اساس این مبنا، نظام اسلامی بر سر پا شد. این، اولین تجربه هم هست. چنین تجربه‌ای را ما در تاریخ نداریم؛ نه در دوران صفویه داریم، نه در دوره‌های دیگر. اگرچه در دوران صفویه کسانی مثل «محقق کرکی»ها وارد میدان بودند، اما از این نظام اسلامی و نظام فقهی در آنجا خبری نیست؛ حداکثر این است که قضاوت به عهده‌ی یک ملائی، آن هم در حد محقق کرکیِ با آن عظمت بوده است؛ ایشان میشود رئیس قضات، تا مثلاً قضات را معین کند؛ بیش از اینها نیست؛ نظام حکومت و نظام سیاسی جامعه بر مبنای فقه نیست. ایجاد نظام، کاری است که امام بزرگوار ما انجام داد. همان طوری که جناب آقای مهدوی در نطقشان اشاره کردند – که من اجمالاً اطلاع پیدا کردم – امام مسئله‌ی ولایت فقیه را در نجف استدلالی کردند و بحث کردند؛ بعد هم در مقام عمل، این را پیاده کردند و آوردند، شد یک نظام اسلامی.[۳]

🔸وظیفه ی فعلی سالکان راه انبیاء
بنابراین ما هم به تمدن نوین اسلامی کامل و بومی خویش که مطلوب انبیاء و اولیاء است نخواهیم رسید جز با نظام سازی معرفتی بر مبنای معرفت توحیدی تا همان طرح و تئوری تمدن نوین اسلامی می باشد.

🔻#ادامه_دارد...
🔻نویسنده: #حجت_الاسلام_مرتضی_جلیلی
………………………………………………………………………..........................................
🔻پی‌نوشت:
[۱] بیانات در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى ۱۳۹۳/۱۲/۲۱
[۲] بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاه‌های جهان اسلام و بیداری اسلامی ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
[۳] بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۹۰/۰۶/۱۷

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….3⃣

⭕️آرمانهای انسانی تمدن سازی

🔸اهمیت انسان شناسی برای تمدن سازی
تمامی مکاتب دنبال تشکیل مدینه و تمدنی برمبنای فرهنگ بومی خویش (که هر کدام به نوعی کمال مطلوبی برای انسان دارد)هستند و آرمان تمدن سازی و عمق تمدن هر مکتبی چون برای انسان است مبتنی بر انسان شناسی آن مکتب هست . پس برای تبیین نظام تمدن نوین اسلامی ما هم نیازمند به تبیین انسان شناسی قرآن هستیم.در اهمیت بحث امام خامنه ی می فرماید:

🔸دنیا از غرق شدن در مادیگری سودی نبرد؛ دنیا از رواج دادن آزادی‌های جنسی سودی نبرد؛ بشریت از آنچه که حرکتهای مادی در اروپا به وجود آوردند – رهائی از معنویت، رهائی از قیود الهی – سودی نبرد؛ نه عدالت را تأمین کرد، نه رفاه عمومی را تأمین کرد، نه امنیت را تأمین کرد، نه خانواده را حفظ کرد، نه توانست تربیت نسلهای بعدی را بدرستی انجام دهد؛ در همه‌ی اینها ضرر کردند. بله، یک عده‌ای کمپانی‌دارها، بانکدارها و سازندگان سلاح به آلاف و الوف دست پیدا کردند – اینها بود – اما تمدن مادی غرب دستاورد بشری نداشت، دستاورد انسانی نداشت؛ خودشان را خوشبخت نکردند، جوامعی را هم که در زیر سایه‌ی اینها و با تقلید از اینها زندگی کردند، خوشبخت نکردند. پیام انقلاب اسلامی، پیام رهائی از این حرکت بدبختی‌زا و فلاکت‌آور است. توجه به معنویت، توجه به اخلاق الهی، در عین حال پرداختن به نیازهای بشری؛ همان چیزی که در اسلام هست؛ حد متوسط. نه افراط کلیساهای کاتولیکی و ارتدوکسی و سختگیری‌های غلط، نه ولنگاری‌هائی که نقطه‌ی مقابل آن در جوامع غربی بر اثر حرکت مادی‌شان به وجود آمد؛ هیچکدام از اینها درست نیست؛ هر دو غلط است. خط اسلام، خط میانه است؛ خط عدالت است. عدالت یک معنای فراگیر و شاملی دارد. در همه‌ی زمینه‌ها عدالت – یعنی هر چیز را به جای خود نهادن – باید مد نظر باشد؛ خط متوسط انسانی؛ «و کذلک جعلناکم امّه وسطا لتکونوا شهداء علی النّاس».[۱]

⭕️انسان شناسی قرآنی

🔸الف)انسان موجودی دو بعدی
انسان در مبانی قرآن موجودی دو بعدی و دو ساحته است[۲] ساحت و بعد حقیقی انسان همان ساحت انسانی او است البته طبق قرآن این ساحت در هر نوزادی که به دنیا می آید در حد استعدادها و تقویم های بسترساز برای تعالی و رشد کمال حقیقی آن نوزاد در آن نوزاد نهادینه شده است یا به بیان بهتر امکانات سخت افزاری از قبل نهاده شده خالق انسان برای رساندن انسان به کمال و رشد حقیقی انسان است که البته ساحت اصلی انسان ، بعد انسانی او است. (پس بحث های انسان شناسی مبتنی بر این ساحت انسان ، علوم انسانی حقیقی است) ؛ساحت دیگر انسان همین جسم انسان است که هم آغوشته به آن ساحت انسانی اصلی خویش است که باید این استعداد های خویش را شکوفا نماید و هم آغوشته به غرائض و شهواتی است که لازمه ی حفظ و بقاء جسمانی و حیوانی انسان است.

🔸ب)تبیین حکمت دو بعدی بودن انسان
این حقیقت قرآنی یعنی دو ساحتی بودن انسان را می توان تشبیه به آب یخ زده کرد یعنی مثلاً آب یخ‌زده اگر برفرض اینکه بتواند در خود تأمل کند و عمق تأملات او تا حدی شود که نظام خود و شرایط عالم زیر صفر را بفهمد که این شرایط است که او را بی حرکت و غیر قابل انعطاف کرده و مانع بروز استعداد حرکت و لطافت او شده است و باز اگر سطح تأملاتش را عمیق‌تر کند، بازخواهد فهمید، لطافت و حرکت عرضی هم نهایت استعداد او نیست بلکه او استعداد لطافت بیشتر از آن و توانایی اینکه حرکت طولی و عرضی را باهم داشته باشد را هم دارد یعنی در نظامی دیگر می تواند بخار بوده و در آسمان پروازکند؛

🔸ج)معنی حقیقی آزادی و اختیار
و همچنین همین دوبعدی بودن انسان یعنی ساحتی آغوشته به غرائض و شهوات حیوانی و ساحتی سرشار از استعدادهای عمیق انسانی ، بستر ساز و زمینه ساز انسانیت انسان که مساوی با اختیار و آزادی است اختیار یعنی مسیر خیر را انتخاب کردن ، که خیرترین مسیر و رفتارهای انسانی هم به تائید عقل و هم به تائید تجارب عمیق تاریخی انتخاب مسیر و رفتاری است که لذت بی نهایت برای انسان به ارمغان داشته باشد یعنی انسان از تک تک اعضای جسم خویش در مسیرکسب لذایذ بی نهایت و فانی نشدنی بهره و اختیار نماید که همین کمالی مطلوب انسانیت انسان است که با اینکه آزاد است در دو راهی که بین حرکت یا به سوی کسب بی نهایت و یا به سوی کسب لذایذ محدود و ازبین رفتنی ، راه و مسیر مطابق با رشد و کمال خویش را انتخاب کند این معنی اختیار و آزادی قرآنی است که انسان در مسیر خیر یعنی همان مسیر شکوفا کردن استعدادهای انسانی خویش است باشد قرآن نهایت کمال را برای انسان می خواهد قرآن می خواهد انسانی تربیت کند که اسیر و برده ی لذایذ و شهواتی که فلسفه و حکمت وجودی آنها برای حفظ بقاء جمسانی انسان است نشده بلکه می خواهد انسان رفاه شهوانی و مادی را برای شکوفا کردن استعداد های حقیقی و اصلی خویش به کار برد تا به نهایت تکامل و رشد انسانی اش برساند.
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….4⃣

⭕️انقلاب سوم، تحول در نظام معرفتی

🔸مقدمه و اساس تمدن سازی
تمدن سازی مقدمات و تحولاتی می خواهد چون طبق فرموده خداوند: ﴿ لَهُ مُعَقِّباتٌ مِن بَینِ یَدَیهِ وَمِن خَلفِهِ یَحفَظونَهُ مِن أَمرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم وَإِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَومٍ سوءًا فَلا مَرَدَّ لَهُ وَما لَهُم مِن دونِهِ مِن والٍ﴾ برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی‌] حفظ می‌کنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت(سوره مبارکه الرعد آیه ۱۱).پس خداوند هم تحول و جهشی را نسبت به قومی که حتی مومن به خدا هستند محقق نمی کند مگر آنکه خود آن قوم بخواهند و اراده تحول و پیشرفت داشته باشند.امام خامنه ی در این باره می فرماید:

🔸نظام‌سازی کار بزرگ و اصلی شما است. این کاری پیچیده و دشوار است. نگذارید الگوهای لائیک یا لیبرالیسم غربی، یا ناسیونالیسم افراطی، یا گرایشهای چپ مارکسیستی، خود را بر شما تحمیل کند؛ اردوگاه شرق چپ فرو ریخت و بلوک غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پا مانده و عاقبت خیری برای آن متصور نیست. گذشت زمان به زیان آنها و به سود جریان اسلام است. هدف نهائی را باید امت واحده‌ی اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه‌ی دین و عقلانیت و علم و اخلاق، قرار داد…..[۱] باید هدفها تبیین شود. یکی از مهمترین هدفهای این بیداری، رهائی از شرّ سلطه‌ی استکبار جهانی است؛ این را باید صریح گفت ..یکی دیگر از هدفها، نظام‌سازی است.. [۲].

🔸تحول یعنی : عبور از معرفت های بی مبنا و بی اساس
و برای توسعه ی تمدن نوین اسلامی نیازمند تحولی عمقی و اساسی در خویش و سبک زندگی خویش هستیم که برای این انقلاب و تحول اساسی ، نیازمند تحول در نظام معرفتی خویش که متاسفانه هم در وادی تفکر و نظام لیبرالی سیر می کنیم و هم مشغول اجرای ورژنهای قدیمی طرح های کمونی بوده و هستیم؛ پس نیازمند عبور از معرفت های که به مثابه ی سراب انسان را به آب حیات نمی زساند به نظام معرفت توحیدی خویش هستیم.

🔻#ادامه_دارد...
🖊نویسنده: #حجت_الاسلام_مرتضی_جلیلی
🔻 #منبع: پایگاه گفتمان نظام تمدن نوین اسلامی
………………………………………………………………………..........................................
🔹پی‌نوشت:
[۱] بیانات در اجلاس بین‌المللی بیداری اسلامی۱۳۹۰/۰۶/۲۶
[۲] بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاه‌های جهان اسلام و بیداری اسلامی ۱۳۹۱/۰۹/۲۱

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….5⃣

⭕️راهبردهای کلان نظام معرفت توحیدی

🔸ویژگی های بینش و نگرش تعالی بخش

#الف) ظرفیت انعطاف در راستای آرمانها
بینش و نوع جهانبینی علاوه بر اینکه باید پشتوانه ی علمی محکم و یقینی داشته باشد باید اصول یقینی آن دارای قابلیت و تبدیل پذیری به قاعده یا اصل مبنا را داشته باشد تا اگر مقتضیات زمان و تحولات ایام مسائل و نیازهای برای معتقدین آن جهانبینی ایجاد کرد بتواند با اجراء این قواعد حرکتی انعطافی در جهت کمال ، نسبت به حل مسائل و نیازهای مقتضی زمان خویش داشته باشد بله انعطاف و حرکتی فعال و پیش برنده (یا همان نرمش قهرمانانه )به سوی آرمانها و اهداف جهانبینی خویش داشته باشند.

) تحجر مانع تمدن سازی
پس جهانبینی که با اعتقادات سنگ شده ی باستانی خویش می خواهد انسان فعلی را هم سطح انسان باستانی به کمال برساند جهانبینی است که تاریخ انقضاء دارد جهانبینی و نگرش دگم و متحجری است که منجر به فتنه و انحراف خواهد بود معتقدین خود را نه تنها به کمال نخواهد رسانید بلکه به انحتاط و افساد خواهد کشاند و البته معتقدین این جهانبینی خود را تافته ی جدا بافته دانسته و دیگران را منحرف خواهند شمرد و حتی بعضا مهدور دم خواهند دانست.


) ظرفیت داشتن مجریان تربیت شده
اما نکته ی دیگر این که اگر جهانبینی دارای چنین ظرفیت تحول پذیری فعالانه (نه منفعلانه یعنی تغییر عقیده و ارتداد به خاطر پاسخگویی و حل مساله یا نیاز مقتضی زمانه ) هم باشد ولی مجری و راهبر آگاه به اصول و پیش بین نسبت به اقتضائات و تحولات زمانه نداشته باشد باز تکامل بخش و تعالی بخش نخواهد بود، زیرا هم نیازها و هم شرایط زندگی انسان قابل پیش بینی واقع بینانه نیست و البته استعدادها و زمینه های رشد و شکوفایی استعدادهای انسان و همچنین ابعاد و سطوح رشد و تعالی انسان هم قابل فرض دقیق هرمجری نیست بلکه مجری و راهبر، هم باید آگاه به این مناسبات باشد و هم مجری خیر خواه ، امین،معصوم از هر خطاء (یعنی هر روش و عمل غیر قابل قبول آن جهانبینی) باشد تا معتقدین این جهانبینی را مخالف آرمانهای آن پیش نبرده و آنها را در تحولات زمانه فعالانه رشد دهد.

)قابلیت ارائه ی راهبر های عمومی و کلی برای تمدن سازی
امام خامنه ی در این باره می فرماید: راهبردهای عمومی و کلّی؛ این راهبردها را بایستی شناخت، تکیه‌ی بر اسلامیّت، ملاحظه‌ی ظالم نبودن و مظلوم نشدن در تعاملات گوناگون؛ اینکه فرمود: کُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً، این یک وظیفه است، این یک راهبرد کلّی است. راهبرد تکیه‌ی به آراء مردم و آنچه که مردم‌سالاری را تشکیل میدهد و راهبردهایی از این قبیل؛ اینها سیاستهای کلان و اساسی و راهبردهای اصلی نظام جمهوری اسلامی است برای رسیدن به آن آرمانها؛ کار عمومی، تلاش عمومی، ابتکار عمومی، وحدت ملّی، و از این قبیل چیزهایی که وجود دارد[۱]

🔸ویژگی نظام معرفتی اسلام

#الف) اتحاد و وحدت تمامی اولیاء جهانبینی اسلام
اما جهانبینی و نگرش اسلام، که منبع اعتقادی آن قرآن و اهل بیت(علیه السلام) است رسالت واحد و اصلی تمامی انبیاء ابلاغ یک اصل کلی یعنی تسلیم در برابر الله می داند نتیجه اینکه تمامی انبیاء رسالتی جزء ابلاغ دین مبیین اسلام نداشتند: « إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ» [۲] دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد، اختلافی (در آن) ایجاد نکردند، مگر بعد از آگاهی و علم، آنهم به خاطر ظلم و ستمشان و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، (خدا به حساب او رسیدگی میکند زیرا) خداوند، سریع الحساب است.
پس هم نبی اکرم مسلمان بود و رسالتش ابلاغ و اجرای اسلام و هم تمامی انبیاء قبل او مسلمان و مبلغ اسلام بودند: «وَوَصَّی بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیعْقُوبُ یا بَنِی إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی لَکُمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» و ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند: «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است؛ و شما، جز به تسلیم در برابر فرمان خدا از دنیا نروید».[۳]
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….6⃣

⭕️راهبردهای کلان نظام معرفت توحیدی

🔸ویژگی های بینش و نگرش تعالی بخش

#الف) ظرفیت انعطاف در راستای آرمانها
بینش و نوع جهانبینی علاوه بر اینکه باید پشتوانه ی علمی محکم و یقینی داشته باشد باید اصول یقینی آن دارای قابلیت و تبدیل پذیری به قاعده یا اصل مبنا را داشته باشد تا اگر مقتضیات زمان و تحولات ایام مسائل و نیازهای برای معتقدین آن جهانبینی ایجاد کرد بتواند با اجراء این قواعد حرکتی انعطافی در جهت کمال ، نسبت به حل مسائل و نیازهای مقتضی زمان خویش داشته باشد بله انعطاف و حرکتی فعال و پیش برنده (یا همان نرمش قهرمانانه )به سوی آرمانها و اهداف جهانبینی خویش داشته باشند.

) تحجر مانع تمدن سازی
پس جهانبینی که با اعتقادات سنگ شده ی باستانی خویش می خواهد انسان فعلی را هم سطح انسان باستانی به کمال برساند جهانبینی است که تاریخ انقضاء دارد جهانبینی و نگرش دگم و متحجری است که منجر به فتنه و انحراف خواهد بود معتقدین خود را نه تنها به کمال نخواهد رسانید بلکه به انحتاط و افساد خواهد کشاند و البته معتقدین این جهانبینی خود را تافته ی جدا بافته دانسته و دیگران را منحرف خواهند شمرد و حتی بعضا مهدور دم خواهند دانست.

) ظرفیت داشتن مجریان تربیت شده
اما نکته ی دیگر این که اگر جهانبینی دارای چنین ظرفیت تحول پذیری فعالانه (نه منفعلانه یعنی تغییر عقیده و ارتداد به خاطر پاسخگویی و حل مساله یا نیاز مقتضی زمانه ) هم باشد ولی مجری و راهبر آگاه به اصول و پیش بین نسبت به اقتضائات و تحولات زمانه نداشته باشد باز تکامل بخش و تعالی بخش نخواهد بود، زیرا هم نیازها و هم شرایط زندگی انسان قابل پیش بینی واقع بینانه نیست و البته استعدادها و زمینه های رشد و شکوفایی استعدادهای انسان و همچنین ابعاد و سطوح رشد و تعالی انسان هم قابل فرض دقیق هرمجری نیست بلکه مجری و راهبر، هم باید آگاه به این مناسبات باشد و هم مجری خیر خواه ، امین،معصوم از هر خطاء (یعنی هر روش و عمل غیر قابل قبول آن جهانبینی) باشد تا معتقدین این جهانبینی را مخالف آرمانهای آن پیش نبرده و آنها را در تحولات زمانه فعالانه رشد دهد.

)قابلیت ارائه ی راهبر های عمومی و کلی برای تمدن سازی
امام خامنه ی در این باره می فرماید: راهبردهای عمومی و کلّی؛ این راهبردها را بایستی شناخت، تکیه‌ی بر اسلامیّت، ملاحظه‌ی ظالم نبودن و مظلوم نشدن در تعاملات گوناگون؛ اینکه فرمود: کُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً، این یک وظیفه است، این یک راهبرد کلّی است. راهبرد تکیه‌ی به آراء مردم و آنچه که مردم‌سالاری را تشکیل میدهد و راهبردهایی از این قبیل؛ اینها سیاستهای کلان و اساسی و راهبردهای اصلی نظام جمهوری اسلامی است برای رسیدن به آن آرمانها؛ کار عمومی، تلاش عمومی، ابتکار عمومی، وحدت ملّی، و از این قبیل چیزهایی که وجود دارد[۱]

🔸ویژگی نظام معرفتی اسلام

#الف) اتحاد و وحدت تمامی اولیاء جهانبینی اسلام
اما جهانبینی و نگرش اسلام، که منبع اعتقادی آن قرآن و اهل بیت(علیه السلام) است رسالت واحد و اصلی تمامی انبیاء ابلاغ یک اصل کلی یعنی تسلیم در برابر الله می داند نتیجه اینکه تمامی انبیاء رسالتی جزء ابلاغ دین مبیین اسلام نداشتند: « إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ» [۲] دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد، اختلافی (در آن) ایجاد نکردند، مگر بعد از آگاهی و علم، آنهم به خاطر ظلم و ستمشان و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، (خدا به حساب او رسیدگی میکند زیرا) خداوند، سریع الحساب است.
پس هم نبی اکرم مسلمان بود و رسالتش ابلاغ و اجرای اسلام و هم تمامی انبیاء قبل او مسلمان و مبلغ اسلام بودند: «وَوَصَّی بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیعْقُوبُ یا بَنِی إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی لَکُمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» و ابراهیم و یعقوب فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند: «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است؛ و شما، جز به تسلیم در برابر فرمان خدا از دنیا نروید».[۳]
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….7⃣

⭕️بعد نرم افزاری تمدن نوین اسلامی

🔸معنی حقیقی پیشرفت
چنانچه در شماره قبل عرض شد در تبیین سطح و عمق آرمانهای انسان باید معیاری واقع سنج از هویت اصلی انسان باشد انسان که موجودی دوبعدی و دو ساحتی است باید محرک انسان ساحت قدسی انسان در جهت شکوفایی استعدادهای انسانی او باشد بعضی از مکاتب چون تعریفی و نگرش سطحی نسبت به هویت انسان دارند اهداف کم سطح و آرمانهای کم محتوای از انسان انتظار دارند در نهایت معنی و مفهوم پیشرفت در نظر آنها سطحی و کم عمق است هر ملتی آرزوی پیشرفت و جهش به سوی آرمان های خویش دارد ولی خدا نکند سطح خواسته ها و امیال در نهایت آرمان های انسان در مسیر زندگی کم محتوا باشد امام خامنه ی در این باره می فرماید:
«پیشرفت، تداعى کننده‌ى حرکت است، راه است. چطور ما می‌گوئیم پیشرفت هدف است؟ عرض کردیم علت این است که پیشرفت هرگز متوقف نخواهد شد. بله، پیشرفت، حرکت است، راه است، صیرورت است؛ اما متوقف شدنى نیست و همین طور ادامه دارد؛ چون انسان ادامه دارد، چون استعدادهاى بشرى حد یقف ندارد».[۱] اولاً به شهادت قرآن، ادیان هدف خودشان را عدالت قرار دادند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط». قطعاً این آیه حکم میکند بر اینکه هدف ارسال رسل و انزال کتب و آمدن بیّنات – یعنی حجتهای متقن و غیر قابل تردیدی که پیغمبران ارائه میدهند؛ کتاب، یعنی منشور ادیان در مورد معارف، احکام و اخلاقیات؛ میزان، یعنی آن سنجه‌ها و معیارها – قیام به قسط بوده است؛ «لیقوم النّاس بالقسط». البته شکی نیست که قیام به قسط و همه‌ی آنچه که مربوط به زندگی دنیائی، اجتماعی و فردی افراد است، مقدمه‌ی آن هدف خلقت است: «و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛ یعنی عبودیت. اصلاً هدف خلقت، عبد خدا شدن است؛ که بالاترین کمالات هم همین عبودیت خداست. لیکن در راه رسیدن به آن هدف، هدف نبوتها و ارسال رسل است؛ که از جمله‌ی آن، آن چیزی است که این آیه به آن تصریح میکند. البته تصریحات دیگری هم در آیات قرآن هست که به سایر اهدافِ ارسال رسل اشاره میکند، که اینها با یکدیگر قابل جمع است. پس هدف شد عدالت. هدف نظام‌سازی، هدف تمدنها، هدف حرکت بشر در محیط جامعه، شد عدالت. در هیچ مکتب دیگری این وجود ندارد؛ این مخصوص ادیان است .[۲]

🔸رکن اصلی پیشرفت در تمدن نوین اسلامی
تبیین آرمانها و اهدف اصلی که انسان باید پیش به سوی تحقق آنها باشد توسط انبیاء فرستاده ی خدا در گذر تاریخ با سلسه ی پی در پی آنها تبلیغ و تبیین شده است و تحقق اینها مطلوب تمدن نوین اسلامی است امام خمینی در این باره می فرماید:
«انبیاء علیهم السلام آمدند؛ قانون ها آوردند و کتاب های آسمانی بر آنها نازل شد که جلوگیری از اطلاق و زیاده روی طبیعت کنند و نفس انسانی را در تحت قانون شرع و عقل درآوردند… پس هر نفسی که با قوانین الهیه و موازین عقلیه ملکات خود را تطبیق کرد، سعید است و از اهل نجات می باشد» [۳]

🔸انسان از بی نهایت و به سوی بی نهایت

#الف) دلیل فطری و عقلی
همچنین فطرت و میل درونی هر انسانی هم حجت باطنی برای عمق بخشی به خواسته ها و آرمان ها انسان است، دلیل عقلی هم این امیال فطری را برهانی می کند زیرا همانطور که می دانید هر شی و هر مخلوقی به آنچه که از آن خلق شده برای بقاء خویش یا برای تکامل خویش نیاز دارد مثلا تمامی حیوانات و گیاهان چون از آب و املاح معدنی موجود در زمین خلق شدند برای بقاء خویش به آنها نیاز دارند و همچنین اثبات می شود وجود آب و املاح معدنی موجود در زمین حتما و عقلا باید قبل از حیوانات باشند پس نیاز حیوان به آشامیدن آّب به خاطر خلقت آنها از آب است و نیاز حیوانات به املاح معدنی به خاطر خلقت آنها از آنهاست ولی در بین این حیوانات ، حیوانی است که ساحت قدسی نیز دارد یعنی نیازها و امیال متعالی تری در خود احساس می کند که جزبا رسیدن به آنها به آرامش و کمال نخواهد رسید این انسان علم نامحدود ،قدرت نامحدود ،لذت و سرور نامحدود انس ،هیجان و محبت نامحدود و ….. می خواهد این انسان چون درد این امیال فطری نامحدود را در خود احساس می کند و چون خود را نیازمند و عطشناک می بیند برای رفع عطش حقیقت جویی و کمال خواهی بی نهایت خود،دایم در جنب و جوش برای نیل به آرمانهای نامحدود و اهداف نامحدود خویش است.
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….2⃣ / 7⃣

⭕️اقدام اول و کلید اصلی نظام سازی کلان معرفت توحیدی

🔸الف) زدودن التقاط از آرمانها و اهداف
تبیین آرمانها و اهدافها لازمه و نقشه ی راه زمینه ساز و بستر ساز تمدن نوین اسلامی است طرح ریزی چنین نقشه ی جامعه ی نیازمند تبیین معرفت توحیدی و نظام سازی کلان آن در همه ی عرصه های زندگی انسان است بله تولید چنین نقشه و طرحی همان کلید اصلی تمدن سازی مبتنی بر اصل قسط و عدالت یعنی رفاه ، رشد عمومی و عادلانه است رفاه عمومیی که منجر به تسهیل بخشی زندگی تک تک اتساتها به صورت عادلانه می شود تا تک تک آنها نسبت به مشغله های وقت گیر فراغت پیدا کرده و بتوانند در سایه ی این رفاه و فراغت، فرصت بیشتری برای شکوفایی استعداد های حقیقی خویش داشته بانشد تا در نهایت موجبات تعالی و رشد خود و جامعه خود فراهم کنند. املم خامنه ی در این باره می فرماید:
باید درس بخوانید، تحقیق کنید، به فکر نظریه‌سازی باشید. الگو گرفتن بی قید و شرط از نظریه‌پردازهای غربی و شیوه‌ی ترجمه‌گرائی را غلط و خطرناک بدانید. ما در زمینه‌ی علوم انسانی احتیاج داریم به نظریه‌سازی. بسیاری از حوادث دنیا حتّی در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی و غیره، محکومِ نظرات صاحبنظران در علوم انسانی است؛ در جامعه‌شناسی، در روان‌شناسی، در فلسفه؛ آنها هستند که شاخصها را مشخص میکنند. در این زمینه‌ها ما باید نظریه‌پردازیهای خودمان را داشته باشیم و باید کار کنیم؛ باید تلاش کنیم؛ دانشجو باید تلاش کند. دانشجو و محیط دانشگاه باید نگاه کلان به هدفهای انقلاب داشته باشد؛ دنبال آنها برود. مراقب باشید دشمن نتواند از محیط دانشگاه و از عنصر دانشجو و استاد استفاده کند. این آن چیزی است که من روی آن تأکید میکنم.[۱]باید یک نقشه‌ى راه وجود داشته باشد؛ یعنى هدف حرکت معلوم باشد، چشم‌انداز حرکت معلوم باشد، خط سیر این حرکت ترسیم شده باشد… ما امروز این‌ها را لازم داریم؛[۲]

🔸ب) زدودن التقاط از اعتقاد و ایمان
البته چناچه عرض شد در شرایط فعلی تبیین نظام سازی کلان معرفت توحیدی (که همان نظام تئوریک تمدن نوین اسلامی است) جزء با زدودن اندیشه های منحط صادراتی و ترجمه ی غرب که لابلای مباحث و مسائل علوم انسانی وراد ذائقه تمدن سازی ما شده امکان پذیر نیست زبرا اول باید نسبت به طاغوت کافر بود تا بتتوان نظام معرفتی خود و تمدن خود را توحیدی نمود ؛ امام خامنه ی در این باره می فرماید:
باید از منابع اسلامی و از متون اسلامی، نظریه‌ی ناب اسلام در باب عدالت به دست بیاید. من تکیه‌ام در این نکته این است که نمیخواهیم از مونتاژ و کنار هم چیدن نظریات گوناگونِ متفکرین و حکمائی که در این زمینه حرف زدند، یک نظریه به وجود بیاوریم و تولید کنیم. یعنی در این قضیه باید جداً از التقاط جلوگیری کرد، باید پرهیز کرد. در موارد متعددی ما دچار این اشتباه شدیم. بدون اینکه بخواهیم، در مرداب التقاط لغزیدیم.[۳]

🔸ج) زدودن التقاط از نظام تئوریک رایج جامعه ی اسلامی
بله ابتدا باید عمار گونه تبیین اصول و مواضع بنیادی معرفت توحیدی کرد تا دچار فتنه های معرفتی نشد زیرا نظام های معرفتی منحطی که در لابلای تبلیغات وسیع و مقالات و کتاب های به ظاهر علمی(در حالی که همه متعصب به ایدئولوژی لیبرالیسم هستند) چنان وارد اندیشه و بنیان فکری ما شده که این مباحث را اصول ثابت لایغیر دانسته و ده ها موسسه ها و دانشگاه برای توجیه قرآن و روایی مبانی آن ها تاسیس کردیم، مساله فعلی ما انحتاط اندشه است می خواهیم قسط را با مبانی ظلم محقق کنیم توحید را قبول مبانی طاغوت داشته باشیم بله در مقابل ایسم های نظام طاغوتی قید اسلامی گذاشتن منجر به انحتاط تفکر اسلامی ما شده ؛

🔸د) زدودن التقاط از اندیشه و تفکر
منجر شده تفکر ما هم ترجمه ی باشد حتی اگر کسی که زحمت کشیده با تحقیق و پژوهش مقاله ی نتولید کند یا کرسی علمی را برگزار کند مباحث آن مربوط به شاخه ی از این علوم انسانی یا فرعیات آن نیست غیر علمی تلقی می شود و وای از این انحتاط که اگر مبانی تحقیقی پژوهشی چون مربوط به قرآن و روایات می باشد مارک ایدنئولیک خورده و غیر علمی تلقی شود ….

🔻#ادامه_دارد...
🔻نویسنده: #حجت_الاسلام_مرتضی_جلیلی
………………………………………………………………………..........................................
🔻پی‌نوشت:
[۱] بیانات‌ امام خامنه ی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های شیراز ۱۴/۰۲/۱۳۸۷
[۲] بیانات امام خامنه ی در اجتماع مردم بجنورد، ۱۹/۰۷/۱۳۹۱
[۳] بیانات در دومین نشست اندیشه‌های راهبردی ۲۷/۰۲/۱۳۹۰
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔴#تبیین_نظام_تمدن_نوین_اسلامی……….1⃣ / 8⃣

⭕️بعد نرم افزاری تمدن نوین اسلامی

🔸#معنی_حقیقی_پیشرفت
چنانچه در شماره قبل عرض شد در تبیین سطح و عمق آرمانهای انسان باید معیاری واقع سنج از هویت اصلی انسان باشد انسان که موجودی دوبعدی و دو ساحتی است باید محرک انسان ساحت قدسی انسان در جهت شکوفایی استعدادهای انسانی او باشد بعضی از مکاتب چون تعریفی و نگرش سطحی نسبت به هویت انسان دارند اهداف کم سطح و آرمانهای کم محتوای از انسان انتظار دارند در نهایت معنی و مفهوم پیشرفت در نظر آنها سطحی و کم عمق است هر ملتی آرزوی پیشرفت و جهش به سوی آرمان های خویش دارد ولی خدا نکند سطح خواسته ها و امیال در نهایت آرمان های انسان در مسیر زندگی کم محتوا باشد امام خامنه ی در این باره می فرماید:

«پیشرفت، تداعى کننده‌ى حرکت است، راه است. چطور ما می‌گوئیم پیشرفت هدف است؟ عرض کردیم علت این است که پیشرفت هرگز متوقف نخواهد شد. بله، پیشرفت، حرکت است، راه است، صیرورت است؛ اما متوقف شدنى نیست و همین طور ادامه دارد؛ چون انسان ادامه دارد، چون استعدادهاى بشرى حد یقف ندارد».[۱] اولاً به شهادت قرآن، ادیان هدف خودشان را عدالت قرار دادند: «لقد ارسلنا رسلنا بالبیّنات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط». قطعاً این آیه حکم میکند بر اینکه هدف ارسال رسل و انزال کتب و آمدن بیّنات – یعنی حجتهای متقن و غیر قابل تردیدی که پیغمبران ارائه میدهند؛ کتاب، یعنی منشور ادیان در مورد معارف، احکام و اخلاقیات؛ میزان، یعنی آن سنجه‌ها و معیارها – قیام به قسط بوده است؛ «لیقوم النّاس بالقسط». البته شکی نیست که قیام به قسط و همه‌ی آنچه که مربوط به زندگی دنیائی، اجتماعی و فردی افراد است، مقدمه‌ی آن هدف خلقت است: «و ما خلقت الجنّ و الانس الّا لیعبدون»؛ یعنی عبودیت. اصلاً هدف خلقت، عبد خدا شدن است؛ که بالاترین کمالات هم همین عبودیت خداست. لیکن در راه رسیدن به آن هدف، هدف نبوتها و ارسال رسل است؛ که از جمله‌ی آن، آن چیزی است که این آیه به آن تصریح میکند. البته تصریحات دیگری هم در آیات قرآن هست که به سایر اهدافِ ارسال رسل اشاره میکند، که اینها با یکدیگر قابل جمع است. پس هدف شد عدالت. هدف نظام‌سازی، هدف تمدنها، هدف حرکت بشر در محیط جامعه، شد عدالت. در هیچ مکتب دیگری این وجود ندارد؛ این مخصوص ادیان است .[۲]

🔸#رکن_اصلی_پیشرفت در #تمدن_نوین_اسلامی
تبیین آرمانها و اهدف اصلی که انسان باید پیش به سوی تحقق آنها باشد توسط انبیاء فرستاده ی خدا در گذر تاریخ با سلسه ی پی در پی آنها تبلیغ و تبیین شده است و تحقق اینها مطلوب تمدن نوین اسلامی است امام خمینی در این باره می فرماید:

«انبیاء علیهم السلام آمدند؛ قانون ها آوردند و کتاب های آسمانی بر آنها نازل شد که جلوگیری از اطلاق و زیاده روی طبیعت کنند و نفس انسانی را در تحت قانون شرع و عقل درآوردند… پس هر نفسی که با قوانین الهیه و موازین عقلیه ملکات خود را تطبیق کرد، سعید است و از اهل نجات می باشد» [۳]

🔻#ادامه_دارد...
🖊نویسنده: #حجت_الاسلام_مرتضی_جلیلی
🔻 #منبع: پایگاه گفتمان نظام تمدن نوین اسلامی
………………………………………………………………………..........................................
🔻پی‌نوشت:
[۱] بیانات امام خامنه ی در دیدار جوانان استان خراسان شمالى‌،۲۳/۰۷/۱۳۹۱
[۲] بیانات امام خامنه ی در دومین نشست اندیشه‌های راهبردی ۲۷/۲./۱۳۹۰
[۳] شرح چهل حدیث، ص ۱۷

🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami