بهسوی تمدن نوین اسلامی
قابل توجه مخاطبین فرهیختهی کانالِ "بهسوی تمدن نوین اسلامی"، تا کنون موفق شدهایم نیمی از کتاب «جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی» تألیفِ حجتالاسلام دکتر سید محمد حسین متولی امامی را در 100 شماره بصورت #پاورقی برای مطالعهی همراهان گرامی در این کانال…
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(101)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
✅ روح جمعی حاصل ورود انسان به جامعه است
🔸#شهید_مطهری با بسط کلام علامه میگوید در جامعه و تعاون اجتماعی، #ترکیب_ارواح رخ میدهد. روحها با هم ترکیب شده، یک هدف مشترک پیدا کرده است، روح انسانها با هم ترکیب جدیدی ایجاد میکنند. مثلاً همه ما میخواهیم تحول در علم ایجاد شود، همه میخواهیم تحول در علوم انسانی ایجاد شود، همه میخواهیم به سمت #تمدن حرکت کنیم. این هدفهای مشترک موجب ترکیب ارواح میشود. شهید مطهری نمیخواهد مثل #دورکیم و #اسپنسر، انسان را در جامعه حل کند و بگوید آدمی در برابر جامعه بیشخصیت میشود. شهید مطهری میخواهد برای وجود اجتماعی انسان در کنار وجود فردی، نقشی قائل شود.
🔸وقتی انسان وارد جامعه میشود یک روح جدیدی پیدا میکند به نام #روح_جمعی. شهید مطهری میفرماید انسان دارای دو روح است! روح فطری که مولود حرکت جوهری است. دیگر #اندیشه_جمعی که از زندگی اجتماعی او برمیخیزد. بنابراین برانسان دو قانون جامعه شناسی و روان شناسی حاکم است.
🔸شهید مطهری در این باره میگوید:
«همچنان که عناصر مادی در اثر تأثیر و تأثر بر یکدیگر، زمینه پیدایش یک پدیده جدید را فراهم مینمایند و به اصطلاح فلاسفه، اجزای مادی پس از فعل و انفعال و کسرو انکسار در یکدیگر و از یکدیگر، استعداد صورت جدیدی مییابند و به این ترتیب، مَرکب جدیدی حادث میشود و اجزا با هویتی تازه به هستی خود ادامه میدهند. افراد انسان که هر کدام با سرمایهای فطری و سرمایهای اکتسابی از طبیعت وارد زندگی اجتماعی میشوند، روحاً در یکدیگر ادغام میشوند و هویت جدیدی - که از آن به روح جمعی تعبیر میشود – مییابند. این ترکیب، خود یک نوع ترکیب طبیعی مخصوص به خود است که برای آن شبیه و نظیری نمیتوان یافت... در ترکیب جامعه و فرد، ترکیب واقعی است؛ زیرا تأثير و تأثر و فعل و انفعال، واقعی رخ میدهد و اجزای مَرکب که همان افراد اجتماعاند هویت و صورت جدیدی مییابند، اما به هیچ وجه، کثرت تبدیل به وحدت نمیشود.»
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 109 و 110.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
✅ روح جمعی حاصل ورود انسان به جامعه است
🔸#شهید_مطهری با بسط کلام علامه میگوید در جامعه و تعاون اجتماعی، #ترکیب_ارواح رخ میدهد. روحها با هم ترکیب شده، یک هدف مشترک پیدا کرده است، روح انسانها با هم ترکیب جدیدی ایجاد میکنند. مثلاً همه ما میخواهیم تحول در علم ایجاد شود، همه میخواهیم تحول در علوم انسانی ایجاد شود، همه میخواهیم به سمت #تمدن حرکت کنیم. این هدفهای مشترک موجب ترکیب ارواح میشود. شهید مطهری نمیخواهد مثل #دورکیم و #اسپنسر، انسان را در جامعه حل کند و بگوید آدمی در برابر جامعه بیشخصیت میشود. شهید مطهری میخواهد برای وجود اجتماعی انسان در کنار وجود فردی، نقشی قائل شود.
🔸وقتی انسان وارد جامعه میشود یک روح جدیدی پیدا میکند به نام #روح_جمعی. شهید مطهری میفرماید انسان دارای دو روح است! روح فطری که مولود حرکت جوهری است. دیگر #اندیشه_جمعی که از زندگی اجتماعی او برمیخیزد. بنابراین برانسان دو قانون جامعه شناسی و روان شناسی حاکم است.
🔸شهید مطهری در این باره میگوید:
«همچنان که عناصر مادی در اثر تأثیر و تأثر بر یکدیگر، زمینه پیدایش یک پدیده جدید را فراهم مینمایند و به اصطلاح فلاسفه، اجزای مادی پس از فعل و انفعال و کسرو انکسار در یکدیگر و از یکدیگر، استعداد صورت جدیدی مییابند و به این ترتیب، مَرکب جدیدی حادث میشود و اجزا با هویتی تازه به هستی خود ادامه میدهند. افراد انسان که هر کدام با سرمایهای فطری و سرمایهای اکتسابی از طبیعت وارد زندگی اجتماعی میشوند، روحاً در یکدیگر ادغام میشوند و هویت جدیدی - که از آن به روح جمعی تعبیر میشود – مییابند. این ترکیب، خود یک نوع ترکیب طبیعی مخصوص به خود است که برای آن شبیه و نظیری نمیتوان یافت... در ترکیب جامعه و فرد، ترکیب واقعی است؛ زیرا تأثير و تأثر و فعل و انفعال، واقعی رخ میدهد و اجزای مَرکب که همان افراد اجتماعاند هویت و صورت جدیدی مییابند، اما به هیچ وجه، کثرت تبدیل به وحدت نمیشود.»
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 109 و 110.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
✅ بررسی آراء برخی از اندیشمندان اسلامی در خصوص استقلال جامعه
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(102)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#آیتالله_جوادی_آملی، در مقام پاسخ به اندیشه #علامه_طباطبایی، معتقد است که اولاً وجود اثر، هیچ دلیلی بر وجود مستقل جامعه نیست. این نیست که اگر جامعه اثردارد، پس جامعه واقعاً وجود داشته باشد. مثلاً اگر من و شما و در سهتا از آقایان به کمک همدیگر، یک تنه درخت را به این در میکوبیم و در را میشکنیم، آیا این درب را جامعه شکسته است؟ این اثر جدید، ناشی از ترکیب قوای انسانی و تجمیع آدمیان است. نه تحقق یک امر جديد.
🔸 #آیتالله_مصباح هم در کتاب «جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن» وجود اثر مستقل را ناشی از انضمام قوا و ارادهها میداند.
🔸روایاتی هم که مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری استناد میکنند و #وجود_جامعه را اثبات میکنند، از نظر آیتالله جوادی مورد اشکال است. برای نمونه: «عن أبی بصير قال سمعت اباعبدالله (علیهالاسلام) يقول: المؤمن اخ المؤمن كالجسد الواحد ...» امام صادق(علیهالاسلام) فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است و مثل یک جسد واحدند. اگر من مشکلی برایم ایجاد شود شما ناراحت میشوی، دلت میگیرد. روح مؤمنین یک روح واحد است.
🔸آیتالله جوادی میگوید اولاً این روایت، اگر چیزی را اثبات کند، فقط ارتباط روحی مؤمنین را اثبات میکند، نه ارتباط روحی انسانها ونه اثبات وجود عینی و خارجی جامعه را. این اثبات نمیکند که جامعه انسانی واقعاً وجودی #مستقل از افراد دارد. این روایت تنها اتصال و پیوستگی روح مؤمنین را نشان میدهد.
🔸بنابراین روایت مذکور در حد موجبه جزئیه، گونهای از ارتباط را میان مؤمنین قبول دارد؛ نه اینکه به نحو موجبه کلیه، وجود مستقلی را برای جامعه و #روابط_انسانی اثبات نماید. نقد دیگری که آیتالله جوادی دارند، بر اصل روش بحث علامه است. ایشان معتقد است که مبحث #اصالت_جامعه و بحث از نحوه وجود جامعه، بحثی نقلی نیست و تنها از طریق ادله عقلی باید گفت وگو شود.
🔸در نظر آیتالله جوادی آملی و به تبعشان، استاد فیاضی و برخی دیگر از شاگردان ایشان، وجود جامعه مثل وجود عدد است. اینها میگویند یک وحدتی داریم که در مقابلش عدم است مثل وحدت خدا. آن روایتی هست که #حضرت_امیرالمومنین علیهالسلام به حضرت زینب علیهاسلام فرمود بگویک، گفت احد، گفت بگو دو. حضرت زینب فرمودند: نه، بعد از واحد دیگر، دویی وجود ندارد. دیگر بعد از یک، دویی نداریم. آن وحدت، وحدت توحیدی است. وحدت خداوند جایی برای دوئیت نمیگذارد. اصلاً جایی برای دو نمیگذارد. این وحدت وحدتی است که همه عالم را پر میکند. اما یک وحدت دیگر داریم که در مقابل عددهاست. یک، بُعدش دو است، بُعدش سه، بُعدش چهار. میگوید جامعه وجودش از این جنس است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 110 و 111.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(102)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#آیتالله_جوادی_آملی، در مقام پاسخ به اندیشه #علامه_طباطبایی، معتقد است که اولاً وجود اثر، هیچ دلیلی بر وجود مستقل جامعه نیست. این نیست که اگر جامعه اثردارد، پس جامعه واقعاً وجود داشته باشد. مثلاً اگر من و شما و در سهتا از آقایان به کمک همدیگر، یک تنه درخت را به این در میکوبیم و در را میشکنیم، آیا این درب را جامعه شکسته است؟ این اثر جدید، ناشی از ترکیب قوای انسانی و تجمیع آدمیان است. نه تحقق یک امر جديد.
🔸 #آیتالله_مصباح هم در کتاب «جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن» وجود اثر مستقل را ناشی از انضمام قوا و ارادهها میداند.
🔸روایاتی هم که مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری استناد میکنند و #وجود_جامعه را اثبات میکنند، از نظر آیتالله جوادی مورد اشکال است. برای نمونه: «عن أبی بصير قال سمعت اباعبدالله (علیهالاسلام) يقول: المؤمن اخ المؤمن كالجسد الواحد ...» امام صادق(علیهالاسلام) فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است و مثل یک جسد واحدند. اگر من مشکلی برایم ایجاد شود شما ناراحت میشوی، دلت میگیرد. روح مؤمنین یک روح واحد است.
🔸آیتالله جوادی میگوید اولاً این روایت، اگر چیزی را اثبات کند، فقط ارتباط روحی مؤمنین را اثبات میکند، نه ارتباط روحی انسانها ونه اثبات وجود عینی و خارجی جامعه را. این اثبات نمیکند که جامعه انسانی واقعاً وجودی #مستقل از افراد دارد. این روایت تنها اتصال و پیوستگی روح مؤمنین را نشان میدهد.
🔸بنابراین روایت مذکور در حد موجبه جزئیه، گونهای از ارتباط را میان مؤمنین قبول دارد؛ نه اینکه به نحو موجبه کلیه، وجود مستقلی را برای جامعه و #روابط_انسانی اثبات نماید. نقد دیگری که آیتالله جوادی دارند، بر اصل روش بحث علامه است. ایشان معتقد است که مبحث #اصالت_جامعه و بحث از نحوه وجود جامعه، بحثی نقلی نیست و تنها از طریق ادله عقلی باید گفت وگو شود.
🔸در نظر آیتالله جوادی آملی و به تبعشان، استاد فیاضی و برخی دیگر از شاگردان ایشان، وجود جامعه مثل وجود عدد است. اینها میگویند یک وحدتی داریم که در مقابلش عدم است مثل وحدت خدا. آن روایتی هست که #حضرت_امیرالمومنین علیهالسلام به حضرت زینب علیهاسلام فرمود بگویک، گفت احد، گفت بگو دو. حضرت زینب فرمودند: نه، بعد از واحد دیگر، دویی وجود ندارد. دیگر بعد از یک، دویی نداریم. آن وحدت، وحدت توحیدی است. وحدت خداوند جایی برای دوئیت نمیگذارد. اصلاً جایی برای دو نمیگذارد. این وحدت وحدتی است که همه عالم را پر میکند. اما یک وحدت دیگر داریم که در مقابل عددهاست. یک، بُعدش دو است، بُعدش سه، بُعدش چهار. میگوید جامعه وجودش از این جنس است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 110 و 111.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
✅بررسی آراء برخی اندیشمندان اسلامی و غربی در خصوص اصالت فرد و جامعه
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(103)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#دکتر_پارسانیا، به تبع #شهید_مطهری، وجود جامعه را ترکیبی میداند و با کمک #مبانی_صدرایی، این وجود مستقل را توضیح میدهد. آقای پارسانیا، با مسلم گرفتن تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عقل، عاقل و معقول، بحث وجود #جامعه را توضیح میدهد. وی بر این باورست که سیر رشد انسان از ماده تا تجرد، به سیر به وجود اجتماعی و تمدنی منتهی میشود و در نتیجه ، فرد وجودی اجتماعی پیدا کرده که مطابق مبنای اتحاد عاقل و معقول، با صورت عقلانی جامعه متحد میگردد. او معتقد است که این افراد با فرهنگ اجتماعی متحد گردیدهاند و یک وجود اجتماعی جدیدی رخ میدهد.
🔸#اصالت_فرد
فارابی که به معلم ثانی مشهور است، معتقد به اصالت فرد است. میگوید جامعه مجموعهای از افراد است که صرفاً با هم همکاری میکنند. انسان حیوان أنسی و مدنی است اما وجود دیگری به نام وجود اجتماعی ندارد. در میان غربیها هم #روسو، #هابز و #ماکس_وبر معتقد به اصالت فرد میباشند.
🔸#اخوان_الصفا هم بر این باورند که جامعه وجودی غیر از افراد ندارند. آنها معتقدند «افراد برای رسیدن به اهدافشان گرد هم میآیند گویا این افراد، یک پیکره واحدند.» اما در واقع، حقیقتی غیر از افراد وجود ندارد.
🔸دانشمند اسلامی دیگری که بر اصالت فرد تأکید دارد، ابوحامد #محمد_غزالی هم معتقد است افراد اصیلند، جامعه وجود ندارد. همچنین شهید آیتالله سید #محمدباقر_صدر هم براین باور است که فرد اصیل است و مقولهای به نام جامعه نداریم. شهید صدر می گوید:«برای ماشایسته نیست مانند برخی از دانشمندان و فلاسفه اروپایی جامعه را دارای وجود مستقل بدانیم. جامعه ورای حسن و تقی و رضا هیچ اصالتی ندارد.»
🔸[شهید صدر] بحث مفصلی طرح میکند که برخلاف نظر #علامه_طباطبایی و #شهید_مطهری، اصالت فرد را اثبات نموده و بر وجود اعتباری جامعه تأکید دارد. ایشان وحدتی را که به اعتقادات، عواطف، افعال و انفعالات مشترک افراد هر جامعه نسبت داده میشود را وحدت مفهومی و ماهوی میداند، نه وحدت شخصی؛ حال آنکه آن چه با وجود حقیقی مساوی است و دال بر آن تواند بود، وحدت شخصی است، نه وحدت مفهومی.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 111 و 112.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(103)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸#دکتر_پارسانیا، به تبع #شهید_مطهری، وجود جامعه را ترکیبی میداند و با کمک #مبانی_صدرایی، این وجود مستقل را توضیح میدهد. آقای پارسانیا، با مسلم گرفتن تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عقل، عاقل و معقول، بحث وجود #جامعه را توضیح میدهد. وی بر این باورست که سیر رشد انسان از ماده تا تجرد، به سیر به وجود اجتماعی و تمدنی منتهی میشود و در نتیجه ، فرد وجودی اجتماعی پیدا کرده که مطابق مبنای اتحاد عاقل و معقول، با صورت عقلانی جامعه متحد میگردد. او معتقد است که این افراد با فرهنگ اجتماعی متحد گردیدهاند و یک وجود اجتماعی جدیدی رخ میدهد.
🔸#اصالت_فرد
فارابی که به معلم ثانی مشهور است، معتقد به اصالت فرد است. میگوید جامعه مجموعهای از افراد است که صرفاً با هم همکاری میکنند. انسان حیوان أنسی و مدنی است اما وجود دیگری به نام وجود اجتماعی ندارد. در میان غربیها هم #روسو، #هابز و #ماکس_وبر معتقد به اصالت فرد میباشند.
🔸#اخوان_الصفا هم بر این باورند که جامعه وجودی غیر از افراد ندارند. آنها معتقدند «افراد برای رسیدن به اهدافشان گرد هم میآیند گویا این افراد، یک پیکره واحدند.» اما در واقع، حقیقتی غیر از افراد وجود ندارد.
🔸دانشمند اسلامی دیگری که بر اصالت فرد تأکید دارد، ابوحامد #محمد_غزالی هم معتقد است افراد اصیلند، جامعه وجود ندارد. همچنین شهید آیتالله سید #محمدباقر_صدر هم براین باور است که فرد اصیل است و مقولهای به نام جامعه نداریم. شهید صدر می گوید:«برای ماشایسته نیست مانند برخی از دانشمندان و فلاسفه اروپایی جامعه را دارای وجود مستقل بدانیم. جامعه ورای حسن و تقی و رضا هیچ اصالتی ندارد.»
🔸[شهید صدر] بحث مفصلی طرح میکند که برخلاف نظر #علامه_طباطبایی و #شهید_مطهری، اصالت فرد را اثبات نموده و بر وجود اعتباری جامعه تأکید دارد. ایشان وحدتی را که به اعتقادات، عواطف، افعال و انفعالات مشترک افراد هر جامعه نسبت داده میشود را وحدت مفهومی و ماهوی میداند، نه وحدت شخصی؛ حال آنکه آن چه با وجود حقیقی مساوی است و دال بر آن تواند بود، وحدت شخصی است، نه وحدت مفهومی.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 111 و 112.
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
ا---------------------------------------------ا
🔻لینک کانالِ «بهسوی تمدن نوین اسلامی» در پیامرسانهای #ایتا و #سروش:
1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_اول)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸نحوه وجود تمدن
به نظر میرسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده باشد، هیچ وجودی غیر از وجود افراد ندارد. جامعهای که بخشی از مراحل #تمدنزایی را طی کرده باشد، به تدریج وجودی مستقل به دست میآورد. در حقیقت، وجود مستقل از آن تمدن است، نه جامعه! البته این تعابیر که: «در مرتبه بالاتری از وجود انسانها، وجودی اجتماعی تشکیل شده که ترکیب روحها در آن محقق شده» و در نگرش تشکیک وجودی: «انسانها در وجودی فراتر از افراد به وجودهای اجتماعی پیوند میخورنده» به تعبیر آیتالله #مصباح_یزدی، به عبارتهای شعری بیشتر شبیه است تا علوم عقلی.
🔸بهنظر میرسد که آنچه وجود دارد، تمدن است و #جامعه، به خودی خود وجودی مستقل ندارد. جامعه متشکل از افرادی است که با انگیزه خاص و هدفی مشخص گرد هم آمدهاند و به #همیاری و #تعاون در زندگی مشغول میباشند. هرچند وجود یک تمدن، لزوماً در درون جامعه و روابط اجتماعی رخ میدهد، اما هر جامعهای منجر به تمدنزایی نخواهد شد.
🔸بنابراین، اتفاق جدیدی در عرصه اجتماعی رخ میدهد و سیاستگذاری مشخصی از سوی #دولت_سیاسی انجام میشود تا جامعه به مرحله #تمدنزایی برسد. هنگامی که فرهنگ یک جامعه به غنا و تعالی رسید و پشتوانه بزرگی از مقبولیت اجتماعی را به همراه داشت، سیاستگذاران جامعه را به سوی عینی کردن مؤلفههای فرهنگی و تبلور اندیشههای در واقعیت زندگی اجتماعی میکشاند و نظام جدیدی از روابط سیاسی و اقتصادی را در صورت و قالبی هماهنگ با آرمانهای فرهنگی آن جامعه ایجاد میکنند. بنابراین، وجود جامعه با وجود تمدن میتواند متفاوت باشد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 113 و 114.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸نحوه وجود تمدن
به نظر میرسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده باشد، هیچ وجودی غیر از وجود افراد ندارد. جامعهای که بخشی از مراحل #تمدنزایی را طی کرده باشد، به تدریج وجودی مستقل به دست میآورد. در حقیقت، وجود مستقل از آن تمدن است، نه جامعه! البته این تعابیر که: «در مرتبه بالاتری از وجود انسانها، وجودی اجتماعی تشکیل شده که ترکیب روحها در آن محقق شده» و در نگرش تشکیک وجودی: «انسانها در وجودی فراتر از افراد به وجودهای اجتماعی پیوند میخورنده» به تعبیر آیتالله #مصباح_یزدی، به عبارتهای شعری بیشتر شبیه است تا علوم عقلی.
🔸بهنظر میرسد که آنچه وجود دارد، تمدن است و #جامعه، به خودی خود وجودی مستقل ندارد. جامعه متشکل از افرادی است که با انگیزه خاص و هدفی مشخص گرد هم آمدهاند و به #همیاری و #تعاون در زندگی مشغول میباشند. هرچند وجود یک تمدن، لزوماً در درون جامعه و روابط اجتماعی رخ میدهد، اما هر جامعهای منجر به تمدنزایی نخواهد شد.
🔸بنابراین، اتفاق جدیدی در عرصه اجتماعی رخ میدهد و سیاستگذاری مشخصی از سوی #دولت_سیاسی انجام میشود تا جامعه به مرحله #تمدنزایی برسد. هنگامی که فرهنگ یک جامعه به غنا و تعالی رسید و پشتوانه بزرگی از مقبولیت اجتماعی را به همراه داشت، سیاستگذاران جامعه را به سوی عینی کردن مؤلفههای فرهنگی و تبلور اندیشههای در واقعیت زندگی اجتماعی میکشاند و نظام جدیدی از روابط سیاسی و اقتصادی را در صورت و قالبی هماهنگ با آرمانهای فرهنگی آن جامعه ایجاد میکنند. بنابراین، وجود جامعه با وجود تمدن میتواند متفاوت باشد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 113 و 114.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_اول) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸نحوه وجود تمدن به نظر میرسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_دوم)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات مادی و عینی شده و ملموس است. سطح انشائی تمدن، همان بخشی است که با اعتبارات بشر و به خصوص اراده حاکمان سیاسی شکل میگیرد و نظامهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دیگر نظامهای اجتماعی را طراحی میکند و سطح مادی تمدن، همان ظهورات فرهنگ در عینیت و مادیت است که همراه با خلاقیت هنری و ابداعات نوع انسان، شکل مادی به خود میگیرد مثل پوشش، معماری، شهرسازی، نقاشی، موسیقی، تکنولوژی و....
🔸در اینجا، بحث با عنایت به سطح انشائی تمدن ادامه پیدا میکند و پس از آن، به ابعاد مادی و عینی تمدن نیز اشاره خواهد شد. علامه طباطبایی در مقاله ششم از مجموعه مقالات «اصول فلسفه و روش رئالیسم» که شهید مطهری هم شرح خوبی برآن زدهاند، باب بحثی با عنوان «اعتباریات» را باز میکند. ایشان براین باور است که آدمیان برای جریان بهتر زندگی اجتماعی خود، اعتباراتی را وضع میکنند تا بتوانند زندگی خویش را سامان ببخشند. اعتباراتی که انسان برای جریان عادی زندگی خویش [وضع] میکند، در واقع سرایتدادن حد چیزی به چیز دیگری است. برای نمونه، اعتبارکردن ملکیّت، زوجیّت، حق تصرّف، اجاره، حق حضانت، ولایت و...، همگی، از اعتباریاتی است که به تعبیر علامه، حد چیزی را در ظرف عمل به چیز دیگری سرایت میدهند. یعنی یک شیء را که مصداق یک مفهوم نیست، در عمل مصداق آن قرار میدهند تا از این طریق نتایج عملی خاصی به دست آید.
🔸این عمل ذهنی که «اعتبار» نام دارد، مربوط به ظرف عمل و واقعیت است و آثار عینی به دنبال خواهد داشت؛ نه اینکه وجودی ذهنی باقی بماند. البته باید بگویم که این به معنای جداشدن اعتباریات از واقعیت نیست. علامه طباطبایی تأکید می کند که هر یک از این معانی وهمیّه، بر حقیقتی استوار است؛ یعنی هرحد وهمی را که به مصداقی میدهیم، مصداق دیگرواقعی نیز وجود دارد که از آن جا گرفته شده است. بنابراین، هرچند ظاهر کلام علامه طباطبایی، منجر به نسبیت اخلاق و فقه میشود، اما باید دانست که اوصاف «قضیه» که متصف به صدق و کذب است و اعتبار نیز در آن جا رخ می دهد، از اوصاف موجود در «متکلم» متفاوت است. اتصال اعتباریات به حقایق و مصالح تکوینی، مانع از پوچ بودن اعتبارات و غیرواقعی شدن آنها میشود. بنابراین در این جا اعتباری در مقابل ماهیّت نیست که معنایی پوچ داشته باشد، بلکه به معنای وجودهای تجویزی است که در قالب قوانین و قواعد ریخته میشود. این اعتبارات، هنگامی که به صورت نظامهای اقتصادی، نظام حقوقی و قضایی، نظام سیاسی و... تنظيم شوند، باز حقیقتی انشایی دارند و در ظرف زندگی اجتماعی، برای جریان گرفتن امور زندگی وضع شدهاند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 114 و 115.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات مادی و عینی شده و ملموس است. سطح انشائی تمدن، همان بخشی است که با اعتبارات بشر و به خصوص اراده حاکمان سیاسی شکل میگیرد و نظامهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دیگر نظامهای اجتماعی را طراحی میکند و سطح مادی تمدن، همان ظهورات فرهنگ در عینیت و مادیت است که همراه با خلاقیت هنری و ابداعات نوع انسان، شکل مادی به خود میگیرد مثل پوشش، معماری، شهرسازی، نقاشی، موسیقی، تکنولوژی و....
🔸در اینجا، بحث با عنایت به سطح انشائی تمدن ادامه پیدا میکند و پس از آن، به ابعاد مادی و عینی تمدن نیز اشاره خواهد شد. علامه طباطبایی در مقاله ششم از مجموعه مقالات «اصول فلسفه و روش رئالیسم» که شهید مطهری هم شرح خوبی برآن زدهاند، باب بحثی با عنوان «اعتباریات» را باز میکند. ایشان براین باور است که آدمیان برای جریان بهتر زندگی اجتماعی خود، اعتباراتی را وضع میکنند تا بتوانند زندگی خویش را سامان ببخشند. اعتباراتی که انسان برای جریان عادی زندگی خویش [وضع] میکند، در واقع سرایتدادن حد چیزی به چیز دیگری است. برای نمونه، اعتبارکردن ملکیّت، زوجیّت، حق تصرّف، اجاره، حق حضانت، ولایت و...، همگی، از اعتباریاتی است که به تعبیر علامه، حد چیزی را در ظرف عمل به چیز دیگری سرایت میدهند. یعنی یک شیء را که مصداق یک مفهوم نیست، در عمل مصداق آن قرار میدهند تا از این طریق نتایج عملی خاصی به دست آید.
🔸این عمل ذهنی که «اعتبار» نام دارد، مربوط به ظرف عمل و واقعیت است و آثار عینی به دنبال خواهد داشت؛ نه اینکه وجودی ذهنی باقی بماند. البته باید بگویم که این به معنای جداشدن اعتباریات از واقعیت نیست. علامه طباطبایی تأکید می کند که هر یک از این معانی وهمیّه، بر حقیقتی استوار است؛ یعنی هرحد وهمی را که به مصداقی میدهیم، مصداق دیگرواقعی نیز وجود دارد که از آن جا گرفته شده است. بنابراین، هرچند ظاهر کلام علامه طباطبایی، منجر به نسبیت اخلاق و فقه میشود، اما باید دانست که اوصاف «قضیه» که متصف به صدق و کذب است و اعتبار نیز در آن جا رخ می دهد، از اوصاف موجود در «متکلم» متفاوت است. اتصال اعتباریات به حقایق و مصالح تکوینی، مانع از پوچ بودن اعتبارات و غیرواقعی شدن آنها میشود. بنابراین در این جا اعتباری در مقابل ماهیّت نیست که معنایی پوچ داشته باشد، بلکه به معنای وجودهای تجویزی است که در قالب قوانین و قواعد ریخته میشود. این اعتبارات، هنگامی که به صورت نظامهای اقتصادی، نظام حقوقی و قضایی، نظام سیاسی و... تنظيم شوند، باز حقیقتی انشایی دارند و در ظرف زندگی اجتماعی، برای جریان گرفتن امور زندگی وضع شدهاند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 114 و 115.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_دوم) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_سوم)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(106)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آثار عملی و تحمیلگری تمدنها، ناشی از همین وجودهای اعتباری است. اینکه تمدنها برانسان تحمیل میشوند و او را مطابق قواعد خویش محدود میکنند، مربوط به اعتباریاتی است که در سطح انشائی تمدن وضع شدهاند و حال بر خود انسانها تحمیل گشته و حتی واضع خویش را نیز محدود میکند. نتیجه آنکه سطح مهمی از تمدن «وجود انشائی» دارد. بایدهایی که در قالب قوانین و بایستههای رفتاری در جامعه جریان دارد، همگی نشان از پیکره وجود انشائی تمدن است. قوانین مدنی، قوانین جزایی، قوانین اقتصادی و تجاری، قانون اساسی و حقوق عمومی، قانون شهرسازی و معماری، قوانین بینالمللی، قوانین خرد و کلان مجموعههای دولتی و غیردولتی و...، همگی پیکره بههم پیوسته وجود انشائی تمدن را تشکیل داده اند.
🔸هنگامی که این اعتبارات، صورتی نظام واره و شبکهای پیدا میکند و از سوی یک سیاستمدار و یا قانونگذار طراحی شود، وجودهای انشائی بشربه قالبی تمدنی ریخته میشود. نتیجه آنکه سطح انشائی تمدن، ساختنی و وضع کردنی است و حاکم، متناسب با اهداف اجتماعی و وضعیت فرهنگی، قوانینی را برای شئون مختلف زندگی انسانی انشاء میکند، اما در جانب دیگر که پذیرش اجتماعی و مقبولیت عمومی نسبت به این سطوح انشائی است، خارج از کنترل حاکمان و بسته به اقبال و ادبار جامعه دارد. به میزانی که یک جامعه، نظامهای اجتماعی طراحی شده توسط حاکم سیاسی را پذیرا باشند، در عینی کردن و مادی کردن این آموزهها اشتیاق و شعف بیشتری از خود نشان داده و صورت مادی و عینی زندگی مردمان نیز متحول خواهد شد. اما در صورتی که فرهنگ اجتماعی و پذیرش جامعه نسبت به نظامهای اجتماعی طراحی شده ، هماهنگ نباشد، سطح مادیت و عینیت جامعه از ظهورات تمدنی تھی گردیده و تمدنهای رقیب خلأ آن را پر میکنند. اینجاست که آشوب فرهنگی جامعه را فرا میگیرد. جامعهای که نظامهای اجتماعی آن بر حسب فرهنگی طراحی شود و ابعاد عینی و رفتاری مردم بر سلوک دیگری گرایش داشته باشد، ظهورات مادی و تمدنی، دچار آشوب و بههم ریختگی میشود.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 115 و 116.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(106)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آثار عملی و تحمیلگری تمدنها، ناشی از همین وجودهای اعتباری است. اینکه تمدنها برانسان تحمیل میشوند و او را مطابق قواعد خویش محدود میکنند، مربوط به اعتباریاتی است که در سطح انشائی تمدن وضع شدهاند و حال بر خود انسانها تحمیل گشته و حتی واضع خویش را نیز محدود میکند. نتیجه آنکه سطح مهمی از تمدن «وجود انشائی» دارد. بایدهایی که در قالب قوانین و بایستههای رفتاری در جامعه جریان دارد، همگی نشان از پیکره وجود انشائی تمدن است. قوانین مدنی، قوانین جزایی، قوانین اقتصادی و تجاری، قانون اساسی و حقوق عمومی، قانون شهرسازی و معماری، قوانین بینالمللی، قوانین خرد و کلان مجموعههای دولتی و غیردولتی و...، همگی پیکره بههم پیوسته وجود انشائی تمدن را تشکیل داده اند.
🔸هنگامی که این اعتبارات، صورتی نظام واره و شبکهای پیدا میکند و از سوی یک سیاستمدار و یا قانونگذار طراحی شود، وجودهای انشائی بشربه قالبی تمدنی ریخته میشود. نتیجه آنکه سطح انشائی تمدن، ساختنی و وضع کردنی است و حاکم، متناسب با اهداف اجتماعی و وضعیت فرهنگی، قوانینی را برای شئون مختلف زندگی انسانی انشاء میکند، اما در جانب دیگر که پذیرش اجتماعی و مقبولیت عمومی نسبت به این سطوح انشائی است، خارج از کنترل حاکمان و بسته به اقبال و ادبار جامعه دارد. به میزانی که یک جامعه، نظامهای اجتماعی طراحی شده توسط حاکم سیاسی را پذیرا باشند، در عینی کردن و مادی کردن این آموزهها اشتیاق و شعف بیشتری از خود نشان داده و صورت مادی و عینی زندگی مردمان نیز متحول خواهد شد. اما در صورتی که فرهنگ اجتماعی و پذیرش جامعه نسبت به نظامهای اجتماعی طراحی شده ، هماهنگ نباشد، سطح مادیت و عینیت جامعه از ظهورات تمدنی تھی گردیده و تمدنهای رقیب خلأ آن را پر میکنند. اینجاست که آشوب فرهنگی جامعه را فرا میگیرد. جامعهای که نظامهای اجتماعی آن بر حسب فرهنگی طراحی شود و ابعاد عینی و رفتاری مردم بر سلوک دیگری گرایش داشته باشد، ظهورات مادی و تمدنی، دچار آشوب و بههم ریختگی میشود.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 115 و 116.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_سوم) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(106) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸آثار عملی و تحمیلگری تمدنها، ناشی از همین وجودهای اعتباری است. اینکه تمدنها…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_آخر)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(107)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آنچه در جامعه، به کمک مشارکت مردمی، همراه با خلاقیتهای هنری و تنوع سلایق انسانی و حضور مؤلفههای زیباییشناختی هر فرهنگ تبلور مادی پیدا میکند، «ظهورات مادی تمدن» نام دارد. این ظهورات مادی، در سطحی بالاتر، یعنی در لایههای فرهنگی و باورهای قلبی آدمیان، دارای پیوستگی، انسجام و وحدت است. با این همه، آنچه بر آدمیان تحمیل میشود و مشخصاً پیوستگی عینی ظهورات تمدنی را موجب میگردد، نظام انشائات است. نظام انشائات، همان باورهای قوم است که به قالب قوانین ریخته شده تا فرهنگ را تجلی عینی ببخشد. بنابراین، ضامن این پیوستگی عینی، نظام بایدها و نبایدهاست. هیچ وقت به معماری خانهها تمدن گفته نمیشود. به شیوه پوشش، وسایل و ابزار مورد استفاده در زندگی هم تمدن نام ندارند. اینها بخشی از تمدن قلمداد شده و با عنوان ظهورات تمدنی شناخته میشوند.
🔸تمدن مجموعهای شامل قوانین و تبلورات مادی فرهنگ و روابط انسانی است. وحدتی که در شبکه نظام فرهنگی و تمدنی احساس میشود، وابسته به همین بخش انشائی تمدن است که هم واقعی شده، یعنی از حوزه فرهنگ و باورهای نرم و غیرمادی خارج گردیده است و هم نظام روابط شبکهای تمدن را حفظ میکند که زمینهساز ابداعات و خلاقیّتهای بشری خواهد شد. همینجاست که معنای وقف و حرکتهای مردمی در زایش تمدنها مشخص میشود. موقوفات، خلاقیتهای هنری، حرکتهای مردمی مانند انقلابها، اعتراضها، جهتگیریهای جمعی، شعارهای عمومی و حتی نوع پوشش و خوراکی که مردم انتخاب میکنند، شکل و صورت تمدن را مشخص میکند.
🔸اگربخش مهمی از تمدنها، وجود انشایی و اعتباری است و ناشی از بایدها و نبایدها و طراحی نظامهای اجتماعی است، در تمدن اسلامی، این شأن بر عهدۀ فقه و اخلاق است. علم فقه است که وظیفۀ طراحی بایدهای عملی آدمیان و چگونگی تعامل ایشان در سطوح مختلف اجتماعی را دارد. طراحی نظامهای اجتماعی برعهده علم فقه است و فقیهان، شأن طراحی و سازندگی همین نظامات اجتماعی را دارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 116 و 117.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(107)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸آنچه در جامعه، به کمک مشارکت مردمی، همراه با خلاقیتهای هنری و تنوع سلایق انسانی و حضور مؤلفههای زیباییشناختی هر فرهنگ تبلور مادی پیدا میکند، «ظهورات مادی تمدن» نام دارد. این ظهورات مادی، در سطحی بالاتر، یعنی در لایههای فرهنگی و باورهای قلبی آدمیان، دارای پیوستگی، انسجام و وحدت است. با این همه، آنچه بر آدمیان تحمیل میشود و مشخصاً پیوستگی عینی ظهورات تمدنی را موجب میگردد، نظام انشائات است. نظام انشائات، همان باورهای قوم است که به قالب قوانین ریخته شده تا فرهنگ را تجلی عینی ببخشد. بنابراین، ضامن این پیوستگی عینی، نظام بایدها و نبایدهاست. هیچ وقت به معماری خانهها تمدن گفته نمیشود. به شیوه پوشش، وسایل و ابزار مورد استفاده در زندگی هم تمدن نام ندارند. اینها بخشی از تمدن قلمداد شده و با عنوان ظهورات تمدنی شناخته میشوند.
🔸تمدن مجموعهای شامل قوانین و تبلورات مادی فرهنگ و روابط انسانی است. وحدتی که در شبکه نظام فرهنگی و تمدنی احساس میشود، وابسته به همین بخش انشائی تمدن است که هم واقعی شده، یعنی از حوزه فرهنگ و باورهای نرم و غیرمادی خارج گردیده است و هم نظام روابط شبکهای تمدن را حفظ میکند که زمینهساز ابداعات و خلاقیّتهای بشری خواهد شد. همینجاست که معنای وقف و حرکتهای مردمی در زایش تمدنها مشخص میشود. موقوفات، خلاقیتهای هنری، حرکتهای مردمی مانند انقلابها، اعتراضها، جهتگیریهای جمعی، شعارهای عمومی و حتی نوع پوشش و خوراکی که مردم انتخاب میکنند، شکل و صورت تمدن را مشخص میکند.
🔸اگربخش مهمی از تمدنها، وجود انشایی و اعتباری است و ناشی از بایدها و نبایدها و طراحی نظامهای اجتماعی است، در تمدن اسلامی، این شأن بر عهدۀ فقه و اخلاق است. علم فقه است که وظیفۀ طراحی بایدهای عملی آدمیان و چگونگی تعامل ایشان در سطوح مختلف اجتماعی را دارد. طراحی نظامهای اجتماعی برعهده علم فقه است و فقیهان، شأن طراحی و سازندگی همین نظامات اجتماعی را دارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 116 و 117.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_آخر) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(107) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸آنچه در جامعه، به کمک مشارکت مردمی، همراه با خلاقیتهای هنری و تنوع سلایق انسانی…
💢جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (1)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (108)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
✅جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی
بحث بر سر این است که اراده انسانی چه نقشی در تأسيس تمدنها دارد؟ اساساً تمدنها زایشی هستند با ساختنی؟ برخی بر این باورند که اراده انسان در تاریخ و جامعه هضم میشود و از این روی، اساساً #تمدن_اسلامی، ساختنی نبوده و جریان زندگی عادی مردم مسلمان ، اگر به شکوفایی رسید، آن را ایجاد خواهد کرد. در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که تنها با برنامهریزی ، ریلگذاری و ایجاد الگوهای عملی و نقشه راه، میتوان به سوی تمدنی در تراز آموزههای اسلامی حرکت کرد.
🔸در این بخش، ابتدا اجمالی از نظریههایی که به نسبت اراده انسانی و #تمدنزایی سخن گفتهاند، ذکر خواهد شد و در نهایت، نظریه مختار نیز تقديم میشود. در نگرش سنتی از علم (سنت در نگاه ما متفاوت از سنت در تفکر غربی است) که در اروپا با عنوان نگرشهای پوزیتیویستی شهرت دارد، گونهای نسبت اراده آدمی و #تمدنسازی بررسی شده که در سنتهای فکری بعد، مورد نقد و بررسی و انکار واقع شد.
🔸۱) #رویکرد_مبناگرایانه
در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی بر پایه اصول ثابت و همیشگی استوار است و از سوی دیگر، دانشمندان با مراجعه به واقعیتهای جهان هستی، به کشف و استنباط قوانین ثابت و همهجایی و همگانی میپردازند. در این دیدگاه، علوم عقلی بر پایه مبانی مشخصی استوار میشود و علوم تجربی، به کشف حقایق ثابتی در جهان هستی میپردازد. بنابراین نه تنها اصول و مبانی علم، ثابت و متعین و مشخص است، حتی دستاوردهای علمی هم حکایت از واقعیت جهان هستی داشته و از این روی، از ثبات و پایداری برخوردارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 118.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (108)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
✅جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی
بحث بر سر این است که اراده انسانی چه نقشی در تأسيس تمدنها دارد؟ اساساً تمدنها زایشی هستند با ساختنی؟ برخی بر این باورند که اراده انسان در تاریخ و جامعه هضم میشود و از این روی، اساساً #تمدن_اسلامی، ساختنی نبوده و جریان زندگی عادی مردم مسلمان ، اگر به شکوفایی رسید، آن را ایجاد خواهد کرد. در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که تنها با برنامهریزی ، ریلگذاری و ایجاد الگوهای عملی و نقشه راه، میتوان به سوی تمدنی در تراز آموزههای اسلامی حرکت کرد.
🔸در این بخش، ابتدا اجمالی از نظریههایی که به نسبت اراده انسانی و #تمدنزایی سخن گفتهاند، ذکر خواهد شد و در نهایت، نظریه مختار نیز تقديم میشود. در نگرش سنتی از علم (سنت در نگاه ما متفاوت از سنت در تفکر غربی است) که در اروپا با عنوان نگرشهای پوزیتیویستی شهرت دارد، گونهای نسبت اراده آدمی و #تمدنسازی بررسی شده که در سنتهای فکری بعد، مورد نقد و بررسی و انکار واقع شد.
🔸۱) #رویکرد_مبناگرایانه
در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی بر پایه اصول ثابت و همیشگی استوار است و از سوی دیگر، دانشمندان با مراجعه به واقعیتهای جهان هستی، به کشف و استنباط قوانین ثابت و همهجایی و همگانی میپردازند. در این دیدگاه، علوم عقلی بر پایه مبانی مشخصی استوار میشود و علوم تجربی، به کشف حقایق ثابتی در جهان هستی میپردازد. بنابراین نه تنها اصول و مبانی علم، ثابت و متعین و مشخص است، حتی دستاوردهای علمی هم حکایت از واقعیت جهان هستی داشته و از این روی، از ثبات و پایداری برخوردارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 118.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (1) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (108) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری ✅جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی بحث بر سر این است که اراده انسانی چه نقشی در تأسيس تمدنها…
💢جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (2)
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (109)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔻۱) #رویکرد_مبناگرایانه
در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی بر پایه اصول ثابت و همیشگی استوار است و از سوی دیگر، دانشمندان با مراجعه به واقعیت های جهان هستی، به کشف و استنباط قوانین ثابت و همه جایی و همگانی می پردازند. در این دیدگاه، علوم عقلی بر پایه مبانی مشخصی استوار می شود و علوم تجربی، به کشف حقایق ثابتی در جهان هستی می پردازد. بنابراین نه تنها اصول و مبانی علم، ثابت و متعین و مشخص است، حتی دستاوردهای علمی هم حکایت از واقعیت جهان هستی داشته و از این روی، از ثبات و پایداری برخوردارند.
🔸این دیدگاه ریشه در تفکر یونانی و اندیشههای فلسفی یونان داشته و انواع مختلفی از فلسفههای قرون وسطایی، فلسفه عقل گرایانه، پوزیتیویسم و دیگر اندیشههای وابسته به تفکر مبناگروی را زاییده است. در فکر فلسفی جهان اسلام نیز پس از ورود اندیشههای یونانی، مبناگروی نفوذ کرده و در تأملات فلسفی جهان اسلام رسمیت یافت. در مبتذلترین نوع مبناگروی که در دوره روشنگری و ظهور پوزیتیویسم رخ داد، علم و دانش معتبر، تنها به عنوان علم تجربه و معرفتهای مشاهدتی معرفی گشت. آن چه در میان مبناگرایان در هر کدام از گرایشهای عقلی، دینی و فلسفی شهرت دارد، تک نسخهای بودن علوم و انباشتی شدن علم در طول تاریخ است؛ یعنی انسان در گذشته زندگی خویش، موجودی شبیه به حیوان بود و از علم و دانش بهرهای نداشت. به تدریج در گذر تاریخ و انباشت تجارب بشری، علوم و فن آوریها توسعه یافتند و ابزارهای بیشتری برای زندگی بهینه ساخته شد. در این نگاه، انسانها با گذر زمان، بر علم پیشنیان میافزایند و عمل، در ادامه تاریخ با رشد و تکامل تدریجی، به اوج خود میرسد. هدفگذاری علم، کشف قوانین عام طبیعت ، پیشبینی و کنترل جامعه و طبیعت است تا از این مسیر، از سویی طبیعت و تحولات آن در کنترل اراده انسانی قرار گیرد و آدمی متناسب با نیاز، میل و گرایشی که دارد، آن را تغییر دهد و از سوی دیگر، قوانینی را کشف کرده تا به وسیله آن، به ابزارسازی و تولید ماشینهای رفاهی و نظامی بپردازد و تسلط بیشتری برانسانهای دیگر و نظام طبیعت پیدا کند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 118 و 119.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (109)
🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔻۱) #رویکرد_مبناگرایانه
در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی بر پایه اصول ثابت و همیشگی استوار است و از سوی دیگر، دانشمندان با مراجعه به واقعیت های جهان هستی، به کشف و استنباط قوانین ثابت و همه جایی و همگانی می پردازند. در این دیدگاه، علوم عقلی بر پایه مبانی مشخصی استوار می شود و علوم تجربی، به کشف حقایق ثابتی در جهان هستی می پردازد. بنابراین نه تنها اصول و مبانی علم، ثابت و متعین و مشخص است، حتی دستاوردهای علمی هم حکایت از واقعیت جهان هستی داشته و از این روی، از ثبات و پایداری برخوردارند.
🔸این دیدگاه ریشه در تفکر یونانی و اندیشههای فلسفی یونان داشته و انواع مختلفی از فلسفههای قرون وسطایی، فلسفه عقل گرایانه، پوزیتیویسم و دیگر اندیشههای وابسته به تفکر مبناگروی را زاییده است. در فکر فلسفی جهان اسلام نیز پس از ورود اندیشههای یونانی، مبناگروی نفوذ کرده و در تأملات فلسفی جهان اسلام رسمیت یافت. در مبتذلترین نوع مبناگروی که در دوره روشنگری و ظهور پوزیتیویسم رخ داد، علم و دانش معتبر، تنها به عنوان علم تجربه و معرفتهای مشاهدتی معرفی گشت. آن چه در میان مبناگرایان در هر کدام از گرایشهای عقلی، دینی و فلسفی شهرت دارد، تک نسخهای بودن علوم و انباشتی شدن علم در طول تاریخ است؛ یعنی انسان در گذشته زندگی خویش، موجودی شبیه به حیوان بود و از علم و دانش بهرهای نداشت. به تدریج در گذر تاریخ و انباشت تجارب بشری، علوم و فن آوریها توسعه یافتند و ابزارهای بیشتری برای زندگی بهینه ساخته شد. در این نگاه، انسانها با گذر زمان، بر علم پیشنیان میافزایند و عمل، در ادامه تاریخ با رشد و تکامل تدریجی، به اوج خود میرسد. هدفگذاری علم، کشف قوانین عام طبیعت ، پیشبینی و کنترل جامعه و طبیعت است تا از این مسیر، از سویی طبیعت و تحولات آن در کنترل اراده انسانی قرار گیرد و آدمی متناسب با نیاز، میل و گرایشی که دارد، آن را تغییر دهد و از سوی دیگر، قوانینی را کشف کرده تا به وسیله آن، به ابزارسازی و تولید ماشینهای رفاهی و نظامی بپردازد و تسلط بیشتری برانسانهای دیگر و نظام طبیعت پیدا کند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 118 و 119.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (2) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (109) 🔻فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔻۱) #رویکرد_مبناگرایانه در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (110)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (3)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸در اوایل قرن نوزدهم، دانشمندان علوم اجتماعی هم چون #کنت که پدر جامعهشناسی شناخته شده است، یا #دورکیم و #اسپنسر که بزرگان کلاسیک جامعهشناسی محسوب میشوند، به دنبال کشف قوانین جامعه رفتند و به تعبیر کنت، فیزیک اجتماعی تأسیس شد. فیزیک اجتماعی همان جامعهشناسی است که قرار است همچون دیگر علوم تجربی، قوانین جامعه را کشف کند تا قدرت کنترل، پیشبینی و هدایت اجتماعی پیدا کنند. بنابراین به زعم اینان، همانطورکه طبیعت دارای قانون است، اجتماع هم دارای قانونهایی ثابت است که از راه تجربی و مطالعات آماری قابل کشف و کنترل است. دانشمند با قوانین مذکور، ۱. آینده را پیش بینی میکند، ۲. طبیعت و جامعه را کنترل و مهار میکند و ۳. جامعه را مطابق اهداف خودش میسازد.
🔸در این دیدگاه #تمدنسازی نیز در همان جهت کشف قوانین طبیعت و جامعه و انباشت علم و تغییر در طبیعت و کنترل اجتماعی معنا میشود. در این نگرش، انسان با ارادهای که در طول تاریخ، برای کشف حقایق و علم ورزی به خرج میداده، مسیری را میپیماید که روزبهروز بر علم و دانش او افزوده میشود، تا جایی که بردیگر کرات و آسمان و زمین تسلط یافته و یک تمدنی متکی بر علوم پایدار عقلی و تجربی تأسیس میکند. بنابراین، جوامع انسانی، در اختیار #جامعهشناسان و #جامعهپردازان است.
🔸 افراد و آحاد انسانی، تحت کنترل مدیریت وهدایت دانشمند علوم اجتماعی قرار میگیرند. این نگاه تقریبا تا ۱۹۶۰ میلادی در اروپا و مجامع علمی غرب مسلط بود و تمدن امروزین غرب، محصول چنین نگرشی است. با ظهور جریانهای قارهای و جریانهای مارکسیستی که در مکتب فرانکفورت به وحدت میرسند، دیدگاه مکتب وین و جریان #پوزیتویسم و رویکردهای مبناگرایانه، بیشازپیش در مجامع علمی غرب، تضعیف شد و از مرجعیت فکری و علمی افتاد. حتی نقدهایی که خود پوزیتیویستها مثل پوپر نسبت به #اثباتگرایی وارد آوردند، لطمههای اساسی بر پیکره مبناگروی بود، چراکه تفکر عقلی از پیش به حاشیه رانده شده بود و علوم تجربی آخرین سنگر مبناگرایی قلمداد میشد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 119 و 120.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (3)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸در اوایل قرن نوزدهم، دانشمندان علوم اجتماعی هم چون #کنت که پدر جامعهشناسی شناخته شده است، یا #دورکیم و #اسپنسر که بزرگان کلاسیک جامعهشناسی محسوب میشوند، به دنبال کشف قوانین جامعه رفتند و به تعبیر کنت، فیزیک اجتماعی تأسیس شد. فیزیک اجتماعی همان جامعهشناسی است که قرار است همچون دیگر علوم تجربی، قوانین جامعه را کشف کند تا قدرت کنترل، پیشبینی و هدایت اجتماعی پیدا کنند. بنابراین به زعم اینان، همانطورکه طبیعت دارای قانون است، اجتماع هم دارای قانونهایی ثابت است که از راه تجربی و مطالعات آماری قابل کشف و کنترل است. دانشمند با قوانین مذکور، ۱. آینده را پیش بینی میکند، ۲. طبیعت و جامعه را کنترل و مهار میکند و ۳. جامعه را مطابق اهداف خودش میسازد.
🔸در این دیدگاه #تمدنسازی نیز در همان جهت کشف قوانین طبیعت و جامعه و انباشت علم و تغییر در طبیعت و کنترل اجتماعی معنا میشود. در این نگرش، انسان با ارادهای که در طول تاریخ، برای کشف حقایق و علم ورزی به خرج میداده، مسیری را میپیماید که روزبهروز بر علم و دانش او افزوده میشود، تا جایی که بردیگر کرات و آسمان و زمین تسلط یافته و یک تمدنی متکی بر علوم پایدار عقلی و تجربی تأسیس میکند. بنابراین، جوامع انسانی، در اختیار #جامعهشناسان و #جامعهپردازان است.
🔸 افراد و آحاد انسانی، تحت کنترل مدیریت وهدایت دانشمند علوم اجتماعی قرار میگیرند. این نگاه تقریبا تا ۱۹۶۰ میلادی در اروپا و مجامع علمی غرب مسلط بود و تمدن امروزین غرب، محصول چنین نگرشی است. با ظهور جریانهای قارهای و جریانهای مارکسیستی که در مکتب فرانکفورت به وحدت میرسند، دیدگاه مکتب وین و جریان #پوزیتویسم و رویکردهای مبناگرایانه، بیشازپیش در مجامع علمی غرب، تضعیف شد و از مرجعیت فکری و علمی افتاد. حتی نقدهایی که خود پوزیتیویستها مثل پوپر نسبت به #اثباتگرایی وارد آوردند، لطمههای اساسی بر پیکره مبناگروی بود، چراکه تفکر عقلی از پیش به حاشیه رانده شده بود و علوم تجربی آخرین سنگر مبناگرایی قلمداد میشد.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 119 و 120.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (110) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (3) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸در اوایل قرن نوزدهم، دانشمندان علوم اجتماعی هم چون #کنت که پدر جامعهشناسی شناخته شده است، یا…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (111)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (4)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تمدن مدرن که به جهت رشد علوم تجربی و توسعه فن آوریها، به سرعت جهانی شد و مقبولیت عامی در شرق و غرب یافت، نه تنها به علوم وحیانی در دوران رنسانس پشت نمود که حتی معرفت عقلی را نیز نامعتبر و نامفهوم قلمداد کرد و علم تجربی را تنها معرفت معتبر نامید. یکهتازی پوزیتیویسم در دوران مدرن و وجود زمینههای مبناگروی در تفکر فلسفی شرق، تفکرات مبناگرایانه را در #جهان_اسلام رسمیت بخشید و مخالفتی را نیز در جریانهای دینی برنیانگیخت. معتبر شدن مبناگرایی در شرق و به خصوص در میان مجامع دانشگاهی، باعث شد تا تلقی خاصی از #تمدن_غربی در میان برخی مسلمين و به خصوص روشنفکران بهوجود آید. با نگرش مذکور که معتقد است دانشمندان، متکی بر مبانی ثابت و مشخصی تولید علم کرده و با انگیزه کشف قوانین طبیعت و حقایق، نسخه واحدی از معرفت را به بشریت تقدیم میکنند، غرب جهانی پیشرفته است که تنها در ابعاد اخلاقی و اندیشههای کلامی و الهی دچار مشکل شده است. در این منظر، غرب به دلیل رشد علمی و گستردگی فنآوریهایش، یک پدیده فرهنگی - علمی و یک واحد عینی به همپیوسته نیست، بلکه #جهان_غرب، یک اتفاق سیاسی است که #انقلاب_اسلامی، در برابر رویکرد سیاسی و حقوقی آن، اعتراض دارد.
🔸سطح تحلیل اینگونه از مسلمانان، تقابل #جمهوری_اسلامی وغرب را به یک جنگ سیاسی و نظامی تقلیل میدهد و ساختارهای رسمی و علوم و دستاوردهای غربی را به مثابه علومی همهجایی وهمهگیر که از مسلمین به غرب انتقال یافته، تلقی میکند. بنابراین، مشکلی که در جهان غرب، از دیدگاه این دسته از مسلمانان وجود دارد، مشکل اخلاقی و حقوقی است. این دسته که میتوان آنها را با عنوان «مسلمانان تجددمآب» شناخت، ریشه تقابل انقلاب اسلامی و غرب را تمدنی ندانسته و تنها به روحیه استکباری غرب در حوزه سیاست تمرکز کردهاند. مشکلات اخلاقی و مشکلات سیاسی مثل #استکبار، #امپریالیسم و #زیادهخواهی دولتهای غربی، باعث انحراف آنهاست واما علوم و دستاوردهای ایشان، مورد تقدیر و تشکرو تعظیم است. این نگرش معتقد است ریشههای علمی که امروزه در جهان غرب دیده میشود، ابتدا در دست مسلمین بود و در یک تنبلی و کاهلی، از دست مسلمین خارج شد و به دست اغیار افتاد! برای نمونه مهندس بازرگان میگوید: بشر همان راهی را ناخودآگاه رفت که انبیاء میخواستند با هدایت جامعه بروند!
🔸به نظر میرسد که با قبول چنین دیدگاهی، رضاخان هم جهت خوبی برای توسعه ایران گرفته بود. فقط تنها اشکال او خشونت علیه دین و مقابله با روحانیت بود. در نگرش مذکور، میتوان رضاخان را به خاطر توسعه ادارات دولتی و بخشهای منظم آموزشی و مدیریتی، هم چنین به خاطر تأسیس گسترده مدارس جدید، تحول در معماری و شهرسازی، تحول در نوع پوشش و حتی حمام ها و.... تمجید کرد؟
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 120 و 121.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (4)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تمدن مدرن که به جهت رشد علوم تجربی و توسعه فن آوریها، به سرعت جهانی شد و مقبولیت عامی در شرق و غرب یافت، نه تنها به علوم وحیانی در دوران رنسانس پشت نمود که حتی معرفت عقلی را نیز نامعتبر و نامفهوم قلمداد کرد و علم تجربی را تنها معرفت معتبر نامید. یکهتازی پوزیتیویسم در دوران مدرن و وجود زمینههای مبناگروی در تفکر فلسفی شرق، تفکرات مبناگرایانه را در #جهان_اسلام رسمیت بخشید و مخالفتی را نیز در جریانهای دینی برنیانگیخت. معتبر شدن مبناگرایی در شرق و به خصوص در میان مجامع دانشگاهی، باعث شد تا تلقی خاصی از #تمدن_غربی در میان برخی مسلمين و به خصوص روشنفکران بهوجود آید. با نگرش مذکور که معتقد است دانشمندان، متکی بر مبانی ثابت و مشخصی تولید علم کرده و با انگیزه کشف قوانین طبیعت و حقایق، نسخه واحدی از معرفت را به بشریت تقدیم میکنند، غرب جهانی پیشرفته است که تنها در ابعاد اخلاقی و اندیشههای کلامی و الهی دچار مشکل شده است. در این منظر، غرب به دلیل رشد علمی و گستردگی فنآوریهایش، یک پدیده فرهنگی - علمی و یک واحد عینی به همپیوسته نیست، بلکه #جهان_غرب، یک اتفاق سیاسی است که #انقلاب_اسلامی، در برابر رویکرد سیاسی و حقوقی آن، اعتراض دارد.
🔸سطح تحلیل اینگونه از مسلمانان، تقابل #جمهوری_اسلامی وغرب را به یک جنگ سیاسی و نظامی تقلیل میدهد و ساختارهای رسمی و علوم و دستاوردهای غربی را به مثابه علومی همهجایی وهمهگیر که از مسلمین به غرب انتقال یافته، تلقی میکند. بنابراین، مشکلی که در جهان غرب، از دیدگاه این دسته از مسلمانان وجود دارد، مشکل اخلاقی و حقوقی است. این دسته که میتوان آنها را با عنوان «مسلمانان تجددمآب» شناخت، ریشه تقابل انقلاب اسلامی و غرب را تمدنی ندانسته و تنها به روحیه استکباری غرب در حوزه سیاست تمرکز کردهاند. مشکلات اخلاقی و مشکلات سیاسی مثل #استکبار، #امپریالیسم و #زیادهخواهی دولتهای غربی، باعث انحراف آنهاست واما علوم و دستاوردهای ایشان، مورد تقدیر و تشکرو تعظیم است. این نگرش معتقد است ریشههای علمی که امروزه در جهان غرب دیده میشود، ابتدا در دست مسلمین بود و در یک تنبلی و کاهلی، از دست مسلمین خارج شد و به دست اغیار افتاد! برای نمونه مهندس بازرگان میگوید: بشر همان راهی را ناخودآگاه رفت که انبیاء میخواستند با هدایت جامعه بروند!
🔸به نظر میرسد که با قبول چنین دیدگاهی، رضاخان هم جهت خوبی برای توسعه ایران گرفته بود. فقط تنها اشکال او خشونت علیه دین و مقابله با روحانیت بود. در نگرش مذکور، میتوان رضاخان را به خاطر توسعه ادارات دولتی و بخشهای منظم آموزشی و مدیریتی، هم چنین به خاطر تأسیس گسترده مدارس جدید، تحول در معماری و شهرسازی، تحول در نوع پوشش و حتی حمام ها و.... تمجید کرد؟
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 120 و 121.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (111) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (4) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸تمدن مدرن که به جهت رشد علوم تجربی و توسعه فن آوریها، به سرعت جهانی شد و مقبولیت عامی در شرق…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (112)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (5)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸۲- ۲) مارکسیسم
نگرش دوم نگرش جریانهای مارکسیستی است که از مارکس و انگلس شروع شد. #فروید، #مارکوزه ، #آدورنو، #هابرماس و... به گونههای مختلفی این سنت فکری را ادامه دادند. در این نگرش بازهم علم انباشتی قلمداد میشود و باز هم خطی رشد میکند. این افراد میان علوم اجتماعی و طبیعی تفکیک قائل شده و علوم طبیعی را علوم دقیقه و علم اجتماعی را سرشار از ارزشگذاری و جهتگیری سیاسی و اقتصادی میدانند.
🔸در این نگرش، مساله اصلی تضاد طبقاتی و استثمار تودههای مردمی و کارگری توسط طبقه حاکم و نخبگان سیاسی و علمی است ، در واقع مارکسیستها علم را خنثی تلفی میکنند و تنها به روابط تولید و مصرف اشکال دارند. آنها بر این باورند که طبقه حاکم با تولید یک ایدئولوژی آرام کننده، جایگاه خود را تثبیت میکنند. ایدئولوژی توجیهگر فاصله طبقاتی و توجیهکننده عملکرد سیاسی و اقتصادی طبقه حاکم است. گرامشی نخبگان را توجیهگر نظام سیاسی و روابط تولید میداند، لذا ایدئولوژی و دین افیون تودهها قلمداد میشود و مانع از خودآگاهی انسانها خواهد شد #مارکس بر این باورست که وقتی خودآگاهی تودههای کارگری افزایش یافت، جامعه کارگری علیه نظام سرمایهداری قیام کرده و دولت کمونیستی برقرار میکنند. در این نگاه، اراده انسانها قبل از #انقلاب_پرولتاریایی، مقهور روابط سلطه و #نظام_سرمایهداری است.
🔸آگاهی کاذبی که توسط حاکمان ترویج میشود، آدمی را به «شیء» تبدیل کرده و مانع از شکوفایی اراده انسانی در تحقق تمدن مطلوب مارکسیستی خواهد شد. در نگرش مارکسیستی، اراده انسانی عامل اصلی ساختن تمدنهاست. لکن در جامعه سرمایهداری ، اراده و نقش تودهها و کارگران تحریف شده و در خدمت اراده طبقه حاکم و سرمایهدار قرار گرفته است. با آگاهی بخشی و بیداری طبقات محروم و برملا شدن روابط تولید، خودآگاهی اجتماعی در طبقات تحت سلطه ایجاد میشود و زمینه تحول و انقلاب فراهم میگردد. هدف نهایی این دیدگاه در مرحله #تمدنسازی ، ظهور یک دولت بدون طبقه و جامعه خالی از قشربندی برای عدالت و مساوات اجتماعی است. این نگرش آرمانی و عجیب ، امروزه حتی در غرب طرفداری ندارد و متروک واقع شده است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 121 و 122.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (5)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸۲- ۲) مارکسیسم
نگرش دوم نگرش جریانهای مارکسیستی است که از مارکس و انگلس شروع شد. #فروید، #مارکوزه ، #آدورنو، #هابرماس و... به گونههای مختلفی این سنت فکری را ادامه دادند. در این نگرش بازهم علم انباشتی قلمداد میشود و باز هم خطی رشد میکند. این افراد میان علوم اجتماعی و طبیعی تفکیک قائل شده و علوم طبیعی را علوم دقیقه و علم اجتماعی را سرشار از ارزشگذاری و جهتگیری سیاسی و اقتصادی میدانند.
🔸در این نگرش، مساله اصلی تضاد طبقاتی و استثمار تودههای مردمی و کارگری توسط طبقه حاکم و نخبگان سیاسی و علمی است ، در واقع مارکسیستها علم را خنثی تلفی میکنند و تنها به روابط تولید و مصرف اشکال دارند. آنها بر این باورند که طبقه حاکم با تولید یک ایدئولوژی آرام کننده، جایگاه خود را تثبیت میکنند. ایدئولوژی توجیهگر فاصله طبقاتی و توجیهکننده عملکرد سیاسی و اقتصادی طبقه حاکم است. گرامشی نخبگان را توجیهگر نظام سیاسی و روابط تولید میداند، لذا ایدئولوژی و دین افیون تودهها قلمداد میشود و مانع از خودآگاهی انسانها خواهد شد #مارکس بر این باورست که وقتی خودآگاهی تودههای کارگری افزایش یافت، جامعه کارگری علیه نظام سرمایهداری قیام کرده و دولت کمونیستی برقرار میکنند. در این نگاه، اراده انسانها قبل از #انقلاب_پرولتاریایی، مقهور روابط سلطه و #نظام_سرمایهداری است.
🔸آگاهی کاذبی که توسط حاکمان ترویج میشود، آدمی را به «شیء» تبدیل کرده و مانع از شکوفایی اراده انسانی در تحقق تمدن مطلوب مارکسیستی خواهد شد. در نگرش مارکسیستی، اراده انسانی عامل اصلی ساختن تمدنهاست. لکن در جامعه سرمایهداری ، اراده و نقش تودهها و کارگران تحریف شده و در خدمت اراده طبقه حاکم و سرمایهدار قرار گرفته است. با آگاهی بخشی و بیداری طبقات محروم و برملا شدن روابط تولید، خودآگاهی اجتماعی در طبقات تحت سلطه ایجاد میشود و زمینه تحول و انقلاب فراهم میگردد. هدف نهایی این دیدگاه در مرحله #تمدنسازی ، ظهور یک دولت بدون طبقه و جامعه خالی از قشربندی برای عدالت و مساوات اجتماعی است. این نگرش آرمانی و عجیب ، امروزه حتی در غرب طرفداری ندارد و متروک واقع شده است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 121 و 122.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (112) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (5) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸۲- ۲) مارکسیسم نگرش دوم نگرش جریانهای مارکسیستی است که از مارکس و انگلس شروع شد. #فروید، #مارکوزه…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (113)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (6)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸۳- ۲) رویکرد انسجام گرایانه
ساختارگرایی در سده اخیر، مقبولیت فراوانی در میان مجامع علمی جهان پیدا کرده. ساختارگرایی در مقابل مبنا گرایی، حقیقت علم را در ریشههای فرهنگی و گرایشهای مختلف انسانی بازگردانیده و مبنای ثابت و پایداری برای علوم قایل نیست. این دیدگاه که در مبانی فلسفی خود، به تفسیرگرایی در علم بازگشت دارد، بر سر سفره فلسفه پدیدارشناسانه مینشیند و در تفکر «وبر» وبعدها «مرتن»، تبدیل به یک آموزه اجتماعی میگردد. این نگرش در فلسفه علم، به رشد انباشتی علوم اشکال وارد کرده و پارادایم های علمی را مطرح میکند. دورههای رشد علمی، متناسب با مبانی و اهداف جدید علمی شکل میگیرد و از این روی، علم رشد خطی ندارد و بسته به هر فرهنگی، متفاوت میشود. علومی که در دوران ایران باستان، مصر باستان و حتی اصفهان صفویه در دست دانشمندان بود، [با توجه به این دیگاه] ذاتاً با علم کنونی متفاوت است و میراثی برای علم امروزین محسوب نمیشود. بنابراین، علم تک نسخهای نبوده و هدف تحقیق علمی هم کشف قوانین نیست. قواعد علمی، متناسب با پیش فرضها، تخیّلات واهداف دانشمند، تولید شده و جامعه و طبیعت، در برابر فهمهای متنوع، منفعل است. این دیدگاه میان علوم اجتماعی و علوم طبیعی تفاوت قایل شد و علوم طبیعی را در فرآیند معنابخشی انسان تحلیل میکند. در این نگرش، انسان به کنشهای خویش معنا میدهد و از طریق همین معانی و قواعد، زندگی خویش را ترسیم میکند. پس بیشک جامعه قانون ثابتی ندارد و وابستگی عمیقی به وضعیت فرهنگی و قراردادهای اجتماعی خواهد داشت. در [این] دیدگاه تفسیری، نه تنها علوم انسانی که علوم طبیعی هم ناشی از معنادهی و معنابخشی انسان است. در واقع انسان است که طبیعت، #جامعه و #تمدن را بر حسب التفات و توجه خویش می سازد. امری خارج از آگاهی آدمیان وجود ندارد و همه علوم در فرآیند معنابخشی انسان محقق میشود.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 122 و 123.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (6)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸۳- ۲) رویکرد انسجام گرایانه
ساختارگرایی در سده اخیر، مقبولیت فراوانی در میان مجامع علمی جهان پیدا کرده. ساختارگرایی در مقابل مبنا گرایی، حقیقت علم را در ریشههای فرهنگی و گرایشهای مختلف انسانی بازگردانیده و مبنای ثابت و پایداری برای علوم قایل نیست. این دیدگاه که در مبانی فلسفی خود، به تفسیرگرایی در علم بازگشت دارد، بر سر سفره فلسفه پدیدارشناسانه مینشیند و در تفکر «وبر» وبعدها «مرتن»، تبدیل به یک آموزه اجتماعی میگردد. این نگرش در فلسفه علم، به رشد انباشتی علوم اشکال وارد کرده و پارادایم های علمی را مطرح میکند. دورههای رشد علمی، متناسب با مبانی و اهداف جدید علمی شکل میگیرد و از این روی، علم رشد خطی ندارد و بسته به هر فرهنگی، متفاوت میشود. علومی که در دوران ایران باستان، مصر باستان و حتی اصفهان صفویه در دست دانشمندان بود، [با توجه به این دیگاه] ذاتاً با علم کنونی متفاوت است و میراثی برای علم امروزین محسوب نمیشود. بنابراین، علم تک نسخهای نبوده و هدف تحقیق علمی هم کشف قوانین نیست. قواعد علمی، متناسب با پیش فرضها، تخیّلات واهداف دانشمند، تولید شده و جامعه و طبیعت، در برابر فهمهای متنوع، منفعل است. این دیدگاه میان علوم اجتماعی و علوم طبیعی تفاوت قایل شد و علوم طبیعی را در فرآیند معنابخشی انسان تحلیل میکند. در این نگرش، انسان به کنشهای خویش معنا میدهد و از طریق همین معانی و قواعد، زندگی خویش را ترسیم میکند. پس بیشک جامعه قانون ثابتی ندارد و وابستگی عمیقی به وضعیت فرهنگی و قراردادهای اجتماعی خواهد داشت. در [این] دیدگاه تفسیری، نه تنها علوم انسانی که علوم طبیعی هم ناشی از معنادهی و معنابخشی انسان است. در واقع انسان است که طبیعت، #جامعه و #تمدن را بر حسب التفات و توجه خویش می سازد. امری خارج از آگاهی آدمیان وجود ندارد و همه علوم در فرآیند معنابخشی انسان محقق میشود.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 122 و 123.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (113) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (6) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸۳- ۲) رویکرد انسجام گرایانه ساختارگرایی در سده اخیر، مقبولیت فراوانی در میان مجامع علمی جهان…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (114)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (7)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تفسیرگرایی دوشاخه شد که یک شاخه آن، رویکردهای فردگرایانه به خود گرفت و روانشناسی را توسعه بخشید. شاخه دیگر، بر جوامع و #قواعد_فرهنگی تأکید کرد و جامعهشناسی تفسیری را ایجاد کرد. در این نگرش، ارادۀ انسانها واقعیت را میسازند و دانشمند علوم تجربی و انسانی، کاشف حقایق نیست، بلکه کاشف قواعد خودساخته انسانی است. تماس با واقعیت از منظرهای مختلفی ممکن است و دانشمند، وظیفهای جز کشف فرآیند معنابخشی انسانها به واقعیت را ندارد. بنابراین، دانشمند علوم طبیعی، با پیشفرضهای فرهنگی به سراغ طبیعت رفته و هریک، تفسیری نسبت به هستی به دست میدهند. دانشمند علوم اجتماعی وظیفه درک این معنابخشی را دارد. بنابراین، انسانها موجوداتی فرهنگیاند و به تبع آن، علم امری فرهنگی و تاریخی بوده و مبنای مستقلی ندارد. انسان لیوانی است که فرهنگ و تاریخ او را پر کرده است و ارادۀ او، در دل اراده جمعی و حرکت تاریخی محو میشود. تمدنی که در این دیدگاه ترسیم میشود، خارج از کنترل افراد و بیرون از قوانین علمی ایجاد میشود.
🔸در واقع، جامعه در حرکت غیرقابل پیش بینیاش، به شکوفایی تمدنی میرسد و ترسیم افق مورد نظر، امکانپذیر نیست. تاریخ همگان را با خود میبرد و ارادههای فردی در فرهنگ و تاریخ هضم خواهد شد. هر جامعه متناسب با بوم و فرهنگ خویش حرکت میکند و #تمدن و علمی متناسب با خویش میسازد. اما باید دقت کرد که این #تمدنها، ساختنی نیست، بلکه تمدنها در فرآیند تاریخ خود به خود ظاهر میشوند. ارادهگرایی و سوبژکتیویسم که سراسر تاریخ غربی را فراگرفته، خروج انسان از حقیقت را رقم زده است. حرف #هایدگر این است که انسان باید انکشاف امر متعالی دهد نه این که خود را سازنده و خالق بداند. این دیدگاه، لطمه سنگینی بر مبناگروی زد و جهان غربی را دچار اندیشههای #پستمدرن نمود. در تفکر پستمدرن، هیچ مبنایی برای تکیه و اعتماد وجود ندارد. انسان در برابر حرکت تاریخ، موجودی مسلوبالاراده است و هیچ امیدی به خارج شدن از تحمیلهای تاریخی نیست.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 123 و 124.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (7)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸تفسیرگرایی دوشاخه شد که یک شاخه آن، رویکردهای فردگرایانه به خود گرفت و روانشناسی را توسعه بخشید. شاخه دیگر، بر جوامع و #قواعد_فرهنگی تأکید کرد و جامعهشناسی تفسیری را ایجاد کرد. در این نگرش، ارادۀ انسانها واقعیت را میسازند و دانشمند علوم تجربی و انسانی، کاشف حقایق نیست، بلکه کاشف قواعد خودساخته انسانی است. تماس با واقعیت از منظرهای مختلفی ممکن است و دانشمند، وظیفهای جز کشف فرآیند معنابخشی انسانها به واقعیت را ندارد. بنابراین، دانشمند علوم طبیعی، با پیشفرضهای فرهنگی به سراغ طبیعت رفته و هریک، تفسیری نسبت به هستی به دست میدهند. دانشمند علوم اجتماعی وظیفه درک این معنابخشی را دارد. بنابراین، انسانها موجوداتی فرهنگیاند و به تبع آن، علم امری فرهنگی و تاریخی بوده و مبنای مستقلی ندارد. انسان لیوانی است که فرهنگ و تاریخ او را پر کرده است و ارادۀ او، در دل اراده جمعی و حرکت تاریخی محو میشود. تمدنی که در این دیدگاه ترسیم میشود، خارج از کنترل افراد و بیرون از قوانین علمی ایجاد میشود.
🔸در واقع، جامعه در حرکت غیرقابل پیش بینیاش، به شکوفایی تمدنی میرسد و ترسیم افق مورد نظر، امکانپذیر نیست. تاریخ همگان را با خود میبرد و ارادههای فردی در فرهنگ و تاریخ هضم خواهد شد. هر جامعه متناسب با بوم و فرهنگ خویش حرکت میکند و #تمدن و علمی متناسب با خویش میسازد. اما باید دقت کرد که این #تمدنها، ساختنی نیست، بلکه تمدنها در فرآیند تاریخ خود به خود ظاهر میشوند. ارادهگرایی و سوبژکتیویسم که سراسر تاریخ غربی را فراگرفته، خروج انسان از حقیقت را رقم زده است. حرف #هایدگر این است که انسان باید انکشاف امر متعالی دهد نه این که خود را سازنده و خالق بداند. این دیدگاه، لطمه سنگینی بر مبناگروی زد و جهان غربی را دچار اندیشههای #پستمدرن نمود. در تفکر پستمدرن، هیچ مبنایی برای تکیه و اعتماد وجود ندارد. انسان در برابر حرکت تاریخ، موجودی مسلوبالاراده است و هیچ امیدی به خارج شدن از تحمیلهای تاریخی نیست.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 123 و 124.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (114) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (7) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸تفسیرگرایی دوشاخه شد که یک شاخه آن، رویکردهای فردگرایانه به خود گرفت و روانشناسی را توسعه بخشید.…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (115)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (8)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸۴- ۲) جریان ارادهها در تاریخ
بیشک #جامعه و #فرهنگ مقدم بر وجود انسان است و محدودیتهایی را نسبت به اراده انسان ایجاد میکند. انسان به سختی میتواند خارج از ساختارهای رسمی آموزشی و نظام علم در جامعه، رشد علمی کند. حتی زندگی روزمره آدمی، محدود به بایستههای اجتماعی است. آیا کسی امروزه میتواند از غذای سالم[، طیّب] و طبیعی استفاده کند؟ آیا کسی امروزه میتواند برتغذیه خویش مدیریت کامل نماید؟ خير! زیرا که اساساً زنجیره تولید غذا، امروزه به دست دولتها و سازمانها افتاده و انسان در این چرخه، مجبور به اطاعتپذیری است. با این همه ما معتقد نیستیم که انسان، مانند لیوانی است که جامعه او را پر میکند. یا مانند اسفنجی که داخل آب میافتد، تمامی وجود انسان را جامعه بگیرد. #دترمینیسم_تاریخی و جبرگرایی مورد قبول نیست.
🔸در مورد وضعیت #تاریخی و #تمدنی، آیا ما مسلوبالاراده هستیم یا فقط تحت فشار ساختارها؟ بیشک در #نگرش_دینی و تجربه فردی میبینیم که انسان در زندگی مسلوبالاراده تلقی نمیشود. لذا روز قیامت هم شیطان به جهنمیان میگوید من از شما سلب اراده نکردم، من تسلطی بر شما نداشتم و فقط شما را تشویق به حرام کردم. در ادبیات قرآنی و تعالیم اسلامی، انسان موجودی است که میتواند جامعه را هدایت کند. انبیای الهی و اولیای خدا، سعی در اصلاح جامعه کردهاند و حتی وجوب امر به معروف و نهی از منکر، براساس کنترل و هدایت اجتماعی توسط آحاد مردم مشروعیت پیدا کرده است. #فلسفه_بعثت نیز در همین راستا قابل تبیین است و جریان ارادههای فردی و جمعی در ماهیّت حرکت اجتماعی مهم ارزیابی میشوند. درست است که برخی از انسانها، در جریان حرکت اجتماعی، رها و بیاراده هستند، اما برخی از انسانها، تاریخ را متحول میکنند و توان اثرگذاری در زندگی اجتماعی دارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 124 و 125.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (8)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸۴- ۲) جریان ارادهها در تاریخ
بیشک #جامعه و #فرهنگ مقدم بر وجود انسان است و محدودیتهایی را نسبت به اراده انسان ایجاد میکند. انسان به سختی میتواند خارج از ساختارهای رسمی آموزشی و نظام علم در جامعه، رشد علمی کند. حتی زندگی روزمره آدمی، محدود به بایستههای اجتماعی است. آیا کسی امروزه میتواند از غذای سالم[، طیّب] و طبیعی استفاده کند؟ آیا کسی امروزه میتواند برتغذیه خویش مدیریت کامل نماید؟ خير! زیرا که اساساً زنجیره تولید غذا، امروزه به دست دولتها و سازمانها افتاده و انسان در این چرخه، مجبور به اطاعتپذیری است. با این همه ما معتقد نیستیم که انسان، مانند لیوانی است که جامعه او را پر میکند. یا مانند اسفنجی که داخل آب میافتد، تمامی وجود انسان را جامعه بگیرد. #دترمینیسم_تاریخی و جبرگرایی مورد قبول نیست.
🔸در مورد وضعیت #تاریخی و #تمدنی، آیا ما مسلوبالاراده هستیم یا فقط تحت فشار ساختارها؟ بیشک در #نگرش_دینی و تجربه فردی میبینیم که انسان در زندگی مسلوبالاراده تلقی نمیشود. لذا روز قیامت هم شیطان به جهنمیان میگوید من از شما سلب اراده نکردم، من تسلطی بر شما نداشتم و فقط شما را تشویق به حرام کردم. در ادبیات قرآنی و تعالیم اسلامی، انسان موجودی است که میتواند جامعه را هدایت کند. انبیای الهی و اولیای خدا، سعی در اصلاح جامعه کردهاند و حتی وجوب امر به معروف و نهی از منکر، براساس کنترل و هدایت اجتماعی توسط آحاد مردم مشروعیت پیدا کرده است. #فلسفه_بعثت نیز در همین راستا قابل تبیین است و جریان ارادههای فردی و جمعی در ماهیّت حرکت اجتماعی مهم ارزیابی میشوند. درست است که برخی از انسانها، در جریان حرکت اجتماعی، رها و بیاراده هستند، اما برخی از انسانها، تاریخ را متحول میکنند و توان اثرگذاری در زندگی اجتماعی دارند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 124 و 125.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (115) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (8) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸۴- ۲) جریان ارادهها در تاریخ بیشک #جامعه و #فرهنگ مقدم بر وجود انسان است و محدودیتهایی را…
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (116)
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (9)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸به نظر میرسد که اراده انسان مطابق تعالیم دینی متأثر از دو جانب است. یکی از جانب وضعیت فرهنگی و تمدنی حاکم بر زندگی و دیگری از جانب نظام ولایت حاکم بر اراده انسانی. انسانها در هر شرایط فرهنگی و تمدنی که زندگی کنند، تحت تأثیر جبر اجتماعی و محدودیتهای جمعی قرار میگیرند. تمدنها، خنثی و بی اثر نیستند. انسان در درون تمدنها محصور و مورد فشار است. در تمدن مادی، امکانهای دینداری کمتر است و شرایط گناه بیشتر، یعنی برای مؤمنین، زیستن در جامعه غربی، مانند حرکت در سربالایی است. برعکس، تحقق #جامعه_دینی و #تمدن_اسلامی، زیست مؤمنین را آسان میکند و امکانهای گناه را به حداقل میرساند. پس نمیتوان گفت که انسان، در جامعه به آزادی تصرف میکند و مختار ما يشاء است. از این جهت، میتوان گفت که انسان موجودی تاریخمند است. در دل تاریخ زاده میشود و به قول هیدگر، به تاریخ خاصی پرتاب شده که دیگران آن را بنا کردهاند. انسان موجودی تاریخی است که پیش داشتهای نظری و باورهای فرهنگی، بستر حرکت او را آفریده و امکانهای تاریخی، محدوده عملش را مشخص میکنند.
🔸در سوی دیگر، اراده انسانی در طول تاریخ هم آزاد نبوده و در مسیر مشخصی به شکوفایی خواهد رسید. تاریخ #حق و #باطل که معلول ارادۀ اولیای الهی و شیطانی است، دو جبهه بزرگ تاریخی را در برابر یک دیگر ایجاد کرده است که ارادههای خرد انسانی در این دو جهت کلان به جریان میافتد. در نگرش شیعی، یک ارادۀ بالاصالة داریم که اراده خداوند است. همۀ ارادههای انسانی، باقی به اراده الهی است و هیچ کس خارج از قلمرو ولایت تکوینی خداوند قرار ندارد. فاعل بالتبع، همین جهان طبیعت و مادی است که به تبع تصرف فاعلهای تصرفی، تغییر میکند. فاعل تصرفی در جهان تصرف کرده و زیست عالم را متفاوت کرده است. این فاعلها فقط محدود به انسان نیستند و حتی اجنه و جنود شيطان نیز در جهان تصرف میکنند. لكن همه این فاعلهای تصرفی، از فاعل بالاتر از خود پیروی کرده و در واقع تحت تدبیر آنها در حرکتاند. نسبت فاعل تصرفی وفاعل تبعی، نسبت تسخیر است و این تسخیر غیر از تصرفی است که علوم غربی در جهان انجام میدهند. در نگرش اسلامی، خلقت نظام احسن است و نقصی در آن نیست تا با ابزارسازی و مهار طبیعت ، نظام هستی کامل شود. از این روی، تسخیر به جهت تکامل جهان صورت نمیگیرد و جهت رشد وغیّ دارد. غرب میخواهد طبیعت را تغییر دهد. فلاسفه بزرگی مثل دکارت در غرب تصريح میکنند که پیش از این، رسالت دانشمندان ، تفسیر و تبیین عالم بود، اما امروز رسالت اصلی، تغییر هستی و جهان طبیعت است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 125 و 126.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (9)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸به نظر میرسد که اراده انسان مطابق تعالیم دینی متأثر از دو جانب است. یکی از جانب وضعیت فرهنگی و تمدنی حاکم بر زندگی و دیگری از جانب نظام ولایت حاکم بر اراده انسانی. انسانها در هر شرایط فرهنگی و تمدنی که زندگی کنند، تحت تأثیر جبر اجتماعی و محدودیتهای جمعی قرار میگیرند. تمدنها، خنثی و بی اثر نیستند. انسان در درون تمدنها محصور و مورد فشار است. در تمدن مادی، امکانهای دینداری کمتر است و شرایط گناه بیشتر، یعنی برای مؤمنین، زیستن در جامعه غربی، مانند حرکت در سربالایی است. برعکس، تحقق #جامعه_دینی و #تمدن_اسلامی، زیست مؤمنین را آسان میکند و امکانهای گناه را به حداقل میرساند. پس نمیتوان گفت که انسان، در جامعه به آزادی تصرف میکند و مختار ما يشاء است. از این جهت، میتوان گفت که انسان موجودی تاریخمند است. در دل تاریخ زاده میشود و به قول هیدگر، به تاریخ خاصی پرتاب شده که دیگران آن را بنا کردهاند. انسان موجودی تاریخی است که پیش داشتهای نظری و باورهای فرهنگی، بستر حرکت او را آفریده و امکانهای تاریخی، محدوده عملش را مشخص میکنند.
🔸در سوی دیگر، اراده انسانی در طول تاریخ هم آزاد نبوده و در مسیر مشخصی به شکوفایی خواهد رسید. تاریخ #حق و #باطل که معلول ارادۀ اولیای الهی و شیطانی است، دو جبهه بزرگ تاریخی را در برابر یک دیگر ایجاد کرده است که ارادههای خرد انسانی در این دو جهت کلان به جریان میافتد. در نگرش شیعی، یک ارادۀ بالاصالة داریم که اراده خداوند است. همۀ ارادههای انسانی، باقی به اراده الهی است و هیچ کس خارج از قلمرو ولایت تکوینی خداوند قرار ندارد. فاعل بالتبع، همین جهان طبیعت و مادی است که به تبع تصرف فاعلهای تصرفی، تغییر میکند. فاعل تصرفی در جهان تصرف کرده و زیست عالم را متفاوت کرده است. این فاعلها فقط محدود به انسان نیستند و حتی اجنه و جنود شيطان نیز در جهان تصرف میکنند. لكن همه این فاعلهای تصرفی، از فاعل بالاتر از خود پیروی کرده و در واقع تحت تدبیر آنها در حرکتاند. نسبت فاعل تصرفی وفاعل تبعی، نسبت تسخیر است و این تسخیر غیر از تصرفی است که علوم غربی در جهان انجام میدهند. در نگرش اسلامی، خلقت نظام احسن است و نقصی در آن نیست تا با ابزارسازی و مهار طبیعت ، نظام هستی کامل شود. از این روی، تسخیر به جهت تکامل جهان صورت نمیگیرد و جهت رشد وغیّ دارد. غرب میخواهد طبیعت را تغییر دهد. فلاسفه بزرگی مثل دکارت در غرب تصريح میکنند که پیش از این، رسالت دانشمندان ، تفسیر و تبیین عالم بود، اما امروز رسالت اصلی، تغییر هستی و جهان طبیعت است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 125 و 126.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (116) فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (9) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸به نظر میرسد که اراده انسان مطابق تعالیم دینی متأثر از دو جانب است. یکی از جانب وضعیت فرهنگی و تمدنی…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (117)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (10)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸اولیای حق پُررنگترين تصرف را در تاریخ حق میکنند. امام عصر (عجالله تعالی فرجهالشریف)، امامی است که زمان را امامت میکند و تاریخ حق را مدیریت مینماید. «أين السبب المتصل بين الأرض والسماء» اولیای حق، تصرف در تاریخ میکنند و مسیر وتقدير تاريخ را مشخص مینمایند. انسان وجن، میتوانند با تولی به ولایت اولیای حق، تحت تربیت و تکامل ولی الهی قرار گرفته و جامعهای در تناسب با اراده ولی الله بسازند. در مقابل پایگاه حق، جریان باطل نیز تصرفگری دارند و با اراده بر بندگی شیطان و قرار گرفتن در نظام ولایت ابلیس، جامعه و زندگی خویش را متناسب با اراده شيطان تنظیم میگردانند.
🔸فاعلهای تصرفی هریک مُلهم از اولیای حق و باطل هستند. یعنی هم فاعلهای تصرفی جبهه حق، مورد هدایت غیبی اولیای الهی میباشند و هم فاعلهای تصرفی در جبهه باطل، مورد هدایت و الهام اولیای باطل هستند. قرآن هم براین هدایتگری غیبی تأیید دارد. «و اوحينا إلى ام موسی» ، «و اوحينا إلى الحواريون» پس در جبهه حق وحی و الهام وجود دارد. از سوی دیگر، در جبهه باطل هم قرآن می گوید الهام از سوی شیطانها وجود دارد. «ان الشّياطين ليوحون الى اوليائهم» این جا هم وحی وجود دارد. پس اولیای باطل به شیاطین، انسانهای جبهه کفر وباطل وحی می کنند و مسیر حرکت اجتماعی ایشان را از طريق الهام هدایت می کنند.
🔸مثلاً دانشمندی که در این جبهه، علم را تولید میکند، به رشد و توسعه جبهه باطل خدمت کرده است و یا دانشمندی با فعالیتهای خویش، روحیه خشونت و بهرهکشی از طبیعت و انسان را ساختاری کرده و توسعه بخشیده، همگی ملهم به الهام ابلیس هستند. اولیای حق هم به علما، عرفا، عوام مؤمنین وحی میکنند تا مسیر دیگری در جامعهسازی دنبال نمایند. بارها امام خمینی در انقلاب سخن از امداد غیبی گفته و دست خدا را در جریان امور معرفی کرده است. داستان شهید برونسی در «خاکهای نرم کوشک» نمونه کوچکی از این ماجراست.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 126 و 127.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (10)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸اولیای حق پُررنگترين تصرف را در تاریخ حق میکنند. امام عصر (عجالله تعالی فرجهالشریف)، امامی است که زمان را امامت میکند و تاریخ حق را مدیریت مینماید. «أين السبب المتصل بين الأرض والسماء» اولیای حق، تصرف در تاریخ میکنند و مسیر وتقدير تاريخ را مشخص مینمایند. انسان وجن، میتوانند با تولی به ولایت اولیای حق، تحت تربیت و تکامل ولی الهی قرار گرفته و جامعهای در تناسب با اراده ولی الله بسازند. در مقابل پایگاه حق، جریان باطل نیز تصرفگری دارند و با اراده بر بندگی شیطان و قرار گرفتن در نظام ولایت ابلیس، جامعه و زندگی خویش را متناسب با اراده شيطان تنظیم میگردانند.
🔸فاعلهای تصرفی هریک مُلهم از اولیای حق و باطل هستند. یعنی هم فاعلهای تصرفی جبهه حق، مورد هدایت غیبی اولیای الهی میباشند و هم فاعلهای تصرفی در جبهه باطل، مورد هدایت و الهام اولیای باطل هستند. قرآن هم براین هدایتگری غیبی تأیید دارد. «و اوحينا إلى ام موسی» ، «و اوحينا إلى الحواريون» پس در جبهه حق وحی و الهام وجود دارد. از سوی دیگر، در جبهه باطل هم قرآن می گوید الهام از سوی شیطانها وجود دارد. «ان الشّياطين ليوحون الى اوليائهم» این جا هم وحی وجود دارد. پس اولیای باطل به شیاطین، انسانهای جبهه کفر وباطل وحی می کنند و مسیر حرکت اجتماعی ایشان را از طريق الهام هدایت می کنند.
🔸مثلاً دانشمندی که در این جبهه، علم را تولید میکند، به رشد و توسعه جبهه باطل خدمت کرده است و یا دانشمندی با فعالیتهای خویش، روحیه خشونت و بهرهکشی از طبیعت و انسان را ساختاری کرده و توسعه بخشیده، همگی ملهم به الهام ابلیس هستند. اولیای حق هم به علما، عرفا، عوام مؤمنین وحی میکنند تا مسیر دیگری در جامعهسازی دنبال نمایند. بارها امام خمینی در انقلاب سخن از امداد غیبی گفته و دست خدا را در جریان امور معرفی کرده است. داستان شهید برونسی در «خاکهای نرم کوشک» نمونه کوچکی از این ماجراست.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 126 و 127.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (117) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (10) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸اولیای حق پُررنگترين تصرف را در تاریخ حق میکنند. امام عصر (عجالله تعالی فرجهالشریف)، امامی…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (118)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (11)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸قرآن کریم میفرماید: « کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ» یعنی هم جبهه حق وهم جبهه باطل، چون اراده اصلی با خداست، هردو امداد میشوند تا شرایط آزمایش انسان فراهم شود. در سوره شورا میگوید: کسی که دنیا بخواهد ما اتفاقاً به او میدهیم و در همان جهت او را یاری میرسانیم: «مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نـزدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ» کسی که آخرت بخواهد مابه او می دهیم. «وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا»، کسی هم که دنیا بخواهد به او میدهیم. یعنی این نیست که جبهه باطل و کسانی که مادیگرا هستنند، اینها همه رها باشند. «وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ» ولی در آخرت اینها نصیبی نخواهند داشت.
🔸علمایی که خود ملهم به الهامات واشراقات ربانی بودهاند، خود نیز بر عمل جامعه و روابط انسانی در پایگاه حق دقت، تصرف و کنترل دارند. ما یک روزی در حجرهمان در اصفهان، با یکی از طلبهها بر سر این که سیگار نباید کشید، بحث تندی داشتیم. او اهل سیگار شده بود و به نظر ما، برای یک طلبه، در شأن اجتماعیاش، سیگار کشیدن خوب نبود. همان روز داخل حجره سیگار میکشید و به همین دلیل، بحث تندی آغاز شد. ما میگفتیم که رفتار شما، خلاف شئون طلبگی است. او استدلالی آورد که جای گفتن آن نیست. تا نزدیک به غروب گفت وگوی ما طول کشید و در نهایت، هنگام اذان مغرب ، طبق روال هر روز، به مسجدی که آیت الله ناصری اقامه نماز میکرد رفتیم.
🔸بعد از نماز، حضرت آیت الله ناصری، مطابق روال عادی سوار ماشین نشد و گفت من کاری دارم. بعد به صورت پیاده به سمت حجرههای ما حرکت کرد. وارد حیاط مدرسه که شد، عبایش را پهن کرد و روی زمین نشست و شروع کرد درباره شئون طلبه و این که باید رعایت زی طلبگی را بکند و نباید سیگار بکشد سخن گفت! من به دوستم اشاره کردم که مگرتو به ایشان گفتی؟ گفت نه! یعنی کسی غیراز ما دو نفر در حجره وجود نداشت تا خبراین قصه را به ایشان برساند. اما ایشان به شدت از رفتارهای خلاف زى طلبگی نهی کرده و به خصوص درباره سیگارکشیدن سخن گفت. بعد هم یکی از عنایات واشراقاتی که در زندگی شان صورت گرفته بیان کرد که اگر روزی ایشان اجازه دهد، خواهم گفت. البته ایشان معمولاً خود را انسان عادی معرفی میکند و آن روز استثناءً یکی از الهامهایی که به او شده بود را برای جمع خصوصی طلبهها نقل کرد. آن هم به اجمال و زودگذر، مقصود این بود که بگویم اولیای حق حتی در جزئیترین امور، تصرف دارند و نظارت بر احوال جبهه حق میکنند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 127 و 128.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (11)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸قرآن کریم میفرماید: « کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ» یعنی هم جبهه حق وهم جبهه باطل، چون اراده اصلی با خداست، هردو امداد میشوند تا شرایط آزمایش انسان فراهم شود. در سوره شورا میگوید: کسی که دنیا بخواهد ما اتفاقاً به او میدهیم و در همان جهت او را یاری میرسانیم: «مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نـزدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ» کسی که آخرت بخواهد مابه او می دهیم. «وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا»، کسی هم که دنیا بخواهد به او میدهیم. یعنی این نیست که جبهه باطل و کسانی که مادیگرا هستنند، اینها همه رها باشند. «وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ» ولی در آخرت اینها نصیبی نخواهند داشت.
🔸علمایی که خود ملهم به الهامات واشراقات ربانی بودهاند، خود نیز بر عمل جامعه و روابط انسانی در پایگاه حق دقت، تصرف و کنترل دارند. ما یک روزی در حجرهمان در اصفهان، با یکی از طلبهها بر سر این که سیگار نباید کشید، بحث تندی داشتیم. او اهل سیگار شده بود و به نظر ما، برای یک طلبه، در شأن اجتماعیاش، سیگار کشیدن خوب نبود. همان روز داخل حجره سیگار میکشید و به همین دلیل، بحث تندی آغاز شد. ما میگفتیم که رفتار شما، خلاف شئون طلبگی است. او استدلالی آورد که جای گفتن آن نیست. تا نزدیک به غروب گفت وگوی ما طول کشید و در نهایت، هنگام اذان مغرب ، طبق روال هر روز، به مسجدی که آیت الله ناصری اقامه نماز میکرد رفتیم.
🔸بعد از نماز، حضرت آیت الله ناصری، مطابق روال عادی سوار ماشین نشد و گفت من کاری دارم. بعد به صورت پیاده به سمت حجرههای ما حرکت کرد. وارد حیاط مدرسه که شد، عبایش را پهن کرد و روی زمین نشست و شروع کرد درباره شئون طلبه و این که باید رعایت زی طلبگی را بکند و نباید سیگار بکشد سخن گفت! من به دوستم اشاره کردم که مگرتو به ایشان گفتی؟ گفت نه! یعنی کسی غیراز ما دو نفر در حجره وجود نداشت تا خبراین قصه را به ایشان برساند. اما ایشان به شدت از رفتارهای خلاف زى طلبگی نهی کرده و به خصوص درباره سیگارکشیدن سخن گفت. بعد هم یکی از عنایات واشراقاتی که در زندگی شان صورت گرفته بیان کرد که اگر روزی ایشان اجازه دهد، خواهم گفت. البته ایشان معمولاً خود را انسان عادی معرفی میکند و آن روز استثناءً یکی از الهامهایی که به او شده بود را برای جمع خصوصی طلبهها نقل کرد. آن هم به اجمال و زودگذر، مقصود این بود که بگویم اولیای حق حتی در جزئیترین امور، تصرف دارند و نظارت بر احوال جبهه حق میکنند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 127 و 128.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (118) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (11) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸قرآن کریم میفرماید: « کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ» یعنی هم جبهه حق وهم جبهه باطل، چون اراده…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (119)
📌فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
📍جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (12)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸معرفت آدمی نیز تاریخمند است. کسی که در جبهه حق قرار میگیرد، مسألههای علمیاش و جهت مطالعات نظریاش با کسی که در جبهه باطل قرار گرفته، متفاوت است. حتی در طبیعیات و علوم تجربی نیز، جهت مطالعه طبیعت و چگونگی مواجهه با آن، در فرهنگهای مختلف یکسان نیست. در فرهنگ غربی، خشونت ناشی از خودخواهی بشر، طبیعت را به نابودی و اختلال کشانیده، اما در فرهنگ الهی گذشتگان، طبیعت به عنوان موجودی زنده که ذِکر میگوید، نفس میکشد و مخلوق خداست و نشانهای از ذات حق تعالی، آیهای برای کشف سبحات جلال الهی میباشد، معرفتی که گذشتگان از آن بهره بردهاند، معرفتی است که با طبیعت و انسان مهربان است و سود و منفعت در آن محوریت ندارد. پس معرفت آدمی نیز تاریخی است و اراده آدمی در تولید معرفت نیزنقش اساسی دارد. در واقع، اراده برحق، گونهای از معرفت را دنبال میکند که جهت علمورزی را به سمت و سویی میکشاند که اراده بر باطل تاب این جهتگیری علمی را ندارد.
🔸سرّ این تفاوت ارادهها و ظهورش در علم و تمدن آن است که نظام احتیاج جامعه مادی با نظام احتياجات جامعه الهی متفاوت است. هنگامی که نظام نیازهای جامعه الهی متفاوت انگاشته شود، نظام موضوعات پژوهشی نیز متفاوت میشود و حکمی که بر هر موضوع داده میشود، متناسب با همین نظام احتياجات است. با توجه به این توضیحات، ما براین باوریم که فرهنگ بر علم و رشد و توسعه مقدم است. این تقدم، تقدم رتبی است؛ یعنی هر فرهنگی علوم متناسب با خودش را میخواهد. به دلیل این که هر فرهنگی هر جامعهای باید اول نیازهای خودش را نگاه کند، متناسب با نیازهای خودش علم تولید کند. برای همین است که سنت فرانسوی علم میگوید علم پرابلماتیک است، مسأله محور است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 128 و 129.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
📌فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
📍جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (12)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸معرفت آدمی نیز تاریخمند است. کسی که در جبهه حق قرار میگیرد، مسألههای علمیاش و جهت مطالعات نظریاش با کسی که در جبهه باطل قرار گرفته، متفاوت است. حتی در طبیعیات و علوم تجربی نیز، جهت مطالعه طبیعت و چگونگی مواجهه با آن، در فرهنگهای مختلف یکسان نیست. در فرهنگ غربی، خشونت ناشی از خودخواهی بشر، طبیعت را به نابودی و اختلال کشانیده، اما در فرهنگ الهی گذشتگان، طبیعت به عنوان موجودی زنده که ذِکر میگوید، نفس میکشد و مخلوق خداست و نشانهای از ذات حق تعالی، آیهای برای کشف سبحات جلال الهی میباشد، معرفتی که گذشتگان از آن بهره بردهاند، معرفتی است که با طبیعت و انسان مهربان است و سود و منفعت در آن محوریت ندارد. پس معرفت آدمی نیز تاریخی است و اراده آدمی در تولید معرفت نیزنقش اساسی دارد. در واقع، اراده برحق، گونهای از معرفت را دنبال میکند که جهت علمورزی را به سمت و سویی میکشاند که اراده بر باطل تاب این جهتگیری علمی را ندارد.
🔸سرّ این تفاوت ارادهها و ظهورش در علم و تمدن آن است که نظام احتیاج جامعه مادی با نظام احتياجات جامعه الهی متفاوت است. هنگامی که نظام نیازهای جامعه الهی متفاوت انگاشته شود، نظام موضوعات پژوهشی نیز متفاوت میشود و حکمی که بر هر موضوع داده میشود، متناسب با همین نظام احتياجات است. با توجه به این توضیحات، ما براین باوریم که فرهنگ بر علم و رشد و توسعه مقدم است. این تقدم، تقدم رتبی است؛ یعنی هر فرهنگی علوم متناسب با خودش را میخواهد. به دلیل این که هر فرهنگی هر جامعهای باید اول نیازهای خودش را نگاه کند، متناسب با نیازهای خودش علم تولید کند. برای همین است که سنت فرانسوی علم میگوید علم پرابلماتیک است، مسأله محور است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 128 و 129.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (119) 📌فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 📍جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (12) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸معرفت آدمی نیز تاریخمند است. کسی که در جبهه حق قرار میگیرد، مسألههای علمیاش و جهت مطالعات…
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (120)
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (13)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
تمدن دینی، نتیجه تصرف امام معصوم علیهالسلام در عینیت است که جریان #ولایت_الهی را از طریق ولی خدا و پس از او، فقیههان در جامعه جاری میکند. در واقع #تمدن_الهی، جریان اراده اولیای حق در جامعه است و #تمدن_مادی، نتیجه جریان گرفتن #ولایت_ابلیس و شیاطین در مناسبات اجتماعی است. با مقدماتی که عرض شد میتوان گفت که علومی که به صورت کاربردی تولید میشود و نرمافزار ظهورات عینی تمدن را فراهم میکند، کاملاً در تناسب با نظام ولایت شیطانی و یا نظام ولایت الهی ایجاد میشوند.
تفاوت نگرش ما با جریانهای [فلسفه] قارهای که همه معرفت و شخصیت انسان را وابسته به سیالیت جامعه میکنند این است که ما معرفت و #نظامهای_تمدنی را به وجه ثابت و پایدار عالم از طریق منطق حجیّت برمیگردانیم تا عبودیت در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی متعین گردد. یعنی در منطق #تفکر_شیعی، هر سطح از سطوح #نظامهای_تمدنی و سراسر علوم، باید منطقاً به دیدگاه معصومین علت برگردد. آن چه دیدگاههای قارهای و طرفداران فلسفه اگزیستانس از آن دم می زنند، نتیجه ای جز نسبیت معرفت و هدم و نابودی اراده آدمی در برابر هژمونی تاریخ ندارد.
در #منطق_قرآنی، از سویی اراده انسان در تاریخ مؤثر است و با هدایتهای اولیای الهی جهت دهی میشود و از سوی دیگر، لازم است که تمامی مناسک فهم و مراحل طراحی نظامهای اجتماعی و تمدنی، مستند به وحی و تعالیم الهی باشد، و گرنه در بسیاری از سطوح تمدنی، مبتلا به سکولاریسم و زدودن جامعه از تعالیم معصومین علیهم السلام خواهیم شد. براین اساس، حتی ارادهای که در این منطق، عزم #تمدنسازی دارد، ناشی از سوبژکتیویسم و فاعليت خودبنیاد نخواهد بود، چراکه اراده انسان تابع اراده اولیای حق میشود.
#ادامه_دارد...
#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 130 و 131.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (13)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
تمدن دینی، نتیجه تصرف امام معصوم علیهالسلام در عینیت است که جریان #ولایت_الهی را از طریق ولی خدا و پس از او، فقیههان در جامعه جاری میکند. در واقع #تمدن_الهی، جریان اراده اولیای حق در جامعه است و #تمدن_مادی، نتیجه جریان گرفتن #ولایت_ابلیس و شیاطین در مناسبات اجتماعی است. با مقدماتی که عرض شد میتوان گفت که علومی که به صورت کاربردی تولید میشود و نرمافزار ظهورات عینی تمدن را فراهم میکند، کاملاً در تناسب با نظام ولایت شیطانی و یا نظام ولایت الهی ایجاد میشوند.
تفاوت نگرش ما با جریانهای [فلسفه] قارهای که همه معرفت و شخصیت انسان را وابسته به سیالیت جامعه میکنند این است که ما معرفت و #نظامهای_تمدنی را به وجه ثابت و پایدار عالم از طریق منطق حجیّت برمیگردانیم تا عبودیت در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی متعین گردد. یعنی در منطق #تفکر_شیعی، هر سطح از سطوح #نظامهای_تمدنی و سراسر علوم، باید منطقاً به دیدگاه معصومین علت برگردد. آن چه دیدگاههای قارهای و طرفداران فلسفه اگزیستانس از آن دم می زنند، نتیجه ای جز نسبیت معرفت و هدم و نابودی اراده آدمی در برابر هژمونی تاریخ ندارد.
در #منطق_قرآنی، از سویی اراده انسان در تاریخ مؤثر است و با هدایتهای اولیای الهی جهت دهی میشود و از سوی دیگر، لازم است که تمامی مناسک فهم و مراحل طراحی نظامهای اجتماعی و تمدنی، مستند به وحی و تعالیم الهی باشد، و گرنه در بسیاری از سطوح تمدنی، مبتلا به سکولاریسم و زدودن جامعه از تعالیم معصومین علیهم السلام خواهیم شد. براین اساس، حتی ارادهای که در این منطق، عزم #تمدنسازی دارد، ناشی از سوبژکتیویسم و فاعليت خودبنیاد نخواهد بود، چراکه اراده انسان تابع اراده اولیای حق میشود.
#ادامه_دارد...
#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 130 و 131.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr