به‌سوی تمدن نوین اسلامی
325 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
⭕️انسان تا وارد جامعه نشود، تکامل پیدا نمی‌کند

جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(99)
فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸#ابن_خلدون هم بحث مفصلی در باب وجود تمدن دارد. وی در قرن هشتم و ابتدای قرن نهم هجری می‌زیسته و جامعه‌شناسانی مثل ریتزر، او را جزو اولین جامعه‌شناسان اسلامی قلمداد کرده‌اند. ابن خلدون هم معتقد به اصالت جمع واصالت جامعه است. در دوران اخیر، #اقبال_لاهوری هم به همین معنا، بر وجود واقعی جامعه تأکید دارد. اقبال لاهوری می‌گوید که فرد جزء جدا نشدنی جامعه است و هویت شخصی در فرهنگ جامعه محو می‌شود.

🔸اقبال رنگ و بوی روشنفکری هم دارد و متأثر از تفکر جامعه شناختی غرب است. وی تصریح می‌کند: «هر فرد باید به جامعه بپیوندد تا هویت خویش را در نظام اجتماعی محو ساخته و همه عظمت امت را در خود گرد آورد.» می‌گوید اتفاقاً وقتی جمع کاملی وجود دارد، اگر آدمی بخواهد به تکامل برسد باید وارد جمع شود. خودش را محو کند، در جمع مندک بشود تا رشد کند.

🔸وقتی بحث‌های جامعه شناختی غرب در دوران معاصروارد جهان اسلام شد، مرحوم #علامه_طباطبایی یک بحث جدی در «الميزان» پیرامون وجود جامعه مطرح نمود و نحوه وجود جامعه را از باب عقلی و نقلی بررسی کرد. علامه طباطبایی براین باورست که انسان تا وارد جامعه نشود، تکامل پیدا نمی‌کند. در واقع انسان بالقوه انسان است و فعلیت انسانیت او، بستگی به حضور اجتماعی او دارد. #شهید_مطهری مباحث علامه را در کتاب «جامعه و تاریخ» بسط داد و به نسل حاضر منتقل کرد.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 107 و 108.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️شاهد مثال‌های علامه طباطبایی از قرآن در خصوص جامعه

جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(100)
فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸علامه طباطبایی، اولاً به امکان وجود جامعه می‌پردازد و بعد از آن، بر وجود جامعه تأکید می‌کند. ایشان با توجه‌دادن مخاطب به انحای ترکیبات، از ترکیبی یاد می‌کند که اجزاء با حفظ امتیازات و خواص خود، صورت نوعی جدیدی پیدا کرده، احکام و آثار نوینی نیز می‌یابند. علامه می‌گوید نحوه وجود جامعه هم از این نوع است. بعد از آن، علامه با استفاده از قوانین، احکام و خصوصیاتی که مختص جامعه است و مربوط به کسی نیست و به افراد استناد داده نمی‌شود، بر وجود جامعه استدلال می‌کند.

🔸علامه مثال‌هایی از قرآن می‌زند تا استقلال جامعه را از طریق منابع نقلی نیز اثبات نماید. مثلا در آیه «ولكل أمة اجل فاذا جاء أجلهم لايستأخرون ساعة» می‌توان برای امت‌ها اجل مشخصی در نظر گرفت و از این روی، باید وجودی مستقل از افراد داشته باشند. هم چنین در آیه «ولاتسب الذين يدعون من دون الله فيسب الله عدوا بغیر علم» توهین به خدایان آنها نکنید، به خدای شما توهین می‌کنند. بعد قرآن می‌فرماید: «كذلک زينا لكن امة عملهم» که شاهدی دیگر بر وجود جامعه است؛ یعنی زینت عمل را به خود جامعه نسبت داده است، چراکه قرآن معتقد است که جامعه هم دارای عمل است.

🔸آیات دیگری نیز شاهد مثال علامه طباطبایی برای وجود جامعه است؛ قرآن جامعه را دارای سرنوشت مشترک، نامه عمل مشترک، فهم و شعور، طاعت و عصیان می‌داند. این آیات به صراحت بر وجود سرنوشت و تقدیر برای جامعه تأکید می‌کنند: سوره اعراف، آیه ۳۴؛ سوره جاثیه، آیه ۲۸ سوره انعام، آیه ۱۰۸؛ سوره مائده، آیه ۶۶؛ سوره آل عمران، آیه ۱۱۳؛ سوره غافر، آیه ۵ سوره یونس، آیه ۴۷.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 108 و 109.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
⭕️شاهد مثال‌های علامه طباطبایی از قرآن در خصوص جامعه جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(100) فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸علامه طباطبایی، اولاً به امکان وجود جامعه می‌پردازد و بعد از آن، بر وجود جامعه تأکید…
قابل توجه مخاطبین فرهیخته‌‌‌ی کانالِ "به‌سوی تمدن نوین اسلامی"، تا کنون موفق شده‌ایم نیمی از کتاب «جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی» تألیفِ حجت‌الاسلام دکتر سید محمد‌ حسین متولی امامی را در 100 شماره بصورت #پاورقی برای مطالعه‌‌ی همراهان گرامی در این کانال منتشر کنیم.

ان‌شاءالله امروز با انتشار شماره 101 این #پاورقی، سعی خواهیم کرد به‌تدریج، نیمه‌ی دوم این کتاب را برای استفاده‌ی دنبال کنندگان مطالب آن منتشر کنیم.

علاقه‌مندان می‌توانند از طریق #هشتک زیر به شماره‌های قبلی این پاورقی دسترسی پیدا کنند:
👈🏽 #جستارهای_نظری

@tamadone_novine_islami
goo.gl/oLT84q
👇🏼👇🏼👇🏼
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
قابل توجه مخاطبین فرهیخته‌‌‌ی کانالِ "به‌سوی تمدن نوین اسلامی"، تا کنون موفق شده‌ایم نیمی از کتاب «جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی» تألیفِ حجت‌الاسلام دکتر سید محمد‌ حسین متولی امامی را در 100 شماره بصورت #پاورقی برای مطالعه‌‌ی همراهان گرامی در این کانال…
⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(101)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

روح جمعی حاصل ورود انسان به جامعه است

🔸#شهید_مطهری با بسط کلام علامه می‌گوید در جامعه و تعاون اجتماعی، #ترکیب_ارواح رخ می‌دهد. روح‌ها با هم ترکیب شده، یک هدف مشترک پیدا کرده است، روح انسان‌ها با هم ترکیب جدیدی ایجاد می‌کنند. مثلاً همه ما می‌خواهیم تحول در علم ایجاد شود، همه می‌خواهیم تحول در علوم انسانی ایجاد شود، همه می‌خواهیم به سمت #تمدن حرکت کنیم. این هدف‌های مشترک موجب ترکیب ارواح می‌شود. شهید مطهری نمی‌خواهد مثل #دورکیم و #اسپنسر، انسان را در جامعه حل کند و بگوید آدمی در برابر جامعه بی‌شخصیت می‌شود. شهید مطهری می‌خواهد برای وجود اجتماعی انسان در کنار وجود فردی، نقشی قائل شود.

🔸وقتی انسان وارد جامعه می‌شود یک روح جدیدی پیدا می‌کند به نام #روح_جمعی. شهید مطهری می‌فرماید انسان دارای دو روح است! روح فطری که مولود حرکت جوهری است. دیگر #اندیشه_جمعی که از زندگی اجتماعی او برمی‌خیزد. بنابراین برانسان دو قانون جامعه شناسی و روان شناسی حاکم است.

🔸شهید مطهری در این باره می‌گوید:
«همچنان که عناصر مادی در اثر تأثیر و تأثر بر یکدیگر، زمینه پیدایش یک پدیده جدید را فراهم می‌نمایند و به اصطلاح فلاسفه، اجزای مادی پس از فعل و انفعال و کسرو انکسار در یکدیگر و از یکدیگر، استعداد صورت جدیدی می‌یابند و به این ترتیب، مَرکب جدیدی حادث می‌شود و اجزا با هویتی تازه به هستی خود ادامه می‌دهند. افراد انسان که هر کدام با سرمای‌های فطری و سرمای‌های اکتسابی از طبیعت وارد زندگی اجتماعی می‌شوند، روحاً در یکدیگر ادغام می‌شوند و هویت جدیدی - که از آن به روح جمعی تعبیر می‌شود – می‌یابند. این ترکیب، خود یک نوع ترکیب طبیعی مخصوص به خود است که برای آن شبیه و نظیری نمیتوان یافت... در ترکیب جامعه و فرد، ترکیب واقعی است؛ زیرا تأثير و تأثر و فعل و انفعال، واقعی رخ می‌دهد و اجزای مَرکب که همان افراد اجتماع‌اند هویت و صورت جدیدی می‌یابند، اما به هیچ وجه، کثرت تبدیل به وحدت نمی‌شود.»
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 109 و 110.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
بررسی آراء برخی از اندیشمندان اسلامی در خصوص استقلال جامعه

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(102)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸#آیت‌الله_جوادی_آملی، در مقام پاسخ به اندیشه #علامه_طباطبایی، معتقد است که اولاً وجود اثر، هیچ دلیلی بر وجود مستقل جامعه نیست. این نیست که اگر جامعه اثردارد، پس جامعه واقعاً وجود داشته باشد. مثلاً اگر من و شما و در سه‌تا از آقایان به کمک همدیگر، یک تنه درخت را به این در می‌کوبیم و در را می‌شکنیم، آیا این درب را جامعه شکسته است؟ این اثر جدید، ناشی از ترکیب قوای انسانی و تجمیع آدمیان است. نه تحقق یک امر جديد.

🔸 #آیت‌الله_مصباح هم در کتاب «جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن» وجود اثر مستقل را ناشی از انضمام قوا و اراده‌ها می‌داند.

🔸روایاتی هم که مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری استناد می‌کنند و #وجود_جامعه را اثبات می‌کنند، از نظر آیت‌الله جوادی مورد اشکال است. برای نمونه: «عن أبی بصير قال سمعت اباعبدالله (علیه‌الاسلام) يقول: المؤمن اخ المؤمن كالجسد الواحد ...» امام صادق(علیه‌الاسلام) فرمودند: مؤمن برادر مؤمن است و مثل یک جسد واحدند. اگر من مشکلی برایم ایجاد شود شما ناراحت می‌شوی، دلت می‌گیرد. روح مؤمنین یک روح واحد است.

🔸آیت‌الله جوادی می‌گوید اولاً این روایت، اگر چیزی را اثبات کند، فقط ارتباط روحی مؤمنین را اثبات می‌کند، نه ارتباط روحی انسان‌ها ونه اثبات وجود عینی و خارجی جامعه را. این اثبات نمی‌کند که جامعه انسانی واقعاً وجودی #مستقل از افراد دارد. این روایت تنها اتصال و پیوستگی روح مؤمنین را نشان می‌دهد.

🔸بنابراین روایت مذکور در حد موجبه جزئیه، گونه‌ای از ارتباط را میان مؤمنین قبول دارد؛ نه اینکه به نحو موجبه کلیه، وجود مستقلی را برای جامعه و #روابط_انسانی اثبات نماید. نقد دیگری که آیت‌الله جوادی دارند، بر اصل روش بحث علامه است. ایشان معتقد است که مبحث #اصالت_جامعه و بحث از نحوه وجود جامعه، بحثی نقلی نیست و تنها از طریق ادله عقلی باید گفت وگو شود.

🔸در نظر آیت‌الله جوادی آملی و به تبعشان‌، استاد فیاضی و برخی دیگر از شاگردان ایشان، وجود جامعه مثل وجود عدد است. این‌ها می‌گویند یک وحدتی داریم که در مقابلش عدم است مثل وحدت خدا. آن روایتی هست که #حضرت_امیرالمومنین علیه‌السلام به حضرت زینب علیهاسلام فرمود بگویک، گفت احد، گفت بگو دو. حضرت زینب فرمودند: نه، بعد از واحد دیگر، دویی وجود ندارد. دیگر بعد از یک، دویی نداریم. آن وحدت، وحدت توحیدی است. وحدت خداوند جایی برای دوئیت نمی‌گذارد. اصلاً جایی برای دو نمی‌گذارد. این وحدت وحدتی است که همه عالم را پر می‌کند. اما یک وحدت دیگر داریم که در مقابل عددهاست. یک، بُعدش دو است، بُعدش سه، بُعدش چهار. می‌گوید جامعه وجودش از این جنس است.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 110 و 111.

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

ا---------------------------------------------ا

🔻لینک کانالِ «به‌سوی تمدن نوین اسلامی» در پیام‌رسان‌های #ایتا و #سروش:

1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
بررسی آراء برخی اندیشمندان اسلامی و غربی در خصوص اصالت فرد و جامعه

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(103)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸#دکتر_پارسانیا، به تبع #شهید_مطهری، وجود جامعه را ترکیبی می‌داند و با کمک #مبانی_صدرایی، این وجود مستقل را توضیح می‌دهد. آقای پارسانیا، با مسلم گرفتن تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عقل، عاقل و معقول، بحث وجود #جامعه را توضیح می‌دهد. وی بر این باورست که سیر رشد انسان از ماده تا تجرد، به سیر به وجود اجتماعی و تمدنی منتهی میشود و در نتیجه ، فرد وجودی اجتماعی پیدا کرده که مطابق مبنای اتحاد عاقل و معقول، با صورت عقلانی جامعه متحد می‌گردد. او معتقد است که این افراد با فرهنگ اجتماعی متحد گردیده‌اند و یک وجود اجتماعی جدیدی رخ میدهد.

🔸#اصالت_فرد
فارابی که به معلم ثانی مشهور است، معتقد به اصالت فرد است. می‌گوید جامعه مجموعه‌ای از افراد است که صرفاً با هم همکاری می‌کنند. انسان حیوان أنسی و مدنی است اما وجود دیگری به نام وجود اجتماعی ندارد. در میان غربی‌ها هم #روسو، #هابز و #ماکس_وبر معتقد به اصالت فرد می‌باشند.

🔸#اخوان_الصفا هم بر این باورند که جامعه وجودی غیر از افراد ندارند. آنها معتقدند «افراد برای رسیدن به اهداف‌شان گرد هم می‌آیند گویا این افراد، یک پیکره واحدند.» اما در واقع، حقیقتی غیر از افراد وجود ندارد.

🔸دانشمند اسلامی دیگری که بر اصالت فرد تأکید دارد، ابوحامد #محمد_غزالی هم معتقد است افراد اصیلند، جامعه وجود ندارد. همچنین شهید آیت‌الله سید #محمدباقر_صدر هم براین باور است که فرد اصیل است و مقوله‌ای به نام جامعه نداریم. شهید صدر می گوید:«برای ماشایسته نیست مانند برخی از دانشمندان و فلاسفه اروپایی جامعه را دارای وجود مستقل بدانیم. جامعه ورای حسن و تقی و رضا هیچ اصالتی ندارد.»

🔸[شهید صدر] بحث مفصلی طرح می‌کند که برخلاف نظر #علامه_طباطبایی و #شهید_مطهری، اصالت فرد را اثبات نموده و بر وجود اعتباری جامعه تأکید دارد. ایشان وحدتی را که به اعتقادات، عواطف، افعال و انفعالات مشترک افراد هر جامعه نسبت داده می‌شود را وحدت مفهومی و ماهوی می‌داند، نه وحدت شخصی؛ حال آنکه آن چه با وجود حقیقی مساوی است و دال بر آن تواند بود، وحدت شخصی است، نه وحدت مفهومی.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 111 و 112.

https://telegram.me/tamadone_novine_islami

ا---------------------------------------------ا

🔻لینک کانالِ «به‌سوی تمدن نوین اسلامی» در پیام‌رسان‌های #ایتا و #سروش:

1- ایتا↙️
https://eitaa.com/tamadone_novine_islami
2- سروش↙️
http://sapp.ir/tamadone_novine_islami
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_اول)

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸نحوه وجود تمدن
به نظر می‌رسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده باشد، هیچ وجودی غیر از وجود افراد ندارد. جامعه‌ای که بخشی از مراحل #تمدن‌زایی را طی کرده باشد، به تدریج وجودی مستقل به دست می‌آورد. در حقیقت، وجود مستقل از آن تمدن است، نه جامعه! البته این تعابیر که: «در مرتبه بالاتری از وجود انسان‌ها، وجودی اجتماعی تشکیل شده که ترکیب روح‌ها در آن محقق شده» و در نگرش تشکیک وجودی: «انسان‌ها در وجودی فراتر از افراد به وجودهای اجتماعی پیوند می‌خورنده» به تعبیر آیت‌الله #مصباح_یزدی، به عبارت‌های شعری بیشتر شبیه است تا علوم عقلی.

🔸به‌نظر می‌رسد که آن‌چه وجود دارد، تمدن است و #جامعه، به خودی خود وجودی مستقل ندارد. جامعه متشکل از افرادی است که با انگیزه خاص و هدفی مشخص گرد هم آمده‌اند و به #هم‌یاری و #تعاون در زندگی مشغول می‌باشند. هرچند وجود یک تمدن، لزوماً در درون جامعه و روابط اجتماعی رخ می‌دهد، اما هر جامعه‌ای منجر به تمدن‌زایی نخواهد شد.

🔸بنابراین، اتفاق جدیدی در عرصه اجتماعی رخ می‌دهد و سیاست‌گذاری مشخصی از سوی #دولت_سیاسی انجام می‌شود تا جامعه به مرحله #تمدن‌زایی برسد. هنگامی که فرهنگ یک جامعه به غنا و تعالی رسید و پشتوانه بزرگی از مقبولیت اجتماعی را به همراه داشت، سیاستگذاران جامعه را به سوی عینی کردن مؤلفه‌های فرهنگی و تبلور اندیشه‌های در واقعیت زندگی اجتماعی می‌کشاند و نظام جدیدی از روابط سیاسی و اقتصادی را در صورت و قالبی هماهنگ با آرمان‌های فرهنگی آن جامعه ایجاد می‌کنند. بنابراین، وجود جامعه با وجود تمدن می‌تواند متفاوت باشد.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 113 و 114.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_اول) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(104) 🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸نحوه وجود تمدن به نظر می‌رسد که جامعه، تا وقتی که تبدیل به یک #تمدن منسجم نشده…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_دوم)

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری


🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات مادی و عینی شده و ملموس است. سطح انشائی تمدن، همان بخشی است که با اعتبارات بشر و به خصوص اراده حاکمان سیاسی شکل می‌گیرد و نظام‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و دیگر نظام‌های اجتماعی را طراحی می‌کند و سطح مادی تمدن، همان ظهورات فرهنگ در عینیت و مادیت است که همراه با خلاقیت هنری و ابداعات نوع انسان، شکل مادی به خود می‌گیرد مثل پوشش، معماری، شهرسازی، نقاشی، موسیقی، تکنولوژی و....

🔸در اینجا، بحث با عنایت به سطح انشائی تمدن ادامه پیدا می‌کند و پس از آن، به ابعاد مادی و عینی تمدن نیز اشاره خواهد شد. علامه طباطبایی در مقاله ششم از مجموعه مقالات «اصول فلسفه و روش رئالیسم» که شهید مطهری هم شرح خوبی برآن زده‌اند، باب بحثی با عنوان «اعتباریات» را باز می‌کند. ایشان براین باور است که آدمیان برای جریان بهتر زندگی اجتماعی خود، اعتباراتی را وضع می‌کنند تا بتوانند زندگی خویش را سامان ببخشند. اعتباراتی که انسان برای جریان عادی زندگی خویش [وضع] می‌کند، در واقع سرایت‌دادن حد چیزی به چیز دیگری است. برای نمونه، اعتبارکردن ملکیّت، زوجیّت، حق تصرّف، اجاره، حق حضانت، ولایت و...، همگی، از اعتباریاتی است که به تعبیر علامه، حد چیزی را در ظرف عمل به چیز دیگری سرایت می‌دهند. یعنی یک شیء را که مصداق یک مفهوم نیست، در عمل مصداق آن قرار می‌دهند تا از این طریق نتایج عملی خاصی به دست آید.

🔸این عمل ذهنی که «اعتبار» نام دارد، مربوط به ظرف عمل و واقعیت است و آثار عینی به دنبال خواهد داشت؛ نه اینکه وجودی ذهنی باقی بماند. البته باید بگویم که این به معنای جداشدن اعتباریات از واقعیت نیست. علامه طباطبایی تأکید می کند که هر یک از این معانی وهمیّه، بر حقیقتی استوار است؛ یعنی هرحد وهمی را که به مصداقی می‌دهیم، مصداق دیگرواقعی نیز وجود دارد که از آن جا گرفته شده است. بنابراین، هرچند ظاهر کلام علامه طباطبایی، منجر به نسبیت اخلاق و فقه می‌شود، اما باید دانست که اوصاف «قضیه» که متصف به صدق و کذب است و اعتبار نیز در آن جا رخ می دهد، از اوصاف موجود در «متکلم» متفاوت است. اتصال اعتباریات به حقایق و مصالح تکوینی، مانع از پوچ بودن اعتبارات و غیرواقعی شدن آنها می‌شود. بنابراین در این جا اعتباری در مقابل ماهیّت نیست که معنایی پوچ داشته باشد، بلکه به معنای وجودهای تجویزی است که در قالب قوانین و قواعد ریخته می‌شود. این اعتبارات، هنگامی که به صورت نظام‌های اقتصادی، نظام حقوقی و قضایی، نظام سیاسی و... تنظيم شوند، باز حقیقتی انشایی دارند و در ظرف زندگی اجتماعی، برای جریان گرفتن امور زندگی وضع شده‌اند.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 114 و 115.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_دوم) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(105) 🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸تمدن دارای دو سطح است که یک سطح آن، وجودهای انشائی و اعتباری و سطح دیگر، تبلورات…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_سوم)

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(106)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری


🔸آثار عملی و تحمیل‌گری تمدن‌ها، ناشی از همین وجودهای اعتباری است. اینکه تمدن‌ها برانسان تحمیل می‌شوند و او را مطابق قواعد خویش محدود می‌کنند، مربوط به اعتباریاتی است که در سطح انشائی تمدن وضع شده‌اند و حال بر خود انسان‌ها تحمیل گشته و حتی واضع خویش را نیز محدود می‌کند. نتیجه آنکه سطح مهمی از تمدن «وجود انشائی» دارد. بایدهایی که در قالب قوانین و بایسته‌های رفتاری در جامعه جریان دارد، همگی نشان از پیکره وجود انشائی تمدن است. قوانین مدنی، قوانین جزایی، قوانین اقتصادی و تجاری، قانون اساسی و حقوق عمومی، قانون شهرسازی و معماری، قوانین بین‌المللی، قوانین خرد و کلان مجموعه‌های دولتی و غیردولتی و...، همگی پیکره به‌هم پیوسته وجود انشائی تمدن را تشکیل داده اند.

🔸هنگامی که این اعتبارات، صورتی نظام واره و شبکه‌ای پیدا می‌کند و از سوی یک سیاست‌مدار و یا قانونگذار طراحی شود، وجودهای انشائی بشربه قالبی تمدنی ریخته می‌شود. نتیجه آنکه سطح انشائی تمدن، ساختنی و وضع کردنی است و حاکم، متناسب با اهداف اجتماعی و وضعیت فرهنگی، قوانینی را برای شئون مختلف زندگی انسانی انشاء می‌کند، اما در جانب دیگر که پذیرش اجتماعی و مقبولیت عمومی نسبت به این سطوح انشائی است، خارج از کنترل حاکمان و بسته به اقبال و ادبار جامعه دارد. به میزانی که یک جامعه، نظام‌های اجتماعی طراحی شده توسط حاکم سیاسی را پذیرا باشند، در عینی کردن و مادی کردن این آموزه‌ها اشتیاق و شعف بیشتری از خود نشان داده و صورت مادی و عینی زندگی مردمان نیز متحول خواهد شد. اما در صورتی که فرهنگ اجتماعی و پذیرش جامعه نسبت به نظام‌های اجتماعی طراحی شده ، هماهنگ نباشد، سطح مادیت و عینیت جامعه از ظهورات تمدنی تھی گردیده و تمدن‌های رقیب خلأ آن را پر می‌کنند. این‌جاست که آشوب فرهنگی جامعه را فرا می‌گیرد. جامعه‌ای که نظام‌های اجتماعی آن بر حسب فرهنگی طراحی شود و ابعاد عینی و رفتاری مردم بر سلوک دیگری گرایش داشته باشد، ظهورات مادی و تمدنی، دچار آشوب و به‌هم ریختگی می‌شود.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 115 و 116.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_سوم) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(106) 🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸آثار عملی و تحمیل‌گری تمدن‌ها، ناشی از همین وجودهای اعتباری است. اینکه تمدن‌ها…
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_آخر)

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(107)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸آن‌چه در جامعه، به کمک مشارکت مردمی، همراه با خلاقیت‌های هنری و تنوع سلایق انسانی و حضور مؤلفه‌های زیبایی‌شناختی هر فرهنگ تبلور مادی پیدا می‌کند، «ظهورات مادی تمدن» نام دارد. این ظهورات مادی، در سطحی بالاتر، یعنی در لایه‌های فرهنگی و باورهای قلبی آدمیان، دارای پیوستگی، انسجام و وحدت است. با این همه، آن‌چه بر آدمیان تحمیل می‌شود و مشخصاً پیوستگی عینی ظهورات تمدنی را موجب می‌گردد، نظام انشائات است. نظام انشائات، همان باورهای قوم است که به قالب قوانین ریخته شده تا فرهنگ را تجلی عینی ببخشد. بنابراین، ضامن این پیوستگی عینی، نظام بایدها و نبایدهاست. هیچ وقت به معماری خانه‌ها تمدن گفته نمی‌شود. به شیوه پوشش، وسایل و ابزار مورد استفاده در زندگی هم تمدن نام ندارند. اینها بخشی از تمدن قلمداد شده و با عنوان ظهورات تمدنی شناخته می‌شوند.

🔸تمدن مجموعه‌ای شامل قوانین و تبلورات مادی فرهنگ و روابط انسانی است. وحدتی که در شبکه نظام فرهنگی و تمدنی احساس می‌شود، وابسته به همین بخش انشائی تمدن است که هم واقعی شده، یعنی از حوزه فرهنگ و باورهای نرم و غیرمادی خارج گردیده است و هم نظام روابط شبکه‌ای تمدن را حفظ می‌کند که زمینه‌ساز ابداعات و خلاقیّت‌های بشری خواهد شد. همین‌جاست که معنای وقف و حرکت‌های مردمی در زایش تمدن‌ها مشخص می‌شود. موقوفات، خلاقیت‌های هنری، حرکت‌های مردمی مانند انقلاب‌ها، اعتراض‌ها، جهت‌گیری‌های جمعی، شعارهای عمومی و حتی نوع پوشش و خوراکی که مردم انتخاب می‌کنند، شکل و صورت تمدن را مشخص می‌کند.

🔸اگربخش مهمی از تمدن‌ها، وجود انشایی و اعتباری است و ناشی از بایدها و نبایدها و طراحی نظام‌های اجتماعی است، در تمدن اسلامی، این شأن بر عهدۀ فقه و اخلاق است. علم فقه است که وظیفۀ طراحی بایدهای عملی آدمیان و چگونگی تعامل ایشان در سطوح مختلف اجتماعی را دارد. طراحی نظام‌های اجتماعی برعهده علم فقه است و فقیهان، شأن طراحی و سازندگی همین نظامات اجتماعی را دارند.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 116 و 117.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢نظر اندیشمندان اسلامی در خصوص نحوه وجود تمدن (#بخش_آخر) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی(107) 🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸آن‌چه در جامعه، به کمک مشارکت مردمی، همراه با خلاقیت‌های هنری و تنوع سلایق انسانی…
💢جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (1)

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (108)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی
بحث بر سر این است که اراده انسانی چه نقشی در تأسيس تمدن‌ها دارد؟ اساساً تمدن‌ها زایشی هستند با ساختنی؟ برخی بر این باورند که اراده انسان در تاریخ و جامعه هضم می‌شود و از این روی، اساساً #تمدن_اسلامی، ساختنی نبوده و جریان زندگی عادی مردم مسلمان ، اگر به شکوفایی رسید، آن را ایجاد خواهد کرد. در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که تنها با برنامه‌ریزی ، ریل‌گذاری و ایجاد الگوهای عملی و نقشه راه، می‌توان به سوی تمدنی در تراز آموزه‌های اسلامی حرکت کرد.

🔸در این بخش، ابتدا اجمالی از نظریه‌هایی که به نسبت اراده انسانی و #تمدن‌زایی سخن گفته‌اند، ذکر خواهد شد و در نهایت، نظریه مختار نیز تقديم می‌شود. در نگرش سنتی از علم (سنت در نگاه ما متفاوت از سنت در تفکر غربی است) که در اروپا با عنوان نگرش‌های پوزیتیویستی شهرت دارد، گونه‌ای نسبت اراده آدمی و #تمدن‌سازی بررسی شده که در سنت‌های فکری بعد، مورد نقد و بررسی و انکار واقع شد.

🔸۱) #رویکرد_مبناگرایانه
در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی بر پایه اصول ثابت و همیشگی استوار است و از سوی دیگر، دانشمندان با مراجعه به واقعیت‌های جهان هستی، به کشف و استنباط قوانین ثابت و همه‌جایی و همگانی می‌پردازند. در این دیدگاه، علوم عقلی بر پایه مبانی مشخصی استوار می‌شود و علوم تجربی، به کشف حقایق ثابتی در جهان هستی می‌پردازد. بنابراین نه تنها اصول و مبانی علم، ثابت و متعین و مشخص است، حتی دستاوردهای علمی هم حکایت از واقعیت جهان هستی داشته و از این روی، از ثبات و پایداری برخوردارند.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 118.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (1) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (108) 🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی بحث بر سر این است که اراده انسانی چه نقشی در تأسيس تمدن‌ها…
💢جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (2)

⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (109)
🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری


🔻۱) #رویکرد_مبناگرایانه
در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی بر پایه اصول ثابت و همیشگی استوار است و از سوی دیگر، دانشمندان با مراجعه به واقعیت های جهان هستی، به کشف و استنباط قوانین ثابت و همه جایی و همگانی می پردازند. در این دیدگاه، علوم عقلی بر پایه مبانی مشخصی استوار می شود و علوم تجربی، به کشف حقایق ثابتی در جهان هستی می پردازد. بنابراین نه تنها اصول و مبانی علم، ثابت و متعین و مشخص است، حتی دستاوردهای علمی هم حکایت از واقعیت جهان هستی داشته و از این روی، از ثبات و پایداری برخوردارند.

🔸این دیدگاه ریشه در تفکر یونانی و اندیشه‌های فلسفی یونان داشته و انواع مختلفی از فلسفه‌های قرون وسطایی، فلسفه عقل گرایانه، پوزیتیویسم و دیگر اندیشه‌های وابسته به تفکر مبناگروی را زاییده است. در فکر فلسفی جهان اسلام نیز پس از ورود اندیشه‌های یونانی، مبناگروی نفوذ کرده و در تأملات فلسفی جهان اسلام رسمیت یافت. در مبتذل‌ترین نوع مبناگروی که در دوره روشنگری و ظهور پوزیتیویسم رخ داد، علم و دانش معتبر، تنها به عنوان علم تجربه و معرفت‌های مشاهدتی معرفی گشت. آن چه در میان مبناگرایان در هر کدام از گرایش‌های عقلی، دینی و فلسفی شهرت دارد، تک نسخه‌ای بودن علوم و انباشتی شدن علم در طول تاریخ است؛ یعنی انسان در گذشته زندگی خویش، موجودی شبیه به حیوان بود و از علم و دانش بهره‌ای نداشت. به تدریج در گذر تاریخ و انباشت تجارب بشری، علوم و فن آوری‌ها توسعه یافتند و ابزارهای بیشتری برای زندگی بهینه ساخته شد. در این نگاه، انسان‌ها با گذر زمان، بر علم پیشنیان می‌افزایند و عمل، در ادامه تاریخ با رشد و تکامل تدریجی، به اوج خود می‌رسد. هدف‌گذاری علم، کشف قوانین عام طبیعت ، پیش‌بینی و کنترل جامعه و طبیعت است تا از این مسیر، از سویی طبیعت و تحولات آن در کنترل اراده انسانی قرار گیرد و آدمی متناسب با نیاز، میل و گرایشی که دارد، آن را تغییر دهد و از سوی دیگر، قوانینی را کشف کرده تا به وسیله آن، به ابزارسازی و تولید ماشین‌های رفاهی و نظامی بپردازد و تسلط بیشتری برانسان‌های دیگر و نظام طبیعت پیدا کند.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 118 و 119.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (2) ⭕️جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (109) 🔻فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔻۱) #رویکرد_مبناگرایانه در دیدگاه مبناگرایانه در علم، فرآیند تولید دانش و کسب معرفت، از سویی…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (110)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (3)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸در اوایل قرن نوزدهم، دانشمندان علوم اجتماعی هم چون #کنت که پدر جامعه‌شناسی شناخته شده است، یا #دورکیم و #اسپنسر که بزرگان کلاسیک جامعه‌شناسی محسوب می‌شوند، به دنبال کشف قوانین جامعه رفتند و به تعبیر کنت، فیزیک اجتماعی تأسیس شد. فیزیک اجتماعی همان جامعه‌شناسی است که قرار است هم‌چون دیگر علوم تجربی، قوانین جامعه را کشف کند تا قدرت کنترل، پیش‌بینی و هدایت اجتماعی پیدا کنند. بنابراین به زعم اینان، همان‌طورکه طبیعت دارای قانون است‌، اجتماع هم دارای قانون‌هایی ثابت است که از راه تجربی و مطالعات آماری قابل کشف و کنترل است. دانشمند با قوانین مذکور، ۱. آینده را پیش بینی می‌کند، ۲. طبیعت و جامعه را کنترل و مهار می‌کند و ۳. جامعه را مطابق اهداف خودش می‌سازد.

🔸در این دیدگاه #تمدن‌سازی نیز در همان جهت کشف قوانین طبیعت و جامعه و انباشت علم و تغییر در طبیعت و کنترل اجتماعی معنا می‌شود. در این نگرش، انسان با اراده‌ای که در طول تاریخ، برای کشف حقایق و علم ورزی به خرج می‌داده، مسیری را می‌پیماید که روزبه‌روز بر علم و دانش او افزوده می‌شود، تا جایی که بردیگر کرات و آسمان و زمین تسلط یافته و یک تمدنی متکی بر علوم پایدار عقلی و تجربی تأسیس می‌کند. بنابراین، جوامع انسانی، در اختیار #جامعه‌شناسان و #جامعه‌پردازان است.

🔸 افراد و آحاد انسانی، تحت کنترل مدیریت وهدایت دانشمند علوم اجتماعی قرار می‌گیرند. این نگاه تقریبا تا ۱۹۶۰ میلادی در اروپا و مجامع علمی غرب مسلط بود و تمدن امروزین غرب، محصول چنین نگرشی است. با ظهور جریان‌های قاره‌ای و جریان‌های مارکسیستی که در مکتب فرانکفورت به وحدت می‌رسند، دیدگاه مکتب وین و جریان #پوزیتویسم و رویکردهای مبناگرایانه، بیش‌از‌پیش در مجامع علمی غرب، تضعیف شد و از مرجعیت فکری و علمی افتاد. حتی نقدهایی که خود پوزیتیویست‌ها مثل پوپر نسبت به #اثبات‌گرایی وارد آوردند، لطمه‌های اساسی بر پیکره مبناگروی بود، چراکه تفکر عقلی از پیش به حاشیه رانده شده بود و علوم تجربی آخرین سنگر مبناگرایی قلمداد می‌شد.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 119 و 120.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (110) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (3) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸در اوایل قرن نوزدهم، دانشمندان علوم اجتماعی هم چون #کنت که پدر جامعه‌شناسی شناخته شده است، یا…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (111)

⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (4)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸تمدن مدرن که به جهت رشد علوم تجربی و توسعه فن آوری‌ها، به سرعت جهانی شد و مقبولیت عامی در شرق و غرب یافت، نه تنها به علوم وحیانی در دوران رنسانس پشت نمود که حتی معرفت عقلی را نیز نامعتبر و نامفهوم قلمداد کرد و علم تجربی را تنها معرفت معتبر نامید. یکه‌تازی پوزیتیویسم در دوران مدرن و وجود زمینه‌های مبناگروی در تفکر فلسفی شرق، تفکرات مبناگرایانه را در #جهان_اسلام رسمیت بخشید و مخالفتی را نیز در جریان‌های دینی برنیانگیخت. معتبر شدن مبناگرایی در شرق و به خصوص در میان مجامع دانشگاهی، باعث شد تا تلقی خاصی از #تمدن_غربی در میان برخی مسلمين و به خصوص روشنفکران به‌وجود آید. با نگرش مذکور که معتقد است دانشمندان، متکی بر مبانی ثابت و مشخصی تولید علم کرده و با انگیزه کشف قوانین طبیعت و حقایق، نسخه واحدی از معرفت را به بشریت تقدیم می‌کنند، غرب جهانی پیشرفته است که تنها در ابعاد اخلاقی و اندیشه‌های کلامی و الهی دچار مشکل شده است. در این منظر، غرب به دلیل رشد علمی و گستردگی فن‌آوری‌هایش، یک پدیده فرهنگی - علمی و یک واحد عینی به هم‌پیوسته نیست، بلکه #جهان_غرب، یک اتفاق سیاسی است که #انقلاب_اسلامی، در برابر رویکرد سیاسی و حقوقی آن، اعتراض دارد.

🔸سطح تحلیل این‌گونه از مسلمانان، تقابل #جمهوری_اسلامی وغرب را به یک جنگ سیاسی و نظامی تقلیل می‌دهد و ساختارهای رسمی و علوم و دستاوردهای غربی را به مثابه علومی همه‌جایی وهمه‌گیر که از مسلمین به غرب انتقال یافته، تلقی می‌کند. بنابراین، مشکلی که در جهان غرب، از دیدگاه این دسته از مسلمانان وجود دارد، مشکل اخلاقی و حقوقی است. این دسته که می‌توان آنها را با عنوان «مسلمانان تجددمآب» شناخت، ریشه تقابل انقلاب اسلامی و غرب را تمدنی ندانسته و تنها به روحیه استکباری غرب در حوزه سیاست تمرکز کرده‌اند. مشکلات اخلاقی و مشکلات سیاسی مثل #استکبار، #امپریالیسم و #زیاده‌خواهی دولت‌های غربی، باعث انحراف آنهاست واما علوم و دستاوردهای ایشان، مورد تقدیر و تشکرو تعظیم است. این نگرش معتقد است ریشه‌های علمی که امروزه در جهان غرب دیده می‌شود، ابتدا در دست مسلمین بود و در یک تنبلی و کاهلی، از دست مسلمین خارج شد و به دست اغیار افتاد! برای نمونه مهندس بازرگان می‌گوید: بشر همان راهی را ناخودآگاه رفت که انبیاء می‌خواستند با هدایت جامعه بروند!

🔸به نظر می‌رسد که با قبول چنین دیدگاهی، رضاخان هم جهت خوبی برای توسعه ایران گرفته بود. فقط تنها اشکال او خشونت علیه دین و مقابله با روحانیت بود. در نگرش مذکور، می‌توان رضاخان را به خاطر توسعه ادارات دولتی و بخش‌های منظم آموزشی و مدیریتی، هم چنین به خاطر تأسیس گسترده مدارس جدید، تحول در معماری و شهرسازی، تحول در نوع پوشش و حتی حمام ها و.... تمجید کرد؟
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 120 و 121.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (111) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (4) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸تمدن مدرن که به جهت رشد علوم تجربی و توسعه فن آوری‌ها، به سرعت جهانی شد و مقبولیت عامی در شرق…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (112)

⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (5)


#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸۲- ۲) مارکسیسم
نگرش دوم نگرش جریان‌های مارکسیستی است که از مارکس و انگلس شروع شد. #فروید، #مارکوزه ، #آدورنو، #هابرماس و... به گونه‌های مختلفی این سنت فکری را ادامه دادند. در این نگرش بازهم علم انباشتی قلمداد می‌شود و باز هم خطی رشد می‌کند. این افراد میان علوم اجتماعی و طبیعی تفکیک قائل شده و علوم طبیعی را علوم دقیقه و علم اجتماعی را سرشار از ارزش‌گذاری و جهت‌گیری سیاسی و اقتصادی می‌دانند.

🔸در این نگرش، مساله اصلی تضاد طبقاتی و استثمار توده‌های مردمی و کارگری توسط طبقه حاکم و نخبگان سیاسی و علمی است ، در واقع مارکسیست‌ها علم را خنثی تلفی می‌کنند و تنها به روابط تولید و مصرف اشکال دارند. آنها بر این باورند که طبقه حاکم با تولید یک ایدئولوژی آرام کننده، جایگاه خود را تثبیت می‌کنند. ایدئولوژی توجیه‌گر فاصله طبقاتی و توجیه‌کننده عملکرد سیاسی و اقتصادی طبقه حاکم است. گرامشی نخبگان را توجیه‌گر نظام سیاسی و روابط تولید می‌داند، لذا ایدئولوژی و دین افیون توده‌ها قلمداد می‌شود و مانع از خودآگاهی انسان‌ها خواهد شد #مارکس بر این باورست که وقتی خودآگاهی توده‌های کارگری افزایش یافت، جامعه کارگری علیه نظام سرمایه‌داری قیام کرده و دولت کمونیستی برقرار می‌کنند. در این نگاه، اراده انسان‌ها قبل از #انقلاب_پرولتاریایی، مقهور روابط سلطه و #نظام_سرمایه‌داری است.

🔸آگاهی کاذبی که توسط حاکمان ترویج می‌شود، آدمی را به «شیء» تبدیل کرده و مانع از شکوفایی اراده انسانی در تحقق تمدن مطلوب مارکسیستی خواهد شد. در نگرش مارکسیستی، اراده انسانی عامل اصلی ساختن تمدن‌هاست. لکن در جامعه سرمایه‌داری ، اراده و نقش توده‌ها و کارگران تحریف شده و در خدمت اراده طبقه حاکم و سرمایه‌دار قرار گرفته است. با آگاهی بخشی و بیداری طبقات محروم و برملا شدن روابط تولید، خودآگاهی اجتماعی در طبقات تحت سلطه ایجاد می‌شود و زمینه تحول و انقلاب فراهم می‌گردد. هدف نهایی این دیدگاه در مرحله #تمدن‌سازی ، ظهور یک دولت بدون طبقه و جامعه خالی از قشربندی برای عدالت و مساوات اجتماعی است. این نگرش آرمانی و عجیب ، امروزه حتی در غرب طرف‌داری ندارد و متروک واقع شده است.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 121 و 122.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (112) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (5) #پاورقی #تمدن_اسلامی‌ #جستارهای_نظری 🔸۲- ۲) مارکسیسم نگرش دوم نگرش جریان‌های مارکسیستی است که از مارکس و انگلس شروع شد. #فروید، #مارکوزه…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (113)

⭕️فصل سوم/فاصله جامعه‌سازی تا تمدن‌زایی

🔻جایگاه اراده آدمی در زایش‌های تمدنی (6)

#پاورقی
#تمدن_اسلامی‌
#جستارهای_نظری

🔸۳- ۲) رویکرد انسجام گرایانه
ساختارگرایی در سده اخیر، مقبولیت فراوانی در میان مجامع علمی جهان پیدا کرده. ساختارگرایی در مقابل مبنا گرایی، حقیقت علم را در ریشه‌های فرهنگی و گرایش‌های مختلف انسانی بازگردانیده و مبنای ثابت و پایداری برای علوم قایل نیست. این دیدگاه که در مبانی فلسفی خود، به تفسیرگرایی در علم بازگشت دارد، بر سر سفره فلسفه پدیدارشناسانه می‌نشیند و در تفکر «وبر» وبعدها «مرتن»، تبدیل به یک آموزه اجتماعی می‌گردد. این نگرش در فلسفه علم، به رشد انباشتی علوم اشکال وارد کرده و پارادایم های علمی را مطرح می‌کند. دوره‌های رشد علمی، متناسب با مبانی و اهداف جدید علمی شکل می‌گیرد و از این روی، علم رشد خطی ندارد و بسته به هر فرهنگی، متفاوت می‌شود. علومی که در دوران ایران باستان، مصر باستان و حتی اصفهان صفویه در دست دانشمندان بود، [با توجه به این دیگاه] ذاتاً با علم کنونی متفاوت است و میراثی برای علم امروزین محسوب نمی‌شود. بنابراین، علم تک نسخه‌ای نبوده و هدف تحقیق علمی هم کشف قوانین نیست. قواعد علمی، متناسب با پیش فرض‌ها، تخیّلات واهداف دانشمند، تولید شده و جامعه و طبیعت، در برابر فهم‌های متنوع، منفعل است. این دیدگاه میان علوم اجتماعی و علوم طبیعی تفاوت قایل شد و علوم طبیعی را در فرآیند معنابخشی انسان تحلیل می‌کند. در این نگرش، انسان به کنش‌های خویش معنا می‌دهد و از طریق همین معانی و قواعد، زندگی خویش را ترسیم می‌کند. پس بی‌شک جامعه قانون ثابتی ندارد و وابستگی عمیقی به وضعیت فرهنگی و قراردادهای اجتماعی خواهد داشت. در [این] دیدگاه تفسیری، نه تنها علوم انسانی که علوم طبیعی هم ناشی از معنادهی و معنابخشی انسان است. در واقع انسان است که طبیعت، #جامعه و #تمدن را بر حسب التفات و توجه خویش می سازد. امری خارج از آگاهی آدمیان وجود ندارد و همه علوم در فرآیند معنابخشی انسان محقق می‌شود.
#ادامه_دارد...

🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمد‌حسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 122 و 123.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami