فلسفه صدرا استعداد تولید علوم انسانی را دارد
#فلسفه_صدرایی
#فلسفه_و_علوم_انسانی
#دکتر_محمد_تقی_چاوشی
@tamadone_novine_islami
#فلسفه_صدرایی
#فلسفه_و_علوم_انسانی
#دکتر_محمد_تقی_چاوشی
@tamadone_novine_islami
بهسوی تمدن نوین اسلامی
فلسفه صدرا استعداد تولید علوم انسانی را دارد #فلسفه_صدرایی #فلسفه_و_علوم_انسانی #دکتر_محمد_تقی_چاوشی @tamadone_novine_islami
⭕️فلسفه صدرا استعداد تولید علوم انسانی را دارد(بخش اول)
#فلسفهی_صدرایی
#فلسفه_و_علوم_انسانی
#دکتر_محمدتقی_چاوشی
🔸همایش «اقتصاد فرهنگ؛ سیاستهای آموزشی» هفته گذشته با سخنرانی اساتید دانشگاه و پژوهشگران جوان در دانشگاه تهران به همت موسسه اشراق برگزار شد. یکی از سخنرانان نشست دکتر محمدتقی چاوشی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود که با موضوع «فتوت و قناعت» به سخنرانی پرداخت.
چاوشی ابتدا فتوت و قناعت را در برابر فرهنگ و اقتصاد قرار داد و گفت: من به جای اقتصادِ فرهنگ میگویم اقتصاد و فرهنگ. من میخواهم وارد پاسخ به این سؤال شوم که فتوت چگونه جای خودش را به فرهنگ داد و قناعت که از فتوت قابل تمایز نبود، چگونه با تحول به اقتصاد در سایه علوم انسانی به نحوی دستکم در تفکر مارکس به بنیاد فرهنگ کشیده شد.
🔸او اینگونه پرسید که «با فتوت از چه میگوییم؟ بهخصوص آنکه آن را در نسبت با قناعت میخوانیم.» و ادامه داد: موقف فعلی ما (منظور از ما، انسان ایرانی اسلامی با مبدأ تاریخی مدینه فارابی است) در عالم (منظور از عالم هر آن چیزی است که درگیر آن هستیم) و نسبتی که با امور داریم، به طوری است که از به کار بستن مفاهیمی مانند قناعت و فتوت بهظاهر هیچ معنایی در اذهانمان متداعی نمیشود. تاریخ تفکر یک قوم و ادوار تحقق آن را در تطور مفاهیمی میتوان دنبال کرد که آن قوم از به کار بستن آن بیآنکه نیاز به تأمل چندانی داشته باشند درک میکنند.
🔸چاوشی با بیان اینکه در هر دوره تاریخی انسان عهد تازهای با هستی میبندد، گفت: فلسفه به لحاظ آنکه از بنیاد یک فرهنگ پرسش میکند، گزارشی از فضای فرهنگی یک دوره را ارائه میکند. مثلاً در یک دوره انسان فتوت را درک میکند اما در دورهای دیگر درکی از این فتوت ندارد حال آنکه با «فرهنگ» و «اقتصاد» بهراحتی میتواند نسبت برقرار کند. این نشانه عوض شدن دوره تاریخی است.
🔸او ادامه داد: هر فرهنگی که وضع آن و نسبتش با امور در قالب مقولات و مفاهیم تحقق یابد «غرب» است. ما ابداً فرهنگمان شرقی نیست و چیزی از شرق نمیفهمیم.
🔸حتی به کار بستن کلمه فرهنگ برای شرق به جهت ضیغ واژگان است زیرا در شرق شما مقولات و مفاهیم پیدا نمیکنید و در شرق از دریچه مفاهیم با عالم نسبت ندارند. در زمانهای که عهد ما با عالم در قالب فرهنگ تجلی یافته است چگونه میتوانیم از فتوت بگوییم که نسبتی با فرهنگ ندارد؟ اکنون ما پس از فلسفه صدرا تحقق یافته است و با این حال در دوره صدرا به سر میبریم. ما هنوز از این نسبت با عالم که حدود 400 سال از آن میگذرد خارج نشدیم.
🔸چاوشی به ربط فتوت و مفهوم «پایدیا» در فلسفه یونان اشاره کرد و گفت: پایدیا برای یونانیها به معنای تعلیم و تربیت بود. پرورش دانه تا میوه را پایدیا میگفتند. استاد و مربی، بر اساس استعداد و زمینه موجود شاگرد پایدیا میکرد؛ یعنی انتقال اطلاعات نبود. خود انسان مستعد در همنشینی به استاد استعداد شکوفا میشد، دقیقاً همان معنایی که در فتوتنامههای ما وجود دارد.
🔸او به ریشه پایدیا و فتوت اشاره کرد و افزود: ریشه پایدیا «پایس» است، به معنای کودک و حتی عشق به پسران و پیکر جوانان؛ و در واژه فتوت شما «فتا» را (به معنای جوان) میبینید که در پایدیا هم داستان همین است. «پایدراست» در رتوریک ارسطو به معنای عشق به پیکر پسران آمده است.
#ادامه_دارد...👇🏼👇🏼👇🏼
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#فلسفهی_صدرایی
#فلسفه_و_علوم_انسانی
#دکتر_محمدتقی_چاوشی
🔸همایش «اقتصاد فرهنگ؛ سیاستهای آموزشی» هفته گذشته با سخنرانی اساتید دانشگاه و پژوهشگران جوان در دانشگاه تهران به همت موسسه اشراق برگزار شد. یکی از سخنرانان نشست دکتر محمدتقی چاوشی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بود که با موضوع «فتوت و قناعت» به سخنرانی پرداخت.
چاوشی ابتدا فتوت و قناعت را در برابر فرهنگ و اقتصاد قرار داد و گفت: من به جای اقتصادِ فرهنگ میگویم اقتصاد و فرهنگ. من میخواهم وارد پاسخ به این سؤال شوم که فتوت چگونه جای خودش را به فرهنگ داد و قناعت که از فتوت قابل تمایز نبود، چگونه با تحول به اقتصاد در سایه علوم انسانی به نحوی دستکم در تفکر مارکس به بنیاد فرهنگ کشیده شد.
🔸او اینگونه پرسید که «با فتوت از چه میگوییم؟ بهخصوص آنکه آن را در نسبت با قناعت میخوانیم.» و ادامه داد: موقف فعلی ما (منظور از ما، انسان ایرانی اسلامی با مبدأ تاریخی مدینه فارابی است) در عالم (منظور از عالم هر آن چیزی است که درگیر آن هستیم) و نسبتی که با امور داریم، به طوری است که از به کار بستن مفاهیمی مانند قناعت و فتوت بهظاهر هیچ معنایی در اذهانمان متداعی نمیشود. تاریخ تفکر یک قوم و ادوار تحقق آن را در تطور مفاهیمی میتوان دنبال کرد که آن قوم از به کار بستن آن بیآنکه نیاز به تأمل چندانی داشته باشند درک میکنند.
🔸چاوشی با بیان اینکه در هر دوره تاریخی انسان عهد تازهای با هستی میبندد، گفت: فلسفه به لحاظ آنکه از بنیاد یک فرهنگ پرسش میکند، گزارشی از فضای فرهنگی یک دوره را ارائه میکند. مثلاً در یک دوره انسان فتوت را درک میکند اما در دورهای دیگر درکی از این فتوت ندارد حال آنکه با «فرهنگ» و «اقتصاد» بهراحتی میتواند نسبت برقرار کند. این نشانه عوض شدن دوره تاریخی است.
🔸او ادامه داد: هر فرهنگی که وضع آن و نسبتش با امور در قالب مقولات و مفاهیم تحقق یابد «غرب» است. ما ابداً فرهنگمان شرقی نیست و چیزی از شرق نمیفهمیم.
🔸حتی به کار بستن کلمه فرهنگ برای شرق به جهت ضیغ واژگان است زیرا در شرق شما مقولات و مفاهیم پیدا نمیکنید و در شرق از دریچه مفاهیم با عالم نسبت ندارند. در زمانهای که عهد ما با عالم در قالب فرهنگ تجلی یافته است چگونه میتوانیم از فتوت بگوییم که نسبتی با فرهنگ ندارد؟ اکنون ما پس از فلسفه صدرا تحقق یافته است و با این حال در دوره صدرا به سر میبریم. ما هنوز از این نسبت با عالم که حدود 400 سال از آن میگذرد خارج نشدیم.
🔸چاوشی به ربط فتوت و مفهوم «پایدیا» در فلسفه یونان اشاره کرد و گفت: پایدیا برای یونانیها به معنای تعلیم و تربیت بود. پرورش دانه تا میوه را پایدیا میگفتند. استاد و مربی، بر اساس استعداد و زمینه موجود شاگرد پایدیا میکرد؛ یعنی انتقال اطلاعات نبود. خود انسان مستعد در همنشینی به استاد استعداد شکوفا میشد، دقیقاً همان معنایی که در فتوتنامههای ما وجود دارد.
🔸او به ریشه پایدیا و فتوت اشاره کرد و افزود: ریشه پایدیا «پایس» است، به معنای کودک و حتی عشق به پسران و پیکر جوانان؛ و در واژه فتوت شما «فتا» را (به معنای جوان) میبینید که در پایدیا هم داستان همین است. «پایدراست» در رتوریک ارسطو به معنای عشق به پیکر پسران آمده است.
#ادامه_دارد...👇🏼👇🏼👇🏼
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
فلسفه صدرا استعداد تولید علوم انسانی را دارد #فلسفه_صدرایی #فلسفه_و_علوم_انسانی #دکتر_محمد_تقی_چاوشی @tamadone_novine_islami
⭕️فلسفه صدرا استعداد تولید علوم انسانی را دارد(بخش دوم/آخر)
#فلسفهی_صدرایی
#فلسفه_و_علوم_انسانی
#دکتر_محمدتقی_چاوشی
🔸چاوشی بیان کرد: درست وقتی که فلسفه یا متافیزیک فارابی پیدا شد و فرهنگ در نسبت با مدینه آغاز شد و شکل گرفت، فتوت از میان رفت. اگر هم کسانی بعد از آن در فضای فتوت زندگی کردهاند اما با ظهور انسان اسلامی ایرانی دیگر جایی برای فتوت نماند. پایدیا فقط در کودکانی که استعداد داشته باشند رخ میدهد. بیجهت نیست که «یگر» تصریح میکند که پایدیا منحصر در اشراف است. اشراف کسانی هستند که از شرافت و فضیلت برخوردارند. پایدیا از دوره روم و در فضای لاتین جای خود را به فرهنگ داد. مراجعه کنید به پدیدارشناسی روح هگل، بحث فرهنگ.
🔸او چنین تعریفی از فتوت ارائه داد: فتوت تعلیم و آموزش جوانانی است که در محضر استاد استعدادهای درونی خود را شکوفا میکردند یا شکوفا میشد. فتوت با قناعت گره خورده است. فتوت سه مرحله وفا، صفا و سخا دارد، در سخا، قناعت نهفته است. او با اشاره به تعریف «دقاق» از فتوت گفت، قناعت یعنی آن چیزی که مقتضای بدن هست در او پیاده شود؛ یعنی اصلاح بدن. فتوت را با «غربت» درک میکنیم. غربت برای کسی معنا دارد که آموزش متفاوتی دارد و برای کسانی که آموزش یکسان مانند آموزش و پرورش ما دارند، فتوت و غربت معنا ندارد.
🔸چاوشی تاکید کرد که عهد جدید ما که با فارابی آغاز میشود، نسبت خود را با فتوت از دست میدهد و متافیزیک شکل میگیرد. او افزود: فتوت جای خود را به صناعتی میدهد که به جمیل و فعل او میاندیشد (یعنی همان تعریفی که فارابی برای فلسفه آورده است). ما فلسفه اسلامی داریم. با فارابی و مدینه او پیدا میشود. نسبت انسان ایرانی اسلامی با مدینه و نسبت انسان یونانی با پولیس هیچ ربطی به هم ندارد. گرچه وقتی از فلسفه میگوییم پیوندی با یونان دارد اما مهم انسان است و فلسفه از آن انسان است و انسان اسلامی ایرانی فلسفه خودش را دارد که همان فلسفه اسلامی است.
🔸او ادامه داد: فتوت از فارابی به بعد جای خودش را به فرهنگ داد و قناعت در ساحت مدینه و در بسط تاریخی آن به خصوص در تفکر صدرا در قالب دانش اقتصاد تغییر ماهیت میدهد. بحث از تحول فتوت و قناعت به اقتصاد و فرهنگ بدون درک ظهور علوم انسانی، از بسط تاریخی متافیزیک صدرالمتالهین فرجام نمییابد. بنده مدعی نیستم که علوم انسانی در فضای فرهنگی ما تحقق یافته است بلکه اصرار دارم که در بسط تاریخی تفکر صدرا و ازطریق مکتب فلسفی تهران و آقاعلی مدرس و با ظهور انقلاب مشروطه، امکان تحقق علوم انسانی فراهم آمد. آنان که سودای علوم انسانی با وصف اسلامی بودن دارند، دانسته یا ندانسته آب به آسیاب فرهنگ غرب میریزند.
🔸من مدافع و مروج سلفیگری نیستم اما معتقدم گشودن فضای تازه بدون تأمل بر آنچه این فرهنگ دارد ناممکن است. او با تاکید بر ضرورت بازخوانی فلسفه اسلامی گفت: این تنها طریقی است که میتواند گزارشی قابل تأمل از وضع تاریخی ما به دست دهد. بحث از فتوت و قناعت طالب گشودن فضایی است که فرسنگها از بحث علوم انسانی اسلامی فاصله دارد و میکوشد راهی تازه در مقابل غلبه غرب پیشنهاد کند و ما اکنون در آستانه آن ایستادهایم؛ یعنی در آستانه علوم انسانی صدرایی ایستادیم. ما بر آستانه آن چه با مدینه فارابی تحقق یافت مقام کردهایم. تذکر مفاهیمی که نسبتمان را با آن از دست دادهایم(یعنی فتوت و قناعت)، طریق تفکر و تأمل در وضع کنونی ماست.
#پایان.
🔹منبع: روزنامه صبح نو، شماره 440 مورخهی شنبه 1396/12/26
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#فلسفهی_صدرایی
#فلسفه_و_علوم_انسانی
#دکتر_محمدتقی_چاوشی
🔸چاوشی بیان کرد: درست وقتی که فلسفه یا متافیزیک فارابی پیدا شد و فرهنگ در نسبت با مدینه آغاز شد و شکل گرفت، فتوت از میان رفت. اگر هم کسانی بعد از آن در فضای فتوت زندگی کردهاند اما با ظهور انسان اسلامی ایرانی دیگر جایی برای فتوت نماند. پایدیا فقط در کودکانی که استعداد داشته باشند رخ میدهد. بیجهت نیست که «یگر» تصریح میکند که پایدیا منحصر در اشراف است. اشراف کسانی هستند که از شرافت و فضیلت برخوردارند. پایدیا از دوره روم و در فضای لاتین جای خود را به فرهنگ داد. مراجعه کنید به پدیدارشناسی روح هگل، بحث فرهنگ.
🔸او چنین تعریفی از فتوت ارائه داد: فتوت تعلیم و آموزش جوانانی است که در محضر استاد استعدادهای درونی خود را شکوفا میکردند یا شکوفا میشد. فتوت با قناعت گره خورده است. فتوت سه مرحله وفا، صفا و سخا دارد، در سخا، قناعت نهفته است. او با اشاره به تعریف «دقاق» از فتوت گفت، قناعت یعنی آن چیزی که مقتضای بدن هست در او پیاده شود؛ یعنی اصلاح بدن. فتوت را با «غربت» درک میکنیم. غربت برای کسی معنا دارد که آموزش متفاوتی دارد و برای کسانی که آموزش یکسان مانند آموزش و پرورش ما دارند، فتوت و غربت معنا ندارد.
🔸چاوشی تاکید کرد که عهد جدید ما که با فارابی آغاز میشود، نسبت خود را با فتوت از دست میدهد و متافیزیک شکل میگیرد. او افزود: فتوت جای خود را به صناعتی میدهد که به جمیل و فعل او میاندیشد (یعنی همان تعریفی که فارابی برای فلسفه آورده است). ما فلسفه اسلامی داریم. با فارابی و مدینه او پیدا میشود. نسبت انسان ایرانی اسلامی با مدینه و نسبت انسان یونانی با پولیس هیچ ربطی به هم ندارد. گرچه وقتی از فلسفه میگوییم پیوندی با یونان دارد اما مهم انسان است و فلسفه از آن انسان است و انسان اسلامی ایرانی فلسفه خودش را دارد که همان فلسفه اسلامی است.
🔸او ادامه داد: فتوت از فارابی به بعد جای خودش را به فرهنگ داد و قناعت در ساحت مدینه و در بسط تاریخی آن به خصوص در تفکر صدرا در قالب دانش اقتصاد تغییر ماهیت میدهد. بحث از تحول فتوت و قناعت به اقتصاد و فرهنگ بدون درک ظهور علوم انسانی، از بسط تاریخی متافیزیک صدرالمتالهین فرجام نمییابد. بنده مدعی نیستم که علوم انسانی در فضای فرهنگی ما تحقق یافته است بلکه اصرار دارم که در بسط تاریخی تفکر صدرا و ازطریق مکتب فلسفی تهران و آقاعلی مدرس و با ظهور انقلاب مشروطه، امکان تحقق علوم انسانی فراهم آمد. آنان که سودای علوم انسانی با وصف اسلامی بودن دارند، دانسته یا ندانسته آب به آسیاب فرهنگ غرب میریزند.
🔸من مدافع و مروج سلفیگری نیستم اما معتقدم گشودن فضای تازه بدون تأمل بر آنچه این فرهنگ دارد ناممکن است. او با تاکید بر ضرورت بازخوانی فلسفه اسلامی گفت: این تنها طریقی است که میتواند گزارشی قابل تأمل از وضع تاریخی ما به دست دهد. بحث از فتوت و قناعت طالب گشودن فضایی است که فرسنگها از بحث علوم انسانی اسلامی فاصله دارد و میکوشد راهی تازه در مقابل غلبه غرب پیشنهاد کند و ما اکنون در آستانه آن ایستادهایم؛ یعنی در آستانه علوم انسانی صدرایی ایستادیم. ما بر آستانه آن چه با مدینه فارابی تحقق یافت مقام کردهایم. تذکر مفاهیمی که نسبتمان را با آن از دست دادهایم(یعنی فتوت و قناعت)، طریق تفکر و تأمل در وضع کنونی ماست.
#پایان.
🔹منبع: روزنامه صبح نو، شماره 440 مورخهی شنبه 1396/12/26
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr