⭕️نماز باران توسط آیتالله سید محمدتقی خوانساری در قم، زمان اشغال ایران توسط متفقین
🔻#نماز_باران
🔻#تاریخ_معاصر_ایران
🔻#آیتالله_سیدمحمدتقی_خوانساری
🔸[طی جنگ جهانی دوم] در شهریور سال 1320 ایران توسط متفقین اشغال شد، پس از آن موجی از قحطی و نابسامانی در کشور به راه افتاد. قسمتی از سپاه متفقین در منطقه خاکفرج قم استقرار یافت و بعد از مدتی کنترل شهر در دست آنان قرار گرفت. اشغال هنوز ادامه داشت که زمینهای مساعد و وسیع شهر قم - که به صورت دیم کشت میشد - با گذشت دو ماه بهاری از سال 1323 هنوز تشنه بودند. با بروز این خشکسالی موقعیت غذایی مردم بحرانی شد. اهالی قم، چاره در خواندن نماز باران دیدند.
🔸مردم راهی خانههای آقایان صدر، حجت و خوانساری شدند. آقایان صدر و حجت در پاسخ مردم گفتند اگر شما وظیفههای شرعی خود را بجا آورید، آسمان و زمین دستهایشان بر شما گشوده خواهد بود. اما آقای خوانساری نتوانست جواب نه بگوید و مردم هم گمان بردند او موافق با خواندن نماز باران است. به همین علت اطلاعیههایی در سطح شهر نصب گردید که آقای خوانساری در روز جمعه نماز استسقا خواهد خواند. گروهی ایشان را از پایان بد کار بیم دادند، اما او گفت حالا که چنین شده، خواندن این نماز بر من تکلیفی است و هر چه صلاح باشد همان واقع خواهد شد.
🔸با نزدیک شدن لحظه موعود بهائیان شهر، متفقین را به انگیزههای این حرکت بدبین نمودند تا جایی که این نیروها در پوششی دفاعی رفتند. در روز موعود، جمعیت از گوشه و کنار شهر روانه شدند تا به صحرای خاکفرج که در نیم کیلومتری شهر قرار داشت و مصلای آن محسوب میشد بروند. آیتالله خوانساری هم با طمأنینه و آرامش مخصوص و در حالی که پاها را برهنه کرده و تحت الحنک انداخته بود با عدهای از همراهان به سمت آن نقطه حرکت نمودند.
🔸جمعیت افزون بر بیست هزار نفر بود و اکثر ساکنان شهر را در بر میگرفت. با عبور آرام مردم از کنار پادگان، شائبههای تردید زدوده شد و توطئه بهائیان بی اثر ماند. بههرحال نماز باران تمام شد و مردم برگشتند، اما باران نیامد. روز بعد آیتالله خوانساری پس از پایان در سو بحث از شاگردانش خواست که تا همپای او نماز دیگری بخوانند. این نماز در باغهای پشت قبرستان نو برپا گشت.
🔸در این روز بهاییها و تودهایها اعتقادات مردم را تمسخر کردند و با طعنه به مردم میگفتند: چرا امروز چترهایتان را نیاوردید؟ الان سیل میآید... تا آنکه شب سوم در مدرسهی فیضیه، روضهای به مناسبت ایام فاطمیه برگزار شد. مرحوم اشراقی منبر رفته و تازه شروع به خواندن خطبه کرده بودند که باران شدید و بیسابقهای باریدن گرفت و همه فهمیدند که این باران اثر نمازی بود که آیتالله خوانساری در آن دو روز خواندند.
🔸جالب این است که فرمانده آمریکایی [نیروهای متفقین مستقر در قم] به آیتالله خوانساری پیغام داد بود؛ شما که اینقدر پیش خدا محبوب هستید و دعایتان مستجاب میشود، بیایید و دعا کنید این جنگ زودتر تمام شود و شما و ما راحت شویم و ما به کشورمان بازگردیم.
🔹منبع:
کتاب تاریخ تحولات سیاسی ایران،
چاپ موسسهی مطالعات تاریخ معاصر ایران،
ص527 و 528.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#نماز_باران
🔻#تاریخ_معاصر_ایران
🔻#آیتالله_سیدمحمدتقی_خوانساری
🔸[طی جنگ جهانی دوم] در شهریور سال 1320 ایران توسط متفقین اشغال شد، پس از آن موجی از قحطی و نابسامانی در کشور به راه افتاد. قسمتی از سپاه متفقین در منطقه خاکفرج قم استقرار یافت و بعد از مدتی کنترل شهر در دست آنان قرار گرفت. اشغال هنوز ادامه داشت که زمینهای مساعد و وسیع شهر قم - که به صورت دیم کشت میشد - با گذشت دو ماه بهاری از سال 1323 هنوز تشنه بودند. با بروز این خشکسالی موقعیت غذایی مردم بحرانی شد. اهالی قم، چاره در خواندن نماز باران دیدند.
🔸مردم راهی خانههای آقایان صدر، حجت و خوانساری شدند. آقایان صدر و حجت در پاسخ مردم گفتند اگر شما وظیفههای شرعی خود را بجا آورید، آسمان و زمین دستهایشان بر شما گشوده خواهد بود. اما آقای خوانساری نتوانست جواب نه بگوید و مردم هم گمان بردند او موافق با خواندن نماز باران است. به همین علت اطلاعیههایی در سطح شهر نصب گردید که آقای خوانساری در روز جمعه نماز استسقا خواهد خواند. گروهی ایشان را از پایان بد کار بیم دادند، اما او گفت حالا که چنین شده، خواندن این نماز بر من تکلیفی است و هر چه صلاح باشد همان واقع خواهد شد.
🔸با نزدیک شدن لحظه موعود بهائیان شهر، متفقین را به انگیزههای این حرکت بدبین نمودند تا جایی که این نیروها در پوششی دفاعی رفتند. در روز موعود، جمعیت از گوشه و کنار شهر روانه شدند تا به صحرای خاکفرج که در نیم کیلومتری شهر قرار داشت و مصلای آن محسوب میشد بروند. آیتالله خوانساری هم با طمأنینه و آرامش مخصوص و در حالی که پاها را برهنه کرده و تحت الحنک انداخته بود با عدهای از همراهان به سمت آن نقطه حرکت نمودند.
🔸جمعیت افزون بر بیست هزار نفر بود و اکثر ساکنان شهر را در بر میگرفت. با عبور آرام مردم از کنار پادگان، شائبههای تردید زدوده شد و توطئه بهائیان بی اثر ماند. بههرحال نماز باران تمام شد و مردم برگشتند، اما باران نیامد. روز بعد آیتالله خوانساری پس از پایان در سو بحث از شاگردانش خواست که تا همپای او نماز دیگری بخوانند. این نماز در باغهای پشت قبرستان نو برپا گشت.
🔸در این روز بهاییها و تودهایها اعتقادات مردم را تمسخر کردند و با طعنه به مردم میگفتند: چرا امروز چترهایتان را نیاوردید؟ الان سیل میآید... تا آنکه شب سوم در مدرسهی فیضیه، روضهای به مناسبت ایام فاطمیه برگزار شد. مرحوم اشراقی منبر رفته و تازه شروع به خواندن خطبه کرده بودند که باران شدید و بیسابقهای باریدن گرفت و همه فهمیدند که این باران اثر نمازی بود که آیتالله خوانساری در آن دو روز خواندند.
🔸جالب این است که فرمانده آمریکایی [نیروهای متفقین مستقر در قم] به آیتالله خوانساری پیغام داد بود؛ شما که اینقدر پیش خدا محبوب هستید و دعایتان مستجاب میشود، بیایید و دعا کنید این جنگ زودتر تمام شود و شما و ما راحت شویم و ما به کشورمان بازگردیم.
🔹منبع:
کتاب تاریخ تحولات سیاسی ایران،
چاپ موسسهی مطالعات تاریخ معاصر ایران،
ص527 و 528.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr