بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (115) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (8) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸۴- ۲) جریان ارادهها در تاریخ بیشک #جامعه و #فرهنگ مقدم بر وجود انسان است و محدودیتهایی را…
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (116)
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (9)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸به نظر میرسد که اراده انسان مطابق تعالیم دینی متأثر از دو جانب است. یکی از جانب وضعیت فرهنگی و تمدنی حاکم بر زندگی و دیگری از جانب نظام ولایت حاکم بر اراده انسانی. انسانها در هر شرایط فرهنگی و تمدنی که زندگی کنند، تحت تأثیر جبر اجتماعی و محدودیتهای جمعی قرار میگیرند. تمدنها، خنثی و بی اثر نیستند. انسان در درون تمدنها محصور و مورد فشار است. در تمدن مادی، امکانهای دینداری کمتر است و شرایط گناه بیشتر، یعنی برای مؤمنین، زیستن در جامعه غربی، مانند حرکت در سربالایی است. برعکس، تحقق #جامعه_دینی و #تمدن_اسلامی، زیست مؤمنین را آسان میکند و امکانهای گناه را به حداقل میرساند. پس نمیتوان گفت که انسان، در جامعه به آزادی تصرف میکند و مختار ما يشاء است. از این جهت، میتوان گفت که انسان موجودی تاریخمند است. در دل تاریخ زاده میشود و به قول هیدگر، به تاریخ خاصی پرتاب شده که دیگران آن را بنا کردهاند. انسان موجودی تاریخی است که پیش داشتهای نظری و باورهای فرهنگی، بستر حرکت او را آفریده و امکانهای تاریخی، محدوده عملش را مشخص میکنند.
🔸در سوی دیگر، اراده انسانی در طول تاریخ هم آزاد نبوده و در مسیر مشخصی به شکوفایی خواهد رسید. تاریخ #حق و #باطل که معلول ارادۀ اولیای الهی و شیطانی است، دو جبهه بزرگ تاریخی را در برابر یک دیگر ایجاد کرده است که ارادههای خرد انسانی در این دو جهت کلان به جریان میافتد. در نگرش شیعی، یک ارادۀ بالاصالة داریم که اراده خداوند است. همۀ ارادههای انسانی، باقی به اراده الهی است و هیچ کس خارج از قلمرو ولایت تکوینی خداوند قرار ندارد. فاعل بالتبع، همین جهان طبیعت و مادی است که به تبع تصرف فاعلهای تصرفی، تغییر میکند. فاعل تصرفی در جهان تصرف کرده و زیست عالم را متفاوت کرده است. این فاعلها فقط محدود به انسان نیستند و حتی اجنه و جنود شيطان نیز در جهان تصرف میکنند. لكن همه این فاعلهای تصرفی، از فاعل بالاتر از خود پیروی کرده و در واقع تحت تدبیر آنها در حرکتاند. نسبت فاعل تصرفی وفاعل تبعی، نسبت تسخیر است و این تسخیر غیر از تصرفی است که علوم غربی در جهان انجام میدهند. در نگرش اسلامی، خلقت نظام احسن است و نقصی در آن نیست تا با ابزارسازی و مهار طبیعت ، نظام هستی کامل شود. از این روی، تسخیر به جهت تکامل جهان صورت نمیگیرد و جهت رشد وغیّ دارد. غرب میخواهد طبیعت را تغییر دهد. فلاسفه بزرگی مثل دکارت در غرب تصريح میکنند که پیش از این، رسالت دانشمندان ، تفسیر و تبیین عالم بود، اما امروز رسالت اصلی، تغییر هستی و جهان طبیعت است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 125 و 126.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (9)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸به نظر میرسد که اراده انسان مطابق تعالیم دینی متأثر از دو جانب است. یکی از جانب وضعیت فرهنگی و تمدنی حاکم بر زندگی و دیگری از جانب نظام ولایت حاکم بر اراده انسانی. انسانها در هر شرایط فرهنگی و تمدنی که زندگی کنند، تحت تأثیر جبر اجتماعی و محدودیتهای جمعی قرار میگیرند. تمدنها، خنثی و بی اثر نیستند. انسان در درون تمدنها محصور و مورد فشار است. در تمدن مادی، امکانهای دینداری کمتر است و شرایط گناه بیشتر، یعنی برای مؤمنین، زیستن در جامعه غربی، مانند حرکت در سربالایی است. برعکس، تحقق #جامعه_دینی و #تمدن_اسلامی، زیست مؤمنین را آسان میکند و امکانهای گناه را به حداقل میرساند. پس نمیتوان گفت که انسان، در جامعه به آزادی تصرف میکند و مختار ما يشاء است. از این جهت، میتوان گفت که انسان موجودی تاریخمند است. در دل تاریخ زاده میشود و به قول هیدگر، به تاریخ خاصی پرتاب شده که دیگران آن را بنا کردهاند. انسان موجودی تاریخی است که پیش داشتهای نظری و باورهای فرهنگی، بستر حرکت او را آفریده و امکانهای تاریخی، محدوده عملش را مشخص میکنند.
🔸در سوی دیگر، اراده انسانی در طول تاریخ هم آزاد نبوده و در مسیر مشخصی به شکوفایی خواهد رسید. تاریخ #حق و #باطل که معلول ارادۀ اولیای الهی و شیطانی است، دو جبهه بزرگ تاریخی را در برابر یک دیگر ایجاد کرده است که ارادههای خرد انسانی در این دو جهت کلان به جریان میافتد. در نگرش شیعی، یک ارادۀ بالاصالة داریم که اراده خداوند است. همۀ ارادههای انسانی، باقی به اراده الهی است و هیچ کس خارج از قلمرو ولایت تکوینی خداوند قرار ندارد. فاعل بالتبع، همین جهان طبیعت و مادی است که به تبع تصرف فاعلهای تصرفی، تغییر میکند. فاعل تصرفی در جهان تصرف کرده و زیست عالم را متفاوت کرده است. این فاعلها فقط محدود به انسان نیستند و حتی اجنه و جنود شيطان نیز در جهان تصرف میکنند. لكن همه این فاعلهای تصرفی، از فاعل بالاتر از خود پیروی کرده و در واقع تحت تدبیر آنها در حرکتاند. نسبت فاعل تصرفی وفاعل تبعی، نسبت تسخیر است و این تسخیر غیر از تصرفی است که علوم غربی در جهان انجام میدهند. در نگرش اسلامی، خلقت نظام احسن است و نقصی در آن نیست تا با ابزارسازی و مهار طبیعت ، نظام هستی کامل شود. از این روی، تسخیر به جهت تکامل جهان صورت نمیگیرد و جهت رشد وغیّ دارد. غرب میخواهد طبیعت را تغییر دهد. فلاسفه بزرگی مثل دکارت در غرب تصريح میکنند که پیش از این، رسالت دانشمندان ، تفسیر و تبیین عالم بود، اما امروز رسالت اصلی، تغییر هستی و جهان طبیعت است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 125 و 126.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢نسبت علم با فرهنگ و تمدن بشری
#علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
#نسبت_علم_با_فرهنگ_و_تمدن
#حجتالاسلام_دکتر_حمید_پارسانیا
🔸هر معنایی از علم با نوعی خاصی از فرهنگ و تمدن بشری سازگار است. داوری نسبت به درست و یا غلط بودن هر یک از آن معانی در گرو داوری درباره مبانی فلسفی و معرفت شناختی آن تعاریف است؛ کاری که به فیلسوف علم مربوط میشود. هر یک از آن معانی، با فرهنگ، جامعه و نظام اجتماعی خاصی سازگاری دارد و هرگاه یکی از این تعاریف در درون فرهنگ و جامعهای مرجعیت پیدا کند، در دیگر ابعاد آن فرهنگ اثر می گذارد و به همین دلیل ترویج هریک از این معانی در درون یک جامعه منشأ تأثیری گسترده و فراگیر در حوزه عقائد، آرمان ها و ارزشهای اجتماعی آن جامعه میگردد. کاوش پیرامون این گونه مباحث از نوع مباحث جامعه شناسی معرفت و علم است.
🔹#منبع: مقاله علم دینی از منظر حکمت اسلامی/ مجله راهبرد فرهنگ/ شمار ششم/سال 1388، ص 21.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#علم_دینی
#علوم_انسانی_اسلامی
#نسبت_علم_با_فرهنگ_و_تمدن
#حجتالاسلام_دکتر_حمید_پارسانیا
🔸هر معنایی از علم با نوعی خاصی از فرهنگ و تمدن بشری سازگار است. داوری نسبت به درست و یا غلط بودن هر یک از آن معانی در گرو داوری درباره مبانی فلسفی و معرفت شناختی آن تعاریف است؛ کاری که به فیلسوف علم مربوط میشود. هر یک از آن معانی، با فرهنگ، جامعه و نظام اجتماعی خاصی سازگاری دارد و هرگاه یکی از این تعاریف در درون فرهنگ و جامعهای مرجعیت پیدا کند، در دیگر ابعاد آن فرهنگ اثر می گذارد و به همین دلیل ترویج هریک از این معانی در درون یک جامعه منشأ تأثیری گسترده و فراگیر در حوزه عقائد، آرمان ها و ارزشهای اجتماعی آن جامعه میگردد. کاوش پیرامون این گونه مباحث از نوع مباحث جامعه شناسی معرفت و علم است.
🔹#منبع: مقاله علم دینی از منظر حکمت اسلامی/ مجله راهبرد فرهنگ/ شمار ششم/سال 1388، ص 21.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (116) فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (9) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸به نظر میرسد که اراده انسان مطابق تعالیم دینی متأثر از دو جانب است. یکی از جانب وضعیت فرهنگی و تمدنی…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (117)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (10)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸اولیای حق پُررنگترين تصرف را در تاریخ حق میکنند. امام عصر (عجالله تعالی فرجهالشریف)، امامی است که زمان را امامت میکند و تاریخ حق را مدیریت مینماید. «أين السبب المتصل بين الأرض والسماء» اولیای حق، تصرف در تاریخ میکنند و مسیر وتقدير تاريخ را مشخص مینمایند. انسان وجن، میتوانند با تولی به ولایت اولیای حق، تحت تربیت و تکامل ولی الهی قرار گرفته و جامعهای در تناسب با اراده ولی الله بسازند. در مقابل پایگاه حق، جریان باطل نیز تصرفگری دارند و با اراده بر بندگی شیطان و قرار گرفتن در نظام ولایت ابلیس، جامعه و زندگی خویش را متناسب با اراده شيطان تنظیم میگردانند.
🔸فاعلهای تصرفی هریک مُلهم از اولیای حق و باطل هستند. یعنی هم فاعلهای تصرفی جبهه حق، مورد هدایت غیبی اولیای الهی میباشند و هم فاعلهای تصرفی در جبهه باطل، مورد هدایت و الهام اولیای باطل هستند. قرآن هم براین هدایتگری غیبی تأیید دارد. «و اوحينا إلى ام موسی» ، «و اوحينا إلى الحواريون» پس در جبهه حق وحی و الهام وجود دارد. از سوی دیگر، در جبهه باطل هم قرآن می گوید الهام از سوی شیطانها وجود دارد. «ان الشّياطين ليوحون الى اوليائهم» این جا هم وحی وجود دارد. پس اولیای باطل به شیاطین، انسانهای جبهه کفر وباطل وحی می کنند و مسیر حرکت اجتماعی ایشان را از طريق الهام هدایت می کنند.
🔸مثلاً دانشمندی که در این جبهه، علم را تولید میکند، به رشد و توسعه جبهه باطل خدمت کرده است و یا دانشمندی با فعالیتهای خویش، روحیه خشونت و بهرهکشی از طبیعت و انسان را ساختاری کرده و توسعه بخشیده، همگی ملهم به الهام ابلیس هستند. اولیای حق هم به علما، عرفا، عوام مؤمنین وحی میکنند تا مسیر دیگری در جامعهسازی دنبال نمایند. بارها امام خمینی در انقلاب سخن از امداد غیبی گفته و دست خدا را در جریان امور معرفی کرده است. داستان شهید برونسی در «خاکهای نرم کوشک» نمونه کوچکی از این ماجراست.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 126 و 127.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (10)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸اولیای حق پُررنگترين تصرف را در تاریخ حق میکنند. امام عصر (عجالله تعالی فرجهالشریف)، امامی است که زمان را امامت میکند و تاریخ حق را مدیریت مینماید. «أين السبب المتصل بين الأرض والسماء» اولیای حق، تصرف در تاریخ میکنند و مسیر وتقدير تاريخ را مشخص مینمایند. انسان وجن، میتوانند با تولی به ولایت اولیای حق، تحت تربیت و تکامل ولی الهی قرار گرفته و جامعهای در تناسب با اراده ولی الله بسازند. در مقابل پایگاه حق، جریان باطل نیز تصرفگری دارند و با اراده بر بندگی شیطان و قرار گرفتن در نظام ولایت ابلیس، جامعه و زندگی خویش را متناسب با اراده شيطان تنظیم میگردانند.
🔸فاعلهای تصرفی هریک مُلهم از اولیای حق و باطل هستند. یعنی هم فاعلهای تصرفی جبهه حق، مورد هدایت غیبی اولیای الهی میباشند و هم فاعلهای تصرفی در جبهه باطل، مورد هدایت و الهام اولیای باطل هستند. قرآن هم براین هدایتگری غیبی تأیید دارد. «و اوحينا إلى ام موسی» ، «و اوحينا إلى الحواريون» پس در جبهه حق وحی و الهام وجود دارد. از سوی دیگر، در جبهه باطل هم قرآن می گوید الهام از سوی شیطانها وجود دارد. «ان الشّياطين ليوحون الى اوليائهم» این جا هم وحی وجود دارد. پس اولیای باطل به شیاطین، انسانهای جبهه کفر وباطل وحی می کنند و مسیر حرکت اجتماعی ایشان را از طريق الهام هدایت می کنند.
🔸مثلاً دانشمندی که در این جبهه، علم را تولید میکند، به رشد و توسعه جبهه باطل خدمت کرده است و یا دانشمندی با فعالیتهای خویش، روحیه خشونت و بهرهکشی از طبیعت و انسان را ساختاری کرده و توسعه بخشیده، همگی ملهم به الهام ابلیس هستند. اولیای حق هم به علما، عرفا، عوام مؤمنین وحی میکنند تا مسیر دیگری در جامعهسازی دنبال نمایند. بارها امام خمینی در انقلاب سخن از امداد غیبی گفته و دست خدا را در جریان امور معرفی کرده است. داستان شهید برونسی در «خاکهای نرم کوشک» نمونه کوچکی از این ماجراست.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 126 و 127.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (117) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (10) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸اولیای حق پُررنگترين تصرف را در تاریخ حق میکنند. امام عصر (عجالله تعالی فرجهالشریف)، امامی…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (118)
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (11)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸قرآن کریم میفرماید: « کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ» یعنی هم جبهه حق وهم جبهه باطل، چون اراده اصلی با خداست، هردو امداد میشوند تا شرایط آزمایش انسان فراهم شود. در سوره شورا میگوید: کسی که دنیا بخواهد ما اتفاقاً به او میدهیم و در همان جهت او را یاری میرسانیم: «مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نـزدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ» کسی که آخرت بخواهد مابه او می دهیم. «وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا»، کسی هم که دنیا بخواهد به او میدهیم. یعنی این نیست که جبهه باطل و کسانی که مادیگرا هستنند، اینها همه رها باشند. «وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ» ولی در آخرت اینها نصیبی نخواهند داشت.
🔸علمایی که خود ملهم به الهامات واشراقات ربانی بودهاند، خود نیز بر عمل جامعه و روابط انسانی در پایگاه حق دقت، تصرف و کنترل دارند. ما یک روزی در حجرهمان در اصفهان، با یکی از طلبهها بر سر این که سیگار نباید کشید، بحث تندی داشتیم. او اهل سیگار شده بود و به نظر ما، برای یک طلبه، در شأن اجتماعیاش، سیگار کشیدن خوب نبود. همان روز داخل حجره سیگار میکشید و به همین دلیل، بحث تندی آغاز شد. ما میگفتیم که رفتار شما، خلاف شئون طلبگی است. او استدلالی آورد که جای گفتن آن نیست. تا نزدیک به غروب گفت وگوی ما طول کشید و در نهایت، هنگام اذان مغرب ، طبق روال هر روز، به مسجدی که آیت الله ناصری اقامه نماز میکرد رفتیم.
🔸بعد از نماز، حضرت آیت الله ناصری، مطابق روال عادی سوار ماشین نشد و گفت من کاری دارم. بعد به صورت پیاده به سمت حجرههای ما حرکت کرد. وارد حیاط مدرسه که شد، عبایش را پهن کرد و روی زمین نشست و شروع کرد درباره شئون طلبه و این که باید رعایت زی طلبگی را بکند و نباید سیگار بکشد سخن گفت! من به دوستم اشاره کردم که مگرتو به ایشان گفتی؟ گفت نه! یعنی کسی غیراز ما دو نفر در حجره وجود نداشت تا خبراین قصه را به ایشان برساند. اما ایشان به شدت از رفتارهای خلاف زى طلبگی نهی کرده و به خصوص درباره سیگارکشیدن سخن گفت. بعد هم یکی از عنایات واشراقاتی که در زندگی شان صورت گرفته بیان کرد که اگر روزی ایشان اجازه دهد، خواهم گفت. البته ایشان معمولاً خود را انسان عادی معرفی میکند و آن روز استثناءً یکی از الهامهایی که به او شده بود را برای جمع خصوصی طلبهها نقل کرد. آن هم به اجمال و زودگذر، مقصود این بود که بگویم اولیای حق حتی در جزئیترین امور، تصرف دارند و نظارت بر احوال جبهه حق میکنند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 127 و 128.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (11)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸قرآن کریم میفرماید: « کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ» یعنی هم جبهه حق وهم جبهه باطل، چون اراده اصلی با خداست، هردو امداد میشوند تا شرایط آزمایش انسان فراهم شود. در سوره شورا میگوید: کسی که دنیا بخواهد ما اتفاقاً به او میدهیم و در همان جهت او را یاری میرسانیم: «مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نـزدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ» کسی که آخرت بخواهد مابه او می دهیم. «وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا»، کسی هم که دنیا بخواهد به او میدهیم. یعنی این نیست که جبهه باطل و کسانی که مادیگرا هستنند، اینها همه رها باشند. «وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ» ولی در آخرت اینها نصیبی نخواهند داشت.
🔸علمایی که خود ملهم به الهامات واشراقات ربانی بودهاند، خود نیز بر عمل جامعه و روابط انسانی در پایگاه حق دقت، تصرف و کنترل دارند. ما یک روزی در حجرهمان در اصفهان، با یکی از طلبهها بر سر این که سیگار نباید کشید، بحث تندی داشتیم. او اهل سیگار شده بود و به نظر ما، برای یک طلبه، در شأن اجتماعیاش، سیگار کشیدن خوب نبود. همان روز داخل حجره سیگار میکشید و به همین دلیل، بحث تندی آغاز شد. ما میگفتیم که رفتار شما، خلاف شئون طلبگی است. او استدلالی آورد که جای گفتن آن نیست. تا نزدیک به غروب گفت وگوی ما طول کشید و در نهایت، هنگام اذان مغرب ، طبق روال هر روز، به مسجدی که آیت الله ناصری اقامه نماز میکرد رفتیم.
🔸بعد از نماز، حضرت آیت الله ناصری، مطابق روال عادی سوار ماشین نشد و گفت من کاری دارم. بعد به صورت پیاده به سمت حجرههای ما حرکت کرد. وارد حیاط مدرسه که شد، عبایش را پهن کرد و روی زمین نشست و شروع کرد درباره شئون طلبه و این که باید رعایت زی طلبگی را بکند و نباید سیگار بکشد سخن گفت! من به دوستم اشاره کردم که مگرتو به ایشان گفتی؟ گفت نه! یعنی کسی غیراز ما دو نفر در حجره وجود نداشت تا خبراین قصه را به ایشان برساند. اما ایشان به شدت از رفتارهای خلاف زى طلبگی نهی کرده و به خصوص درباره سیگارکشیدن سخن گفت. بعد هم یکی از عنایات واشراقاتی که در زندگی شان صورت گرفته بیان کرد که اگر روزی ایشان اجازه دهد، خواهم گفت. البته ایشان معمولاً خود را انسان عادی معرفی میکند و آن روز استثناءً یکی از الهامهایی که به او شده بود را برای جمع خصوصی طلبهها نقل کرد. آن هم به اجمال و زودگذر، مقصود این بود که بگویم اولیای حق حتی در جزئیترین امور، تصرف دارند و نظارت بر احوال جبهه حق میکنند.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 127 و 128.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢تولید فکرهای آیندهساز، ضرورت تمدنسازی نوین اسلامی
#تمدنسازی
#گزیدهی_کتاب
#فکرهای_آیندهساز
🔸نگرش اسلام در مورد پایان تاریخ، برقراری #تمدن یکپارچه جهانی بر اساس #آموزههای_اسلام است. از آنجایی که هویت تمدنی، زندگی جمعی در سیستمهای بههمپیوسته است، برای تمدنسازی نیاز به #سیستمسازی است و هر اندیشه #تمدنسازی برای تحقق تمدنِ مورد نظرش چارهای جز طراحی و اجرای نظامها و سیستمهای به جریان اندازندهی ابعاد مختلف زندگی ندارد.
🔸سیستمهای آموزشی، رسانهای، فرهنگ عمومی، امنیتی، غذایی، دادگستری، اقتصادی، مدیریتی، حکومتی، خانوادگی، تولید و ابزار سازی، خدماتی، معماری و شهری و .... که بر اساس فرآیندها و معادلات ارتباطی تعریف شده از طرف دین و #گزارههای_دینی فعال شده باشند میتوانند با بهمپیوستگیِ خود، تجلی دهندهی #تمدن_اسلام شوند.
🔸تولید سیستمها و فرآیندهای فوق نیازمند تولید فکرهای #آیندهسازانه و نه فقط #آیندهنگرانه است. عملیات نرمافزاریِ تمدنسازی، با استفاده از ابزار تصمیمگیری فعال میشود و نقاط تصمیم و انتخاب هستند که مسیر مدیریت کلان و خُرد یک جامعه را رقم میزنند. بنابراین #تصمیمسازی برای تصمیمگیران اهمیت حیاتی خواهد داشت.
🔹#منبع: عبدالحمید واسطی، کانون تفکر و تصمیمسازی، مشهد مقدس، انتشارات مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، چاپ اول، ص 14. (نقل از کانال مفتاح meftaah_com@)
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تمدنسازی
#گزیدهی_کتاب
#فکرهای_آیندهساز
🔸نگرش اسلام در مورد پایان تاریخ، برقراری #تمدن یکپارچه جهانی بر اساس #آموزههای_اسلام است. از آنجایی که هویت تمدنی، زندگی جمعی در سیستمهای بههمپیوسته است، برای تمدنسازی نیاز به #سیستمسازی است و هر اندیشه #تمدنسازی برای تحقق تمدنِ مورد نظرش چارهای جز طراحی و اجرای نظامها و سیستمهای به جریان اندازندهی ابعاد مختلف زندگی ندارد.
🔸سیستمهای آموزشی، رسانهای، فرهنگ عمومی، امنیتی، غذایی، دادگستری، اقتصادی، مدیریتی، حکومتی، خانوادگی، تولید و ابزار سازی، خدماتی، معماری و شهری و .... که بر اساس فرآیندها و معادلات ارتباطی تعریف شده از طرف دین و #گزارههای_دینی فعال شده باشند میتوانند با بهمپیوستگیِ خود، تجلی دهندهی #تمدن_اسلام شوند.
🔸تولید سیستمها و فرآیندهای فوق نیازمند تولید فکرهای #آیندهسازانه و نه فقط #آیندهنگرانه است. عملیات نرمافزاریِ تمدنسازی، با استفاده از ابزار تصمیمگیری فعال میشود و نقاط تصمیم و انتخاب هستند که مسیر مدیریت کلان و خُرد یک جامعه را رقم میزنند. بنابراین #تصمیمسازی برای تصمیمگیران اهمیت حیاتی خواهد داشت.
🔹#منبع: عبدالحمید واسطی، کانون تفکر و تصمیمسازی، مشهد مقدس، انتشارات مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، چاپ اول، ص 14. (نقل از کانال مفتاح meftaah_com@)
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (118) ⭕️فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 🔻جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (11) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸قرآن کریم میفرماید: « کُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ» یعنی هم جبهه حق وهم جبهه باطل، چون اراده…
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (119)
📌فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
📍جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (12)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸معرفت آدمی نیز تاریخمند است. کسی که در جبهه حق قرار میگیرد، مسألههای علمیاش و جهت مطالعات نظریاش با کسی که در جبهه باطل قرار گرفته، متفاوت است. حتی در طبیعیات و علوم تجربی نیز، جهت مطالعه طبیعت و چگونگی مواجهه با آن، در فرهنگهای مختلف یکسان نیست. در فرهنگ غربی، خشونت ناشی از خودخواهی بشر، طبیعت را به نابودی و اختلال کشانیده، اما در فرهنگ الهی گذشتگان، طبیعت به عنوان موجودی زنده که ذِکر میگوید، نفس میکشد و مخلوق خداست و نشانهای از ذات حق تعالی، آیهای برای کشف سبحات جلال الهی میباشد، معرفتی که گذشتگان از آن بهره بردهاند، معرفتی است که با طبیعت و انسان مهربان است و سود و منفعت در آن محوریت ندارد. پس معرفت آدمی نیز تاریخی است و اراده آدمی در تولید معرفت نیزنقش اساسی دارد. در واقع، اراده برحق، گونهای از معرفت را دنبال میکند که جهت علمورزی را به سمت و سویی میکشاند که اراده بر باطل تاب این جهتگیری علمی را ندارد.
🔸سرّ این تفاوت ارادهها و ظهورش در علم و تمدن آن است که نظام احتیاج جامعه مادی با نظام احتياجات جامعه الهی متفاوت است. هنگامی که نظام نیازهای جامعه الهی متفاوت انگاشته شود، نظام موضوعات پژوهشی نیز متفاوت میشود و حکمی که بر هر موضوع داده میشود، متناسب با همین نظام احتياجات است. با توجه به این توضیحات، ما براین باوریم که فرهنگ بر علم و رشد و توسعه مقدم است. این تقدم، تقدم رتبی است؛ یعنی هر فرهنگی علوم متناسب با خودش را میخواهد. به دلیل این که هر فرهنگی هر جامعهای باید اول نیازهای خودش را نگاه کند، متناسب با نیازهای خودش علم تولید کند. برای همین است که سنت فرانسوی علم میگوید علم پرابلماتیک است، مسأله محور است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 128 و 129.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
📌فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
📍جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (12)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
🔸معرفت آدمی نیز تاریخمند است. کسی که در جبهه حق قرار میگیرد، مسألههای علمیاش و جهت مطالعات نظریاش با کسی که در جبهه باطل قرار گرفته، متفاوت است. حتی در طبیعیات و علوم تجربی نیز، جهت مطالعه طبیعت و چگونگی مواجهه با آن، در فرهنگهای مختلف یکسان نیست. در فرهنگ غربی، خشونت ناشی از خودخواهی بشر، طبیعت را به نابودی و اختلال کشانیده، اما در فرهنگ الهی گذشتگان، طبیعت به عنوان موجودی زنده که ذِکر میگوید، نفس میکشد و مخلوق خداست و نشانهای از ذات حق تعالی، آیهای برای کشف سبحات جلال الهی میباشد، معرفتی که گذشتگان از آن بهره بردهاند، معرفتی است که با طبیعت و انسان مهربان است و سود و منفعت در آن محوریت ندارد. پس معرفت آدمی نیز تاریخی است و اراده آدمی در تولید معرفت نیزنقش اساسی دارد. در واقع، اراده برحق، گونهای از معرفت را دنبال میکند که جهت علمورزی را به سمت و سویی میکشاند که اراده بر باطل تاب این جهتگیری علمی را ندارد.
🔸سرّ این تفاوت ارادهها و ظهورش در علم و تمدن آن است که نظام احتیاج جامعه مادی با نظام احتياجات جامعه الهی متفاوت است. هنگامی که نظام نیازهای جامعه الهی متفاوت انگاشته شود، نظام موضوعات پژوهشی نیز متفاوت میشود و حکمی که بر هر موضوع داده میشود، متناسب با همین نظام احتياجات است. با توجه به این توضیحات، ما براین باوریم که فرهنگ بر علم و رشد و توسعه مقدم است. این تقدم، تقدم رتبی است؛ یعنی هر فرهنگی علوم متناسب با خودش را میخواهد. به دلیل این که هر فرهنگی هر جامعهای باید اول نیازهای خودش را نگاه کند، متناسب با نیازهای خودش علم تولید کند. برای همین است که سنت فرانسوی علم میگوید علم پرابلماتیک است، مسأله محور است.
#ادامه_دارد...
🔹#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 128 و 129.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢 هایدگر: تمدن غرب منتظر است تا خدایی بیایید و کاری بکند!
#گزیدهی_کتاب
#تمدنزایی_شیعه
#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸#هایدگر در مصاحبهاش با روزنامهی اشپیگل میگوید: این مصاحبهام را بعد از مرگم چاپ کنید. از او میپرسند: «درمان #تمدن_غرب چیست؟»، میگوید: «خدایی بیاید و کاری کند!». شاید بگویید: بهچه دلیل این قدر این جمله بزرگ است؟ به نظر من چون نمیگوید: «خدای موجود که در ذهن و فرهنگ غرب است، کاری بکند»، اگر میگفت: «آن خدا کاری بکند»، جملهاش خبر از فکر بزرگ او نمیداد، چون میداند این برداشتی که امروزه مردم از خدا دارند برای تغییر سرنوشت این #تمدن کافی نیست، آن خدایی که باید بیاید خدای دیگری است، به این معنی که اینها متوجه خدای واقعی که در زندگیشان نقش آفرین باشد، نیستند خدای ارسطویی را میشناسند اگر نگوییم طاغوت را خدا گرفتهاند و در شرایطی هم نیستند که بتوان آن خدا را به آنها معرفی کرد، چون هرچه ما از خدا برای اینها بگوییم به همین #خدای_ذهنی که دارند منتقل میشوند و لذا باید زمانه آنچنان عوض شود که امکان #آزادی_ذهن، از خدایی که دارند فراهم شود و با خدای واقعی و وجودی یعنی خدای #اهل_البیت و #پیامبر(ع) آشنا شوند، که در شرح کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوج میشود» باب آن باز شده است. لذاست که در واقع باید هایدگر در جواب آن روزنامهنگار همین را میگفت که گفت. اگر چه برای او مسلم است که #خدا باید تمدن غرب را نجات دهد، نه برنامههای کارشناسان، ولی نمیداند کدام خدا، چون آن خدا خودش خود را در #تمدن_آینده مُنکشف میکند.
🔸از این جهت جملهی هایدگر جملهی عالمانهای است؛ با همین حرفش به #جهان_غرب میگوید من میدانم از این خدایی که شما از آن سخن میگویید، هیچکاری در تغییر سرنوشت این تمدن بر نمیآید؛ آن خدایی که باید بیاید و کاری بکند، همان خدایی است که «#نیچه» میگوید مرده است. یک خدایی باید بیابد و کاری بکند که آقای #دکتر_فردید «رحمةاللهعلیه» میگوید: «خدای پسفردا»، خدای فردا نه، خدای پسفردا، حرف دکتر فردید هم حرف عالمانهای است، چون مردم بر اساس افق فکری امروزشان نهایتاً خدای فردا را میبینند، اما آن خدایی را که ماوراء این افق موجود است هنوز نمیبینند. شاید از این حرفها تعجب کنید؛ که مگر خدا هم فردا و پسفردا دارد؟! علت این تعجب آن است که هنوز در امروز هستید، اصلاً این زبان برای کسی که ماوراء این تمدن تنفس نمیکند، زبان نامأنوسی است. عظمت تفکر وقتی ظاهر میشود که میفهمد چگونه #روح_زمانه جون آختاپوسی سایهی سیاهش را بر اندیشهی انسانها میاندازد تا نتوانند آزاد از آن زمانه فکر کنند. هایدگر انصافاً افقهای ارزشمندی را در جلو خوانندگان آثارش میگشاید. او کتابی نوشت به نام «زمان». بعد قولی داد جلد دومش را هم بنویسد، اما هرگز ننوشت. چون دید در بحث زمان، وقتی از «زمان» سخن میگوید میخواهد به افقی ماوراء #روح_مدرنیته و تفکر ارسطویی نظر شود، ولی کتابی را که او #فوق علم حصولی نوشته است دارند با علم حصولی میفهمند، حساب کرد جلد دوم کتاب را هم با همین افق میبینند، این بود که جلد دوم را ننوشت و این ننوشتن، بیشتر از نوشتن ارزشمند بود، چون پیام خود را با آن ننوشتن به همه رساند که در چه شرایطی گرفتار است.
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 61 و 62؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#گزیدهی_کتاب
#تمدنزایی_شیعه
#استاد_اصغر_طاهرزاده
🔸#هایدگر در مصاحبهاش با روزنامهی اشپیگل میگوید: این مصاحبهام را بعد از مرگم چاپ کنید. از او میپرسند: «درمان #تمدن_غرب چیست؟»، میگوید: «خدایی بیاید و کاری کند!». شاید بگویید: بهچه دلیل این قدر این جمله بزرگ است؟ به نظر من چون نمیگوید: «خدای موجود که در ذهن و فرهنگ غرب است، کاری بکند»، اگر میگفت: «آن خدا کاری بکند»، جملهاش خبر از فکر بزرگ او نمیداد، چون میداند این برداشتی که امروزه مردم از خدا دارند برای تغییر سرنوشت این #تمدن کافی نیست، آن خدایی که باید بیاید خدای دیگری است، به این معنی که اینها متوجه خدای واقعی که در زندگیشان نقش آفرین باشد، نیستند خدای ارسطویی را میشناسند اگر نگوییم طاغوت را خدا گرفتهاند و در شرایطی هم نیستند که بتوان آن خدا را به آنها معرفی کرد، چون هرچه ما از خدا برای اینها بگوییم به همین #خدای_ذهنی که دارند منتقل میشوند و لذا باید زمانه آنچنان عوض شود که امکان #آزادی_ذهن، از خدایی که دارند فراهم شود و با خدای واقعی و وجودی یعنی خدای #اهل_البیت و #پیامبر(ع) آشنا شوند، که در شرح کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوج میشود» باب آن باز شده است. لذاست که در واقع باید هایدگر در جواب آن روزنامهنگار همین را میگفت که گفت. اگر چه برای او مسلم است که #خدا باید تمدن غرب را نجات دهد، نه برنامههای کارشناسان، ولی نمیداند کدام خدا، چون آن خدا خودش خود را در #تمدن_آینده مُنکشف میکند.
🔸از این جهت جملهی هایدگر جملهی عالمانهای است؛ با همین حرفش به #جهان_غرب میگوید من میدانم از این خدایی که شما از آن سخن میگویید، هیچکاری در تغییر سرنوشت این تمدن بر نمیآید؛ آن خدایی که باید بیاید و کاری بکند، همان خدایی است که «#نیچه» میگوید مرده است. یک خدایی باید بیابد و کاری بکند که آقای #دکتر_فردید «رحمةاللهعلیه» میگوید: «خدای پسفردا»، خدای فردا نه، خدای پسفردا، حرف دکتر فردید هم حرف عالمانهای است، چون مردم بر اساس افق فکری امروزشان نهایتاً خدای فردا را میبینند، اما آن خدایی را که ماوراء این افق موجود است هنوز نمیبینند. شاید از این حرفها تعجب کنید؛ که مگر خدا هم فردا و پسفردا دارد؟! علت این تعجب آن است که هنوز در امروز هستید، اصلاً این زبان برای کسی که ماوراء این تمدن تنفس نمیکند، زبان نامأنوسی است. عظمت تفکر وقتی ظاهر میشود که میفهمد چگونه #روح_زمانه جون آختاپوسی سایهی سیاهش را بر اندیشهی انسانها میاندازد تا نتوانند آزاد از آن زمانه فکر کنند. هایدگر انصافاً افقهای ارزشمندی را در جلو خوانندگان آثارش میگشاید. او کتابی نوشت به نام «زمان». بعد قولی داد جلد دومش را هم بنویسد، اما هرگز ننوشت. چون دید در بحث زمان، وقتی از «زمان» سخن میگوید میخواهد به افقی ماوراء #روح_مدرنیته و تفکر ارسطویی نظر شود، ولی کتابی را که او #فوق علم حصولی نوشته است دارند با علم حصولی میفهمند، حساب کرد جلد دوم کتاب را هم با همین افق میبینند، این بود که جلد دوم را ننوشت و این ننوشتن، بیشتر از نوشتن ارزشمند بود، چون پیام خود را با آن ننوشتن به همه رساند که در چه شرایطی گرفتار است.
🔹#منبع:
کتاب تمدنزایی شیعه، ص 61 و 62؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢 مشروعیت و کارآمدی دو شرط اصلی بقای هر حکومتی است
#فقه_سیاسی
#فقه_حکومتی
🔸مشروعیت و کارآمدی دو شرط اصلی بقای هر حکومتی است و بین آنها ارتباط دو جانبه و مستقیمی وجود دارد که اقتدار سیاسی نظام سیاسی را به دنبال خواهد داشت؛ تأثیر مشروعیت بر کارآمدی نظامهای سیاسی امروزه امری بدیهی و روشن است و فقه سیاسی شیعه نیز از این امر مستثنی نیست.
🔸امروزه کارآمدی یک نظام، امری نسبی است که با توجه به اهداف، امکانات و محدودیتها مورد سنجش قرار میگیرد، در این بین اهمیت نیروی انسانی آموزش دیده، مجرب و هماهنگ با اهداف نظام، تعیین کننده عنصر لازم برای کارآمدی نظام است؛ نخبگان سیاسی در قالب گفتمان جمهوری اسلامی، باید وفاق سیاسی را به نوعی نهادینه کنند و التزام به منافع ملی، التزام به قانون اساسی، صیانت از اسلامیت و جمهوریت نظام و پذیرش حقوق اساسی ملت در زمره بایستههای غیرقابل خدشه تعهد سیاسی و اخلاقی آنان قرار گیرد؛ آموزهها و احکام صریح اسلام، حضور دین را در عرصه سیاست ضروری و الزامی میسازد و در نتیجه برای متدینان و به ویژه نخبگان و علمای دینی، وظیفهای قطعی و گریزناپذیر برای حضور و دخالت در عرصه سیاست تعیین میکند.
🔸نتیجه اینکه کارآمدی فقه سیاسی تنها و تنها به معنای انجام تکلیف و در گرو آن در عرصهها و مصادیق گوناگون، چه در مرحله تشخیص علمی، روشمند و منطقی تکلیف و چه در مرحله اجرای هوشمندانه، مدبرانه و مجدانه آن است، اگر چنین شد، نتیجه انجام تکلیف هرچه باشد، به کارآمدی و تأثیرگذاری رهبری خواهد افزود.
🔹#منبع:
(علی ذوعلم، تجربه کارآمدی حکومت ولایی، ص124).
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#فقه_سیاسی
#فقه_حکومتی
🔸مشروعیت و کارآمدی دو شرط اصلی بقای هر حکومتی است و بین آنها ارتباط دو جانبه و مستقیمی وجود دارد که اقتدار سیاسی نظام سیاسی را به دنبال خواهد داشت؛ تأثیر مشروعیت بر کارآمدی نظامهای سیاسی امروزه امری بدیهی و روشن است و فقه سیاسی شیعه نیز از این امر مستثنی نیست.
🔸امروزه کارآمدی یک نظام، امری نسبی است که با توجه به اهداف، امکانات و محدودیتها مورد سنجش قرار میگیرد، در این بین اهمیت نیروی انسانی آموزش دیده، مجرب و هماهنگ با اهداف نظام، تعیین کننده عنصر لازم برای کارآمدی نظام است؛ نخبگان سیاسی در قالب گفتمان جمهوری اسلامی، باید وفاق سیاسی را به نوعی نهادینه کنند و التزام به منافع ملی، التزام به قانون اساسی، صیانت از اسلامیت و جمهوریت نظام و پذیرش حقوق اساسی ملت در زمره بایستههای غیرقابل خدشه تعهد سیاسی و اخلاقی آنان قرار گیرد؛ آموزهها و احکام صریح اسلام، حضور دین را در عرصه سیاست ضروری و الزامی میسازد و در نتیجه برای متدینان و به ویژه نخبگان و علمای دینی، وظیفهای قطعی و گریزناپذیر برای حضور و دخالت در عرصه سیاست تعیین میکند.
🔸نتیجه اینکه کارآمدی فقه سیاسی تنها و تنها به معنای انجام تکلیف و در گرو آن در عرصهها و مصادیق گوناگون، چه در مرحله تشخیص علمی، روشمند و منطقی تکلیف و چه در مرحله اجرای هوشمندانه، مدبرانه و مجدانه آن است، اگر چنین شد، نتیجه انجام تکلیف هرچه باشد، به کارآمدی و تأثیرگذاری رهبری خواهد افزود.
🔹#منبع:
(علی ذوعلم، تجربه کارآمدی حکومت ولایی، ص124).
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
💢 تمدن به معنای وضع غایی تعالی بشر
#گزیدهی_کتاب
#مفهوم_شناسی_تمدن
🔸برای عدهای، #تمدن در شکل کلمهای مفرد، به معنای وضع غايی تعالی بشر مطرح بوده است، وضعیتی که در مقابلی «بربریّت»، «خشونت»، «بدویّت» و «طبیعت» قرار داشته و عموماً اروپای غربی، و بعداً آمریکای شمالی، مرکز و تجلیگاه آن محسوب شده است. در این نگاه، تمدن نوعی معیار یا #آرمان_اخلاقی است که جوامع و افراد، بعد از گذراندن مراحلی از تکامل و پیشرفت، به آن نائل میشوند. تمدن نقطهٔ آخر پيکان تکامل بشرى است، پیکانی که در سر دیگر آن بربریت نشسته است.
🔹#منبع:
راه ناهموار تمدن، هفت مقاله دربارهی تمدن؛
تدوین محمد ملاعباسی، انتشارات ترجمان، ص 7.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#گزیدهی_کتاب
#مفهوم_شناسی_تمدن
🔸برای عدهای، #تمدن در شکل کلمهای مفرد، به معنای وضع غايی تعالی بشر مطرح بوده است، وضعیتی که در مقابلی «بربریّت»، «خشونت»، «بدویّت» و «طبیعت» قرار داشته و عموماً اروپای غربی، و بعداً آمریکای شمالی، مرکز و تجلیگاه آن محسوب شده است. در این نگاه، تمدن نوعی معیار یا #آرمان_اخلاقی است که جوامع و افراد، بعد از گذراندن مراحلی از تکامل و پیشرفت، به آن نائل میشوند. تمدن نقطهٔ آخر پيکان تکامل بشرى است، پیکانی که در سر دیگر آن بربریت نشسته است.
🔹#منبع:
راه ناهموار تمدن، هفت مقاله دربارهی تمدن؛
تدوین محمد ملاعباسی، انتشارات ترجمان، ص 7.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (119) 📌فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی 📍جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (12) #پاورقی #تمدن_اسلامی #جستارهای_نظری 🔸معرفت آدمی نیز تاریخمند است. کسی که در جبهه حق قرار میگیرد، مسألههای علمیاش و جهت مطالعات…
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی (120)
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (13)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
تمدن دینی، نتیجه تصرف امام معصوم علیهالسلام در عینیت است که جریان #ولایت_الهی را از طریق ولی خدا و پس از او، فقیههان در جامعه جاری میکند. در واقع #تمدن_الهی، جریان اراده اولیای حق در جامعه است و #تمدن_مادی، نتیجه جریان گرفتن #ولایت_ابلیس و شیاطین در مناسبات اجتماعی است. با مقدماتی که عرض شد میتوان گفت که علومی که به صورت کاربردی تولید میشود و نرمافزار ظهورات عینی تمدن را فراهم میکند، کاملاً در تناسب با نظام ولایت شیطانی و یا نظام ولایت الهی ایجاد میشوند.
تفاوت نگرش ما با جریانهای [فلسفه] قارهای که همه معرفت و شخصیت انسان را وابسته به سیالیت جامعه میکنند این است که ما معرفت و #نظامهای_تمدنی را به وجه ثابت و پایدار عالم از طریق منطق حجیّت برمیگردانیم تا عبودیت در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی متعین گردد. یعنی در منطق #تفکر_شیعی، هر سطح از سطوح #نظامهای_تمدنی و سراسر علوم، باید منطقاً به دیدگاه معصومین علت برگردد. آن چه دیدگاههای قارهای و طرفداران فلسفه اگزیستانس از آن دم می زنند، نتیجه ای جز نسبیت معرفت و هدم و نابودی اراده آدمی در برابر هژمونی تاریخ ندارد.
در #منطق_قرآنی، از سویی اراده انسان در تاریخ مؤثر است و با هدایتهای اولیای الهی جهت دهی میشود و از سوی دیگر، لازم است که تمامی مناسک فهم و مراحل طراحی نظامهای اجتماعی و تمدنی، مستند به وحی و تعالیم الهی باشد، و گرنه در بسیاری از سطوح تمدنی، مبتلا به سکولاریسم و زدودن جامعه از تعالیم معصومین علیهم السلام خواهیم شد. براین اساس، حتی ارادهای که در این منطق، عزم #تمدنسازی دارد، ناشی از سوبژکتیویسم و فاعليت خودبنیاد نخواهد بود، چراکه اراده انسان تابع اراده اولیای حق میشود.
#ادامه_دارد...
#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 130 و 131.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
فصل سوم/فاصله جامعهسازی تا تمدنزایی
جایگاه اراده آدمی در زایشهای تمدنی (13)
#پاورقی
#تمدن_اسلامی
#جستارهای_نظری
تمدن دینی، نتیجه تصرف امام معصوم علیهالسلام در عینیت است که جریان #ولایت_الهی را از طریق ولی خدا و پس از او، فقیههان در جامعه جاری میکند. در واقع #تمدن_الهی، جریان اراده اولیای حق در جامعه است و #تمدن_مادی، نتیجه جریان گرفتن #ولایت_ابلیس و شیاطین در مناسبات اجتماعی است. با مقدماتی که عرض شد میتوان گفت که علومی که به صورت کاربردی تولید میشود و نرمافزار ظهورات عینی تمدن را فراهم میکند، کاملاً در تناسب با نظام ولایت شیطانی و یا نظام ولایت الهی ایجاد میشوند.
تفاوت نگرش ما با جریانهای [فلسفه] قارهای که همه معرفت و شخصیت انسان را وابسته به سیالیت جامعه میکنند این است که ما معرفت و #نظامهای_تمدنی را به وجه ثابت و پایدار عالم از طریق منطق حجیّت برمیگردانیم تا عبودیت در همه شئون زندگی فردی و اجتماعی متعین گردد. یعنی در منطق #تفکر_شیعی، هر سطح از سطوح #نظامهای_تمدنی و سراسر علوم، باید منطقاً به دیدگاه معصومین علت برگردد. آن چه دیدگاههای قارهای و طرفداران فلسفه اگزیستانس از آن دم می زنند، نتیجه ای جز نسبیت معرفت و هدم و نابودی اراده آدمی در برابر هژمونی تاریخ ندارد.
در #منطق_قرآنی، از سویی اراده انسان در تاریخ مؤثر است و با هدایتهای اولیای الهی جهت دهی میشود و از سوی دیگر، لازم است که تمامی مناسک فهم و مراحل طراحی نظامهای اجتماعی و تمدنی، مستند به وحی و تعالیم الهی باشد، و گرنه در بسیاری از سطوح تمدنی، مبتلا به سکولاریسم و زدودن جامعه از تعالیم معصومین علیهم السلام خواهیم شد. براین اساس، حتی ارادهای که در این منطق، عزم #تمدنسازی دارد، ناشی از سوبژکتیویسم و فاعليت خودبنیاد نخواهد بود، چراکه اراده انسان تابع اراده اولیای حق میشود.
#ادامه_دارد...
#منبع:
متولی امامی، سیدمحمدحسین؛
جستارهای نظری در باب تمدن اسلامی،
قم، نشر معارف. چاپ 1394، ص 130 و 131.
ا—-------------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr