به‌سوی تمدن نوین اسلامی
324 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
هایدگر: تمدن غرب منتظر است تا خدایی بیایید و کاری بکند!

⭕️مباحث تمدن‌زایی شیعه(54)
🔻#گزیده‌ی_کتاب
🔻#تمدن‌زایی_شیعه
🔻#استاد_اصغر_طاهرزاده

🔸«#هایدگر» در مصاحبه‌اش با روزنامه‌ی اشپیگل می‌گوید: این مصاحبه‌ام را بعد از مرگم چاپ کنید. از او می‌پرسند: «درمان #تمدن_غرب چیست؟»، می‌گوید: «خدایی بیاید و کاری کند!». شاید بگویید: به‌چه دلیل این قدر این جمله بزرگ است؟ به نظر من چون نمی‌گوید: «خدای موجود که در ذهن و فرهنگ غرب است، کاری بکند»، اگر می‌گفت: «آن خدا کاری بکند»، جمله‌اش خبر از فکر بزرگ او نمی‌داد، چون می‌داند این برداشتی که امروزه مردم از خدا دارند برای تغییر سرنوشت این #تمدن کافی نیست، آن خدایی که باید بیاید خدای دیگری است، به این معنی که این‌ها متوجه خدای واقعی که در زندگی‌شان نقش آفرین باشد، نیستند خدای ارسطویی را می‌شناسند اگر نگوییم طاغوت را خدا گرفته‌اند و در شرایطی هم نیستند که بتوان آن خدا را به آنها معرفی کرد، چون هرچه ما از خدا برای این‌ها بگوییم به همین #خدای_ذهنی که دارند منتقل می‌شوند و لذا باید زمانه آنچنان عوض شود که امکان #آزادی_ذهن، از خدایی که دارند فراهم شود و با خدای واقعی و وجودی یعنی خدای #اهل_البیت و #پیامبر(ع) آشنا شوند، که در شرح کتاب «آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوج می‌شود» باب آن باز شده است. لذاست که در واقع باید هایدگر در جواب آن روزنامه‌نگار همین را می‌گفت که گفت. اگر چه برای او مسلم است که #خدا باید تمدن غرب را نجات دهد، نه برنامه‌های کارشناسان، ولی نمی‌داند کدام خدا، چون آن خدا خودش خود را در #تمدن_آینده مُنکشف می‌کند.

🔸از این جهت جمله‌ی هایدگر جمله‌ی عالمانه‌ای است؛ با همین حرفش به #جهان_غرب می‌گوید من می‌دانم از این خدایی که شما از آن سخن می‌گویید، هیچ‌کاری در تغییر سرنوشت این تمدن بر نمی‌آید؛ آن خدایی که باید بیاید و کاری بکند، همان خدایی است که «#نیچه» می‌گوید مرده است. یک خدایی باید بیابد و کاری بکند که آقای #دکتر_فردید «رحمة‌الله‌علیه» می‌گوید: «خدای پس‌فردا»، خدای فردا نه، خدای پس‌فردا، حرف دکتر فردید هم حرف عالمانه‌ای است، چون مردم بر اساس افق فکری امروزشان نهایتاً خدای فردا را می‌بینند، اما آن خدایی را که ماوراء این افق موجود است هنوز نمی‌بینند. شاید از این حرفها تعجب کنید؛ که مگر خدا هم فردا و پس‌فردا دارد؟! علت این تعجب آن است که هنوز در امروز هستید، اصلاً این زبان برای کسی که ماوراء این تمدن تنفس نمی‌کند، زبان نامأنوسی است. عظمت تفکر وقتی ظاهر می‌شود که می‌فهمد چگونه #روح_زمانه جون آختاپوسی سایه‌ی سیاهش را بر اندیشه‌ی انسان‌ها می‌اندازد تا نتوانند آزاد از آن زمانه فکر کنند. هایدگر انصافاً افق‌های ارزشمندی را در جلو خوانندگان آثارش می‌گشاید. او کتابی نوشت به نام «زمان». بعد قولی داد جلد دومش را هم بنویسد، اما هرگز ننوشت. چون دید در بحث زمان، وقتی از «زمان» سخن می‌گوید می‌خواهد به افقی ماوراء #روح_مدرنیته و تفکر ارسطویی نظر شود، ولی کتابی را که او #فوق علم حصولی نوشته است دارند با علم حصولی می‌فهمند، حساب کرد جلد دوم کتاب را هم با همین افق می‌بینند، این بود که جلد دوم را ننوشت و این ننوشتن، بیشتر از نوشتن ارزشمند بود، چون پیام خود را با آن ننوشتن به همه رساند که در چه شرایطی گرفتار است.

🔹#منبع:
کتاب تمدن‌زایی شیعه، ص 61 و 62؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami
💢 هایدگر: تمدن غرب منتظر است تا خدایی بیایید و کاری بکند!

#گزیده‌ی_کتاب
#تمدن‌زایی_شیعه
#استاد_اصغر_طاهرزاده

🔸#هایدگر در مصاحبه‌اش با روزنامه‌ی اشپیگل می‌گوید: این مصاحبه‌ام را بعد از مرگم چاپ کنید. از او می‌پرسند: «درمان #تمدن_غرب چیست؟»، می‌گوید: «خدایی بیاید و کاری کند!». شاید بگویید: به‌چه دلیل این قدر این جمله بزرگ است؟ به نظر من چون نمی‌گوید: «خدای موجود که در ذهن و فرهنگ غرب است، کاری بکند»، اگر می‌گفت: «آن خدا کاری بکند»، جمله‌اش خبر از فکر بزرگ او نمی‌داد، چون می‌داند این برداشتی که امروزه مردم از خدا دارند برای تغییر سرنوشت این #تمدن کافی نیست، آن خدایی که باید بیاید خدای دیگری است، به این معنی که این‌ها متوجه خدای واقعی که در زندگی‌شان نقش آفرین باشد، نیستند خدای ارسطویی را می‌شناسند اگر نگوییم طاغوت را خدا گرفته‌اند و در شرایطی هم نیستند که بتوان آن خدا را به آنها معرفی کرد، چون هرچه ما از خدا برای این‌ها بگوییم به همین #خدای_ذهنی که دارند منتقل می‌شوند و لذا باید زمانه آنچنان عوض شود که امکان #آزادی_ذهن، از خدایی که دارند فراهم شود و با خدای واقعی و وجودی یعنی خدای #اهل_البیت و #پیامبر(ع) آشنا شوند، که در شرح کتاب «آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوج می‌شود» باب آن باز شده است. لذاست که در واقع باید هایدگر در جواب آن روزنامه‌نگار همین را می‌گفت که گفت. اگر چه برای او مسلم است که #خدا باید تمدن غرب را نجات دهد، نه برنامه‌های کارشناسان، ولی نمی‌داند کدام خدا، چون آن خدا خودش خود را در #تمدن_آینده مُنکشف می‌کند.

🔸از این جهت جمله‌ی هایدگر جمله‌ی عالمانه‌ای است؛ با همین حرفش به #جهان_غرب می‌گوید من می‌دانم از این خدایی که شما از آن سخن می‌گویید، هیچ‌کاری در تغییر سرنوشت این تمدن بر نمی‌آید؛ آن خدایی که باید بیاید و کاری بکند، همان خدایی است که «#نیچه» می‌گوید مرده است. یک خدایی باید بیابد و کاری بکند که آقای #دکتر_فردید «رحمة‌الله‌علیه» می‌گوید: «خدای پس‌فردا»، خدای فردا نه، خدای پس‌فردا، حرف دکتر فردید هم حرف عالمانه‌ای است، چون مردم بر اساس افق فکری امروزشان نهایتاً خدای فردا را می‌بینند، اما آن خدایی را که ماوراء این افق موجود است هنوز نمی‌بینند. شاید از این حرفها تعجب کنید؛ که مگر خدا هم فردا و پس‌فردا دارد؟! علت این تعجب آن است که هنوز در امروز هستید، اصلاً این زبان برای کسی که ماوراء این تمدن تنفس نمی‌کند، زبان نامأنوسی است. عظمت تفکر وقتی ظاهر می‌شود که می‌فهمد چگونه #روح_زمانه جون آختاپوسی سایه‌ی سیاهش را بر اندیشه‌ی انسان‌ها می‌اندازد تا نتوانند آزاد از آن زمانه فکر کنند. هایدگر انصافاً افق‌های ارزشمندی را در جلو خوانندگان آثارش می‌گشاید. او کتابی نوشت به نام «زمان». بعد قولی داد جلد دومش را هم بنویسد، اما هرگز ننوشت. چون دید در بحث زمان، وقتی از «زمان» سخن می‌گوید می‌خواهد به افقی ماوراء #روح_مدرنیته و تفکر ارسطویی نظر شود، ولی کتابی را که او #فوق علم حصولی نوشته است دارند با علم حصولی می‌فهمند، حساب کرد جلد دوم کتاب را هم با همین افق می‌بینند، این بود که جلد دوم را ننوشت و این ننوشتن، بیشتر از نوشتن ارزشمند بود، چون پیام خود را با آن ننوشتن به همه رساند که در چه شرایطی گرفتار است.

🔹#منبع:
کتاب تمدن‌زایی شیعه، ص 61 و 62؛
تالیف استاد اصغر طاهرزاده.

ا—--------------------------—ا

https://telegram.me/tamadone_novine_islami