⭕️#گزیدهی جلسه پنجم دوره #الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت (بخش دوم)
🔻#حجتالاسلام_علی_کشوری
🔻#دانشگاه_صنعتی_شریف
🔻#چهارشنبه_5_آبان
🔻#جلسه_پنجم
✅ما در اولین نقشه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت یک توصیه #راهبردی و #کاربردی را مطرح کردهایم؛ آن توصیه این است که اگر کسی طرحی را مطرح کرد ما باید نسبتِ آن را با تمام «#موضوعات_جهتساز» بسنجیم. موضوعات جهت ساز به اصطلاح فنی همان ابعاد #شخصیت_انسان هستند، ما اصطلاحاً در مبانی نظری الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت به هر یک از ابعاد شخصیت انسان، #موضوع_جهتساز میگوییم. بنایراین اگر کسی گفت پیشنهاد بنده، پیشنهاد فنی است؛ شما باید به او اشکال روشی کنید. این اشکال چطور صورت میگیرد؟ #ارتباط_پیشنهاد او را با سایر #ابعاد_شخصیت [انسان] بسنجید، اگر این کار را انجام دهید میتوانید یک #نظریه_نورانی را از #نظریه_ظلمانی تشخیص دهید.
✅ [در خصوص #اصل_رقابت سازمان یافته که برای تولید و فروش کالاهای متنوع و جدید صورت میگیرد باید این پرسش را مطرح کرد که؛] انسانها تا چه حد به محصول [جدید و] متنوع نیاز دارند؟ آیا در عالم واقع انسانها به #تنوع_دائمیای که شما [برنامهریزان #توسعهگرا و بنگاههای تولیدی- اقتصادی] ایجاد میکنید نیاز [واقعی و حقیقی] دارند؟ اگر پاسخ شما این است که هرچقدر تولید محصول و تنوع داشته باشیم انسانها به این محصولات نیاز دارند و بنده باز [با این توجیه و استدلال ساده و سطحی شما شاید] باز خلع ید شوم و باید بگویم #اصل_رقابت، اصل خوبی است. اما اگر گفتید انسانها در حوزه غذایی به یک حدی از این محصولات نیاز دارند از آن به بعد اگر مصرف کردند، #مصداق_اسراف و #مصداق_فربهشدن یک بُعد از شخصیتشان بیش از حد استاندارد میشود. اگر شما حرف دوم را گفتید اصل رقابت به #چالش کشیده شده و اشکال اصلی آن مشخص میگردد. لذا در جوامع مدرن و جوامعی که اصل رقابت وجود دارد #مصرف_بیش_از_نیاز واقعی رخ میدهد و حال برای اینکه میل برای آن مصرف گسترده ایجاد شود #تبلیغات، #ساختارسازی، #برندسازی و امثال این مباحث شکل میگیرد؛ این مباحث به سمتی میرود که نیاز [کاذب] بسازد.
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#حجتالاسلام_علی_کشوری
🔻#دانشگاه_صنعتی_شریف
🔻#چهارشنبه_5_آبان
🔻#جلسه_پنجم
✅ما در اولین نقشه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت یک توصیه #راهبردی و #کاربردی را مطرح کردهایم؛ آن توصیه این است که اگر کسی طرحی را مطرح کرد ما باید نسبتِ آن را با تمام «#موضوعات_جهتساز» بسنجیم. موضوعات جهت ساز به اصطلاح فنی همان ابعاد #شخصیت_انسان هستند، ما اصطلاحاً در مبانی نظری الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت به هر یک از ابعاد شخصیت انسان، #موضوع_جهتساز میگوییم. بنایراین اگر کسی گفت پیشنهاد بنده، پیشنهاد فنی است؛ شما باید به او اشکال روشی کنید. این اشکال چطور صورت میگیرد؟ #ارتباط_پیشنهاد او را با سایر #ابعاد_شخصیت [انسان] بسنجید، اگر این کار را انجام دهید میتوانید یک #نظریه_نورانی را از #نظریه_ظلمانی تشخیص دهید.
✅ [در خصوص #اصل_رقابت سازمان یافته که برای تولید و فروش کالاهای متنوع و جدید صورت میگیرد باید این پرسش را مطرح کرد که؛] انسانها تا چه حد به محصول [جدید و] متنوع نیاز دارند؟ آیا در عالم واقع انسانها به #تنوع_دائمیای که شما [برنامهریزان #توسعهگرا و بنگاههای تولیدی- اقتصادی] ایجاد میکنید نیاز [واقعی و حقیقی] دارند؟ اگر پاسخ شما این است که هرچقدر تولید محصول و تنوع داشته باشیم انسانها به این محصولات نیاز دارند و بنده باز [با این توجیه و استدلال ساده و سطحی شما شاید] باز خلع ید شوم و باید بگویم #اصل_رقابت، اصل خوبی است. اما اگر گفتید انسانها در حوزه غذایی به یک حدی از این محصولات نیاز دارند از آن به بعد اگر مصرف کردند، #مصداق_اسراف و #مصداق_فربهشدن یک بُعد از شخصیتشان بیش از حد استاندارد میشود. اگر شما حرف دوم را گفتید اصل رقابت به #چالش کشیده شده و اشکال اصلی آن مشخص میگردد. لذا در جوامع مدرن و جوامعی که اصل رقابت وجود دارد #مصرف_بیش_از_نیاز واقعی رخ میدهد و حال برای اینکه میل برای آن مصرف گسترده ایجاد شود #تبلیغات، #ساختارسازی، #برندسازی و امثال این مباحث شکل میگیرد؛ این مباحث به سمتی میرود که نیاز [کاذب] بسازد.
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️#گزیدهی جلسه پنجم دوره #الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت (بخش سوم و پایانی)
🔻#حجتالاسلام_علی_کشوری
🔻#دانشگاه_صنعتی_شریف
🔻#چهارشنبه_5_آبان
🔻#جلسه_پنجم
✅اشکال #اصل_رقابت [سازمان یافته] این است که #تنوع در محصول تولید میکند و حدّ و میزان تولید تنوع در محصول را بر اساس #نیازهای_واقعی انسانها نمیسنجند. بلکه دائماً نیاز را فربه میکند و برای آن محصول تولید میکند و با #تبلیغ_محصول جدید #نیازسازی میکند؛ این #سیکل_باطل همینطور ادامه پیدا میکند.
✅اگر این اتفاق رخ دهد، چه اتفاقی برای #مصرفکننده رخ میدهد؟ مصرفکنندهی ما در نهایت، چون باید همه سطح از این نیاز را پاسخ دهد، هم فکر و هم وقتش مشغول میشود؛ یعنی باید کار بیشتری کند و درآمد بیشتری بدستآورد؛ بنابر این باید وقت بیشتری بگذارد. #فکرش هم باید به همین میزان که وقت بیشتری میگذارد، #درگیرتر میشود. لذا در کمتر از پنج یا چهار سال که شما #مصرفی زندگی کنید تقریباً به آدمی تبدیل میشوید که #اطلاعات_اکومنیک شما دهها برابر سایر اطلاعاتتان است؛ چون وقتی که برای #الگوی_مصرف اختصاص میدهید دهها برابر وقت اختصاص شما برای امور دیگر است. لذا شخصیت یکبُعدی و به صورت #اکنومیک بار میآیید.
✅#زهد یعنی به اندازهی نیاز مصرف کردن. #اصل رقابت، ضد زهد است. اگر زهد به چالش کشیده شود #عقل به حالت کُما میرود و #حوزه_فکر به چالش کشیده میشود.
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#حجتالاسلام_علی_کشوری
🔻#دانشگاه_صنعتی_شریف
🔻#چهارشنبه_5_آبان
🔻#جلسه_پنجم
✅اشکال #اصل_رقابت [سازمان یافته] این است که #تنوع در محصول تولید میکند و حدّ و میزان تولید تنوع در محصول را بر اساس #نیازهای_واقعی انسانها نمیسنجند. بلکه دائماً نیاز را فربه میکند و برای آن محصول تولید میکند و با #تبلیغ_محصول جدید #نیازسازی میکند؛ این #سیکل_باطل همینطور ادامه پیدا میکند.
✅اگر این اتفاق رخ دهد، چه اتفاقی برای #مصرفکننده رخ میدهد؟ مصرفکنندهی ما در نهایت، چون باید همه سطح از این نیاز را پاسخ دهد، هم فکر و هم وقتش مشغول میشود؛ یعنی باید کار بیشتری کند و درآمد بیشتری بدستآورد؛ بنابر این باید وقت بیشتری بگذارد. #فکرش هم باید به همین میزان که وقت بیشتری میگذارد، #درگیرتر میشود. لذا در کمتر از پنج یا چهار سال که شما #مصرفی زندگی کنید تقریباً به آدمی تبدیل میشوید که #اطلاعات_اکومنیک شما دهها برابر سایر اطلاعاتتان است؛ چون وقتی که برای #الگوی_مصرف اختصاص میدهید دهها برابر وقت اختصاص شما برای امور دیگر است. لذا شخصیت یکبُعدی و به صورت #اکنومیک بار میآیید.
✅#زهد یعنی به اندازهی نیاز مصرف کردن. #اصل رقابت، ضد زهد است. اگر زهد به چالش کشیده شود #عقل به حالت کُما میرود و #حوزه_فکر به چالش کشیده میشود.
🆔 @behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️#گزیدهی جلسه شانزدهم تبیین #الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
🔻#حجتالاسلام_علی_کشوری
🔻#دانشگاه_صنعتی_شریف
🔻#شنبه_بیستودوم_آبان
🔻#جلسه_شانزدهم
🔸 #ملاکهای_ارزیابی_شاخصههای_پیشرفت
✅یکی از مهمترین خانههای بحثی #اولین_نقشه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به تبیین #شاخصهای_ارزیابی پیشرفت اسلامی اختصاص دارد.
اگر ما نتوانیم شاخصهای ارزیابی خاص خودمان را ارائه دهیم معنایش آن است که نمیتوانیم بین مردم، نخبگان و مدیران جامعهمان برای تحقق پیشرفت همگرایی ایجاد کنیم؛ #شاخص_مشترک به ما قدرت #اجماعسازی در جامعه میدهد. بنابر این اگر مدعی هستیم که دین میتواند جامعه را اداره کند باید #شاخصهای_ارزیابی دینی را با سطوح برنامهریزی جامعه تفاهم کنیم.
✅اولین دسته اطلاعاتی که به ما کمک میکرد تا حوزه مرتبط با #فطرت را در تبیین شاخصهها #اصل قرار دهیم برمیگشت به اینکه ما در پیشرفت اسلامی، #روابط_انسانی را متغیر اصلی میدانیم... تفاوتی نمیکند که موضوع بحث ما بخش صنعت باشد یا بخش اقتصاد یا بخش قضایی و قانونگذاری جامعه یا بخش آموزشی آن. هر بخشی را که بخواهیم برای پیشرفت آن برنامهریزی کنیم، چون در بخش، #روابط_انسانی اصل هستند پس بنابراین #برنامهریزی برای بهینهی روابط انسانی در واقع به بهینه آن بخش ختم خواهد شد.
پس به خلاف الگوی #توسعه_غربی، اطلاعات و معادلات خاص یک بخش در طراحی آن بخش اصل نیستند بلکه معادلات و اطلاعات مرتبط با روابط انسانی، اطلاعات اصلی برنامهریزی در همه بخشها محسوب میشوند.
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#حجتالاسلام_علی_کشوری
🔻#دانشگاه_صنعتی_شریف
🔻#شنبه_بیستودوم_آبان
🔻#جلسه_شانزدهم
🔸 #ملاکهای_ارزیابی_شاخصههای_پیشرفت
✅یکی از مهمترین خانههای بحثی #اولین_نقشه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت به تبیین #شاخصهای_ارزیابی پیشرفت اسلامی اختصاص دارد.
اگر ما نتوانیم شاخصهای ارزیابی خاص خودمان را ارائه دهیم معنایش آن است که نمیتوانیم بین مردم، نخبگان و مدیران جامعهمان برای تحقق پیشرفت همگرایی ایجاد کنیم؛ #شاخص_مشترک به ما قدرت #اجماعسازی در جامعه میدهد. بنابر این اگر مدعی هستیم که دین میتواند جامعه را اداره کند باید #شاخصهای_ارزیابی دینی را با سطوح برنامهریزی جامعه تفاهم کنیم.
✅اولین دسته اطلاعاتی که به ما کمک میکرد تا حوزه مرتبط با #فطرت را در تبیین شاخصهها #اصل قرار دهیم برمیگشت به اینکه ما در پیشرفت اسلامی، #روابط_انسانی را متغیر اصلی میدانیم... تفاوتی نمیکند که موضوع بحث ما بخش صنعت باشد یا بخش اقتصاد یا بخش قضایی و قانونگذاری جامعه یا بخش آموزشی آن. هر بخشی را که بخواهیم برای پیشرفت آن برنامهریزی کنیم، چون در بخش، #روابط_انسانی اصل هستند پس بنابراین #برنامهریزی برای بهینهی روابط انسانی در واقع به بهینه آن بخش ختم خواهد شد.
پس به خلاف الگوی #توسعه_غربی، اطلاعات و معادلات خاص یک بخش در طراحی آن بخش اصل نیستند بلکه معادلات و اطلاعات مرتبط با روابط انسانی، اطلاعات اصلی برنامهریزی در همه بخشها محسوب میشوند.
@behruzfakhr
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️معایب و تناقضات دموکراسی غربی(1)
🔻#نقد_غرب
🔻#غربشناسی
🔻#معایب_دموکراسی
🔸در بخشی از مقدمهی #کتاب_بینایی اثر #ژوزه_سارامگو چنین میخوانیم:
ارسطو، در اثر خود [یعنی کتابِ] #سیاست، در آغاز چنین میگوید: «در دموکراسی، #فقرا، فرمانروایانند، به دلیل کثرتشان و به دلیل آنکه #ارادهی_اکثریت در حکم قانون است.» وی آنگاه در گذاری دیگر از کتاب، ابتدا گسترده و ابعاد تعریف اولیه خود را محدود و سپس آن را بسط داده و کامل میکند تا سرانجام از آن یک #اصل_بنیادین بسازد: «لازمه برابری و عدالت در بطن یک حکومت، آن است که قدرت فقرا هرگز بیش از اغنیا نبوده و حاکمیت نه فقط در دست آنان، بلکه در دسته همهی شهروندان به تناسب تعدادشان باشد».
🔸در اینجا حرف ارسطو آن است که شهروندان ثروتمند، حتا اگر در کمال #مشروعیت_دموکراتیک در حاکمیت دولتشهر شرکت جویند، بدیهی است که همواره به دلیل تعداد اندکشان، در اقلیت باقی خواهند ماند. البته از جهتی کاملاً حق با اوست. در سراسر تاریخ، هرگز تعداد #اغنیا از #فقرا بیشتر نبوده است. با این حال، همواره این ثروتمندان بودهاند که بر جهان فرمان رانده و یا سرنخ #دولتها را در دست خود داشتهاند... امری که #واقعیات امروز، بیش از هر زمان بدان صحه میگذارد.
🔹#منبع:
کتاب بینایی، اثر ژوزه ساراماگو؛
ترجمهی کیومرث پارسای؛
نشر شیرین، ص10و11.
ا-----------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#نقد_غرب
🔻#غربشناسی
🔻#معایب_دموکراسی
🔸در بخشی از مقدمهی #کتاب_بینایی اثر #ژوزه_سارامگو چنین میخوانیم:
ارسطو، در اثر خود [یعنی کتابِ] #سیاست، در آغاز چنین میگوید: «در دموکراسی، #فقرا، فرمانروایانند، به دلیل کثرتشان و به دلیل آنکه #ارادهی_اکثریت در حکم قانون است.» وی آنگاه در گذاری دیگر از کتاب، ابتدا گسترده و ابعاد تعریف اولیه خود را محدود و سپس آن را بسط داده و کامل میکند تا سرانجام از آن یک #اصل_بنیادین بسازد: «لازمه برابری و عدالت در بطن یک حکومت، آن است که قدرت فقرا هرگز بیش از اغنیا نبوده و حاکمیت نه فقط در دست آنان، بلکه در دسته همهی شهروندان به تناسب تعدادشان باشد».
🔸در اینجا حرف ارسطو آن است که شهروندان ثروتمند، حتا اگر در کمال #مشروعیت_دموکراتیک در حاکمیت دولتشهر شرکت جویند، بدیهی است که همواره به دلیل تعداد اندکشان، در اقلیت باقی خواهند ماند. البته از جهتی کاملاً حق با اوست. در سراسر تاریخ، هرگز تعداد #اغنیا از #فقرا بیشتر نبوده است. با این حال، همواره این ثروتمندان بودهاند که بر جهان فرمان رانده و یا سرنخ #دولتها را در دست خود داشتهاند... امری که #واقعیات امروز، بیش از هر زمان بدان صحه میگذارد.
🔹#منبع:
کتاب بینایی، اثر ژوزه ساراماگو؛
ترجمهی کیومرث پارسای؛
نشر شیرین، ص10و11.
ا-----------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستادهایم* ✍ محمد میلانی #مدرنیته_ما #یادداشت_منتخب 🔸#مدرنیته چیست؟ #مدرنیسم کدام است؟ امر مدرن یعنی چه؟ دنیای مدرن کجاست؟ در دنیای مدرن چه اتفاقاتی میافتد؟ براین مبنا به چه امری سنت میگویند؟ آیا ما مدرن هستیم؟ آیا توهم مدرنیته…
💢 ما ایرانیان کجای مدرنیته ایستادهایم* (بخش دوم)
✍️ محمد میلانی
#یادداشت_منتخب
#درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما
🔸یک توهم ماندگار
غرب مدرنی که تا مدتها فقط از طریق زیارت رفتگان به بلادها و سرزمینهای مختلفش، برای دیگر ایرانیها معنا و مفهوم و جلوه #ناکجاآبادی داشت، بنا نبود که تا ابد به همان صورت بماند. در ذات این مدرنیت، پویایی بس عجیبی بود که به خودش و هر غربی اجازه میداد تا سراز هرکجای این کره خاکی درآورد. از چین و برزیل گرفته تا هند و آفریقای جنوبی. بعضیها مسحور #تکنیکمداری و زرق و برقش شدند و درمانده از درکش، به مستعمره تبدیل شدند، بعضیها که ساختارهای فرهنگی و تمدنی منسجمی نداشتند، غارت شدند و سهمشان از مدرنیته رو به رشد، جز بردگی و به اسارت رفتن چیز دیگری نبود. مدرنیته اینچنین بود که از هر دری وارد منافذ این کره خاکی میشد. یا با ماشینها و لوکومتیوهای بخارش، یا ابزار و صنعت بیمثالش و یا #میسیونرهای مذهبی زیرک وآینده نگرش. از این سوی نیز، یا تحولات و اقدامات کر سیاسی و اجتماعی، جوامع و ملتها را متحول میکرد و یا سنتزدگان بیتحرک را وادار به خشم و دورویی به دلیل نافهمی از اصالت وجودی تحولات و ماهیت جهانی که هردم تحول مییافت میکرد. دست آخر آنکه تحولات #صنعتمدار ابزاریش چنان انگشت حیرت در دهان اهل فن به طور مداوم و دایم مینشاندکه گویی همه چیز غرب است و آفتاب عالم تاب از آن سوی این جهان طلوع میکند. به این استناد یکی از پرسشهای بنیادینی که در هردوره میتوانستی در مواجه با دوره پیشینت میتوانستی طرح کنی، این بود که اگر مدرنیته را نمی پذیرفتی به کجا میخواستی بروی؟ یا آنکه به کدام ابزار میتوانستی متوسل شوی تا بدلش را بیافرینی؟ مگر میشد؟
🔸دنیا تا این مقدار نیز که از مدرنیته درک عایدش شده به همین دلایل و توجه به کنه این پزسشهای بنیادین بود که مدرنیته را فهمید. اما مشکل اساسی و بنیادین در همین فهم است. همین فهمی که داستان مدرنیت ما یا هر ملت دیگری در آن، هزاران حرف ناگفته دارد. در این تقابل است که درست یا به غلط، صحیح یا به خطا، تناقضها پشت سرهم نمود عینی پیدا میکردند. تجربه هر ملت و قومی نیز کاملا متفاوت از بقیه بود. هیچ دو جامعهای را در دنیای خاکی نمیتوانید بیابید که درک و فهم کنونی و گذشتهشان از مدرنیته عیناً و شباهت تام به هم داشته باشند.
🔸مدرنیت ماهم رنگ و بویی جز این نداشت. از یک سوی سنتهای ایرانی و از سوی دیگر اسلام به عنوان مفهومی فرهنگساز مواجه را با مدرنیته را اگر سختتر نمیکرد؛ از سرعت حضورش در بنیان زندگی روزمره ما به نحو چشمگیری میکاست. واقعیت این بوده و هست که عواملی اینچنینی ترسی بسیار بزرگ در دل بسیاری از روشنفکران ما از مدرنیته به ودیعه گذارده است. چرا به ودیعه؟
🔸چون در هردورهای و بنا به هرعلتی ما با مدرنیته موضع داشته و خواهیم داشت. اصلی که تحت هیچ شرایطی چه در سدههای گذشته و چه امروزی نمیتوان منکرش شد. مدرنیته یا مفهوم است که در این صورت توان تحلیلش منجر به نارساییهای بسیار ناموزونی در تحلیل و تفسیرش شده است یا عینیتی آرام و مأوا گرفته در اجتماع ایرانی است که باز به نوبه خود جز تناقضاتی ناموزون هیچ چیز دیگری به عنوان یک #اصل_فلسفی یا زمینهای تام در راستای #شناخت_شناسی و #معرفت_شناسی ایرانی نیافزوده است. مدرنیتهای که #مدرنیت ما یا همان دستگاه شناخت ما از مدرنیته را چنان دامنههای گستردهای از تضارب آراء و افکار و همچنین #جهانشناسی و معرفتشناسی دچار کرده که گاهی اوقات آدمی به شک وادار میشود که مدرنیته به ما رسیده، مفهومی مبتنی بر اصل توهمی، زاییده ذهن من و تو است یا همان دستگاه مستقل و بس سترگی است که غرب دیروز و امروز را معنا داده است. ما با چنین مدرنیتهای مواجه بوده و هستیم.
#ادامه_دارد...
🔹نقل از کانالِ عقل افسرده
@aghleafsordeh
🔻پینوشت:
*عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" میباشد.
ا-------------------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
✍️ محمد میلانی
#یادداشت_منتخب
#درسگفتارها_درباب_مدرنیت_ما
🔸یک توهم ماندگار
غرب مدرنی که تا مدتها فقط از طریق زیارت رفتگان به بلادها و سرزمینهای مختلفش، برای دیگر ایرانیها معنا و مفهوم و جلوه #ناکجاآبادی داشت، بنا نبود که تا ابد به همان صورت بماند. در ذات این مدرنیت، پویایی بس عجیبی بود که به خودش و هر غربی اجازه میداد تا سراز هرکجای این کره خاکی درآورد. از چین و برزیل گرفته تا هند و آفریقای جنوبی. بعضیها مسحور #تکنیکمداری و زرق و برقش شدند و درمانده از درکش، به مستعمره تبدیل شدند، بعضیها که ساختارهای فرهنگی و تمدنی منسجمی نداشتند، غارت شدند و سهمشان از مدرنیته رو به رشد، جز بردگی و به اسارت رفتن چیز دیگری نبود. مدرنیته اینچنین بود که از هر دری وارد منافذ این کره خاکی میشد. یا با ماشینها و لوکومتیوهای بخارش، یا ابزار و صنعت بیمثالش و یا #میسیونرهای مذهبی زیرک وآینده نگرش. از این سوی نیز، یا تحولات و اقدامات کر سیاسی و اجتماعی، جوامع و ملتها را متحول میکرد و یا سنتزدگان بیتحرک را وادار به خشم و دورویی به دلیل نافهمی از اصالت وجودی تحولات و ماهیت جهانی که هردم تحول مییافت میکرد. دست آخر آنکه تحولات #صنعتمدار ابزاریش چنان انگشت حیرت در دهان اهل فن به طور مداوم و دایم مینشاندکه گویی همه چیز غرب است و آفتاب عالم تاب از آن سوی این جهان طلوع میکند. به این استناد یکی از پرسشهای بنیادینی که در هردوره میتوانستی در مواجه با دوره پیشینت میتوانستی طرح کنی، این بود که اگر مدرنیته را نمی پذیرفتی به کجا میخواستی بروی؟ یا آنکه به کدام ابزار میتوانستی متوسل شوی تا بدلش را بیافرینی؟ مگر میشد؟
🔸دنیا تا این مقدار نیز که از مدرنیته درک عایدش شده به همین دلایل و توجه به کنه این پزسشهای بنیادین بود که مدرنیته را فهمید. اما مشکل اساسی و بنیادین در همین فهم است. همین فهمی که داستان مدرنیت ما یا هر ملت دیگری در آن، هزاران حرف ناگفته دارد. در این تقابل است که درست یا به غلط، صحیح یا به خطا، تناقضها پشت سرهم نمود عینی پیدا میکردند. تجربه هر ملت و قومی نیز کاملا متفاوت از بقیه بود. هیچ دو جامعهای را در دنیای خاکی نمیتوانید بیابید که درک و فهم کنونی و گذشتهشان از مدرنیته عیناً و شباهت تام به هم داشته باشند.
🔸مدرنیت ماهم رنگ و بویی جز این نداشت. از یک سوی سنتهای ایرانی و از سوی دیگر اسلام به عنوان مفهومی فرهنگساز مواجه را با مدرنیته را اگر سختتر نمیکرد؛ از سرعت حضورش در بنیان زندگی روزمره ما به نحو چشمگیری میکاست. واقعیت این بوده و هست که عواملی اینچنینی ترسی بسیار بزرگ در دل بسیاری از روشنفکران ما از مدرنیته به ودیعه گذارده است. چرا به ودیعه؟
🔸چون در هردورهای و بنا به هرعلتی ما با مدرنیته موضع داشته و خواهیم داشت. اصلی که تحت هیچ شرایطی چه در سدههای گذشته و چه امروزی نمیتوان منکرش شد. مدرنیته یا مفهوم است که در این صورت توان تحلیلش منجر به نارساییهای بسیار ناموزونی در تحلیل و تفسیرش شده است یا عینیتی آرام و مأوا گرفته در اجتماع ایرانی است که باز به نوبه خود جز تناقضاتی ناموزون هیچ چیز دیگری به عنوان یک #اصل_فلسفی یا زمینهای تام در راستای #شناخت_شناسی و #معرفت_شناسی ایرانی نیافزوده است. مدرنیتهای که #مدرنیت ما یا همان دستگاه شناخت ما از مدرنیته را چنان دامنههای گستردهای از تضارب آراء و افکار و همچنین #جهانشناسی و معرفتشناسی دچار کرده که گاهی اوقات آدمی به شک وادار میشود که مدرنیته به ما رسیده، مفهومی مبتنی بر اصل توهمی، زاییده ذهن من و تو است یا همان دستگاه مستقل و بس سترگی است که غرب دیروز و امروز را معنا داده است. ما با چنین مدرنیتهای مواجه بوده و هستیم.
#ادامه_دارد...
🔹نقل از کانالِ عقل افسرده
@aghleafsordeh
🔻پینوشت:
*عنوان اصلی یادداشت "در باب درسگفتار مدرنیته ما" میباشد.
ا-------------------------------------ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr