در جستجوی حقیقت
1.47K subscribers
878 photos
41 videos
99 files
215 links
جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند(حافظ)
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما ین است که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم(سهراب سپهری)
در جستجوی حقیقت کانالی است برای معرفی نوشته ها و تأملات دکتر محمد باقر تاج الدین
Download Telegram
☸️به هوش باش که "ایران" تو را پیام دهد
پیامِ مامِ جگرخسته را زِ جان بشنو که پند و موعظه‌ات با صد اهتمام دهد
زِ چشمِ مامِ وطن خون چکد بر این آفاق که سرخی شفقش جلوۀ صبح و شام دهد(ملک الشعرای بهار)

✍️محمدباقر تاج الدین

مهم ترین پیامی که در این روزها به گوش می رسد این است که حال و روز مادرِ وطن چندان خوب نیست. به گفتۀ استاد بهار از چشمِ مامِ وطن خون می چکد و بس جگر خسته است، خسته از تکرارها و مضطرب در پشت دیوارها و نگران از انبوهی از گرفتاری ها و رنج هایی که جامعه و مردمانش را فراگرفته و شاید هم نا امید از آینده ای مبهم که در پیش روی دارد. افسوس و هزاران دریغ و درد که گوشِ شنوایی هم برای شنیدن این دردها و رنج های فروخفته در پسِ این سالیان به نسبت طولانی وجود نداشته و ندارد. عجیب این است که بسیاری از سیاستگذاران و مدیران این سرزمین توجه چندانی به چنین شرایط بغرنج نمی کنند و گویا برای درک و تحلیل مسائل و مشکلات کشور دچار غفلت عمدی یا سهوی شده اند!!!!. تمامی دلسوزان و روشنفکران و آگاهان به شرایط کشور با اجماع کامل بارها و از مجاری گوناگون فریاد زدند که شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور اصلاً خوب نیست.

✳️در همین راستا باید افسوس خورد از ساده سازی ها و تقلیل گرایی هایی که برخی دست اندرکاران امور انجام می دهند و خواسته های متنوع، متکثر، و برحقِ شهروندان را به مواردی بسیار ساده و پیش پا افتاده تقلیل می دهند و می پندارند که اگر این موارد را بر طرف کنند و از پیش پای خود بردارند دیگر ملالی و نگرانی ای نیست و کشور به سرمنزل مقصود رسیده است. این دسته از مسئولین تنها به اقدامات دافعه جویانه دل خوش می دارند و عوامل دم دستی و سطحی را مقصران اصلی قلمداد می کنند و تأسف بار این که نمی اندیشند و فکر نمی کنند که واقعیت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در دنیای امروز بسی پیچیده تر و بغرنج تر از آن چیزی است که تصور می کنند. مسائل اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی یکی و دوتا و ده تا و صد البته دمِ دستی و سطحی هم نیستند که راه حل های سطحی، غیر علمی، غیر منطقی، سیاسی و ایدئولوژیک داشته باشند. جهانِ امروز جهانِ عقلانیت جدید، علوم جدید و اخلاق جدید است و در چنین جهانی صد البته بدون عقلانیت و علم و اخلاق جدید نمی توان درصدد حل و فصل مشکلات و مسائل برآمد و به تَبَعِ آن خواهانِ پیشرفت و توسعه متوازن و پایدار بود. جهان امروز جهانِ شناخت علمی و عقلانی و جهان برنامه ریزی های منطقی و آینده نگرانه است و از طریق سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های منطقی و علمی می توان امیدوار بود که از میان انبوهی از مشکلات و مسائل گوناگونی که کشور را در بر گرفته اند، عبور کرد و به سرمنزل سعادت و آرامش و امنیت رسید.

❇️نسل جدید را بنگرید که چه پیامی دارد و با چه زبانی سخن می گوید. این نسل هرگز چونان نسل پیشین نمی اندیشد و از اساس در جهان دیگری زیست می کند و صد البته خواهان برآورده شدن نیازها و خواسته های خویش است. اکنون باید به هوش بود و پیام فرزندانِ این آب و خاک را به جان نیوشید و به خوبی دریافت که با راه و روش های گذشته نگرانه و یک جانبه و ایدئولوژیک نمی توان در جهت آرامش و آسایش و رفاه و بهروزی جامعه گامی برداشت و انتظار رفع و کاهش مشکلات و مسائل را داشت. پیامِ فرزندان ایران پیامِ صلح و آزادی و برابری و خِرَدورزی و دوستی و رفاه و بهروزی و سعادت مردمانش و در یک کلمه "پیام زندگی" است و هر اقدام و راه روش دیگری غیر از این کشور را دچار بحران می کند. لذا باید به هوش بود که از هرگونه اقدامات غیر عقلانی، غیر علمی، غیر انسانی، غیر اخلاقی، و مغایر با حقوق انسانی و اجتماعی، مغایر با نیازهای نسل امروز، مغایر با شأن و شئونات انسانی و مغایر با راه و روش های زندگی در جهان امروزین به طور جدی پرهیز نمود.

#ایران
#زندگی
#نسل
#مسائل_اجتماعی
#عقلانیت
#دانش_ورزی
#ایدئولوژی_اندیشی
#آزادی
#برابری
#رفاه_اجتماعی


@tajeddin_mohammadbagher
☸️درد و رنج های گذار از هفت خان اداری در ایران

✍️محمدباقر تاج الدین

تقریباً بیش تر ما ایرانیان گذارمان به سازمان ها و ادارات مختلف از بانک گرفته تا ادارات مالیات و بیمه و برق و آب و گاز و شهرداری و سایر سازمان ها افتاده و دچار گرفتاری های عحیب و غریب شده ایم که اگر هر کدام ما بخواهد شرح این ماجراها را قلمی کند صدها و بلکه هزاران جلد کتاب خواهد شد که در جای خودشان خواندنی و صد البته قصه های پر غصه ای هستند!!!محال ممکن است که کسی به سازمانی مراجعه کند و برای انجام یک کار کوچک و کم اهمیت دچار روزها و بلکه هفته ها پیچ و تاب عجیب نشود. این ها نیست مگر ناکارآمدی همه جانبه که چونان خوره ای به جان سازمان ها افتاده و هر روز نیز وضع بدتر می شود.

✳️برای نمونه بگویم که یکی از دوستان نزدیک که فرد کاملا قابل اعتمادی است برایم تعریف می کرد که در این چند وقت برای دریافت کنتور گاز جهت خانه ای که در یکی از روستاهای کشور تأسیس کرده است 6 ماه تمام درگیر بوده و هنوز هم به سرانجام نرسیده است!!!بوروکراسی های عذاب آوری که چنان زجرآور و دردناک اَند که دل هر شنونده ای را به درد آورده و اشک وی را از چشمانش سرازیز می سازد!!! اموری که اگر اندکی عقلانیت و درایت و دانش به کار گرفته شوند چونان آب خوردن باید انجام شوند و نه بدین گونه عذاب آور و دردناک!!!

❇️هفت خانی که برای عبور از هر خانِ آن رستم دستانی را می طلبد به این معنا که باید کفشی آهنین بر پای نمود و عزمی پولادین به کار گرفت و زمانی طولانی را در انتظار!!!! در هر خانی کسانی نشسته اند که سرشار از بی انگیزگی و بغض های فروخورده و عصبانی از نظام کارآمدی که در آن کار می کنند و تو گویی که تمام عقده های خود را بر سرِ مراجعان بیچاره باید خالی کنند چرا که دیواری کوتاه تر از آنان پیدا نمی کنند!!!این نظام اداری ناکارآمد با سرعت باور نکردنی هم برای کارکنان خودش و هم برای مراجعان تولید نارضایتی می کند و به کارخانه ای معیوب برای چنین تولیداتی بدل شده اند!!!

حال این که چرا این گونه دچار چنین ناکارآمدی شده ایم بحثی است مستوفا و دراز دامن که باید در نوشته ای دیگر بدان پرداخته شود. اما فعلا به همین مقدار بسنده باید کرد که فقدان عقلانیت و دانش های روز از یک سو و وجود ساختار فرسوده و عقب ماندۀ سازمانی که متناسب با تحولات دنیای جدید تحولی پیدا نکرده اند از سوی دیگر و البته وجود فساد همگی دست به دست هم داده اند و چنین وضع بغرنجی را ایجاد کرده اند.
شرح این هجران و این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر
#ناکارآمدی
#نظام_اداری
#عقلانیت
#دانش


@tajeddin_mohammadbagher
موانع توسعه در ایران؛ داخلی یا خارجی؟
[بخش نخست]
(عقلانیتِ توسعه، دانشِ توسعه و اخلاقِ توسعه)

محمدباقر تاج الدین

توسعه مقوله ای بسیار پیچیده، چند وجهی و نیازمند ایجاد زیرساخت های بنیادینی است که اگر بدان ها توجه نشود بسیار دور از انتظار است که بتوان به آن دست یافت. بیش از یکصد سال است که ایرانیان در مسیر توسعه حرکت های رفت و برگشتی داشته اند اما آن گونه که می بایست نتوانستند به توسعه دست یابند و تو گویی که چونان جوان ناکامی شده اند که آرزوهای زیادی در دل شان مانده است و اکنون حسرت بسیاری از اموری را می خورند که دیگران از آن ها بهره مند شده اند!!! اما پرسش اساسی در این زمینه این است که موانع توسعۀ کشورمان داخلی اَند یا خارجی؟ و این که چرا این گونه است؟!

پاسخ به این پرسش ها هم امر آسانی نیست که بتوان در این نوشتارهای کوتاه بدان ها پاسخ همه جانبه و قطعی داد. تاکنون دربارۀ توسعه و موانع موجود بر سرِ راهِ آن در ایران کتاب ها، مقالات و پایان نامه های دانشگاهی فراوانی نوشته شد و همایش ها و سمینارهای فراوانی هم برگزار شد که هر کدام شان به ابعاد گوناگون این موضوع پرداخته اند. با این همه اما همچنان این پرسش اساسی مطرح است که چرا به توسعه نرسیدیم؟! در نوشتار حاضر که در چند بخش ادامه خواهد یافت کوشش می شود به این موضوع پرداخته شود تا شاید دریچه های نویی در این زمینه گشوده شود. هرچند که هرگز ادعا بر این نیست که تمام ابعاد و زوایای پیچیدۀ این موضوع مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.

در این نوشتار بر روی سه موضوع بسیار بنیادین تأکید خواهد شد که عبارتند از:
1.عقلانیتِ توسعه
2.دانشِ توسعه
3.اخلاقِ توسعه
ادعا بر این است که توسعه نیازمند در اختیار داشتن عقلانیت جدید، دانش های جدید و اخلاقیات جدید به عنوان زیرساخت های بنیادین است که اگر ملتی به طور همزمان و به صورت یکپارچه و هماهنگ به این سه مقولۀ بنیادین دست نیابند بسیار دور از انتظار است که به توسعه دست یابند. از سوی دیگر ادعای دوم این است که جامعۀ ایران به دلایل گوناگون که دربارۀ آن ها بحث خواهد شد در فرصت و زمانۀ مناسب و به موقع نتوئانسته به این سه مقولۀ بنیادین دست یابد و در نتیجه از دست یابی به توسعۀ یکپارچه، متوازن و همه جانبه دست یابد. در نوشتار بعدی به این سه موضوع بنیادین پرداخته خواهد شد.
#توسعه
#موانع_داخلی
#موانع_خارجی
#عقلانیت
#دانش
#اخلاق
#ایران
@tajeddin_mohammadbagher
☸️جهانِ پیچیدۀ مدرن با ذهنیت سادۀ سنتی قابل فهم و مدیریت نیست

✍️محمدباقر تاج الدین

یکی از مهم ترین ویژگی های جهان مدرن پیچیدگی های فراوان آن است که فقط با ذهنیتی پیچیده قابل فهم و شناخت است. به دیگر سخن چنین جهان پیچیده ای به هیچ وجه با ذهنیت ساده و پیشامدرن قابل فهم و شناخت نیست. جهانِ مدرن از آن رو بسیار پیچیده است که دارای انواع و اقسام نهادها، سازمان ها، ساختارها، الگوها، قوانین، هنجارها، باورها، ارزش ها و روش هایی است که هیچ کدام در جهان پیشامدرن وجود خارجی هم نداشتند. همچنین جمعیت زیاد، کلان شهرها، نظام صنعتی، مهاجرت های گسترده، تکنولوژی ها و ابزارهای جدید، دانش های جدید در شاخه ها و حوزه های گوناگون، تخصص های فراوان، تقسیم کار گسترده و پیچیده و صدها عناصر و مؤلفه های دیگر که همگی محصول جهان مدرن بوده و بر پیچیدگی های این جهان افزوده است.

✳️منظور از ذهنیت پیچیده نیز آن نوع ذهنیتی است که مسلّح به عقلانیت جدید، دانش های جدید و شناخت جدید است که در نتیجه می تواند نسبت به فهم و شناخت دقیق جهان پیچیدۀ مدرن اقدام کند. آشکار است که بدون برخورداری از ذهنیت پیچیده به هیچ وجه امکان شناخت و فهم دقیق ابعاد و زوایای گوناگون و پیچیده جهان مدرن امکان پذیر نخواهد بود. ذهنیت ساده نیز آن ذهنیتی است که مبتنی بر عقلانیت سنتی و همچنین دانش های سنتی خواهان فهم جهان و انسان بوده است و بیش از همه در روزگاران پیشامدرن به کار گرفته می شد. گفتن ندارد که زیستن در جهان مدرن و فهم و شناخت این جهان با ذهنیت ساده غیر ممکن است و هر انسان و جامعه ای که چنین کند دست به هلاکت و نابودی خویش و جامعه زده است.

❇️با این توضیحات کوتاه ادعای اصلی نوشتۀ حاضر این است که شوربختانه در جامعۀ ما عده ای با ذهنیت ساده و پیشامدرن تمام کوشش خود را به کار گرفته اند که جامعۀ مدرن شدۀ ایران را مدیریت کنند و این گونه است که می بینیم نه تنها از پسِ بسیاری از مسائل و مشکلات بر نمی آیند بلکه هر روز مسائل و مشکلات جدیدی نیز می آفرینند. تو گویی که این جماعت هنوز به این درک و شناخت نائل نشده اند که با ذهنیت ساده و پیشامدرن نمی توان جهان پیچیدۀ مدرن را فهمید و مدیریت کرد. برای مثال اینان هیچ درکی از تغییرات نسلی نداشته و توان فهم و درک نیازها و خواسته های این نسل را ندارند و با باورها و ذهنیت ساده و سنتی خواهان اجرای سیاست ها و برنامه هایی هستند که این نسل را برآشفته و عصبانی می کند. این موضوع در حوزه های اقتصادی و اجتماعی نیز به طور کامل آشکار است به گونه ای که از درک دنیای پیچیدۀ اقتصادی در جهان امروزین ناتوان بوده و در نتیجه توان حل انبوهی از مشکلات اقتصادی را ندارند. تنها راه برون رفت از این مشکل اساسی این است که دریابند جهانِ پیچیدۀ مدرن با ذهنیت سادۀ پیشامدرن قابل فهم و مدیریت کردن نیست.

#جهان_مدرن
#ذهنیت_مدرن
#جهان_سنتی
#ذهنیت_سنتی
#فهم
#شناخت
#عقلانیت_مدرن
#دانش_مدرن


@tajeddin_mohammadbagher
🟪پیام یکی از دوستان افغانستانی مقیم تهران


سلام و عرض ادب و احترام محضر استاد!

صفی الله بهراد هستم یک تن از جوانان پناهنده افغانستانی مقیم تهران!
صادقانه عرض نمایم که متنی را نگاشتید در اوج بی سرنوشتی، آینده ی مبهم و نا امیدی برایم امید به ارمغان آورد.
برای تان سلامتی و موفقیت آرزو دارم🌹

با ارادت بهراد🌹


✳️درود بر شما جناب صفی الله بهزاد دوستی از کشور افغانستان

از لطف و عنایت شما بسیار سپاسگزارم و برای شما آرزوی شادکامی و سربلندی های روز افزون دارم. ضمناً بیان می کنم که چند نفر از همشهریان شما از جمله دانشجویان بنده بوده و اکنون نیز هستند که از قضا بسیار با انگیزه و علاقمندی فراوان درس می خوانند و آینده ای درخشان برای آنان تصور می کنم. به نظر می رسد که همین مسیر درس خواندن و آگاهی یافتن از جمله بهترین و روشن ترین مسیر برای برون رفت کشور شما از مسائل و مشکلات فراوان کنونی باشد. به امید آن روزی که در افغانستان عزیز تفنگ ها بر زمین گذاشته شود و قلم ها و کتاب ها در دستان تمامی فرزندان این سرزمین قرار گیرد و دانش و آگاهی فراگیر شود!!

سرفراز و پاینده باشید
ارادتمند شما
محمدباقر تاج الدین

#افغانستان
#دانشجویان_افغانستانی
#دانش
#آگاهی
#توسعه


@tajeddin_mohammadbagher
☸️موانع توسعه در ایران؛ داخلی یا خارجی؟
[بخش چهارم/ دانشِ توسعه]

✍️محمدباقر تاج الدین

دانش های جدید که در اساس محصولِ عقلانیتِ جدید اَند در زمرۀ بنیادهای مدرنیته و سپس توسعه محسوب می شوند که بدون آن ها امکان دست یابی به توسعه غیر ممکن است. بر این اساس می توان گفت که یکی از موانع توسعه در کشور ما فقدان دانش های مدرن از یک سو و بی توجهی به این دانش ها و یا عدم به کار گیری مناسب و مطلوب آن ها بوده است. در این زمینه وضع و حال علوم انسانی نسبت به سایر علوم بسیار اسف بار تر بوده به گونه ای که همواره با برچسب غربی خوردن مانع بزرگی برای رشد این علوم در جامعه ایجاد شده است. اما واقعیت این است که علوم تجربی جدید اعم از علوم طبیعی تجربی(مانند فیزیک، شیمی، زیست شناسی، پزشکی و.....) و علوم انسانی تجربی(مانند روان شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی، اقتصاد و....) به مثابه رکن دوم توسعه محسوب می شوند به همان صورت که عقلانیت جدید رکن نخست توسعه قلمداد می شود.

✳️علوم جدید به دلیل برخورداری از نظریه ها، قوانین، فرضیه ها، گزاره ها و مفاهیم گوناگون و پیچیده توان شناخت، فهم و تبیین جهان پیچیدۀ جدید را دارند و از این طریق فرمول ها و راه کارهای ضروری برای حل مسائل و مشکلات موجود را ارائه می دهند. هرگونه بی اعتنایی و بی توجهی به این علوم نه تنها هیچ گونه شناخت دقیقی از جهان جدید به دست نمی دهد بلکه هر روز بر مشکلات و مسائل گوناگون موجود نیز می افزاید و جامعه را به سمت و سوی تباهی و تیره بختی می کشاند!!! شوربختانه این که در جامعۀ ایران به دلیل بی اعتنایی به عقلانیت جدید از یک سو و همچنین بی اعتنایی به علوم جدید به ویژه علوم انسانی جدید از سوی دیگر توسعه به معنای واقعی کلمه شکل نگرفته و بدتر این که تو گویی روندی ضدّ توسعه نیز شکل گرفته است!!

❇️به دیگر سخن هنگامی که ایدئولوژی بر صدر می نشیند و قدر می بیند و شوربختانه این که به جای عقلانیت و علوم بر سر هر کوی و بام فریاد زده می شود، کاملاً آشکار است که هرگونه انتظار برای دست یابی به توسعه انتظاری بیهوده است!! در فقدان عقلانیت جدید و سپس علوم جدید و بی توجهی همه جانبه نسبت به این دو امر بنیادین چگونه می توان از توسعه سخن گفت؟!! به کشورها و جوامعی که توسعۀ متوازن و هماهنگ را تجربه می کنند بنگرید تا دریابید که تنها و تنها عقلانیت جدید و علوم جدید است که چنین تجربۀ خشایند و ارزشمندی را برای شان به ارمغان آورده است و بالعکس به کشورها و جوامع توسعه نیافته بنگرید تا دریابید که فقدان عقلانیت جدید و علوم جدید مهم ترین دلیل توسعه نیافتگی این جوامع است و هر آدرس دیگری در این زمینه ارائه کردن آدرسی سراسر اشتباه بوده و به بیراهه رفتن و به راه ترکستان تاختن است!!!

برکنار از کشورهای توسعه یافتۀ غربی به کشورهای توسعه یافتۀ شرقی مانند ژاپن، مالزی، سنگاپور، کره جنوبی و حتی کشورهای حاشیۀ خلیج فارس مانند امارات متحدۀ عرب و سایرین بنگرید تا دریابید که به کار گرفتن عقلانیت و علوم جدید چگونه سبب ساز اوج گیری توسعه در این کشورها شده است. در مقابل، به حال و روز کشورهایی چون سوریه، عراق، پاکستان، افغانستان، یمن، کره شمالی و سایر کشورهای مشابه بنگرید تا دریابید که فقدان عقلانیت و علوم چه بر سر آنان آورده و چگونه روزگارشان را تباه ساخته است!!!
#توسعه
#موانع_توسعه
#دانش_توسعه
#علوم_جدید


@tajeddin_mohammadbagher
☸️بیکاری 5 هزار دانش آموختۀ دکتری و جذب 24 هزار دانشجوی دکتری جدید چه تناسبی با هم دارند؟

✍️محمدباقر تاج الدین

بنابر آمارهای رسمی تعداد 5 هزار نفر از دانش آموختگان مقطع دکتری در رشته های مختلف بیکار اَند و در مقابل در آزمون ورودی دکترای سال 1403 قرار بر این است که 24 هزار دانشجوی جدید دکترا در دانشگاه های کشور جذب شوند. بسیار عجیب است که با وجود بیکاری تعداد قابل توجهی از دانش آموختگان این مقطع باز هم اقدام به جذب بی رویه و بی حساب و کتاب دانشجوی دکترا می شود!!! که چه شود؟ که دوباره چند سال بعد بر تعداد بیکاران با مدرک دکترا افزوده شود؟ نکتۀ مهم تر این که دو حالت برای این قضیه می توان تصور نمود. یکی این که مراکز دولتی و غیر دولتی برای جذب این دانش آموختگان ناتوان هستند و نمی توانند از وجود این افراد استفاده کنند و دیگر این که یا این دانش آموختگان از دانش و مهارت های ضروری برای انجام کار و فعالیت در بخش های دولتی و غیر دولتی ناتوان هستند!! در هر دو حالت نوعی شکست تلخ و دردناک را می توان تصور نمود!!!

✳️اگر دانشگاه ها در تربیت و پرورش نیروهای دانشی و ماهر ناتوان اَند پس چرا اقدام به تأسیس و راه اندازی این همه دانشگاه می شود و چرا اقدام به جذب این همه دانشجو می کنند؟ و باید فکری اساسی برای این موضوع نمود!!! و اگر بخش های دولتی و غیر دولتی توان جذب و به کارگیری این نیروها را ندارند این هم نوعی ضعف اساسی برای این بخش ها و مراکز محسوب می شود که خود قصه ای پر غصه و دردناک است!!! به راستی گسترش و راه اندازی این همه دانشگاه در مناطق مختلف کشور چه معنایی می تواند داشته باشد؟ انواع دانشگاه های رنگارنگ که حالا چیزی شبیه به آموزشگاه های زبان و موسیقی و کامپیوتر شده اند که سر هر کوچه و خیابانی در هر شهر کوچک و بزرگی مثل قارچ روییده اند!!! برای مثال شهر سمنان که از قضا مرکز استان هم هست با جمعیتی حدود 250 هزار نفر چندین دانشگاه دولتی، آزاد، علمی و کاربردی و غیر انتفاعی دارد!!! سایر شهرهای کشور هم همین وضع و حال را دارند!! که البته حالا از کمبود دانشجو برخی از این دانشگاه ها در حال تعطیل شدن نیز هستند!!! طنز ماجرا این است که برخی شهرهای کوچک با جمعیت 20 هزار نفر دارای دانشگاه های پیام نور، آزاد، علمی و کاربردی و غیر انتفاعی هستند!!!

❇️سیاست های غیر عقلانی و غیر علمی در حوزۀ آموزش عالی و پس از آن در حوزۀ اشتغال و جذب دانش آموختگان اکنون چنین نتایج فاجعه بار و دردناکی را به دنبال داشته است. تجربۀ بسیاری از کشورهای توسعه یافتۀ دنیا نشان می دهد که لزومی ندارد تمام دانش آموزان پس از پایان دورۀ دانش آموزی به دانشگاه بروند و بهترین مسیر مهارت آموزی و شناسایی استعدادهای دانش آموزان است تا در مسیر درست و منطقی هدایت شوند. امری که البته آموزش و پرورش معیوب و عقب ماندۀ فعلی عاجز تر از آن است که بدان مبادرت ورزد!!! بدتر از تمام این ها بروز نوعی سرخوردگی و افسردگی برای جوانانی است که پس از سال ها تحصیل و کسب مدرک عالی امکان دست یابی به شغل مناسب و درآمد را نداشته و در نتیجه عمر خود را تلف شده می پندارند!!! عمری که اگر به امور دیگری پرداخته می شد یقیناً نتایج بسیار بهتری به دست شان می آمد!!

#دکترا
#دانش_آموختگان
#بیکاری
#دانشگاه
#سرخوردگی
#افسردگی


@tajeddin_mohammadbagher
☸️فرار از مدرسه؛ فرار از وطن
[بخش دوم و پایانی]

✍️محمدباقر تاج الدین


4.گسترده تر شدن شکاف طبقاتی و نابرابری های اجتماعی در جامعه به گونه ای که اقلیتی از افراد جامعه از بهترین امکانات و فرصت های اقتصادی و اجتماعی و همچنین سرمایه ها و ثروت های بی حساب و کتاب و نجومی برخورداراَند و بقیه که اکثریت را تشکیل می دهند از بسیاری از امکانات موجود محروم هستند و هر روز خود را فقیرتر و محروم تر می یابند. پرسش این اکثریت این است که چگونه آن اقلیت به این ثروت های نجومی دست یافته اند و ما نمی توانیم؟!!!

5.فقدان دسترسی مناسب و مطلوب به فرصت های اجتماعی و اقتصادی برای بسیاری از افراد و گروه های اجتماعی؛ واقعیت آشکار در جامعۀ ما این است که فرصت ها و موقعیت های مناسب برای پیشرفت در زندگی فقط در اختیار عده ای خاص قرار دارد و بقیه که اکثریت را تشکیل می دهند از موقعیت های بسیار کمی در این زمینه برخوردار اَند!!

6.برخوردار نبودن از زندگی با کیفیت و با ارزش به گونه ای که بسیاری از شهروندان گمان می کنند که زندگی شان هر روز بی کیفیت تر و بی ارزش تر می شود و بدتر این که لای چرخ دنده های سیاست ها و برنامه های معیوب خُرد و شکسته می شود؛

7.فقدان آزادی های مدنی و اجتماعی مطلوب؛ وجود آزادی های اجتماعی و مدنی لازمه و تضمین کنندۀ توسعۀ هر جامعه ای محسوب می شود و در فقدان چنین آزادی هایی امکان بروز خلاقیت ها، استعدادها و ظرفیت های انسانی و اجتماعی کاملا غیر ممکن خواهد شد. آشکار است که اگر آدمی خود را در تگناهایی این چنین ببیند به دنبال راه رهایی می گردد و در نتیجه دست به مهاجرت و در واقع فرار می زند.

8.رعایت نشدن شأن و منزلت شهروندان، هنگامی که شهروندان از حقوق شهروندی خویش کم و بیش محروم شوند آن گاه است که در می یابند شأن و منزل شان نیز رعایت نمی شود و دچار تحقیر و فرومایگی می شوند. از کارگران گرفته تا معلمان و استادان و پزشکان و سایر گروه های اجتماعی شأن و منزلت مطلوبی را درک نمی کنند و از این جهت دچار سرخوردگی های فراوانی می شوند.
#مدرسه
#دانشگاه
#دانش_آموزان
#دانشجویان
#معلمان
#استادان
#پزشکان
#مهاجرت
#سرخوردگی

@tajeddin_mohammadbagher
این ها را گفتم تا به نکته ای بنیادین در این زمینه اشاره کنم که برخی واقعیت ها غیرقابل تغییر اَند و هرگونه کوششی برای تغییر یا اصلاح شان کاملاً بیهوده است و فقط بر درد و رنج مان می افزاید. برای مثال این که در کدام مکان جغرافیایی به دنیا آمده ایم دیگر به هیچ وجه تغییر پذیر نیست و باید آن را بپذیریم و عدم پذیرش این موضوع سبب افزودن بر درد و رنج های ما خواهد شد. برخی واقعیت های دیگر اما تغییر و اصلاح شان تا حد زیادی به دست خودمان است که هرگونه کم کاری در این زمینه چندان توجیهی ندارد و حواله دادن به تقدیر و سرنوشت و چرخ و فلک کاری بیهوده و غیر عقلانی و غیر منطقی است. رهایی از فقر و نادانی و فلاکت و نابرابری و عقب ماندگی و صدها واقعیت تلخ دیگر همگی به دست خودمان است و با کوشش های خردورزانه و دانش ورزانه امکان برون رفت از این مشکلات وجود دارد. اما برخی واقعیت های دیگر هستند که بخشی از آن ها در اختیار و ارادۀ ما نیستند و بخشی دیگر هستند. برای مثال نهادهای سیاسی و اقتصادی و حقوقی و سایر نهادهای موجود در جامعه ممکن است همه اش به اختیار ما عمل نکنند و در دست حاکمیت باشند اما این گونه هم نیست که شهروندان جامعه نتوانند هیچ اقدامی برای اصلاح یا تغییرشان انجام دهند. نتیجه این که فرار از این واقعیت ها هیچ دردی را درمان نمی کند و راه حل فقط و فقط در رویارویی عقلانی، علمی و منطقی با این واقعیت ها است
#واقعیت
#رویارویی_با_واقعیت
#فرار_از_واقعیت
#عقلانیت
#دانش


@tajeddin_mohammadbagher