و تو خندیدی
بارانهای رنگارنگ بارید...
بارانی که انسان را به گریستن وامیداشت.
صدایت گرم بود
به داغی چشمانِ آهویی زخمی
صدایی داشتی پراحساس
به لطافت قلبِ آهویی زخمی...
تو آمدی و در گوشهی جنونم ایستادی
ابرها آمدند و بالای سرت ایستادند
چشمهایت
خود نهایتِ رحمت و مهربانی بود...
#سزائی_کاراکوچ
🌱🌷
بارانهای رنگارنگ بارید...
بارانی که انسان را به گریستن وامیداشت.
صدایت گرم بود
به داغی چشمانِ آهویی زخمی
صدایی داشتی پراحساس
به لطافت قلبِ آهویی زخمی...
تو آمدی و در گوشهی جنونم ایستادی
ابرها آمدند و بالای سرت ایستادند
چشمهایت
خود نهایتِ رحمت و مهربانی بود...
#سزائی_کاراکوچ
🌱🌷