مؤسسه‌ فرهنگی‌هنری سروش مولانا
8.58K subscribers
1.28K photos
299 videos
24 files
548 links
دعوتی به خوب، اخلاقی و معنادار زیستن
ادمین:
@sorooshemowlana
پشتیبان آموزش:
@rumi_lms_support
شبکه‌های اجتماعی:
instagram.com/sorooshemowlana
twitter.com/soroushmowlana
https://rumi.ir
تماس:
۰۲۱ ۸۸۲۵۳۷۱۹
آدرس:
شهرآرا بلوار غربی مجتمع کوشک واحد ۵۰۱
Download Telegram
📌پخش زنده (LIVE) بخشی از کلاس دکتر #میلاد_نوری

🔰"معنا و جایگاه عرفان و اندیشه‌ی عرفانی در دوران مدرن"
🔰 سه‌شنبه‌ها ساعت ۱۷ - ۱۹

در صفحه اینستاگرام مؤسسه 👇👇

https://instagram.com/sorooshemowlana

برای اطلاعات بیشتر می‌توانید با روابط عمومی مؤسسه‌ی سروشِ مولانا تماس حاصل نمایید‌.

@sorooshemewlana
📌بخشی از کلاس "معنا و جایگاه عرفان و اندیشه‌ی عرفانی در دوران مدرن"

🔰دکتر میلاد نوری
می‌توانید در کانالِ یوتیوب و آپارات مؤسسه سروشِ مولانا تماشا کنید.


YouTube: 👇👇👇

https://youtu.be/0qA_Bf_XeCY

Apart (آپارات ): 👇👇👇

https://m.aparat.com/v/0DrBu

#میلاد_نوری
#سروش_مولانا
#دوران_مدرن
#یوتیوب
#آپارات
@sorooshemewlana
💢دل و جان به آب حکمت ز غبارها بشویید*...


تنها حقیقت است که نجات بخش است؛ اگرچه در ذات حقیقت، دشواری بزرگی وجود دارد ناشی از اینکه برای رسیدن به آن، باید از خود گذشت. جستجوی حکمت همواره مستلزم نادیده انگاشتن تمنای درستی پندارهای شخصی است. پندارهایی برآمده از عادتها، سنتها و فرآیندهایی که وابسته به آنها شده ایم.

روشن است که عبور از این پندارها دشوار است؛ وقتی کانت به تبعیت از هوراس، آدمی را خطاب قرار می دهد که «ای بشر، جرأت اندیشیدین داشته باش!» (کانت: مقالۀ روشنگری چیست؟) همین دشواری را فریاد زده است.

نزدیکترین خویشاوند حقیقت، آنگونه که از افلاطون آموخته ایم، «راستگویی» است؛ و راستگویی نخستین ظهور اخلاقی حقیقت جویی است.

اندیشۀ آزاد و التزام به راستگویی آغاز راهی است که پایان آن حکمت است؛ و تنها از دریچۀ بلوغ حکیمانۀ است که سعادتی آسمانی حاصل میشود. کانت می گفت: «روشنگری خروج انسان از صغارتی است که خود بر خویش تحمیل کرده‌است» (روشنگری چیست؟)؛ و کیست که نداند این صغارت چگونه همچون غباری بر آینۀ تعقل و وجدان می نشیند و مسیر سعادت را می بندد.

حتی اگر از آسمان چشم بپوشیم و برای آبادانی زمین بکوشیم، تنها از دریچۀ صداقت و صرافت کسانی می توان سعادت را رقم زد که جز به زندگانی حکیمانه دل نبسته اند. بدون التزام به حقیقت و در فرآیندهایی که دروغ را تشویق می کنند، نمی توان بویی از سعادت برد.

زمین آبستن زیستنی سعادتمندانه است، تنها اگر جرأت اندیشیدن داشته باشیم و بر مبنای حقیقت زندگی کنیم؛ حقیقتی که متعهدانه جستجوی می کنیم و به پاسداشت آن، از چیزی که به آن عادت داشته ایم می پرهیزیم.

*مولانا

میلاد نوری

#سروش_مولانا
#میلاد_نوری

@sorooshemewlana
🍃💫🍃 از خاک تا افلاک؛ در پاسداشت رسالت


▫️کاری دشوار است و آرمانی بلند که از خاک تا افلاک در وجود آدمی جمع آیَد. جستجویی باید. آفرینش انسان جسمانی است؛ وجودش این‌جهانی است؛ پروردۀ زمان و مکان است. «خلَقَ الإنسانَ مِن عَلقٍ»؛ آدمی را از خون بسته آفرید.

▫️فرشته عشق نداند که چیست. آدمی باید. پس، «إقرأ و ربُّکَ الأکرَم»؛ بخوان که پروردگارت کریم‌ترین است. اینک آدمی که از خاک زاده شده است، به مدد این کرم، از علم بهره‌مند می‌شود: «علَّم الإنسَانَ ما لَم یَعلم»؛ پس پروردگار به انسان آموخت آنچه را نمی‌دانست. پای در راه باید نهاد.

▫️اما دریغ که آدمی روی برمی‌تابد. «کلّا إنّ الإنسانَ لیَطغَی». چنین نیست! همانا که آدمی سرکشی می‌کند. دروغ می‌گوید، ظلم می‌کند و زندگی را پایمال می‌سازد. او از راه نرفته بازگشته است. جستجویی باید. «إنّ إلی ربّکَ الرُّجعی»؛ همانا که بازگشت به سوی پروردگار توست.

▫️بر ماست که زمین را آسمانی کنیم. به پاسداشت صدق و عدل و زندگی، از خاک تا افلاک باید رفت؛ رهنمونی باید. «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حسَنةٌ»؛ همانا که رسول خدا الگوی شایسته‌ای برای شما است. آسمان روی زمین راه می‌رود. «إقرَأ باسْمِ ربّکَ الّذی خَلَق»؛ بخوان به نام پروردگارت که آفرید.

میلاد نوری

🔰 یادداشت‌های دکتر میلاد نوری، مدرس و همکار علمی مؤسسه سروش مولانا را می‌توانید در کانال "اندیشه در اکنون" بخوانید:
👉@Andisheh_Aknun


#سروش_مولانا
#رسول_اکرم
#مبعث_پیامبر
#میلاد_نوری
@sorooshemewlana
🍃 «جمع و معنا؛ جمعِ معنا»


«عزیزی در چله نشسته بود برای طلب مقصودی؛ به وی ندا آمد که: این چنین مقصودِ بلند به چله حاصل نشود. از چله برون آی تا نظر بزرگی برتو افتد. آن مقصود تو را حاصل شود. گفت: آن بزرگ را کجا بیابم؟ گفتند: در جامع» (مقالات شمس تبریزی).


ما انسانیم. اگر «سخن» نباشد، نه شوقی هست، نه معنایی و نه اندیشه‌ای. ما، بدونِ «زبان»، به معنای خودمان، جهان‌مان و سعادت‌مان نمی‌اندیشیم. این اندازه هم می‌دانیم که آدمیان تنها با بالیدن و زیستن در جمعِ خانواده، جامعه و جهان، زبان را می‌آموزند. ما اگر انسانیم، مدیون جمع‌ایم؛ جمعی که گذشتگان و آیندگان را نیز در بر می‌گیرد.


آسان است فهم اینکه معنامندی چقدر وابسته به حضور انسان‌های دیگر است؛ کافی است به زندگی بیاندیشیم. حتی نجوای نیایش‌گرانِ خداوند و خلوتِ ستایش‌گران او نیز، تنها پس از زیستن و بالیدن در جمع رخ می‌دهد. آه اگر سپاسگزار جمع نباشیم. جمع و معنا لازم و ملزوم‌اند، زیرا سخن فقط در جمع، و معنا فقط در سخن پدیدار می‌شود. اینک که جمعیت آدمی پریشان است، باید اندیشید که اگر این آشفتگی رخت بربست، معنایی برای خود و دیگران بیافرینیم، و آن را برای «انسان» بیاندوزیم.

دکتر میلاد نوری

#سروش_مولانا
#مقالات_شمس
#معنا
#میلاد_نوری

@sorooshemewlana
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#هر_شب_یک_نیایش

در چاه فتاد دل، برآرش
بیچاره و منتظر مدارش

بخشای برین اسیر هجران
بر جان ضعیف بی‌قرارش

راهی بگشا درین بیابان
ماهی بنما درین غبارش
...


📖 مولانا
🎤اجرا: دکتر میلاد نوری
🎶 موسیقی: حسین علیزاده


#سروش_مولانا
#مولانا
#نیایش
#نیایش_خوانی
#میلاد_نوری
#حسین_علیزاده

@sorooshemewlana
🍃 فنای «خودی» و امر اخلاقی


گفته‌اند که پایان راه سلوک در عرفان، «فنای فی‌الله» و «بقای بالله» است. اما مراد چیست؟ مقصود از «فنا» در اصطلاح «فنای فی‌الله»، وصول به فنای «وجودی» نیست. چنین فنایی هم‌اینک نیز حاصل است. به‌تعبیر مولانا: «ما عدم‌هاییم و هستی‌های ما/ تو وجود مطلقی فانی‌نما». هم‌اکنون نیز عارف و تمام دیگر موجودات در پیشگاه وجودِ الهی عدم‌اند؛ موجودات ممکن، همگی عینِ فقر و فنای نزدِ حق‌اند.

چه بسا، وصول به فنای فی‌الله را وصول «معرفتی» تفسیر کنیم؛ بدین معنا که در نهایت سلوک، شخص به مقام اعتراف به «نیستی» می‌رسد و می‌فهمد که همه هیچ است و هرچه هست خدا است. روشن است که مراد عارفان از «فنا» این نیز نبوده است، اگر چه چنین معرفتی ارزشمند تلقی شده است. وقتی گفته می‌شود که: «بزرگ‌ترین گناه، این توییِ توست» نمی‌تواند و نباید معنای معرفتی داشته باشد، چنانکه گویی «ندانستن» گناه است. جهل اگرچه نُقصان است، اما گناه نیست. آن چه گناه است، بی‌ارادگی برای رفع جهل است که از پافشاری بر خواهش‌های فردی و شخصی برمی‌خیزد و همین است که همه‌اش «ذنب» است.

وقتی سقراط می‌گفت: «حکمت، تمرینِ مردن است»، رسیدن به عدمِ وجودی، یا اذعان معرفتی به فقرِ خودش را مراد نمی‌کرد. حکمت، تمرین مُردن است، بدین معنا که شخص بهره‌مند از حکمت، مُدام برای پایبندی به حقیقت، از خواستِ فردی‌اش چشم می‌پوشد. «فنا» در این معنا، «مرگِ» صفات فردی و «زندگی» در کسوتِ صفات الهی است. «فنای فی‌الله» معنای اخلاقی دارد. بدین طریق که شخص با صفات «حکمت» و «رحمت» کنش می‌کند و فعل او از «خودبینی» تُهی شده و الهی می‌شود.

این چنین معدوم کو از خویش رفت
بهترینِ هست‌ها افتاد و زفت
او به نسبت با صفات حق فناست
در حقیقت در فنا او را بقاست (مولانا)

دکتر میلاد نوری
@Andisheh_Aknun

#سروش_مولانا
#مولانا
#امر_اخلاقی
#فنا
#میلاد_نوری

@sorooshemewlana