📌"خواندن چه کتابهایی برای جامعه امروز ایران اولویت دارد؟"
📚به مناسبت #روز_کتاب و #کتابخوانی توصیه اساتید #سروش_مولانا:
🖋دکتر #ایرج_رضایی ، مدرس #مثنوی و #مولوی_پژوه
👇👇👇👇👇
@sorooshemewlana
📚به مناسبت #روز_کتاب و #کتابخوانی توصیه اساتید #سروش_مولانا:
🖋دکتر #ایرج_رضایی ، مدرس #مثنوی و #مولوی_پژوه
👇👇👇👇👇
@sorooshemewlana
🔰دکتر #ایرج_رضایی (استاد زبان و #ادبیات_فارسی):
🖋 اگر بخواهم از میان تمام کتابهایی که تاکنون خواندهام و کتابهایی که احتمالا در آینده خواهم خواند، فقط دو کتاب را انتخاب و خواندنش را به دیگران پیشنهاد کنم، بنده بیهیچ درنگ و تردیدی #شاهنامه و #مثنوی را پیشنهاد میکنم. برای این انتخاب میشود دلایل فراوانی آورد. میتوان صدها صفحه مطلب نوشت و ساعتها سخن گفت.همچنان که اندک زمانی پس از خلق این دو اثر تا به روزگار و زمانهی ما، کتابها، رسالهها و خطابههای فراوانی پیرامون آنها نوشته و گفته شدهاست.در واقع، تمام ویژگی ها و مزیّتهای شکلی و محتوایی که این دو اثر را در جایگاه شاهکارهای ادبیات بشری مینشاند، میتواند دلیل اصلی این انتخاب من و انتخاب هر کس دیگری باشد.صرف نظر از این ویژگیها، خیلی خلاصه و ساده بگویم که #شاهنامه و #مثنوی را دوست دارم و هرگز از خواندنشان سیر نمیشوم، چون زندگی را دوست دارم. چون زیبایی را، پاکی را، راستی را، جوانمردی را، فرزانگی را، آزادی و آزادگی را، شکوه و ژرفی و بلندی و جاودانگی را که تمام اینها در قالب کلام و سخنی خیالانگیز و آهنگین و موزون،در این آثار تجلی یافته دوست دارم. بر این باورم که ایرانی بودن و به زبان فارسی سخن گفتن، اگر هیچ مزیّتی نداشته باشد، همین موهبت کافی است که آدمی بتواند ابیات و داستانهای #شاهنامه و #مثنوی را به #زبان_فارسی بخواند و بداند. بگذارید به حساب دیوانگیام یا هر چیز دیگری. گاهی وقتها احساس می کنم، اساسا به دنیا آمدم تا در این فرصت کوتاه و سبز حیات، این دو #کتاب را در حد توانم بخوانم و زمزمه کنم و بروم. انگار خدا مرا فقط برای همین کار آفرید. اهمیت این دو کتاب در چشم من تا بدان جاست که این روزها، هر کتاب دیگری که میخوانم، انگار همچون دیباچه و دریچهای است برای فهم بهتر و عمیقتر این دو کتاب. عمیقا معتقدم ما ایرانیان را چه سود، اگر تمام کتابهای عالَم را خوانده باشیم اما #شاهنامه و #مثنوی را نخوانده باشیم؟!
معنویت #شاهنامه، معنویتی است زمینی. معنویتی است ملموس و محسوس و دست یافتنی. از طرفی #مثنوی، پاسخگوی عطش های معنوی و روحانی انسانهایی است که به این مقدار رضایت نمیدهند و سری پرشور و جانی رقّاص و بیقرار دارند و میخواهند در افقهایی بال و پر بگشایند که اندر وهم نگنجد و نیاید.
باری، برای ورود به جهان #شاهنامه، خواندن برخی از مهمترین داستانهای این کتاب را که به صورت جداگانه به همراه شرح لغات دشوار، چاپ شده است، پیشنهاد میکنم. داستان فریدون و پسران، داستان زال و رودابه، داستان رستم و سهراب، داستان سیاوش، داستان رستم و اسفندیار از جمله این داستانها است. آنهایی که میخواهند با روند روایی و داستانی #شاهنامه، از آغاز تا پایان، بدون هیچ گسستی به صورت فشرده آشنا شوند، گزیده #شاهنامه ای را که آقای #سجاد_آیدنلو با عنوان "#دفتر_خسروان" با مقدمه و توضیحات سودمند فراهم آورده و نشر سخن چاپ کرده، بسیار راهگشا میدانم. برای آشنایی با #مثنوی، کتاب "#شرح_مثنوی" آقای #کریم _زمانی را پیشنهاد میکنم. برخی از آثار و سخنرانیهای #مصطفی_ملکیان و همچنین کتاب "#پیدای_پنهان" اثر #ایرج_شهبازی و سلسله سخنرانی های ایشان پیرامون شماری از مهمترین داستانهای #مثنوی، چراغ راه همه کسانی تواند بود که در دنیای مثنوی به جستوجوی حقیقت قدم میگذارند.
آثار #عبدالحسین_زرین_کوب هم در ادامه مسیر جای خود دارد. آثاری چون، #پله_پله_تا_ملاقات_خدا، #سرّ_نی و #بحر_در_کوزه .
راستی، تا یادم نرفته این را هم بگویم که خواندن "#از_اشارت_های_دریا" اثر #حمیدرضا_توکلی را هم از دست ندهید. خاطرم هست که این کتاب را من با چنان اشتیاق و تحسین و اِعجاب و لذتی خواندهام که گفتن نتوانم.
🖋دیگر یادداشت های #ایرج_رضایی را میتوانید در کانال "از زبان ذره" بخوانید :
👉@irajrezaie👈
@sorooshemewlana
🖋 اگر بخواهم از میان تمام کتابهایی که تاکنون خواندهام و کتابهایی که احتمالا در آینده خواهم خواند، فقط دو کتاب را انتخاب و خواندنش را به دیگران پیشنهاد کنم، بنده بیهیچ درنگ و تردیدی #شاهنامه و #مثنوی را پیشنهاد میکنم. برای این انتخاب میشود دلایل فراوانی آورد. میتوان صدها صفحه مطلب نوشت و ساعتها سخن گفت.همچنان که اندک زمانی پس از خلق این دو اثر تا به روزگار و زمانهی ما، کتابها، رسالهها و خطابههای فراوانی پیرامون آنها نوشته و گفته شدهاست.در واقع، تمام ویژگی ها و مزیّتهای شکلی و محتوایی که این دو اثر را در جایگاه شاهکارهای ادبیات بشری مینشاند، میتواند دلیل اصلی این انتخاب من و انتخاب هر کس دیگری باشد.صرف نظر از این ویژگیها، خیلی خلاصه و ساده بگویم که #شاهنامه و #مثنوی را دوست دارم و هرگز از خواندنشان سیر نمیشوم، چون زندگی را دوست دارم. چون زیبایی را، پاکی را، راستی را، جوانمردی را، فرزانگی را، آزادی و آزادگی را، شکوه و ژرفی و بلندی و جاودانگی را که تمام اینها در قالب کلام و سخنی خیالانگیز و آهنگین و موزون،در این آثار تجلی یافته دوست دارم. بر این باورم که ایرانی بودن و به زبان فارسی سخن گفتن، اگر هیچ مزیّتی نداشته باشد، همین موهبت کافی است که آدمی بتواند ابیات و داستانهای #شاهنامه و #مثنوی را به #زبان_فارسی بخواند و بداند. بگذارید به حساب دیوانگیام یا هر چیز دیگری. گاهی وقتها احساس می کنم، اساسا به دنیا آمدم تا در این فرصت کوتاه و سبز حیات، این دو #کتاب را در حد توانم بخوانم و زمزمه کنم و بروم. انگار خدا مرا فقط برای همین کار آفرید. اهمیت این دو کتاب در چشم من تا بدان جاست که این روزها، هر کتاب دیگری که میخوانم، انگار همچون دیباچه و دریچهای است برای فهم بهتر و عمیقتر این دو کتاب. عمیقا معتقدم ما ایرانیان را چه سود، اگر تمام کتابهای عالَم را خوانده باشیم اما #شاهنامه و #مثنوی را نخوانده باشیم؟!
معنویت #شاهنامه، معنویتی است زمینی. معنویتی است ملموس و محسوس و دست یافتنی. از طرفی #مثنوی، پاسخگوی عطش های معنوی و روحانی انسانهایی است که به این مقدار رضایت نمیدهند و سری پرشور و جانی رقّاص و بیقرار دارند و میخواهند در افقهایی بال و پر بگشایند که اندر وهم نگنجد و نیاید.
باری، برای ورود به جهان #شاهنامه، خواندن برخی از مهمترین داستانهای این کتاب را که به صورت جداگانه به همراه شرح لغات دشوار، چاپ شده است، پیشنهاد میکنم. داستان فریدون و پسران، داستان زال و رودابه، داستان رستم و سهراب، داستان سیاوش، داستان رستم و اسفندیار از جمله این داستانها است. آنهایی که میخواهند با روند روایی و داستانی #شاهنامه، از آغاز تا پایان، بدون هیچ گسستی به صورت فشرده آشنا شوند، گزیده #شاهنامه ای را که آقای #سجاد_آیدنلو با عنوان "#دفتر_خسروان" با مقدمه و توضیحات سودمند فراهم آورده و نشر سخن چاپ کرده، بسیار راهگشا میدانم. برای آشنایی با #مثنوی، کتاب "#شرح_مثنوی" آقای #کریم _زمانی را پیشنهاد میکنم. برخی از آثار و سخنرانیهای #مصطفی_ملکیان و همچنین کتاب "#پیدای_پنهان" اثر #ایرج_شهبازی و سلسله سخنرانی های ایشان پیرامون شماری از مهمترین داستانهای #مثنوی، چراغ راه همه کسانی تواند بود که در دنیای مثنوی به جستوجوی حقیقت قدم میگذارند.
آثار #عبدالحسین_زرین_کوب هم در ادامه مسیر جای خود دارد. آثاری چون، #پله_پله_تا_ملاقات_خدا، #سرّ_نی و #بحر_در_کوزه .
راستی، تا یادم نرفته این را هم بگویم که خواندن "#از_اشارت_های_دریا" اثر #حمیدرضا_توکلی را هم از دست ندهید. خاطرم هست که این کتاب را من با چنان اشتیاق و تحسین و اِعجاب و لذتی خواندهام که گفتن نتوانم.
🖋دیگر یادداشت های #ایرج_رضایی را میتوانید در کانال "از زبان ذره" بخوانید :
👉@irajrezaie👈
@sorooshemewlana
مثنوی معنوی
ایرج رضایی
📌گزیدهای از درسگفتار دکتر ایرج رضایی
🔰"تفسیر مثنوی معنوی"
🔰مدرس: دکتر #ایرج_رضایی
🔰جلسۀ دوشنبه ۱۸ آذر ۹۸
برای اطلاعات بیشتر با روابط عمومی #سروش_مولانا تماس حاصل نمایید.
۸۸۲۵۵۲۰۴
۸۸۲۵۳۷۱۹
@sorooshemewlana
🔰"تفسیر مثنوی معنوی"
🔰مدرس: دکتر #ایرج_رضایی
🔰جلسۀ دوشنبه ۱۸ آذر ۹۸
برای اطلاعات بیشتر با روابط عمومی #سروش_مولانا تماس حاصل نمایید.
۸۸۲۵۵۲۰۴
۸۸۲۵۳۷۱۹
@sorooshemewlana
شمع جان
ایرج رضایی
📌سخنرانی آقای دکتر #ایرج_رضایی در نشست شمع جان
🔰زمان : تیرماه سال ۱۳۹۴
🔰مکان : شهر خوی
@sorooshemewlana
🔰زمان : تیرماه سال ۱۳۹۴
🔰مکان : شهر خوی
@sorooshemewlana
گر رود دیده و عقل و خرد و جان تو مرو
که مرا دیدن تو بهتر از ایشان تو مرو
آفتاب و فلک اندر کنف سایه توست
گر رود این فلک و اختر تابان تو مرو
شرح و تفسیر غزل با حضور دکتر #ایرج_رضایی در LIVe صفحهِ اینستاگرام :
https://instagram.com/sorooshemowlana
@sorooshemewlana
که مرا دیدن تو بهتر از ایشان تو مرو
آفتاب و فلک اندر کنف سایه توست
گر رود این فلک و اختر تابان تو مرو
شرح و تفسیر غزل با حضور دکتر #ایرج_رضایی در LIVe صفحهِ اینستاگرام :
https://instagram.com/sorooshemowlana
@sorooshemewlana
📌بخشی از شرح و تفسیر غزل شماره ۲۲۱۵ از غزلیات شمس
🔰دکتر ایرج رضایی
را میتوانید در کانالِ یوتیوب و آپارات مؤسسه سروشِ مولانا تماشا کنید.
YouTube: 👇👇👇
https://youtu.be/ae6hP9fUn-o
Apart (آپارات ): 👇👇👇
https://m.aparat.com/v/P3hNQ
#ایرج_رضایی
#سروش_مولانا
#غزلیات_شمس
#یوتیوب
#آپارات
@sorooshemewlana
🔰دکتر ایرج رضایی
را میتوانید در کانالِ یوتیوب و آپارات مؤسسه سروشِ مولانا تماشا کنید.
YouTube: 👇👇👇
https://youtu.be/ae6hP9fUn-o
Apart (آپارات ): 👇👇👇
https://m.aparat.com/v/P3hNQ
#ایرج_رضایی
#سروش_مولانا
#غزلیات_شمس
#یوتیوب
#آپارات
@sorooshemewlana
YouTube
دکتر ایرج رضایی
بخشی از شرح و تفسیر غزل شماره 2215 از غزلیات شمس
دکتر ایرج رضایی
#ایرج_رضایی
#سروش_مولانا
#غزلیات_شمس
#یوتیوب
دکتر ایرج رضایی
#ایرج_رضایی
#سروش_مولانا
#غزلیات_شمس
#یوتیوب
🔴امروز کلاس "تفسیر مثنوی معنوی" آقای دکتر #ایرج_رضایی برگزار میشود.
برای دریافت اطلاعات بیشتر و ثبتنام با شماره ۸۸۲۵۳۷۱۹ و تلگرام ۰۹۱۹۹۰۲۰۹۸۴ تماس حاصل نمایید.
#واحد_آموزش
#امورکلاسها
#سروش_مولانا
@sorooshemewlana
برای دریافت اطلاعات بیشتر و ثبتنام با شماره ۸۸۲۵۳۷۱۹ و تلگرام ۰۹۱۹۹۰۲۰۹۸۴ تماس حاصل نمایید.
#واحد_آموزش
#امورکلاسها
#سروش_مولانا
@sorooshemewlana
💢نگاهی بر کتاب "شرح دیوان شمس تبریزی"
شرح دیوان شمس تبریزی، اثری است از کریم زمانی که جلد نخست آن از سوی نشر قطره و شکوه دانش در سال ۱۳۹۷ روانه بازار نشر شده است.
کلیات شمس یا دیوان کبیر کتابی است که غیر از مثنوی معنوی، همهی شعرهای دیگر مولانا جلالالدین بلخی را در بردارد. مجموع ابیاتی که در دیوان شمس آمده اعم از غزلها، ترجیعات و رباعیات جمعا بالغ بر ۴۰۳۰۹(چهل هزار و سیصد و نه) بیت است.
استاد کریم زمانی ظاهرا عزمش را جزم کرده و بنا دارد تا سراسر دیوان شمس را شرح کند. ضرورتی که استاد را به شرح این حجم کثیر از ابیات مولانا واداشته، در مقدمه کتاب به روشنی تقریر نشدهاست و دلیلی که در مقدمه کتاب برای انجام چنین کاری ذکر شده، چندان موجّه و قانع کننده به نظر نمیآید. ایشان نوشتهاست:
"نگارنده بر آن نیست که حتی بیتی از قلم بیندازد و از شرح آن درگذرد اگرچه به خطا رود! چرا؟ چون همان سان که گفتهآمد، غزلیات مولانا دارای وحدت موضوع و انسجام معنایی است، از این رو حذف بیت یا ابیاتی چند از هر غزل، ای بسا به توالیِ معنایی آن آسیب درآورد."(ص ۳۰)
اگر این فرض را بپذیریم که هیچ بیتی از یک غزل نباید در شرح حذف شود (روشی که خلافش را شفیعی کدکنی در گزیده غزلیات شمس در پیش گرفته است) به گفتهی آقای زمانی، در نظر نگرفتن چنین روشی ممکن است وحدت موضوع و وحدت سیاق را که وجه بارز اکثر غزلیات مولاناست، بر هم زند.
حتی با قبول چنین نگاهی، همچنان این پرسش مطرح است که اساسا چه نیازی وجود دارد تا به شرح تمام غزلها و اشعار دیگر دیوان شمس مبادرت شود؟ این پرسش زمانی به صورت جدیتری مطرح میشود که مولف، با توجه به شرح بسیار راهگشا و سودمندی که بر مثنوی و فیه مافیه نوشته، نشان داده که میتواند به تشنگی و نیاز دوستداران مولانا، به وجه مطلوبتری پاسخ دهد.
از طرفی ادعایی که نویسنده در مقدمه کتاب در خصوص عدم ضرورت تصحیح مجدد دیوان شمس آورده قدری جای درنگ و تامل دارد. چنین نگاهی اگرچه ممکن است مخاطب عام را راضی کند اما نزد اهل نظر که بر اهمیت تصحیح متن واقف است، چندان پذیرفتنی نمینماید:
"متن مورد استفاده نگارنده، دیوان شمس تصحیح مرحوم استاد فروزانفر است، منتها نگارنده به نسخه خطی(عکسی) قونیه (متعلق به سال ۷۷۰ هجری و به کتابت حسن بن عثمان) نیز مراجعه داشته است. این بنده معتقد است آثاری که حتی در حدّ مطلوبیّت نسبی تصحیح شده و نه در حدّ ایدهآل، دیگر نیازی به تصحیح مجدد ندارد." (ص۲۹)
✍ دکتر ایرج رضایی؛ مدرس و همکار علمی موسسه سروش مولانا
👉@irajrezaie
#سروش_مولانا
#ایرج_رضایی
@sorooshemewlana
شرح دیوان شمس تبریزی، اثری است از کریم زمانی که جلد نخست آن از سوی نشر قطره و شکوه دانش در سال ۱۳۹۷ روانه بازار نشر شده است.
کلیات شمس یا دیوان کبیر کتابی است که غیر از مثنوی معنوی، همهی شعرهای دیگر مولانا جلالالدین بلخی را در بردارد. مجموع ابیاتی که در دیوان شمس آمده اعم از غزلها، ترجیعات و رباعیات جمعا بالغ بر ۴۰۳۰۹(چهل هزار و سیصد و نه) بیت است.
استاد کریم زمانی ظاهرا عزمش را جزم کرده و بنا دارد تا سراسر دیوان شمس را شرح کند. ضرورتی که استاد را به شرح این حجم کثیر از ابیات مولانا واداشته، در مقدمه کتاب به روشنی تقریر نشدهاست و دلیلی که در مقدمه کتاب برای انجام چنین کاری ذکر شده، چندان موجّه و قانع کننده به نظر نمیآید. ایشان نوشتهاست:
"نگارنده بر آن نیست که حتی بیتی از قلم بیندازد و از شرح آن درگذرد اگرچه به خطا رود! چرا؟ چون همان سان که گفتهآمد، غزلیات مولانا دارای وحدت موضوع و انسجام معنایی است، از این رو حذف بیت یا ابیاتی چند از هر غزل، ای بسا به توالیِ معنایی آن آسیب درآورد."(ص ۳۰)
اگر این فرض را بپذیریم که هیچ بیتی از یک غزل نباید در شرح حذف شود (روشی که خلافش را شفیعی کدکنی در گزیده غزلیات شمس در پیش گرفته است) به گفتهی آقای زمانی، در نظر نگرفتن چنین روشی ممکن است وحدت موضوع و وحدت سیاق را که وجه بارز اکثر غزلیات مولاناست، بر هم زند.
حتی با قبول چنین نگاهی، همچنان این پرسش مطرح است که اساسا چه نیازی وجود دارد تا به شرح تمام غزلها و اشعار دیگر دیوان شمس مبادرت شود؟ این پرسش زمانی به صورت جدیتری مطرح میشود که مولف، با توجه به شرح بسیار راهگشا و سودمندی که بر مثنوی و فیه مافیه نوشته، نشان داده که میتواند به تشنگی و نیاز دوستداران مولانا، به وجه مطلوبتری پاسخ دهد.
از طرفی ادعایی که نویسنده در مقدمه کتاب در خصوص عدم ضرورت تصحیح مجدد دیوان شمس آورده قدری جای درنگ و تامل دارد. چنین نگاهی اگرچه ممکن است مخاطب عام را راضی کند اما نزد اهل نظر که بر اهمیت تصحیح متن واقف است، چندان پذیرفتنی نمینماید:
"متن مورد استفاده نگارنده، دیوان شمس تصحیح مرحوم استاد فروزانفر است، منتها نگارنده به نسخه خطی(عکسی) قونیه (متعلق به سال ۷۷۰ هجری و به کتابت حسن بن عثمان) نیز مراجعه داشته است. این بنده معتقد است آثاری که حتی در حدّ مطلوبیّت نسبی تصحیح شده و نه در حدّ ایدهآل، دیگر نیازی به تصحیح مجدد ندارد." (ص۲۹)
✍ دکتر ایرج رضایی؛ مدرس و همکار علمی موسسه سروش مولانا
👉@irajrezaie
#سروش_مولانا
#ایرج_رضایی
@sorooshemewlana
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#هر_شب_یک_نیایش
ای سرافیل قیامت گاه عشق
ای تو عشق عشق و ای دلخواه عشق!
گفت من رعد است و این بانگ و حنین
ز ابر خواهد تا ببارد بر زمین
📖 نیایشهای مولانا در مثنوی معنوی| کتاب "سفری بر آسمان کن"
🎤اجرا: دکتر ایرج رضایی
🎶 موسیقی: مسعود شعاری
🎼تنظیم: پارسا شجاعی
#سروش_مولانا
#مولانا
#نیایش
#نیایش_خوانی
#مثنوی_معنوی
#سفری_بر_آسمان_کن
#ایرج_شهبازی
#محسن_شعبانی
#ایرج_رضایی
@sorooshemewlana
ای سرافیل قیامت گاه عشق
ای تو عشق عشق و ای دلخواه عشق!
گفت من رعد است و این بانگ و حنین
ز ابر خواهد تا ببارد بر زمین
📖 نیایشهای مولانا در مثنوی معنوی| کتاب "سفری بر آسمان کن"
🎤اجرا: دکتر ایرج رضایی
🎶 موسیقی: مسعود شعاری
🎼تنظیم: پارسا شجاعی
#سروش_مولانا
#مولانا
#نیایش
#نیایش_خوانی
#مثنوی_معنوی
#سفری_بر_آسمان_کن
#ایرج_شهبازی
#محسن_شعبانی
#ایرج_رضایی
@sorooshemewlana
📌 دکتر ایرج رضایی مولویپژوه و استاد زبان و ادبیات فارسی از سال ۱۳۸۹ تاکنون از اساتید و همراهان سروش مولانا بودهاست. کانال تلگرامی "از زبان ذره" متعلق به ایشان است که یادداشتها و تاملات ایرج رضایی را در خود دارد.
یادداشت زیر که در دو بخش به اشتراک گذاشته میشود با کسب اجازه از ایشان است. نیز بنا بر برگزاری جلسه تماشا و تحلیل فیلم با حضور ایشان و دکتر مهرداد رحمانیست.
علاقمندان میتوانند پس از خواندن یادداشت با گذاشتن نظر در انتهای یادداشت آمادگی خود برای ثبتنام در این نشست را اعلام کنند.
کانال از زبان ذره را از طریق لینک زیر دنبال کنید:
#سروش_مولانا
#ایرج_رضایی
#از_زبان_ذره
@sorooshemewlana
@irajrezaie
یادداشت زیر که در دو بخش به اشتراک گذاشته میشود با کسب اجازه از ایشان است. نیز بنا بر برگزاری جلسه تماشا و تحلیل فیلم با حضور ایشان و دکتر مهرداد رحمانیست.
علاقمندان میتوانند پس از خواندن یادداشت با گذاشتن نظر در انتهای یادداشت آمادگی خود برای ثبتنام در این نشست را اعلام کنند.
کانال از زبان ذره را از طریق لینک زیر دنبال کنید:
#سروش_مولانا
#ایرج_رضایی
#از_زبان_ذره
@sorooshemewlana
@irajrezaie
"نقل است که وقتی به دیهی رسید. آنجا زاهدی بود در خود مانده و دِماغی در خود پدید کرده. شیخ او را به دعوت خواند. او اجابت نکرد، گفت: "من زاهدم و سی سال است تا به روزهام و خلق دانند که چنین است." شیخ گفت: برو غربالی کاه بدزد تا از خود برهی!"
▪️چشیدن طعم وقت: از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر، با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، نشر سخن، ص 110.
زاهدان، چنان که میدانیم، در تاریخ اجتماعی و فرهنگی ما، که عمدتا بر مدارِ باطلِ سفاهت و تزویر و ریا گردیده است، مغرور به زهد و طاعت خویش بودهاند. غرور و خودبینی، در کنار ریاکاری، ظاهرنگری، عیببینی، و جزماندیشی از جمله آفاتِ سهمناک و مهلکی بوده که زهد را به نمایش دروغین و دلآزاری مبدل ساخته است. نمایشی که نه تنها هیچ نسبتی با روح ایمان و دینداری ندارد بلکه درست در نقطۀ مقابل آن قرار میگیرد و درخت دین و ایمان را چون موریانههای سمجی ذره ذره در نهان میپوساند. بیجهت نیست که در دیوان حافظ، از زاهدان و ادا و اطوار آنان، این همه به نقد و طعن و طنز و کراهت یاد شده است. جوهر دینداری در نگاه حافظ اخلاص است. و این چیزی است که زاهدان ریایی با آن کاملا بیگانه هستند. از این حیث، حافظ را باید وامدار عارفان بزرگ خراسان، و به طور خاص ابوسعید ابوالخیر دانست، که سرحلقۀ اهل ملامت روزگار خویش بوده است.
"از همین نقطۀ اخلاص و مبارزۀ با "ریا" است که او [ابوسعید] به حل مشکلات روحی انسان میپردازد و معتقد است همۀ رنجها و مصائبی که انسان تحمل میکند نتیجۀ خودخواهی و ظاهرسازی اوست، همان چیزی که در تعبیر او "نفس" خوانده میشود. او بزرگترین دشمن انسان را همین حس خودخواهی و در نتیجه ظاهرسازی و یا توجه به نفس میداند و معتقد است "طاغوتِ" هر کس نفس اوست و "یارِ بدآموزی" که انسان را از آن بر حذر داشتهاند همین نفس است و حتی بهشت و جهنم از دیدگاه او در همین نقطه است که آنجا که توییِ تو (= نفس و تمایلات نفس و در نتیجه ظاهرسازی و ریاکاریها) با توست آنجا دوزخ است و آنجا که تو نیستی (یعنی میدانی برای خودخواهیها وجود ندارد) بهشت است. "حجاب میان بنده و خدای آسمان و زمین نیست. عرش و کرسی نیست. پنداشت و منیِ تو حجاب است، از میان برگیر و به خدا رسیدی". (شفیعی کدکنی، مقدمه اسرار التوحید، ص هشتاد و هفت).
بدین ترتیب، اشارتِ شگفت و طعنآلود ابوسعید به آن زاهد خام و عبوسی که دعوت او را از سر عُجب و غرورِ ناشی از زهد و طاعت خویش اجابت نکرد، روشنتر دانسته میشود. "برو غربالی کاه بدزد تا از خود برهی!"، چراکه در نگاه شیخ، گناهی که در آدمی اندکی نیاز و رقّت و انکسار و شکستگی پدید آورد هزار بار شریفتر و بهتر است از عبادت و طاعتی که او را دچار خودبینی و عُجب و کِبر و غرور، و شیفتگی نسبت به خود سازد.
#سروش_مولانا
#ایرج_رضایی
#از_زبان_ذره
@sorooshemewlana
@irajrezaie
▪️چشیدن طعم وقت: از میراث عرفانی ابوسعید ابوالخیر، با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، نشر سخن، ص 110.
زاهدان، چنان که میدانیم، در تاریخ اجتماعی و فرهنگی ما، که عمدتا بر مدارِ باطلِ سفاهت و تزویر و ریا گردیده است، مغرور به زهد و طاعت خویش بودهاند. غرور و خودبینی، در کنار ریاکاری، ظاهرنگری، عیببینی، و جزماندیشی از جمله آفاتِ سهمناک و مهلکی بوده که زهد را به نمایش دروغین و دلآزاری مبدل ساخته است. نمایشی که نه تنها هیچ نسبتی با روح ایمان و دینداری ندارد بلکه درست در نقطۀ مقابل آن قرار میگیرد و درخت دین و ایمان را چون موریانههای سمجی ذره ذره در نهان میپوساند. بیجهت نیست که در دیوان حافظ، از زاهدان و ادا و اطوار آنان، این همه به نقد و طعن و طنز و کراهت یاد شده است. جوهر دینداری در نگاه حافظ اخلاص است. و این چیزی است که زاهدان ریایی با آن کاملا بیگانه هستند. از این حیث، حافظ را باید وامدار عارفان بزرگ خراسان، و به طور خاص ابوسعید ابوالخیر دانست، که سرحلقۀ اهل ملامت روزگار خویش بوده است.
"از همین نقطۀ اخلاص و مبارزۀ با "ریا" است که او [ابوسعید] به حل مشکلات روحی انسان میپردازد و معتقد است همۀ رنجها و مصائبی که انسان تحمل میکند نتیجۀ خودخواهی و ظاهرسازی اوست، همان چیزی که در تعبیر او "نفس" خوانده میشود. او بزرگترین دشمن انسان را همین حس خودخواهی و در نتیجه ظاهرسازی و یا توجه به نفس میداند و معتقد است "طاغوتِ" هر کس نفس اوست و "یارِ بدآموزی" که انسان را از آن بر حذر داشتهاند همین نفس است و حتی بهشت و جهنم از دیدگاه او در همین نقطه است که آنجا که توییِ تو (= نفس و تمایلات نفس و در نتیجه ظاهرسازی و ریاکاریها) با توست آنجا دوزخ است و آنجا که تو نیستی (یعنی میدانی برای خودخواهیها وجود ندارد) بهشت است. "حجاب میان بنده و خدای آسمان و زمین نیست. عرش و کرسی نیست. پنداشت و منیِ تو حجاب است، از میان برگیر و به خدا رسیدی". (شفیعی کدکنی، مقدمه اسرار التوحید، ص هشتاد و هفت).
بدین ترتیب، اشارتِ شگفت و طعنآلود ابوسعید به آن زاهد خام و عبوسی که دعوت او را از سر عُجب و غرورِ ناشی از زهد و طاعت خویش اجابت نکرد، روشنتر دانسته میشود. "برو غربالی کاه بدزد تا از خود برهی!"، چراکه در نگاه شیخ، گناهی که در آدمی اندکی نیاز و رقّت و انکسار و شکستگی پدید آورد هزار بار شریفتر و بهتر است از عبادت و طاعتی که او را دچار خودبینی و عُجب و کِبر و غرور، و شیفتگی نسبت به خود سازد.
#سروش_مولانا
#ایرج_رضایی
#از_زبان_ذره
@sorooshemewlana
@irajrezaie