💢 چهچیزی ارزش دیدن اینهمه سیاهی و رنج را داشته؟ ما آدمیان برای چه به اینجا آمدهایم؟
این سؤالات حاکی از جان سوخته و رنج بشر،تنها یک سوی ماجرای وجود اوست.
در سوی دیگر جوانهٔ کوچکی است که در اعماق خروارها یخ و سردی یأس
و در سوز آتش درد و رنج،
حیات خود را حفظ کرده و با همهٔ پنهانی و کوچکی، با آن سوز و سرما مقابله میکند؛
چیزی که حتی در سختترین روزهای حیات بشر، نمیگذارد ناامیدی و سیاهی، یکسره سرزمین وجود آدمی را فتح کند:
چیزی در کنه وجود، که چون دچار ناامیدی شویم، ندا برمیآرد که در ناامیدی نیز بسی امید هست.
هم اوست که به ما میگوید:
البته که کسی هست و چیزی هست؛
چیزی هست در ما بنیآدم از او،
که اگر زمین و آسمان دستبهدست هم دهند،
از آسمان سنگ ببارد و تیغها از هر سو فرود آیند،
تا خود نخواهیم، آن را از ما نمیتوانند ستد:
آتش گرمیبخش و همیشه زندهٔ عشق که در کنه دل نهان است.
جهان به عشق پابرجاست.
جایگاه عشق دل آدمی است و هیچچیز به اندازهٔ تکثیر محبت، جلب رحمت حق نمیکند و گوهر وجود آدمی را از کدورت پاک نمیسازد.
✍ دکتر مهناز قانعی؛همکار علمی مؤسسه سروشِ مولانا
#سروش_مولانا
#مهناز_قانعی
@sorooshemewlana
این سؤالات حاکی از جان سوخته و رنج بشر،تنها یک سوی ماجرای وجود اوست.
در سوی دیگر جوانهٔ کوچکی است که در اعماق خروارها یخ و سردی یأس
و در سوز آتش درد و رنج،
حیات خود را حفظ کرده و با همهٔ پنهانی و کوچکی، با آن سوز و سرما مقابله میکند؛
چیزی که حتی در سختترین روزهای حیات بشر، نمیگذارد ناامیدی و سیاهی، یکسره سرزمین وجود آدمی را فتح کند:
چیزی در کنه وجود، که چون دچار ناامیدی شویم، ندا برمیآرد که در ناامیدی نیز بسی امید هست.
هم اوست که به ما میگوید:
البته که کسی هست و چیزی هست؛
چیزی هست در ما بنیآدم از او،
که اگر زمین و آسمان دستبهدست هم دهند،
از آسمان سنگ ببارد و تیغها از هر سو فرود آیند،
تا خود نخواهیم، آن را از ما نمیتوانند ستد:
آتش گرمیبخش و همیشه زندهٔ عشق که در کنه دل نهان است.
جهان به عشق پابرجاست.
جایگاه عشق دل آدمی است و هیچچیز به اندازهٔ تکثیر محبت، جلب رحمت حق نمیکند و گوهر وجود آدمی را از کدورت پاک نمیسازد.
✍ دکتر مهناز قانعی؛همکار علمی مؤسسه سروشِ مولانا
#سروش_مولانا
#مهناز_قانعی
@sorooshemewlana