یکی در روی آتش ،پر زنان بود
یکی در زیر خاکستر، نهان بود
اگر درس فداکاری گرفتیم
از آن آتش نشان بی نشان بود
#سعیدرابعی
@SONQORIHA
یکی در زیر خاکستر، نهان بود
اگر درس فداکاری گرفتیم
از آن آتش نشان بی نشان بود
#سعیدرابعی
@SONQORIHA
در سوگ استاد فرهیخته و ادیب و محقق بزرگ کیومرث مؤیدی
شبانه رفت ولی عطر و بویش ماند
هزار حرف نگفته در گلویش ماند
بگو به اجل که امان دهد یک دم
که سیر نگشتیم و گفتگویش ماند
قلم شکست و شعر و واژه ها پرپر
نگاه تشنه تر ما به سویش ماند
خبر دهید به صیاد که این عقاب علم
اگر چه رفت ولی نام نکویش ماند
ز دست طعنه زنان و رنج بیماری
عوض نشد کیومرث و خلق و خویاش ماند
فغان و داد ! که چرا در شب آخر
هزار حرف نگفته در گلویش ماند
#سعیدرابعی
@sonqoriha
شبانه رفت ولی عطر و بویش ماند
هزار حرف نگفته در گلویش ماند
بگو به اجل که امان دهد یک دم
که سیر نگشتیم و گفتگویش ماند
قلم شکست و شعر و واژه ها پرپر
نگاه تشنه تر ما به سویش ماند
خبر دهید به صیاد که این عقاب علم
اگر چه رفت ولی نام نکویش ماند
ز دست طعنه زنان و رنج بیماری
عوض نشد کیومرث و خلق و خویاش ماند
فغان و داد ! که چرا در شب آخر
هزار حرف نگفته در گلویش ماند
#سعیدرابعی
@sonqoriha
Forwarded from فولکلور سونقور
-- گروه موسیقی سهیل با سرپرستی جناب جلال فصیحی ونوازندگی و خوانندگی هنرمندان شهیر شهرمان آقایان: رسول بشیری، سعید فصیحی، یزدان حدیدی، مصطفی بشیری وسجاد حدیدی، تصنیفی فارسی در مایهدشتی ( فراق...ابتهاج) و اجرای آواز و تصنیف ترکی سنقری در مایهی ابوعطا با شعر استاد عمرانی زینت بخش محفل گردیدند.
-- آقای #امیر_ارسلان_حدیدی اشعار مرحوم مظهری را در چند بعد مورد نقد و بررسی قرار داد.
-- و شعرای شهر و دیارمان آقایان:
#اقبال_بنیعامریان ( شاهد) ، #سعیدرابعی ، #مهدی بشیری #مجید_خامسی و بانوان #نساء_کرباسیان ( نجوا) و نجاری و همچنین آقایان #منصور_رجب_زاده، ....و فولادی با قرائت و دکلمهی اشعار خویش با همیاری نی جناب " مهدی مهرزاد " ، هر کدام به نوبت خود در هرچه باشکوه انجام شدن برنامه کوشیدند.
--- قطعه موسیقی بی کلام ( افق مهر اثر پرویز مشکاتیان) در دستگاه همایون ، با سنتور نادر عامریان و ضرب سجاد حدیدی و دکلمهی شعر زیبایی از جناب #علی_عمرانی در چنین فضای عرفانی و دکور نوستالوژیک حال و هوایی دو چندان به زیبایی اجرای برنامه داد.
-- ودر آخر غزل بسیار رسا و شیوایی از شاعر مهمان #محمدجلیل_مظفری ، خاطرهی شیرین آنروز را حلاوتی دیگر بخشیده و به پایان رسانید.
❤️ یاد و خاطر روانشاد #علی_اکبر_مظهری در دلهای طرفداران فرهنگ و ادب شهر و مخصوصا دوستداران #ترکی محبوب و مهجور سنقری ...
جاودان باد
🆔@sonqorlolar
👇👇👇👇👇👇
۴
-- آقای #امیر_ارسلان_حدیدی اشعار مرحوم مظهری را در چند بعد مورد نقد و بررسی قرار داد.
-- و شعرای شهر و دیارمان آقایان:
#اقبال_بنیعامریان ( شاهد) ، #سعیدرابعی ، #مهدی بشیری #مجید_خامسی و بانوان #نساء_کرباسیان ( نجوا) و نجاری و همچنین آقایان #منصور_رجب_زاده، ....و فولادی با قرائت و دکلمهی اشعار خویش با همیاری نی جناب " مهدی مهرزاد " ، هر کدام به نوبت خود در هرچه باشکوه انجام شدن برنامه کوشیدند.
--- قطعه موسیقی بی کلام ( افق مهر اثر پرویز مشکاتیان) در دستگاه همایون ، با سنتور نادر عامریان و ضرب سجاد حدیدی و دکلمهی شعر زیبایی از جناب #علی_عمرانی در چنین فضای عرفانی و دکور نوستالوژیک حال و هوایی دو چندان به زیبایی اجرای برنامه داد.
-- ودر آخر غزل بسیار رسا و شیوایی از شاعر مهمان #محمدجلیل_مظفری ، خاطرهی شیرین آنروز را حلاوتی دیگر بخشیده و به پایان رسانید.
❤️ یاد و خاطر روانشاد #علی_اکبر_مظهری در دلهای طرفداران فرهنگ و ادب شهر و مخصوصا دوستداران #ترکی محبوب و مهجور سنقری ...
جاودان باد
🆔@sonqorlolar
👇👇👇👇👇👇
۴
Forwarded from فولکلور سونقور
" فضای مجازی "
درون تلگرام یک عصر پاییز
شدم عاشق به مهرویی دل انگیز
پروفایلش ز دل می بُرد آرام
نگاهش نافذ و ابروش خونریز
دو گونه اش بسان سیب لبنان
مژه ، ویرانگری چون قوم چنگیز
ز بس مست پروفایلش شدم که
نمودم عکس او را گردن آویز
خلاصه باهزاران حیله و فن
چتیدیم و بزد حرف دلاویز
گهی قلوه بدادم گاه او دل
گهی دعوت نمودم شهر نیریز
فقط چت بود و هی چت بود و هی چت
شدم شب زنده داری چون شباویز
نمودم روزی از او خواستگاری
چو گفتم که نه جهّازی و نه چیز
جوابم داد : من دختر نباشم
طلاقم داده یک سالیست پرویز
دوباره غیرتم گل کرد گفتم :
قبولت دارم حتی کودکت نیز
النگو ، سینه ریز و گوشواره
برایت میخرم محصول ساویز
به نامت میکنم شش دانگ خانه
زمین و بوستان و باغ و جالیز
رَویم از شهر تو تا مشهد و قم
به موج آبی اطراف شاندیز
نوشت ای مرد بس کن این سخن را
حقیقت تلخ باشد زود برخیز
فضای تلگرام آشفته باشد
حلالم کن ز من بنمای پرهیز
پیام آخرش دیدم تو گویی
سرم کوبیده شد بر سنگ قرنیز
پس از سالی چنین نامرد گفتا:
غضنفر هستم از اطراف تبریز
#سعیدرابعی
🆔@sonqorlolar
۸
درون تلگرام یک عصر پاییز
شدم عاشق به مهرویی دل انگیز
پروفایلش ز دل می بُرد آرام
نگاهش نافذ و ابروش خونریز
دو گونه اش بسان سیب لبنان
مژه ، ویرانگری چون قوم چنگیز
ز بس مست پروفایلش شدم که
نمودم عکس او را گردن آویز
خلاصه باهزاران حیله و فن
چتیدیم و بزد حرف دلاویز
گهی قلوه بدادم گاه او دل
گهی دعوت نمودم شهر نیریز
فقط چت بود و هی چت بود و هی چت
شدم شب زنده داری چون شباویز
نمودم روزی از او خواستگاری
چو گفتم که نه جهّازی و نه چیز
جوابم داد : من دختر نباشم
طلاقم داده یک سالیست پرویز
دوباره غیرتم گل کرد گفتم :
قبولت دارم حتی کودکت نیز
النگو ، سینه ریز و گوشواره
برایت میخرم محصول ساویز
به نامت میکنم شش دانگ خانه
زمین و بوستان و باغ و جالیز
رَویم از شهر تو تا مشهد و قم
به موج آبی اطراف شاندیز
نوشت ای مرد بس کن این سخن را
حقیقت تلخ باشد زود برخیز
فضای تلگرام آشفته باشد
حلالم کن ز من بنمای پرهیز
پیام آخرش دیدم تو گویی
سرم کوبیده شد بر سنگ قرنیز
پس از سالی چنین نامرد گفتا:
غضنفر هستم از اطراف تبریز
#سعیدرابعی
🆔@sonqorlolar
۸
Forwarded from فولکلور سونقور
در خاتمه از زحمات خالصانه و بدون کوچکترین چشمداشت سرکار خانم #معصومه_هادئی ( مسئول محترم کانون ) و تمامی دست اندرکاران و یاوران همیشگی انجمن ادبی حضور
آقایان :
#سجاد_مجیدی ، #حسین_اخوانیان ،
#رضا_شیرزاد
وخانمها
#یاسمن_آستانی و
#الناز_ستاری
اساتید محترم آقایان :
#علی_عمرانی ، #مجتبی_رنجبر. ، و #سعیدرابعی
کمال تشکر و سپاس را داریم .
پویایی ، مانایی و پایایی همهی عزیزان را از درگاه ایزد منان خواهان وخواستاریم ...
وجودتان ذیجود و راهتان پر رهرو باد...
🆔@sonqorlolar
با درود و بدرود
#سعید_خورشیدی
آقایان :
#سجاد_مجیدی ، #حسین_اخوانیان ،
#رضا_شیرزاد
وخانمها
#یاسمن_آستانی و
#الناز_ستاری
اساتید محترم آقایان :
#علی_عمرانی ، #مجتبی_رنجبر. ، و #سعیدرابعی
کمال تشکر و سپاس را داریم .
پویایی ، مانایی و پایایی همهی عزیزان را از درگاه ایزد منان خواهان وخواستاریم ...
وجودتان ذیجود و راهتان پر رهرو باد...
🆔@sonqorlolar
با درود و بدرود
#سعید_خورشیدی