@soltannasir
{ پاسخ به سوالات 163}
{ سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 41}
{ عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 37}
ادامه ...👇
فقیر تصمیم ندارم که آیات سوره #قاف را به تمامی تفسیر نمایم و یا تفسیر تمام آیات را از کتب مختلف نقل نمایم .اما آیات 17 الی 24 سوره مبارکه قاف برای ما بسیار مهم است . بنابراین تنها تفسیر این آیات را از کتاب گرانسنگ #المیزان و همچنین تفسیر روایی #البرهان برایتان نقل می نمایم تا سپس به ارتباط معنا دار این آیات با دروس پیشین برسیم .
در تفسیر گرانسنگ المیزان ذیل تفسیر آیات 17 و 18 سوره مبارکهٔ قاف آمده : 👇
{ «إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ »
کلمهٔ «تلقّی » و «تلقّن » به معنای گرفتن است . و مراد از «ملتقیان » به طوری که از سیاق استفاده می شود دو فرشته ای است که #موکل بر انسانند ، و عمل او را تحویل گرفته آن را با نوشتن حفظ می کنند .
و جملهٔ «عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ » در تقدیر « عن الیمین قعید و عن الشمال قعید » است ، یعنی دو فرشته ای که یکی در سمت راست نشسته و یکی در سمت چپ نشسته .و منظور از سمت راست و سمت چپ ، راست و چپ آدمی است . و کلمهٔ «#قعید» به معنای #قاعد ، یعنی نشسته می باشد .
و حرف «اذ» در جملهٔ « إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ» ظاهراً متعلق به محذوف است ، و تقدیر آن « اذکر اذ یتلقی المتقیان » است ، یعنی به یاد آر و متوجه باش این را که دو فرشته عمل انسان را می گیرند . و منظور از این دستور این است که به علم خدای تعالی اشاره کند و بفهماند که خدای سبحان از طریق نوشتن اعمال انسانها توسط ملائکه به اعمال انسان علم دارد ، علاوه بر آن علمی که بدون وساطت #ملائکه و هر واسطه ای دیگر دارد .
بعضی از مفسرین گفته اند که : ظرف مذکور متعلق به کلمه «أقرب» در آیه قبل است ، و معنای آن این است که : ما از رگ #ورید به او نزدیک تریم زمانی که فرشتگان موکل او اعمالش را برای نوشتن می گیرند . ولی به نظر می رسد که وجه قبلی با سیاق موافق تر باشد ، برای اینکه در این وجه بر این اساس ظرف را متعلق به کلمه «اقرب» دانسته که غرض عمده بیان أقربیت خدای تعالی به انسان و عملش به اوضاع و احوال او باشد ، و بقیه جزئیات مقصود اصلی نیستند ، بلکه پیرامون همان غرض عمده دور می زنند ؛ در حالی که ظاهر سیاق و مخصوصاً با در نظر گرفتن آیه بعدی این است که هر دو قسم علم مقصود اصلی و مستقل هستند ، هم علم از طریق أقربیت و هم علم از طریق گرفتن ملائکه و نوشتن اعمال بندگان .
بعضی دیگر از مفسرین کلمهٔ «اذ» را اصلاً ظرفیه ندانسته اند بلکه آن را تعلیلی و به معنای «زیرا » گرفته و گفته اند : علمی را که از مفاد جملهٔ « وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ » استفاده می شود ، با مفاد مدخول خودش تعلیل می کند ( که معنای آن و مدخولش چنین می شود : زیرا دو فرشته گیرنده که در راست و چپ هر انسان نشسته اند اعمال او را می گیرند ) .
در رد این نظریه می گوییم : این از مذاق قرآن کریم بدور است که علم خدای تعالی را با علم ملائکه یا حفظ و نوشتن آنها تعلیل کند .
و جملهٔ «ِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ » می خواهد موقعیتی را که ملائکه نسبت. به انسان دارند تمثیل کند ، و دو طرف خیر و شر انسان را که حسنات و گناهان منسوب به آن دو جهت است به راست و چپ محسوس انسان تشبیه نماید ، ( و گرنه فرشتگان موجوداتی مجردند که در جهت قرار نمی گیرند) .
«مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ » _کلمهٔ «لفظ» به معنای پرت کردن است ، و اگر سخن گفتن را لفظ نامیده اند ، به نوعی تشبیه است . و کلمهٔ «رقیب» به معنای محافظ ، و اگر سخن گفتن را لفظ نامیده اند ، به نوعی تشبیه است . و کلمهٔ «رقیب» به معنای محافظ ، و کلمهٔ «عتید » به معنای کسی است که فراهم کننده مقدمات آن ضبط و حفظ است ؛ خلاصه یکی مقدمات را برای دیگری فراهم می کند تا او از نتیجه کار وی آگاه شود .
و این آیه شریفه بعد از جملهٔ « إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ» که آن نیز درباره فرشتگان موکل است ، دوباره راجع به مراقبت دو فرشته سخن گفته با اینکه جمله اول تمامی کارهای انسان را شامل می شد وجمله دوم تنها راجع به تکلم انسان است ، از باب ذکر خاص بعد از عام است که در همه جا می فهماند گوینده نسبت به خاص عنایتی بیشتر دارد ، ( مثل اینکه شما به پسر بزرگ خود وصیت کنی ارحام و خویشاوندان را پاس بدار ، فلان پسر عمویت را پاس بدار ، که می رساند دربارهٔ آن شخص عنایتی بیشتر داری ) . }
نظر علامه بزرگوار طباطبایی را در باب فرشتگان رقیب و عتید و جهت راست و چپ ملاحظه نمودید !!
ادامه دارد ...
@soltannasir
🐕🌞
{ پاسخ به سوالات 163}
{ سخنی دیگر در باب پیوند اسطوره و دین 41}
{ عطارد در نقش وزیر و پایان فرمانروایی شمس 37}
ادامه ...👇
فقیر تصمیم ندارم که آیات سوره #قاف را به تمامی تفسیر نمایم و یا تفسیر تمام آیات را از کتب مختلف نقل نمایم .اما آیات 17 الی 24 سوره مبارکه قاف برای ما بسیار مهم است . بنابراین تنها تفسیر این آیات را از کتاب گرانسنگ #المیزان و همچنین تفسیر روایی #البرهان برایتان نقل می نمایم تا سپس به ارتباط معنا دار این آیات با دروس پیشین برسیم .
در تفسیر گرانسنگ المیزان ذیل تفسیر آیات 17 و 18 سوره مبارکهٔ قاف آمده : 👇
{ «إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ »
کلمهٔ «تلقّی » و «تلقّن » به معنای گرفتن است . و مراد از «ملتقیان » به طوری که از سیاق استفاده می شود دو فرشته ای است که #موکل بر انسانند ، و عمل او را تحویل گرفته آن را با نوشتن حفظ می کنند .
و جملهٔ «عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ » در تقدیر « عن الیمین قعید و عن الشمال قعید » است ، یعنی دو فرشته ای که یکی در سمت راست نشسته و یکی در سمت چپ نشسته .و منظور از سمت راست و سمت چپ ، راست و چپ آدمی است . و کلمهٔ «#قعید» به معنای #قاعد ، یعنی نشسته می باشد .
و حرف «اذ» در جملهٔ « إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ» ظاهراً متعلق به محذوف است ، و تقدیر آن « اذکر اذ یتلقی المتقیان » است ، یعنی به یاد آر و متوجه باش این را که دو فرشته عمل انسان را می گیرند . و منظور از این دستور این است که به علم خدای تعالی اشاره کند و بفهماند که خدای سبحان از طریق نوشتن اعمال انسانها توسط ملائکه به اعمال انسان علم دارد ، علاوه بر آن علمی که بدون وساطت #ملائکه و هر واسطه ای دیگر دارد .
بعضی از مفسرین گفته اند که : ظرف مذکور متعلق به کلمه «أقرب» در آیه قبل است ، و معنای آن این است که : ما از رگ #ورید به او نزدیک تریم زمانی که فرشتگان موکل او اعمالش را برای نوشتن می گیرند . ولی به نظر می رسد که وجه قبلی با سیاق موافق تر باشد ، برای اینکه در این وجه بر این اساس ظرف را متعلق به کلمه «اقرب» دانسته که غرض عمده بیان أقربیت خدای تعالی به انسان و عملش به اوضاع و احوال او باشد ، و بقیه جزئیات مقصود اصلی نیستند ، بلکه پیرامون همان غرض عمده دور می زنند ؛ در حالی که ظاهر سیاق و مخصوصاً با در نظر گرفتن آیه بعدی این است که هر دو قسم علم مقصود اصلی و مستقل هستند ، هم علم از طریق أقربیت و هم علم از طریق گرفتن ملائکه و نوشتن اعمال بندگان .
بعضی دیگر از مفسرین کلمهٔ «اذ» را اصلاً ظرفیه ندانسته اند بلکه آن را تعلیلی و به معنای «زیرا » گرفته و گفته اند : علمی را که از مفاد جملهٔ « وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ » استفاده می شود ، با مفاد مدخول خودش تعلیل می کند ( که معنای آن و مدخولش چنین می شود : زیرا دو فرشته گیرنده که در راست و چپ هر انسان نشسته اند اعمال او را می گیرند ) .
در رد این نظریه می گوییم : این از مذاق قرآن کریم بدور است که علم خدای تعالی را با علم ملائکه یا حفظ و نوشتن آنها تعلیل کند .
و جملهٔ «ِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ » می خواهد موقعیتی را که ملائکه نسبت. به انسان دارند تمثیل کند ، و دو طرف خیر و شر انسان را که حسنات و گناهان منسوب به آن دو جهت است به راست و چپ محسوس انسان تشبیه نماید ، ( و گرنه فرشتگان موجوداتی مجردند که در جهت قرار نمی گیرند) .
«مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ » _کلمهٔ «لفظ» به معنای پرت کردن است ، و اگر سخن گفتن را لفظ نامیده اند ، به نوعی تشبیه است . و کلمهٔ «رقیب» به معنای محافظ ، و اگر سخن گفتن را لفظ نامیده اند ، به نوعی تشبیه است . و کلمهٔ «رقیب» به معنای محافظ ، و کلمهٔ «عتید » به معنای کسی است که فراهم کننده مقدمات آن ضبط و حفظ است ؛ خلاصه یکی مقدمات را برای دیگری فراهم می کند تا او از نتیجه کار وی آگاه شود .
و این آیه شریفه بعد از جملهٔ « إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ» که آن نیز درباره فرشتگان موکل است ، دوباره راجع به مراقبت دو فرشته سخن گفته با اینکه جمله اول تمامی کارهای انسان را شامل می شد وجمله دوم تنها راجع به تکلم انسان است ، از باب ذکر خاص بعد از عام است که در همه جا می فهماند گوینده نسبت به خاص عنایتی بیشتر دارد ، ( مثل اینکه شما به پسر بزرگ خود وصیت کنی ارحام و خویشاوندان را پاس بدار ، فلان پسر عمویت را پاس بدار ، که می رساند دربارهٔ آن شخص عنایتی بیشتر داری ) . }
نظر علامه بزرگوار طباطبایی را در باب فرشتگان رقیب و عتید و جهت راست و چپ ملاحظه نمودید !!
ادامه دارد ...
@soltannasir
🐕🌞