مهران صولتی
6.47K subscribers
126 photos
36 videos
21 files
489 links
دانش آموخته دکترای جامعه شناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

@mehran_solati : ارتباط با نویسنده

https://instagram.com/solati_mehran
Download Telegram
🔹 تفاوت های ۱۸ تیر ۱۳۷۸ با سوم می 1968

@solati_mehran

مهران صولتی

🔸برداشت اول: در سوم #می_1968 اعتراض دانشجویان دانشگاه نانت نسبت به تفکیک جنسیتی انجام شده به رویدادی انجامید که نه تنها بیش از یک ماه فرانسه را دستخوش التهاب ساخت بلکه توانست آثار درازمدتی بر فضای سیاسی -فرهنگی این کشور و حتی جهان بجا گذارد!

🔸 برداشت دوم: در #هجدهم_تیر ۱۳۷۸، اعتراض دانشجویان خوابگاه کوی دانشگاه تهران، با سرکوب بی سابقه از سوی نیروی انتظامی مواجه و به ناآرامی دانشجویی وسیعی در تهران منجر شد. جنبش دانشجویی متعاقب آن بعد از پنج روز دچار افول شد و داستان مطالبه گری دانشجویان با محکوم شدن سرباز وظیفه اروجعلی ببرزاده به جرم سرقت یک دستگاه ماشین ریش تراشی خاتمه یافت!!

🌱به رغم شباهت های ظاهری میان این دو رویداد، تفاوت های ژرفی بین این دو واقعه از منظر فرآیند و پیامدها وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم:

✏️ جنبش دانشجویی فرانسه اگر چه در اعتراض به نقض یک آزادی اجتماعی به ظاهر کم اهمیت به وقوع پیوست( منع ورود دختران به خوابگاه پسران)، ولی به اعتراضات ژرفی علیه نظام سرمایه داری و نظام دانشگاهی این کشور انجامید که تا مدت ها برای دانشجویان جهان الهام بخش بود. در حالی که اعتراضات جنبش دانشجویی ایران به سرعت امنیتی و سرکوب شد. تغییراتی در عرصه سیاست و فرهنگ ایجاد نکرد و به زخمی بر اندام دانشگاه مبدل شد!

✏️ جنبش دانشجویی فرانسه به گسترش پهنه امکان انجامید. آزادی های سیاسی -اجتماعی افزایش یافتند و مجموعه ای از آثار ادبی، هنری و فلسفی در تحلیل آن مقطع خلق شدند. جامعه با این رویداد گامی به جلو برداشت و بسیاری از امور نیندیشیدنی را، اندیشیدنی کرد. در حالی که از اعتراضات جنبش دانشجویی ایران جز مشتی خاطرات تلخ و دردناک، چیزی برجای نماند. مسائل صرفا در فاز سیاسی مطرح، و جامعه در همان سطح زرد متوقف ماند. کینه ها انباشته شد و جامعه گامی به جلو برنداشت!

✏️ جنبش دانشجویی فرانسه در اتحاد با کارگران توانست مطالبات خود از نظم سیاسی موجود را ارتقاء بخشد. دو طرف ( حکومت و اپوزیسیون) توانستند با عقلانیت و مدارا سطح خشونت را کاهش داده و از این تهدید فرصتی برای انجام برخی اصلاحات بنیادین در جهت تکامل شعارهای انقلاب فرانسه(آزادی، برابری و برادری) ، خلق کنند ولی جنبش دانشجویی ایران نه تنها به مطالبات نخستین خود در زمینه مجازات عاملان نرسید بلکه با غلتیدن دو طرف در ورطه دوگانه امنیت- رادیکالیزم، همان آزادی های نیم بند دانشگاهی را از کف داد. فرصت یک اعتراض آرام و مسالمت آمیز به یک تهدید امنیتی تبدیل شد و هر دو سوی ملت و حکومت از وقوع آن دچار خسران شدند!

🔹 نتیجه گیری: به دلیل تفاوت های سیاسی- فرهنگی میان کشورهای مبدا و مقصد در فرآیند تجدد، بسیاری از فرصت های این پدیده در ایران به دستاوردهای مورد انتظار نینجامیده است. فراهم نبودن ساختارها در کنار فقدان امکان حکمرانی خوب، جامعه ما را بیش از پیش دچار تهدید و بحران ساخته است. تلاش اندیشمندان ایرانی برای پشت سر گذاشتن شکاف دیرپای ملت-حکومت و اندیشیدن به راه های بدیل می تواند ما را به شرایط مناسب تری رهنمون شود.

@solati_mehran

#هجدهم_تیر
#سوم_می
🔹 تفاوت های ۱۸ تیر ۱۳۷۸ با سوم می 1968

@solati_mehran

مهران صولتی

🔸برداشت اول: در سوم می 1968 اعتراض دانشجویان دانشگاه نانت نسبت به تفکیک جنسیتی انجام شده به رویدادی انجامید که نه تنها بیش از یک ماه فرانسه را دستخوش التهاب ساخت بلکه توانست آثار درازمدتی بر فضای سیاسی -فرهنگی این کشور و حتی جهان بجا گذارد!

🔸 برداشت دوم: در هجدهم تیر ۱۳۷۸، اعتراض دانشجویان خوابگاه کوی دانشگاه تهران، با سرکوب بی سابقه از سوی نیروی انتظامی مواجه و به ناآرامی دانشجویی وسیعی در تهران منجر شد. جنبش دانشجویی متعاقب آن بعد از پنج روز دچار افول شد و داستان مطالبه گری دانشجویان با محکوم شدن سرباز وظیفه اروجعلی ببرزاده به جرم سرقت یک دستگاه ماشین ریش تراشی خاتمه یافت!!

به رغم شباهت های ظاهری میان این دو رویداد، تفاوت های ژرفی بین این دو واقعه از منظر فرآیند و پیامدها وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم:

🔺 جنبش دانشجویی فرانسه اگر چه در اعتراض به نقض یک آزادی اجتماعی به ظاهر کم اهمیت به وقوع پیوست( منع ورود دختران به خوابگاه پسران)، ولی به اعتراضات ژرفی علیه نظام سرمایه داری و نظام دانشگاهی این کشور انجامید که تا مدت ها برای دانشجویان جهان الهام بخش بود. در حالی که اعتراضات جنبش دانشجویی ایران به سرعت امنیتی و سرکوب شد. تغییراتی در عرصه سیاست و فرهنگ ایجاد نکرد و به زخمی بر اندام دانشگاه مبدل شد!

🔺 جنبش دانشجویی فرانسه به گسترش پهنه امکان انجامید. آزادی های سیاسی -اجتماعی افزایش یافتند و مجموعه ای از آثار ادبی، هنری و فلسفی در تحلیل آن مقطع خلق شدند. جامعه با این رویداد گامی به جلو برداشت و بسیاری از امور نیندیشیدنی را، اندیشیدنی کرد. در حالی که از اعتراضات جنبش دانشجویی ایران جز مشتی خاطرات تلخ و دردناک، چیزی برجای نماند. مسائل صرفا در فاز سیاسی مطرح، و جامعه در همان سطح زرد متوقف ماند. کینه ها انباشته شد و جامعه گامی به جلو برنداشت!

🔺 جنبش دانشجویی فرانسه در اتحاد با کارگران توانست مطالبات خود از نظم سیاسی موجود را ارتقاء بخشد. دو طرف ( حکومت و اپوزیسیون) توانستند با عقلانیت و مدارا سطح خشونت را کاهش داده و از این تهدید فرصتی برای انجام برخی اصلاحات بنیادین در جهت تکامل شعارهای انقلاب فرانسه(آزادی، برابری و برادری) ، خلق کنند ولی جنبش دانشجویی ایران نه تنها به مطالبات نخستین خود در زمینه مجازات عاملان نرسید بلکه با غلتیدن دو طرف در ورطه دوگانه امنیت- رادیکالیزم، همان آزادی های نیم بند دانشگاهی را از کف داد. فرصت یک اعتراض آرام و مسالمت آمیز به یک تهدید امنیتی تبدیل شد و هر دو سوی ملت و حکومت از وقوع آن دچار خسران شدند!

🔹 نکته پایانی: به دلیل تفاوت های سیاسی- فرهنگی میان کشورهای مبدا و مقصد در فرآیند تجدد، بسیاری از فرصت های این پدیده در ایران به دستاوردهای مورد انتظار نینجامیده است. فراهم نبودن ساختارها در کنار فقدان امکان حکمرانی خوب، جامعه ما را بیش از پیش دچار تهدید و بحران ساخته است. تلاش اندیشمندان ایرانی برای پشت سر گذاشتن شکاف دیرپای ملت-حکومت و اندیشیدن به راه های بدیل می تواند ما را به شرایط مناسب تری رهنمون شود.

@solati_mehran

#هجده_تیر
#سوم_می
#بازنشر
🔹 تفاوت های ۱۸ تیر ۱۳۷۸ با سوم می 1968

@solati_mehran

مهران صولتی

🔸 اپیزود اول: در سوم می 1968 اعتراض دانشجویان دانشگاه نانت نسبت به تفکیک جنسیتی انجام شده به رویدادی انجامید که نه تنها بیش از یک ماه فرانسه را دستخوش التهاب ساخت بلکه توانست آثار درازمدتی بر فضای سیاسی -فرهنگی این کشور و حتی جهان بجا گذارد!

🔸 اپیزود دوم: در هجدهم تیر ۱۳۷۸، اعتراض دانشجویان خوابگاه کوی دانشگاه تهران، با سرکوب بی سابقه از سوی نیروی انتظامی مواجه و به ناآرامی دانشجویی وسیعی در تهران منجر شد. جنبش دانشجویی متعاقب آن بعد از پنج روز دچار افول شد و داستان مطالبه گری دانشجویان با محکوم شدن سرباز وظیفه اروجعلی ببرزاده به جرم سرقت یک دستگاه ماشین ریش تراشی خاتمه یافت!!

به رغم شباهت های ظاهری میان این دو رویداد، تفاوت های ژرفی بین این دو واقعه از منظر فرآیند و پیامدها وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم:

🔺 جنبش دانشجویی فرانسه اگر چه در اعتراض به نقض یک آزادی اجتماعی به ظاهر کم اهمیت به وقوع پیوست( منع ورود دختران به خوابگاه پسران)، ولی به اعتراضات ژرفی علیه نظام سرمایه داری و نظام دانشگاهی این کشور انجامید که تا مدت ها برای دانشجویان جهان الهام بخش بود. در حالی که اعتراضات جنبش دانشجویی ایران به سرعت امنیتی و سرکوب شد. تغییراتی در عرصه سیاست و فرهنگ ایجاد نکرد و به زخمی بر اندام دانشگاه مبدل شد!

🔺 جنبش دانشجویی فرانسه به گسترش پهنه امکان انجامید. آزادی های سیاسی -اجتماعی افزایش یافتند و مجموعه ای از آثار ادبی، هنری و فلسفی در تحلیل آن مقطع خلق شدند. جامعه با این رویداد گامی به جلو برداشت و بسیاری از امور نیندیشیدنی را، اندیشیدنی کرد. در حالی که از اعتراضات جنبش دانشجویی ایران جز مشتی خاطرات تلخ و دردناک، چیزی برجای نماند. مسائل صرفا در فاز سیاسی مطرح، و جامعه در همان سطح زرد متوقف ماند. کینه ها انباشته شد و جامعه گامی به جلو برنداشت!

🔺 جنبش دانشجویی فرانسه در اتحاد با کارگران توانست مطالبات خود از نظم سیاسی موجود را ارتقاء بخشد. دو طرف ( حکومت و اپوزیسیون) توانستند با عقلانیت و مدارا سطح خشونت را کاهش داده و از این تهدید فرصتی برای انجام برخی اصلاحات بنیادین در جهت تکامل شعارهای انقلاب فرانسه(آزادی، برابری و برادری) ، خلق کنند ولی جنبش دانشجویی ایران نه تنها به مطالبات نخستین خود در زمینه مجازات عاملان نرسید بلکه با غلتیدن دو طرف در ورطه دوگانه امنیت- رادیکالیزم، همان آزادی های نیم بند دانشگاهی را از کف داد. فرصت یک اعتراض آرام و مسالمت آمیز به یک تهدید امنیتی تبدیل شد و هر دو سوی ملت و حکومت از وقوع آن دچار خسران شدند!

🔹 نکته پایانی: به دلیل تفاوت های سیاسی- فرهنگی میان کشورهای مبدا و مقصد در فرآیند تجدد، بسیاری از فرصت های این پدیده در ایران به دستاوردهای مورد انتظار نینجامیده است. فراهم نبودن ساختارها در کنار فقدان امکان حکمرانی خوب، جامعه ما را بیش از پیش دچار تهدید و بحران ساخته است. تلاش اندیشمندان ایرانی برای پشت سر گذاشتن شکاف دیرپای ملت-حکومت و اندیشیدن به راه های بدیل می تواند ما را به شرایط مناسب تری رهنمون شود.

@solati_mehran

#هجده_تیر
#سوم_می
#بازنشر
🔹 تفاوت های ۱۸ تیر ۱۳۷۸ با سوم می 1968

@solati_mehran

مهران صولتی

🔸 اپیزود اول: در سوم می 1968 اعتراض دانشجویان دانشگاه نانت نسبت به تفکیک جنسیتی انجام شده به رویدادی انجامید که نه تنها بیش از یک ماه فرانسه را دستخوش التهاب ساخت بلکه توانست آثار درازمدتی بر فضای سیاسی -فرهنگی این کشور و حتی جهان بجا گذارد!

🔸 اپیزود دوم: در هجدهم تیر ۱۳۷۸، اعتراض دانشجویان خوابگاه کوی دانشگاه تهران، با سرکوب بی سابقه از سوی نیروی انتظامی مواجه و به ناآرامی دانشجویی وسیعی در تهران منجر شد. جنبش دانشجویی متعاقب آن بعد از پنج روز دچار افول شد و داستان مطالبه گری دانشجویان با محکوم شدن سرباز وظیفه اروجعلی ببرزاده به جرم سرقت یک دستگاه ماشین ریش تراشی خاتمه یافت!!

به رغم شباهت های ظاهری میان این دو رویداد، تفاوت های ژرفی بین این دو واقعه از منظر فرآیند و پیامدها وجود دارد که در ادامه به آنها می پردازیم:

🔺 جنبش دانشجویی فرانسه اگر چه در اعتراض به نقض یک آزادی اجتماعی به ظاهر کم اهمیت به وقوع پیوست( منع ورود دختران به خوابگاه پسران)، ولی به اعتراضات ژرفی علیه نظام سرمایه داری و نظام دانشگاهی این کشور انجامید که تا مدت ها برای دانشجویان جهان الهام بخش بود. در حالی که اعتراضات جنبش دانشجویی ایران به سرعت امنیتی و سرکوب شد. تغییراتی در عرصه سیاست و فرهنگ ایجاد نکرد و به زخمی بر اندام دانشگاه مبدل شد!

🔺 جنبش دانشجویی فرانسه به گسترش پهنه امکان انجامید. آزادی های سیاسی -اجتماعی افزایش یافتند و مجموعه ای از آثار ادبی، هنری و فلسفی در تحلیل آن مقطع خلق شدند. جامعه با این رویداد گامی به جلو برداشت و بسیاری از امور نیندیشیدنی را، اندیشیدنی کرد. در حالی که از اعتراضات جنبش دانشجویی ایران جز مشتی خاطرات تلخ و دردناک، چیزی برجای نماند. مسائل صرفا در فاز سیاسی مطرح، و جامعه در همان سطح زرد متوقف ماند. کینه ها انباشته شد و جامعه گامی به جلو برنداشت!

🔺 جنبش دانشجویی فرانسه در اتحاد با کارگران توانست مطالبات خود از نظم سیاسی موجود را ارتقاء بخشد. دو طرف ( حکومت و اپوزیسیون) توانستند با عقلانیت و مدارا سطح خشونت را کاهش داده و از این تهدید فرصتی برای انجام برخی اصلاحات بنیادین در جهت تکامل شعارهای انقلاب فرانسه(آزادی، برابری و برادری) ، خلق کنند ولی جنبش دانشجویی ایران نه تنها به مطالبات نخستین خود در زمینه مجازات عاملان نرسید بلکه با غلتیدن دو طرف در ورطه دوگانه امنیت- رادیکالیزم، همان آزادی های نیم بند دانشگاهی را از کف داد. فرصت یک اعتراض آرام و مسالمت آمیز به یک تهدید امنیتی تبدیل شد و هر دو سوی ملت و حکومت از وقوع آن دچار خسران شدند!

🔹 نکته پایانی: به دلیل تفاوت های سیاسی- فرهنگی میان کشورهای مبدا و مقصد در فرآیند تجدد، بسیاری از فرصت های این پدیده در ایران به دستاوردهای مورد انتظار نینجامیده است. فراهم نبودن ساختارها در کنار فقدان امکان حکمرانی خوب، جامعه ما را بیش از پیش دچار تهدید و بحران ساخته است. تلاش اندیشمندان ایرانی برای پشت سر گذاشتن شکاف دیرپای ملت-حکومت و اندیشیدن به راه های بدیل می تواند ما را به شرایط مناسب تری رهنمون شود.

@solati_mehran

#هجده_تیر
#سوم_می
#بازنشر
🔹 از جنبش دانشجویی ۱۳۷۸ تا جنبش مهسایی ۱۴۰۱

@solati_mehran

مهران صولتی


#اپیزود_اول: در هجدهم تیر ۱۳۷۸، اعتراض دانشجویان خوابگاه کوی دانشگاه تهران، با سرکوب بی سابقه از سوی نیروی انتظامی مواجه و به ناآرامی دانشجویی وسیعی در تهران منجر شد. جنبش دانشجویی متعاقب آن بعد از پنج روز دچار افول شد و داستان مطالبه گری دانشجویان با محکوم شدن سرباز وظیفه اروجعلی ببرزاده به جرم سرقت یک دستگاه ماشین ریش تراشی خاتمه یافت!!

#اپیزود_دوم: در بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۱ و به دنبال مرگ تراژیک مهسا امینی در پلیس امنیت اخلاقی تهران، جنبشی فراگیر در کشور شکل گرفت که در آن جوانان و به ویژه زنان نقش اصلی را بر عهده داشتند. جنبشی که در طی چهارماه در خیابان ها و رسانه ها ادامه یافته و در آن رادیکال ترین کنش ها در تقابل با نظام سیاسی ظهور یافتند.


جامعه ایران در میانه این دو جنبش چه راهی را پیمود؟

جنبش دانشجویی در دوران حاکمیت امید به وقوع پیوست. دوم خرداد ۷۶ آغاز فتح سنگرهای مردم سالاری در یک حکومت اقتدارگرا تلقی می شد که قرار بود زنجیره آن با پیروزی در انتخابات مجلس ششم تکمیل شود از همین رو این جنبش هنوز در پارادایم اصلاح طلبی جای می گرفت ولی جنبش مهسایی در روزگار حاکمیت ناامیدی به وقوع پیوست. تلاش های اصلاح طلبانه به ماله کشی تعبیر می شدند و حاملان رسمی آن نیز به طور کامل از حاکمیت اخراج شده بودند. در حقیقت این جنبش پایان رسمی پارادایم اصلاح طلبی محسوب می شد.

جنبش دانشجویی یک تحرک صرفا سیاسی بود که نتوانست دلالت های اجتماعی به دنبال داشته باشد، اما جنبش مهسایی توانست با گسترش پهنه امکان بسیاری از نیندیشیدنی ها را اندیشیدنی کند. این جنبش از این نظر بسیار شبیه به جنبش می 1968 فرانسه بود که توانست تغییرات جدی در باورهای مخاطبان جوان خود ایجاد کند. جنبش مهسایی به سوژه‌گی نوین زنان دامن زد و پیامدهایی همچون نافرمانی از پذیرش حجاب اجباری را به همراه آورد.

جنبش دانشجویی نتوانست به خروج از حصار دانشگاه منجر شود و رویدادهای آن اگر چه بازتاب گسترده ای در مطبوعات یافت ولی به همراهی سایر اقشار با مطالبات آن ختم نشد. ولی جنبش مهسایی با شعار محوری زن، زندگی، آزادی به خانه همه ایرانیان سر زد و باب گفت و گو را در خانواده ها گشود. ایرانیان خارج از کشور نسبت به آن واکنش های قابل توجه نشان دادند و بسیاری از مردان و زنان تا اقوام و اقشار مختلف در داخل کشور نسبت به آن دغدغه یافتند.

🔹 نکته پایانی: از جنبش دانشجویی تا جنبش مهسایی اگر چه کمتر از ۲۵ سال طول کشید ولی جامعه ایران در این مدت راه بلندی را پیمود. ناامیدی از اصلاح سیستم، قهر انتخاباتی، بی اعتباری جناح های سیاسی، جایگزینی صندوق رای با خیابان، و دومینوی جنبش های فراگیر از ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ همگی از تغییرات ژرف و دگرگونی های شگرفی در باور و عمل ایرانیان حکایت داشتند که هرگز از سوی نظام سیاسی به رسمیت شناخته نشدند!



@solati_mehran

#هجده_تیر
#سوم_می
#بازنشر
🔹 از جنبش دانشجویی ۱۳۷۸ تا جنبش مهسایی ۱۴۰۱

@solati_mehran

مهران صولتی


#اپیزود_اول: در هجدهم تیر ۱۳۷۸، اعتراض دانشجویان خوابگاه کوی دانشگاه تهران، با سرکوب بی‌سابقه از سوی نیروی انتظامی مواجه و به ناآرامی دانشجویی وسیعی در تهران منجر شد. جنبش دانشجویی متعاقب آن بعد از پنج روز دچار افول شد و داستان مطالبه‌گری دانشجویان با محکوم شدن سرباز وظیفه اروجعلی ببرزاده به جرم سرقت یک دستگاه ماشین ریش تراشی خاتمه یافت!!

#اپیزود_دوم: در بیست و پنجم شهریور ۱۴۰۱ و به دنبال مرگ تراژیک مهسا امینی در پلیس امنیت اخلاقی تهران، جنبشی فراگیر در کشور شکل گرفت که در آن جوانان و به ویژه زنان نقش اصلی را بر عهده داشتند. جنبشی که در طی چهارماه در خیابان‌ها و رسانه‌ها ادامه یافته و در آن رادیکال‌ترین کنش‌ها در تقابل با نظام سیاسی ظهور یافتند.


جامعه ایران در میانه این دو جنبش چه راهی را پیمود؟

جنبش دانشجویی در دوران حاکمیت امید به وقوع پیوست. دوم خرداد ۷۶ آغاز فتح سنگرهای مردم سالاری در یک حکومت اقتدارگرا تلقی می‌شد که قرار بود زنجیره آن با پیروزی در انتخابات مجلس ششم تکمیل شود از همین‌رو این جنبش هنوز در پارادایم اصلاح طلبی جای می‌گرفت ولی جنبش مهسایی در روزگار حاکمیت ناامیدی به وقوع پیوست. تلاش‌های اصلاح طلبانه به ماله کشی تعبیر می‌شدند و حاملان رسمی آن نیز به طور کامل از حاکمیت اخراج شده بودند. در حقیقت این جنبش پایان رسمی پارادایم اصلاح طلبی محسوب می‌شد.

جنبش دانشجویی یک تحرک صرفا سیاسی بود که نتوانست دلالت‌های اجتماعی به دنبال داشته باشد، اما جنبش مهسایی توانست با گسترش پهنه امکان بسیاری از نیندیشیدنی.ها را اندیشیدنی کند. این جنبش از این نظر بسیار شبیه به جنبش می 1968 فرانسه بود که توانست تغییرات جدی در باورهای مخاطبان جوان خود ایجاد کند. جنبش مهسایی به سوژه‌گی نوین زنان دامن زد و پیامدهایی همچون نافرمانی از پذیرش حجاب اجباری را به همراه آورد.

جنبش دانشجویی نتوانست به خروج از حصار دانشگاه منجر شود و رویدادهای آن اگر چه بازتاب گسترده ای در مطبوعات یافت ولی به همراهی سایر اقشار با مطالبات آن ختم نشد. ولی جنبش مهسایی با شعار محوری زن، زندگی، آزادی به خانه همه ایرانیان سر زد و باب گفت‌و‌گو را در خانواده‌ها گشود. ایرانیان خارج از کشور نسبت به آن واکنش‌های قابل توجه نشان دادند و بسیاری از مردان و زنان تا اقوام و اقشار مختلف در داخل کشور نسبت به آن دغدغه یافتند.

🔹 نکته پایانی: از جنبش دانشجویی تا جنبش مهسایی اگر چه کمتر از ۲۵ سال طول کشید ولی جامعه ایران در این مدت راه بلندی را پیمود. ناامیدی از اصلاح سیستم، قهر انتخاباتی، بی‌اعتباری جناح‌های سیاسی، جایگزینی صندوق رای با خیابان، و دومینوی جنبش های فراگیر از ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ همگی از تغییرات ژرف و دگرگونی‌های شگرفی در باور و عمل ایرانیان حکایت داشتند که البته هرگز از سوی نظام سیاسی به رسمیت شناخته نشدند!



@solati_mehran

#هجده_تیر
#سوم_می
#بازنشر