نامزد اصلاح طلبان صدای مردم باشد
میلاد نوروزی
عضو سازمان معلمان ایران
سرانجام بعد از کلی گمانه زنی و حرف و نقل و سخن ریز و درشت، شورای نگهبان با اعلام اسامی شش نفر از خیل ثبت نام کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، نامزدهای نهایی انتخابات را معرفی کرد. ترکیب افراد معرفی شده تا حد خیلی زیادی همه را شوکه کرد. اغلب گمانه زنیها برای این تحلیل دور میزد که این شورا این بار نیز همچون ادوار قبلی احدی از نامزدهای منتسب به جریان اصلاح طلب را تأیید نمیکند یا در خوشبینانهترین حالت ممکن در صورت تأیید صلاحیت، مختصات فرد یا افراد برگزیده شده به نحوی خواهد بود که اولاً امکان تکرار سناریوهای ۹۲ و ۹۶ به صفر برسد و درثانی آرا به نحوی متفرق و گسسته شود که نامزد اصلاح طلبان یا نامزدی که خود را اصلاح طلب میخواند امکان برد در این رقابت را نداشته باشد. مثلاً با انتخاب ۲ یا ۳ نامزد از حلقههای پیرامونی منتسب به اصلاح طلبان و اعتدال گرایان به نحوی که شرایط برای پیروزی نامزد مد نظر حاکمیت فراهم شود.
با این وجود گسست در اردوگاه دولت مستقر و ثبت نام پنج نامزد از درون اردوگاه دولت و افشای نامه منتسب به حلقه نزدیکان دولت که سفارش وزیر فرهنگ را به شورا کرده بودند و همچنین ورود لاریجانی به صحنه که تا حدود زیادی اغلب گمان میکردند این بار شورا در صدد جبران ظلمی که رهبری پس از رد صلاحیت او در انتخابات ۱۴۰۰ خواهان جبرانش شده بود برخواهد آمد و او را تأیید خواهد کرد و در نهایت بیانیه مشارکت مشروط جبهه اصلاح طلبان که مشارکت در انتخابات پیش رو را منوط به تأیید حداقل یکی از سه نامزد معرفی شده خود کرده بودند ؛ همه و همه باعث شده بود تا ترکیب نهایی نامزدهای معرفی شده از سوی وزارت کشور با گمانه زنیها و تحلیلهای احتمالی قبل از اعلام شورای نگهبان تا حدود خیلی زیادی متفاوت باشد.
اما سؤال این است؛ البته فرض پیشینی در طرح این سؤال مبتنی بر این گزاره است که رفتار شورای نگهبان در انتخاباتهای پیشین به ویژه در چند انتخابات متأخر نظیر اسفند ۱۴۰۲ و خرداد ۱۴۰۰ ضمن کاهش مشارکت مردم و تنگتر کردن حلقه انتخاب، موجب نزول شأن و جایگاه انتخابات در افکار عمومی و در بین بسیاری از نخبگان شده است و ثمرهاش برآمدن مجلس دوازدهم از دل کم رونقترین انتخابات ادوار جمهوری اسلامی بوده است. با فرض و تصور منطق رفتار شورای نگهبان در خصوص انتخابهای پیشین و با رجوع به آرایش اسامی نهایی اعلام شده که پنج نفر از یک طیف و تنها یک نفر از جریان اصلاح طلب در آن حضور دارند آیا این شورا میخواسته هم ظاهر را رعایت کرده باشد و از بار انتقادات بر خود کاسته باشد و هم نتیجه را به نحوی نانوشته به سوی جریان مطلوب برخی حلقهها و هستههای سخت قدرت هدایت کند؟ آیا همه سناریوهای محتمل پیرامون ترکیب معرفی شده و بازتاب آن در افکار عمومی لحاظ شده است و این شورا بدون نگرانی و حساسیتی از به هم ریختن نتیجه بازی، همه حالات آن را مورد ملاحظه قرار داده است؟ هر چه که هست دقیقاً از پس از معرفی نامزدهای نهایی موجی از امید در بخشی از جامعه و به ویژه در فضای مجازی پیرامون نامزد مورد حمایت جبهه اصلاح طلبان شکل گرفته است؛ تا جایی که بسیاری از معترضان دیروز و همانهایی که مشارکت در انتخابات با کیفیت مد نظر شورای نگهبان را خیانت به آرمانهای مردم و انقلاب تلقی میکردند امروز در حمایت از پزشکیان برآمدهاند و به درستی البته بزرگترین رقیب او را قهر مردم با صندوق معرفی میکنند.
اما این تنها فقط صندوق رأی نیست که مهم است، عدم تحقق الزامات و استانداردهای مربوط به فرایندی که به صندوق رأی ختم میشود بخشی از مسألهای است که باعث شکاف بین مردم و حاکمیت شده است و بخش مهمتر و البته خیلی جدیتر آن مربوط به بعد از صندوق است. چه تمهید و تصمیمی برای فردای پس از انتخابات فارغ از هر نتیجهای اندیشیده شده است؟ یادمان نرود تا همین چندی پیش سخن از ضرورت رفراندوم و بازنگری در برخی اصول قانون اساسی بخشی از خواست مردم معترض و جریان منتقد حاکمیت بود؟
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50630-2/
میلاد نوروزی
عضو سازمان معلمان ایران
سرانجام بعد از کلی گمانه زنی و حرف و نقل و سخن ریز و درشت، شورای نگهبان با اعلام اسامی شش نفر از خیل ثبت نام کنندگان در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، نامزدهای نهایی انتخابات را معرفی کرد. ترکیب افراد معرفی شده تا حد خیلی زیادی همه را شوکه کرد. اغلب گمانه زنیها برای این تحلیل دور میزد که این شورا این بار نیز همچون ادوار قبلی احدی از نامزدهای منتسب به جریان اصلاح طلب را تأیید نمیکند یا در خوشبینانهترین حالت ممکن در صورت تأیید صلاحیت، مختصات فرد یا افراد برگزیده شده به نحوی خواهد بود که اولاً امکان تکرار سناریوهای ۹۲ و ۹۶ به صفر برسد و درثانی آرا به نحوی متفرق و گسسته شود که نامزد اصلاح طلبان یا نامزدی که خود را اصلاح طلب میخواند امکان برد در این رقابت را نداشته باشد. مثلاً با انتخاب ۲ یا ۳ نامزد از حلقههای پیرامونی منتسب به اصلاح طلبان و اعتدال گرایان به نحوی که شرایط برای پیروزی نامزد مد نظر حاکمیت فراهم شود.
با این وجود گسست در اردوگاه دولت مستقر و ثبت نام پنج نامزد از درون اردوگاه دولت و افشای نامه منتسب به حلقه نزدیکان دولت که سفارش وزیر فرهنگ را به شورا کرده بودند و همچنین ورود لاریجانی به صحنه که تا حدود زیادی اغلب گمان میکردند این بار شورا در صدد جبران ظلمی که رهبری پس از رد صلاحیت او در انتخابات ۱۴۰۰ خواهان جبرانش شده بود برخواهد آمد و او را تأیید خواهد کرد و در نهایت بیانیه مشارکت مشروط جبهه اصلاح طلبان که مشارکت در انتخابات پیش رو را منوط به تأیید حداقل یکی از سه نامزد معرفی شده خود کرده بودند ؛ همه و همه باعث شده بود تا ترکیب نهایی نامزدهای معرفی شده از سوی وزارت کشور با گمانه زنیها و تحلیلهای احتمالی قبل از اعلام شورای نگهبان تا حدود خیلی زیادی متفاوت باشد.
اما سؤال این است؛ البته فرض پیشینی در طرح این سؤال مبتنی بر این گزاره است که رفتار شورای نگهبان در انتخاباتهای پیشین به ویژه در چند انتخابات متأخر نظیر اسفند ۱۴۰۲ و خرداد ۱۴۰۰ ضمن کاهش مشارکت مردم و تنگتر کردن حلقه انتخاب، موجب نزول شأن و جایگاه انتخابات در افکار عمومی و در بین بسیاری از نخبگان شده است و ثمرهاش برآمدن مجلس دوازدهم از دل کم رونقترین انتخابات ادوار جمهوری اسلامی بوده است. با فرض و تصور منطق رفتار شورای نگهبان در خصوص انتخابهای پیشین و با رجوع به آرایش اسامی نهایی اعلام شده که پنج نفر از یک طیف و تنها یک نفر از جریان اصلاح طلب در آن حضور دارند آیا این شورا میخواسته هم ظاهر را رعایت کرده باشد و از بار انتقادات بر خود کاسته باشد و هم نتیجه را به نحوی نانوشته به سوی جریان مطلوب برخی حلقهها و هستههای سخت قدرت هدایت کند؟ آیا همه سناریوهای محتمل پیرامون ترکیب معرفی شده و بازتاب آن در افکار عمومی لحاظ شده است و این شورا بدون نگرانی و حساسیتی از به هم ریختن نتیجه بازی، همه حالات آن را مورد ملاحظه قرار داده است؟ هر چه که هست دقیقاً از پس از معرفی نامزدهای نهایی موجی از امید در بخشی از جامعه و به ویژه در فضای مجازی پیرامون نامزد مورد حمایت جبهه اصلاح طلبان شکل گرفته است؛ تا جایی که بسیاری از معترضان دیروز و همانهایی که مشارکت در انتخابات با کیفیت مد نظر شورای نگهبان را خیانت به آرمانهای مردم و انقلاب تلقی میکردند امروز در حمایت از پزشکیان برآمدهاند و به درستی البته بزرگترین رقیب او را قهر مردم با صندوق معرفی میکنند.
اما این تنها فقط صندوق رأی نیست که مهم است، عدم تحقق الزامات و استانداردهای مربوط به فرایندی که به صندوق رأی ختم میشود بخشی از مسألهای است که باعث شکاف بین مردم و حاکمیت شده است و بخش مهمتر و البته خیلی جدیتر آن مربوط به بعد از صندوق است. چه تمهید و تصمیمی برای فردای پس از انتخابات فارغ از هر نتیجهای اندیشیده شده است؟ یادمان نرود تا همین چندی پیش سخن از ضرورت رفراندوم و بازنگری در برخی اصول قانون اساسی بخشی از خواست مردم معترض و جریان منتقد حاکمیت بود؟
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50630-2/
سازمان معلمان ایران
نامزد اصلاح طلبان صدای مردم باشد %
سازمان معلمان ایران - انتخاب سردبیر - %
چالشها و موانع صندوق ذخیره فرهنگیان
«شرق» از چالشها و موانع صندوق ذخیره فرهنگیان گزارش میدهد
صندوقی فربه، کارکردی نحیف
در سالهای اخیر تجمعات معلمان بیشتر شده و هرجا که معلمان تجمع میکنند یکی از مطالبات اصلی آنها چالشهای صندوق ذخیره فرهنگیان است. تقریبا روزی نیست که در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطالبات این قشر مطرح نشود.
صندوقی فربه، کارکردی نحیف
روزنامه شرق
غزل ایمانی: در سالهای اخیر تجمعات معلمان بیشتر شده و هرجا که معلمان تجمع میکنند یکی از مطالبات اصلی آنها چالشهای صندوق ذخیره فرهنگیان است. تقریبا روزی نیست که در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطالبات این قشر مطرح نشود. فرهنگیان در این مطالبات به دنبال رفع دوگانه صندوق مبنی بر خصوصی یا عمومی بودن آن و اجراشدن پنج محور هستند که یکی از این محورها، ماهیتی است و تأکید بر خصوصیسازی صندوق دارد. مورد بعدی هم در بحث مدیریتی به دنبال برگزاری مجمع واقعی هستند نه نمایشی و بر مشارکت واقعی فرهنگیان و اجرای اساسنامه فعلی تأکید دارند. حضور شش فرهنگی در هیئت امنای 11 نفره و بورسیشدن صندوق و تحقق ارزش مالکانه از دیگر محورهای این مطالبات است.
محمد داوری، معلم و عضو سازمان معلمان، درباره چالشهای صندوق ذخیره فرهنگیان به «شرق» گفت: «صندوق ذخیره فرهنگیان در سال 74 در دوران ریاستجمهوری آقای هاشمیرفسنجانی و وزارت دکتر نجفی با مجوز تبصره 63 برنامه دوم توسعه تأسیس شد. طبق این تبصره دولت موظف شد با تأسیس مؤسسه ذخیره فرهنگیان به معیشت فرهنگیان در دوره بازنشستگی کمک کند و در نهایت دولت مکلف شد برای تشویق معلمان به عضویت در قبال هر مقدار واریزی فرهنگیان، همان مقدار به صندق واریز کند. بنا شد این مبلغ از محل بند 17 بودجه سالانه یعنی محل هزینهها به عنوان هبه جهت تشویق و هدیه به فرهنگیان داده شود».
وی ادامه داد: «در آن زمان یکی از اعضای هیئت مؤسس دکتر نجفی بودند که اساسنامه صندوق را در اداره ثبت شرکتها به عنوان یک شرکت خصوصی ثبت کردند. اکنون پس از 29 سال از تأسیس صندوق و محل همین سرمایهها؛ حدود 70 هلدینگ و شرکت مختلف در حوزه نفت و پتروشیمی، بیمه و بانک و خدمات تأسیس شده چنانچه اکنون تبدیل به قطب اقتصادی کشور شده است، بهگونهای که در سال اخیر گفته شده بیش از پنج هزار میلیارد تومان سود داشته است».
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش با اشاره به اینکه این صندوق در طول حیاتش فراز و فرودهایی داشته است بیان کرد: «در مدت 29 سال از عمر صندوق؛ شش سال است که به دلیل تخلفات و اختلاسهایی که دوره آقای غندالی مطرح شده، بهخصوص تخلفاتی در بانک سرمایه با سهامداری 40 درصدی صندوق، افکار عمومی نسبت به این موضوع حساس شده. پس از بررسی اختلاس صندوق، غندالی که منصوب آقای علی اصغر فانی بود دستگیر شد و به زندان رفت. آن زمان مسئولان صندوق مدعی شدند که دستاندازیها و هزینه جبران ضررها به صندوق برگردانده شده است».
لینک کانال👈 https://t.me/davari51mohammad
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50668-2/
«شرق» از چالشها و موانع صندوق ذخیره فرهنگیان گزارش میدهد
صندوقی فربه، کارکردی نحیف
در سالهای اخیر تجمعات معلمان بیشتر شده و هرجا که معلمان تجمع میکنند یکی از مطالبات اصلی آنها چالشهای صندوق ذخیره فرهنگیان است. تقریبا روزی نیست که در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطالبات این قشر مطرح نشود.
صندوقی فربه، کارکردی نحیف
روزنامه شرق
غزل ایمانی: در سالهای اخیر تجمعات معلمان بیشتر شده و هرجا که معلمان تجمع میکنند یکی از مطالبات اصلی آنها چالشهای صندوق ذخیره فرهنگیان است. تقریبا روزی نیست که در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطالبات این قشر مطرح نشود. فرهنگیان در این مطالبات به دنبال رفع دوگانه صندوق مبنی بر خصوصی یا عمومی بودن آن و اجراشدن پنج محور هستند که یکی از این محورها، ماهیتی است و تأکید بر خصوصیسازی صندوق دارد. مورد بعدی هم در بحث مدیریتی به دنبال برگزاری مجمع واقعی هستند نه نمایشی و بر مشارکت واقعی فرهنگیان و اجرای اساسنامه فعلی تأکید دارند. حضور شش فرهنگی در هیئت امنای 11 نفره و بورسیشدن صندوق و تحقق ارزش مالکانه از دیگر محورهای این مطالبات است.
محمد داوری، معلم و عضو سازمان معلمان، درباره چالشهای صندوق ذخیره فرهنگیان به «شرق» گفت: «صندوق ذخیره فرهنگیان در سال 74 در دوران ریاستجمهوری آقای هاشمیرفسنجانی و وزارت دکتر نجفی با مجوز تبصره 63 برنامه دوم توسعه تأسیس شد. طبق این تبصره دولت موظف شد با تأسیس مؤسسه ذخیره فرهنگیان به معیشت فرهنگیان در دوره بازنشستگی کمک کند و در نهایت دولت مکلف شد برای تشویق معلمان به عضویت در قبال هر مقدار واریزی فرهنگیان، همان مقدار به صندق واریز کند. بنا شد این مبلغ از محل بند 17 بودجه سالانه یعنی محل هزینهها به عنوان هبه جهت تشویق و هدیه به فرهنگیان داده شود».
وی ادامه داد: «در آن زمان یکی از اعضای هیئت مؤسس دکتر نجفی بودند که اساسنامه صندوق را در اداره ثبت شرکتها به عنوان یک شرکت خصوصی ثبت کردند. اکنون پس از 29 سال از تأسیس صندوق و محل همین سرمایهها؛ حدود 70 هلدینگ و شرکت مختلف در حوزه نفت و پتروشیمی، بیمه و بانک و خدمات تأسیس شده چنانچه اکنون تبدیل به قطب اقتصادی کشور شده است، بهگونهای که در سال اخیر گفته شده بیش از پنج هزار میلیارد تومان سود داشته است».
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش با اشاره به اینکه این صندوق در طول حیاتش فراز و فرودهایی داشته است بیان کرد: «در مدت 29 سال از عمر صندوق؛ شش سال است که به دلیل تخلفات و اختلاسهایی که دوره آقای غندالی مطرح شده، بهخصوص تخلفاتی در بانک سرمایه با سهامداری 40 درصدی صندوق، افکار عمومی نسبت به این موضوع حساس شده. پس از بررسی اختلاس صندوق، غندالی که منصوب آقای علی اصغر فانی بود دستگیر شد و به زندان رفت. آن زمان مسئولان صندوق مدعی شدند که دستاندازیها و هزینه جبران ضررها به صندوق برگردانده شده است».
لینک کانال👈 https://t.me/davari51mohammad
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50668-2/
Telegram
محمد داوری
ویژه مطالب منتشر شده من در رسانه ها و موضوعات مرتبط به من
کارشناسان در گفتوگو با « اعتماد »: اگر اصول طراحی و ایمنی معادن رعایت میشد هیچ حادثه منجر به مرگی نداشتیم
از 12 تجمع اعتراضی کارگران معادن در دو سال اخیر 10 تجمع به دلیل دستمزد بوده است
بنفشه سامگیس
قرار است اواخر تیرماه، کارگاهی با موضوع « ایمنی در معادن زیرزمینی » در یکی از استانهای دارای معادن زغالسنگ برگزار شود و قرار است در این کارگاه، حادثه معدن زغالسنگ «زمستان یورت » به عنوان مهمترین پرونده مستند دو دهه اخیر بررسی شود …
یک ساعت قبل از ظهر ۱۳ اردیبهشت 1396 و در زمانی که حدود 80 کارگر در تونلهای معدنزغالسنگ «زمستان یورت » و در عمق 1000 متری زمین مشغول کار بودند، گاز متان انباشته در یکی از کارگاهها بر اثر جرقه باتری لکوموتیو داخل معدن منفجر شد و دیوارههای معدن فروریخت. اولین پیام امدادگرانی که برای نجات کارگران به محل حادثه رسیدند این بود: «با توجه به غلظت بالای مونوکسید کربن و دود ناشی از انفجار، تمام کارگران حبس شده داخل معدن، کشته شدهاند . »
تا 4 ساعت بعد از انفجار، 21 جسد از معدن خارج شد و تا یک هفته بعد، تعداد اجساد به 43 نفر رسید؛ دو نفر زیر آوار معدن له شده بودند، 10 نفر بر اثر شدت موج انفجار پرت شده بودند و 31 نفر با گاز مونوکسید کربن خفه شده بودند …
خرداد 1396، کمیسیون صنایع و معادن مجلس بر اساس گزارش کمیته حقیقت یاب اعلام کرد: « … مطابق مشاهدات میدانی صورت گرفته، معدن زمستان یورت استان گلستان فاقد سیستم تهویه مکانیزه بوده و تهویه معدن به صورت طبیعی صورت میگرفته است. حدود ۲ ساعت پس از وقوع حادثه، میزان گاز منواکسید کربن، PPM 750 و میزان گاز متان ۴ درصد گزارش شده است . وضع مقررات به منظور اطمینان از رعایت اصول ایمنی، وظایف نظام مهندسی معدن است . متاسفانه کوتاهی نظام مهندسی معدن در انجام وظایف خود مشهود است. همزمانی مسوولیت مدیر معدن به عنوان مسوول فنی معدن، مزید بر علت گردیده و مانع نظارت کافی بر اصول فنی حاکم بر معدن شده است. در گزارش 30 شهریور 1393 نبود طرح تهویه و شبکه تهویه اصلی و احتمال تجمع گاز و عدم رفع عیب توسط کارفرما و در گزارش سال ۱۳۹۴ وجود مشکل تهویه در معدن و در گزارش سال 1395 مناسب نبودن سیستم تهویه تونل شماره ۳ و مواردی از نامطلوب بودن هوای معدن در این تونل، در دفاتر مربوطه ثبت شده است. متعاقب عدم رفع مشکلات تهویه، سازمان صنعت، معدن و تجارت استان گلستان، پیشنهاد تهیه نقشه تهویه مناسب و اجرای آن در مجموعه تونلهای زمستان یورت را ارایه میکند که تاکنون اقدامی در این جهت صورت نگرفته است. نکته عجیب و قابل تامل این است که در گزارش بازدید نظارتی مورخ 17 خرداد 1395 سازمان صنعت، معدن و تجارت از معدن مذکور، سرعت هوا و میزان گازهای خطرناک در تونلها مناسب گزارش شده و همچنین شرکت مهندسی و مشاورهای پارس اولنگ در گزارش ارزیابی ایمنی معادن مورخ 30 آذر 1395، به این معدن در بخش استانداردهای تهویه نمره ۱۷.۵ از ۳۰ داده که با توجه به عدد میانگین، معدن تعطیل نشده و این گزارشات در تناقض با گزارشات فوقالذکر است …. مطابق مشاهدات میدانی صورت گرفته، تعداد دستگاه خودنجاتهای موجود در معدن نامعلوم است.گازسنجهای موجود در معدن به دو نوع گازسنج قدیمی روسی و گازسنجهای جدید (که اخیرا توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت خریداری شده و به معادن تحویل داده شده است) تقسیمبندی میشدند که گازسنجهای قدیمی در معدن وجود داشته (ولی اطلاعات دقیقی از تعداد و استاندارد بودن آنها به دست نیامد) و دو عدد گازسنجهای جدید که توانایی سنجش چهار نوع گاز بهطور همزمان را دارند، در معدن موجود و در تاریخ بهمن 1395 سالم بودهاند.با توجه به مشاهدات میدانی صورت گرفته، هواساز موجود در معدن که در دهانه تونل نصب شده بود، همچنین لودر مخصوص تونل، در معدن موجود نبوده و پس از حادثه به محل آورده شده است. عامل اصلی حادثه، انفجار ناشی از گاز جمع شده در مقطعی از تونل بوده است…. »
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50678-2/
از 12 تجمع اعتراضی کارگران معادن در دو سال اخیر 10 تجمع به دلیل دستمزد بوده است
بنفشه سامگیس
قرار است اواخر تیرماه، کارگاهی با موضوع « ایمنی در معادن زیرزمینی » در یکی از استانهای دارای معادن زغالسنگ برگزار شود و قرار است در این کارگاه، حادثه معدن زغالسنگ «زمستان یورت » به عنوان مهمترین پرونده مستند دو دهه اخیر بررسی شود …
یک ساعت قبل از ظهر ۱۳ اردیبهشت 1396 و در زمانی که حدود 80 کارگر در تونلهای معدنزغالسنگ «زمستان یورت » و در عمق 1000 متری زمین مشغول کار بودند، گاز متان انباشته در یکی از کارگاهها بر اثر جرقه باتری لکوموتیو داخل معدن منفجر شد و دیوارههای معدن فروریخت. اولین پیام امدادگرانی که برای نجات کارگران به محل حادثه رسیدند این بود: «با توجه به غلظت بالای مونوکسید کربن و دود ناشی از انفجار، تمام کارگران حبس شده داخل معدن، کشته شدهاند . »
تا 4 ساعت بعد از انفجار، 21 جسد از معدن خارج شد و تا یک هفته بعد، تعداد اجساد به 43 نفر رسید؛ دو نفر زیر آوار معدن له شده بودند، 10 نفر بر اثر شدت موج انفجار پرت شده بودند و 31 نفر با گاز مونوکسید کربن خفه شده بودند …
خرداد 1396، کمیسیون صنایع و معادن مجلس بر اساس گزارش کمیته حقیقت یاب اعلام کرد: « … مطابق مشاهدات میدانی صورت گرفته، معدن زمستان یورت استان گلستان فاقد سیستم تهویه مکانیزه بوده و تهویه معدن به صورت طبیعی صورت میگرفته است. حدود ۲ ساعت پس از وقوع حادثه، میزان گاز منواکسید کربن، PPM 750 و میزان گاز متان ۴ درصد گزارش شده است . وضع مقررات به منظور اطمینان از رعایت اصول ایمنی، وظایف نظام مهندسی معدن است . متاسفانه کوتاهی نظام مهندسی معدن در انجام وظایف خود مشهود است. همزمانی مسوولیت مدیر معدن به عنوان مسوول فنی معدن، مزید بر علت گردیده و مانع نظارت کافی بر اصول فنی حاکم بر معدن شده است. در گزارش 30 شهریور 1393 نبود طرح تهویه و شبکه تهویه اصلی و احتمال تجمع گاز و عدم رفع عیب توسط کارفرما و در گزارش سال ۱۳۹۴ وجود مشکل تهویه در معدن و در گزارش سال 1395 مناسب نبودن سیستم تهویه تونل شماره ۳ و مواردی از نامطلوب بودن هوای معدن در این تونل، در دفاتر مربوطه ثبت شده است. متعاقب عدم رفع مشکلات تهویه، سازمان صنعت، معدن و تجارت استان گلستان، پیشنهاد تهیه نقشه تهویه مناسب و اجرای آن در مجموعه تونلهای زمستان یورت را ارایه میکند که تاکنون اقدامی در این جهت صورت نگرفته است. نکته عجیب و قابل تامل این است که در گزارش بازدید نظارتی مورخ 17 خرداد 1395 سازمان صنعت، معدن و تجارت از معدن مذکور، سرعت هوا و میزان گازهای خطرناک در تونلها مناسب گزارش شده و همچنین شرکت مهندسی و مشاورهای پارس اولنگ در گزارش ارزیابی ایمنی معادن مورخ 30 آذر 1395، به این معدن در بخش استانداردهای تهویه نمره ۱۷.۵ از ۳۰ داده که با توجه به عدد میانگین، معدن تعطیل نشده و این گزارشات در تناقض با گزارشات فوقالذکر است …. مطابق مشاهدات میدانی صورت گرفته، تعداد دستگاه خودنجاتهای موجود در معدن نامعلوم است.گازسنجهای موجود در معدن به دو نوع گازسنج قدیمی روسی و گازسنجهای جدید (که اخیرا توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت خریداری شده و به معادن تحویل داده شده است) تقسیمبندی میشدند که گازسنجهای قدیمی در معدن وجود داشته (ولی اطلاعات دقیقی از تعداد و استاندارد بودن آنها به دست نیامد) و دو عدد گازسنجهای جدید که توانایی سنجش چهار نوع گاز بهطور همزمان را دارند، در معدن موجود و در تاریخ بهمن 1395 سالم بودهاند.با توجه به مشاهدات میدانی صورت گرفته، هواساز موجود در معدن که در دهانه تونل نصب شده بود، همچنین لودر مخصوص تونل، در معدن موجود نبوده و پس از حادثه به محل آورده شده است. عامل اصلی حادثه، انفجار ناشی از گاز جمع شده در مقطعی از تونل بوده است…. »
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50678-2/
سازمان معلمان ایران
12 تجمع اعتراضي كارگران معادن در دو سال اخير %
سازمان معلمان ایران - گزارش - %
نقش پر رنگ سازمان معلمان در انتخابات ریاست جمهوری
سازمان معلمان ایران بعنوان یکی از احزاب و تشکل های عضو جبهه اصلاحات به دلایل مختلفی نقش پررنگی در انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی مسعود پزشکیان داشته است.
بخشی از این نقش متاثر از جایگاه این تشکل در هیات رئیسه جبهه اصلاحات است که دبیرکل سازمان خانم طاهره نقی ئی بعنوان نایب رئیس دوم، عضو هیات رئیسه بوده و فعالانه در جلسات هیات رئیسه و مجمع عمومی حضور داشته و دارد.
بخشی نیز مربوط است به گسترش فعالیت این تشکل در استان ها که در شش سال اخیر سازمان معلمان در بیشتر استان ها شعب خود را فعال کرده است و این ظرفیت در اختیار ستادهای انتخاباتی کمپین مسعود پزشکیان قرار گرفت.
ظرفیت دیگر سازمان بازوی رسانه ای این تشکل است بویژه کانال تلگرامی که توانست در تولید و تکثیر محتوا تاثیر معناداری را در فضای عمومی بویژه در بدنه فرهنگیان داشته باشد.
ظرفیت چهره های شاخص سازمان معلمان که محبوبیت و مقبولیت مناسبی در افکار عمومی فرهنگیان دارند نیز موجب نقش آفرینی موثر در عرصه تبلیغات انتخاباتی گردید.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50802-2/
سازمان معلمان ایران بعنوان یکی از احزاب و تشکل های عضو جبهه اصلاحات به دلایل مختلفی نقش پررنگی در انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی مسعود پزشکیان داشته است.
بخشی از این نقش متاثر از جایگاه این تشکل در هیات رئیسه جبهه اصلاحات است که دبیرکل سازمان خانم طاهره نقی ئی بعنوان نایب رئیس دوم، عضو هیات رئیسه بوده و فعالانه در جلسات هیات رئیسه و مجمع عمومی حضور داشته و دارد.
بخشی نیز مربوط است به گسترش فعالیت این تشکل در استان ها که در شش سال اخیر سازمان معلمان در بیشتر استان ها شعب خود را فعال کرده است و این ظرفیت در اختیار ستادهای انتخاباتی کمپین مسعود پزشکیان قرار گرفت.
ظرفیت دیگر سازمان بازوی رسانه ای این تشکل است بویژه کانال تلگرامی که توانست در تولید و تکثیر محتوا تاثیر معناداری را در فضای عمومی بویژه در بدنه فرهنگیان داشته باشد.
ظرفیت چهره های شاخص سازمان معلمان که محبوبیت و مقبولیت مناسبی در افکار عمومی فرهنگیان دارند نیز موجب نقش آفرینی موثر در عرصه تبلیغات انتخاباتی گردید.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50802-2/
سازمان معلمان ایران
نقش پر رنگ سازمان معلمان در انتخابات ریاست جمهوری %
سازمان معلمان ایران - گزارش - %
« اعتماد» در گفتو گو با فعالان سیاسی مهمترین اولویتها در دولت آقای پزشکیان را تحلیل میکند
مشکلاتی که در راه اند
اسماعيل گرامي مقدم: جهان آماده ديالوگ و مذاكره با ايران است
محمد علي ابطحي: جامعه متكثر است، مطالبات بايد محدود باشد
زلزله در بازارها پس از پيروزي پزشكيان
همراه با یادداشتهایی از : عباس عبدي ، بهروز بهزادي خسرو طالبزاده ، نصرتالله تاجيك ، جعفر گلابي مهدي ذاكريان و حسین نورانی نژاد
مهدي بيك اوغلي
انتخابات چهاردهم رياستجمهوري در ايران در ميان بيمها و اميدهاي فراوان سرانجام پايان يافت تا مسعود پزشكيان نامزد جريان اصلاحات به عنوان فرد منتخب راهي پاستور شود. با پايان گرفتن انتخابات و در روزهايي كه بازار تبريك و تهنيت به فرد پيروز حسابي گرم شده، لازم است، رييسجمهور منتخب و تيم اجرايي او از امروز به فصلي بينديشند كه موعد پاسخگويي به مطالبات مردم از راه ميرسد و هنگامه برداشت آنچه ميبايست از قبل كاشته شود ميآيد. بسياري از تحليلگران معتقدند جامعه امروز ايراني، ديگر يك جامعه دو قطبي با حضور جريان راست - چپ يا اصلاحطلب - اصولگرا، نيست، امروز با جامعهاي مواجهيم كه در آن قطب سومي هم وارد ميدان كنشگري سياسي و اجتماعي شده است. جرياني كه با عدم مشاركت بيش از 60درصدي در انتخابات 1403، بيشتر از هر طيف ديگري، سيگنال و پيام و پالس به تصميمسازان و سياستگذاران ارسال كرده است. جرياني كه خواستار به رسميت شناخته شدن سبك زندگي خود است، تنشزدايي را طلب ميكند، حاكميت قانون را ميخواهد و خواستار بهرهمندي از رفاهي متناسب با ظرفيتها و ثروتهاي كشور است.
بر اساس آمارهاي رسمي بيش از 61 ميليون ايراني واجد شرايط راي دادن هستند. اين در حالي است كه تعداد كل آرای مأخوذه شمارش و تجميع شده در دور دوم انتخابات بيش از 30ميليون راي برآورد شده (مشاركت 49درصدي) كه از اين تعداد بيش از 16ميليون راي به پزشكيان و بيش از 13ميليون راي هم به جليلي اختصاص دارد. ضمن اينكه 60درصد ايرانيان نيز در دور نخست انتخابات مسير عدم مشاركت را انتخاب كردهاند. به عبارت روشنتر، ايران در شرايط فعلي با 3طيف« رفورميستها و طرفداران اصلاحات تدريجي»، « طرفداران حفظ وضع موجود يا محافظهكاران» و نهايتا، افراد و جرياناتي كه به تحولات سطحي قانع نيستند و تغييرات را در اشكال عميق و بسيار آوانگارد جستوجو ميكنند، روبه رو است. هر كدام از اين طيفها هم مطالبات خاص خود را داشته و آنها را از دولت و ساختارهاي سياستگذار طلب ميكنند. در واقع اكثريت امروز جامعه ايران را افرادي تشكيل ميدهند كه خواستار تحول و تغيير در اشكال مختلف هستند و نسبت به وضع موجود انتقاد و اعتراض دارند. 60درصد عدم مشاركتيها در كنار افرادي كه به پزشكيان راي دادهاند، هر دو طيف خواستار تحقق مواردي چون حاكميت قانون، شايستهسالاري، تنش با جهان پيراموني، تخصصگرايي، دوري از تندروي، توسعه و... هستند.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50822-2/
مشکلاتی که در راه اند
اسماعيل گرامي مقدم: جهان آماده ديالوگ و مذاكره با ايران است
محمد علي ابطحي: جامعه متكثر است، مطالبات بايد محدود باشد
زلزله در بازارها پس از پيروزي پزشكيان
همراه با یادداشتهایی از : عباس عبدي ، بهروز بهزادي خسرو طالبزاده ، نصرتالله تاجيك ، جعفر گلابي مهدي ذاكريان و حسین نورانی نژاد
مهدي بيك اوغلي
انتخابات چهاردهم رياستجمهوري در ايران در ميان بيمها و اميدهاي فراوان سرانجام پايان يافت تا مسعود پزشكيان نامزد جريان اصلاحات به عنوان فرد منتخب راهي پاستور شود. با پايان گرفتن انتخابات و در روزهايي كه بازار تبريك و تهنيت به فرد پيروز حسابي گرم شده، لازم است، رييسجمهور منتخب و تيم اجرايي او از امروز به فصلي بينديشند كه موعد پاسخگويي به مطالبات مردم از راه ميرسد و هنگامه برداشت آنچه ميبايست از قبل كاشته شود ميآيد. بسياري از تحليلگران معتقدند جامعه امروز ايراني، ديگر يك جامعه دو قطبي با حضور جريان راست - چپ يا اصلاحطلب - اصولگرا، نيست، امروز با جامعهاي مواجهيم كه در آن قطب سومي هم وارد ميدان كنشگري سياسي و اجتماعي شده است. جرياني كه با عدم مشاركت بيش از 60درصدي در انتخابات 1403، بيشتر از هر طيف ديگري، سيگنال و پيام و پالس به تصميمسازان و سياستگذاران ارسال كرده است. جرياني كه خواستار به رسميت شناخته شدن سبك زندگي خود است، تنشزدايي را طلب ميكند، حاكميت قانون را ميخواهد و خواستار بهرهمندي از رفاهي متناسب با ظرفيتها و ثروتهاي كشور است.
بر اساس آمارهاي رسمي بيش از 61 ميليون ايراني واجد شرايط راي دادن هستند. اين در حالي است كه تعداد كل آرای مأخوذه شمارش و تجميع شده در دور دوم انتخابات بيش از 30ميليون راي برآورد شده (مشاركت 49درصدي) كه از اين تعداد بيش از 16ميليون راي به پزشكيان و بيش از 13ميليون راي هم به جليلي اختصاص دارد. ضمن اينكه 60درصد ايرانيان نيز در دور نخست انتخابات مسير عدم مشاركت را انتخاب كردهاند. به عبارت روشنتر، ايران در شرايط فعلي با 3طيف« رفورميستها و طرفداران اصلاحات تدريجي»، « طرفداران حفظ وضع موجود يا محافظهكاران» و نهايتا، افراد و جرياناتي كه به تحولات سطحي قانع نيستند و تغييرات را در اشكال عميق و بسيار آوانگارد جستوجو ميكنند، روبه رو است. هر كدام از اين طيفها هم مطالبات خاص خود را داشته و آنها را از دولت و ساختارهاي سياستگذار طلب ميكنند. در واقع اكثريت امروز جامعه ايران را افرادي تشكيل ميدهند كه خواستار تحول و تغيير در اشكال مختلف هستند و نسبت به وضع موجود انتقاد و اعتراض دارند. 60درصد عدم مشاركتيها در كنار افرادي كه به پزشكيان راي دادهاند، هر دو طيف خواستار تحقق مواردي چون حاكميت قانون، شايستهسالاري، تنش با جهان پيراموني، تخصصگرايي، دوري از تندروي، توسعه و... هستند.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50822-2/
سازمان معلمان ایران
مشکلاتی که در راه اند %
سازمان معلمان ایران - اخبار - %
تب ۴۰ درجه
عباس عبدي
اکنون (جمعه) که این یادداشت را مینویسم، رایگیری تازه آغاز شده است. تمامی نظرسنجیها حکایت از پیشتازی دکتر پزشکیان با حداقل ۸درصد اختلاف دارد. نظرسنجیها در دور اول نیز ترتیب نامزدها را با دقت پیشبینی و همه آنها پزشکیان را اول معرفی کرده بودند که چنین هم شد، بنابراین به لحاظ منطقی باید منتظر اعلام نتیجه رسمی بود. در نتیجه اکنون میخواهم به مطلب و موضوع مهم دیگری بپردازم. در سالهای اخیر به ویژه پس از اعتراضات سال ۱۳۹۶ بارها و بارها اعلام میشد که وضعیت جامعه خوب نیست. خوب نبودن وضع هر جامعهای امری غیرطبیعی و خطرناک نیست، بیتوجهی به آن و عدم پذیرش واقعیت خطرناک است. مثل بیمار شدن که اتفاقی معمولی برای همه ما است ولی چون به پزشک مراجعه میکنیم، درمان میشویم. پس اگر در مقام درمان برنیاییم، باید رو به قبله دراز شویم. اعتراضات ۱۳۹۶ در نوع خود اولین علامت بیماری بود. به هر شکلی خاتمه یافت، متاسفانه فوری فراموش شد. همان زمان نیز بحث حق اعتراض مطرح شد و به سرعت فراموش گردید. تا رسیدیم به ماجرای بنزین و اعتراضات آبان ۹۸ که ابعاد بزرگی داشت. هنوز در شوک آن بودیم که ماجرای هواپیمای اوکراینی و سپس ترور سردار سلیمانی و درگیری محدود با امریکا و تشییع جنازه گسترده سردار پیش آمد و گویی آب سردی بود که بر همه آتشهای مانده در زیر خاکستر گذشته ریخته شد و نوعی خوشخیالی را ایجاد کرد. کاهش شدید مشارکت در انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۸ نشان داد که این آتش همچنان روشن است، ولی چون با کرونا تقارن شد فوری آن را به کرونا ربط دادند و نوعی خوشخیالی تخدیری را دامن زدند. در دو سالی که درگیر کرونا بودیم، همان زمان هم نوشتم که کرونا اعتراضات را عقب انداخت، پس طبعا اتفاق جدیدی رخ نمیداد. انتخابات ۱۴۰۰ که شد، مشارکت آن بسیار پایین بود، ولی از فرط خوشحالی یکدستسازی متوجه عمق ماجرا نشدند یا نخواستند بشوند. گمان کردند حالا که یکدست شدیم، کشور را درست میکنیم و مردم راضی خواهند شد. کاری نبود که علیه روحانی نکردند، متوجه نبودند که او بیش از آنکه حسن روحانی باشد..
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50826-2/
عباس عبدي
اکنون (جمعه) که این یادداشت را مینویسم، رایگیری تازه آغاز شده است. تمامی نظرسنجیها حکایت از پیشتازی دکتر پزشکیان با حداقل ۸درصد اختلاف دارد. نظرسنجیها در دور اول نیز ترتیب نامزدها را با دقت پیشبینی و همه آنها پزشکیان را اول معرفی کرده بودند که چنین هم شد، بنابراین به لحاظ منطقی باید منتظر اعلام نتیجه رسمی بود. در نتیجه اکنون میخواهم به مطلب و موضوع مهم دیگری بپردازم. در سالهای اخیر به ویژه پس از اعتراضات سال ۱۳۹۶ بارها و بارها اعلام میشد که وضعیت جامعه خوب نیست. خوب نبودن وضع هر جامعهای امری غیرطبیعی و خطرناک نیست، بیتوجهی به آن و عدم پذیرش واقعیت خطرناک است. مثل بیمار شدن که اتفاقی معمولی برای همه ما است ولی چون به پزشک مراجعه میکنیم، درمان میشویم. پس اگر در مقام درمان برنیاییم، باید رو به قبله دراز شویم. اعتراضات ۱۳۹۶ در نوع خود اولین علامت بیماری بود. به هر شکلی خاتمه یافت، متاسفانه فوری فراموش شد. همان زمان نیز بحث حق اعتراض مطرح شد و به سرعت فراموش گردید. تا رسیدیم به ماجرای بنزین و اعتراضات آبان ۹۸ که ابعاد بزرگی داشت. هنوز در شوک آن بودیم که ماجرای هواپیمای اوکراینی و سپس ترور سردار سلیمانی و درگیری محدود با امریکا و تشییع جنازه گسترده سردار پیش آمد و گویی آب سردی بود که بر همه آتشهای مانده در زیر خاکستر گذشته ریخته شد و نوعی خوشخیالی را ایجاد کرد. کاهش شدید مشارکت در انتخابات مجلس در سال ۱۳۹۸ نشان داد که این آتش همچنان روشن است، ولی چون با کرونا تقارن شد فوری آن را به کرونا ربط دادند و نوعی خوشخیالی تخدیری را دامن زدند. در دو سالی که درگیر کرونا بودیم، همان زمان هم نوشتم که کرونا اعتراضات را عقب انداخت، پس طبعا اتفاق جدیدی رخ نمیداد. انتخابات ۱۴۰۰ که شد، مشارکت آن بسیار پایین بود، ولی از فرط خوشحالی یکدستسازی متوجه عمق ماجرا نشدند یا نخواستند بشوند. گمان کردند حالا که یکدست شدیم، کشور را درست میکنیم و مردم راضی خواهند شد. کاری نبود که علیه روحانی نکردند، متوجه نبودند که او بیش از آنکه حسن روحانی باشد..
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50826-2/
سازمان معلمان ایران
تب ۴۰ درجه %
سازمان معلمان ایران - دیدگاه - %
مطالبه تغييرات بنيادين، پيام محوري انتخابات
حسين نورانينژاد
اصليترين پيام انتخابات رياستجمهوري اخير را بايد نارضايتي اكثريت قاطع مردم از شرايط موجود، خواست تغيير و مساله آنها با جرياني دانست كه اقليتند، اما بيش از اندازه خود قدرتي رانتي دارند و اعمال اراده ميكنند. اين در حالي است كه به نظر ميرسد با همه تلخكاميها و دلخوريها، همچنان عقلانيت بالايي بر جامعه مدني ايران حاكم است و مطالبات اين قشر حتيالمقدور بر بستر ظرفيتهاي قانوني و مدني و مقاومت در اين چارچوب دنبال ميشود. نكتهاي كه مشخص است باب ميل اپوزيسيون ويراني طلب مانند شبكه اينترنشنال نباشد. هر چند اين واقعيتها كاملا روشن هستند، اما از آنجا كه همچنان اصرار بر تغافل ديده ميشود و در گيرودار شكلگيري دولت جديد، ممكن است نارضايتيها بار ديگر به بوته فراموشي سپرده شود، مرور چند نكته از اين انتخابات ارزش توجه دارد.
1- پايينترين ميزان مشاركت در انتخابات رياستجمهوري در دور اول با كمتر از 40 درصد مشاركت واجدين شرايط رقم خورد.
2- از آن ميزان، حدود 20 درصد آرا به كانديداهاي جريان حاكم (قاليباف و جليلي) اختصاص يافت كه بخشي از آن هم به دلايل و انگيزههاي مختلف، راي سياسي و ايدئولوژيك اين جريان محسوب نميشود. اين در حالي است كه فرض عدم راي دادن درصد قابل توجهي از پايگاه اجتماعي اين جريان به دليل مواجهه تكليفي با انتخابات منتفي است و اين سقف آراي آنهاست.
3- افزايش قابل توجه ميزان مشاركت در دور دوم انتخابات هم چيزي نيست كه باز براي اين جريان خبر خوبي باشد. از افزايش راي مردم در دور دوم انتخابات تنها 600 هزار راي معادل 10 درصد به آقاي جليلي رسيد و حدود 5 ميليون و 500 هزار راي نصيب پزشكيان شد. اين نكته را در كنار اين فكت در نظر بگيريد كه بهطور معمول، دور دوم انتخابات مختلف ميزان مشاركت كاهش مييابد. اما افزايش راي چشمگير در دور دوم كه تنها يكدوازدهم آن به جليلي رسيد، نشاندهنده عمق نگراني اكثريت جامعه نسبت به اقليت قدرتمند حاكم است و بديهي است كه هر قدر به سمت طيفي از مردم برويم كه سختتر از ديگران تحريمي تند، فاصله بيشتري با جريان متبوع آقاي جليلي يا همان جريان موسوم به انقلاب ميبينيم.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50832-2/
حسين نورانينژاد
اصليترين پيام انتخابات رياستجمهوري اخير را بايد نارضايتي اكثريت قاطع مردم از شرايط موجود، خواست تغيير و مساله آنها با جرياني دانست كه اقليتند، اما بيش از اندازه خود قدرتي رانتي دارند و اعمال اراده ميكنند. اين در حالي است كه به نظر ميرسد با همه تلخكاميها و دلخوريها، همچنان عقلانيت بالايي بر جامعه مدني ايران حاكم است و مطالبات اين قشر حتيالمقدور بر بستر ظرفيتهاي قانوني و مدني و مقاومت در اين چارچوب دنبال ميشود. نكتهاي كه مشخص است باب ميل اپوزيسيون ويراني طلب مانند شبكه اينترنشنال نباشد. هر چند اين واقعيتها كاملا روشن هستند، اما از آنجا كه همچنان اصرار بر تغافل ديده ميشود و در گيرودار شكلگيري دولت جديد، ممكن است نارضايتيها بار ديگر به بوته فراموشي سپرده شود، مرور چند نكته از اين انتخابات ارزش توجه دارد.
1- پايينترين ميزان مشاركت در انتخابات رياستجمهوري در دور اول با كمتر از 40 درصد مشاركت واجدين شرايط رقم خورد.
2- از آن ميزان، حدود 20 درصد آرا به كانديداهاي جريان حاكم (قاليباف و جليلي) اختصاص يافت كه بخشي از آن هم به دلايل و انگيزههاي مختلف، راي سياسي و ايدئولوژيك اين جريان محسوب نميشود. اين در حالي است كه فرض عدم راي دادن درصد قابل توجهي از پايگاه اجتماعي اين جريان به دليل مواجهه تكليفي با انتخابات منتفي است و اين سقف آراي آنهاست.
3- افزايش قابل توجه ميزان مشاركت در دور دوم انتخابات هم چيزي نيست كه باز براي اين جريان خبر خوبي باشد. از افزايش راي مردم در دور دوم انتخابات تنها 600 هزار راي معادل 10 درصد به آقاي جليلي رسيد و حدود 5 ميليون و 500 هزار راي نصيب پزشكيان شد. اين نكته را در كنار اين فكت در نظر بگيريد كه بهطور معمول، دور دوم انتخابات مختلف ميزان مشاركت كاهش مييابد. اما افزايش راي چشمگير در دور دوم كه تنها يكدوازدهم آن به جليلي رسيد، نشاندهنده عمق نگراني اكثريت جامعه نسبت به اقليت قدرتمند حاكم است و بديهي است كه هر قدر به سمت طيفي از مردم برويم كه سختتر از ديگران تحريمي تند، فاصله بيشتري با جريان متبوع آقاي جليلي يا همان جريان موسوم به انقلاب ميبينيم.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50832-2/
سازمان معلمان ایران
مطالبه تغييرات بنيادين، پيام محوري انتخابات %
سازمان معلمان ایران - انتخاب سردبیر - %
تجربه شخصي
عباس عبدي
از همان روز اولي كه از آقاي پزشكيان حمايت كردم، اطمينان داشتم كه پيروز اين انتخابات خواهد شد. بايد تأكيد كنم، اين حضور انتخاباتي را وظيفه خود ميدانستم و نه خدمت به شخص نامزد انتخاباتي. در نتيجه هيچ انتظاري هم از ايشان ندارم جز اينكه آقاي پزشكيان بتواند در مسير تحقق وعدههايش عمل كند و قدري از آلام و دردهاي مردم را كم كند. بنده نيز همچنان در خدمت عرصه عمومي خواهم بود. لازم ميدانم كه اطلاع بدهم از همان لحظه اول تصميم داشتم و به دوستانم هم گفته بودم كه حضورم در انتخابات را چنين تعريف ميكنم كه شكست پزشكيان، شكست سياستورزي من نيز هست و اگر او شكست ميخورد، اين آخرين يادداشت من خواهد بود و با اعلام و پذيرش شكست براي هميشه عرصه سياست و روزنامهنگاري سياسي را ترك ميكردم. اين تصميم و مجازات قطعي در برابر خطاي تحليلي خودم بود. در اين مدت لحظهاي در پيروزي پزشكيان ترديد نداشتم. در تمام اين ۳۷ روز در پيروزي پزشكيان شك نداشتم، معتقد بودم كه ظرفيت اين كار وجود دارد و ميتوان اين ظرفيت را به فعليت درآورد. هفته پيش از آن نيز با برخي از همكاران آقاي پزشكيان صحبت كرده بودم نظراتم را دقيق گفته بودم. البته فقط دو، سه روز پيش از دور اول خبري شنيدم كه قرار است آقاي جليلي به نفع آقاي قاليباف كنار برود كه تصور كردم شايد اندكي از احتمال پيروزي آقاي پزشكيان كاسته شود. نه فقط به اين علت كه آراي جليلي به سوي قاليباف سرريز ميشود و برعكس آن نميشود، بلكه دلايل ديگري داشت كه جداگانه خواهم گفت. چنان كه همگان ميدانند لجاجت و قدرتطلبي آنان مانع از اين وحدت صوري مبتني بر ضديت با ديگري شد. به علاوه از ابتدا هم مساله اصلي من مشاركت بود و انتخاب آقاي پزشكيان يا هر كس ديگري را (فرقي نميكند) مقدم بر ميزان مشاركت نميدانستم. چون مساله رفتن به پاستور نيست، چگونه رفتن به آنجا مهم است. رفتني كه با حمايت مردم نباشد، چارهساز نيست. اين حضور مردم است كه اهميت دارد و چقدر عليه اين موضع من تبليغ كردند. صادقانه بگويم كه در طول اين ۳۷ روز حتي لحظهاي به حرفهايي كه عليه من زدند، گوش نميكردم و از آنهايي هم كه برحسب تصادف ميشنيدم، ناراحت نميشدم. بسياري ميپرسند چگونه به اين اطمينان رسيده بودي كه آقاي پزشكيان پيروز اين انتخابات است؟ و چگونه پيشبينيهاي انتخاباتي درست و دقيق بود؟ من سعي ميكنم پاسخ اين پرسش را بدهم.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50829-2/
عباس عبدي
از همان روز اولي كه از آقاي پزشكيان حمايت كردم، اطمينان داشتم كه پيروز اين انتخابات خواهد شد. بايد تأكيد كنم، اين حضور انتخاباتي را وظيفه خود ميدانستم و نه خدمت به شخص نامزد انتخاباتي. در نتيجه هيچ انتظاري هم از ايشان ندارم جز اينكه آقاي پزشكيان بتواند در مسير تحقق وعدههايش عمل كند و قدري از آلام و دردهاي مردم را كم كند. بنده نيز همچنان در خدمت عرصه عمومي خواهم بود. لازم ميدانم كه اطلاع بدهم از همان لحظه اول تصميم داشتم و به دوستانم هم گفته بودم كه حضورم در انتخابات را چنين تعريف ميكنم كه شكست پزشكيان، شكست سياستورزي من نيز هست و اگر او شكست ميخورد، اين آخرين يادداشت من خواهد بود و با اعلام و پذيرش شكست براي هميشه عرصه سياست و روزنامهنگاري سياسي را ترك ميكردم. اين تصميم و مجازات قطعي در برابر خطاي تحليلي خودم بود. در اين مدت لحظهاي در پيروزي پزشكيان ترديد نداشتم. در تمام اين ۳۷ روز در پيروزي پزشكيان شك نداشتم، معتقد بودم كه ظرفيت اين كار وجود دارد و ميتوان اين ظرفيت را به فعليت درآورد. هفته پيش از آن نيز با برخي از همكاران آقاي پزشكيان صحبت كرده بودم نظراتم را دقيق گفته بودم. البته فقط دو، سه روز پيش از دور اول خبري شنيدم كه قرار است آقاي جليلي به نفع آقاي قاليباف كنار برود كه تصور كردم شايد اندكي از احتمال پيروزي آقاي پزشكيان كاسته شود. نه فقط به اين علت كه آراي جليلي به سوي قاليباف سرريز ميشود و برعكس آن نميشود، بلكه دلايل ديگري داشت كه جداگانه خواهم گفت. چنان كه همگان ميدانند لجاجت و قدرتطلبي آنان مانع از اين وحدت صوري مبتني بر ضديت با ديگري شد. به علاوه از ابتدا هم مساله اصلي من مشاركت بود و انتخاب آقاي پزشكيان يا هر كس ديگري را (فرقي نميكند) مقدم بر ميزان مشاركت نميدانستم. چون مساله رفتن به پاستور نيست، چگونه رفتن به آنجا مهم است. رفتني كه با حمايت مردم نباشد، چارهساز نيست. اين حضور مردم است كه اهميت دارد و چقدر عليه اين موضع من تبليغ كردند. صادقانه بگويم كه در طول اين ۳۷ روز حتي لحظهاي به حرفهايي كه عليه من زدند، گوش نميكردم و از آنهايي هم كه برحسب تصادف ميشنيدم، ناراحت نميشدم. بسياري ميپرسند چگونه به اين اطمينان رسيده بودي كه آقاي پزشكيان پيروز اين انتخابات است؟ و چگونه پيشبينيهاي انتخاباتي درست و دقيق بود؟ من سعي ميكنم پاسخ اين پرسش را بدهم.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50829-2/
سازمان معلمان ایران
تجربه شخصي %
سازمان معلمان ایران - دیدگاه - %
محمد جواد حقشناس در گفتوگو با« اعتماد» از ويژگيهاي كابينه دولت چهاردهم ميگويد
انتخاب كابينه در اتاق شیشهای
كابينه بايد ملي، مشاركتي، تخصصي، كارآمد و جوان باشد
مهدي بيك اوغلي
انتخابات تيرماه 1403، شرايط تازهاي را پيش روي كشور گشود. چه افرادي كه راي دادند و چه افرادي كه در انجماد تحريمي ماندند نسبت به شرايط تازه حس خوبي دارند. افرادي كه راي دادند از تعبير نجات ايران استفاده ميكنند و افرادي كه راي هم ندادند احساس ميكنند كه كشور وارد دوره تازهاي شده است. علايم اين دوران تازه در بازارهاي اقتصادي كشورمان به عينه قابل مشاهده است. براي تداوم و گسترش اين فضا، نيازمند اتخاذ تصميمات معقول هستيم. مردم، كارشناسان و تحليلگران همه منتظرند ببينند، شمايل كابينه چهاردهم چگونه شكل ميگيرد. هرچند لازم است مجموعهاي از معتمدان، افراد كاركرده و آشنا به مديريت كشور، شخصيتها و...موضوع انتخاب كابينه را تدبير كنند، اما نميتوان روند انتخاب كابينه را تنها محدود به چند فرد خاص كرد. در تفكر و انديشه پزشكيان مديريت مشاركتي نهفته است. وعده آن هم داده شده است. در وهله نخست لازم است از همه آحاد ملت، در فاز دوم نخبگان و متخصصان هر بخش نظرخواهي شود تا نهايتا اجتماع عمومي و اجماع نخبگاني براي انتخاب كابينه شكل گيرد. مثلا اگر قرار است فردي براي پست وزارت ارشاد معرفي شود، خانه تئاتر، خانه موسيقي، خانه هنرمندان، سينماييها، اهالي مطبوعات و افراد و گروههايي كه به نوعي با فرهنگ در ارتباط هستند بايد در انتخاب وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نظر دهند، ضمن اينكه نظرات آنها مورد توجه قرار گيرد. لازم است، ستاد و حلقه نزديك به پزشكيان سامانهاي را طراحي كرده و براي انتخاب كابينه آن را به مردم و نخبگان معرفي كند. براي حوزههاي اقتصادي، اساتيد حوزه اقتصاد، دانشجويان اقتصادي، اصناف، فعالان اقتصادي، نمايندگان كميسيونهاي اقتصادي مجلس در ادوار گوناگون و...نظر دهند. دولت پزشكيان بايد دولت پزشكيان باشد و نه دولت هيچ فرد ديگري. اين دولت نبايد هيچ شباهتي به دولتهاي قبلي داشته باشد. اگر با ظرافت عمل نشود، اتهامات بسياري به دولت وارد شده و انرژي دولت را مصروف حاشيهها ميكند. از سوي ديگر ميانگين سني كابينه بايد حول و حوش 50 تا 60 و 65سال باشد. لازم است افراد انتخاب شده، تجربيات اجرايي مناسبي نيز داشته باشند. اين روند بايد در اتاق شيشهاي و با مشاركت مردم تدارك ديده شود تا يكايك ايرانيان خود را در اين روند دخيل ببينند. يكي از موضوعات مهم اين است كه كابينه بايد از تندروي و افراط به دور باشد. دولت پزشكيان بايد تبلوري از اعتدال، اصولگرايي و اصلاحطلبي هم باشد. چهرههاي قومي و قبيلهاي هم بايد در اين دولت مشاركت داشته باشند. اعتماد براي ارزيابي مختلف موضوع از اين شماره، پروندههاي ويژهاي را در اين زمينه باز ميكند تا نهايتا بهترين كابينه در راستاي مطالبات مردم شكل بگيرد. در اين شماره محمدجواد حقشناس، فعال سياسي و فرهنگي اصلاحطلب مخاطب پرسشهاي «اعتماد» در اين زمينه قرار گرفته است تا تصويري از كابينه مطلوب فراهم شود.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50843-2/
انتخاب كابينه در اتاق شیشهای
كابينه بايد ملي، مشاركتي، تخصصي، كارآمد و جوان باشد
مهدي بيك اوغلي
انتخابات تيرماه 1403، شرايط تازهاي را پيش روي كشور گشود. چه افرادي كه راي دادند و چه افرادي كه در انجماد تحريمي ماندند نسبت به شرايط تازه حس خوبي دارند. افرادي كه راي دادند از تعبير نجات ايران استفاده ميكنند و افرادي كه راي هم ندادند احساس ميكنند كه كشور وارد دوره تازهاي شده است. علايم اين دوران تازه در بازارهاي اقتصادي كشورمان به عينه قابل مشاهده است. براي تداوم و گسترش اين فضا، نيازمند اتخاذ تصميمات معقول هستيم. مردم، كارشناسان و تحليلگران همه منتظرند ببينند، شمايل كابينه چهاردهم چگونه شكل ميگيرد. هرچند لازم است مجموعهاي از معتمدان، افراد كاركرده و آشنا به مديريت كشور، شخصيتها و...موضوع انتخاب كابينه را تدبير كنند، اما نميتوان روند انتخاب كابينه را تنها محدود به چند فرد خاص كرد. در تفكر و انديشه پزشكيان مديريت مشاركتي نهفته است. وعده آن هم داده شده است. در وهله نخست لازم است از همه آحاد ملت، در فاز دوم نخبگان و متخصصان هر بخش نظرخواهي شود تا نهايتا اجتماع عمومي و اجماع نخبگاني براي انتخاب كابينه شكل گيرد. مثلا اگر قرار است فردي براي پست وزارت ارشاد معرفي شود، خانه تئاتر، خانه موسيقي، خانه هنرمندان، سينماييها، اهالي مطبوعات و افراد و گروههايي كه به نوعي با فرهنگ در ارتباط هستند بايد در انتخاب وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي نظر دهند، ضمن اينكه نظرات آنها مورد توجه قرار گيرد. لازم است، ستاد و حلقه نزديك به پزشكيان سامانهاي را طراحي كرده و براي انتخاب كابينه آن را به مردم و نخبگان معرفي كند. براي حوزههاي اقتصادي، اساتيد حوزه اقتصاد، دانشجويان اقتصادي، اصناف، فعالان اقتصادي، نمايندگان كميسيونهاي اقتصادي مجلس در ادوار گوناگون و...نظر دهند. دولت پزشكيان بايد دولت پزشكيان باشد و نه دولت هيچ فرد ديگري. اين دولت نبايد هيچ شباهتي به دولتهاي قبلي داشته باشد. اگر با ظرافت عمل نشود، اتهامات بسياري به دولت وارد شده و انرژي دولت را مصروف حاشيهها ميكند. از سوي ديگر ميانگين سني كابينه بايد حول و حوش 50 تا 60 و 65سال باشد. لازم است افراد انتخاب شده، تجربيات اجرايي مناسبي نيز داشته باشند. اين روند بايد در اتاق شيشهاي و با مشاركت مردم تدارك ديده شود تا يكايك ايرانيان خود را در اين روند دخيل ببينند. يكي از موضوعات مهم اين است كه كابينه بايد از تندروي و افراط به دور باشد. دولت پزشكيان بايد تبلوري از اعتدال، اصولگرايي و اصلاحطلبي هم باشد. چهرههاي قومي و قبيلهاي هم بايد در اين دولت مشاركت داشته باشند. اعتماد براي ارزيابي مختلف موضوع از اين شماره، پروندههاي ويژهاي را در اين زمينه باز ميكند تا نهايتا بهترين كابينه در راستاي مطالبات مردم شكل بگيرد. در اين شماره محمدجواد حقشناس، فعال سياسي و فرهنگي اصلاحطلب مخاطب پرسشهاي «اعتماد» در اين زمينه قرار گرفته است تا تصويري از كابينه مطلوب فراهم شود.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50843-2/
سازمان معلمان ایران
انتخاب كابينه در اتاق شیشهای %
سازمان معلمان ایران - گفتگو - %
آقای پزشکیان بیايید عهد ببندیم
جواد دلیری
جناب مسعود پزشکیان! اجازه دهید قبل از تبریک به جهت کسب رای اعتماد ملت به جنابعالی گلایهای را طرح کنم؛ در یکی از مناظرههای مرحله دوم و در پاسخ به سوال مجری گفتید «خبرنگاران معمولا سر و ته جملات را میزنند.» با بیان این جمله به نوعی تبعات سخن چند سال پیش خویش را به گردن خبرنگاران انداختید. من به عنوان یک روزنامهنگار آن شب آزرده خاطر شدم اما با صداقتی که از شما دیدهام صرفا به عنوان یک شهروند و نه رسانهنگار، حق را به شما دادم.
امروز که به مقام ریاستجمهوری این سرزمین انتخاب شدهاید، برایتان آرزوی توفیق دارم تا دل مردم را شاد کرده و از آزمون عبور ایران از تنگناها، چالشها و بحرانها سربلند بیرون بیایید، اما این گلایه را طرح کردم تا بنویسم؛ جناب رییسجمهور منتخب! خوب میدانید در دنیای جدید رسانهای و فضای عمومی اجتماعی که مملو از انواع و اقسام وسایل ارتباطی و شبکههای نوظهور اجتماعی است، گفتوگو جای ارتباط یکسویه رسانهها و مسوولان با مخاطبان را گرفته و به جریانی دوسویه تبدیل شده است؛ همچنان که ما و شما اینجا سخن میگوییم.
خوشحالم ريیسجمهوری برگزیده شده است که از خانه ملت به قلب جمهور ایران پا میگذارد. از نهاد و جایگاهی که همچون رسانه، ناظر و پرسشگر بوده و بارها طعم شیرین پرسشگری را چشیده است. بارها صدایش برای مردمی که او را به نمایندگی برگزیده بودند در برابر قدرت برخاسته و البته گاهی نیز کامش از زور قدرت و زبان زمخت آن تلخ گردید.
این وجه مشترک امروز ما اهالی رسانه و شماست تا زمانی که هنوز سکان قوه اجرایی را به دست نگرفتهاید. اما حتما شما هم تصریح میکنید طبع قدرت سلطه و کنترل است، گو اینکه بعضا به قهر و سرکوب نیز میل پیدا میکند، درحالیکه طبع رسانه نظارت، نقد و پرسش است و غالبا نیز به حکم قدرت، از وظیفه نظارت، پرسش و نقد باز میماند و البته قهر و غضب اهالی قدرت نسبت به اصحاب پرسش حکایت امروز و این ایام نیست. امید داریم؛ شما در قدرت هم طرف درست بایستید.
اهالی قدرت بیمهار، کرسی حکمرانی خود را جایی استوار میکنند که وزن ناآگاهی مردم در آن بیشتر باشد، غافل از آنکه ناآگاه نگه داشتن جامعه امری غیرممکن یا دستکم دشوار است. بدین قرار عقلانی کردن فضای جامعه که جوهره و جانمایه رسانه است طبیعتا بر مذاق اهل قدرت خوش نمیآید. میدانیم خمیرمایه رسانه، «خبر» است و جوهره دموکراسی، «آگاهی». گردش آزادانه و عادلانه خبر توسط چرخ رسانه پدیده «جامعه آگاه» را به وجود میآورد. وقتی جامعهای به قدرت آگاهی، شناخت و تفکر دست پیدا کند به جستوجوی ارزشهای والای زندگی سیاسی میپردازد. تصور یک جامعه دموکرات بیخبر و کماطلاع همان اندازه محال است که وجود یک نظام بسته با رسانههای آزاد. رسانهها با رواج بازار نقد، جدل و پرسشگری فضای جامعه را شفاف و چرخه تصمیمگیری و حکمرانی را تسهیل میکنند و به رفع بحران دوری مردم از حاکمیت و ترمیم شکاف ساختار اجتماع از قدرت کمک میکنند. در جامعه برخوردار از رسانههای برومند و بصیر، قدرتمداران به راحتی نمیتوانند دروغ بگویند. رسانهها با گرفتن لکنت از زبان مردم و زدودن ابهام از لسان حاکمان مانع از آن میشوند که جامعه و حکومت در دام فریب و دورویی گرفتار شوند. اینک تاریخ سیاست این مرز و بوم میبیند رییسجمهوری جدید به نمایندگی از ملت، نماد قدرت، مشروعیت و اقتدار ملی شده است و به عنوان عضوی جدید از کانون قدرت رسمی، دوباره « عدالت» را زمزمه میکند.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50850-2/
جواد دلیری
جناب مسعود پزشکیان! اجازه دهید قبل از تبریک به جهت کسب رای اعتماد ملت به جنابعالی گلایهای را طرح کنم؛ در یکی از مناظرههای مرحله دوم و در پاسخ به سوال مجری گفتید «خبرنگاران معمولا سر و ته جملات را میزنند.» با بیان این جمله به نوعی تبعات سخن چند سال پیش خویش را به گردن خبرنگاران انداختید. من به عنوان یک روزنامهنگار آن شب آزرده خاطر شدم اما با صداقتی که از شما دیدهام صرفا به عنوان یک شهروند و نه رسانهنگار، حق را به شما دادم.
امروز که به مقام ریاستجمهوری این سرزمین انتخاب شدهاید، برایتان آرزوی توفیق دارم تا دل مردم را شاد کرده و از آزمون عبور ایران از تنگناها، چالشها و بحرانها سربلند بیرون بیایید، اما این گلایه را طرح کردم تا بنویسم؛ جناب رییسجمهور منتخب! خوب میدانید در دنیای جدید رسانهای و فضای عمومی اجتماعی که مملو از انواع و اقسام وسایل ارتباطی و شبکههای نوظهور اجتماعی است، گفتوگو جای ارتباط یکسویه رسانهها و مسوولان با مخاطبان را گرفته و به جریانی دوسویه تبدیل شده است؛ همچنان که ما و شما اینجا سخن میگوییم.
خوشحالم ريیسجمهوری برگزیده شده است که از خانه ملت به قلب جمهور ایران پا میگذارد. از نهاد و جایگاهی که همچون رسانه، ناظر و پرسشگر بوده و بارها طعم شیرین پرسشگری را چشیده است. بارها صدایش برای مردمی که او را به نمایندگی برگزیده بودند در برابر قدرت برخاسته و البته گاهی نیز کامش از زور قدرت و زبان زمخت آن تلخ گردید.
این وجه مشترک امروز ما اهالی رسانه و شماست تا زمانی که هنوز سکان قوه اجرایی را به دست نگرفتهاید. اما حتما شما هم تصریح میکنید طبع قدرت سلطه و کنترل است، گو اینکه بعضا به قهر و سرکوب نیز میل پیدا میکند، درحالیکه طبع رسانه نظارت، نقد و پرسش است و غالبا نیز به حکم قدرت، از وظیفه نظارت، پرسش و نقد باز میماند و البته قهر و غضب اهالی قدرت نسبت به اصحاب پرسش حکایت امروز و این ایام نیست. امید داریم؛ شما در قدرت هم طرف درست بایستید.
اهالی قدرت بیمهار، کرسی حکمرانی خود را جایی استوار میکنند که وزن ناآگاهی مردم در آن بیشتر باشد، غافل از آنکه ناآگاه نگه داشتن جامعه امری غیرممکن یا دستکم دشوار است. بدین قرار عقلانی کردن فضای جامعه که جوهره و جانمایه رسانه است طبیعتا بر مذاق اهل قدرت خوش نمیآید. میدانیم خمیرمایه رسانه، «خبر» است و جوهره دموکراسی، «آگاهی». گردش آزادانه و عادلانه خبر توسط چرخ رسانه پدیده «جامعه آگاه» را به وجود میآورد. وقتی جامعهای به قدرت آگاهی، شناخت و تفکر دست پیدا کند به جستوجوی ارزشهای والای زندگی سیاسی میپردازد. تصور یک جامعه دموکرات بیخبر و کماطلاع همان اندازه محال است که وجود یک نظام بسته با رسانههای آزاد. رسانهها با رواج بازار نقد، جدل و پرسشگری فضای جامعه را شفاف و چرخه تصمیمگیری و حکمرانی را تسهیل میکنند و به رفع بحران دوری مردم از حاکمیت و ترمیم شکاف ساختار اجتماع از قدرت کمک میکنند. در جامعه برخوردار از رسانههای برومند و بصیر، قدرتمداران به راحتی نمیتوانند دروغ بگویند. رسانهها با گرفتن لکنت از زبان مردم و زدودن ابهام از لسان حاکمان مانع از آن میشوند که جامعه و حکومت در دام فریب و دورویی گرفتار شوند. اینک تاریخ سیاست این مرز و بوم میبیند رییسجمهوری جدید به نمایندگی از ملت، نماد قدرت، مشروعیت و اقتدار ملی شده است و به عنوان عضوی جدید از کانون قدرت رسمی، دوباره « عدالت» را زمزمه میکند.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/50850-2/
سازمان معلمان ایران
آقای پزشکیان بیايید عهد ببندیم %
سازمان معلمان ایران - دیدگاه - %