«اعتماد» از مطالبه مهم مردم از دولت پزشكيان گزارش ميدهد
از رفع فيلترينگ چه خبر؟
مساله فيلترينگ كماكان اصليترين مطالبهاي است كه انتظار ميرود دولت و رييس آن 100 روز بعد از انتخابات درباره آن گزارش شفاف بدهند
سيما پروانهگهر
بيش از سه ماه از زماني كه حسين جنتي يكي از چهرههاي مطرح جامعه شعرا در توييتر نوشت اگر آقاي پزشكيان تعهد بدهد كه مشكل فيلترينگ را حل كند به او راي ميدهم و محمدجواد آذري جهرمي و محمدجواد ظريف زير نوشته او تعهد دادند كه او در مقابل كژفهميها خواهد ايستاد، ميگذرد. مسعود پزشكيان نيز همان زمان درباره اين مطالبه نوشت: «تضمين ميدهم كه تمام دولت در برابر گشتهاي اجباري، فيلتر كردن و فيلترشكن بازي و فشارهاي بيروني در همه جلسات و تمام قد بايستد.»
حالا نزديك به 100 روز بعد از اين وعدهها و انتخاب مسعود پزشكيان در انتخابات رياستجمهوري چهاردهم اصليترين مطالبه كماكان موضوع فيلترينگ است. دستور رييس دولت در نخستين جلسه شوراي عالي فضاي مجازي مبني بر برخورد با فيلترشكنها نيز با واكنشهاي مختلفي مواجه شده است.
در كنار اين موضوع، صحبتهاي وزير ارتباطات دولت پزشكيان درباره وضعيت فيلترينگ در كشور نيز انعكاسهاي مختلفي از جانب حاميان دولت داشته است. سيدستار هاشمي در حاشيه آيين آغاز سال تحصيلي جديد در جمع خبرنگاران درباره برنامه خود جهت بهبود تجربه كاربران از اينترنت تاكيد كرد كه مساله فيلترينگ در شوراي عالي فضاي مجازي و مركز ملي فضاي مجازي در حال پيگيري است. او در پاسخ به سوال خبرنگاران تنها گفت كه اجازه بدهيد اين موضوع در فضاي كارشناسي پيگيري شود.
اين پاسخ وزير ارتباطات و تاكيد او بر صورت مساله نيز با واكنش برخي رسانههاي نزديك به دولت مواجه شد و از وزير خواستند تا به جاي طرح صورت مساله و تكرار مكررات بر راهحل و واقعيات در اين زمينه بپردازد.
به نظر ميرسد مطالبه گزارش در اين باره به صورت شفاف از جانب مردم با گذشت نزديك به 100 روز از انتخاب مسعود پزشكيان به عنوان رييسجمهور مطالبه بحقي باشد بهخصوص كه مساله اينترنت و فيلترينگ بيش از آنكه يك وعده يا مطالبه سياسي يا كارشناسي باشد جنس اجتماعي داشته و تمامي امور زندگي همه مردم در همه طبقات و گروهها را تحت تاثير قرار ميدهد. با توجه به اينكه اين موضوع از اصليترين محورهاي طرح شده در انتخابات تيرماه 1403 بود زمان آن است كه هر چه سريعتر درباره آن به مردم درباره اين اقدامات به مردم گزارش داده شود.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52056-2/
از رفع فيلترينگ چه خبر؟
مساله فيلترينگ كماكان اصليترين مطالبهاي است كه انتظار ميرود دولت و رييس آن 100 روز بعد از انتخابات درباره آن گزارش شفاف بدهند
سيما پروانهگهر
بيش از سه ماه از زماني كه حسين جنتي يكي از چهرههاي مطرح جامعه شعرا در توييتر نوشت اگر آقاي پزشكيان تعهد بدهد كه مشكل فيلترينگ را حل كند به او راي ميدهم و محمدجواد آذري جهرمي و محمدجواد ظريف زير نوشته او تعهد دادند كه او در مقابل كژفهميها خواهد ايستاد، ميگذرد. مسعود پزشكيان نيز همان زمان درباره اين مطالبه نوشت: «تضمين ميدهم كه تمام دولت در برابر گشتهاي اجباري، فيلتر كردن و فيلترشكن بازي و فشارهاي بيروني در همه جلسات و تمام قد بايستد.»
حالا نزديك به 100 روز بعد از اين وعدهها و انتخاب مسعود پزشكيان در انتخابات رياستجمهوري چهاردهم اصليترين مطالبه كماكان موضوع فيلترينگ است. دستور رييس دولت در نخستين جلسه شوراي عالي فضاي مجازي مبني بر برخورد با فيلترشكنها نيز با واكنشهاي مختلفي مواجه شده است.
در كنار اين موضوع، صحبتهاي وزير ارتباطات دولت پزشكيان درباره وضعيت فيلترينگ در كشور نيز انعكاسهاي مختلفي از جانب حاميان دولت داشته است. سيدستار هاشمي در حاشيه آيين آغاز سال تحصيلي جديد در جمع خبرنگاران درباره برنامه خود جهت بهبود تجربه كاربران از اينترنت تاكيد كرد كه مساله فيلترينگ در شوراي عالي فضاي مجازي و مركز ملي فضاي مجازي در حال پيگيري است. او در پاسخ به سوال خبرنگاران تنها گفت كه اجازه بدهيد اين موضوع در فضاي كارشناسي پيگيري شود.
اين پاسخ وزير ارتباطات و تاكيد او بر صورت مساله نيز با واكنش برخي رسانههاي نزديك به دولت مواجه شد و از وزير خواستند تا به جاي طرح صورت مساله و تكرار مكررات بر راهحل و واقعيات در اين زمينه بپردازد.
به نظر ميرسد مطالبه گزارش در اين باره به صورت شفاف از جانب مردم با گذشت نزديك به 100 روز از انتخاب مسعود پزشكيان به عنوان رييسجمهور مطالبه بحقي باشد بهخصوص كه مساله اينترنت و فيلترينگ بيش از آنكه يك وعده يا مطالبه سياسي يا كارشناسي باشد جنس اجتماعي داشته و تمامي امور زندگي همه مردم در همه طبقات و گروهها را تحت تاثير قرار ميدهد. با توجه به اينكه اين موضوع از اصليترين محورهاي طرح شده در انتخابات تيرماه 1403 بود زمان آن است كه هر چه سريعتر درباره آن به مردم درباره اين اقدامات به مردم گزارش داده شود.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52056-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
از رفع فیلترینگ چه خبر؟ - سازمان معلمان ایران
«اعتماد» از مطالبه مهم مردم از دولت پزشكيان گزارش ميدهد مساله فيلترينگ كماكان اصليترين مطالبهاي است كه انتظار ميرود دولت و رييس آن 100 روز بعد از انتخابات درباره آن گزارش شفاف بدهند سيما پروانهگهر بيش از سه ماه از زماني كه حسين جنتي يكي از چهرههاي مطرح…
وفاق ملي؛ هم استراتژي، هم تاكتيك
جريان سياسي و برخي چهرهها و فعالان اين حوزه طي 4 دهه گذشته يك راهبرد را براي حيات خود در نظر گرفتند؛ تنش و درگيري. از اين جهت وفاق ملي ميتواند هم در چارچوب استراتژي و هم به عنوان تكنيك كشور را از اين فضا خارج كند
گروه گزارش
محمدجواد ظريف، معاون راهبردي رييس دولت چهاردهم از برگزاري نخستين همايش ملي وفاق ملي توسط معاونت راهبردي در همكاري با نهاد رياستجمهوري، اعضاي دولت چهاردهم، انديشكدهها و جامعه مدني خبر داده است. به نظر ميرسد اين اقدام براي تبيين بيشتر شعار محوري مسعود پزشكيان رييس دولت چهاردهم در راستاي اجراي حقيقي وفاق ملي است.
دبيرخانه برگزاري اين همايش نيز اعلام كرده وفاق ملي كه توسط رييسجمهوري به عنوان ايده محوري دولت چهاردهم مطرح شده است، هنوز از حيث بنيانهاي نظري و مفهومي و البته مصاديق و اقتضائات عملي، براي بخشي از شهروندان و صاحبنظران مبهم است. در عين حال، اين ايده استعداد غني شدن و ساختن دستاوردهايي در جهت حل مسائل كشور و بسط خير همگاني ايرانيان دارد. «دبيرخانه وفاق ملي» در معاونت راهبردي رياستجمهوري ميكوشد با جلب همكاري طيف وسيع و متنوعي از صاحبنظران و انديشمندان و تصميمسازان كشور ايده «وفاق ملي» را غنيتر و عملا پردستاوردتر سازد. با روي كار آمدن دولت مسعود پزشكيان و تاكيد او بر مساله وفاق ملي اين سوال در اذهان عمومي و رسانهها به صورت مكرر طرح شد كه مساله وفاق ملي قرار است به صورت يك راهبرد و استراتژي در دستوركار دولت باشد يا به مثابه يك تاكتيك. به نظر ميرسد وفاق ملي در شرايط كنوني ميتواند در هر دو چهارچوب تعريف و به كارآيد. نخستين شاهد اين موضوع عبور از بحراني است كه طي 4 دهه گذشته به صورت پنهان بخشهاي مختلفي از كشور و رخدادها را تحت تاثير قرار داده است. جريان سياسي و برخي چهرهها و فعالان اين حوزه طي 4دهه گذشته يك راهبرد را براي حيات خود در نظر گرفتند؛ تنش و درگيري. از اين جهت وفاق ملي ميتواند هم در چارچوب استراتژي و هم به عنوان تكنيك كشور را از اين فضا خارج كند. واقعيت امر اين است كه وفاق ملي به عنوان يك استراتژي توانست فضا و اتمسفر گفتوگو را در كشور احيا و به مثابه يك تاكتيك ميتواند راهكارهاي عملي براي عبور از بحران تنش و درگيري را در دستوركار قرار بدهد.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52064-2/
جريان سياسي و برخي چهرهها و فعالان اين حوزه طي 4 دهه گذشته يك راهبرد را براي حيات خود در نظر گرفتند؛ تنش و درگيري. از اين جهت وفاق ملي ميتواند هم در چارچوب استراتژي و هم به عنوان تكنيك كشور را از اين فضا خارج كند
گروه گزارش
محمدجواد ظريف، معاون راهبردي رييس دولت چهاردهم از برگزاري نخستين همايش ملي وفاق ملي توسط معاونت راهبردي در همكاري با نهاد رياستجمهوري، اعضاي دولت چهاردهم، انديشكدهها و جامعه مدني خبر داده است. به نظر ميرسد اين اقدام براي تبيين بيشتر شعار محوري مسعود پزشكيان رييس دولت چهاردهم در راستاي اجراي حقيقي وفاق ملي است.
دبيرخانه برگزاري اين همايش نيز اعلام كرده وفاق ملي كه توسط رييسجمهوري به عنوان ايده محوري دولت چهاردهم مطرح شده است، هنوز از حيث بنيانهاي نظري و مفهومي و البته مصاديق و اقتضائات عملي، براي بخشي از شهروندان و صاحبنظران مبهم است. در عين حال، اين ايده استعداد غني شدن و ساختن دستاوردهايي در جهت حل مسائل كشور و بسط خير همگاني ايرانيان دارد. «دبيرخانه وفاق ملي» در معاونت راهبردي رياستجمهوري ميكوشد با جلب همكاري طيف وسيع و متنوعي از صاحبنظران و انديشمندان و تصميمسازان كشور ايده «وفاق ملي» را غنيتر و عملا پردستاوردتر سازد. با روي كار آمدن دولت مسعود پزشكيان و تاكيد او بر مساله وفاق ملي اين سوال در اذهان عمومي و رسانهها به صورت مكرر طرح شد كه مساله وفاق ملي قرار است به صورت يك راهبرد و استراتژي در دستوركار دولت باشد يا به مثابه يك تاكتيك. به نظر ميرسد وفاق ملي در شرايط كنوني ميتواند در هر دو چهارچوب تعريف و به كارآيد. نخستين شاهد اين موضوع عبور از بحراني است كه طي 4 دهه گذشته به صورت پنهان بخشهاي مختلفي از كشور و رخدادها را تحت تاثير قرار داده است. جريان سياسي و برخي چهرهها و فعالان اين حوزه طي 4دهه گذشته يك راهبرد را براي حيات خود در نظر گرفتند؛ تنش و درگيري. از اين جهت وفاق ملي ميتواند هم در چارچوب استراتژي و هم به عنوان تكنيك كشور را از اين فضا خارج كند. واقعيت امر اين است كه وفاق ملي به عنوان يك استراتژي توانست فضا و اتمسفر گفتوگو را در كشور احيا و به مثابه يك تاكتيك ميتواند راهكارهاي عملي براي عبور از بحران تنش و درگيري را در دستوركار قرار بدهد.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52064-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
وفاق ملی؛ هم استراتژی، هم تاکتیک - سازمان معلمان ایران
«اعتماد » گزارش ميدهد جريان سياسي و برخي چهرهها و فعالان اين حوزه طي 4 دهه گذشته يك راهبرد را براي حيات خود در نظر گرفتند؛ تنش و درگيري. از اين جهت وفاق ملي ميتواند هم در چارچوب استراتژي و هم به عنوان تكنيك كشور را از اين فضا خارج كند گروه گزارش محمدجواد…
گفتوگو با سعيد تقوايي ابريشمي درباره كتاب درآمدي بر متافيزيك
كولي سرگرداني كه ادعاي شاهي دارد!
مواجهه شخصي با پرسشهاي جاوداني
محسن آزموده
متافيزيك كلمهاي قلنبه سلنبه و اجازه دهيد بنويسم ترسناك است. يكي از دوستانم اولينبار كه عنوان كتاب «درآمدي بر متافيزيك» را ديد، خيلي سريع گفت: نه، اين از سطح شعور من بالاتر است! وقتي نقل قول كانت فيلسوف را خواندم كه نوشته «متافيزيك بيگمان دشوارترين دانش انساني است»، حس كردم بنده خدا پر بيراه هم نگفته. عموم مردم اما تصور ميكنند متافيزيك يعني امور غيرمادي و نامحسوس و فرازميني. وقتي ميگويند يك چيز متافيزيكي است، يعني وراي چيزهاي ديدني و شنيدني و خوردني و نوشيدني است، تلويحا انگار امري خيالي و موهوم است. حالا با اين توصيفات، وقتي در ابتداي كتاب مذكور ميبينم كه متفكري چون هگل گفته «قوم بيمتافيزيك به معبد بدون قدس الاقداس ميماند» و فيلسوف ديگري چون هايدگر گفته «متافيزيك رخداد بنيادين وجود ماست. متافيزيك خود وجود ماست»، در شگفت ميمانم كه اين دشوارترين دانش چيست كه اينقدر مهم است؟ شگفتي ماجرا وقتي مضاعف ميشود كه در مقدمه كتاب آمده اصليترين بحث در ميان متفكران در اين زمينه، مساله امكان متافيزيك بوده، يعني اينكه آيا اصلا ميتوان متافيزيك داشت يا خير! كانت، همان فيلسوفي كه در ابتدا از او نقل قولي آوردم، گفته «هيچ متافيزيكي تاكنون به رشته تحرير در نيامده است» و آب پاكي را روي دستمان ريخته! اين متافيزيك چيست؟ چرا اينقدر اهميت دارد؟ يعني چه كه امكان ندارد؟ اگر ندارد، پس اين همه بحث درباره آن چيست؟ آيا يك متافيزيك داريم يا متافيزيكهاي متعدد؟ الان در ميان علوم و دانشها چه جايگاهي دارد؟ كتاب درآمدي بر متافيزيك: از پارمنيدس تا لويناس نوشته ژان گروندن به تازگي با ترجمه سعيد تقوايي ابريشمي توسط نشر ني منتشر شده است. مترجم اين كتاب خود دانشآموخته و پژوهشگر فلسفه است. به اين مناسبت پرسشهايي را با او در ميان گذاشتيم.
اول از همه لطفا به اختصار بفرماييد اصلا متافيزيك يعني چه و چه معنا يا معناهايي دارد؟
پاسخ به اين پرسش پرمخاطره است، چراكه بسياري از متعاطيان متافيزيك-مانند ارسطو و افلاطون- را درحالي متافيزيسين شمردهاند كه اين لفظ براي خود اين فيلسوفان شناخته نبود! توجه كنيد كه لفظ متافيزيك غير از لفظ فلسفه است و در اينكه تعريف خود فلسفه چيست نيز مناقشههاي فراوان وجود دارد. گذشته از اين، مضامين ديگري مانند حكمت نظري، فلسفه اولي و... وجود دارند كه تعاريفي روشنتر از فلسفه بهطور كل دارند، اما نميتوان با اطمينان تام گفت كه متافيزيك همان حكمت نظري يا فلسفه اولي است يا نه. ميدانيم خود اين لفظ
-متافيزيك- در دوراني ديرتر نسبت به تاسيس فلسفه جعل شد و مضمونپردازي درباره آن، به عنوان مفهومي كانوني، حتا از زمان جعل اين لفظ نيز بسي متاخرتر است. از روي همين نشانههاي اجمالي ميتوان گفت كه پرسش از و انديشيدن در، متافيزيك خاستگاهي متمايز از آغازگاه فلسفه دارد. اما بگذاريد از خود گروندن كمك بگيرم تا بيش از اين در هزارتوي سرگيجهآور تاريخ انديشه گم نشويم: «متافيزيك، در ذاتش، كوشش خود-انتقادگرانه ذهن انسان است براي فهميدن كل واقعيت و اسباب عقلاني آن.»
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52059-2/
كولي سرگرداني كه ادعاي شاهي دارد!
مواجهه شخصي با پرسشهاي جاوداني
محسن آزموده
متافيزيك كلمهاي قلنبه سلنبه و اجازه دهيد بنويسم ترسناك است. يكي از دوستانم اولينبار كه عنوان كتاب «درآمدي بر متافيزيك» را ديد، خيلي سريع گفت: نه، اين از سطح شعور من بالاتر است! وقتي نقل قول كانت فيلسوف را خواندم كه نوشته «متافيزيك بيگمان دشوارترين دانش انساني است»، حس كردم بنده خدا پر بيراه هم نگفته. عموم مردم اما تصور ميكنند متافيزيك يعني امور غيرمادي و نامحسوس و فرازميني. وقتي ميگويند يك چيز متافيزيكي است، يعني وراي چيزهاي ديدني و شنيدني و خوردني و نوشيدني است، تلويحا انگار امري خيالي و موهوم است. حالا با اين توصيفات، وقتي در ابتداي كتاب مذكور ميبينم كه متفكري چون هگل گفته «قوم بيمتافيزيك به معبد بدون قدس الاقداس ميماند» و فيلسوف ديگري چون هايدگر گفته «متافيزيك رخداد بنيادين وجود ماست. متافيزيك خود وجود ماست»، در شگفت ميمانم كه اين دشوارترين دانش چيست كه اينقدر مهم است؟ شگفتي ماجرا وقتي مضاعف ميشود كه در مقدمه كتاب آمده اصليترين بحث در ميان متفكران در اين زمينه، مساله امكان متافيزيك بوده، يعني اينكه آيا اصلا ميتوان متافيزيك داشت يا خير! كانت، همان فيلسوفي كه در ابتدا از او نقل قولي آوردم، گفته «هيچ متافيزيكي تاكنون به رشته تحرير در نيامده است» و آب پاكي را روي دستمان ريخته! اين متافيزيك چيست؟ چرا اينقدر اهميت دارد؟ يعني چه كه امكان ندارد؟ اگر ندارد، پس اين همه بحث درباره آن چيست؟ آيا يك متافيزيك داريم يا متافيزيكهاي متعدد؟ الان در ميان علوم و دانشها چه جايگاهي دارد؟ كتاب درآمدي بر متافيزيك: از پارمنيدس تا لويناس نوشته ژان گروندن به تازگي با ترجمه سعيد تقوايي ابريشمي توسط نشر ني منتشر شده است. مترجم اين كتاب خود دانشآموخته و پژوهشگر فلسفه است. به اين مناسبت پرسشهايي را با او در ميان گذاشتيم.
اول از همه لطفا به اختصار بفرماييد اصلا متافيزيك يعني چه و چه معنا يا معناهايي دارد؟
پاسخ به اين پرسش پرمخاطره است، چراكه بسياري از متعاطيان متافيزيك-مانند ارسطو و افلاطون- را درحالي متافيزيسين شمردهاند كه اين لفظ براي خود اين فيلسوفان شناخته نبود! توجه كنيد كه لفظ متافيزيك غير از لفظ فلسفه است و در اينكه تعريف خود فلسفه چيست نيز مناقشههاي فراوان وجود دارد. گذشته از اين، مضامين ديگري مانند حكمت نظري، فلسفه اولي و... وجود دارند كه تعاريفي روشنتر از فلسفه بهطور كل دارند، اما نميتوان با اطمينان تام گفت كه متافيزيك همان حكمت نظري يا فلسفه اولي است يا نه. ميدانيم خود اين لفظ
-متافيزيك- در دوراني ديرتر نسبت به تاسيس فلسفه جعل شد و مضمونپردازي درباره آن، به عنوان مفهومي كانوني، حتا از زمان جعل اين لفظ نيز بسي متاخرتر است. از روي همين نشانههاي اجمالي ميتوان گفت كه پرسش از و انديشيدن در، متافيزيك خاستگاهي متمايز از آغازگاه فلسفه دارد. اما بگذاريد از خود گروندن كمك بگيرم تا بيش از اين در هزارتوي سرگيجهآور تاريخ انديشه گم نشويم: «متافيزيك، در ذاتش، كوشش خود-انتقادگرانه ذهن انسان است براي فهميدن كل واقعيت و اسباب عقلاني آن.»
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52059-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
مواجهه شخصی با پرسشهای جاودانی - سازمان معلمان ایران
گفتوگو با سعيد تقوايي ابريشمي درباره كتاب درآمدي بر متافيزيك كولي سرگرداني كه ادعاي شاهي دارد! محسن آزموده متافيزيك كلمهاي قلنبه سلنبه و اجازه دهيد بنويسم ترسناك است. يكي از دوستانم اولينبار كه عنوان كتاب «درآمدي بر متافيزيك» را ديد، خيلي سريع گفت: نه،…
انگيزه تحصيلي وجود ندارد، حاشيهپردازي نكنيم
معدل امتحانات نهايي؛ نوك كوه يخ نظام آموزشي
✍محمد داوري
اين روزها در رسانهها و شبكههاي اجتماعي پستهاي مختلفي دست به دست و به اشتراك گذاشته ميشود كه نشان از پايين بودن معدل دانشآموزان در آزمونهاي نهايي دوره دوم متوسطه دارد و جالب اينكه اين موضوع را به بحث تاثير معدل در رتبه كنكور داوطلبان مرتبط ميسازند و چنين نتيجهگيري ميكنند كه پس حالا كه آموزش ضعيف است و آموزش و پرورش توانايي انجام آزمونهاي نهايي را ندارد بايد شرط معدل و تاثيرگذاري مستقيم آن در كنكور حذف شود!!
اين نتيجهگيري بسيار اشتباه و سادهسازي بسيار غيركارشناسي ريشه در تحليل سطحي از موضوع مهمي دارد كه متاسفانه به دليل سكوت بيشتر كارشناسان يا شنيده نشدن صداي اندك كارشناسان فعال در حوزه آموزش دارد. اوضاع به نفع مافياي آموزشي و مافياي كنكور رقم ميخورد و همسو با اين اوضاع برخي نمايندگان مجلس و مسوولان عالي نيز تحت تاثير جوسازيهاي غيركارشناسي قرار گرفتهاند و ابراز نظرهاي اشتباهي كردهاند، در حالي كه صورت مساله و ابعاد آن چيز ديگري است كه به نظر ميرسد با اشاره به سه ضلعي «آموزش»، «انگيزش» و «سنجش» بهتر قابل تبيين است.
الف) آموزش؛ در چند سال اخير محتواي آموزشي و برنامهريزي و روشهاي آموزشي تغييري نكرده كه داد همه بلند شده است و معدل پايين را بر سر آموزش و پرورش ميكوبند و ميگويند چرا كيفيت آموزشي اينقدر پايين آمده و معدل دانشآموزان چرا اينقدر پايين است، برعكس متاثر از دوره كرونا و استفاده از تكنولوژي و ورود معلمان فارغالتحصيل دانشگاه فرهنگيان و ورود نيروهاي جوان كمي اوضاع آموزشي از رويكرد سنتي به سمت رويكرد مدرن حركت كرده و بهتر هم شده است، اما چون قبلا امتحان نهايي در پايههاي پايينتر برگزار نميشد خيلي اين امر محسوس نبود و چون معدل در كنكور تاثير نميگذاشت چندان اهميت نداشت، پس ربط دادن اين موضوع به كيفيت آموزشي منطقي و كارشناسانه نيست. هر چند بحث پايين بودن كيفيت آموزشي و اين مطالبه كه از حقوق دانشآموزان است در جاي خود بسيار حياتي و محوري است.
ب) سنجش؛ امتحان يا آزمون يا به عبارتي سنجش عملكرد تحصيلي دانشآموزان يك امر بسيار تخصصي است كه جاي آن اصلا عرصه عمومي و رسانههاي عمومي و كوچه و بازار نيست كه اين روزها عموميت پيدا كرده است. آنقدر اين امر در ذيل علوم تربيتي و مديريت آموزشي اهميت دارد كه در دانشگاه تحت عنوان سنجش و ارزشيابي تا مقطع دكترا رشته تخصصي وجود دارد كه فارغالتحصيلان اين رشته كه در نظام آموزشي ما مشغول خدمت هستند شايسته ابراز نظر در اين زمينه هستند كه متاسفانه يا اكثر آنها ابراز نظر نكرده يا صداي اندك افرادي كه واكنش نشان دادهاند، شنيده نشده در حالي كه طبق اصول علمي سنجش امري است كه دو وجه مكمل دارد؛ يكي سنجش فرآيندي و ديگري سنجش پاياني و بايد عملكرد تحصيلي دانشآموز يا دانشجو را در ميانگين نمرات فرآيندي و پاياني ديد نه فقط پاياني در حالي كه متاسفانه در نظام آموزشي ما به سنجش فرآيندي بهايي داده نميشود و كنكور از جمله آزمونهاي صرفا پاياني است و از سوي ديگر يك آزمون استانداردهايي دارد كه بايد رعايت شود مثلا تركيبي بودن پرسشها و تناسب دشواري از جمله شاخصهايي است كه باز هم از اين منظر كنكور يكي از غيراستانداردترين آزمونهاست، پس اين استدلال كه سنجش در آموزش و پرورش ضعيف است و همه چيز را بايد به دست كنكور سپرد نيز بسيار غيرمنطقي و غيركارشناسي است. هر چند كه ترديدي بر تقويت سنجش در آموزش و پرورش نيست و نكته ديگر كه آزمونهاي نهايي در آموزش و پرورش سنجشي براي بررسي عدالت و كيفيت در آموزش و كنكور سنجشي براي عدالت در گزينش است كه دو مقوله متفاوت از هم هستند و بيترديد شرط معدل و تاثير آن در كنكور عدالت در گزينش را كمي ارتقا خواهد داد.
ج) انگيزش؛ از همه مهمتر اينكه دليل اصلي پايين بودن معدل دانشآموزان كه فقط منحصر به اين چند سال اخير نيست نه كيفيت آموزشي و نه سنجش، بلكه سطح پايين انگيزش تحصيلي در دانشآموزان دليل اصلي افت آموزشي است كه آن هم بيشتر متاثر از شرايط اقتصادي است و چشمانداز منفي آينده شغلي و تحصيلي است كه متاسفانه اين بحث مغفول مانده و به حاشيه رفته است.
منبع؛اعتماد
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52068-2/
معدل امتحانات نهايي؛ نوك كوه يخ نظام آموزشي
✍محمد داوري
اين روزها در رسانهها و شبكههاي اجتماعي پستهاي مختلفي دست به دست و به اشتراك گذاشته ميشود كه نشان از پايين بودن معدل دانشآموزان در آزمونهاي نهايي دوره دوم متوسطه دارد و جالب اينكه اين موضوع را به بحث تاثير معدل در رتبه كنكور داوطلبان مرتبط ميسازند و چنين نتيجهگيري ميكنند كه پس حالا كه آموزش ضعيف است و آموزش و پرورش توانايي انجام آزمونهاي نهايي را ندارد بايد شرط معدل و تاثيرگذاري مستقيم آن در كنكور حذف شود!!
اين نتيجهگيري بسيار اشتباه و سادهسازي بسيار غيركارشناسي ريشه در تحليل سطحي از موضوع مهمي دارد كه متاسفانه به دليل سكوت بيشتر كارشناسان يا شنيده نشدن صداي اندك كارشناسان فعال در حوزه آموزش دارد. اوضاع به نفع مافياي آموزشي و مافياي كنكور رقم ميخورد و همسو با اين اوضاع برخي نمايندگان مجلس و مسوولان عالي نيز تحت تاثير جوسازيهاي غيركارشناسي قرار گرفتهاند و ابراز نظرهاي اشتباهي كردهاند، در حالي كه صورت مساله و ابعاد آن چيز ديگري است كه به نظر ميرسد با اشاره به سه ضلعي «آموزش»، «انگيزش» و «سنجش» بهتر قابل تبيين است.
الف) آموزش؛ در چند سال اخير محتواي آموزشي و برنامهريزي و روشهاي آموزشي تغييري نكرده كه داد همه بلند شده است و معدل پايين را بر سر آموزش و پرورش ميكوبند و ميگويند چرا كيفيت آموزشي اينقدر پايين آمده و معدل دانشآموزان چرا اينقدر پايين است، برعكس متاثر از دوره كرونا و استفاده از تكنولوژي و ورود معلمان فارغالتحصيل دانشگاه فرهنگيان و ورود نيروهاي جوان كمي اوضاع آموزشي از رويكرد سنتي به سمت رويكرد مدرن حركت كرده و بهتر هم شده است، اما چون قبلا امتحان نهايي در پايههاي پايينتر برگزار نميشد خيلي اين امر محسوس نبود و چون معدل در كنكور تاثير نميگذاشت چندان اهميت نداشت، پس ربط دادن اين موضوع به كيفيت آموزشي منطقي و كارشناسانه نيست. هر چند بحث پايين بودن كيفيت آموزشي و اين مطالبه كه از حقوق دانشآموزان است در جاي خود بسيار حياتي و محوري است.
ب) سنجش؛ امتحان يا آزمون يا به عبارتي سنجش عملكرد تحصيلي دانشآموزان يك امر بسيار تخصصي است كه جاي آن اصلا عرصه عمومي و رسانههاي عمومي و كوچه و بازار نيست كه اين روزها عموميت پيدا كرده است. آنقدر اين امر در ذيل علوم تربيتي و مديريت آموزشي اهميت دارد كه در دانشگاه تحت عنوان سنجش و ارزشيابي تا مقطع دكترا رشته تخصصي وجود دارد كه فارغالتحصيلان اين رشته كه در نظام آموزشي ما مشغول خدمت هستند شايسته ابراز نظر در اين زمينه هستند كه متاسفانه يا اكثر آنها ابراز نظر نكرده يا صداي اندك افرادي كه واكنش نشان دادهاند، شنيده نشده در حالي كه طبق اصول علمي سنجش امري است كه دو وجه مكمل دارد؛ يكي سنجش فرآيندي و ديگري سنجش پاياني و بايد عملكرد تحصيلي دانشآموز يا دانشجو را در ميانگين نمرات فرآيندي و پاياني ديد نه فقط پاياني در حالي كه متاسفانه در نظام آموزشي ما به سنجش فرآيندي بهايي داده نميشود و كنكور از جمله آزمونهاي صرفا پاياني است و از سوي ديگر يك آزمون استانداردهايي دارد كه بايد رعايت شود مثلا تركيبي بودن پرسشها و تناسب دشواري از جمله شاخصهايي است كه باز هم از اين منظر كنكور يكي از غيراستانداردترين آزمونهاست، پس اين استدلال كه سنجش در آموزش و پرورش ضعيف است و همه چيز را بايد به دست كنكور سپرد نيز بسيار غيرمنطقي و غيركارشناسي است. هر چند كه ترديدي بر تقويت سنجش در آموزش و پرورش نيست و نكته ديگر كه آزمونهاي نهايي در آموزش و پرورش سنجشي براي بررسي عدالت و كيفيت در آموزش و كنكور سنجشي براي عدالت در گزينش است كه دو مقوله متفاوت از هم هستند و بيترديد شرط معدل و تاثير آن در كنكور عدالت در گزينش را كمي ارتقا خواهد داد.
ج) انگيزش؛ از همه مهمتر اينكه دليل اصلي پايين بودن معدل دانشآموزان كه فقط منحصر به اين چند سال اخير نيست نه كيفيت آموزشي و نه سنجش، بلكه سطح پايين انگيزش تحصيلي در دانشآموزان دليل اصلي افت آموزشي است كه آن هم بيشتر متاثر از شرايط اقتصادي است و چشمانداز منفي آينده شغلي و تحصيلي است كه متاسفانه اين بحث مغفول مانده و به حاشيه رفته است.
منبع؛اعتماد
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52068-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
انگیزه تحصیلی وجود ندارد، حاشیهپردازی نکنیم - سازمان معلمان ایران
معدل امتحانات نهايي؛ نوك كوه يخ نظام آموزشي محمد داوري اين روزها در رسانهها و شبكههاي اجتماعي پستهاي مختلفي دست به دست و به اشتراك گذاشته ميشود كه نشان از پايين بودن معدل دانشآموزان در آزمونهاي نهايي دوره دوم متوسطه دارد و جالب اينكه اين موضوع را به…
انسجام اجتماعي در جامعه ايران
سيدجواد حسيني
پس از تشريح شاخصهاي انطباقپذيري، شكوفايي و پذيرش اجتماعي به عنوان مولفههاي سلامت اجتماعي، در اين نوبت به توضيح شاخص ديگر سلامت اجتماعي يعني انسجام اجتماعي در جامعه ايران خواهيم پرداخت.
انسجام اجتماعي را به وحدت و پيوستگي جامعه تعريف ميكنند. جامعه منسجم، به اجتماعي اطلاق ميشود كه اجزا و عناصر خرده نظامهاي متعدد قومي، ديني و سياسي در عين حال كه پذيرفته شده و به رسميت شناخته ميشوند، در پرتو آرمانها و منافع بزرگ ملي به همديگر پيوند مييابند، اختلافات بين گروهها موجب ازهمپاشيدگي جامعه نميشود و جامعه در هر صورت يكپارچگي، اتحاد و تعاملات مناسب خود را براي ايجاد تعادل و در نتيجه تكامل جامعه برقرار مينمايد. براساس مدل تالكوت پارسونز؛ جامعهشناس صاحبنظر مكتب ساختي-كاركردي، گرچه جامعه از خردهنظامهاي متعددي تشكيل شده است و هر يك از آنها كاركردهاي مخصوص به خود براي ايجاد نظم در جامعه دارند، در عين حال گاهي جامعه به دليل نيازهاي جديد دچار تحولات ميشود، اما مهم آن است كه ساختار اجتماعي قادر باشد تا تحولات به وقوع پيوسته را با انسجام اجتماعي به سمت تعادل مجدد و ساختيافتگي منظم هدايت كند، انسجام اجتماعي بر چنين مفهومي دلالت دارد. بنابراين اگر در جامعه اتحاد و اتفاقي حاكم شود كه بهرغم اختلافات، ساختار جامعه در مسير حركت رو به تكامل با چالش مواجه نگردد و ابعاد ساختارهاي جامعه با همديگر تعامل مبتني بر تعادل داشته باشند، آن جامعه از انسجام اجتماعي برخوردار است. نقطه مقابل انسجام اجتماعي، تضادها و واگراييهاي اجتماعي-سياسي است. جامعه ايران از فرهنگ تاريخي و غني برخوردار است، در عين حال سه بخش مهم تاثيرگذار در فرهنگ كنوني ايران عبارتند از: فرهنگ غربي، فرهنگ تاريخي-ملي و فرهنگ ديني و اعتقادي. گرچه در بسياري از موارد بين اين بخشها همگرايي وجود دارد و همپوشاني با همديگر دارند، اما در موارد بسياري هم بين آنها تضاد وجود دارد. فرهنگ ايران در مثال، دريايي است كه از رودخانههاي متعددي تغذيه ميشود. در واقع فرهنگ ايراني مجموعهاي از باورها، اعتقادات، ارزشها و هنجارهاي شرعي، عرفي، علمي، قانوني و... است كه هر كدام با توجه به نوع دروني كردن آنها و منابعي كه نقش دروني كردن آن را برعهده دارند و كاربرد و كاركردي كه در طول تاريخ داشتند، در غنيسازي و دروني كردن اين فرهنگ نقش اساسي ايفا كردند و ميكنند. در واقع فرهنگ ايران، آميخته از آموزههاي شرعي، عرفي، علمي و قوانيني است كه متناسب با شرايط سياسي، اجتماعي، اعتقادي و اقتصادي جامعه توسط دستگاه قانونگذار وضع شدهاند و در برخي موارد كه كم هم نيست، متضاد و مغايرند. گاه اتفاق ميافتد كه در برابر يك حكم شرعي، ۳۰ تا ۳۵ حكم عرفي در قالب ضربالمثل، كلمات بزرگان، شعر و غيره وجود دارد كه در ارتباطات ميانفردي و روزمره مردم كاربرد و كاركرد دارد.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52103-2/
سيدجواد حسيني
پس از تشريح شاخصهاي انطباقپذيري، شكوفايي و پذيرش اجتماعي به عنوان مولفههاي سلامت اجتماعي، در اين نوبت به توضيح شاخص ديگر سلامت اجتماعي يعني انسجام اجتماعي در جامعه ايران خواهيم پرداخت.
انسجام اجتماعي را به وحدت و پيوستگي جامعه تعريف ميكنند. جامعه منسجم، به اجتماعي اطلاق ميشود كه اجزا و عناصر خرده نظامهاي متعدد قومي، ديني و سياسي در عين حال كه پذيرفته شده و به رسميت شناخته ميشوند، در پرتو آرمانها و منافع بزرگ ملي به همديگر پيوند مييابند، اختلافات بين گروهها موجب ازهمپاشيدگي جامعه نميشود و جامعه در هر صورت يكپارچگي، اتحاد و تعاملات مناسب خود را براي ايجاد تعادل و در نتيجه تكامل جامعه برقرار مينمايد. براساس مدل تالكوت پارسونز؛ جامعهشناس صاحبنظر مكتب ساختي-كاركردي، گرچه جامعه از خردهنظامهاي متعددي تشكيل شده است و هر يك از آنها كاركردهاي مخصوص به خود براي ايجاد نظم در جامعه دارند، در عين حال گاهي جامعه به دليل نيازهاي جديد دچار تحولات ميشود، اما مهم آن است كه ساختار اجتماعي قادر باشد تا تحولات به وقوع پيوسته را با انسجام اجتماعي به سمت تعادل مجدد و ساختيافتگي منظم هدايت كند، انسجام اجتماعي بر چنين مفهومي دلالت دارد. بنابراين اگر در جامعه اتحاد و اتفاقي حاكم شود كه بهرغم اختلافات، ساختار جامعه در مسير حركت رو به تكامل با چالش مواجه نگردد و ابعاد ساختارهاي جامعه با همديگر تعامل مبتني بر تعادل داشته باشند، آن جامعه از انسجام اجتماعي برخوردار است. نقطه مقابل انسجام اجتماعي، تضادها و واگراييهاي اجتماعي-سياسي است. جامعه ايران از فرهنگ تاريخي و غني برخوردار است، در عين حال سه بخش مهم تاثيرگذار در فرهنگ كنوني ايران عبارتند از: فرهنگ غربي، فرهنگ تاريخي-ملي و فرهنگ ديني و اعتقادي. گرچه در بسياري از موارد بين اين بخشها همگرايي وجود دارد و همپوشاني با همديگر دارند، اما در موارد بسياري هم بين آنها تضاد وجود دارد. فرهنگ ايران در مثال، دريايي است كه از رودخانههاي متعددي تغذيه ميشود. در واقع فرهنگ ايراني مجموعهاي از باورها، اعتقادات، ارزشها و هنجارهاي شرعي، عرفي، علمي، قانوني و... است كه هر كدام با توجه به نوع دروني كردن آنها و منابعي كه نقش دروني كردن آن را برعهده دارند و كاربرد و كاركردي كه در طول تاريخ داشتند، در غنيسازي و دروني كردن اين فرهنگ نقش اساسي ايفا كردند و ميكنند. در واقع فرهنگ ايران، آميخته از آموزههاي شرعي، عرفي، علمي و قوانيني است كه متناسب با شرايط سياسي، اجتماعي، اعتقادي و اقتصادي جامعه توسط دستگاه قانونگذار وضع شدهاند و در برخي موارد كه كم هم نيست، متضاد و مغايرند. گاه اتفاق ميافتد كه در برابر يك حكم شرعي، ۳۰ تا ۳۵ حكم عرفي در قالب ضربالمثل، كلمات بزرگان، شعر و غيره وجود دارد كه در ارتباطات ميانفردي و روزمره مردم كاربرد و كاركرد دارد.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52103-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
انسجام اجتماعی در جامعه ایران - سازمان معلمان ایران
سيدجواد حسيني پس از تشريح شاخصهاي انطباقپذيري، شكوفايي و پذيرش اجتماعي به عنوان مولفههاي سلامت اجتماعي، در اين نوبت به توضيح شاخص ديگر سلامت اجتماعي يعني انسجام اجتماعي در جامعه ايران خواهيم پرداخت. انسجام اجتماعي را به وحدت و پيوستگي جامعه تعريف ميكنند.…
گفتوگوي «اعتماد» با كودكي كه صبحها در مدرسه درس ميخواند و عصرها جوراب ميفروشد
آرزو به دست آوردني باشد خودم آن را به دست ميآورم
همه انسانها برابر هستند
دوست دارم مخترع شوم
نيره خادمي
گفتم ژستي بگير كه صورتت معلوم نباشد. دستش را مشت كرد و جلوي چشمهاي روشنش گرفت و حالا فقط قسمتي از دست و انگشتان مشت شدهاش با نمايي از ناخنهاي كشيده و پسرانه جلوي صورتش، توي تصوير بهجا مانده. پشت پلكهاي اميرعلي پف دارد، بينياش نسبتا پهن و چشمها درشت است. قد متوسط و هيكلي نسبتا درشت دارد. پيراهن قرمز به تن كرده و كولهاش را هم همچنان كه روي صندلي است از پشتش جدا نميكند. نميتوان از او عكسي براي چاپ كردن در روزنامه برداشت؛ يك عكس از يك كودك بيدفاع افغانستاني كه هر روز وحشت رد مرز شدن را از سر ميگذراند، براي او دردسر ايجاد ميكند. قانون و منطق يك چيز است، قيل و قال كودكي چيز ديگر... لحظه اول كه پايين پلههاي حياط مدرسه، كنار ديوارهاي آبي رنگ ديدمش، داشت با مشاور مدرسه از برادر بزرگترش ميگفت كه تصادف كرده. دستش را روي چشم راستش گرفته بود و با حركت دادن آن، اندازه كبودي و تورم چشم امير محمد را نشان ميداد. «اميرعلي» ۱۲ سال دارد و در اوج نوجواني مانند جواني ۲۰ ساله از زندگي و وطن سخن ميگويد. صبحها مدرسه ميرود و عصرها از پيروزي و شهدا تا نياوران و اقدسيه جوراب ميفروشد. وقتي با هم وارد كلاس كوچك كاج شديم، درباره نقاشيهاي روي برد اتاق، صحبت كرديم. گفت كه نقاشي را دوست ندارد و معتقد بود؛ فقط دخترها نقاشي ميكشند. چند باري بيشتر نقاشي نكشيده و همان چند بار هم تصوير نقش يك تاكسي زرد را روي كاغذ آورده. ميگويد؛ دوست دارد در آينده يك ماشين اختراع كند كه بتواند پرواز كند. بعد در مكثي كوتاه، چشمهايش را تنگ و دوباره گشاد ميكند، صدا را از گلو بيرون مياندازد و خيلي شمرده ميگويد؛ البته فكر ميكنم چنين ماشيني تا الان اختراع شده. گفتم؛ هيچوقت دوست نداشتي به افغانستان برگردي؟ پاسخ داد؛ والا اختلاف چنداني بين انسانها نميبينم. من ميگويم همه از هر خاكي كه باشند، انسان هستند. گفتم؛ اگر غول چراغ جادو بودم چه آرزويي ميكردي تا برآورده كنم؟ گفت؛ اگر آرزويي به دست آوردني داشته باشم، خودم به دستش ميآورم. اميرعلي انگار پدر برادر بزرگترش بود كه از غصهاش براي او ميگفت كه درس نخوانده و معلوم نيست در زندگي چه ميخواهد. دو برادر بزرگتر از خود دارد و دو خواهر كوچكتر. پدر و مادرش ۲۵ سال پيش از افغانستان به ايران آمدهاند و در اين سالها يا در تهران و كرج يا در بوشهر زندگي كردهاند. «اعتماد» به مناسبت روز جهاني كودك با اين كودك كار به گفتوگو نشسته كه در ادامه ميخوانيد. متن به علت حفظ لحن كودك به صورت محاوره تنظيم شده است.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52119-2/
آرزو به دست آوردني باشد خودم آن را به دست ميآورم
همه انسانها برابر هستند
دوست دارم مخترع شوم
نيره خادمي
گفتم ژستي بگير كه صورتت معلوم نباشد. دستش را مشت كرد و جلوي چشمهاي روشنش گرفت و حالا فقط قسمتي از دست و انگشتان مشت شدهاش با نمايي از ناخنهاي كشيده و پسرانه جلوي صورتش، توي تصوير بهجا مانده. پشت پلكهاي اميرعلي پف دارد، بينياش نسبتا پهن و چشمها درشت است. قد متوسط و هيكلي نسبتا درشت دارد. پيراهن قرمز به تن كرده و كولهاش را هم همچنان كه روي صندلي است از پشتش جدا نميكند. نميتوان از او عكسي براي چاپ كردن در روزنامه برداشت؛ يك عكس از يك كودك بيدفاع افغانستاني كه هر روز وحشت رد مرز شدن را از سر ميگذراند، براي او دردسر ايجاد ميكند. قانون و منطق يك چيز است، قيل و قال كودكي چيز ديگر... لحظه اول كه پايين پلههاي حياط مدرسه، كنار ديوارهاي آبي رنگ ديدمش، داشت با مشاور مدرسه از برادر بزرگترش ميگفت كه تصادف كرده. دستش را روي چشم راستش گرفته بود و با حركت دادن آن، اندازه كبودي و تورم چشم امير محمد را نشان ميداد. «اميرعلي» ۱۲ سال دارد و در اوج نوجواني مانند جواني ۲۰ ساله از زندگي و وطن سخن ميگويد. صبحها مدرسه ميرود و عصرها از پيروزي و شهدا تا نياوران و اقدسيه جوراب ميفروشد. وقتي با هم وارد كلاس كوچك كاج شديم، درباره نقاشيهاي روي برد اتاق، صحبت كرديم. گفت كه نقاشي را دوست ندارد و معتقد بود؛ فقط دخترها نقاشي ميكشند. چند باري بيشتر نقاشي نكشيده و همان چند بار هم تصوير نقش يك تاكسي زرد را روي كاغذ آورده. ميگويد؛ دوست دارد در آينده يك ماشين اختراع كند كه بتواند پرواز كند. بعد در مكثي كوتاه، چشمهايش را تنگ و دوباره گشاد ميكند، صدا را از گلو بيرون مياندازد و خيلي شمرده ميگويد؛ البته فكر ميكنم چنين ماشيني تا الان اختراع شده. گفتم؛ هيچوقت دوست نداشتي به افغانستان برگردي؟ پاسخ داد؛ والا اختلاف چنداني بين انسانها نميبينم. من ميگويم همه از هر خاكي كه باشند، انسان هستند. گفتم؛ اگر غول چراغ جادو بودم چه آرزويي ميكردي تا برآورده كنم؟ گفت؛ اگر آرزويي به دست آوردني داشته باشم، خودم به دستش ميآورم. اميرعلي انگار پدر برادر بزرگترش بود كه از غصهاش براي او ميگفت كه درس نخوانده و معلوم نيست در زندگي چه ميخواهد. دو برادر بزرگتر از خود دارد و دو خواهر كوچكتر. پدر و مادرش ۲۵ سال پيش از افغانستان به ايران آمدهاند و در اين سالها يا در تهران و كرج يا در بوشهر زندگي كردهاند. «اعتماد» به مناسبت روز جهاني كودك با اين كودك كار به گفتوگو نشسته كه در ادامه ميخوانيد. متن به علت حفظ لحن كودك به صورت محاوره تنظيم شده است.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52119-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
کودکی که صبحها در مدرسه درس میخواند و عصرها جوراب میفروشد - سازمان معلمان ایران
گفتوگوي «اعتماد» با كودكي كه صبحها در مدرسه درس ميخواند و عصرها جوراب ميفروشد آرزو به دست آوردني باشد خودم آن را به دست ميآورم همه انسانها برابر هستند دوست دارم مخترع شوم نيره خادمي گفتم ژستي بگير كه صورتت معلوم نباشد. دستش را مشت كرد و جلوي چشمهاي…
رحمان قهرمانپور:
پادشاهيهاي خليجفارس توسعه اقتصاديشان را قرباني رويارويي ايران و اسراييل نميكنند
قهرمانپور در پاسخ به اين سوال «اعتماد» كه اساسا سناريوي بيطرف ماندن كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس در صورت رويارويي احتمالي ايران و اسراييل چقدر قابل اعتنا است و آيا دريافت چنين تضميني يكي از اهداف سفر آقاي پزشكيان به دوحه بوده است يا خير، گفت: تمامي اين گمانهزنيها در حد سناريوسازي است. اينك اين مساله كه در صورت رويارويي مستقيم ايران و اسراييل كشورهاي عرب خليجفارس چه مواضعي اتخاذ ميكنند يا در مراحل بعدي بيطرف ميمانند يا خير صرفا فرضيه است. ممكن است اين گروه از بازيگران بيطرف نباشند. معناي ضمني آن اين است كه ايران به اين موضوع در حد يك سناريو فكر ميكند. اما اگر بخواهيم از مرحله سناريوسازي عبور كنيم، بايد گفت درواقع ايران بعد از عمليات 7 اكتبر و آغاز جنگ غزه به دنبال آتشبس بوده است؛ البته كه در اين زمينه تلاشهايي نيز انجام شده است. امريكا هم در برقراري آرامش و آتش بس در غزه تلاشهايي كرده اما تلاشها بينتيجه مانده است و عملا آتش بسي برقرار نشده است. به باور قهرمانپور، در ميانه تلاشها قطر نقش ويژهاي ايفا كرده است. اين كشور هم ميزبان حماس بود و هم به اين جنبش به لحاظ مالي بسيار كمك كرد. به گونهاي كه در روزهاي ابتدايي آغاز جنگ غزه جروزالم پست در گزارشي نوشت كه حمله حماس به اسراييل طرح قطر بوده با اين هدف كه سناريوي روي كار آمدن طالبان در افغانستان اينبار در غزه تكرار شود و حماس بتواند هم در غزه و هم در كرانه باختري به عنوان نيروي سياسي اصلي حضور داشته باشد. اين نشان از نقش مهم و قابلتوجه قطر دارد.
بنابراين ايران از ابتدا با قطر از نزديك رايزني داشته و مباحثي را در اين زمينه مطرح كرده است. از سوي ديگر و در همان ابتدا ايران با عربستان مذاكراتي داشت. واقعيت اين است كه در يك طرف خواست ايران يعني برقراري آتشبس مطرح است، اما در طرف ديگر كشورهاي عربي قرار دارند كه هركدام از رويكردهاي متفاوتي پيروي ميكنند. كشورهايي مانند مصر و اردن كه با اسراييل توافق صلح رسمي دارند، نميتوانند در مناقشات ايران و اسراييل جانب ايران را نگاه دارند و شايد بتوان اين ادعا را داشت كه حتي نميتوانند بيطرف بمانند، چراكه با اسراييل داراي مرز مشترك هستند و متعاقبا نگرانيهاي مشتركي دارند. كمااينكه در اين زمينه اردن در رهگيري موشكهاي ايراني نقش داشته است.
گروهي ديگر كشورهايي هستند كه تا پيش از عمليات 7 اكتبر به نوعي تلاش كردند درگير تنشها نشوند مانند مراكش كه از دهه 1990 خود را از هرگونه رويارويي كنار كشيد. بعد از حملات حوثيها به تاسيسات نفتي آرامكو، عربستان و امارات و تاحدودي پادشاهي عمان نيز به تدريج خود را از تنشهاي ميان ايران و اسراييل كنار كشيدند. بنابراين كشورهاي حوزه خليجفارس به دنبال اين نيستند كه در اين مناقشه ورود كنند؛ هر چند كه گزارشهاي تاييدنشدهاي وجود دارد مبني بر اينكه عربستان موشكهاي حوثيها را رهگيري ميكند اما در عمل عربستان و امارات و عمان از ابتدا رويكرد بيطرفانهاي اتخاذ كردهاند.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52106-2/
پادشاهيهاي خليجفارس توسعه اقتصاديشان را قرباني رويارويي ايران و اسراييل نميكنند
قهرمانپور در پاسخ به اين سوال «اعتماد» كه اساسا سناريوي بيطرف ماندن كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس در صورت رويارويي احتمالي ايران و اسراييل چقدر قابل اعتنا است و آيا دريافت چنين تضميني يكي از اهداف سفر آقاي پزشكيان به دوحه بوده است يا خير، گفت: تمامي اين گمانهزنيها در حد سناريوسازي است. اينك اين مساله كه در صورت رويارويي مستقيم ايران و اسراييل كشورهاي عرب خليجفارس چه مواضعي اتخاذ ميكنند يا در مراحل بعدي بيطرف ميمانند يا خير صرفا فرضيه است. ممكن است اين گروه از بازيگران بيطرف نباشند. معناي ضمني آن اين است كه ايران به اين موضوع در حد يك سناريو فكر ميكند. اما اگر بخواهيم از مرحله سناريوسازي عبور كنيم، بايد گفت درواقع ايران بعد از عمليات 7 اكتبر و آغاز جنگ غزه به دنبال آتشبس بوده است؛ البته كه در اين زمينه تلاشهايي نيز انجام شده است. امريكا هم در برقراري آرامش و آتش بس در غزه تلاشهايي كرده اما تلاشها بينتيجه مانده است و عملا آتش بسي برقرار نشده است. به باور قهرمانپور، در ميانه تلاشها قطر نقش ويژهاي ايفا كرده است. اين كشور هم ميزبان حماس بود و هم به اين جنبش به لحاظ مالي بسيار كمك كرد. به گونهاي كه در روزهاي ابتدايي آغاز جنگ غزه جروزالم پست در گزارشي نوشت كه حمله حماس به اسراييل طرح قطر بوده با اين هدف كه سناريوي روي كار آمدن طالبان در افغانستان اينبار در غزه تكرار شود و حماس بتواند هم در غزه و هم در كرانه باختري به عنوان نيروي سياسي اصلي حضور داشته باشد. اين نشان از نقش مهم و قابلتوجه قطر دارد.
بنابراين ايران از ابتدا با قطر از نزديك رايزني داشته و مباحثي را در اين زمينه مطرح كرده است. از سوي ديگر و در همان ابتدا ايران با عربستان مذاكراتي داشت. واقعيت اين است كه در يك طرف خواست ايران يعني برقراري آتشبس مطرح است، اما در طرف ديگر كشورهاي عربي قرار دارند كه هركدام از رويكردهاي متفاوتي پيروي ميكنند. كشورهايي مانند مصر و اردن كه با اسراييل توافق صلح رسمي دارند، نميتوانند در مناقشات ايران و اسراييل جانب ايران را نگاه دارند و شايد بتوان اين ادعا را داشت كه حتي نميتوانند بيطرف بمانند، چراكه با اسراييل داراي مرز مشترك هستند و متعاقبا نگرانيهاي مشتركي دارند. كمااينكه در اين زمينه اردن در رهگيري موشكهاي ايراني نقش داشته است.
گروهي ديگر كشورهايي هستند كه تا پيش از عمليات 7 اكتبر به نوعي تلاش كردند درگير تنشها نشوند مانند مراكش كه از دهه 1990 خود را از هرگونه رويارويي كنار كشيد. بعد از حملات حوثيها به تاسيسات نفتي آرامكو، عربستان و امارات و تاحدودي پادشاهي عمان نيز به تدريج خود را از تنشهاي ميان ايران و اسراييل كنار كشيدند. بنابراين كشورهاي حوزه خليجفارس به دنبال اين نيستند كه در اين مناقشه ورود كنند؛ هر چند كه گزارشهاي تاييدنشدهاي وجود دارد مبني بر اينكه عربستان موشكهاي حوثيها را رهگيري ميكند اما در عمل عربستان و امارات و عمان از ابتدا رويكرد بيطرفانهاي اتخاذ كردهاند.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52106-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
پادشاهیهای خلیجفارس توسعه اقتصادیشان را قربانی رویارویی ایران و اسراییل نمیکنند - سازمان معلمان ایران
رحمان قهرمانپور: قهرمانپور در پاسخ به اين سوال «اعتماد» كه اساسا سناريوي بيطرف ماندن كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس در صورت رويارويي احتمالي ايران و اسراييل چقدر قابل اعتنا است و آيا دريافت چنين تضميني يكي از اهداف سفر آقاي پزشكيان به دوحه بوده است يا خير،…
اردو و تبادل دانشآموز و دانشجو در ايران
محسن هوشمند
در رابطه به پيشبرد اهداف ملي و توسعه و پيشرفت ايران قوانين و فرآيندهايي تعريف شده است كه به خوبي پيش نرفتهاند. مثالهايي ميآوريم. دروسي جهت پيشبرد پايهها و علائق دانشآموزان تعريف شده است ولي به اهداف معين دست پيدا نكردهاند. آموزش روشمند ورزش در درس ورزش مدارس كبريت احمر است يا بهتر بگوييم «ناممكن» و ابتر است. درس انشا قواعد نويسندگي ساده را در دانشآموزان بارور نكرده است. درس هنر موجب نشده هنر و هنرمندان شناخته و ياد گرفته شوند. تقريبا هيچ دانشآموختهاي از مدرسه و دانشگاه «بنان» را نميشناسد. درس زبان عربي، به ندرت موجب عربيداني دانشآموزي شده است. درس زبان انگليسي موجب صحبت نشده است. از همه اينها مهمتر درس زبان و ادب فارسي در بسياري موارد موجب علاقهمندي جهت مطالعه آثار ادبي و تاريخي ايراني نميشود. طبق اطلاع نگارنده حتي سيستم دانشافزايي در دانشگاه و مدارس جهت معلمان و مدرسان نارس است و تاثيري آنچناني در دروني كردن پيشبرد اهداف تعريف شده نميشود. بسياري از دروس آزمايشگاهي در مدرسه و دانشگاه يا ناقص است يا فوت شده است. حال ناقص گذاشتن يا ناديدهانگاري آزمايش را با جنبه تجربي دروسي مانند فيزيك و شيمي سنجيد موجب خطر موجود در زوال و حتي سقوط نهاد آموزشي در ايران است. از طرف ديگر در «شهر» نداي نابلدي در كار گروهي بلند است. سخن كوتاه، سياههاي بلند از كاستيها در نهاد آموزشي موجود است كه نياز به بررسي و آسيبسنجي و آسيبزدايي هر يك است. يكي از آسيبهاي متوجه نهاد آموزش در ايران، عدم تعميق فهم از ايران براي فرزندان ايران است. به ديگر سخن، شناخت خودآگاه ايراني و همزيستي از چند طريق شامل خانواده، رسانه، سفر، مطالعه، و نهاد آموزش عملي ميشود. اما در بسياري از موارد مدرسه و دانشگاه در اين موارد خنثي است و بيتأثير است. اين بيتوجهي موجب چالشهاي فراواني ميشود. فرد درك درستي از ايران اعم از مسقطالرأس و ساير نواحي ايران ندارد و در بسياري موارد دچار محليگرايي افراطي، عدم توانايي ارتباطگيري با ساير ايرانيان خاصه از مناطق دور از محل او، چالشهاي بسيار در بوميگرايي كور و عدم بهكارگيري نيروي متخصص از ساير نواحي ايران، ايرانگريزي و ايرانستيزي و در يك كلام عدم امكان توسعه و پيشرفت پايدار ميشود.
چندين راهحل را ميتوان در مدرسه و دانشگاه پيش برد.
- برگزاري اردو در مدارس: اردو در مدرسه از قديمالايام مرسوم بوده است. اما در بسياري از موارد يكي از اهداف اصلي كه آشنايي و «همكاري» دانشآموزان با دانشآموزان ساير نقاط ايران باشد مغفول مانده است. از استثناهاي برگزاري اردوها در دوره رياست مرحوم محمد بهمنبيگي بر آموزش عشاير ايران در دورهاي سيساله است كه قسمتي از آن در خاطراتش آمده است. سخن كوتاه نياز است كه اردوهايي نه صرفا جهت مراجعه به اماكن مذهبي و تاريخي به صورت مجموعههاي از يك مدرسه برگزار شود. بلكه اردوهايي برگزار شود كه افراد استاني به استان ديگر مراجعه كنند و در كاري گروهي با دانشآموزاني از ناحيه يا نواحي ديگر همكاري كنند.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52122-2/
محسن هوشمند
در رابطه به پيشبرد اهداف ملي و توسعه و پيشرفت ايران قوانين و فرآيندهايي تعريف شده است كه به خوبي پيش نرفتهاند. مثالهايي ميآوريم. دروسي جهت پيشبرد پايهها و علائق دانشآموزان تعريف شده است ولي به اهداف معين دست پيدا نكردهاند. آموزش روشمند ورزش در درس ورزش مدارس كبريت احمر است يا بهتر بگوييم «ناممكن» و ابتر است. درس انشا قواعد نويسندگي ساده را در دانشآموزان بارور نكرده است. درس هنر موجب نشده هنر و هنرمندان شناخته و ياد گرفته شوند. تقريبا هيچ دانشآموختهاي از مدرسه و دانشگاه «بنان» را نميشناسد. درس زبان عربي، به ندرت موجب عربيداني دانشآموزي شده است. درس زبان انگليسي موجب صحبت نشده است. از همه اينها مهمتر درس زبان و ادب فارسي در بسياري موارد موجب علاقهمندي جهت مطالعه آثار ادبي و تاريخي ايراني نميشود. طبق اطلاع نگارنده حتي سيستم دانشافزايي در دانشگاه و مدارس جهت معلمان و مدرسان نارس است و تاثيري آنچناني در دروني كردن پيشبرد اهداف تعريف شده نميشود. بسياري از دروس آزمايشگاهي در مدرسه و دانشگاه يا ناقص است يا فوت شده است. حال ناقص گذاشتن يا ناديدهانگاري آزمايش را با جنبه تجربي دروسي مانند فيزيك و شيمي سنجيد موجب خطر موجود در زوال و حتي سقوط نهاد آموزشي در ايران است. از طرف ديگر در «شهر» نداي نابلدي در كار گروهي بلند است. سخن كوتاه، سياههاي بلند از كاستيها در نهاد آموزشي موجود است كه نياز به بررسي و آسيبسنجي و آسيبزدايي هر يك است. يكي از آسيبهاي متوجه نهاد آموزش در ايران، عدم تعميق فهم از ايران براي فرزندان ايران است. به ديگر سخن، شناخت خودآگاه ايراني و همزيستي از چند طريق شامل خانواده، رسانه، سفر، مطالعه، و نهاد آموزش عملي ميشود. اما در بسياري از موارد مدرسه و دانشگاه در اين موارد خنثي است و بيتأثير است. اين بيتوجهي موجب چالشهاي فراواني ميشود. فرد درك درستي از ايران اعم از مسقطالرأس و ساير نواحي ايران ندارد و در بسياري موارد دچار محليگرايي افراطي، عدم توانايي ارتباطگيري با ساير ايرانيان خاصه از مناطق دور از محل او، چالشهاي بسيار در بوميگرايي كور و عدم بهكارگيري نيروي متخصص از ساير نواحي ايران، ايرانگريزي و ايرانستيزي و در يك كلام عدم امكان توسعه و پيشرفت پايدار ميشود.
چندين راهحل را ميتوان در مدرسه و دانشگاه پيش برد.
- برگزاري اردو در مدارس: اردو در مدرسه از قديمالايام مرسوم بوده است. اما در بسياري از موارد يكي از اهداف اصلي كه آشنايي و «همكاري» دانشآموزان با دانشآموزان ساير نقاط ايران باشد مغفول مانده است. از استثناهاي برگزاري اردوها در دوره رياست مرحوم محمد بهمنبيگي بر آموزش عشاير ايران در دورهاي سيساله است كه قسمتي از آن در خاطراتش آمده است. سخن كوتاه نياز است كه اردوهايي نه صرفا جهت مراجعه به اماكن مذهبي و تاريخي به صورت مجموعههاي از يك مدرسه برگزار شود. بلكه اردوهايي برگزار شود كه افراد استاني به استان ديگر مراجعه كنند و در كاري گروهي با دانشآموزاني از ناحيه يا نواحي ديگر همكاري كنند.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52122-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
اردو و تبادل دانشآموز و دانشجو در ایران - سازمان معلمان ایران
محسن هوشمند در رابطه به پيشبرد اهداف ملي و توسعه و پيشرفت ايران قوانين و فرآيندهايي تعريف شده است كه به خوبي پيش نرفتهاند. مثالهايي ميآوريم. دروسي جهت پيشبرد پايهها و علائق دانشآموزان تعريف شده است ولي به اهداف معين دست پيدا نكردهاند. آموزش روشمند ورزش…
وزير ارتباطات از اجرای وعده رییسجمهور خبر داد
گام اول رفع فيلترينگ
ستار هاشمي: در آینده ای نزدیک با توجه به طرحی که ارایه دادهایم، خبرهای خوبی در خصوص رفع فيلترينگ خواهیم داد
گروه سياسي| «وعده رفع فيلترينگ چه شد؟» اين پرسش، بيشترين فراواني را اين روزها در افكار عمومي دارد. مردم ميخواهند بدانند يكي از مهمترين وعدههاي تلويحي مسعود پزشكيان در ايام انتخابات چه زماني اجرايي ميشود و اينگونه براي رفع فيلترينگ بيتابي ميكنند. بخش ديگري از اين بيتابيها مرتبط با صاحبان مشاغل آنلاين و استارتاپهاست كه رونق كسب و كار آنها ارتباط مستقيمي با رفع فيلترينگ دارد. در مواجهه با دامنه وسيع اين مطالبات دولت از طريق نهادهاي بالادستي تلاش ميكند تا زمينه كاهش و رفع فيلترينگ را فراهم كند. 17 مهر ماه معاون ارتباطات و اطلاعرساني دفتر رياستجمهوري رييسجمهوري به انتقادات از دولت درباره عدم رفع فيلترينگ و سرعت اينترنت واكنش نشان داد. مهدي طباطبايي، معاون ارتباطات و اطلاعرساني دفتر رياستجمهوري، درباره اينترنت و رفع فيلترينگ در اينستاگرام خود نوشت: «صداقت و وفاي به عهد سرمايه اصلي و خصيصه ذاتي رييسجمهور پزشكيان است. مساله ساماندهي و ارتقاي سرعت اينترنت و رفع فيلترينگ در يك مسير قانوني و منطقي حل و انتظارات بحق جامعه برآورده خواهد شد. با شتابزدگي در موضعگيريها و قضاوتهاي زودهنگام راه را براي حل مشكلات صعب و دشوار نكنيم. دكتر پزشكيان در حوزه صداقت و راستگويي از سرآمدان عرصه سياست در ايران معاصر است.» قبل از طباطبايي اما محمد مهاجري، فعال سياسي اصولگرا به اين موضوع واكنش نشان داد و نوشت: «در شرايط فعلي فيلترينگ كاملا بيمعنا است و دكتر پزشكيان با فهم اين موضوع، وعده حذف فيلترينگ داد و رييسجمهور هم راهي جز عمل به وعده ندارد.» محمد مهاجري، فعال سياسي و رسانهاي اصولگرا پيرامون موضوع فيلترينگ، گفت: «فيلترينگ در گذشته معنا داشت و اهداف افرادي كه از آن دفاع ميكردند، منطقي بود. اين موضوع براي زماني خاص بود و از زماني كه مردم از روشهاي مختلف براي دور زدن استفاده كردند، سد فيلترينگ شكسته شد و اكنون شاهد آن هستيم كه عموم مردم فيلترشكن دارند، بنابراين فيلترينگ در شرايط فعلي كاملا بيمعناست، مثل اين است كه در بزرگراهي تابلوي ورود ممنوع قرار دهيد و راه جايگزيني نگذاريد، بنابراين تمام تردد از اين مسير خواهد بود و تنها تابلو نصب كردهايد.»
ديروز اما موضوع فيلترينگ به بحث اصلي رسانهها در حاشيه نشست هيات وزيران بدل شد و وزير ارتباطات با قدرت از اراده دولت براي حل اين معضل خبر داد. ستار هاشمي ابتدا در نشست هيات وزيران با خبرنگاران سخن گفت و سپس با انتشار توييتي تكملهاي بر صحبتهاي خود زد. وزير ارتباطات با بيان اينكه گشايش در بحث فيلترينگ را با تمام توان پيگيري ميكنيم، گفت: «باتوجه به طرحي كه ارايه كردهايم، به نظر ميتوانيم به زودي اخبار خوبي به مردم بدهيم.»
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخونید))
https://www.iranto.ir/52125-2/
گام اول رفع فيلترينگ
ستار هاشمي: در آینده ای نزدیک با توجه به طرحی که ارایه دادهایم، خبرهای خوبی در خصوص رفع فيلترينگ خواهیم داد
گروه سياسي| «وعده رفع فيلترينگ چه شد؟» اين پرسش، بيشترين فراواني را اين روزها در افكار عمومي دارد. مردم ميخواهند بدانند يكي از مهمترين وعدههاي تلويحي مسعود پزشكيان در ايام انتخابات چه زماني اجرايي ميشود و اينگونه براي رفع فيلترينگ بيتابي ميكنند. بخش ديگري از اين بيتابيها مرتبط با صاحبان مشاغل آنلاين و استارتاپهاست كه رونق كسب و كار آنها ارتباط مستقيمي با رفع فيلترينگ دارد. در مواجهه با دامنه وسيع اين مطالبات دولت از طريق نهادهاي بالادستي تلاش ميكند تا زمينه كاهش و رفع فيلترينگ را فراهم كند. 17 مهر ماه معاون ارتباطات و اطلاعرساني دفتر رياستجمهوري رييسجمهوري به انتقادات از دولت درباره عدم رفع فيلترينگ و سرعت اينترنت واكنش نشان داد. مهدي طباطبايي، معاون ارتباطات و اطلاعرساني دفتر رياستجمهوري، درباره اينترنت و رفع فيلترينگ در اينستاگرام خود نوشت: «صداقت و وفاي به عهد سرمايه اصلي و خصيصه ذاتي رييسجمهور پزشكيان است. مساله ساماندهي و ارتقاي سرعت اينترنت و رفع فيلترينگ در يك مسير قانوني و منطقي حل و انتظارات بحق جامعه برآورده خواهد شد. با شتابزدگي در موضعگيريها و قضاوتهاي زودهنگام راه را براي حل مشكلات صعب و دشوار نكنيم. دكتر پزشكيان در حوزه صداقت و راستگويي از سرآمدان عرصه سياست در ايران معاصر است.» قبل از طباطبايي اما محمد مهاجري، فعال سياسي اصولگرا به اين موضوع واكنش نشان داد و نوشت: «در شرايط فعلي فيلترينگ كاملا بيمعنا است و دكتر پزشكيان با فهم اين موضوع، وعده حذف فيلترينگ داد و رييسجمهور هم راهي جز عمل به وعده ندارد.» محمد مهاجري، فعال سياسي و رسانهاي اصولگرا پيرامون موضوع فيلترينگ، گفت: «فيلترينگ در گذشته معنا داشت و اهداف افرادي كه از آن دفاع ميكردند، منطقي بود. اين موضوع براي زماني خاص بود و از زماني كه مردم از روشهاي مختلف براي دور زدن استفاده كردند، سد فيلترينگ شكسته شد و اكنون شاهد آن هستيم كه عموم مردم فيلترشكن دارند، بنابراين فيلترينگ در شرايط فعلي كاملا بيمعناست، مثل اين است كه در بزرگراهي تابلوي ورود ممنوع قرار دهيد و راه جايگزيني نگذاريد، بنابراين تمام تردد از اين مسير خواهد بود و تنها تابلو نصب كردهايد.»
ديروز اما موضوع فيلترينگ به بحث اصلي رسانهها در حاشيه نشست هيات وزيران بدل شد و وزير ارتباطات با قدرت از اراده دولت براي حل اين معضل خبر داد. ستار هاشمي ابتدا در نشست هيات وزيران با خبرنگاران سخن گفت و سپس با انتشار توييتي تكملهاي بر صحبتهاي خود زد. وزير ارتباطات با بيان اينكه گشايش در بحث فيلترينگ را با تمام توان پيگيري ميكنيم، گفت: «باتوجه به طرحي كه ارايه كردهايم، به نظر ميتوانيم به زودي اخبار خوبي به مردم بدهيم.»
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخونید))
https://www.iranto.ir/52125-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
گام اول رفع فیلترینگ - سازمان معلمان ایران
وزير ارتباطات از اجرای وعده رییسجمهور خبر داد ستار هاشمي: در آینده ای نزدیک با توجه به طرحی که ارایه دادهایم، خبرهای خوبی در خصوص رفع فيلترينگ خواهیم داد گروه سياسي| «وعده رفع فيلترينگ چه شد؟» اين پرسش، بيشترين فراواني را اين روزها در افكار عمومي دارد.…
تقي آزاد ارمكي اين روزهاي جامعه ايراني را تحليل ميكند
بازگشت ازحاشيه بهمتن
گفتمان سازگاري، احترام به حقوق ديگران بخشش و پذيرش تفاوتها به عرصه عمومي بازگشته است
راديكالها به ميزاني كه در حاشيه قرار ميگيرند صداي فروپاشي يا براندازي سر ميدهند
مهدي بيك اوغلي
جامعه ايراني اين روزها چه حال و هوايي دارد؟ افراد مختلف به اين پرسش پاسخهاي مختلفي ميدهند. هركس از ظن خود تحليلي از زير پوست تحولات ايران ميدهد اما تقي آزادارمكي، جامعهشناس از منظر متفاوتي به اين بحث ورود ميكند. آزادارمكي با اشاره به ظهور تهديدات اخير عليه جامعه ايراني به هويت خاص ايرانيان در انسجامبخشي در چنين بزنگاههايي اشاره كرده و آن را تحليل ميكند. به اعتقاد اين استاد جامعهشناسي ويژگيهاي گفتمان دولت پزشكيان در ايجاد وفاق و آشتي باعث شده تا مدارا و تعامل و گفتوگو بهطور نسبي جايگزين خالصسازي و تنازع و تفرقه شود. به اعتقادآزادارمكي اگر سياست و سياستمداران از خودزني دست برداشته و با ملت اعلام آشتي كنند، اين آرامش به جامعه منتقل شده و زمينه براي عبور از چالشها فراهم ميشود. ارمكي با اشاره به رويكردهاي درست دولت در آزادسازي زندانيان سياسي، بازگشت استادان و دانشجويان محروم به دانشگاهها، كاهش برخوردهاي سلبي با زنان و... اين نوع سياستگذاريها را باعث بازگشت مردم به حاشيه رانده شده به متن تحولات ميداند. به اعتقاد او اگر دولت پزشكيان اين روند وفاق و آشتي را ادامه بدهد ميتوان اميدوار بود كه زخمهاي جامعه كه در اثر تندرويها و خالصسازيها و رويكردهاي سلبي شكل گرفته، درمان شود.
اين روزها يك عامل بيروني و مخرب در معادلات اجتماعي و سياسي كشور وارد شده است. برخي معتقدند در مواجهه با اين عامل بايد منفعل عمل كرد و برخي ديگر معتقد به كنشگري فعال هستند. جامعه در يك چنين روزهايي چه حس و حالي دارد و به چه ميانديشد؟
اگر رخدادهاي اين روزهاي كشور را ذيل مفهوم انسجام اجتماعي و وحدت ملي قرار بدهيم، يك شكل ميتوان پاسخ داد و اگر قرار باشد، موضوع به عنوان يك هيجان اجتماعي و سياسي تحليل شود، پاسخ ديگري ميتوان داد. من بحث را ذيل عنوان وفاق جمعي و همبستگي ملي تحليل ميكنم، بعد هم بايد پسزمينههاي تاريخي آن را جستوجو كرد و به اين پرسش پاسخ داد كه يك ملت در يك دوره تاريخي چطور ميتواند دچار انفكاك و گسست شود و حتي اگر هم عامل بيروني هم پيدا شود، نتواند انسجام پيدا كند يا در نقطه مقابل، چگونه ميتوان عوامل و زمينههايي براي بازگشت به انسجام ايجاد كرد تا ملت از آن بهره ببرد. به نظرم ميرسد جامعه اگر بر اساس يك فهم شفاف و حداقلي و روشن از خود صورتبندي شود، همواره قدرت ساماندهي مجدد انسجام و پيوستگي اجتماعي را خواهد داشت. اساسا به عامل بيروني هم براي انسجام و وفاق نياز ندارد كه حتما جنگ و تهديدي در ميان باشد تا انسجام شكل بگيرد. از نظر تاريخي اين گزارهها با عناويني چون وحدت سرزميني، دفاع از ميهن، ميراث فرهنگي، زبان، پرچم و هر گزاره ديگري از اين دست تعريف ميشود كه ميتواند فرهنگ را در يك بيان ساده و عمومي نمايندگي كند. مثلا زماني كه فردي ميگويد من ايراني هستم به جاي تفرقها، جداييها، گوناگونيها، تعارضات و... آن عنصر كانوني به ياد ميآيد.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52115-2/
بازگشت ازحاشيه بهمتن
گفتمان سازگاري، احترام به حقوق ديگران بخشش و پذيرش تفاوتها به عرصه عمومي بازگشته است
راديكالها به ميزاني كه در حاشيه قرار ميگيرند صداي فروپاشي يا براندازي سر ميدهند
مهدي بيك اوغلي
جامعه ايراني اين روزها چه حال و هوايي دارد؟ افراد مختلف به اين پرسش پاسخهاي مختلفي ميدهند. هركس از ظن خود تحليلي از زير پوست تحولات ايران ميدهد اما تقي آزادارمكي، جامعهشناس از منظر متفاوتي به اين بحث ورود ميكند. آزادارمكي با اشاره به ظهور تهديدات اخير عليه جامعه ايراني به هويت خاص ايرانيان در انسجامبخشي در چنين بزنگاههايي اشاره كرده و آن را تحليل ميكند. به اعتقاد اين استاد جامعهشناسي ويژگيهاي گفتمان دولت پزشكيان در ايجاد وفاق و آشتي باعث شده تا مدارا و تعامل و گفتوگو بهطور نسبي جايگزين خالصسازي و تنازع و تفرقه شود. به اعتقادآزادارمكي اگر سياست و سياستمداران از خودزني دست برداشته و با ملت اعلام آشتي كنند، اين آرامش به جامعه منتقل شده و زمينه براي عبور از چالشها فراهم ميشود. ارمكي با اشاره به رويكردهاي درست دولت در آزادسازي زندانيان سياسي، بازگشت استادان و دانشجويان محروم به دانشگاهها، كاهش برخوردهاي سلبي با زنان و... اين نوع سياستگذاريها را باعث بازگشت مردم به حاشيه رانده شده به متن تحولات ميداند. به اعتقاد او اگر دولت پزشكيان اين روند وفاق و آشتي را ادامه بدهد ميتوان اميدوار بود كه زخمهاي جامعه كه در اثر تندرويها و خالصسازيها و رويكردهاي سلبي شكل گرفته، درمان شود.
اين روزها يك عامل بيروني و مخرب در معادلات اجتماعي و سياسي كشور وارد شده است. برخي معتقدند در مواجهه با اين عامل بايد منفعل عمل كرد و برخي ديگر معتقد به كنشگري فعال هستند. جامعه در يك چنين روزهايي چه حس و حالي دارد و به چه ميانديشد؟
اگر رخدادهاي اين روزهاي كشور را ذيل مفهوم انسجام اجتماعي و وحدت ملي قرار بدهيم، يك شكل ميتوان پاسخ داد و اگر قرار باشد، موضوع به عنوان يك هيجان اجتماعي و سياسي تحليل شود، پاسخ ديگري ميتوان داد. من بحث را ذيل عنوان وفاق جمعي و همبستگي ملي تحليل ميكنم، بعد هم بايد پسزمينههاي تاريخي آن را جستوجو كرد و به اين پرسش پاسخ داد كه يك ملت در يك دوره تاريخي چطور ميتواند دچار انفكاك و گسست شود و حتي اگر هم عامل بيروني هم پيدا شود، نتواند انسجام پيدا كند يا در نقطه مقابل، چگونه ميتوان عوامل و زمينههايي براي بازگشت به انسجام ايجاد كرد تا ملت از آن بهره ببرد. به نظرم ميرسد جامعه اگر بر اساس يك فهم شفاف و حداقلي و روشن از خود صورتبندي شود، همواره قدرت ساماندهي مجدد انسجام و پيوستگي اجتماعي را خواهد داشت. اساسا به عامل بيروني هم براي انسجام و وفاق نياز ندارد كه حتما جنگ و تهديدي در ميان باشد تا انسجام شكل بگيرد. از نظر تاريخي اين گزارهها با عناويني چون وحدت سرزميني، دفاع از ميهن، ميراث فرهنگي، زبان، پرچم و هر گزاره ديگري از اين دست تعريف ميشود كه ميتواند فرهنگ را در يك بيان ساده و عمومي نمايندگي كند. مثلا زماني كه فردي ميگويد من ايراني هستم به جاي تفرقها، جداييها، گوناگونيها، تعارضات و... آن عنصر كانوني به ياد ميآيد.
((متن کامل این مطلب را با کلیک بر روی لینک زیر در سایت سازمان معلمان ایران/#سخن-معلم/ بخوانید.))
https://www.iranto.ir/52115-2/
سازمان معلمان ایران - سازمان معلمان ایران
گفتمان سازگاری، احترام به حقوق دیگران بخشش و پذیرش تفاوتها به عرصه عمومی بازگشته است - سازمان معلمان ایران
تقي آزاد ارمكي اين روزهاي جامعه ايراني را تحليل ميكند بازگشت ازحاشيه بهمتن راديكالها به ميزاني كه در حاشيه قرار ميگيرند صداي فروپاشي يا براندازي سر ميدهند مهدي بيك اوغلي جامعه ايراني اين روزها چه حال و هوايي دارد؟ افراد مختلف به اين پرسش پاسخهاي مختلفي…