#فریزال_ورب
#No_4
#pull_1
🟡 امروز می خوایم بخش اول از فریزال ورب های کاربردی و خوشگل فعل pull به معنی «کشیدن» رو باهم بررسی کنیم👇
👉 pull someone up on
✓ یعنی کسی رو که داره یه کار اشتباهی انجام میده متوقف کنی و بهش گوشزد کنی که کارش رو تأیید نمی کنی.
✅ I felt I had to pull her up on her lateness.
حس کردم مجبورم که تأخیرش رو بهش گوشزد کنم.
👉 pull over
✓ کنار زدن (وسیله نقلیه).
✅ He pulled the car over.
اون ماشین رو کنار زد.
👉 pull (somebody) through
✓ وقتی از پس یه شرایط سخت مثل بیماری برمیای.
✅ His injuries were severe but he’s expected to pull through.
صدماتش خیلی شدید بودن اما انتظار داشته که از پسش برمیاد.(بهش غلبه میکنه).
👉 pull somebody apart
✓ از هم پاشوندن/ پاشیدن
✅ His drinking pulled the family apart.
الکلی شدنش، خانواده رو از هم پاشوند.
#No_4
#pull_1
🟡 امروز می خوایم بخش اول از فریزال ورب های کاربردی و خوشگل فعل pull به معنی «کشیدن» رو باهم بررسی کنیم👇
👉 pull someone up on
✓ یعنی کسی رو که داره یه کار اشتباهی انجام میده متوقف کنی و بهش گوشزد کنی که کارش رو تأیید نمی کنی.
✅ I felt I had to pull her up on her lateness.
حس کردم مجبورم که تأخیرش رو بهش گوشزد کنم.
👉 pull over
✓ کنار زدن (وسیله نقلیه).
✅ He pulled the car over.
اون ماشین رو کنار زد.
👉 pull (somebody) through
✓ وقتی از پس یه شرایط سخت مثل بیماری برمیای.
✅ His injuries were severe but he’s expected to pull through.
صدماتش خیلی شدید بودن اما انتظار داشته که از پسش برمیاد.(بهش غلبه میکنه).
👉 pull somebody apart
✓ از هم پاشوندن/ پاشیدن
✅ His drinking pulled the family apart.
الکلی شدنش، خانواده رو از هم پاشوند.