دیالوگ با قدرت سیاسی؛ چرا و چگونه؟
قدرت سیاسی حتی اگر نیاز به کارآمدسازی را هم در خود احساس نکند دیری نخواهد پایید که از برقراری شرایط ابقای خویش هم ناتوان خواهد بود. امروز هم با به تحلیل رفتن هژمونی حاکمیت و اضمحلال گفتمان های جریان ساز، زنگ خطر برای گوشی که بخواهد بشنود به صدا در آمده است؛ روشنفکران اگر به صراحت لهجه ی خویش در بیان مواضع روشنفکری پایبند باشند باید با قاطعیت وارد میدان دیالوگ با قدرت سیاسی شوند هدف بی چون و چرای این دیالوگ، باید تمهید شرایط ابقا نظام برای جلوگیری از بروز شرایط هرج و مرج باشد البته در صورت توجیه قدرت سیاسی جهت به کارگیری همه ی توان ها و ظرفیت های روشنفکران، قبل از اتخاذ سیاست های بسته تر و محتوم به شکست.
روشنفکری که به دنبال رسیدن به قدرت نباشد چرا و چگونه با قدرت سیاسی به گفتگو بنشیند. روشنفکر برای ایفای نقش تاریخی خویش و انجام رسالت خویش خواهان چنین گفتگویی است هستند کسانی که در این وادی پیش قدم شده اند، اما اگر قرار است روشنفکران دیگری هم به ایشان بپیوندند از کجا باید شروع کنند. با این پیش فرض که، نتایج تحلیل ها و فهم مسائل، ایشان را برای دیالوگ با قدرت سیاسی تفهیم و توجیه کرده باشد چگونه باید مجرایی برای همکاری بیابند؟ این البته امری فرایندی خواهد بود اما از آنجا که شرایط جامعه، نیاز به سرعت عمل بیشتری برای تجمیع آرا و ایجاد وفاق نسبی برای عبور از بحران های واقعی خویش را دارد، باید به دنبال تمهید ساز و کارهایی عملیاتی، برای برقراری دیالوگ بین قدرت سیاسی و روشنفکران بود.
#پرسش_از_عبدالکریمی
قدرت سیاسی حتی اگر نیاز به کارآمدسازی را هم در خود احساس نکند دیری نخواهد پایید که از برقراری شرایط ابقای خویش هم ناتوان خواهد بود. امروز هم با به تحلیل رفتن هژمونی حاکمیت و اضمحلال گفتمان های جریان ساز، زنگ خطر برای گوشی که بخواهد بشنود به صدا در آمده است؛ روشنفکران اگر به صراحت لهجه ی خویش در بیان مواضع روشنفکری پایبند باشند باید با قاطعیت وارد میدان دیالوگ با قدرت سیاسی شوند هدف بی چون و چرای این دیالوگ، باید تمهید شرایط ابقا نظام برای جلوگیری از بروز شرایط هرج و مرج باشد البته در صورت توجیه قدرت سیاسی جهت به کارگیری همه ی توان ها و ظرفیت های روشنفکران، قبل از اتخاذ سیاست های بسته تر و محتوم به شکست.
روشنفکری که به دنبال رسیدن به قدرت نباشد چرا و چگونه با قدرت سیاسی به گفتگو بنشیند. روشنفکر برای ایفای نقش تاریخی خویش و انجام رسالت خویش خواهان چنین گفتگویی است هستند کسانی که در این وادی پیش قدم شده اند، اما اگر قرار است روشنفکران دیگری هم به ایشان بپیوندند از کجا باید شروع کنند. با این پیش فرض که، نتایج تحلیل ها و فهم مسائل، ایشان را برای دیالوگ با قدرت سیاسی تفهیم و توجیه کرده باشد چگونه باید مجرایی برای همکاری بیابند؟ این البته امری فرایندی خواهد بود اما از آنجا که شرایط جامعه، نیاز به سرعت عمل بیشتری برای تجمیع آرا و ایجاد وفاق نسبی برای عبور از بحران های واقعی خویش را دارد، باید به دنبال تمهید ساز و کارهایی عملیاتی، برای برقراری دیالوگ بین قدرت سیاسی و روشنفکران بود.
#پرسش_از_عبدالکریمی
Forwarded from Bijan Abdolkarimi
Alaei dr, [14.02.21 22:59]
جناب دکتر عبدالکریمی بزرگوار! با سلام و عرض ارادت محضر جنابعالی، پرسشی مطرح هست که به سهم خویش پیشاپیش از نقل نامنقح و شتابزده ی آن عذرخواهم؛ بسیار سپاسگزار خواهم بود چنانچه با بخشودگی و سعه صدر روشنگری بفرمایید.
در خصوص نسبت شرع و قانون، در یک سطح ممکن است مدعای ما این باشد که در جهان جدید نمی شود قوانین را طابق النعل بالنعل از دین استخراج کرد؛ اما اگر مدعای ما خلاف این باشد چرا ما شورای نگهبانی داشته باشیم که قوانین متعارض با دین و خلاف شرع را نفیاً تشخیص و ارجاع دهد، بل به نظر می رسد بایسته تر آن می بود که اثباتاً در جریان استخراج قانون از دین فعالانه مشارکت داشته به ایفای نقش و رسالت خویش بپردازد؛
ممکن است تعابیری چون فقه پویا در جهت همین مصلحت جعل شده باشد و وجه همت آن نیز پاسخگو ساختن فقه به مقتضیات زمان و مکان باشد؛ لیکن با مفروض گرفتن وجه دینی برای حکومت آیا نمی بایست نهادی متشکل تر از شورای نگهبان عهده دار چنین مسئولیت خطیری می بود؟
مغتنم خواهد بود که با نظر حضرتعالی و مواضع ارزشمند شما در این خصوص آشنا شویم.
(به نظر می رسد هر کجای متن واژه ی "دین" آمده است مسامحتاً و تلویحاً به کار رفته است)
#پرسش_از_عبدالکریمی
آقای دکتر علایی عزیز!
با سپاس از الطاف و بزرگواری های مستمر تان، در خصوص پرسش مطروحه جنابعالی توجه شما را به چند نکته جلب می کنم: 1. تا فلسفه دین ما و آن نیز بعد از تنقیح نظام وجودشناختی، انسانشناختی و معر فت شناختی ما روشن و مشخص نگردد پاسخ های ما به پرسش شما در افق روشنی حرکت نخواهد کرد. 2. پرسش شما مبتنی بر فهم خاصی از امر دینی، شرع و قانون است که به اعتقاد اینجانب همه این مفروضات محل مناقشه است. 3. پرسش مطروحه به هیچ وجه به این امر توجه ندارد که آنچه ما به منزله شرع، فقه یا احکام شریعت تلقی می کنیم اموری تاریخی و حاصل برساخت های تاریخی و نه حقایقی ازلی و ابدی هستند. 4. جهان اسلام بعد از مواجهه با عقل و زیست جهان مدرن کماکان فاقد یک نظام انتولوژیک، اپیستمیک و اپیستمولوژیک شایسته برای تطابق امر دینی با زیست جهان مدرن است. لذا طلب پاسخ برای پرسش مطروحه در سطح شرع، فقه و قانون، بی آنکه به سطح حکمی و انتولوژیک ارتقا یابد، همواره در افقی ناروشن و در میان انبوهی از تعارضات نظری و عملی حرکت خواهد کرد. 5. درک تاریخی بودن احکام فقهی یکی از بنیادی ترین مؤلفه های نظری برای یافتن پاسخی به پرسش جنابعالی است که متأسفانه حوزه های علمیه ما در سراسر عالم اسلام به دلیل اسارت در چنگال اسانسیالیسم (ذات گرایی) ارسطویی از پذیرش تفکر تاریخی (و ضرورتاً نه به معنای پذیرش تاریخ پرستی و قول به اصالت تاریخ) بسیار فاصله دارند.
در آخر باید عرض کنم که مطالعه سیاه مشق های «پایان تئولوژی» (جلد 1 و 2)، «پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر» و نیز اثر جلدی سه گانه و تازه منتشرشده اینجانب (که هفته اول اسفند به بازار عرضه خواهد شد) با عنوان «ساحت قدس، وجود و تاریخ» [با عناوین فرعی «ساحت قدس در جهان مدرن و پسامدرن» (جلد اول)، «ساحت قدس و عقلانیت جدید» (جلد دوم) و «ساحت قدس، جامعه و امر سیاسی» (جلد سوم)] شاید بتواند زمینه هایی را برای تأمل در خصوص پرسش شما فراهم آورد.
جناب دکتر عبدالکریمی بزرگوار! با سلام و عرض ارادت محضر جنابعالی، پرسشی مطرح هست که به سهم خویش پیشاپیش از نقل نامنقح و شتابزده ی آن عذرخواهم؛ بسیار سپاسگزار خواهم بود چنانچه با بخشودگی و سعه صدر روشنگری بفرمایید.
در خصوص نسبت شرع و قانون، در یک سطح ممکن است مدعای ما این باشد که در جهان جدید نمی شود قوانین را طابق النعل بالنعل از دین استخراج کرد؛ اما اگر مدعای ما خلاف این باشد چرا ما شورای نگهبانی داشته باشیم که قوانین متعارض با دین و خلاف شرع را نفیاً تشخیص و ارجاع دهد، بل به نظر می رسد بایسته تر آن می بود که اثباتاً در جریان استخراج قانون از دین فعالانه مشارکت داشته به ایفای نقش و رسالت خویش بپردازد؛
ممکن است تعابیری چون فقه پویا در جهت همین مصلحت جعل شده باشد و وجه همت آن نیز پاسخگو ساختن فقه به مقتضیات زمان و مکان باشد؛ لیکن با مفروض گرفتن وجه دینی برای حکومت آیا نمی بایست نهادی متشکل تر از شورای نگهبان عهده دار چنین مسئولیت خطیری می بود؟
مغتنم خواهد بود که با نظر حضرتعالی و مواضع ارزشمند شما در این خصوص آشنا شویم.
(به نظر می رسد هر کجای متن واژه ی "دین" آمده است مسامحتاً و تلویحاً به کار رفته است)
#پرسش_از_عبدالکریمی
آقای دکتر علایی عزیز!
با سپاس از الطاف و بزرگواری های مستمر تان، در خصوص پرسش مطروحه جنابعالی توجه شما را به چند نکته جلب می کنم: 1. تا فلسفه دین ما و آن نیز بعد از تنقیح نظام وجودشناختی، انسانشناختی و معر فت شناختی ما روشن و مشخص نگردد پاسخ های ما به پرسش شما در افق روشنی حرکت نخواهد کرد. 2. پرسش شما مبتنی بر فهم خاصی از امر دینی، شرع و قانون است که به اعتقاد اینجانب همه این مفروضات محل مناقشه است. 3. پرسش مطروحه به هیچ وجه به این امر توجه ندارد که آنچه ما به منزله شرع، فقه یا احکام شریعت تلقی می کنیم اموری تاریخی و حاصل برساخت های تاریخی و نه حقایقی ازلی و ابدی هستند. 4. جهان اسلام بعد از مواجهه با عقل و زیست جهان مدرن کماکان فاقد یک نظام انتولوژیک، اپیستمیک و اپیستمولوژیک شایسته برای تطابق امر دینی با زیست جهان مدرن است. لذا طلب پاسخ برای پرسش مطروحه در سطح شرع، فقه و قانون، بی آنکه به سطح حکمی و انتولوژیک ارتقا یابد، همواره در افقی ناروشن و در میان انبوهی از تعارضات نظری و عملی حرکت خواهد کرد. 5. درک تاریخی بودن احکام فقهی یکی از بنیادی ترین مؤلفه های نظری برای یافتن پاسخی به پرسش جنابعالی است که متأسفانه حوزه های علمیه ما در سراسر عالم اسلام به دلیل اسارت در چنگال اسانسیالیسم (ذات گرایی) ارسطویی از پذیرش تفکر تاریخی (و ضرورتاً نه به معنای پذیرش تاریخ پرستی و قول به اصالت تاریخ) بسیار فاصله دارند.
در آخر باید عرض کنم که مطالعه سیاه مشق های «پایان تئولوژی» (جلد 1 و 2)، «پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر» و نیز اثر جلدی سه گانه و تازه منتشرشده اینجانب (که هفته اول اسفند به بازار عرضه خواهد شد) با عنوان «ساحت قدس، وجود و تاریخ» [با عناوین فرعی «ساحت قدس در جهان مدرن و پسامدرن» (جلد اول)، «ساحت قدس و عقلانیت جدید» (جلد دوم) و «ساحت قدس، جامعه و امر سیاسی» (جلد سوم)] شاید بتواند زمینه هایی را برای تأمل در خصوص پرسش شما فراهم آورد.
Forwarded from Wizard
با درود
⚠️ به اطلاع هموندان محترم میرساند نشست سه شنبه شب این هفته که قرار بود با حضور جناب دکتر نساجی و موضوع "دین و داورین" برگزار شود، به دلیل طولانی شدن مسافرت دکتر نساجی برگزار نخواهد شد.
♦️ لذا این سه شنبه شب (ساعت ۲۱ تا ۲۲) جناب دکتر عبدالکریمی حضور یافته و در مورد سلسله نشستهای قبلی با موضوع فرونسیس ارسطویی و همچنین مصاحبهی اخیر خود با یورونیوز، پاسخگوی پرسشها و نقدهای ارسالی خواهند بود.
✅ ضمن سپاسگزاری از دقت نظر و همراهی شما هموندان، مستدعی است پرسشهای خود را با هشتگ #پرسش_از_عبدالکریمی در گروه قرار دهید.
لینک نوشتاری مصاحبهی دکتر عبدالکریمی در یورونیوز جهت مطالعه:
https://parsi.euronews.com/2023/07/04/exclusive-interview-with-bijan-abdolkarimi-about-iran
⚠️ به اطلاع هموندان محترم میرساند نشست سه شنبه شب این هفته که قرار بود با حضور جناب دکتر نساجی و موضوع "دین و داورین" برگزار شود، به دلیل طولانی شدن مسافرت دکتر نساجی برگزار نخواهد شد.
♦️ لذا این سه شنبه شب (ساعت ۲۱ تا ۲۲) جناب دکتر عبدالکریمی حضور یافته و در مورد سلسله نشستهای قبلی با موضوع فرونسیس ارسطویی و همچنین مصاحبهی اخیر خود با یورونیوز، پاسخگوی پرسشها و نقدهای ارسالی خواهند بود.
✅ ضمن سپاسگزاری از دقت نظر و همراهی شما هموندان، مستدعی است پرسشهای خود را با هشتگ #پرسش_از_عبدالکریمی در گروه قرار دهید.
لینک نوشتاری مصاحبهی دکتر عبدالکریمی در یورونیوز جهت مطالعه:
https://parsi.euronews.com/2023/07/04/exclusive-interview-with-bijan-abdolkarimi-about-iran
euronews
بیژن عبدالکریمی: دموکراسی برای نسل زد در حد پفکنمکی است؛ سلبریتیها مثل جوش صورت میآیند و میروند
بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه و دانشیار گروه فلسفه دانشگاه آزاد است. وی که دکتری خود را در دانشگاه مسلمان علیگر هند به پایان رسانده، از منتقدان نگاه سیاسی به فرهنگ و علوم انسانی است. با او درباره تحولات اجتماعی ایران به ویژه در پی جنبش «زن، زندگی، آزادی» گفتگو…