Forwarded from مدرسه علوم انسانی [جیوگی]
.
✳️هگل و هنر:
🕯️موضع #هگل درباب #هنر چیست؟ او زیبایی و زیباشناسی را چگونه میفهمد؟ و فرق میان #فلسفه_هنر او و متقدمان او نظیر #کانت چه بود؟ هگل از مفهومی به نام “پایان هنر” صحبت به میان میآورد. پایان هنر از منظر هگل دقیقا به چه معناست؟ چگونه هگل از مسیر هنر #آزادی را جستجو میکند؟ در دوگانه فرم و محتوی هگل به کدام اصالت میداد؟ آیا هگل فرمالیست بود یا نه برعکس، برای او محتوی بود که اصالت داشت؟ و بالاخره اینکه از رهگذر توضیح هگل از هنر امروز در فهم و نقد هنر چه میتوان برداشت کرد؟ توضیح هگل از هنر را با امروز ما چه کار؟
🔸در #طعم_موضوع بعدی میخواهیم علاقمندان فلسفه و هنر را دریابیم و از مسیر تدریس دکتر علی مرادخانی به هگل و هنر بپردازیم. دکتر مرادخانی از فیلسوفان هگل شناس معاصر ایرانیاند که سالها در فلسفه هگل تامل کردهاند، آن را تدریس کردهاند و از همه مهمتر اینکه موفق شدهاند به زبان عامه فهم جهان اندیشه این فیلسوف پیچیده را بازگو کنند.
🔹علاقمندان به فلسفه هگل میدانند که مساله اصلی هگل آگاهی و آزادی انسانی بود. برای هگل همه چیز باید در ظرف آگاهی انسانی معنادار شود تا بدین وسیله شکاف بین انسان و هر آنچه در خارج از آگاهی او، خاصه طبیعت است، به حداقل رسد. دکتر مرادخانی قرار است در سه جلسه ۲ ساعتی به مخاطبان بگویند کارکرد هنر در ایجاد #آگاهی و آزادی انسان چیست؟ آیا هنر در خدمت آگاهی است یا برعکس، هنر ضدآگاهی و آزادی است؟ اگر هگل امروز میبود و به عنوان مثال هنر دیجیتال را درک میکرد آیا او همچنان از پایان هنر صحبت به میان میآورد؟
👨🏻🏫دکتر مرادخانی بناست در ضمن شرح موضع هگل و روایتی که او از تاریخ هنر ارائه میدهد ما را با نظام اندیشهای هگل نیز آشنا کنند و از این منظر میتوان این طعم موضوع را در امتداد #طعم_اندیشه_بزرگان هگل محسوب کرد.
🎨🎭🎻 اگر به نحوی زندگی شما با هنر و یا #فلسفه گره خورده و یا به اندیشه هگل علاقمندید این سه جلسه با تدریس دکتر مرادخانی را از دست ندهید.
👩🏻💻👨🏻💻این دوره در تاریخ ۱۷،۱۹ و۲۰ مهرماه و در بستر اسکای روم برگزار خواهد شد.
📥 برای ثبت نام این دوره کلیک کنید.
✳️هگل و هنر:
🕯️موضع #هگل درباب #هنر چیست؟ او زیبایی و زیباشناسی را چگونه میفهمد؟ و فرق میان #فلسفه_هنر او و متقدمان او نظیر #کانت چه بود؟ هگل از مفهومی به نام “پایان هنر” صحبت به میان میآورد. پایان هنر از منظر هگل دقیقا به چه معناست؟ چگونه هگل از مسیر هنر #آزادی را جستجو میکند؟ در دوگانه فرم و محتوی هگل به کدام اصالت میداد؟ آیا هگل فرمالیست بود یا نه برعکس، برای او محتوی بود که اصالت داشت؟ و بالاخره اینکه از رهگذر توضیح هگل از هنر امروز در فهم و نقد هنر چه میتوان برداشت کرد؟ توضیح هگل از هنر را با امروز ما چه کار؟
🔸در #طعم_موضوع بعدی میخواهیم علاقمندان فلسفه و هنر را دریابیم و از مسیر تدریس دکتر علی مرادخانی به هگل و هنر بپردازیم. دکتر مرادخانی از فیلسوفان هگل شناس معاصر ایرانیاند که سالها در فلسفه هگل تامل کردهاند، آن را تدریس کردهاند و از همه مهمتر اینکه موفق شدهاند به زبان عامه فهم جهان اندیشه این فیلسوف پیچیده را بازگو کنند.
🔹علاقمندان به فلسفه هگل میدانند که مساله اصلی هگل آگاهی و آزادی انسانی بود. برای هگل همه چیز باید در ظرف آگاهی انسانی معنادار شود تا بدین وسیله شکاف بین انسان و هر آنچه در خارج از آگاهی او، خاصه طبیعت است، به حداقل رسد. دکتر مرادخانی قرار است در سه جلسه ۲ ساعتی به مخاطبان بگویند کارکرد هنر در ایجاد #آگاهی و آزادی انسان چیست؟ آیا هنر در خدمت آگاهی است یا برعکس، هنر ضدآگاهی و آزادی است؟ اگر هگل امروز میبود و به عنوان مثال هنر دیجیتال را درک میکرد آیا او همچنان از پایان هنر صحبت به میان میآورد؟
👨🏻🏫دکتر مرادخانی بناست در ضمن شرح موضع هگل و روایتی که او از تاریخ هنر ارائه میدهد ما را با نظام اندیشهای هگل نیز آشنا کنند و از این منظر میتوان این طعم موضوع را در امتداد #طعم_اندیشه_بزرگان هگل محسوب کرد.
🎨🎭🎻 اگر به نحوی زندگی شما با هنر و یا #فلسفه گره خورده و یا به اندیشه هگل علاقمندید این سه جلسه با تدریس دکتر مرادخانی را از دست ندهید.
👩🏻💻👨🏻💻این دوره در تاریخ ۱۷،۱۹ و۲۰ مهرماه و در بستر اسکای روم برگزار خواهد شد.
📥 برای ثبت نام این دوره کلیک کنید.
jivegi.school
مدرسه علوم انسانی [جیوگی]
در جهان مداخله کن!
Forwarded from دانش حیاتی
به نام خدای دانا
#مقاله
#مارتین_هایدگر در ایران بعد از انقلاب فیلسوفی بحثبرانگیز بوده است. برخی متفکرین علاقهمند به #انقلاب_اسلامی مثل مرحوم دکتر #سید_احمد_فردید و دکتر #رضا_داوری_اردکانی به رغم تفاوت جدی در خلق و شخصیت، بسیار به اندیشه هایدگر برای فهم دنیای (پُست) مدرن عنایت داشتند و رویکرد انتقادی خود به غرب را از او أخذ میکردند.
در مقابل، روشنفکران دینی که متأثر از #لیبرالیسم بودند به تبعیت از #کارل_پوپر؛ هایدگر و بسیاری دیگر از فلاسفه غیرلیبرال را دشمن #آزادی و #انسانیت و طرفدار #استبداد تلقی میکردند. از نظر ایشان جمهوری اسلامی که مورد عنایت این هایدگریهای ایرانی بود نیز جز استبداد دینی نبود و دفاع این دو اندیشمند هایدگری از #جمهوری_اسلامی تأییدی بر استبدادی بودن اندیشه هایدگر بود. نزاع بین این دو جریان گاه با ادبیات بسیار تند همراه بود.
در دوره اخیرتر، دکتر #بیژن_عبدالکریمی که پیشتر در این کانال مطلبی در معرفی ایشان نوشتم، پرچم هایدگر را در سالیان اخیر در ایران بلند کردهاند؛ با این حال ایشان هم به رغم همدلیهایی که با سنت فکری #اسلام و حتی بخشی از جریان #انقلاب_اسلامی دارند، هیچ گاه به نحوی که فردید و داوری، در ۳ و ۴ دهه قبل، تمامقد از جمهوری اسلامی دفاع میکردند دفاع نمیکنند، خصوصاً در سالیان اخیر و اخصاً در هفتههای اخیر که خشم نسبت به نظام سیاسی کشور در بین نسل جوان به اوج رسیده است.
با این حال دکتر عبدالکریمی با توجه به بصیرت هایدگری خود نمیتوانند با جریان لیبرال و روشنفکر نیز موافق باشند. عبدالکریمی امروز به دنبال راه سومی برای ایجاد مفاهمه بین دو سنت فکری و دو جریان سیاسی در کشور ما میگردند، در عین قرابت خود با آباء هایدگریسم در ایران؛ البته همین راه سوم نیز امروز با واکنشهای خشمآلود بخشی از جامعه مواجه شده است.
اما علاقه فردید و داوری به اسلام نیز باعث شد اخیراً اتباع این طایفه اصطلاح «هایدگریسم اسلامی» را برای ایشان جعل کنند و این گونه ایشان را مورد حمله قرار دهند. اخیراً یکی از اساتید جامعهشناسی (دکتر #حسن_محدثی) که طبیعتاً دانش تخصصی در فلسفه ندارند پیشگام این جریان شدهاند. در نشریه بالا یک استاد جامعهشناس دیگر (دکتر #محمدحسن_علائی) که علاقهمند به دکتر عبدالکریمی و جریان هایدگری ایران هستند در مقام پاسخ به همرشته هایدگرستیز خود برآمدهاند.
به نظر میرسد در یک سیر تاریخی، مجادله هایدگری-ضدهایدگری امروزه دارد به سطح اساتید علوم اجتماعی نیز سریان پیدا میکند و به نظر من این اتفاق معنادار و حتی مبارکی است.
#مقاله
#مارتین_هایدگر در ایران بعد از انقلاب فیلسوفی بحثبرانگیز بوده است. برخی متفکرین علاقهمند به #انقلاب_اسلامی مثل مرحوم دکتر #سید_احمد_فردید و دکتر #رضا_داوری_اردکانی به رغم تفاوت جدی در خلق و شخصیت، بسیار به اندیشه هایدگر برای فهم دنیای (پُست) مدرن عنایت داشتند و رویکرد انتقادی خود به غرب را از او أخذ میکردند.
در مقابل، روشنفکران دینی که متأثر از #لیبرالیسم بودند به تبعیت از #کارل_پوپر؛ هایدگر و بسیاری دیگر از فلاسفه غیرلیبرال را دشمن #آزادی و #انسانیت و طرفدار #استبداد تلقی میکردند. از نظر ایشان جمهوری اسلامی که مورد عنایت این هایدگریهای ایرانی بود نیز جز استبداد دینی نبود و دفاع این دو اندیشمند هایدگری از #جمهوری_اسلامی تأییدی بر استبدادی بودن اندیشه هایدگر بود. نزاع بین این دو جریان گاه با ادبیات بسیار تند همراه بود.
در دوره اخیرتر، دکتر #بیژن_عبدالکریمی که پیشتر در این کانال مطلبی در معرفی ایشان نوشتم، پرچم هایدگر را در سالیان اخیر در ایران بلند کردهاند؛ با این حال ایشان هم به رغم همدلیهایی که با سنت فکری #اسلام و حتی بخشی از جریان #انقلاب_اسلامی دارند، هیچ گاه به نحوی که فردید و داوری، در ۳ و ۴ دهه قبل، تمامقد از جمهوری اسلامی دفاع میکردند دفاع نمیکنند، خصوصاً در سالیان اخیر و اخصاً در هفتههای اخیر که خشم نسبت به نظام سیاسی کشور در بین نسل جوان به اوج رسیده است.
با این حال دکتر عبدالکریمی با توجه به بصیرت هایدگری خود نمیتوانند با جریان لیبرال و روشنفکر نیز موافق باشند. عبدالکریمی امروز به دنبال راه سومی برای ایجاد مفاهمه بین دو سنت فکری و دو جریان سیاسی در کشور ما میگردند، در عین قرابت خود با آباء هایدگریسم در ایران؛ البته همین راه سوم نیز امروز با واکنشهای خشمآلود بخشی از جامعه مواجه شده است.
اما علاقه فردید و داوری به اسلام نیز باعث شد اخیراً اتباع این طایفه اصطلاح «هایدگریسم اسلامی» را برای ایشان جعل کنند و این گونه ایشان را مورد حمله قرار دهند. اخیراً یکی از اساتید جامعهشناسی (دکتر #حسن_محدثی) که طبیعتاً دانش تخصصی در فلسفه ندارند پیشگام این جریان شدهاند. در نشریه بالا یک استاد جامعهشناس دیگر (دکتر #محمدحسن_علائی) که علاقهمند به دکتر عبدالکریمی و جریان هایدگری ایران هستند در مقام پاسخ به همرشته هایدگرستیز خود برآمدهاند.
به نظر میرسد در یک سیر تاریخی، مجادله هایدگری-ضدهایدگری امروزه دارد به سطح اساتید علوم اجتماعی نیز سریان پیدا میکند و به نظر من این اتفاق معنادار و حتی مبارکی است.