Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️درآمدی بر چالشهای نهاد علم در ایران
(از جامعهشناسی بومی تا جامعهشناسی شخصی)
✍دکتر محمدحسن علایی
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
نهاد علم و دانشگاه به معنی الاعم و دانشکدهها و گروههای آموزشی به معنی الاخص در ایران هنوز به عنوان نهادهایی مستقل و مدرن قابل ارزیابی نیستند و شاید همچنان مجبوریم نهاد علم در ایران را یک نهاد شبه مدرن در یک جامعهی توسعهنیافته تلقی کنیم. این میان علوم انسانی به معنی الاعم و علوم اجتماعی با همهی زیرشاخههایش به معنی الاخص بهعنوان رشتهها و مکاتب علمی بیش از سایر علوم، زمینهمند و کانتسچوال است و بنابراین از خاک خاستگاهاش برآمده است و در آن آب و هوا نشو و نما یافته است؛
حال بد نیست به یک چالش در همین باب که جوامع توسعهنیافته با آن رو برو هستند اشاره کنم. جوامع غیر اروپایی از طرفی با انواع مسائل اجتماعی مواجهاند که ضرورت مطالعهی علمی، آنها را با توسل به علوم اجتماعی برای چارهجویی مسلم میکند و از طرفی با رشتههایی بسیار زمینهمند مواجه میشوند که نمیتوان عین آن را در اینجا طلبید و به کار گرفت.
همینجا هم پای چالشی بزرگتر به موضوع باز میشود و آن ابداعات و ابتکارات وطنی در این رشتههای علمی است: جامعهشناسی بومی؛ جامعهشناسی دینی؛ جامعهشناسی اسلامی؛ جامعهشناسی ایرانی و... که هر کدام بنا به همان ضرورتی که پیشتر گفته آمد سر بر آوردند.
با یک شاهد مثال این جستار را به پایان میبرم. در یک نشست علمی که به ️خوانش انتقادی جامعهشناسی دورکیم و مسائل جامعۀ ایران؛ ️یک قرن پس از دورکیم اختصاص داشت، دکتر حسن محدثی با تأکید بر ضرورت گذر از کلاسیکها و آبای جامعهشناسی، در خصوص تعلق جامعهشناس به مکاتب جامعهشناسی نیز ان قلت کرده، تلویحا از نوعی جامعهشناسی سخن راند که من از آن به "جامعهشناسی شخصی" تعبیر میکنم. نا گفته نماند که تلقی محدثی از مکتب هم چیزی در عداد مکاتب و فرق دینی و ایدئولوژیک به نظر میرسید.
زمینهزدایی افراطی از جامعهشناسی؛ تغافل از نقش تاریخی کلاسیکها و بنیانگذاران؛ تخفیف هر نوع تلاش به اصطلاح مکتبی و بومی در تاریخ علوم اجتماعی ایران؛ مع الاسف به نوعی جامعهشناسی شخصی منجر میشود که جز خود به اصطلاح فرد جامعهشناس و معدودی از هواداران در حلقه وی، درک و دریافتی از آن ندارند! و این گونه مواجهات نامتعارف ایشان با این دیسیپلین دانشگاهی گاه از ناکجاآبادهای "خرپژوهی و خریتشناسی" نیز سر بر میآورد.
به هر روی باری دیگر باید بر این حقیقت تاکید کرد که نضج گرفتن تخیل جامعهشناختی و تکمیل نهاد علم منوط به همین افتادنها و از نوع برخاستنها و آزمون و خطاهاست به شرطی که به تفکر انتقادی و شنیدن ملاحظات هم در اجتماع علمی گشوده باشیم و ضمن تاکید بر ضرورت دانشگاه در ایران به آسیبشناسی آن در جهت اصلاح و ارتقا همت بگماریم.
🔸محدثی: بسی جالب است که یکی بیخبر از تلاشها و کوششها و نوشتهها و گفتههایم، میگوید محدثی آرای غربیان را تکرار میکند (کلبادی) و دیگری (دکتر علایی) میگوید محدثی در نقد جامعهشناسان غربی و نیز نقد وجوه آسیبشناختیی جامعهشناسی در ایران زیادهروی و افراط کرده و سر از ”جامعهشناسیی شخصی” در آورده! او موفقترین نوشتههایم را در نقادیی اجتماعیی مردمنگر که مبحثی بیرون از جامعهشناسی است، ”ناکجاآباد خرپژوهی و خریتشناسی” نامیده و برای بار دوم در بارهی این نوع نگارش من، زبان به توهین و تحقیر گشوده است. عدم تلاش برای درک سخن و اندیشهی دیگری و پتانسیل بالا برای سوگیری و منفینگری علیه کوششهای دیگران و توهین و تحقیر تلاشهای دیگران، نتیجهای بهتر از این بهبار نخواهد آورد. با این حال، این سنگزدنها را هم در ایران میبایست بخشی از خود کار محسوب نمود و میبایست همچنان ادامه داد و دست از تلاش نکشید و چشم از افق برنداشت و باز هم در جهت گشایش روزنی نوریاب کوشید.
#علایی
#دورکیم
#خریتشناسی
#جامعهشناسی
#نقادی_اجتماعی_مردمنگر
@NewHasanMohaddesi
(از جامعهشناسی بومی تا جامعهشناسی شخصی)
✍دکتر محمدحسن علایی
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
نهاد علم و دانشگاه به معنی الاعم و دانشکدهها و گروههای آموزشی به معنی الاخص در ایران هنوز به عنوان نهادهایی مستقل و مدرن قابل ارزیابی نیستند و شاید همچنان مجبوریم نهاد علم در ایران را یک نهاد شبه مدرن در یک جامعهی توسعهنیافته تلقی کنیم. این میان علوم انسانی به معنی الاعم و علوم اجتماعی با همهی زیرشاخههایش به معنی الاخص بهعنوان رشتهها و مکاتب علمی بیش از سایر علوم، زمینهمند و کانتسچوال است و بنابراین از خاک خاستگاهاش برآمده است و در آن آب و هوا نشو و نما یافته است؛
حال بد نیست به یک چالش در همین باب که جوامع توسعهنیافته با آن رو برو هستند اشاره کنم. جوامع غیر اروپایی از طرفی با انواع مسائل اجتماعی مواجهاند که ضرورت مطالعهی علمی، آنها را با توسل به علوم اجتماعی برای چارهجویی مسلم میکند و از طرفی با رشتههایی بسیار زمینهمند مواجه میشوند که نمیتوان عین آن را در اینجا طلبید و به کار گرفت.
همینجا هم پای چالشی بزرگتر به موضوع باز میشود و آن ابداعات و ابتکارات وطنی در این رشتههای علمی است: جامعهشناسی بومی؛ جامعهشناسی دینی؛ جامعهشناسی اسلامی؛ جامعهشناسی ایرانی و... که هر کدام بنا به همان ضرورتی که پیشتر گفته آمد سر بر آوردند.
با یک شاهد مثال این جستار را به پایان میبرم. در یک نشست علمی که به ️خوانش انتقادی جامعهشناسی دورکیم و مسائل جامعۀ ایران؛ ️یک قرن پس از دورکیم اختصاص داشت، دکتر حسن محدثی با تأکید بر ضرورت گذر از کلاسیکها و آبای جامعهشناسی، در خصوص تعلق جامعهشناس به مکاتب جامعهشناسی نیز ان قلت کرده، تلویحا از نوعی جامعهشناسی سخن راند که من از آن به "جامعهشناسی شخصی" تعبیر میکنم. نا گفته نماند که تلقی محدثی از مکتب هم چیزی در عداد مکاتب و فرق دینی و ایدئولوژیک به نظر میرسید.
زمینهزدایی افراطی از جامعهشناسی؛ تغافل از نقش تاریخی کلاسیکها و بنیانگذاران؛ تخفیف هر نوع تلاش به اصطلاح مکتبی و بومی در تاریخ علوم اجتماعی ایران؛ مع الاسف به نوعی جامعهشناسی شخصی منجر میشود که جز خود به اصطلاح فرد جامعهشناس و معدودی از هواداران در حلقه وی، درک و دریافتی از آن ندارند! و این گونه مواجهات نامتعارف ایشان با این دیسیپلین دانشگاهی گاه از ناکجاآبادهای "خرپژوهی و خریتشناسی" نیز سر بر میآورد.
به هر روی باری دیگر باید بر این حقیقت تاکید کرد که نضج گرفتن تخیل جامعهشناختی و تکمیل نهاد علم منوط به همین افتادنها و از نوع برخاستنها و آزمون و خطاهاست به شرطی که به تفکر انتقادی و شنیدن ملاحظات هم در اجتماع علمی گشوده باشیم و ضمن تاکید بر ضرورت دانشگاه در ایران به آسیبشناسی آن در جهت اصلاح و ارتقا همت بگماریم.
🔸محدثی: بسی جالب است که یکی بیخبر از تلاشها و کوششها و نوشتهها و گفتههایم، میگوید محدثی آرای غربیان را تکرار میکند (کلبادی) و دیگری (دکتر علایی) میگوید محدثی در نقد جامعهشناسان غربی و نیز نقد وجوه آسیبشناختیی جامعهشناسی در ایران زیادهروی و افراط کرده و سر از ”جامعهشناسیی شخصی” در آورده! او موفقترین نوشتههایم را در نقادیی اجتماعیی مردمنگر که مبحثی بیرون از جامعهشناسی است، ”ناکجاآباد خرپژوهی و خریتشناسی” نامیده و برای بار دوم در بارهی این نوع نگارش من، زبان به توهین و تحقیر گشوده است. عدم تلاش برای درک سخن و اندیشهی دیگری و پتانسیل بالا برای سوگیری و منفینگری علیه کوششهای دیگران و توهین و تحقیر تلاشهای دیگران، نتیجهای بهتر از این بهبار نخواهد آورد. با این حال، این سنگزدنها را هم در ایران میبایست بخشی از خود کار محسوب نمود و میبایست همچنان ادامه داد و دست از تلاش نکشید و چشم از افق برنداشت و باز هم در جهت گشایش روزنی نوریاب کوشید.
#علایی
#دورکیم
#خریتشناسی
#جامعهشناسی
#نقادی_اجتماعی_مردمنگر
@NewHasanMohaddesi