Forwarded from بیژن عبدالکریمی
🔻کانال تلگرام بیژن عبدالکریمی برگزار میکند🔻
✍️🏻 آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
🔴 پخش زنده
(جلسه اول)
سخنران :
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
سه شنبه شب
ساعت ۸:۳۰ به وقت ایران
لینک شرکت در جلسه :
https://t.me/bijanabdolkarimi?livestream
✍️🏻 آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
🔴 پخش زنده
(جلسه اول)
سخنران :
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
سه شنبه شب
ساعت ۸:۳۰ به وقت ایران
لینک شرکت در جلسه :
https://t.me/bijanabdolkarimi?livestream
Forwarded from بیژن عبدالکریمی
شرق
ورود یکی از مداحان به دانشگاه تهران اوج نیهیلیسم است
بیژن عبدالکریمی گفت: دیروز هم خبر رسید یکی از مداحان قرار است وارد دانشگاه تهران شوند. این اوج نیهیلیسم و بیاعتقادی به حقیقت و ارزشهای فرهنگی و اوج خودبنیادی و اوج این تصور باطل است که ما میتوانیم حقیقت را تولید کنیم!
Forwarded from SocioMedia
.
🔺 جامعهشناسان و پیادهروی اربعین
🔷 جبار رحمانی و مهدی اعتمادی فرد (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2097
🔷 محسن حسام مظاهری (14 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2079
🔷 ابراهیم فیاض و احمد نادری (7 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2077
🔷سهیلا صادقی فسائی (3 و 10 آبان 1396)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/1025
🔷محمّد سلگی، محمّدرضا جوادییگانه، فاطمه جواهری، محمّدرضا پویافر، زهراسادات روحالامین، سید حسین سراجزاده، احمد مسجدجامعی و مصطفی اسدزاده (16 مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3469
🔷غلامرضا صدیقاورعی و مهدی قاضی (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3477
🔷عبّاس کاظمی (احتمالاً پاییز 96)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3479
🔷غلامرضا صدیقاورعی (مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3481
🔷 جبار رحمانی (30 مهر 98)
⭕️https://t.me/SocioMedia/3510
.
🔺 جامعهشناسان و پیادهروی اربعین
🔷 جبار رحمانی و مهدی اعتمادی فرد (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2097
🔷 محسن حسام مظاهری (14 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2079
🔷 ابراهیم فیاض و احمد نادری (7 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/2077
🔷سهیلا صادقی فسائی (3 و 10 آبان 1396)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/1025
🔷محمّد سلگی، محمّدرضا جوادییگانه، فاطمه جواهری، محمّدرضا پویافر، زهراسادات روحالامین، سید حسین سراجزاده، احمد مسجدجامعی و مصطفی اسدزاده (16 مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3469
🔷غلامرضا صدیقاورعی و مهدی قاضی (22 آبان 97)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3477
🔷عبّاس کاظمی (احتمالاً پاییز 96)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3479
🔷غلامرضا صدیقاورعی (مهر 98)
⭕️ https://t.me/SocioMedia/3481
🔷 جبار رحمانی (30 مهر 98)
⭕️https://t.me/SocioMedia/3510
.
خودمردمنگاری؛ پژوهشی از دل روایتهای شخصی
پژوهشهای آکادمیک عموماً به خاطر لحن خشک و فاصله داشتن پژوهشگر از موضوع پژوهش معروف هستند. اما رویکردی در پژوهشهای کیفی وجود دارد به نام خودمردمنگاری (Autoethnography) که در آن پژوهشگر، با صدای اول شخص، تاملات خودش را در مرکز تحلیلهای عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار میدهد و داستان خودزندگینامهوارش را به این ادراکات متصل میکند. خودمردمنگاری نه تنها به این معتقد است که پژوهشگر باید جزئی از موضوع مورد پژوهش باشد، بلکه مستقیماً و قبل از هر چیز، از داستانهای شخصی پژوهشگر در آن حوزه خاص جان میگیرد.
.این روش پژوهش در رشتههای مختلفی از جمله علوم اجتماعی، روانشناسی، پرستاری و … قابل استفاده است. دکتر کارولین الیس (Carolyn Ellis)، استاد ممتاز دانشگاه فلوریدای جنوبی، پژوهشگر پیشرو در این حوزه است و به خاطر آثار خودمردمنگارانه اش شناخته میشود.
پروژه خودمردمنگاری در کشمکش بین زندگی خصوصی و حرفهای قرار گرفته است.
کارولین معتقد است: بخش دیگر تعریف من به عنوان یک خودمردمنگار این است که خودمردمنگاری برای من یک کنش سیاسی است. این تنها برچسبی است که فکر میکنم از طریق آن اختیارات یا مشروعیت کافی برای تحقق هر چیزی را دارم تا بتوانم در تغییرات اجتماعی سهیم باشم. بنابراین، برایم واقعا مهم است که برای مثال، خودت را یک خودمردمنگار بدانی چون باعث افزایش مشروعیت آن میشود
عنوان آخرین کتاب کارولین عبارت است از: «بازنگری: تاملات خودمردمنگارانه بر زندگی و کار» (Revision: Autoethnographic Reflections on Life and Work) .
https://www.instagram.com/p/Cw3XLSROCfV/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
پژوهشهای آکادمیک عموماً به خاطر لحن خشک و فاصله داشتن پژوهشگر از موضوع پژوهش معروف هستند. اما رویکردی در پژوهشهای کیفی وجود دارد به نام خودمردمنگاری (Autoethnography) که در آن پژوهشگر، با صدای اول شخص، تاملات خودش را در مرکز تحلیلهای عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرار میدهد و داستان خودزندگینامهوارش را به این ادراکات متصل میکند. خودمردمنگاری نه تنها به این معتقد است که پژوهشگر باید جزئی از موضوع مورد پژوهش باشد، بلکه مستقیماً و قبل از هر چیز، از داستانهای شخصی پژوهشگر در آن حوزه خاص جان میگیرد.
.این روش پژوهش در رشتههای مختلفی از جمله علوم اجتماعی، روانشناسی، پرستاری و … قابل استفاده است. دکتر کارولین الیس (Carolyn Ellis)، استاد ممتاز دانشگاه فلوریدای جنوبی، پژوهشگر پیشرو در این حوزه است و به خاطر آثار خودمردمنگارانه اش شناخته میشود.
پروژه خودمردمنگاری در کشمکش بین زندگی خصوصی و حرفهای قرار گرفته است.
کارولین معتقد است: بخش دیگر تعریف من به عنوان یک خودمردمنگار این است که خودمردمنگاری برای من یک کنش سیاسی است. این تنها برچسبی است که فکر میکنم از طریق آن اختیارات یا مشروعیت کافی برای تحقق هر چیزی را دارم تا بتوانم در تغییرات اجتماعی سهیم باشم. بنابراین، برایم واقعا مهم است که برای مثال، خودت را یک خودمردمنگار بدانی چون باعث افزایش مشروعیت آن میشود
عنوان آخرین کتاب کارولین عبارت است از: «بازنگری: تاملات خودمردمنگارانه بر زندگی و کار» (Revision: Autoethnographic Reflections on Life and Work) .
https://www.instagram.com/p/Cw3XLSROCfV/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Audio
مصاحبه خبرگزاری "رکنا" با سیدجواد میری
محور گفتگوها:
اخراج اساتید
نفوذ
امنیت
سیاستگذاریهای کلیدی در نظام
نقشه راه آینده
دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲
@seyedjavadmiri
محور گفتگوها:
اخراج اساتید
نفوذ
امنیت
سیاستگذاریهای کلیدی در نظام
نقشه راه آینده
دوشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۲
@seyedjavadmiri
اشک های آقای جامعه شناس!
✍محمدحسن علایی
بچه های گروه سرود که وارد سن شدند از بس تعدادشان زیاد بود روی سن مخصوص جا نشدند و برابر سن و روبروی ما به خط شدند که کارشان را شروع کنند موسیقی پخش شد تا کلام به دنبال آن توسط بچه ها اجرا شود... بچه هایی که معصومیت از چهرههای آنها می بارید...
و در اولین بند سرودشان بی کم و کاست همه با هم یک صدا فریاد زدند:
ما ملت امام حسینیم...
من بی اختیار بغضم ترکید و در آن واحد به پهنای صورت گریستم؛ عادت ندارم صف اول بنشینم و از اتفاق امروز صف اول کنار بزرگان نشسته بودم با خودم گفتم بس کن مرد؛ تو خیر سرت جامعهشناسی؛ ملت چی میگن؛ وقتی ببینن جامعهشناس شهر برای یک سرود، افسار دل از دست داده است...اما به قول قیصر:
دست غم از دامن دل دور باد
می شود آیا به دل دستور داد
دوست کنار دستم که پی به تغیّرات احوال من برده بود آرام برگشت و در گوش من گفت:
نمردیم و اشک های آقای جامعهشناس را هم دیدیم!
گفتن ندارد که این نسلهای جوان همه ی امید زندگی من هستند و همیشه در مدرسه و دانشگاه و خیابان پیش چشم و دل منند غم و شادی و آینده و ایمان ایشان همه چیز هستی من است...
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی
https://www.instagram.com/reel/Cw5sKxyuZgy/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✍محمدحسن علایی
بچه های گروه سرود که وارد سن شدند از بس تعدادشان زیاد بود روی سن مخصوص جا نشدند و برابر سن و روبروی ما به خط شدند که کارشان را شروع کنند موسیقی پخش شد تا کلام به دنبال آن توسط بچه ها اجرا شود... بچه هایی که معصومیت از چهرههای آنها می بارید...
و در اولین بند سرودشان بی کم و کاست همه با هم یک صدا فریاد زدند:
ما ملت امام حسینیم...
من بی اختیار بغضم ترکید و در آن واحد به پهنای صورت گریستم؛ عادت ندارم صف اول بنشینم و از اتفاق امروز صف اول کنار بزرگان نشسته بودم با خودم گفتم بس کن مرد؛ تو خیر سرت جامعهشناسی؛ ملت چی میگن؛ وقتی ببینن جامعهشناس شهر برای یک سرود، افسار دل از دست داده است...اما به قول قیصر:
دست غم از دامن دل دور باد
می شود آیا به دل دستور داد
دوست کنار دستم که پی به تغیّرات احوال من برده بود آرام برگشت و در گوش من گفت:
نمردیم و اشک های آقای جامعهشناس را هم دیدیم!
گفتن ندارد که این نسلهای جوان همه ی امید زندگی من هستند و همیشه در مدرسه و دانشگاه و خیابان پیش چشم و دل منند غم و شادی و آینده و ایمان ایشان همه چیز هستی من است...
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی
https://www.instagram.com/reel/Cw5sKxyuZgy/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
مختصر پیرامون فیلم ستارهبازی!
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
"ستاره بازی" عنوان فیلمی سرتاسر تباهی و سیاهی و شکست و گسست است فیلم مصائب زندگی یک سوژه ی زن جوان مهاجر ایرانی الاصل و ماجرای ناکامی ها و سرگشتگی های پی در پی او در یک کشور بیگانه ... را البته در چنگال اعتیاد و افسردگی و ... فروپاشی خانوادگی و نیست انگاری و ... روایت می کند.
اما من جامعه شناس پس از تماشای این فیلم مصیبتبار هنوز معنای محصلی در پس پشت این فیلم پیدا نمی کنم.
آیا ژانر اجتماعی حق دارد با اعصاب و روان مخاطب بازی کند بدون اینکه پیامی روشن را انتقال دهد!؟!
مخاطب باید در چنین فیلمهایی دست کم قوه ی تمیز و شناختی حاصل کند در تشخیص سره و ناسره...به نحوی که بتواند به طرز مقایسه ای و تطبیقی جوامع و بحران های آن را با هم بسنجد و ذائقه و بینش هنری و فرهنگی خویش را ارتقا بدهد.
بارها در خصوص ژانر اجتماعی گفته ام وقتی در یک فیلم خیلی حرف بزنی یعنی هیچ حرفی نزده ای. و این آفت این ژانر در سالهای اخیر شده است. شلیک بی امان و بی وقفه به سوی تماشاگر و دیگر هیچ.
ستاره بازی فیلمی به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیهکنندگی علی سرتیپی محصول سال ۱۳۹۸ است. این فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
https://www.instagram.com/p/Cw550JYuGtH/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)
"ستاره بازی" عنوان فیلمی سرتاسر تباهی و سیاهی و شکست و گسست است فیلم مصائب زندگی یک سوژه ی زن جوان مهاجر ایرانی الاصل و ماجرای ناکامی ها و سرگشتگی های پی در پی او در یک کشور بیگانه ... را البته در چنگال اعتیاد و افسردگی و ... فروپاشی خانوادگی و نیست انگاری و ... روایت می کند.
اما من جامعه شناس پس از تماشای این فیلم مصیبتبار هنوز معنای محصلی در پس پشت این فیلم پیدا نمی کنم.
آیا ژانر اجتماعی حق دارد با اعصاب و روان مخاطب بازی کند بدون اینکه پیامی روشن را انتقال دهد!؟!
مخاطب باید در چنین فیلمهایی دست کم قوه ی تمیز و شناختی حاصل کند در تشخیص سره و ناسره...به نحوی که بتواند به طرز مقایسه ای و تطبیقی جوامع و بحران های آن را با هم بسنجد و ذائقه و بینش هنری و فرهنگی خویش را ارتقا بدهد.
بارها در خصوص ژانر اجتماعی گفته ام وقتی در یک فیلم خیلی حرف بزنی یعنی هیچ حرفی نزده ای. و این آفت این ژانر در سالهای اخیر شده است. شلیک بی امان و بی وقفه به سوی تماشاگر و دیگر هیچ.
ستاره بازی فیلمی به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیهکنندگی علی سرتیپی محصول سال ۱۳۹۸ است. این فیلم در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
https://www.instagram.com/p/Cw550JYuGtH/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
بیژن عبدالکریمی
#فایل_صوتی
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه اول)
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه اول)
۱۴ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده ایران و جوانان
Bijan Abdolkarimi
#فایل_صوتی
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه دوم)
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه دوم)
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
بیژن عبدالکریمی
#فایل_صوتی
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه سوم و پایانی)
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
آینده فرهنگی و اجتماعی ایران و جوانان
#بیژن_عبدالکریمی
(جلسه سوم و پایانی)
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
@bijanabdolkarimi
@The_circle_of_truth_lovers
✅️مولفههای متمایز جامعه شناسی ادبيات در ایران!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
جامعه شناسی ادبيات در ایران می بایست در سه مولفه ی بسیار اساسی و بنیادین زیر از جامعه شناسی ادبيات متداول در غرب ممتاز باشد:
اولا بایستی به این التفات داشته باشد که ادبيات در ایران بیشتر پیرامون شعر در طول قرن ها تداوم یافته است و این با آنچه که در غرب به عنوان ادبیات مورد بررسی قرار می گیرد متمایز است.
ثانیا جامعه شناسی ادبيات می بایست به تحول شعر و ادبیات در دوران تجدد و پس از مواجهه ی ایرانیان با مدرنیته خودآگاهی داشته و مقیاس های پژوهشی متناسب با آن را تمهید کند.
ثالثا جامعه شناسی ادبيات در ایران بایستی نسبت به همه ی زبان های مادری؛ و تکثر منابع ادبی در زبان های مختلف موجود در ایران گشوده باشد و از روایت های انحصارگرایانه که ایرانیت را در روایت و خوانش خاص خویش محدود می کند فاصله گرفته نسبت به ارزش و اهمیت همه ی آن ذخایر و گنجینه های ادبی که در میراث متکثر اقوام ایرانی پراکنده است التفات داشته باشد.
در مقام جمع بندی این جستار باید به این حقیقت تذکار دهم که وجود یک دیوان شعر در یکی از ذخایر ادبی اقوام ایرانی حکایت از وجود یک سنت ادبی در آن زبان و قوم دارد که مع الاسف ذیل روایت های مسلط از چشم و نظر محققان و پژوهندگان پنهان مانده و یا دور داشته شده است.
https://www.instagram.com/p/Cw7o74yuXk5/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
جامعه شناسی ادبيات در ایران می بایست در سه مولفه ی بسیار اساسی و بنیادین زیر از جامعه شناسی ادبيات متداول در غرب ممتاز باشد:
اولا بایستی به این التفات داشته باشد که ادبيات در ایران بیشتر پیرامون شعر در طول قرن ها تداوم یافته است و این با آنچه که در غرب به عنوان ادبیات مورد بررسی قرار می گیرد متمایز است.
ثانیا جامعه شناسی ادبيات می بایست به تحول شعر و ادبیات در دوران تجدد و پس از مواجهه ی ایرانیان با مدرنیته خودآگاهی داشته و مقیاس های پژوهشی متناسب با آن را تمهید کند.
ثالثا جامعه شناسی ادبيات در ایران بایستی نسبت به همه ی زبان های مادری؛ و تکثر منابع ادبی در زبان های مختلف موجود در ایران گشوده باشد و از روایت های انحصارگرایانه که ایرانیت را در روایت و خوانش خاص خویش محدود می کند فاصله گرفته نسبت به ارزش و اهمیت همه ی آن ذخایر و گنجینه های ادبی که در میراث متکثر اقوام ایرانی پراکنده است التفات داشته باشد.
در مقام جمع بندی این جستار باید به این حقیقت تذکار دهم که وجود یک دیوان شعر در یکی از ذخایر ادبی اقوام ایرانی حکایت از وجود یک سنت ادبی در آن زبان و قوم دارد که مع الاسف ذیل روایت های مسلط از چشم و نظر محققان و پژوهندگان پنهان مانده و یا دور داشته شده است.
https://www.instagram.com/p/Cw7o74yuXk5/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✅️ ضرورت گفتگوهای ملی و طرح افکنی آینده در میان ایرانیان!
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
ایرانیان اعم از ترک و لر و عرب...شهره اند به مهماننوازی و حسن معاشرت با خویشان و صله ارحام. این ویژگی ایرانیان اگر چه با وقوع مدرنیته در جهان و پس از مواجهه ی ما با آن رفته رفته رنگ باخته است اما هنوز نسبت به بسیاری از ملل متجدد این دورهمی های خانوادگی برقرار هست و هنوز کارکرد خود را ایفا می کند. از جمله محاسن این مهمانی ها حضور جوانترهای خانواده برای استفاده از تجارب بزرگترها و جلب حمایت ایشان است و البته تکمیل فرایند جامعه پذیری و تمرین گفتگو. از همین جهت هست که باید گفت به هیچ وجه ایرانی با گفتگو بیگانه نیست.
نفس زندگی محملی برای گفتگوست؛ لذا شرایط اختصاصي امروز جامعه نباید موجب شود چشم های خود را به سرشت حقیقی زندگی ببندیم؛ آیا بقای جامعه؛ تشکیل خانواده؛ آیین حکمرانی؛ دین ورزی؛ ... و در یک کلام؛ انسان شدن انسان بی "گفتگو" امکان پذیر است.
اینکه شرایط اضطراری اینجایی و اکنونی ما "گفتگو" را ضروری می شمارد نباید چنین تصوری را القا کند که ضرورت گفتگو خصلتی موسمی دارد و گاه هست و گاه نیست.
انسان به نحو بنیادینی مدنی الطبع و گشوده به گفتگوی با دیگری برای تقویم خویش است. و لحظه ای در هستی آدمی نمی توان بازشناخت که آدمی از گفتگو دست کشیده باشد. این گفتگو گاه گفتگوهای تنهاییست گاه گفتگوی آدمی با معبود خویش است، گاه گفتگوی میان عاشق و معشوق و گاه گفتگو میان انسان با هم نوع خویش است و در کلی ترین حالت باید به گفتگوی انسان با هستی اشاره کرد شنیدن ندای هستی و اجابت کردن دعوت آن و لب گشودن به پاسخ و تجربه ی شاعرانه ی هستی در سایه ی ممکن ساختن گفتگو.
ممکن ساختن گفتگو بی تعارف اما جانبازی ها می خواهد اگر متهم به کلیشه نشوم من بنده می گویم بایستی در طول تاریخ اجتماعي ملل و برای نجات یک قوم تاریخی کسانی حاضر باشند مسیح وار حتی جان خویش را هم نثار کنند تمهید شرایط تحقق گفتگو تا پای جان؛ و عقب ننشستن از خواست زندگی؛ چرا که زندگی سراسر گفتگوست و حقیقتا لذت میزبانی و گفتگو و ریختن طرح برای ساختن آینده کم موهبتی نیست. پس چرا نباید ايرانيان با سلیقهها و گرایشات مختلف در این شرایط خطیر کشور بر سر ضرورت گفتگوی ملی با همدیگر به وفاق برسند؟!
https://www.instagram.com/p/Cw8ixJcOSXn/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
✍دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
ایرانیان اعم از ترک و لر و عرب...شهره اند به مهماننوازی و حسن معاشرت با خویشان و صله ارحام. این ویژگی ایرانیان اگر چه با وقوع مدرنیته در جهان و پس از مواجهه ی ما با آن رفته رفته رنگ باخته است اما هنوز نسبت به بسیاری از ملل متجدد این دورهمی های خانوادگی برقرار هست و هنوز کارکرد خود را ایفا می کند. از جمله محاسن این مهمانی ها حضور جوانترهای خانواده برای استفاده از تجارب بزرگترها و جلب حمایت ایشان است و البته تکمیل فرایند جامعه پذیری و تمرین گفتگو. از همین جهت هست که باید گفت به هیچ وجه ایرانی با گفتگو بیگانه نیست.
نفس زندگی محملی برای گفتگوست؛ لذا شرایط اختصاصي امروز جامعه نباید موجب شود چشم های خود را به سرشت حقیقی زندگی ببندیم؛ آیا بقای جامعه؛ تشکیل خانواده؛ آیین حکمرانی؛ دین ورزی؛ ... و در یک کلام؛ انسان شدن انسان بی "گفتگو" امکان پذیر است.
اینکه شرایط اضطراری اینجایی و اکنونی ما "گفتگو" را ضروری می شمارد نباید چنین تصوری را القا کند که ضرورت گفتگو خصلتی موسمی دارد و گاه هست و گاه نیست.
انسان به نحو بنیادینی مدنی الطبع و گشوده به گفتگوی با دیگری برای تقویم خویش است. و لحظه ای در هستی آدمی نمی توان بازشناخت که آدمی از گفتگو دست کشیده باشد. این گفتگو گاه گفتگوهای تنهاییست گاه گفتگوی آدمی با معبود خویش است، گاه گفتگوی میان عاشق و معشوق و گاه گفتگو میان انسان با هم نوع خویش است و در کلی ترین حالت باید به گفتگوی انسان با هستی اشاره کرد شنیدن ندای هستی و اجابت کردن دعوت آن و لب گشودن به پاسخ و تجربه ی شاعرانه ی هستی در سایه ی ممکن ساختن گفتگو.
ممکن ساختن گفتگو بی تعارف اما جانبازی ها می خواهد اگر متهم به کلیشه نشوم من بنده می گویم بایستی در طول تاریخ اجتماعي ملل و برای نجات یک قوم تاریخی کسانی حاضر باشند مسیح وار حتی جان خویش را هم نثار کنند تمهید شرایط تحقق گفتگو تا پای جان؛ و عقب ننشستن از خواست زندگی؛ چرا که زندگی سراسر گفتگوست و حقیقتا لذت میزبانی و گفتگو و ریختن طرح برای ساختن آینده کم موهبتی نیست. پس چرا نباید ايرانيان با سلیقهها و گرایشات مختلف در این شرایط خطیر کشور بر سر ضرورت گفتگوی ملی با همدیگر به وفاق برسند؟!
https://www.instagram.com/p/Cw8ixJcOSXn/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Instagram
0 likes, 0 comments - dr.alaei.sociology on September 8, 2023: "✅️ ضرورت گفتگوهای ملی و طرح افکنی آینده در میان ایرا�..."
برای با تو نشستن دو استکان کافیست
و کافه ای که تو باشی و من در آن کافیست
"جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است"
همین معاشقه ی ساده از جهان کافیست
چه جای صحبت سود و زیان بزن جامی
صبوح صبحدم از سود و از زیان کافی ست
هزار دیده اگر بی تامل از تو گذشت
همین که عشق تو را دید ناگهان کافی ست
دو صندلی سر یک میز و یک بغل ریحان
همین کرانه ز آفاق بیکران کافیست
"و چای دغدغه ی عاشقانه ی خوبیست"
برای با تو نشستن دو استکان کافیست
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
و کافه ای که تو باشی و من در آن کافیست
"جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است"
همین معاشقه ی ساده از جهان کافیست
چه جای صحبت سود و زیان بزن جامی
صبوح صبحدم از سود و از زیان کافی ست
هزار دیده اگر بی تامل از تو گذشت
همین که عشق تو را دید ناگهان کافی ست
دو صندلی سر یک میز و یک بغل ریحان
همین کرانه ز آفاق بیکران کافیست
"و چای دغدغه ی عاشقانه ی خوبیست"
برای با تو نشستن دو استکان کافیست
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
Forwarded from دیده بان مهاجرت
رویکردی جامعه شناختی به افول حسِّ تعلق به وطن در میان جوانان!
✳️دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)
🔺جستاری پیش روی ماحصل تحقیقات تجربی نگارنده ضمن حضور در میدان اجتماعی و حشر و نشر با جوانان (دانش آموزان و دانشجویان به عنوان جامعه آماری) می باشد. و مع الاسف، نتیجه ی این پژوهش حاکی از افول شدید حسِّ تعلق به وطن در میان جوانان است. و این خود می تواند و باید مطمح نظر متولیان امور قرار گیرد.
در سال های اخیر و با شتاب گرفتن تحولات در ساحات گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ..در ابعاد محلی و جهانی، پویه های نسلی و انواع بحران های هویتی در میان جوانان نیز شتاب بیشتری به خود گرفته است.
شاید در بادی امر این حکایت تلخ را صرفاً ناشی از سیاستگذاری های نادرست اجتماعی و فرهنگی قلمداد کنیم اما این همه ی داستان نیست، قرار گرفتن ایران به عنوان یک کشور توسعه نیافته، در متن تحولات جهان جدید در سایه ی پدیده ی جهانی شدن، به شتاب تغییرات هویتی و نظامات ارزشی و هنجاری در میان ایرانیان دامن زده است، جوان ایرانی به واسطه ی وسایل ارتباط جمعی ترجیح می دهد خود را به عنوان یک شهروند جهانی قلمداد کند و فرضاً مثل یک جوان اروپایی لباس بپوشد و هویت خویش را سامان دهد، هر چند به امکانات و امتناعات آن وقوف ندارد.
از طرفی برخی جریانات روشنفکری نیز به تخریب قلمرو سنت از موضع عقل مدرن مبادرت ورزیده، و در این آشفته بازار مطاع خویش را عرضه می دارند که در افول حسِّ بی تعلقی به وطن بی تاثیر نبوده است.
افت شدید مولفه های اقتصادی و امید اجتماعی نیز "آینده" را به مثابه ی یک بحران برای جوان ایرانی متصور ساخته است، رسانه های غربی نیز با دمیدن در کوره ی بحران ها و ناکارآمدی ها به شعله ی این تعارضات افزوده است، و شوربختانه آن شده است که امروز شاهدش هستیم قاطبه ی جوانان ایرانی امروز در دام توهمات دور و دراز خویش به مهاجرت می اندیشند و حسّّ تعلق به خانه در ایشان در حال احتضار است و این لاجرم تبعات ناخوشایندی در ابعاد فردی و اجتماعی در پی خواهد داشت.
جزییات بیشتر
بازنشر: #دیدهبان_مهاجرت
🆔@Midemin
✳️دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)
🔺جستاری پیش روی ماحصل تحقیقات تجربی نگارنده ضمن حضور در میدان اجتماعی و حشر و نشر با جوانان (دانش آموزان و دانشجویان به عنوان جامعه آماری) می باشد. و مع الاسف، نتیجه ی این پژوهش حاکی از افول شدید حسِّ تعلق به وطن در میان جوانان است. و این خود می تواند و باید مطمح نظر متولیان امور قرار گیرد.
در سال های اخیر و با شتاب گرفتن تحولات در ساحات گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و ..در ابعاد محلی و جهانی، پویه های نسلی و انواع بحران های هویتی در میان جوانان نیز شتاب بیشتری به خود گرفته است.
شاید در بادی امر این حکایت تلخ را صرفاً ناشی از سیاستگذاری های نادرست اجتماعی و فرهنگی قلمداد کنیم اما این همه ی داستان نیست، قرار گرفتن ایران به عنوان یک کشور توسعه نیافته، در متن تحولات جهان جدید در سایه ی پدیده ی جهانی شدن، به شتاب تغییرات هویتی و نظامات ارزشی و هنجاری در میان ایرانیان دامن زده است، جوان ایرانی به واسطه ی وسایل ارتباط جمعی ترجیح می دهد خود را به عنوان یک شهروند جهانی قلمداد کند و فرضاً مثل یک جوان اروپایی لباس بپوشد و هویت خویش را سامان دهد، هر چند به امکانات و امتناعات آن وقوف ندارد.
از طرفی برخی جریانات روشنفکری نیز به تخریب قلمرو سنت از موضع عقل مدرن مبادرت ورزیده، و در این آشفته بازار مطاع خویش را عرضه می دارند که در افول حسِّ بی تعلقی به وطن بی تاثیر نبوده است.
افت شدید مولفه های اقتصادی و امید اجتماعی نیز "آینده" را به مثابه ی یک بحران برای جوان ایرانی متصور ساخته است، رسانه های غربی نیز با دمیدن در کوره ی بحران ها و ناکارآمدی ها به شعله ی این تعارضات افزوده است، و شوربختانه آن شده است که امروز شاهدش هستیم قاطبه ی جوانان ایرانی امروز در دام توهمات دور و دراز خویش به مهاجرت می اندیشند و حسّّ تعلق به خانه در ایشان در حال احتضار است و این لاجرم تبعات ناخوشایندی در ابعاد فردی و اجتماعی در پی خواهد داشت.
جزییات بیشتر
بازنشر: #دیدهبان_مهاجرت
🆔@Midemin
✅️میراثبران تفکر و آینده ی تفکر در ایران!
✍ دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
متفکر کیست؛ میراثبران تفکر کدامند؛ متفکرین دیروز و امروز ایران چه کسی هستند؛ و آینده ی تفکر در ایران چه خواهد بود؛ و خلاصه اینکه متفکر فردای ایران کیست؟
پرسش هایی از این دست بیش از همه برای کسی اهمیت دارد که درصدد است متفکرین برخاسته از نسل های دیروز و امروز ایران را ارزیابی و زمینه ی ظهور متفکر فردای ایران را مورد امعان نظر قرار دهد.
تفکر در سایه ی تفکر صورت می گیرد و هیچ کس از زهدان مادر متفکر زاده نمی شود؛ اما باید اذعان کرد در زمانه ای که همه چیز در حال زیر و زبر شدن است و تحولات در تمامی ساحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و حتی اقلیمی در سطوح ملی و فرا ملی در حال رخ دادن است متعلق تفکر حقیقتا برای اهل تفکر چه هست و چه می تواند باشد.
در مقام جمع بندی این جستار باید از اهل نظر دغدغه مند پرسید به واقع آیا نسبت به میراثبران تفکرات و اندیشه های خویش در میان نسل های امروز و فردای ایران اندیشیده اند و آیا نباید در این خصوص که مخاطبان خاص ایشان چه کسانی هستند از آنها پرسش کرد، فرآوردههای نظری و متون حکمی و فلسفی برای همه ی آحاد جامعه خلق می شوند اما آیا به راستی بار جلیل اندیشیدن را چه کسانی از نسل های جدید به دوش خواهند کشید؟! آن هم در زمانه ای که برهوت هر لحظه پیش تر و پیش تر می آید...
✍ دکترمحمدحسن علایی
(جامعه شناس)
متفکر کیست؛ میراثبران تفکر کدامند؛ متفکرین دیروز و امروز ایران چه کسی هستند؛ و آینده ی تفکر در ایران چه خواهد بود؛ و خلاصه اینکه متفکر فردای ایران کیست؟
پرسش هایی از این دست بیش از همه برای کسی اهمیت دارد که درصدد است متفکرین برخاسته از نسل های دیروز و امروز ایران را ارزیابی و زمینه ی ظهور متفکر فردای ایران را مورد امعان نظر قرار دهد.
تفکر در سایه ی تفکر صورت می گیرد و هیچ کس از زهدان مادر متفکر زاده نمی شود؛ اما باید اذعان کرد در زمانه ای که همه چیز در حال زیر و زبر شدن است و تحولات در تمامی ساحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و حتی اقلیمی در سطوح ملی و فرا ملی در حال رخ دادن است متعلق تفکر حقیقتا برای اهل تفکر چه هست و چه می تواند باشد.
در مقام جمع بندی این جستار باید از اهل نظر دغدغه مند پرسید به واقع آیا نسبت به میراثبران تفکرات و اندیشه های خویش در میان نسل های امروز و فردای ایران اندیشیده اند و آیا نباید در این خصوص که مخاطبان خاص ایشان چه کسانی هستند از آنها پرسش کرد، فرآوردههای نظری و متون حکمی و فلسفی برای همه ی آحاد جامعه خلق می شوند اما آیا به راستی بار جلیل اندیشیدن را چه کسانی از نسل های جدید به دوش خواهند کشید؟! آن هم در زمانه ای که برهوت هر لحظه پیش تر و پیش تر می آید...
Audio
مصاحبه با دکتر محمدحسن علایی
در باب خودمردمنگاری!
"Autoethnography"
مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
عضو آکادمی وفاق
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
@sociologicalperspectives
در باب خودمردمنگاری!
"Autoethnography"
مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
عضو آکادمی وفاق
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
@sociologicalperspectives