آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
1.55K subscribers
776 photos
209 videos
119 files
1.36K links
محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology
Download Telegram
♦️تضعیف دانشگاه، تضعیف نظام است!

دکتر محمدحسن علایی

(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)

🔸️روزنامه همدلی؛ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲

https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2252&page=8


♦️حقیقتا عدم پاسخگویی صریح، قاطع، قانع کننده‌ و به موقع مسئولين ذیربط در خصوص "اخبار اخراج؛ تعلیق و قطع همکاری با اساتید دانشگاه" فروغلتیدن در بازی های خصمانه ی بدخواهان کشور در این شرایط خطیر تاریخی است.

♦️معادله بسیار پیچیده و در عین حال کاملا روشن است. پیچیده از آن جهت که باورکردنی نیست که دشمن تا چه میزان برای درهم کوفتن ما برنامه و طرح دارد و ساده از این جهت که براستی این حقیقت آشکار که "تضعیف اساتید دانشگاه مساوی هست با تضعیف کلیت نظام" چرا تا این میزان از چشم مسئولین پنهان مانده است؟!

♦️ به بیان ساده: تحریم؛ پس آنگاه تورم؛ پس آنگاه نارضایتی؛ پس آنگاه خشم توده؛ ... این وسط تنها می ماند نقش نخبگان که از آتش فتنه بکاهند یا در آن بدمند!
پس قدم بعدی ایجاد نقار و شکاف  میان نخبگان و حاکمیت است که با بزرگ‌نمایی و دامن زدن به اخبار راست و دروغ در خصوص اخراج  اساتید و لغو قرارداد همکاری... و انتشار تخم نفرت و کینه به سرعت این هم حاصل خواهد شد؛ البته طی این پروژه به طور ضمنی نسبت به اساتید پر تلاش، دلسوز و انقلابی نیز بدبینی ایجاد خواهد شد.

♦️یکی دیگر از پیامدهای مخرب برخورد های غیر قابل دفاع با اساتید دانشگاه؛ و مهاجرت نخبگان عدم توفیق دانشگاه در درازمدت برای تولید نخبه های علمی و توسعه گفتمان‌ها و نظریات و مدل‌هاب علمی برای برون رفت کشور از بحران ها و انسدادها در ساحات سیاسی و اقتصادی هست.

این میان عدم پاسخگویی صریح مسئولین ذیربط، بی هیچ شک و شبهه ای افتادن در بازی دشمن است لذا لازم می دانم ️به عنوان یک  جامعه‌شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق همه ی مسئولان مربوطه را به تبعات سیاه این پروژه ی آزرده‌سازی اساتید تذکار دهم و عاجزانه درخواست کنم هر چه سریع تر با تنویر افکار عمومی در خصوص این امر خطیر مانع گسترش آتش این فتنه‌ خصمانه در این شرایط حساس تاریخی شوند.

♦️در کتاب "گفتمان وفاق" به صورت مبسوط به آثار مخرب بیتوته ی دانشگاهیان و روشنفکران در حاشیه تعارض دولت-ملت اشاره کرده ام؛ برای نیل به دولت-ملت قوی در یک کشور توسعه نیافته نباید به شکاف حاکمیت و ملت دامن زد؛ به عقب راندن اساتید دانشگاه با این بی تدبیری‌ها موجب سوق دادن ایشان به حاشیه تعارض دولت-ملت می گردد و این می تواند مبدل به موجی مخرب در افکار عمومی بر علیه حاکمیت شود آن هم در این شرایط خطیر از لحاظ سیاسی و اقتصادی که نیاز مبرم به حفظ وحدت وجود دارد.

♦️اگر مسئولین به واقع به دنبال تقویت نظام در مسیر توسعه و تعالی کشور هست و از این رو دست به بهبود شیوه های جذب اساتید جوان و پر انگیزه می زند بایستی این تحول را زیر نظر اهل تفکر دغدغه مند و جامع الاطراف انجام دهد چرا که این مهم بدون توسل به اهل تفکر آشنا به اصول ارتقای کیفی دانشگاه ایرانی، از عهده ی مسئولین اساسا خارج است. فرایند جذب و بکارگیری نیروی انسانی در نهاد آموزش عالی کشور اعم از دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و ... از چندان نقیصه ی کلانی رنج می برد که نمی توان آن را به برخی خطاها و کاستی های موردی منحصر دانست و مع الاسف از چنین واقعیت تلخی می بایست با عنوان یکه تازی کژکارکردی ساختاری در میدان آموزش عالی کشور یاد کرد.

♦️علی رغم تاکیدات مکرر رهبری انقلاب در حمایت و دفاع از جامعه‌ علمی و نخبگان کشور مع الاسف باید نسبت به ناکارآمدی ساز و کارهای شناسایی و جذب نیروهای اصیل و کارآمد در سطح نخبگانی همچنان دلواپس بود! با این وجود ضرورت باز شناسی نیروهای اصیل و شکل گیری یک گفتمان مترقی رهایی بخش بیش از پیش احساس می شود‌
در شرایط کنونی کشور، علی رغم انفجار انبوهی از بحران های نگران کننده، فقدان یک گفتمان مترقی انسجام آفرین به شدت احساس می گردد. گفتمانی که در پی نجات کشور برآید و تامین منافع ملی را با وجود همه ی تهدیدات داخلی و فشارهای همه جانبه نظام سلطه جهانی تضمین کند. معدود دغدغه مندان روشن اندیش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و دانشمندان علوم اجتماعی بایستی از توان و شایستگی تولید محتوا و گفتمان سازی برآمده از نهاد علم برخوردار باشند.

♦️گام دوم انقلاب بدون ایفای نقش موثر دانشگاه و دانشگاهیان میسر نخواهد شد.
بدانیم در این مرحله به جهاد اساتید، نخبگان و خواص در امر تبیین و ساحت گفتمان سازی بیش از گذشته محتاجیم. بنابراین لازم است هر چه سریعتر با اتکا به حمایت بزرگان و دلسوزان دست عناصر نااهل و وابسته را از تعرض به ساحت دانشگاه کوتاه کنیم!
*بیژن عبدالکریمی: اخراج سریالی برخی اساتید از دانشگاه‌ها چه تبعاتی به دنبال دارد؟/برخی از افراد کوتاه‌قامت، عرصه علمی دانشگاه‌ها را به فضای سنگین پلیسی-امنیتی بدل کرده‌اند*

🔹بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه دانشگاه که ماجرای اخراج او از دانشگاه آزاد در سال ۱۴۰۰ واکنش گسترده اساتید و فعالین دانشجویی و کنشگران سیاسی و اجتماعی را نیز به دنبال داشت، ضمن تشریح تبعات و پیامدهای اخراج برخی از اساتید دانشگاه در ماه‌های اخیر، اظهار کرد: مفروض اول در خصوص آنچه اخراج سریالی اساتید عنوان شده، این است که این اقدام توسط حاکمیت صورت می‌گیرد. به نظر من، این امر قابل تردید است و باید به نیروهایی توجه داشت که آتش به اختیار عمل می‌کنند.

برخی فرصت‌طلبانه، قدرت‌طلبانه و منفعت‌طلبانه در پشت گفتمان انقلاب پنهان شده‌اند

🔹به عبارت دیگر ما با یک وضعیت بسیار درهم‌ پیچیده روبرو هستیم و به سادگی نمی‌توان گفت که این اخراج‌ها کار خود حاکمیت است. به نظر من، یک مساله اجتماعی در این جا وجود دارد-چنانکه در خصوص من هم وجود داشت-که عده‌ای فرصت‌طلبانه، قدرت‌طلبانه و منفعت‌طلبانه در پشت گفتمان انقلاب و حتی در پشت نقاب جمهوری اسلامی پنهان شده و منافع گروهی و حتی شخصی خود را دنبال می‌کنند. اما در واقع به نحو ریاکارانه ژست انقلابی و مدافع نظام به خود می‌گیرند.

🔹عده‌ای جهال، قدرت پرست و منفعت‌طلب هستند که حقیقتا نه با ارزش‌های انقلاب تربیت شده‌اند، نه با ارزش‌های اسلامی و دینی. حتی می‌توان گفت افرادی هستند بدون شرافت انسانی که وارد نهادهای فرهنگی شده‌اند. یعنی، این‌ها افرادی  هستند که به هیچ وجه لیاقت ورود به ساحت دانشگاه‌ را ندارند. این قماش تصور دارند که برای حفظ موقعیت خود، لازم است تا اساتیدی که به راستی به ساحت علم، حقیقت‌پرستی و پژوهش تعلق داشته و آبروی نظام علمی و دانشگاهی کشور هستند اخراج کنند. این‌ها حتی از وجدان و شرف یک فرد عادی برخوردار نیستند.

🔹ما با یک وضعیت پیچیده مواجه هستیم. برخی از تکنوکرات‌ها و بوروکرات‌های منافق و ریاکار که جز زندگی خوب و مرفه و فرستادن فرزندان خود به خارج از کشور به چیزی نمی‌اندیشند در پس گفتمان انقلاب و مواضع سیاسی جمهوری اسلامی پنهان شده‌اند.

جامعه ایران دوقطبی شده است

🔹حاکمیت هم به قدری درگیر مسائل و منازعات خارجی شده که فرصت ندارد تا به مسائل داخلی توجه بیشتری کند. در چنین فضای پیچیده‌ای، جامعه دوقطبی شده و جهال و افراطیون در هر دو قطب- چه پوزیسیون و چه اپوزوسیون- مسائل را یکپارچه می‌کنند. برخی جهال در جبهه پوزیسیون تصور دارند که هرکه نقاد بود، خواهان براندازی و معاند است و از آن سو نیز، اپوزوسیون تصور دارد که هر حرکتی در جامعه حاصل یک حکومت یکدست و یکپارچه است.

برخی از افراد کوتاه‌قامت، عرصه دانشگاه را به فضای پلیسی-امنیتی بدل کرده‌اند.

🔹در چنین وضعیتی باید هوشیار بود و در مقابل افراط‌کاری‌هایی که حاصل جهل، فرصت‌طلبی و موقعیت‌طلبی بوده بایستیم. این حرکات افراطی نشانگر آن است که افرادی وجود دارند که به اندازه سر ارزنی درکی از مسائل اجتماعی، فرهنگی و انسانی ندارند.

🔹متاسفانه، بسیاری از مدیریت‌های اجتماعی، فرهنگی و دانشگاهی ما که بیشتر یک مدیریت اداری، بوروکراتیک پلیسی و امنیتی است، کوتاه قامت‌تر از آن هستند که درکی از مقوله فرهنگ داشته ، ملاحظات فرهنگی را درک کنند. به نظر من، بسیاری از عوامل نفوذی سیا، موساد و بسیاری از عوامل اطلاعاتی در پس این افراط‌کاری‎ها حضور دارند و ذهن و احساس جامعه ما را در جهت منافع قدرت‌های خارجی به بازی می‌گیرند.

مقام استادی، یک مقام تشریفاتی نیست

🔹همه این امور، شرایط را بدتر کرده و فضا را تیره‌تر می‌کند. افرادی که تصور دارند که با این جابجایی‌ها و اخراج‌ها کار مثبت می‌کنند، درکی از این ندارند که مقام استادی، یک مقام تشریفاتی نیست. می‌توان از برخی از اساتید جایگاه استادی آن‌ها را گرفت اما نباید فراموش کنیم که این افراد، معلمان این نسل هستند.
روایتهای موازی در علوم انسانی!

در کتاب حاضر، دکتر سیدجواد میری به تشریح روایت‌های موازی در علوم مختلف انسانی می‌پردازد و بیان می‌دارد که روایت‌های کلان ساینس در حوزه علوم انسانی با شاکله و چهارچوبی که در بستر تعقل دیسیپلینر شکل گرفته، آن‌گونه که بزرگان علوم انسانی ادعا می‌کنند، جهان‌شمول نیست؛ بلکه به دلایل بسیار مهمی، جهان‌بینی پیچیده‌ای دارد.
چشم‌اندازها و افق آینده در علوم انسانی،
علوم اجتماعی و مسئله مفروضات پشت‌صحنه، جامعه‌شناسی، محدودیت‌ها و ظرفیت‌ها،
پست مدرنیته و مسئله یوروسنتریسم، جامعه‌شناسی یا روایات متعدد از جامعه،
نگاه علوم انسانی به خود
و برداشت‌های سه‌گانه در علوم انسانی برخی از موضوعات مورد بررسی در این کتاب هستند.
https://www.instagram.com/p/CweldfxuzDQ/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
🔻 نشست تخصصی مسأله دانشگاه!

در سمپوزیوم ملی مسئله علوم اجتماعی ایران که آذر ماه ۱۴۰۰ برای بزرگداشت روز ملی علوم اجتماعی برگزار شد از میان کثیری از جامعه شناسان شرکت کننده از جمله عالیجنابان مدنی؛ محدثی؛ بخارایی؛ بادامچی؛ و ...و خود جناب نعیمی جورشری این نگارنده ی این سطور بود که مسئله دانشگاه را در مرکز صورت بندی مسئله علوم اجتماعی ایران در سخنرانی خویش مطرح کرد.
همین سال کتاب گفتمان وفاق ارمغان دو دهه زیست آکادمیک نیز زیر چاپ رفت.
درسگفتارهای دانشگاه پژوهی هم مدتی هست که در آکادمی وفاق در حال برگزاری است.

مقاله ای با عنوان "پرسش از رسالت دانشگاه در جهان پساکرونا در سایه ی رهنمودهای بیانیه گام دوم انقلاب" نیز در اولین همایش ملی دانشگاه آرمانی ارائه کرده ام.

♦️ تهران | دانشگاه تربیت مدرس
چهارشنبه | ۸ شهریور. سرعت ۱۴
حضور برای عموم آزاد است
https://www.instagram.com/p/CwfkQKTuwSh/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
♦️بنویسید "جامعه شناسی هنر" بخوانید نسبت بینش جامعه‌شناختی و بینش هنری!

دکتر محمدحسن علایی

(جامعه‌شناس)
در اولین دوره درسگفتارهای "جامعه شناسی هنر" بنا داشتم به تمایز این درسگفتارها با آنچه غالبا در کشور ما و خارج از ایران به نام "جامعه شناسی هنر" از آن یاد می شود اشاره کنم، امروز در درسگفتارهای ارزشمند مبانی جامعه‌شناسی دوست و استاد ارجمندم جناب دکتر سیدجواد میری (جلسه دوم) که در کانال آکادمی وفاق هم بازنشر شده است؛ یقین حاصل کردم که آنچه قصد گفتنش را در این مقدمه داشتم بسی سخته تر و پخته تر در بیان دکتر میری به زیبایی و شیوایی هر چه تمام تر آمده است لذا به عنوان مقدمه ی درسگفتارهای جامعه‌شناسی هنر دوستان علاقمند را به شنیدن درسگفتارهای مبانی جامعه شناسی دکتر میری(مخصوصا جلسه دوم) دعوت می کنم. میری معتقد است جامعه شناسی نوعی بیش هنری است.
دکتر میری به مثابه "میلز ایرانی" در درسگفتارهای "مبانی جامعه شناسی" تعریف خود از چیستی جامعه‌شناسی، تمایز جامعه‌شناسی ایرانی و اروپایی و ... و چیستی بینش جامعه شناختی را تشریح می کند. محتوای کلی این درسگفتارها در کتاب "روایت های موازی در علوم انسانی" به چاپ رسیده است.
Audio
♦️معرفی دوره جامعه‌شناسی هنر در آکادمی وفاق!

🎙مدرس دوره:
دکتر محمدحسن علایی

(جامعه‌شناس)

@sociologicalperspectives
جستاری در ارزش رویکردهای خشونت پرهیز!

دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)

در راستای نیل به یک گفتمان ملی فراگیر، اصحاب نظر می بایست با توسل به رویکردهای جامعه شناختی توصیفی عینی از اوضاع جامعه و ویژگی های گروه ها و طبقات گوناگون اجتماعی ارائه دهند. بی تردید یکی از لوازمات نیل به چنین گفتمانی، پرهیز از هر نوع خشونت طلبی و انحصارگرایی و تلاش برای ایجاد فرصت های برابر برای مشارکت همه احاد و اقشار جامعه می باشد. به همین اعتبار، هر کجا یک ایرانی وطن پرست تشنه ی خدمت به تاریخ و فرهنگ این کشور برای ارتقا کیفیت زندگی ایرانیان و بهبود اوضاع کشور پیش قدم شود، همه ی ما و البته سازوکارهای اجرایی کشور باید دست او را به گرمی بفشاریم.
دیگر زمان کین جویی و رجزخوانی گذشته است، همه ی ما سوار یک کشتی هستیم و به تعبیر حافظ کشتی شکستگانی/نشستگانی هستیم که می بایست یک صدا، بادهای شرطه و موافق را برای رساندن کشور به یک ساحل امن فراخوانده برای تغییر سرنوشت قوم خویش دست به کار شویم.
ایران به مثابه ی یک خانواده ی بزرگ باید به روی همه ی فرزندان خویش از هر رنگ و قوم و مذهب آغوش مهر خویش را بگشاید، سنت گرا و نوگرا باید برادرانه در جهت صلاح و فلاح خانواده دست به دست هم دهند.
در دل آشوب جهان آشوبناک امروز، از هر کسی نزدیک تر به ما و منافع ملی ما خود ما هستیم فارغ از گرایشات و گروه بندی هایمان. باید قهر و خشونت را کنار بگذاریم، نیمه ی پر لیوان همدیگر را ببینیم دست بر روی اشتراکاتمان بگذاریم و با عزم ملی به سوی آینده ی بهتر برانیم.
عده ای از لحن شعارگون این سنخ از دعوت ها برآشفته می شوند اما، طوری نیست، بهتر است طرح های خویش را ابراز کنند ما نیز طرح صلح و دوستی همگانی ایرانیان را می افکنیم، و تقدیر خویش را تحقق می بخشیم تا در برابر چشم آیندگان، در قبال ویرانی ها شرمسار نباشیم.
آیا در شرایطی که بسترهای تاریخی برای تحقق جامعه مدنی و برقراری عدالت اجتماعی و ... وجود ندارد و در فقدان فرماسیون های اجتماعی لازم برای گذر از توسعه نیافتگی تاریخی، نمی توان اندک کارکردی برای رویکردهای خشونت پرهیز قائل شد، و جنبه ی رهایی بخشی آن را نادیده نگرفت. و گر نه آیا صرف دامن زدن به شکاف های اجتماعی و دلخوش ساختن به قراردادن برادر در مقابل برادر، در این شرایط بحرانی کشور، مصلحت ایران و ایرانی را در پی خواهد داشت و آب به آسیاب تندروی ها و کج اندیشی ها نخواهد ریخت؟!
خودآگاهی به وضعیت تاریخی ما را برآن داشته است که به جای نواختن در طبل تفرقه ها و تفاوت ها، با ندای آشتی جویی و صلح طلبی هم نوایی کنیم.
جوانان ما از هر طبقه و با هر سلیقه ای، می بایست خود را در پناه سنت و فرهنگ و تاریخ خویش، ارزشمند و عزیز ادراک و احساس کنند و چشم به نوازش دست کش های مخملی بیگانه ندوزند.
کوچک ترین قدم، در چنین اوضاع تیره و تاری، به سمت هدف های والا، با بزرگ ترین قدم ها برابری خواهد کرد، برای آینده ی ایران قدم های کوچک خویش را پیش بگذارید و چشم انتظار معجزه نمانید، ایران به دست ایرانی آباد خواهد شد، به شرطی که همه با هم آبادانی ایران را بخواهیم و برای تحقق آن با تمام وجود، تلاش کنیم، باشد که شایسته ی زیستن در ایرانی آباد گردیم و برای فرزندانمان میراث نکویی برجای بگذاریم. چرا که فراخوان به زیستن و آری گویی به زندگی و فرزندآوری، ضرورت است که با نهایت مهمان نوازی و مسئولیت پذیری همراه باشد. باشد که در سایه ی مجاهدت هایمان نام مان در دفتر تاریخ این سرزمین رقم نیک پذیرد، و لبخند شادی و رضایت بر لبان ایران جوان شکوفا شود.
Audio
مصاحبه با دکتر محمدحسن علایی در باب گفتمان وفاق!

مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
دانش آموخته جغرافیایی سیاسی و عضو آکادمی وفاق

۷ شهریور ۱۴۰۲

@sociologicalperspectives
Audio
آخرین رمانی که خواندی چی بود؟

پاسخ دکتر محمدحسن علایی به این پرسش
و دعوت از دوستان مخاطب برای پاسخ به این سوال...
@sociologicalperspectives
Audio
مصاحبه با دکتر محمدحسن علایی در باب "مسئله دانشگاه"!

مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
دانش آموخته جغرافیایی سیاسی و عضو آکادمی وفاق

۹ شهریور ۱۴۰۲

@sociologicalperspectives
دانشگاه پژوهی در میان پژوهندگان ایرانی!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)

"دانشگاه پژوهی در میان پژوهندگان ایرانی" یکی از پروژه هایی هست که در آکادمی وفاق در دست تدوین هست در این جستار به برخی از آثار متفکرین ایرانی در این حوزه اشاره می کنیم، کتاب هایی که در این پژوهش به تحلیل و تبیین تئوری های مطروحه در آن ها خواهیم پرداخت عبارتند از:

- روایت های موازی در علوم انسانی اثر دکتر سیدجواد میری
-تئولوژی، عقلانیت و علوم انسانی جدید؛ اثر دکتر بیژن عبدالکریمی
-کتاب های تاریخ دانشگاه در ایران، دانشگاه ایرانی و مسئله کیفیت؛ و دانشگاه و آموزش عالی آثار دکتر مقصود فراستخواه
- ملاحظاتی درباره ی دانشگاه اثر دکتر سیدجواد طباطبایی
- فلسفه دانشگاه اثر دکتر رضا ماحوزی
-خود مردم نگاری هویت دانشگاهی اثر دکتر نعمت الله فاضلی
- کتاب های"مسائل آموزش عالی ایران"، دانشگاه ایرانی (درآمدی بر جامعه شناسی آموزش عالی)"؛ اثر دکتر غلامرضاذاکرصالحی
- اجتماعات علمی و دانشگاه ایرانی اثر دکتر محمدامین قانعی راد
- علم و سیاستهای آموزشی - پژوهشی؛ اثر دکتر رضا داوری اردکانی
- گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک (به قلم نگارنده)
https://www.instagram.com/p/CwnxvJhOldI/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
درآمدی بر چالش های نهاد علم در ایران!
(از جامعه‌شناسی بومی تا جامعه‌شناسی شخصی)

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)

نهاد علم و دانشگاه به معنی الاعم و دانشکده‌ها و گروه های آموزشی به معنی الاخص در ایران هنوز به عنوان نهادهایی مستقل و مدرن قابل ارزیابی نیستند و شاید همچنان مجبوریم نهاد علم در ایران را یک نهاد شبه مدرن در یک جامعه توسعه‌نیافته تلقی کنیم. این میان علوم انسانی به معنی الاعم و علوم اجتماعی با همه ی زیرشاخه هایش به معنی الاخص به عنوان رشته ها و مکاتب علمی بیش از سایر علوم زمینه مند و کانتسچوال است و بنابراین از خاک خاستگاه اش برآمده است و در آن آب و هوا نشو و نما یافته است؛

حال بد نیست به یک چالش در همین باب که جوامع توسعه‌نیافته با آن رو برو هستند اشاره کنم جوامع غیر اروپایی از طرفی با انواع مسائل اجتماعی مواجه‌اند که ضرورت مطالعه علمی آن‌ها را با توسل به علوم اجتماعی برای چاره جویی مسلم می کند و از طرفی با رشته هایی بسیار زمینه مند مواجه می شوند که نمی توان عین آن را در اینجا طلبید و به کار گرفت.

همینجا هم پای چالشی بزرگتر به موضوع باز می شود و آن ابداعات و ابتکارات وطنی در این رشته های علمی است جامعه‌شناسی بومی؛ جامعه‌شناسی دینی؛ جامعه‌شناسی اسلامی؛ جامعه‌شناسی ایرانی و... که هر کدام بنا به همان ضرورتی که پیشتر گفته آمد سر بر آوردند.

تأکید افراطی بر ضرورت گذر از کلاسیک ها و آبای جامعه‌شناسی و عدم تعلق جامعه‌شناس به مکاتب، تلویحا به نوعی جامعه‌شناسی منجر می شود که من از آن به "جامعه‌شناسی شخصی" تعبیر می کنم.

زمینه زدایی افراطی از جامعه‌شناسی؛ تغافل از نقش تاریخی کلاسیک‌ها و بنیان گذاران؛ تخفیف هر نوع تلاش به اصطلاح مکتبی و بومی در تاریخ علوم اجتماعی ایران؛ مع الاسف به نوعی جامعه‌شناسی شخصی منجر می شود که جز خود به اصطلاح فرد جامعه‌شناس و معدودی از هواداران در حلقه وی درک و دریافتی از آن ندارند!

به هر روی باری دیگر باید بر این حقیقت تاکید کرد که نضج گرفتن تخیل جامعه‌شناختی و تکمیل نهاد علم منوط به همین افتادن ها و از نو برخاستن ها و آزمون و خطاهاست به شرطی که به تفکر انتقادی و شنیدن ملاحظات هم در اجتماع علمی گشوده باشیم و ضمن تاکید بر ضرورت دانشگاه در ایران به آسیب شناسی آن در جهت اصلاح و ارتقا همت بگماریم.
https://www.instagram.com/p/CwqJGqKOJms/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
Audio
مصاحبه با دکتر محمدحسن علایی در باب "اهمیت زبان زیست‌جهان در مناسبات متقابل‌"!

مصاحبه گر: سعید شیرخانقاه؛
دانش آموخته جغرافیایی سیاسی و عضو آکادمی وفاق

۱۱ شهریور ۱۴۰۲

@sociologicalperspectives
♦️ادبیات "عشق پژوهی" باید تغییر کند!

دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)

♦️آلن بدیومی گوید عشق هردم باز آفریدن خود است؛ شعله اش را نگهدار تا پایدار بماند؛ بدیو می گوید که "عشق عبارت از تفاهم و قرارداد دو آدم خودخواه نیست. عشق فرآیند بازساختن و باز آفریدن است که آنها را مجبور  به فراتر رفتن از خودخواهی می نماید. برای این که عشق پایدار بماند، باید روی آن کار کرد و خود را هردم باز آفرید". در این جستار به اختصار به آسیب‌شناسی دوره های به اصطلاح عشق پژوهی برخی همکاران جامعه‌شناس ذیل چند محور می پردازیم:

🔸️اولا خود "عشق پژوهی" هنوز ترکیب رسایی نیست چرا که عشق از اساس امری پژوهیدنی نیست بل امری‌ست تجربت محور. به قول شاعر: "عشق آمدنی بود نه آموختنی".

🔸️ثانیا پژوهشگر مذکور باید بداند رابطه پژوهی "عشق" محور، نمی تواند و نباید خود را از میراث ادبی ایران و جهان با همه ی تنوع و تکثر آن از شعر و حکایت بگیر تا داستان و رمان بی نیاز بیانگارد.

🔸️ثالثا پژوهشگر رابطه پژوهی عشق محور؛ باید با رویکردی میان رشته ای interdisciplinary به موضوع بنگرد حال فیلد تخصصی وی جامعه شناسی باشد خواه روان شناسی یا روان کاوی.

♦️و سخن آخر اینکه صاحب نظران و متفکرانی که در خصوص عشق نظریه پردازی کرده اند اگر چه باید محل رجوع فرد پژوهشگر باشد لیکن این میزان کفایت نمی کند چرا که جستجوی چند و چون عشق و عشق‌ورزی در هر سرزمین و جغرافیایی باید متناسب با مختصات ویژه ی آن قلمرو نظریه پردازی شود.  بنابراین باید پژوهشگر از منظر و مرئای خویش قابلیت مفصل بندی گزاره‌های تجربی و صورت بندی آرای نظری خویش را دارا باشد و صرفا به تکرار و ترجمه ی آرای دیگران نپردازد. جامعه شناسی نباید خود را تا حد بیمه‌گر روابط عاطفی و یا دلال محبت در حیطه ی عشق و عاشقی تقلیل دهد.
آنچه ما در تجربه‌ی عشق با تمام وجود زیست می‌کنیم نوعی تجربه‌ی منقلب کننده، تکان‌دهنده، غیرقابل پیش‌بینی و عمیقاً تجربه‌ای درونی است که پروای روح آدمی را توسعه و جلا می‌بخشد؛ این تعبیر از عشق امروزه در جنگ با عقل سلیم، عرف‌ها و عادت‌ها، محاسبات و راحت طلبی با مخاطرات عدیده‌ای روبروست.
https://www.instagram.com/p/CwuJO2Wu6Hx/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
♦️تضعیف دانشگاه، تضعیف نظام است!

دکتر محمدحسن علایی

جامعه شناس و مولف

🔸️روزنامه همدلی؛ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲


https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2252&page=8
Audio
شعر ترکی "ذکری اردبیلی" با صدای
محمد حسن علایی


@sociologicalperspectives
💢 جستاری در واکاوی علل مهاجرت نخبگان!

✍️دکتر محمدحسن علایی
(جامعه شناس)

🔺اخیرا در یک ویدویی از رتبه های برتر کنکور ۱۴۰۲ پرسش شد که آیا به مهاجرت می اندیشند یا نه؟ و تقریبا همه با هم نسبت به مهاجرت متفق‌القول بودند آمار حاکی از آن است درصد بسیار بالایی از رتبه های برتر کنکور از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ از کشور خارج شده اند؛ این در حال است که این آمار روز به روز هر چه که پیشتر آمده ایم با بروز مشکلات بیشتر در کشور افزایش یافته است. اما چرا؟!

🔺به عنوان یک جامعه‌شناس در دو سطح برای این پرسش می توان پاسخ داد؛ در سطح فردی و در سطح اجتماعی. در سطح فردی آدم ها در دوران جدید دیگر از آرمان هایی مثل وطن دوستی و حس تعلق به وطن رفته رفته تهی شده اند و بنابراین هر جا که احساس کنند از مواهب بیشتر و social services بیشتری برخوردار می شوند ترجیح می دهند که همه چیز را رها کنند و بروند دنبال سعادت فردی.

🔺اما در سطح اجتماعی بحث کمی متفاوت است علی رغم سفارشات مکرر بزرگان به حمایت همه جانبه از نخبگان مع الاسف این مسئله در عمل هرگز محقق نشده است و از این رو نخبگان ترجیح می دهند که از کشور خارج شوند چون با انبوهی از معضلات اجتماعی در کشور مواجه می شوند که جلوی تحقق ایشان را سد کرده است. اساسا وجود آینده ی بحرانی در همه ساحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در تصور ایشان موجبات مهاجرت را فراهم می کند‌‌.

🔺من البته معتقدم نخبه ی واقعی می ماند و تا حد توان دست به تغییر و تحول و ترمیم می زند اما این از توان هر کسی خارج است. در مجموع بایستی به نحوی جدی و بنیادین به پیامدهای این بلای سرمایه‌سوز اندیشیده شود.

#رصدخانه_مهاجرت_ایران
@imobs_ir
♦️تضعیف دانشگاه، تضعیف نظام است!

دکتر محمدحسن علایی

(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)

🔸️روزنامه همدلی؛ ۱۲ شهریور ۱۴۰۲

https://hamdelidaily.ir/index.php?newsletternumber=2252&page=8


♦️حقیقتا عدم پاسخگویی صریح، قاطع، قانع کننده‌ و به موقع مسئولين ذیربط در خصوص "اخبار اخراج؛ تعلیق و قطع همکاری با اساتید دانشگاه" فروغلتیدن در بازی های خصمانه ی بدخواهان کشور در این شرایط خطیر تاریخی است.

♦️معادله بسیار پیچیده و در عین حال کاملا روشن است. پیچیده از آن جهت که باورکردنی نیست که دشمن تا چه میزان برای درهم کوفتن ما برنامه و طرح دارد و ساده از این جهت که براستی این حقیقت آشکار که "تضعیف اساتید دانشگاه مساوی هست با تضعیف کلیت نظام" چرا تا این میزان از چشم مسئولین پنهان مانده است؟!

♦️ به بیان ساده: تحریم؛ پس آنگاه تورم؛ پس آنگاه نارضایتی؛ پس آنگاه خشم توده؛ ... این وسط تنها می ماند نقش نخبگان که از آتش فتنه بکاهند یا در آن بدمند!
پس قدم بعدی ایجاد نقار و شکاف  میان نخبگان و حاکمیت است که با بزرگ‌نمایی و دامن زدن به اخبار راست و دروغ در خصوص اخراج  اساتید و لغو قرارداد همکاری... و انتشار تخم نفرت و کینه به سرعت این هم حاصل خواهد شد؛ البته طی این پروژه به طور ضمنی نسبت به اساتید پر تلاش، دلسوز و انقلابی نیز بدبینی ایجاد خواهد شد.

♦️یکی دیگر از پیامدهای مخرب برخورد های غیر قابل دفاع با اساتید دانشگاه؛ و مهاجرت نخبگان عدم توفیق دانشگاه در درازمدت برای تولید نخبه های علمی و توسعه گفتمان‌ها و نظریات و مدل‌هاب علمی برای برون رفت کشور از بحران ها و انسدادها در ساحات سیاسی و اقتصادی هست.

این میان عدم پاسخگویی صریح مسئولین ذیربط، بی هیچ شک و شبهه ای افتادن در بازی دشمن است لذا لازم می دانم ️به عنوان یک  جامعه‌شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق همه ی مسئولان مربوطه را به تبعات سیاه این پروژه ی آزرده‌سازی اساتید تذکار دهم و عاجزانه درخواست کنم هر چه سریع تر با تنویر افکار عمومی در خصوص این امر خطیر مانع گسترش آتش این فتنه‌ خصمانه در این شرایط حساس تاریخی شوند.

♦️در کتاب "گفتمان وفاق" به صورت مبسوط به آثار مخرب بیتوته ی دانشگاهیان و روشنفکران در حاشیه تعارض دولت-ملت اشاره کرده ام؛ برای نیل به دولت-ملت قوی در یک کشور توسعه نیافته نباید به شکاف حاکمیت و ملت دامن زد؛ به عقب راندن اساتید دانشگاه با این بی تدبیری‌ها موجب سوق دادن ایشان به حاشیه تعارض دولت-ملت می گردد و این می تواند مبدل به موجی مخرب در افکار عمومی بر علیه حاکمیت شود آن هم در این شرایط خطیر از لحاظ سیاسی و اقتصادی که نیاز مبرم به حفظ وحدت وجود دارد.

♦️اگر مسئولین به واقع به دنبال تقویت نظام در مسیر توسعه و تعالی کشور هست و از این رو دست به بهبود شیوه های جذب اساتید جوان و پر انگیزه می زند بایستی این تحول را زیر نظر اهل تفکر دغدغه مند و جامع الاطراف انجام دهد چرا که این مهم بدون توسل به اهل تفکر آشنا به اصول ارتقای کیفی دانشگاه ایرانی، از عهده ی مسئولین اساسا خارج است. فرایند جذب و بکارگیری نیروی انسانی در نهاد آموزش عالی کشور اعم از دانشگاه ها و پژوهشگاه ها و ... از چندان نقیصه ی کلانی رنج می برد که نمی توان آن را به برخی خطاها و کاستی های موردی منحصر دانست و مع الاسف از چنین واقعیت تلخی می بایست با عنوان یکه تازی کژکارکردی ساختاری در میدان آموزش عالی کشور یاد کرد.

♦️علی رغم تاکیدات مکرر رهبری انقلاب در حمایت و دفاع از جامعه‌ علمی و نخبگان کشور مع الاسف باید نسبت به ناکارآمدی ساز و کارهای شناسایی و جذب نیروهای اصیل و کارآمد در سطح نخبگانی همچنان دلواپس بود! با این وجود ضرورت باز شناسی نیروهای اصیل و شکل گیری یک گفتمان مترقی رهایی بخش بیش از پیش احساس می شود‌
در شرایط کنونی کشور، علی رغم انفجار انبوهی از بحران های نگران کننده، فقدان یک گفتمان مترقی انسجام آفرین به شدت احساس می گردد. گفتمانی که در پی نجات کشور برآید و تامین منافع ملی را با وجود همه ی تهدیدات داخلی و فشارهای همه جانبه نظام سلطه جهانی تضمین کند. معدود دغدغه مندان روشن اندیش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و دانشمندان علوم اجتماعی بایستی از توان و شایستگی تولید محتوا و گفتمان سازی برآمده از نهاد علم برخوردار باشند.

♦️گام دوم انقلاب بدون ایفای نقش موثر دانشگاه و دانشگاهیان میسر نخواهد شد.
بدانیم در این مرحله به جهاد اساتید، نخبگان و خواص در امر تبیین و ساحت گفتمان سازی بیش از گذشته محتاجیم. بنابراین لازم است هر چه سریعتر با اتکا به حمایت بزرگان و دلسوزان دست عناصر نااهل و وابسته را از تعرض به ساحت دانشگاه کوتاه کنیم!
اتلاف سرمایه اجتماعی بحران‌زاست!

دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)

♦️به رغم انواع بحران ها و آسیب های اجتماعی و روند تصاعدی آشفتگی های مخرب اقتصادی در شرایط همدستی کابوس تحریم و افت شدید سرمایه اجتماعی Social capital و اعتماد عمومی، در ایران ما، که همسایه ی افغانستان است و کشوری است در وسط خون و آتش خاورمیانه، و بی اغراق روزی نیست که خبری دهشت زا در خصوص انواع بحران هایش در رسانه ها مخابره نشود، سخن گفتن از امید چندان هم ساده و بی دردسر نخواهد بود، اما تلقین امید و تزریق روحیه به شهروندان سراسیمه و بیمناک این جامعه ی بحران زده، در جهت ارتقای تاب‌آوری ایشان، بی شک، ضرورت بی چون و چرای وضعیت اینجایی و اکنونی ماست.

♦️دانشگاهیان دغدغه مند و اصحاب قلم و اندیشه سرمایه های اجتماعی و ملی کشور هستند اتلاف این قبیل سرمایه ها به بهانه های کذایی حداقل یک نتیجه ی قطعی به دنبال می آورد و آن همانا بحران‌زایی در نهاد علم است نهادی که شرط اول تحقق آموزش و پژوهش در آن وجود ثبات و امنیت پایدار است.

♦️در کتاب "گفتمان وفاق" به صورت مبسوط به آثار مخرب بیتوته ی دانشگاهیان و روشنفکران در حاشیه تعارض دولت-ملت اشاره کرده ام؛ برای نیل به دولت-ملت قوی در یک کشور توسعه نیافته نباید به شکاف حاکمیت و ملت دامن زد؛ به عقب راندن اساتید دانشگاه با این بی تدبیری‌ها موجب سوق دادن ایشان به حاشیه تعارض دولت-ملت می گردد و این می تواند مبدل به موجی مخرب در افکار عمومی بر علیه حاکمیت شود آن هم در این شرایط خطیر از لحاظ سیاسی و اقتصادی که نیاز مبرم به حفظ وحدت وجود دارد.
https://www.instagram.com/p/CwyTWmRuE9N/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==