آکادمی وفاق؛ رویکردهای جامعه شناختی؛
1.55K subscribers
777 photos
209 videos
119 files
1.36K links
محمد حسن علایی
دکترای جامعه شناسی نظری فرهنگی
مولف کتاب "گفتمان وفاق؛ ارمغان دو دهه زیست آکادمیک" و "شریعتي و تفکر معنوی در روزگار سیطره‌ی نیست‌انگاری"
ارتباط با مدیر کانال
@Dr_Mh_Alaei

صفحه اینستاگرام:
http://www.instagram.com/dr.alaei.sociology
Download Telegram
🌐 ضرورتِ داوری‌‌‌‌اندیشی ایرانیان/ دکتر بیژن عبدالکریمی: رضا داوری اردکانی از ما پرسید، در شرایطِ تاریخیِ کنونی، محدوده‌های اصلاح و حفظ اصول و مبانی و ارزش‌ها، در جهانِ تجدد کجاست؟ امکاناتِ تاریخیِ ما برایِ تحقق این آرمان‌ها کدام است؟
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: استاد فلسفه در دانشگاه آزاد اسلامی
🔹سیاست نامه 292
🔹ضرورت داوری‌اندیشی ایرانیان؛ بخش سوم
♦️داوری و طرح پرسش از امکان‌ها
♦️او با آرمان‌ها مخالفت نکرد، اما ما را با پرسش از شرایط و امکان تحققِ آنها روبرو کرد. او با تکیه بر فلسفه به ما آموخت که کارِ فلسفه، نه ستایش از آرمان‌ها و آرزوها، بلکه پرسش از امکانهاست و با مورد پرسش قرار‌دادن امکان‌هایِ تاریخی و اجتماعی، ایدئولوژیک‌اندیشی‌های ما را، با تزلزلی جدی و عمیق مواجه کرد.
♦️ داوری در جامعۀ ما در روزگارِ مرگِ فلسفه، پاسدارِ حریمِ فلسفه و نگاهبان ساحت تفکر بود. او همچون اصحابِ ایدئولوژی‌ها به مخالفت و موافقت با امور نپرداخت و به مدح و ذم حوادث مشغول نشد، بلکه کوشید به ما نشان دهد که ما در کجای تاریخ ایستاده‌ایم و در چه شرایط و موقعیتی قرار داریم و چه می‌کنیم به کجا می‌رویم.
♦️او کوشید به جای اسیر شدن در حب‌ها و بغض‌ها، به تأمل در رویداد‌ها بپردازد و اطراف و جوانب و آثار و عوارض موقعیت ما در جهانِ کنونی را روشن سازد. او نه با آزادی مخالف بود و نه با عدالت، نه با اصلاح مخالف بود و نه با اصول، اما نه سنگ آزادی را به سینه زد و نه سنگ عدالت را. نه سخن از اصلاح سر داد و نه داعیه‌دار دفاع از اصول بود، به همین دلیل هیچکس از جریانهای مشغول به نزاع‌های بی‌حاصلِ سیاسی نیز او را در جرگۀ خویش نپنداشتند.
♦️رضا داوری اردکانی از ما پرسید، در شرایط تاریخی کنونی آزادی چیست؛ عدالت کدام؟ و محدوده‌های اصلاح و حفظ اصول و مبانی و ارزش‌ها، در جهانِ تجدد کجاست؟ امکاناتِ تاریخیِ ما برایِ تحقق این آرمان‌ها کدام است؟ و چگونه می‌توان وقتی خانه خُرد قومی ویران است و افرادش از چیستی و کیستی و کجایی خویش "خود‌آگاه" نیستند، از تحقق ارزش‌ها سخن گفت؟ داوری نه از مدعیان دین‌داری در برابر سکولارها دفاع کرد و نه از سکولارها در برابر دین‌پناهان. او تنها پرسید دین در جهانِ تجدد و در زمانۀ سیطرۀ فراگیر عقلانیتِ علمی و تکنولوژیک چگونه چیزی می‌تواند باشد؟ و نیز آیا در زمانۀ کنونی و در جهان پسا‌مدرن، عقل سکولار و روشنگرانه از همان امید و پشت گرمیِ قرون ۱۷ و ۱۸ و ۱۹ برخوردار است؟
♦️او همچون بس‌بسیاران، ما را به افتادن در بازی موافقت‌ها و مخالفت‌ها ترغیب نکرد، بلکه ما را به تأمل در زمان و زمانه دعوت کرد. او در جامعه‌ای که رمانتیسم و ولنتاریسم و دُن‌‌کیشوتیسم، تمام سطوح گوناگون حیاتِ اجتماعی از جمله روشنفکران و دانشگاهیان را احاطه کرده‌است و کمتر کسی به "تقدیر" در معنای امکانات تاریخی می‌اندیشد، ما را به اندیشیدن به "تقدیرمان" فراخواند و متأسفانه چه عوامانه، این فراخوانی به "خودآگاهیِ تاریخی" را به "جبرگرایی و دعوت به انفعال" فهم و تفسیر کردند.
♦️داوری صرفاً به دفاع از فلسفه و تفکر نپرداخت، بلکه خود به قامت یک فیلسوف اندیشید. او یک آکادمیسین یا استادِ دانشگاهی، در معنای رایج و مصطلح کلمه و منطبق بر معیارها و استانداردهای رسمی نبود و کلاس‌هایش همواره فاقد طرح برنامه‌ای درسی بود و هیچ‌گاه نیز به نوشتن مقالات و کتب وزینِ به ظاهر علمی، با ارجاعات دقیق به منابع و دیگر مختصات یک مقاله یا اثری که امکان انتشارش در نشریات ISI باشد، نپرداخت.
♦️یاسپرس می‌گفت تفاوت بسیاری میان وراجی‌های فلسفی و خود عمل تفلسف وجود دارد. یاسپرس می‌افزود از میان ما فقط این هایدگر بود که به عمل تفلسف می‌پرداخت. در افقِ تاریخی ما نیز می‌توان گفت، ما چه بسیار فلسفه تدریس کرده و پیوسته از فلسفه سخن گفته و می‌گوئیم و در موضوعات گوناگونِ فلسفی، چه سمینارها و کنفرانسهای باشکوهی تشکیل می‌دهیم و سالانه چه بسیار متون فلسفی ترجمه و تألیف کرده، به انتشار می‌رسانیم. اما در این میان چیزی غایب است: خود فلسفه، خود تفکر.
♦️اما داوری از معدود افرادِ انگشت‌شماری است که در محدوده‌های امکانات و تقدیرِ تاریخی ما به راستی تفلسف کرده‌است. فلسفه و تفکر، تکرارِ مشهورات و مقبولات، فضل‌فروشی‌هایِ روشنفکرانه، صورت‌بندی و مفهوم‌سازی برای فهم همگانی و متعارف، یافتن مؤیدات و شواهدی از گفته‌های فیلسوفان برای جهت‌گیری‌هایِ پیشینِ ایدئولوژیک، تئولوژیک و سیاسی، نیست. این همه، همان اموری است که داوری، برخلاف بسیاری به آنها نپرداخت.
♦️ فلسفه و تفکر، شورمندی و طلبی است که جانِ متفکر را لبریز می‌کند و افلاطون از آن به "اروس" تعبیر می‌کرد.
♦️در جانِ داوری، دردی وجود دارد، که به فغان آمده است.
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#ضرورت_داوری_اندیشی_ایرانیان
#ساختارهای_ایرانی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
@drshhs

‏وفاق یا شقاق؟

اخیرا پستی از ‎#دکتر علایی در تلگرام دکتر عبدالکریمی دیدم با عنوان چرا نباید ‎#وفاق را به تاخیر انداخت؟

از آنارشی مهارناپذیر تا تلفات و خسارتهای زیان بار و به خطرافتادن ‎#کشور و منافع ملی گفته‌اند و سپس دعوت به طرحی نو با مشارکت همه سلایق سیاسی و اجماع سازی نخبگانی
‏و اینکه ما ناگزیر از وفاقیم
و این سوال که آیا وصول به اجماع ‎#نخبگانی ممکن و مطلوب است؟

تردیدی نیست که ‎#اجماع و وفاق، مطلوب است اما پرسش این است که آیا شدنی هم هست؟

همه میدانیم که وفاق در شرایط کنونی جامعه، شدنی نیست و این یک حقیقت است.
وفاق امری ‎#دستوری نیست که فرض کنید

‏اگر مثلا همه ‎#مقامات هم دستور به وفاق دادند یا حکم به ‎#آشتی ملی و... کنند، تغییری در شرایط کنونی روی دهد.
وفاق، مبنای وفاق میخواهد.
وفاق بر سر چه؟
و اصولا برای چه؟
در جامعه‌ای که تعدد و تکثر و تشتت ‎#فکری و نظری به حدی رسیده که در مرحله تجزیه فرهنگی قرار گرفته، سخن از وفاق ‏ساده نگری است.

چرا باید انتظار داشته باشیم ‎#مجامع فکری و فرهنگی گوناگون، ارگانها و دستگاهها، سازمانها و ‎#ساختارهای مختلف بوجود آمده در دهه‌ها و غیره و غیره، که هرکدام برای خود حکومتی دارند و جزیره‌هایی از ‎#قدرت شده‌اند، بر سر یک میز بنشینند؟
واقعا چرا باید بنشینند؟

‏اینکه در پشت این اتفاق نامیمون ‎#فرهنگی، فکر واحد و ‎#نظام بخش و آینده نگری نبوده، نبوده است، ولی اکنون چه باید کرد، مهمتر است.

اگر بدنبال وفاق باشیم باید به ریشه های فکری شدنی شدن وفاق اندیشید که شاید در پس سالهای دیگر شدنی شود.
ببینید چگونه یک ‎#سرود بی‌اهمیت، آتش ظرفیت موجود ‏شقاق را شعله ورتر میکند و خود، منشا شقاق میشود؟

تا شرایط این است، هر امری بر این ‎#آتش می‌افزاید و از این پس هم چنین است.

در سخنرانی ‎#نقد آسیب شناسی ساختار فرهنگی به برخی راهها اشاره کردم، که بیشتر تاکید بر فهم و ابداع ‎#مبانی نظری وفاق و بحثهای مفهومی در ایجاد وحدت نسبی و ‏اهمیت کار ‎#نخبگان در ‎#نظریه پردازی‌های مفهومی بود...
🔻🔻🔻

https://t.co/Ig1fSi3yEM