صبح و شعر
633 subscribers
2.11K photos
266 videos
324 files
3.15K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
صبح و شعر
. ‍ #سوزنی_به_خویشتن از #جمشید تا #ضحاک! دیدگاهی دیگر گون به #شاهنامه فراز ۳ - «نفرین منابع» 🔹گفته آمد که داستانها(استوره‌ها)یِ شاهنامه، بازتاب رویدادهای تاریخی یا پدیده‌های زاستاری(طبیعی) در ذهن مردم روزگار است که هزاران سال سینه به سینه باز گفته شده…
.
#سوزنی_به_خویشتن

از #جمشید تا #ضحاک!
دیدگاهی دیگر گون به #شاهنامه

فراز ٤ – بهسازی از بالا

🔹باور به #بایستگیِ_فرمانرواییِ_بى_چون (#حاکمیت_مطلقه) و باور به #بهسازیِ( اصلاحات) از #بالا دیرپاست! این بیتهای شاهنامه گواه است:

سرِ نیکوی‌ها و دستِ بدی
در دانش و کوشش و بخردی
همه پاک در گردنِ پادشاست!
اُ زو ویژه پیدا شود کژّ و راست!
🔻🔺🔻
🔸باز آن که، به راستی این سراسرِ هازمان(جامعه) و باهَماد(جمعیت) است که فرمانروا را بر می‌کشد و می‌پرورد و نگاه می‌دارد یا فرو می‌پاشد!
در نبود ساختارهای مردمیِ کشورداری، راهبری، به یک‌کاسگی(تمرکز) و ویژه خواهی (انحصار) و تباهی(فساد) می‌گراید و سرانجام می‌پوسد و فرو می‌پاشد!

🔹بر بنیاد انگاشته (تلقی ذهنی) نیاکان که در شاهنامه و دیگر گفتارهای ایرانی(بویژه اوستا) بازتاب یافته، در روزگارِ (سیزده هزارساله‌ی) جمشید، این فرایند پیموده شد! #جمشید «شاه‌انگاشته»ای نشان داده شده که پیکار با بدی و راهبری روانها به سوی روشنی را یک تنه می‌پذیرد و می‌داود:

بدان را ز بد دست کوته کنم!
روان را سوی روشنی ره کنم!
🔺🔻🔺
🔸در آغاز این دوران، با چنین باوری، ، هازمان راهِ پیشرفت را می پوید، همه‌چیز از بالا سامان می‌یابد، فرمانروا، جایگاهِ «پادشاهی» و «موبدی (=اندیشمندی)» را همزمان از آن خود می سازد و نهادهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، زیر فرمان پادشاه سامان می یابند و استوار می شوند!

🔹این فرگرد، ناگزیر از پروردن #نوکیسگی و تازه به دوران رسیدگی است و ره به #فزون‌خواهی و #بهره کشی، می‌برد! آفرینش(خلاقیت)ها می‌پژمرد، ویژه خواهی(انحصار) و #تباهی(فساد) می‌گسترد، سرانجام شکوه پیشرفتهای آغازین، به بازایستی (رکود) می انجامد و مردمان روی می گردانند، مردمی که پادشاهی را جز به پشتوانه نیرویی فرا باهَماد(گروه،نژاد)، استوار نمی‌دانند و آن را نیز برآمده از فرِّ یزدان (پشتیبانی آسمان) می یابند، چنین می‌انگارند:

به جمشید بر تیره گون گشت روز،
همی کاست آن فرِّ گیتی‌فروز!
🔻🔺🔻
🔸و چون هازمان درگیر هرج و مرج و بی‌سامانی می‌شود، پس در پی نیروی فراباهَماد دیگر، به بیگانه روی می‌نهند و سر بر آستان «پادشاهی پر از هَول و اژدها پیکر» می‌سایند و آن را بر خویش چیره می‌سازند:

سواران ایران همه شاه جوی،
نهادند یَکسر به ضحاک روی!
به شاهی بر او آفرین خواندند،
وُرا شاهِ ایران‌زمین خواندند!

در فراز پسین سازوکار فراباهَمادِ برتخت نشستن را بر خواهیم رسید!
همراه باشید!

نگارنده: #سیروس_حامی

@ShahnamehToosi

@sobhosher