صبح و شعر
654 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
🌤🌟
❄️💫غزل : حضرت #حافظ
🎤آوای : استاد #علی_گلزاده

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم

من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم

عشق دردانه‌ست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم

لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم

بازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب من
تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم

من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنج‌ها
کی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنم

چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست
کجادلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم

عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم

من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم

گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم
گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم

عاشقان را گر در آتش می‌پسندد لطف دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم

دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم
🔻🔺🔻🔺
ازمنظر #زاهد, هرکس مقیّدبه آداب شرع و اخلاق اجتماعی نباشد، هرچقدرهم پاک باطن بوده باشد،طولی نمی کشد که خودبخودبی انگیزه شده و بسوی بی بند وباری و بی غیرتی کشیده می شود ودرمَنجلابِ فساد وتباهی فرومی رود!
#حافظ شاید شاخص ترین وبارزترین فردیست که درمقابل ِ این تفکّر متعصب و خام قدعلم کرده وتمام توان وکوشش خودرابکاربست تاعکس آن رااثبات کند. برای همین منظور شخصیّتِ “ #رند” راکه ازلحاظ اجتماعی درپائین ترین رده قرارداشت ونمادِ لااُبالیگری به شمارمی رفت درکارگاهِ ذهن ِاسطوره ساز خویش، بازسازی،به سازی ونوسازی کرد وبه اوشخصیّتی عارفانه، عاشقانه ومسئولانه بخشید.
شخصیّتی که درظاهر بی قید وبند ولااُبالیست،شراب می خورد،نظربازی می کند، عشقبازی می کند لیکن باطنی پاک دارد. ازریاکاری، دروغ، نیرنگ ومردم آزاری و بویژه فضولی درکاردیگران بیزاراست.
رندی که در همان ابتدای سخن از” #شراب و #شاهد و #میکده” میگوید و منظور حافظ از زبان این رند پاکباز (حداقل دراین بیت) معناهای #ظاهری هستند وبرداشتِ عرفانی یاچیزی دیگر میسّر نیست. اومی خواهد با تکیه برمعناهای ظاهری وبرجسته سازی این واژه ها، حساسیّتِ زاهد وعابدرابرانگیخته وهرچه بیشتروبیشتر صفِ خودرا ازآنها جداوخودرا درمدار آزاداندیشی قراردهد. تنهادراین صورت است که فرصتی مناسب پیداخواهد کرد وخواهدتوانست به #جهان بینی ِ خویش توسعه وعُمق بخشد. جهان بینی ای که برای اوازهمه چیز عزیزتر ومهمّتراست.
💫به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن می‌رسد چه چاره کنم
عشق دُردانـه ست و مـن غوّاص و دریا میـکـده
سـر فـرو بــُردم در آنـجـا تـا کـجــا سـر بـر کـنـم💫
واین بیت دقیقاً نقطه ومحور مدار #جهانبینی ِ حافظ است که دربیتِ پیشین اشاره شد. #انتخاب طریق عشق وراهی شدن به سرمنزل مقصود…
🔻🔺🔻
@sobhosher
📖اثر #شاهنامه در #پاسداری_واژه_ها و #اصطلاحهای_فارسی
بهر پايانى
🔸
سخن مشنو از مرد (#افسون_منش)
که با جان روشن بود بد کنش

🔻(افسون منش) در بیت بالا به معنی نیرنگ باز آورده شده است.

چون من برگذشتم زجیحون (#برآب)
ز توران به چین رفت بر افراسیاب

🔺در بیت پيشين (بر آب) به معنی شتاب و بی درنگ آمده است، چنان که ( بر آب گفتن) را ( برهان قاطع)به معنی (حاضر جوابی و بی تامل گفتن) معنی کرده است.

جهان دید یکسر پر از (#کشتمند)
در و دشت پر گاو و پر گوسفند

🔻در بیت بالا (کشتمند) را که کلمه ی دلنشینی است، به معنی مزرعه آورده است.

فرستادم اینک (#جهان_بین) خویش
سوی شاه کسرا به آیین خویش

🔺در بیت بالا (جهان بین) به معنی فرزند به کار رفته است.

همان شیر آهنگ بهرام کرد
بغرید و چنگش (#به_اندام_کرد)

🔻در بیت پيش(به اندام کردن) به معنای مرتب کردن و مهیا نمودن است.

زجنگ، آشتی بی گمان بهتر است
نگه کن که (#گاوت_به_چرم_اندراست)

هنوز از بدی تا چه آید به پیش
(به چرم اندر است این زمان گاومیش)

🔺در ابیات بالا (گاو به چرم بودن) به معنای نا معلوم بودن سر انجام کار و نگران آینده بودن آورده شده است.

خنک آن که باشد و را چون تو پشت
بود ایمن از( #روزگاردرشت)

🔻در این شعر (روزگار درشت) به معنی روز های مصیبت بار آمده است و اصطلاع زیبا و فصیحی است.

چو (#برگشت) و آمدش همگام شوی
چو پروین بدش روی و چون قیر موی

🔺(برگشت)، در بیت بالا به معنی به ثمر رسیدن و بزرگ شدن آورده شده است.

که ما را دل ابلیس (#بی_راه_کرد)
زهر نیکویی دست کوتاه کرد

🔻(بی راه کردن) در بیت پيش به معنای گمراه کردن آمده است.

ابیات یاد شده، نمونه مختصری بود از شعر های حاوی واژگان و اصطلاحها ترکیبهایی که هزارها از قبیل آن الفاظ در شاهنامه به کار رفته، زبان فارسی را فخامت، زیبای و غنا بخشیده است. یکی از نتایج تتبع در شاهنامه و آشنایی کامل با سیاق سخن فردوسی آن است که برای ساختن ترکیب های جدید لغوی که منطبق با اسلوب صحیح زبان فارسی باشد ذهن صاحب نظران را پرورش می دهد و معیار درست به دست آنان می سپارد. برای این گونه افراد سخن سنج لازم است که در شاهنامه بیش از هر کتاب دیگر کاوشگری غور نمایند.

📚منبع: ادیب برومند، عبدالعلی ، به پیشگاه فردوسی ، ۱۳۸۰ ه.

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
🌤🌟
❄️💫غزل : حضرت #حافظ
🎤آوای : استاد #علی_گلزاده

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم

من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم

عشق دردانه‌ست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم

لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم

بازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب من
تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم

من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنج‌ها
کی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنم

چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست
کجادلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم

عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم

من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم

گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم
گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم

عاشقان را گر در آتش می‌پسندد لطف دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم

دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم
🔻🔺🔻🔺
ازمنظر #زاهد, هرکس مقیّدبه آداب شرع و اخلاق اجتماعی نباشد، هرچقدرهم پاک باطن بوده باشد،طولی نمی کشد که خودبخودبی انگیزه شده و بسوی بی بند وباری و بی غیرتی کشیده می شود ودرمَنجلابِ فساد وتباهی فرومی رود!
#حافظ شاید شاخص ترین وبارزترین فردیست که درمقابل ِ این تفکّر متعصب و خام قدعلم کرده وتمام توان وکوشش خودرابکاربست تاعکس آن رااثبات کند. برای همین منظور شخصیّتِ “ #رند” راکه ازلحاظ اجتماعی درپائین ترین رده قرارداشت ونمادِ لااُبالیگری به شمارمی رفت درکارگاهِ ذهن ِاسطوره ساز خویش، بازسازی،به سازی ونوسازی کرد وبه اوشخصیّتی عارفانه، عاشقانه ومسئولانه بخشید.
شخصیّتی که درظاهر بی قید وبند ولااُبالیست،شراب می خورد،نظربازی می کند، عشقبازی می کند لیکن باطنی پاک دارد. ازریاکاری، دروغ، نیرنگ ومردم آزاری و بویژه فضولی درکاردیگران بیزاراست.
رندی که در همان ابتدای سخن از” #شراب و #شاهد و #میکده” میگوید و منظور حافظ از زبان این رند پاکباز (حداقل دراین بیت) معناهای #ظاهری هستند وبرداشتِ عرفانی یاچیزی دیگر میسّر نیست. اومی خواهد با تکیه برمعناهای ظاهری وبرجسته سازی این واژه ها، حساسیّتِ زاهد وعابدرابرانگیخته وهرچه بیشتروبیشتر صفِ خودرا ازآنها جداوخودرا درمدار آزاداندیشی قراردهد. تنهادراین صورت است که فرصتی مناسب پیداخواهد کرد وخواهدتوانست به #جهان بینی ِ خویش توسعه وعُمق بخشد. جهان بینی ای که برای اوازهمه چیز عزیزتر ومهمّتراست.
💫به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن می‌رسد چه چاره کنم
عشق دُردانـه ست و مـن غوّاص و دریا میـکـده
سـر فـرو بــُردم در آنـجـا تـا کـجــا سـر بـر کـنـم💫
واین بیت دقیقاً نقطه ومحور مدار #جهانبینی ِ حافظ است که دربیتِ پیشین اشاره شد. #انتخاب طریق عشق وراهی شدن به سرمنزل مقصود…
🔻🔺🔻
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
🌤🌟
❄️💫غزل : حضرت #حافظ
🎤آوای : استاد #علی_گلزاده

من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم

من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم

عشق دردانه‌ست و من غواص و دریا میکده
سر فروبردم در آن جا تا کجا سر برکنم

لاله ساغرگیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم

بازکش یک دم عنان ای ترک شهرآشوب من
تا ز اشک و چهره راهت پرزر و گوهر کنم

من که از یاقوت و لعل اشک دارم گنج‌ها
کی نظر در فیض خورشید بلنداختر کنم

چون صبا مجموعه گل را به آب لطف شست
کجادلم خوان گر نظر بر صفحه دفتر کنم

عهد و پیمان فلک را نیست چندان اعتبار
عهد با پیمانه بندم شرط با ساغر کنم

من که دارم در گدایی گنج سلطانی به دست
کی طمع در گردش گردون دون پرور کنم

گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم
گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم

عاشقان را گر در آتش می‌پسندد لطف دوست
تنگ چشمم گر نظر در چشمه کوثر کنم

دوش لعلش عشوه‌ای می‌داد حافظ را ولی
من نه آنم کز وی این افسانه‌ها باور کنم
🔻🔺🔻🔺
ازمنظر #زاهد, هرکس مقیّدبه آداب شرع و اخلاق اجتماعی نباشد، هرچقدرهم پاک باطن بوده باشد،طولی نمی کشد که خودبخودبی انگیزه شده و بسوی بی بند وباری و بی غیرتی کشیده می شود ودرمَنجلابِ فساد وتباهی فرومی رود!
#حافظ شاید شاخص ترین وبارزترین فردیست که درمقابل ِ این تفکّر متعصب و خام قدعلم کرده وتمام توان وکوشش خودرابکاربست تاعکس آن رااثبات کند. برای همین منظور شخصیّتِ “ #رند” راکه ازلحاظ اجتماعی درپائین ترین رده قرارداشت ونمادِ لااُبالیگری به شمارمی رفت درکارگاهِ ذهن ِاسطوره ساز خویش، بازسازی،به سازی ونوسازی کرد وبه اوشخصیّتی عارفانه، عاشقانه ومسئولانه بخشید.
شخصیّتی که درظاهر بی قید وبند ولااُبالیست،شراب می خورد،نظربازی می کند، عشقبازی می کند لیکن باطنی پاک دارد. ازریاکاری، دروغ، نیرنگ ومردم آزاری و بویژه فضولی درکاردیگران بیزاراست.
رندی که در همان ابتدای سخن از” #شراب و #شاهد و #میکده” میگوید و منظور حافظ از زبان این رند پاکباز (حداقل دراین بیت) معناهای #ظاهری هستند وبرداشتِ عرفانی یاچیزی دیگر میسّر نیست. اومی خواهد با تکیه برمعناهای ظاهری وبرجسته سازی این واژه ها، حساسیّتِ زاهد وعابدرابرانگیخته وهرچه بیشتروبیشتر صفِ خودرا ازآنها جداوخودرا درمدار آزاداندیشی قراردهد. تنهادراین صورت است که فرصتی مناسب پیداخواهد کرد وخواهدتوانست به #جهان بینی ِ خویش توسعه وعُمق بخشد. جهان بینی ای که برای اوازهمه چیز عزیزتر ومهمّتراست.
💫به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن می‌رسد چه چاره کنم
عشق دُردانـه ست و مـن غوّاص و دریا میـکـده
سـر فـرو بــُردم در آنـجـا تـا کـجــا سـر بـر کـنـم💫
واین بیت دقیقاً نقطه ومحور مدار #جهانبینی ِ حافظ است که دربیتِ پیشین اشاره شد. #انتخاب طریق عشق وراهی شدن به سرمنزل مقصود…
🔻🔺🔻
@sobhosher
#لنین یا #داستایوفسکی

🇸🇮
روسیه را دوست دارم اما نه به خطر
سیاست مداران و حاکمانش. روسیه را دوست دارم به خاطر بزرگان هنری چون #داستایوفسکی، #گوگول، #تولستوی، #پوشکین، #چخوف، #تورگنیف، #شاستاکوویچ، #چایکوفسکی، #راخمانینف، #مایاکوفسکی، #استانیسلاوسکی، #کاندینسکی، #آیزنشتاین و.. که هر کدام نامی ماندگار در تاریخ هنر هستند.

قدرت نفوذی که هنرمندی مانند داستایوفسکی یا تولستوی و چخوف در جهان داشته است را هیچ توپ و تانک و بمب اتم شوروی و لنین و استالین و پوتین نداشته است.
هیچکس در جهان به اندازه داستایوفسکی و تولستوی مسکو و سن پطرزبورگ را به جهانیان معرفی نکرده است. هیچکس مانند تولستوی مردم جهان را علاقه مند و همدل با مسکو نکرده است[فکر نمی کنم کسی در جهان باشد که با خواندن جنگ صلح از روایت تولستوی از سقوط مسکو توسط لشگر ناپلئون بغض نکرده و متاثر نشده باشد]

ایراد بزرگ لنین و استالین و حالا پوتین در آن بود که می خواستند روسیه را نه با قلم داستایوفسکی و تولستوی بلکه با شعار و سرنیزه و تانک و اسلحه در قلب جهانیان جای دهند.
آنها این جمله این #داستایوفسکی را نمی‌دانستند که می‌گفت:
«در نهایت #زیبایی است که #جهان را #نجات خواهد داد»

✍🏻:#فرهادقنبری
@kharmagaas

@sobhosher
صبح و شعر
━•··‏​‏​​‏•✦❁💖❁✦•‏​‏··•​​‏━ *خداوند بهترین ياور ماست* ━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━  جمعه با #مشاهير ━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━   من اعلام می کنم که اهمیت شکسپیر و رافائل بیشتر است از آزاد کردن بندگان، بالاتر است از اینکه من روسیم یا قزاق یا قرقیز، فخیم…
#عادات_عجیب_نویسندگان

🔸آقای #داستایوفسکی عادت داشت که براساس روحیه‌ای که آن روز داشت یک سری غذاهای خاص می‌خورد
به این‌ صورت که ، هر موقع کلافه و سراسیمه بود، گوشت می‌خورد و چای و نوشیدنی
و هر روزی که سرحال بود پنیر می‌خورد و آجیل و خاویار.....
در کل داستایوفسکی به غذا اهمیت زیادی می‌داد.
صبحانه یک تکه نان می‌خورد و یک جرعه نوشیدنی هم سر می‌کشید و می‌گفت این سالم‌ترین شیوه نوشیدن است.

«در نهایت #زیبایی است که #جهان را #نجات خواهد داد»

@sobhosher