📖اثر #شاهنامه در #پاسداری_واژه_ها و #اصطلاحهای_فارسی
بهر پايانى
🔸
سخن مشنو از مرد (#افسون_منش)
که با جان روشن بود بد کنش
🔻(افسون منش) در بیت بالا به معنی نیرنگ باز آورده شده است.
چون من برگذشتم زجیحون (#برآب)
ز توران به چین رفت بر افراسیاب
🔺در بیت پيشين (بر آب) به معنی شتاب و بی درنگ آمده است، چنان که ( بر آب گفتن) را ( برهان قاطع)به معنی (حاضر جوابی و بی تامل گفتن) معنی کرده است.
جهان دید یکسر پر از (#کشتمند)
در و دشت پر گاو و پر گوسفند
🔻در بیت بالا (کشتمند) را که کلمه ی دلنشینی است، به معنی مزرعه آورده است.
فرستادم اینک (#جهان_بین) خویش
سوی شاه کسرا به آیین خویش
🔺در بیت بالا (جهان بین) به معنی فرزند به کار رفته است.
همان شیر آهنگ بهرام کرد
بغرید و چنگش (#به_اندام_کرد)
🔻در بیت پيش(به اندام کردن) به معنای مرتب کردن و مهیا نمودن است.
زجنگ، آشتی بی گمان بهتر است
نگه کن که (#گاوت_به_چرم_اندراست)
هنوز از بدی تا چه آید به پیش
(به چرم اندر است این زمان گاومیش)
🔺در ابیات بالا (گاو به چرم بودن) به معنای نا معلوم بودن سر انجام کار و نگران آینده بودن آورده شده است.
خنک آن که باشد و را چون تو پشت
بود ایمن از( #روزگاردرشت)
🔻در این شعر (روزگار درشت) به معنی روز های مصیبت بار آمده است و اصطلاع زیبا و فصیحی است.
چو (#برگشت) و آمدش همگام شوی
چو پروین بدش روی و چون قیر موی
🔺(برگشت)، در بیت بالا به معنی به ثمر رسیدن و بزرگ شدن آورده شده است.
که ما را دل ابلیس (#بی_راه_کرد)
زهر نیکویی دست کوتاه کرد
🔻(بی راه کردن) در بیت پيش به معنای گمراه کردن آمده است.
ابیات یاد شده، نمونه مختصری بود از شعر های حاوی واژگان و اصطلاحها ترکیبهایی که هزارها از قبیل آن الفاظ در شاهنامه به کار رفته، زبان فارسی را فخامت، زیبای و غنا بخشیده است. یکی از نتایج تتبع در شاهنامه و آشنایی کامل با سیاق سخن فردوسی آن است که برای ساختن ترکیب های جدید لغوی که منطبق با اسلوب صحیح زبان فارسی باشد ذهن صاحب نظران را پرورش می دهد و معیار درست به دست آنان می سپارد. برای این گونه افراد سخن سنج لازم است که در شاهنامه بیش از هر کتاب دیگر کاوشگری غور نمایند.
📚منبع: ادیب برومند، عبدالعلی ، به پیشگاه فردوسی ، ۱۳۸۰ ه.
@sobhosher
بهر پايانى
🔸
سخن مشنو از مرد (#افسون_منش)
که با جان روشن بود بد کنش
🔻(افسون منش) در بیت بالا به معنی نیرنگ باز آورده شده است.
چون من برگذشتم زجیحون (#برآب)
ز توران به چین رفت بر افراسیاب
🔺در بیت پيشين (بر آب) به معنی شتاب و بی درنگ آمده است، چنان که ( بر آب گفتن) را ( برهان قاطع)به معنی (حاضر جوابی و بی تامل گفتن) معنی کرده است.
جهان دید یکسر پر از (#کشتمند)
در و دشت پر گاو و پر گوسفند
🔻در بیت بالا (کشتمند) را که کلمه ی دلنشینی است، به معنی مزرعه آورده است.
فرستادم اینک (#جهان_بین) خویش
سوی شاه کسرا به آیین خویش
🔺در بیت بالا (جهان بین) به معنی فرزند به کار رفته است.
همان شیر آهنگ بهرام کرد
بغرید و چنگش (#به_اندام_کرد)
🔻در بیت پيش(به اندام کردن) به معنای مرتب کردن و مهیا نمودن است.
زجنگ، آشتی بی گمان بهتر است
نگه کن که (#گاوت_به_چرم_اندراست)
هنوز از بدی تا چه آید به پیش
(به چرم اندر است این زمان گاومیش)
🔺در ابیات بالا (گاو به چرم بودن) به معنای نا معلوم بودن سر انجام کار و نگران آینده بودن آورده شده است.
خنک آن که باشد و را چون تو پشت
بود ایمن از( #روزگاردرشت)
🔻در این شعر (روزگار درشت) به معنی روز های مصیبت بار آمده است و اصطلاع زیبا و فصیحی است.
چو (#برگشت) و آمدش همگام شوی
چو پروین بدش روی و چون قیر موی
🔺(برگشت)، در بیت بالا به معنی به ثمر رسیدن و بزرگ شدن آورده شده است.
که ما را دل ابلیس (#بی_راه_کرد)
زهر نیکویی دست کوتاه کرد
🔻(بی راه کردن) در بیت پيش به معنای گمراه کردن آمده است.
ابیات یاد شده، نمونه مختصری بود از شعر های حاوی واژگان و اصطلاحها ترکیبهایی که هزارها از قبیل آن الفاظ در شاهنامه به کار رفته، زبان فارسی را فخامت، زیبای و غنا بخشیده است. یکی از نتایج تتبع در شاهنامه و آشنایی کامل با سیاق سخن فردوسی آن است که برای ساختن ترکیب های جدید لغوی که منطبق با اسلوب صحیح زبان فارسی باشد ذهن صاحب نظران را پرورش می دهد و معیار درست به دست آنان می سپارد. برای این گونه افراد سخن سنج لازم است که در شاهنامه بیش از هر کتاب دیگر کاوشگری غور نمایند.
📚منبع: ادیب برومند، عبدالعلی ، به پیشگاه فردوسی ، ۱۳۸۰ ه.
@sobhosher