صبح و شعر
658 subscribers
2.12K photos
273 videos
325 files
3.18K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
ارتباط با ادمین @anahitagirl
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سی‌سد_یک
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبا به یار ما بگو گرچه ز پا فتاده‌ام

منتظرم ، دیده به رَه  تا برسد دوای تو

ما به امید وصل تو نه روز داریم و نه شب
تا قدمی رنجه کنی جان بنهیم به پای تو

#راحم‌تبریزی

#درودیاران‌صبحتون‌ زیبا


@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #حافظ
امیدوارم کشور ما هم جزء جهان باشد 🙏🏻
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعردیروز

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

آبادتر آن سینه که از عشق خراب است
آزادی آن دل که در آن زلف تاب است

کو غمزده ای تا کند از ناله من رقص
کاین نامه من زمزمه چنگ و رباب است

جستم به سؤال آب حیاتی ز لب دوست
او بر شکنان گشت ز من کاین چه جواب است

ای آنکه به فردوس نبینی به لطافت
من دانم و کز تو بر این دل چه عذاب است

در پیش دل خویش هر افسانه که گفتم
گفتنی که فسونی ز پی بستن خواب است

وان سبلت زاهد که به تسبیح بریدی
زانست که امروز مگس ران شراب است

گر لعن تو احیا کندم، دیر شد این دیر
ز آمد شد سلطان خیال تو خراب است

ده پاره مکن از پی نقل غم خود را
کاخر دل مسکین من است، این نه کباب است

خسرو که غریق است به تسلیم که ما را
کشتی نه و مقصود بر آن جانب آب است

✍🏻: #امیرخسرودهلوی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

خبرت هست که بیروی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایّامم نیست
 
#سعدی

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️

از حجاب عشق نتوانیم بالا کرد سر
در تماشاگاه لیلی بید مجنونیم ما !!!
#صائب_تبریزی

{ اتصال به پروکسی }
{ اتصال به پروکسی }
{ اتصال به پروکسی }

پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی |
_

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرستو باشم و از بام هستی 🍃🌺
بخوانم نغمه‌های شوق و مستی🌺🍃

سرودی سر کنم با خاطری شاد🍃🌺
سرود عشق و آزادی ‌پرستی🌺🍃

پرستو باشم از بامی به بامی🍃🌺
صفای صبح را گویم سلامی🌺🍃

#فريدون_مشیری
♥️ سلام. صبح زیبای پاییزیتون بخیر ♥️



@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#يک_برگ_کتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•━

♦️در مورد رنجبران (کارگران و زحمتکشان) اطلاعات زیادی در دست نبود. ضرورتی هم نداشت.
تا زمانی که به کار کردن و زاد و ولد ادامه می‌دادند سایر فعالیت هایشان اهمیتی نداشت.
به حال خود رها شده بودند، همچون گله ای که در دشت های آرژانتین رها شده اند.
به شیوه ای از زندگی خو کرده بودند که به نظرشان طبیعی می نمود . یک شیوه آبا و اجدادی. به دنیا می‌آمدند، در آشغالدونی ها پرورش می یافتند.
در دوازده سالگی سر کار می‌رفتند. دوره‌ی کوتاه شکوفایی، زیبایی و میل جنسی را پشت سر می گذاشتند.
در بیست سالگی ازدواج می‌کردند. در سی سالگی میانسال می‌شدند و اکثرا در شصت سالگی از دنیا می‌رفتند.
کار سنگین جسمانی ، خانه داری و مراقبت از بچه‌ها، نزاع های بی‌اهمیت با همسایه‌ها، فیلم‌ها، فوتبال، آبجو و بیشتر از همه قمار، ذهن آن ها را به خود مشغول می‌ساخت.
کنترل کردن آ‌ ها کار دشواری نبود. چند مامور "پلیس اندیشه" همیشه در میان آن‌ها رفت و آمد می‌کردند، شایعات بی‌اساس پخش می کردند و افرادی را که به نظر می‌آمد خطرساز باشند شناسایی و معدوم می‌ساختند.

یک روز "وینستون" متوجه جمعیتی شد که با سر و صدای زیادی در وسط چهارراه تجمع کرده بودند.
با خودش گفت شروع شد شروع شد انقلاب شروع شد ، مردم بالاخره طغیان کردند. نزدیک شد، دو زن چاق بر سر یک قابلمه با هم درگیر شده بودند و هریک سعی داشت آن را از دست دیگری درآورد و موهای یکی از آنها به‌شدت پریشان شده بود.
یک لحظه هر دو قابلمه را کشیدند و دسته قابلمه کنده شد.
وینستون با تنفر آنها را تماشا می کرد. با این حال صدایی که در آن لحظه از حنجره چندصد زن برخاسته بود به طور عجیبی قدرتمند به نظر می‌رسید! چرا آنها نمی‌توانستند همین فریاد را برای موضوعی واقعا مهم سر دهند؟

آن‌ها تا به آگاهی نرسند، طغیان نخواهند کرد، و تا طغیان نکنند به آگاهی نخواهند رسید...

✍🏻: #جورج_اورول
برگردان : #صالح_حسینی
۱۹۸۴:📚


📎فایل pdf کتاب را در صبح و شعر بخوانید👇🏻👇🏻

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼درود و ادب ،به روز و فرخ روز #آبان_ایزد 💦
به (آبان) بپرهیز از آب و ای جوان/
مَیالای و مَیازار آب روان
#ملک‌الشعرابهار

#نماد این روز #گل_نیلوفر است.

زلالی و طراوت آب‌ها سهم لحظه‌هاتان🙏🏻
#آبانگان 💧💦خجسته و فرخنده
#زن_زندگی_آزادی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
1984 - جرج اورول.pdf
4.8 MB
📗 کتاب ۱۹۸۴
✍🏻 #جورج_اورول
📚📕
┏━━━━━━━━━━━
📗📘📔📕
┗━━━━━━━━━━━━
━━━━━━━━━━━━━━━
♡ ㅤ  ❍ㅤ    ⎙ㅤ  ⌲
ˡᶦᵏᵉ ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ ˢᵃᵛᵉ ˢʰᵃʳᵉ
━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━

⭕️ #تك_خطى_خاص⭕️


امروز آنچه که باید با آن مبارزه کرد، ترس است و سکوت ...

آنچه که باید از آن دفاع کنیم گفت‌وگو است و ارتباطات جهانی بین انسان‌ها.
بندگی، بیداد و دروغ مصیبت‌هایی هستند که ارتباطات را پایان می‌دهند و گفت‌وگو را ناممکن می‌سازند.

#آلبر_کامو
آری صدا را باید بالا برد

{اتصال به پروکسی پرسرعت}
{اتصال به پروکسی پرسرعت}

━•··‏​‏​​‏•✦❁🌸❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سی‌سد_سه
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Nahid parpinchi
ای آنکه به ملک‌خویش پاینده تویی
وز دامن شب صبح نماینده تویی
کارِ من بیچاره قوی بسته شده
بگشای خدایا که گشاینده تویی
 
#ابو‌سعید_ابوالخیر

درود، روزتان به نیکی



@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️

برگردان: بهروز صفرزاده

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

هر بار 
که ‌ترانه‌ای ‌برایت سرودم 
قومم‌ بر من تاختند!
که چرا برای میهن شعری نمی‌سرایی؟!
 و آیا زن
چیزی‌ به جز‌ وطن است؟!

✍🏻: # #نزار_قبانی
سوریه، ۱۹۹۸-۱۹۲۳


━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #داستان_شب 😴

📖 هزار و یک شب مجموعه‌ایست از داستان‌های افسانه‌ای قدیمی عربی، ایرانی و هندی به نقل از شهریار پادشاه ایرانی، که راوی آن شهرزاد دختر وزیر است و اکثر ماجراهای آن در بغداد و ایران می‌گذرد.

#هزار_و_یک_شب
🔸 #شب_سی‌سد_چهارم
داستانگو: #ليلا_پراشيده

@sobhosher
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

قلب مادر

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌
که‌ کند مادر تو با من‌ جنگ‌

هرکجا بیندم‌ از دور کند
چهره‌ پرچین‌ و جبین‌ پر آژنگ‌

با نگاه‌ غضب‌ آلود زند
بر دل‌ نازک‌ من‌ تیر خدنگ‌

مادر سنگدلت‌ تا زنده‌ است‌
شهد در کام‌ من‌ و تست‌ شرنگ‌

نشوم‌ یکدل‌ و یکرنگ‌ ترا
تا نسازی‌ دل‌ او از خون‌ رنگ‌

گر تو خواهی‌ به‌ وصالم‌ برسی‌
باید این‌ ساعت‌ بی‌ خوف‌ و درنگ‌

روی‌ و سینه‌ تنگش‌ بدری‌
دل‌ برون‌ آری‌ از آن‌ سینه‌ تنگ‌

گرم‌ و خونین‌ به‌ منش‌ باز آری‌
تا برد زآینه‌ قلبم‌ زنگ‌

عاشق‌ بی‌ خرد ناهنجار
نه‌ بل‌ آن‌ فاسق‌ بی‌ عصمت‌ و ننگ‌

حرمت‌ مادری‌ از یاد ببرد
خیره‌ از باده‌ و دیوانه‌ ز بنگ‌

رفت‌ و مادر را افکند به‌ خاک‌
سینه‌ بدرید و دل‌ آورد به‌ چنگ‌

قصد سرمنزل‌ معشوق‌ نمود
دل‌ مادر به‌ کفش‌ چون‌ نارنگ‌

از قضا خورد دم‌ در به‌ زمین‌
و اندکی‌ سوده‌ شد او را آرنگ‌

وان‌ دل‌ گرم‌ که‌ جان‌ داشت‌ هنوز
اوفتاد از کف‌ آن‌ بی‌ فرهنگ‌

از زمین‌ باز چو برخاست‌ نمود
پی‌ برداشتن‌ آن‌ آهنگ‌

دید کز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌
آید آهسته‌ برون‌ این‌ آهنگ‌:

آه‌ دست‌ پسرم‌ یافت‌ خراش‌
وای پای‌ پسرم‌ خورد به‌ سنگ

✍🏻: #ایرج_میرزا فراخور گرامی زادروزش💐 مانا نام و یادش🙏🏻

او در سال ۱۲۵۲ یا ۱۲۵۳ شمسی در تبریز دیده به جهان گشود. شاعر اشراف‌زاده‌ی قجری که مشروطه‌خواه شد. از نوادگان فتحعلی‌شاه که دوره‌ای مداح و درباری بود و دوره‌ای برای آزادی وطن سرود.
از ایرج میرزا حدود ۱۴۰۰۰ بیت به‌جامانده‌است. اشعاری که در قالب‌های متنوعی همچون مثنوی، قصیده، قطعه و رباعی سروده شده‌است. او ابتدا به شیوه‌ی پیشینیان شعر می‌گفت. از جمله همان قصایدی که در محافل قجری ساخته‌شد. اشعاری که رنگ و بوی سبک خراسانی داشت. سهل ممتنع احتمالا اولین صفتی است که پس از خواندن اشعار ایرج میرزا می‌توان به آن‌ها نسبت داد. زبانی ساده و روان و در عین حال قدرتمند که سعدی شیراز بدان معروف است. از این‌رو می‌توان بر این عقیده صحه گذاشت که ایرج‌میرزا به شیوه‌ی سعدی علاقمند و از او عمیقا تاثیر پذیرفته بوده‌است.
دوره‌ی بعدی شعر ایرج میرزا را دوره‌ی ابتکار و نوآوری او دانسته‌اند؛ تا بدان حد که برخی او را نخستین علمدار تجدد شعر فارسی خوانده‌اند. زبان صریحش در انتقاد از مفاسد و ناهنجاری‌های سیاسی و اجتماعی که گاهی به پرده‌دری نیز کشیده‌شد، از ویژگی‌های مهم شعر او در این دوره است.
عشق به میهن و مادر، دانش‌اندوزی و تربیت کودکان و نوجوانان و مضامینی از این دست، دست‌مایه‌ی آفریده‌های ادبی ایرج شد.

📎 دیوان کامل اشعار او را در صبح و شعر بخوانید👇🏻👇🏻
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher