صبح و شعر
650 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
صبح و شعر
سیاوش کسرایی – آرش کمانگیر
#برف_میبارد؛
برف می بارد به روی خار و خارا سنگ.
کوه ها خاموش،
دره ها دلتنگ؛
راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ ...

بر نمی شد گر ز بام خانه ها دودی،
یا که سوسوی چراغی گر پیامی مان نمی آورد،
رد پاها گر نمی افتاد روی جاده ها لغزان،
ما چه می کردیم در کولاک دل آشفته ی دم سرد؟
آنک، آنک کلبه ای روشن،
روی تپه، رو به روی من ...

در گشودندم.
مهربانی ها نمودندم.
زود دانستم، که دور از داستان خشم برف و سوز،
در کنار شعله ی آتش،
قصه می گوید برای بچه های خود عمو نوروز:

«...گفته بودم زندگی زیباست.
گفته و نا گفته، ای بس نکته ها کاینجاست.
آسمان باز؛
آفتاب زر؛
باغ های گل؛
دشت های بی در و پیکر؛

سر برون آوردن گل از درون برف؛
تاب نرم رقص ماهی در بلور آب؛
بوی عطر خاک باران خورده در کهسار؛
خواب گندم زارها در چشمه ی مهتاب؛
آمدن، رفتن، دویدن؛
عشق ورزیدن؛
در غم انسان نشستن؛
پا به پای شادمانی های مردم پای کوبیدن؛

کار کردن، کار کردن؛
آرمیدن؛
چشم انداز بیابان های خشک و تشنه را دیدن؛
جرعه هایی از سبوی تازه آب پاک نوشیدن؛

گوسفندان را سحرگاهان به سوی کوه راندن؛
هم نفس با بلبلان کوهی آواره خواندن؛
در تله افتاده آهو بچگان را شیر دادن؛
نیم روزخستگی را در پناه دره ماندن؛

گاه گاهی،
زیر سقف این سفالین بام های مه گرفته،
قصه های در هم غم را ز نم نم های باران ها شنیدن؛
بی تکان گهواره ی رنگین کمان را
در کنار بام دیدن؛

یا، شب برفی،
پیش آتش ها نشستن،
دل به رویاهای دامن گیر و گرم شعله بستن...

آری، آری، #زندگی_زیباست.
#زندگی آتش گهی دیرنده پابرجاست.
گر #بیفروزیش، #رقص_شعله اش در هر کران پیداست.
ورنه، #خاموش است و خاموشی #گناه ماست.»

پیرمرد، آرام و با لبخند،
کنده ای در کوره ی افسرده جان افکند.
چشم هایش در سیاهی های کومه جست و جو می کرد؛
زیر لب آهسته با خود گفت و گو می کرد:

« #زندگی را شعله باید برفروزنده؛
شعله ها را هیمه سوزنده.

جنگل هستی تو، ای انسان!

جنگل، ای روییده ی آزاد،
بی دریغ افکنده روی کوه ها دامان،
آشیان ها بر سر انگشتان تو جاوید،
چشمه ها در سایبان های تو جوشنده،
آفتاب و باد و باران بر سرت افشان،
جان تو خدمتگر آتش ...
سر بلند و سبز باش، ای جنگل انسان!

« #زندگانی شعله می خواهد»، صدا سر داد عمو نوروز،
شعله ها را هیمه باید روشنی افروز.
کودکانم، داستان ما ز آرش بود
او به جان خدمتگزار باغ آتش بود.


..... ادامه داستان #آرش_كمانگير با صداي #شاعر_سياووش_كسرايي👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻
@sobhosher
زندگی
احمدشاملو @sobhosher
#زندگی
شاعر : #مارکوت_بیگل
صدای: #احمد_شاملو
گرامی داشت یاد و خاطره ی شاعر شعر سپید
۲ مرداد سالروز درگذشتش

@sobhosher
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪٣- زال
بهر نخست

🔹#زال در پارسى به معناى #سپيدمو است او از شگفت ترین چهره های #شاهنامه است. سپید مو از مادر میزاید. سیمرغ شیرش می دهد. بر چکاد البرز می بالد. پهلوانی از او آغاز می شود.
🔸#زال_زر که در شاهنامه #سیمرغ او را #دستان می­نامد، پدر رستم و فرزند سام است؛ پهلوانی با ابعاد متفاوت شخصیتی، که در هر کدام به کمال رسیده است.
او که با #خردکهن و #تن_نو به دنیا آمده، از بسیاری جهات کامل­ترین شخصیت شاهنامه است و تنها کسی که مهمترین مرغ اساطیر ایران، *پروردگارش بوده، بیش از هر پهلوانی در شاهنامه #زندگی کرده، قصه­ ی #عشقش با رودابه یک حماسه ­ی کامل عاشقانه بوده، در نشان دادن مهر پدری راه کمال را رفته، در
#جنگ­ها اگرچه شجاعانه جنگیده، اما تا توانسته در طریق #خرد گام زده است.

🔹در شاهنامه زال به هنگام تولد چنین توصیف می‌شود:
🔻🔺🔻
"به ‌چهره چنان بود بر سان شید
ولیکن همه موی بودش سپید."

🔻دایه‌ای که سام را از تولد نوزاد خبر کرده می‌گوید:
"همه موی اندام او همچو برف
و لیکن به رخ سرخ بود و شگرف."

🔺سام داشتن چنین فرزندی را ننگ می‌داند:
"چه گویم که این بچه­ی دیو چیست
پلنگ دورنگ است یا خود پریست"

🔻نگران آبروی خویش، سام دستور می‌دهد نوزاد را از کاشانه و آغوش مادر دور کنند، آنچنان که رسم زمان بوده، به آغوش سنگ بیندازند.

"یکی کوه بد نامش البرز کوه
به‌خورشید نزدیک و دور از گروه.
بدآنجای سیمرغ را لانه بود
بدان خانه از خلق بیگانه بود."

🔺🔻🔺
*پرودگار: پرورش دهنده
ادامه دارد ...

@sobhosher
صبح و شعر
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی #استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن 🔻بیش از حد درباره‌ی فضای داستان اطلاعات ندهید. کینگ می‌نویسد:« #سخنرانی کردن درباره‌ی چیزهایی که می‌دانید، با #استفاده از آنها برای #قوی‌تر…
🔹کتاب راز نوشتن، اثری نوشته ی
#استيون_ادوين_كينگ هم خودزندگی نامه است و هم کلاسی ارزشمند برای یادگیری #قواعد_نوشتن


🔺از #زندگی_واقعی_آدم‌ها بنویسید.

کینگ می‌نویسد: «چیزی فراتر از اشتباهات نحوی و مشاهدات اشتباه پشت نوشته‌های بد نهفته است. نوشته‌ی بد ناشی از سرسختی احمقانه‌ی نویسنده برای خودداری از نوشتن درباره‌ی زندگی واقعی آدم‌هاست؛ واقعیت این است که حتی یک قاتل هم ممکن است بعضی وقت‌ها به یک پیرزن کمک کند تا از خیابان رد شود.»
🔻#شخصیت‌های داستان شما بیش از هر چیز، برای خواننده اهمیت دارند. پس یادتان باشد تمام زوایای شخصیت آنها را برای خواننده آشکار کنید.

ادامه دارد ....

@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

٤شنبه : * #يك_برگ_كتاب

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​—-

در آدمیزاد مهم‌ترین قسمت‌ها قلب و سر هستند و خرج این‌ها از همه بیشتر است.
اگر قلب از حرکت بایستد، دیگر نمی‌شود مثل گذشته به زندگی ادامه داد و اگر سر از همه چیز بِبُرد و دیگر درست و حسابی نچرخد، شخص از خصوصیاتِ خودش دور می‌افتد و نمی‌تواند از زندگی استفاده‌ای بکند.
فکر می‌کنم آدم برای زندگی کردن باید از زمان جوانی دست به کار شود چون بعداً تمام ارزش‌هایش را از دست میدهد و هیچ‌ کس هم در حقش لطفی نمی‌کند.

📚 #زندگی_در_پیش_رو
🖊#رومن_گاری
برگردان #ليلى_گلستان
*فايل pdf كتاب در صبح و شعر

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼
درود،
و ز آتش مهر جان و دلت گرم، و ز نور خرد روز تو روشن 🙏🏻
🌀
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

📝 چهارشنبه
📝 ٢٢اردیهشت ۱۴۰۰ ش
📝 ٢٩رمضان ۱۴۴۲ ق
📝 ١٢مِی ۲۰۲۱م

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
Forwarded from ربات حذف ✂️
4_625468218936395018.pdf
8.2 MB
📚 #معرفی_کتاب
#کتاب
#اسلامی_ندوشن
#زندگی_و_مرگ_پهلوانان_در_شاهنامه

کتاب "زندگی و مرگ پهلوانان در شاهنامه"، نخستین بار در سال ۱۳۴۸ به خامه نویسنده توانا، دکتر محمد علی اسلامی ندوشن در زمینه معرفی شاهنامه به نسل جوان از سوی انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد‌.

این کتاب از دو بخش درست شده‌ است؛ نویسنده در بخش نخست کتاب با قلم توانای خویش به معرفی فردوسی بزرگ و چرایی نظم این کتاب توسط او و َرابطه اش با سلطان محمود پرداخته است.

در بخش دوم نویسنده به تحلیل و تفسیر هفت شخصیت مهم در شاهنامه می پردازد، که شامل: ضحاک( یک پادشاه بد)، فریدون( یک پادشاه خوب)، سیاوش( یک شاهزاده نیکوکار)، فرود( یک شاهزاده ناکام)، پیران( یک سردار بزرگ تورانی )، رستم( یک پهلوان ایرانی که برتر از همه است)و بهرام چوبینه( یک پهلوان ایرانی که در دوره تاریخی از همه برتر است).

کتاب مذکور یکی از بهترین و محبوب ترین آثاری است که در بررسی و تفسیر شاهنامه نگاشته شده است.
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

در این حوالی
دختری میان آفتابگردان‌های پژمرده
در انتهای تابستان دراز کشیده
و نسیم گیسویش را
به هم می‌ریزد.
صدای پدر،
عاشق،
شوهر،
پسر، به او می‌گوید: این‌جا بمان! این‌جا از نو زاده شو!
ما را بگذار تا بمیریم،
امّا تو باید زنده بمانی،
به نام ما زنده بمانی.
نگذار قهر و غلبۀ تاریخ نابودت کند.
دختر عزیز!
نگذار موج‌خیزِ تبعید تو را ببلعد، دست‌کم تو بمان،
رشد کن،
نشانه‌ای باش تا بگویی: آن‌ها از این‌جا جان به در بردند.
ما را با خاطره‌ات حفظ کن!
ما را با چشمانت مُهر کن!

✍🏻: #کارلوس_فوئنتس
برگردان: عبدالله کوثری

 #زن #زندگی #آرادی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

✋🏼به روز، پیروز ‌و فرخ روز #خورداد امشاسپند
خورداد = هَئوروَتات ، رسایی و کمال

خورداد ‌روز داد نباشد كه بامداد
از لهو و خرمی بِستانی ز باده داد

از باده جوی شادی و از باده باش خوش
بی‌باده این جهان، صنما بادگیر، باد

✍🏻: #مسعودسعدسلمان
گل #سوسن نماد #خورداد_امشاسپند است.

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

و من که با تو تا بدین درجه از بزرگی رسیده‌ام، چرا مغرور نباشم؟
من غرور مطلقم! آیدا!..
یک بار با تو گفتم که عشق، شاه‌راه بزرگ انسانیت است... پس در میان مرزهای عشق، هیچ چیز پست، هیچ چیز حقیر، هیچ چیز شرم‌آور راه ندارد. عشق می‌ورزیم تا چیزی که میان حیوانات به صورت «عملی از مجرای غریزه‌ی حیوانی» صورت می‌پذیرد، میان ما، به صورت موضوعی بشری، موضوعی بر اساس «انتخاب دو روح»، به صورت موضوعی که بر پایه‌ی همه‌ی ادراکات انسانی، قلبی و خدایی استوار شده باشد صورت بگیرد؛ ــ این است که همیشه با تو می‌گویم: «تو را ‌دوست می‌دارم.» در این کلام بزرگی که روح‌ها و تن‌های ما را برای همیشه یکی می‌کند، بر کلمه‌ی تو تکیه می‌کنم نه بر لغت دوست‌داشتن. زیرا که در این‌جا، آنچه شایان اهمیت است، تو است... تو را دارم، و برای آن که بدانی درباره‌ی تو چه می‌اندیشم، از دوست‌داشتن، از این لغت بزرگ مدد می‌گیرم. و بدین‌گونه از جانوری که به دنبال غریزه‌ی حیوانی خویش می‌دود فاصله می‌گیرم؛ چرا که حیوان، دوست می‌دارد، و برای فرو نشاندن عطش دوست‌داشتن به دنبال کسی می‌گردد که دوستش بدارد...

آنچه به تو می‌دهم عشق من نیست؛ بلکه تو خود، عشق منی. تویی که عشق را در من بیدار می‌کنی و اگر بخواهم این نکته را آشکارتر بگویم، می‌بایست گفته باشم که من «زنی» نمی‌جویم، من جویای آیدای خویشم. آیدا را می‌جویم تا زیباترینِ لحظات زندگی را چون نگین گران‌بهایی بر این حلقه‌ی بی قدر و بهای روزان و شبان بنشاند. آیدا را می‌جویم تا با تن خود رازهای شادی را با تن من در میان بگذارد. آیدا را می‌جویم تا مرا به «دیوانگی» بکشاند؛ که من در اوج «دیوانگی» بتوانم به قدرت‌های اراده‌ی خود واقف شوم؛ که من در اوج غرایز برانگیخته‌ی خود بتوانم شکوه انسانیت را بازیابم و به محک زنم؛ که من بتوانم آگاه شوم، آیدا! این که مرا به سوی تو می‌کشد عشق نیست، شکوه توست؛ و آنچه مرا به انتخاب تو برمی‌انگیزد، نیاز تن من نیست، یگانگی ارواح و اندیشه‌های ماست.

من خود از پستی می‌گریزم؛ این است که نمی‌خواهم تصور کنی آنچه مرا از لغزش‌های حیوانی بازمی‌دارد، هشدارهای توست؛ و اگر همیشه این مصراع الوآر را با تو تکرار می‌کنم که

J’ aime L’oiseau qui ne dit jamais non

به همین خاطر است. برای خاطر آن است که یگانگی جان ما آشفته نگردد؛ و برای خاطر آن است که من خود از تباهی به دور مانده باشم، نه آن که تو مرا مانع شده باشی.

آیدای من!
اکنون دیگر هوا روشن شده است.
دوست داشتن، چه زیبا، چه پرشکوه، چه انسانی است!

تیر ۱۳۴۱

✍🏻: #احمد_شاملو فراخور گرامی زادروش💐 مانا یاد و نام شاعر شعر سپید☘️
📚 : از نامه های احمد شاملو به آیدا کتاب «مثل خون در رگ های من...»


❤️☘️به امید پیروزی #عشق و #زندگی بر نفرت و مرگ .

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین ياور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 
#شعرجهان

━•··‏​‏​​‏•✦❁💠❁✦•‏​‏··•​​‏━

«ایستاده‌ام تنها در مرکز دایره»

ایستاده‌ام تنها در مرکز دایره
و سنگسار کنندگان در سوها
برف آب شده
زمین لخت سیاه ست
دومین لحظه‌ی سرنوشت
از دورها
روشنای صدای زندگی
و آواز پرنده‌ای
به گوشم می‌رسد توأمان
نمی‌شنوید آیا نشان آمدن بهار را
پرتگاه عمیق
سرنوشت
مرگ
سنگسارکنندگان
گناهکار
یا بیگناه
نیازمند قربانی
لحظه‌ای صبر کنید اگر
می‌شود به محراب…
و جمله ناتمام ماند
طبیعت همه یک صدا
بهار شکفت
برقی زد در چشم همه
اما سنگ‌ها را می‌فشارند هنوز
دست‌های اسیر خشم
تاریکی ذهن‌ها را بهار می‌زداید
می‌شنوم صدا را
صدای روشن ناقوسی و آواز پرنده‌ای را هنوز هم
سنگسار کنندگان را فراموش می کنم
در نور گام می‌گذارم
پرتگاه عمیق و اسیران خشم را
غرق می‌کند بهار در گل‌هایش.

✍🏻: #ریتوا_لووکانن شاعر و نقاش فنلاندی
برگردان: کیامرث باغبانی

#زندگی فراتر از نژاد و آیین و سرزمین ارزشمند است.
#زن_زندگی_آزادی☘️

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━

*خداوند بهترین یاور ماست*

━•··‏​‏​​‏•✦❁🧿❁✦•‏​‏··•​​‏━ 

#مشاهير

━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

بهار می شود
یکی دو روز دیگر از پگاه
چو چشم باز می کنی
زمانه زیر و رو
زمینه پرنگار می‌شود
زمین شکاف می خورد
به دشت سبزه می زند
هر آنچه مانده بود زیر خاک
هر آنچه خفته بود زیر برف
جوان و شسته رفته آشکار می شود
به تاج کوه
ز گرمی نگاه آفتاب
بلور برف آب می‌شود
دهان دره‌ها پر از سرود چشمه سار می شود
نسیم هرزه پو
ز روی لاله های کوه
کنار لانه های کبک
فراز خارهای هفت رنگ
نفس زنان و خسته می رسد
غریق موج کشتزار می شود
در آسمان
گروه گله های ابر
ز هر کناره می رسد
به هر کرانه می‌دود
به روی جلگه‌ها غبار می شود
درین بهار…
آه چه یادها
چه حرف های ناتمام
دل پر آرزو
چو شاخ پر شکوفه باردار می شود
نگار من
امید نوبهار من
لبی به خنده باز کن
ببین چگونه از گلی
خزان باغ ما بهار می‌شود

✍🏻: #سیاوش_کسرائی، فراخور گرامی زادروزش 💐 مانا یاد و نام شاعر پیشرو که بین سال‌های۱۳۰۵ الی ۷۴ می‌زیست.
#كسرايی شعر نیمائی می‌سرود و همواره به آن وفادار بود علاوه بر این او در همه‌گیری ‌و‌ تعالی شعر نیمائی نقش مهمی داشت.
و این گونه‌ی ادبی را در موقعیت‌های مختلفی ارائه کرد. برای مثال، کسرائی جزو اولین افرادی بود که در روزگارِ سیطره‌ی تصنیف‌های کلاسیک، توانست شعر نو را هم به عنوان شعری ملودی‌خور معرفی کند. و در این راه از خواننده‌ی آوانگاردی مانند فرهاد مهراد کمک گرفت.

باتبریک جشن #سپندارمذگان ☘️(روزشمار رسمی)

برای #عشق
برای #لبخند
برای #آزادی
برای #‌زن‌
برای #زندگی

━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏—

@sobhosher
يك #حبه_شعرپارسى با #چاى_انگليسى
☕️
✍🏻: #بیژن_نجدی
برگردان‌: آلا‌ شریفیان
📸: از صفحهٔ اینستاگرام مهندس علیرضا شهرداری گرامی که ده ماه برای پیروز جنگید 🕊☘️
برای #پیروز
برای #كيان
برای #جگر‌گوشه‌های_سرزمین_مادری
برای #زندگی
برای #آزادی
روز #درخت‌کاری خجسته ☘️
@sobhosher
〰️🔅🔅〰️
🔍 #راز_واژه

درود
🔅 « #زندگی ، #بندگی »
همچنان که سنگ‌ریزه‌های کف رودخانه هر چه بیشتر در گذر آب باشند بیشتر سابیده می‌شوند، واژه‌ها هم در درازای زمان هرچه بیشتر به کار گرفته شوند کوتاهتر می‌شوند یا دگردیسه می‌شوند [تغییر شکل می‌دهند].
بر این پایه، در گذرِ طبیعی واژه‌ها از پهلوی به پارسی نو دگرگونی‌هایی رخ داده است.

🔍دگردیسی “ک” و”گ” به “ه” در پایان بسیاری از واژه‌ها.
نگر به اینکه در دوره آغازین زبان دری واک “گ” نوشته نمی‌شده و گاه بر بالای “ک” سه تا نقطه گذاشته می‌شده در بسیاری جاها “گ” به دیسه “ک” نوشته شده است. در زیر نمونه‌هایی از دگردیسی واک‌های “ک” و “گ” به واک “ه” می‌آید:
دستک= دسته
روزنامک= روزنامه
پرندک= پرنده
چشمک= چشمه
خجستک= خجسته
زادگ= زاده
نشستگ= نشسته
خجستگ = خجسته
نمونه‌های فراوان دیگری از واژه‌های پهلوی هستند که به زبان دری آمده‌اند و “ک” و “گ” در پایان آنها به “ه” دگردیسه شده است. مانند دهنه، دماغه، دندانه، گوشه، کمره، گونه، لبه، پوسته، رویه، تنه، شانه، خنده و ریشه.

👌🏻یادآوری : نام‌هایی که در پارسی میانه پایانشان دارای “گ” بوده و در پارسی نو “گ” به “ه” دگردیسی داده است، هنگام بیشال [جمع] بستن با نشانه “ان”، دوباره واک “ه” به “گ” دگردیسه می‌شود، یا به زبانی دیگر، این نامها با “گان” جمع می‌شوند. مانند
ستاره ستارگان، بنده بندگان، بیچاره بیچارگان، تشنه تشنگان، زنده زندگان.
به همین ترتیب در ساخت اسم و صفت که با اضافه شدن “ی” و یا“انه” انجام مى‌شود؛ “ه” حذف می‌شود: زندگی ،بچگانه.

✍🏻: #سامان_حسنی

در واپسين روز هفته برای كشف راز واژگان همراه ما باشيد 💐

@sobhosher
Forwarded from ایران زیبايم (Mary R)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تهران
#لواسان
#زمستان_برفی

زمین عروس شد و آسمان به حرف آمد چه شادباشی ازین خوب‌تر که برف آمد؟
✍🏻: #علیرضا_بدیع
📹: سحر مهرنام

#برای_شادزیستن برای #هوای_پاک
برای #محیط_زیست
برای #زندگی

@sobhosher
@My_BeautifulIran
━•··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
#نثر_فارسی
━•··‏​‏​​‏•✦❁✳️❁✦•‏​‏··•​​‏━

اندیشیدن را جدی بگیریم.
اندیشیدن.
آنچه ما کم داریم مردان و زنانی است که اندیشیدن را جدی گرفته باشند.
اندیشیدن باید به‌مثابه‌ی یک کار مهم تلقی بشود.
اندیشه‌ورزیدن. بند زبان را ببندیم و بال اندیشه را بگشاییم. نویسنده نباید – فقط – در بند گفتن باشد.
برای گفتن همیشه وقت هست، اما برای اندیشیدن ممکن است دیر بشود.
چرا یک نویسنده نباید مغز خود را برای اندیشیدن و برای تخیل تربیت کند؟

✍🏻: #محمود_دولت_آبادی
📚 : نون نوشتن (صفحه ۹)

پاس‌داشت آنان‌که نوشتن را زیسته‌اند تا #زندگی زیباتری فرا روی نگاه ما بگستزند.
روز جهانی نویسنده فرخنده💐

━··‏​‏​​‏•✦❁💟❁✦•‏​‏··•​​‏━
@sobhosher