#رمزهای_شاهنامه 📖
#تهمورس ٤
🐏🐓
📜 نخستین گامها در پیدایش #دبیره ( #خط):
به شاهنامه بازگردیم:
ازیشان دو بهره به افسون ببست
دگرشان به گرز گران کرد پست
چنان که گذشت، منظور از آن، پیروزی بر دشواریهای زیست و طبیعت است که بیشتر آن با خرد و بخش دیگر با نیرو و زور و ابزارهای ساده چاره گردید.
کشیدندشان خسته و بسته زار
به جان خواستند، آن زمان، زینهار
که ما را مکُش تا یکی نو هنر
بیاموزی از ما، کَت آید به بر
چو آزاد گشتند از بند اوی
بجُستند ناچار پیوند اوی
نبشتن به خُسرَو بیاموختند
دلش را به دانش برافروختند
این گفتار روشن میدارد که پیروزی بر سختیها و ستمهای جانکاه، به «نگاشتن» انجامیده است و بشر داستان پیروزیهای خود را با نگاره های بیشمار که در سرتاسر مرز ایران فرهنگی از کاشغر و قزقیزستان تا کردستان آن سوی مرز دیده میشود، بر سنگها نگاشت و نخستین گام را برای آغاز دبیری و نویسندگی در جهان برداشت.
این سخن بر ایرانیان پوشیده نبوده است و رودکی سمرقندی یکهزار و یکصد سال پیش در این باره چنین گفته است:
تا جهان بود از سر مردم فراز
کس نبود از راز دانش بی نیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان
راز دانش را به هر گونه زبان
گِرد کردند و گرامی داشتند
تا به سنگ اندر همی بنگاشتند!
(دیوان رودکی، به کوشش سعید نفیسی)
هنگامی که اروپائیان در میانرودان به گل نبشته های فراوان برخوردند، همان سرزمین را زادگاه نویسندگی و دبیره (خط) دانستند.
اما ۱۲۷ گل نوشته در #تپه_یحیی #کرمان پیدا شد که بر نویسندگی در کرمان ۴۰۰ سال پیشتر از میانرودان گواهی میدهد.
در ۱۳۸۲ پروفسور مجیدزاده و دانشجویان، نمونه نویسندگی کهنتر از کرمان را در #جیرفت یافتند.
و در ۱۳۸۸ در کاوشهایی که به سرپرستی دکتر حصاری در پیشوای ورامین انجام گرفت، بیش از یکسد و بیست تخته آجرنوشته به قدمت ۵۰۰۰ سال از زیر خاک پدیدار شد. تا کاوشهای آینده چه پیدا کند!
واژه «نگاشتن» که امروز برای «نوشتن» به کار میبریم، هنوز از نگاره های نخستین سخن میگوید و راز آغاز پیدایی دبیره (خط) را در خود نگاه داشته است که در زبانهای دیگر به فراموشی سپرده شده است.
👚 #برهنگی:
از جمشید (پسر تهمورس) در همه نوشته های اوستایی و پهلوی، با نام «ویوَنْگْهان» vīvanghān (پسرِ «وی وَنْگْهْ») یاد میشود. پسوند «ان» نشانه فرزندی است، همچون خسرو قبادان = خسرو پسر قباد. پس تهمورث را پاژنام دیگری افزون بر زیناوند و و دیوبند هست که در زمان جمشیدی بر او گذارده اند.
«وی وَنگْهَنَ» vīvanghana در اوستا از دو بهر بر آمده است: یک پیشوند «وی» = جداکننده، دورکننده، نشانة جدایی و دوری، و یک واژة «وَنْگْهَنَ» = پوشش و جامه. و بر روی هم دور از پوشش از جامه و بی جامه و برهنه را باز میگوید.
این میرساند که مردمان را تا پایان هنگام تهمورث، جامه و پوشش نبوده است و پیش از این نیز به برهنگی مردمان در سنگ نگاره ها اشاره کردیم.
مردمان دورانهای پسین نیز بر سنگ نگاره ها افزودند. نگاره های هنگام تهمورس، تنها با خدّ (خط) کشیده شده اند، و نگاره های پسین، پیکره را نیز نشان میدهند و مردمان پوشیده تن هستند.
🐏
پژوهش هاي دكتر #فريدون_جنيدي
شاهنامه شناسي
@sobhosher
#تهمورس ٤
🐏🐓
📜 نخستین گامها در پیدایش #دبیره ( #خط):
به شاهنامه بازگردیم:
ازیشان دو بهره به افسون ببست
دگرشان به گرز گران کرد پست
چنان که گذشت، منظور از آن، پیروزی بر دشواریهای زیست و طبیعت است که بیشتر آن با خرد و بخش دیگر با نیرو و زور و ابزارهای ساده چاره گردید.
کشیدندشان خسته و بسته زار
به جان خواستند، آن زمان، زینهار
که ما را مکُش تا یکی نو هنر
بیاموزی از ما، کَت آید به بر
چو آزاد گشتند از بند اوی
بجُستند ناچار پیوند اوی
نبشتن به خُسرَو بیاموختند
دلش را به دانش برافروختند
این گفتار روشن میدارد که پیروزی بر سختیها و ستمهای جانکاه، به «نگاشتن» انجامیده است و بشر داستان پیروزیهای خود را با نگاره های بیشمار که در سرتاسر مرز ایران فرهنگی از کاشغر و قزقیزستان تا کردستان آن سوی مرز دیده میشود، بر سنگها نگاشت و نخستین گام را برای آغاز دبیری و نویسندگی در جهان برداشت.
این سخن بر ایرانیان پوشیده نبوده است و رودکی سمرقندی یکهزار و یکصد سال پیش در این باره چنین گفته است:
تا جهان بود از سر مردم فراز
کس نبود از راز دانش بی نیاز
مردمان بخرد اندر هر زمان
راز دانش را به هر گونه زبان
گِرد کردند و گرامی داشتند
تا به سنگ اندر همی بنگاشتند!
(دیوان رودکی، به کوشش سعید نفیسی)
هنگامی که اروپائیان در میانرودان به گل نبشته های فراوان برخوردند، همان سرزمین را زادگاه نویسندگی و دبیره (خط) دانستند.
اما ۱۲۷ گل نوشته در #تپه_یحیی #کرمان پیدا شد که بر نویسندگی در کرمان ۴۰۰ سال پیشتر از میانرودان گواهی میدهد.
در ۱۳۸۲ پروفسور مجیدزاده و دانشجویان، نمونه نویسندگی کهنتر از کرمان را در #جیرفت یافتند.
و در ۱۳۸۸ در کاوشهایی که به سرپرستی دکتر حصاری در پیشوای ورامین انجام گرفت، بیش از یکسد و بیست تخته آجرنوشته به قدمت ۵۰۰۰ سال از زیر خاک پدیدار شد. تا کاوشهای آینده چه پیدا کند!
واژه «نگاشتن» که امروز برای «نوشتن» به کار میبریم، هنوز از نگاره های نخستین سخن میگوید و راز آغاز پیدایی دبیره (خط) را در خود نگاه داشته است که در زبانهای دیگر به فراموشی سپرده شده است.
👚 #برهنگی:
از جمشید (پسر تهمورس) در همه نوشته های اوستایی و پهلوی، با نام «ویوَنْگْهان» vīvanghān (پسرِ «وی وَنْگْهْ») یاد میشود. پسوند «ان» نشانه فرزندی است، همچون خسرو قبادان = خسرو پسر قباد. پس تهمورث را پاژنام دیگری افزون بر زیناوند و و دیوبند هست که در زمان جمشیدی بر او گذارده اند.
«وی وَنگْهَنَ» vīvanghana در اوستا از دو بهر بر آمده است: یک پیشوند «وی» = جداکننده، دورکننده، نشانة جدایی و دوری، و یک واژة «وَنْگْهَنَ» = پوشش و جامه. و بر روی هم دور از پوشش از جامه و بی جامه و برهنه را باز میگوید.
این میرساند که مردمان را تا پایان هنگام تهمورث، جامه و پوشش نبوده است و پیش از این نیز به برهنگی مردمان در سنگ نگاره ها اشاره کردیم.
مردمان دورانهای پسین نیز بر سنگ نگاره ها افزودند. نگاره های هنگام تهمورس، تنها با خدّ (خط) کشیده شده اند، و نگاره های پسین، پیکره را نیز نشان میدهند و مردمان پوشیده تن هستند.
🐏
پژوهش هاي دكتر #فريدون_جنيدي
شاهنامه شناسي
@sobhosher
صبح و شعر
━•··•✦❁💟❁✦•··•━ *خداوند بهترین یاور ماست* ━•··•✦❁🧿❁✦•··•━ *شنبه با #شاهنامه ━•··•✦❁✳️❁✦•··•━ به دیوان کار آگهان داشتی به بی دانشی کار نگذاشتی بلاغت نگه داشتندی و خط کسی کو بدی چیره بر یک نقط چو برداشتی آن سخن رهنمون…
“تو این را دروغ و فسانه مدان
آشنایی با رازها و نمادهای #شاهنامه “
#دیو_در_شاهنامه
پنجره ٦ : «دیو» به معنی هنر «نگاشتن/ نوشتن»
🔹درباره «استعاره مکنیه» دیدیم که گاه، سهش(احساس) و پندارینه در جایگاه«مشبه»، جاندار و «وجه شبه»، ویژگیهای آن جاندار انگاشته می شود. (پنجره ١از همین زنجیره)!
🔸نیاکان، در دوران پارینه سنگی زبرین( #تهمورث) با ابزار سنگی بر سنگها می تگاشتند. نگاره های کهن جای جای ایران از تیمره تا تنگ غرقاب و از جیرفت تا ارنان و ... گویای سرگذشت نیاکان است!
به گواه سنگ نگاره ها، مردمان در گذر هزاره ها، با نشانه ها بر سنگها نگاشتنند!
▪️این سرآغاز پیدایش #دبیره(خط) و نوشتن بود. گل نبشته های جیرفت، این پنداشته را که سومریان نخستین مردمان نویسنده بودند، در هم ریخت و استاد یوسف مجیدزاده نشان داد که نخستین بار، مردمان ایرانزمین دبیره را آفریدند و با آن به نوشتن پرداختند!
▫️« #نوشتن» در اوستایی «نی پَئِشَ»؛ به چِم «پیچیدن (رو به پایین)»! بارها در شاهنامه بارها به کار رفته است.
چون آن خرد را سیر دادند شیر
نوشتندش اندر میان حریر
🔹واژه «#خط» که تازیگ«خد» پارسی است، در پارسی باستان «دیپی»، درپهلوی «دیپ/دپ» و در سومری «دوب/داب» بوده، که به گونه «دیو» در واژه «دیوان»(دفتر شعر/ جایگاه نوشتن) و به گونه «دیب» در «دیباچه» مانده، از آن واژه های «دبیر» و «ادب» و «دبستان» و «ادبی» و... برساخته شده!
🔸واژه «دیپی» در گویش به «دیو» دگرید و در ویر مردم نشست، این پیشرفت نیاکان، جاندارانگاری شد! همچون همه رویدادهای ژرفای تاریخ، سینه به سینه، با پتدارها درهم آمیخت و آرایه پذیرفت و بازگفته شد تا در شاهنامه به تعبیر «آموزش نوشتن به تهمورث از سوی دیوان» بازتاب یافت!
چنین انگاشته شد که چون تهمورث بر دیوان چیره و شماری را به بند کشید؛ بندیان در برابر آزادی، تهمورس(مردمان) را نوشتن آموختند:
.
کَشیدندشان خسته و بسته خوار
به جان خواستند آن زمان زینهار
که مارا مکش تا یکی نوهنر
بیاموزنیمت، که آید به بر
چو آزادشان شد سر از بند اوی
بجستند ناچار پیوند اوی
نبشتن به خسرو بیاموختند
دلش را چو خورشید بفروختند
یاری نامه ها:
١. جیرفت؛ کهنترین تمدن شرق – یوسف مجید زاده
٢. داستان ایران، بر بنیاد گفتارهای ایرانی – استاد فریدون جنیدی
پنجره هایی دیگر، به رازهای نمادینه شاهنامه:
👇👇👇
@ShahnamehToosi
@sobhosher
آشنایی با رازها و نمادهای #شاهنامه “
#دیو_در_شاهنامه
پنجره ٦ : «دیو» به معنی هنر «نگاشتن/ نوشتن»
🔹درباره «استعاره مکنیه» دیدیم که گاه، سهش(احساس) و پندارینه در جایگاه«مشبه»، جاندار و «وجه شبه»، ویژگیهای آن جاندار انگاشته می شود. (پنجره ١از همین زنجیره)!
🔸نیاکان، در دوران پارینه سنگی زبرین( #تهمورث) با ابزار سنگی بر سنگها می تگاشتند. نگاره های کهن جای جای ایران از تیمره تا تنگ غرقاب و از جیرفت تا ارنان و ... گویای سرگذشت نیاکان است!
به گواه سنگ نگاره ها، مردمان در گذر هزاره ها، با نشانه ها بر سنگها نگاشتنند!
▪️این سرآغاز پیدایش #دبیره(خط) و نوشتن بود. گل نبشته های جیرفت، این پنداشته را که سومریان نخستین مردمان نویسنده بودند، در هم ریخت و استاد یوسف مجیدزاده نشان داد که نخستین بار، مردمان ایرانزمین دبیره را آفریدند و با آن به نوشتن پرداختند!
▫️« #نوشتن» در اوستایی «نی پَئِشَ»؛ به چِم «پیچیدن (رو به پایین)»! بارها در شاهنامه بارها به کار رفته است.
چون آن خرد را سیر دادند شیر
نوشتندش اندر میان حریر
🔹واژه «#خط» که تازیگ«خد» پارسی است، در پارسی باستان «دیپی»، درپهلوی «دیپ/دپ» و در سومری «دوب/داب» بوده، که به گونه «دیو» در واژه «دیوان»(دفتر شعر/ جایگاه نوشتن) و به گونه «دیب» در «دیباچه» مانده، از آن واژه های «دبیر» و «ادب» و «دبستان» و «ادبی» و... برساخته شده!
🔸واژه «دیپی» در گویش به «دیو» دگرید و در ویر مردم نشست، این پیشرفت نیاکان، جاندارانگاری شد! همچون همه رویدادهای ژرفای تاریخ، سینه به سینه، با پتدارها درهم آمیخت و آرایه پذیرفت و بازگفته شد تا در شاهنامه به تعبیر «آموزش نوشتن به تهمورث از سوی دیوان» بازتاب یافت!
چنین انگاشته شد که چون تهمورث بر دیوان چیره و شماری را به بند کشید؛ بندیان در برابر آزادی، تهمورس(مردمان) را نوشتن آموختند:
.
کَشیدندشان خسته و بسته خوار
به جان خواستند آن زمان زینهار
که مارا مکش تا یکی نوهنر
بیاموزنیمت، که آید به بر
چو آزادشان شد سر از بند اوی
بجستند ناچار پیوند اوی
نبشتن به خسرو بیاموختند
دلش را چو خورشید بفروختند
یاری نامه ها:
١. جیرفت؛ کهنترین تمدن شرق – یوسف مجید زاده
٢. داستان ایران، بر بنیاد گفتارهای ایرانی – استاد فریدون جنیدی
پنجره هایی دیگر، به رازهای نمادینه شاهنامه:
👇👇👇
@ShahnamehToosi
@sobhosher