Forwarded from اتچ بات
🌍
#جام_جهان_نما
🔶در فرهنگ و ادب ايران، #جامِ جهان نماي جمشيد و #كيخسرو مشـهورترين نمونـه هـايِ
جام ويژه اند كه شعرا، مورخان، فرهنگ نويسـان، و پـژوهشگـران بـه كـرّات از آنهـا يـاد كرده اند.
در فرهنگهاى عموميِ قديم و جديد نيز اشاره هايي به اين دو جام ديده ميشـود.
🔻در روايتهاي حماسي و اساطيريِ ايرانِ پيش از اسلام كه به شكلِ مكتوب باقي مانده است، هيچ اشاره صريحي وجود ندارد كه بتوان آن را خاستگاه يا الگويِ كهـنِِ جـامِ جهـان نمـايِ #جمشيد يا #كيخسرو دانست. بـه همـين سـبب، محققـان از حـدود 150 سـالِ پـيش تـاكنون حدسهايي درباره منشأ و پيش نمونه باستانيِ اين جامها مطرح كرده اند.
🔺كنت دوگوبينو در سال 1869، جام جمشـيد را در ادبيـات ايـران مضموني سامي دانست و آن را با جام حضرت يوسف (ع)مقايسـه كـرد .
🔸چند دهه پس از او، هلموت ريتر در كتاب دريـاي جـان )1955( پـس از اشاره به مأخذ تورات ـ يهوديِ داستان طاس حضرت يوسف در منطق الطيرِ عطار نوشته است: »جام جمشيد نيز از همان منبع تفسير يهودى درباره سـفر پيـدايش، اخذ شده است.
🔹آيدانلو نيز نخست اين فرضيه را پذيرفته بود و با تفصيلِ بيشتري توضيح داده بود.
🔻خالقي مطلق بنابر رساله پهلويِ ماه فـروردين روز خـرداد، »پيمانـه«اي را كـه جمشـيد از دوزخ بيرون مى آورد همان جامِ گيتي نما دانسته است
🔺و چند سال پس ازآن در نظري جديد، با احتمال، جـامي بـه نـامِ »كُنـدي« را كـه در خوابگـاه پادشاهان پارس گذاشته ميشد و در گزارشِ آثنايس يوناني از سده دوم ميلادي آمـده اسـت، كهنترين نمونه #جام_جم معرفي كرده است.
🔹به عقيـده مزداپـور »جام جهان نماي كيخسر و... به خوبي ميتواند تصوري دگرگون از همـان طشـت سـيمين يـا زرين باشد كه از آنِِ هوم است و در مراسم مـذهبي كـاربرد داشـته اسـت.
🔸اكبري مفاخر نيز داستان »جمشيد و آسن خرد« = خرد فطـريِ انسـان( را در دينكـرد سوم، پيش نمونه جام جم ميدانند كه در آن جمشـيد، #آسـن_خـرد و رازابـزار ويـژه ديـوان را ميستاند. اين همان روايت است كه به صورت داستانِ جمشيد و پيمانِ گيتي در مينـوي خـرد آمده است.
♦️آيدانلو معتقـد اسـت كـه هيچيك از ابزارهاي يادشده دقيقاً و صريحاً نمونة همانند جام جهان نما در روايتهاي ايراني نيست، و به جايِ پيونددادنِ جامها و تشتهاي گوناگون با دو جام جمشـيد و كيخسـرو يـا قائل شدنِ خاستگاهي سامي ـ توراتى براي آن، شرط احتياط علمـي ايـن اسـت كـه آنهـا را نمودي از بنمايه جهانيِ »گيتى نمايي و رازگشايى« بدانيم كه در ادبيات و روايـتهـاي ملـلِ گوناگون در قالبِ وسيله هاي مختلف بروز يافته است.
⚪️گردونـه آينه وار و رازنمايِ پادشاه شكوه نيز در كفالايا با توجه بـه دوره حيـات مـاني )216 م- 274، 276، يا 277 م( فعلاً كهنترين نمود يا ابزارِ مضمونِ جهـان نمـايي در روايـتهـا و اسـاطيرِ ايراني است كه بايد در همين حد و به منزله نمونه يا وسـيله اي مشـابه جـام هـاي جمشـيد و
كيخسرو مطرح شود، و نميتوان لزوماً آن را الگو يا منشأ اين دو جام انگاشت..
🔴درحال حاضر، قديمى ترين منبعي كه در آن از »جام جهان نما« ياد شده داستان » #بيژن_منيژه« شاهنامه فردوسى است كه مطابقِ آن، اين جامِ ويژه در اختيار #كيخسرو است و او با استفاده از آن بيژن را در بن چاهي در تـوران مـييابـد ؛ زيرا داستان »بيژن و منيژه« براساسِ مـأخذي مكتوب به نظم درآمده كه منبع يا منـابعِ آن متنِ منثور نيز به يك يا چند واسطه به ادبيات ايرانِ پيش از اسلام ميرسد و ازسوى ديگر قرايني بر ديرينگيِ اين روايت و احتمالِ تعلقِ آن به دوره اشكانيان و ادب پارتي وجود دارد.
ادامه دارد...
@sobhosher
#جام_جهان_نما
🔶در فرهنگ و ادب ايران، #جامِ جهان نماي جمشيد و #كيخسرو مشـهورترين نمونـه هـايِ
جام ويژه اند كه شعرا، مورخان، فرهنگ نويسـان، و پـژوهشگـران بـه كـرّات از آنهـا يـاد كرده اند.
در فرهنگهاى عموميِ قديم و جديد نيز اشاره هايي به اين دو جام ديده ميشـود.
🔻در روايتهاي حماسي و اساطيريِ ايرانِ پيش از اسلام كه به شكلِ مكتوب باقي مانده است، هيچ اشاره صريحي وجود ندارد كه بتوان آن را خاستگاه يا الگويِ كهـنِِ جـامِ جهـان نمـايِ #جمشيد يا #كيخسرو دانست. بـه همـين سـبب، محققـان از حـدود 150 سـالِ پـيش تـاكنون حدسهايي درباره منشأ و پيش نمونه باستانيِ اين جامها مطرح كرده اند.
🔺كنت دوگوبينو در سال 1869، جام جمشـيد را در ادبيـات ايـران مضموني سامي دانست و آن را با جام حضرت يوسف (ع)مقايسـه كـرد .
🔸چند دهه پس از او، هلموت ريتر در كتاب دريـاي جـان )1955( پـس از اشاره به مأخذ تورات ـ يهوديِ داستان طاس حضرت يوسف در منطق الطيرِ عطار نوشته است: »جام جمشيد نيز از همان منبع تفسير يهودى درباره سـفر پيـدايش، اخذ شده است.
🔹آيدانلو نيز نخست اين فرضيه را پذيرفته بود و با تفصيلِ بيشتري توضيح داده بود.
🔻خالقي مطلق بنابر رساله پهلويِ ماه فـروردين روز خـرداد، »پيمانـه«اي را كـه جمشـيد از دوزخ بيرون مى آورد همان جامِ گيتي نما دانسته است
🔺و چند سال پس ازآن در نظري جديد، با احتمال، جـامي بـه نـامِ »كُنـدي« را كـه در خوابگـاه پادشاهان پارس گذاشته ميشد و در گزارشِ آثنايس يوناني از سده دوم ميلادي آمـده اسـت، كهنترين نمونه #جام_جم معرفي كرده است.
🔹به عقيـده مزداپـور »جام جهان نماي كيخسر و... به خوبي ميتواند تصوري دگرگون از همـان طشـت سـيمين يـا زرين باشد كه از آنِِ هوم است و در مراسم مـذهبي كـاربرد داشـته اسـت.
🔸اكبري مفاخر نيز داستان »جمشيد و آسن خرد« = خرد فطـريِ انسـان( را در دينكـرد سوم، پيش نمونه جام جم ميدانند كه در آن جمشـيد، #آسـن_خـرد و رازابـزار ويـژه ديـوان را ميستاند. اين همان روايت است كه به صورت داستانِ جمشيد و پيمانِ گيتي در مينـوي خـرد آمده است.
♦️آيدانلو معتقـد اسـت كـه هيچيك از ابزارهاي يادشده دقيقاً و صريحاً نمونة همانند جام جهان نما در روايتهاي ايراني نيست، و به جايِ پيونددادنِ جامها و تشتهاي گوناگون با دو جام جمشـيد و كيخسـرو يـا قائل شدنِ خاستگاهي سامي ـ توراتى براي آن، شرط احتياط علمـي ايـن اسـت كـه آنهـا را نمودي از بنمايه جهانيِ »گيتى نمايي و رازگشايى« بدانيم كه در ادبيات و روايـتهـاي ملـلِ گوناگون در قالبِ وسيله هاي مختلف بروز يافته است.
⚪️گردونـه آينه وار و رازنمايِ پادشاه شكوه نيز در كفالايا با توجه بـه دوره حيـات مـاني )216 م- 274، 276، يا 277 م( فعلاً كهنترين نمود يا ابزارِ مضمونِ جهـان نمـايي در روايـتهـا و اسـاطيرِ ايراني است كه بايد در همين حد و به منزله نمونه يا وسـيله اي مشـابه جـام هـاي جمشـيد و
كيخسرو مطرح شود، و نميتوان لزوماً آن را الگو يا منشأ اين دو جام انگاشت..
🔴درحال حاضر، قديمى ترين منبعي كه در آن از »جام جهان نما« ياد شده داستان » #بيژن_منيژه« شاهنامه فردوسى است كه مطابقِ آن، اين جامِ ويژه در اختيار #كيخسرو است و او با استفاده از آن بيژن را در بن چاهي در تـوران مـييابـد ؛ زيرا داستان »بيژن و منيژه« براساسِ مـأخذي مكتوب به نظم درآمده كه منبع يا منـابعِ آن متنِ منثور نيز به يك يا چند واسطه به ادبيات ايرانِ پيش از اسلام ميرسد و ازسوى ديگر قرايني بر ديرينگيِ اين روايت و احتمالِ تعلقِ آن به دوره اشكانيان و ادب پارتي وجود دارد.
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌍#جام_گيتى_نما
♦️در دو روايت از داستان » #بيژن_منيژه به زبانِ كُـرديِ گـوراني نيـز جـام جهـاننمـا ازجمشيد به كيخسرو رسيده است و او از آن براي يافتنِ بيژن در توران زمين استفاده ميكنـد.
#سجادآيدنلو برخلاف اين هر دو نظر )
🔻انتسابِ جامِ كيخسرو به جمشيد يـا
🔺رسـيدنِ جـام از جمشيد به كيخسرو(، كه زماني نيز خود پيروِ يكي از آنها بود، حدس ميزند كه به احتمـال فراوان بايد براي
#هردو جامِ جهاننمايِ كيخسرو و جمشيد استقلال و اصالت داستاني قائل شد و اين دو جام را جدا از هم دانست.
🔸در قدمت و سنديت تعلقِ جام به كيخسرو براساسِ #شاهنامه و شواهد متونِ ديگر ترديدي نيست، اما درباره جام داشـتنِ جمشـيد، كـه بـه سـببِ نيامدن در شاهنامه مغفول واقع شده و نظريه انتسابِ جامِ #كيخسرو به او را بـه وجـود آورده است، چند گواهي و قرينه مهم هست كه حتماً بايد با دقت و تأمل به آنها توجه شود: 🔺نخست اينكه در كتابِ نوروزنامه خيام )يا منسوب به او( گزارش شده است كـه بنـابر آيينِ پادشاهان ايران از زمانِ كيخسرو تا يزدگرد، موبد موبدان در روز نوروز نزد شاه ميآمد و نيايشي ميخواند.
در متنِ اين آفرين كه در نوروزنامه آمده است تركيبِ #جـام_جمشـيد به كاررفته است: »
***
شها به جشن فريدون به ماه فروردين...
شاد باش بر تخت زرين و انوشـه خور به جام جمشيد...
خيام نيشابوري،
🔹 اتاكار كليما درباره اين سرود ستايش
نوشته است:
زبان اين شعر شبه هاي باقي نميگذارد كـه از دوران ساسـانيان اسـت. رِمپـيس بقايـاي جالب اين شعر را معني و ثابت كرد كه اين شعر ازلحاظ زبان و قواعد عروضـي داراي ريشه فارسي ميانه است )كليما.
🔸براين اساس، سابقه انتسابِ »جام« به »جمشيد«، البته بدونِ تصريح به ويژگيِ جهـاننمـاييِ آن، به روزگارِ ساسانيان و ادبيات فارسيِ ميانه ميرسد و اين شاهد بسياربسـيار مهمـي بـراي قدمت موضوعِ #جامِ_جم است.
غيراز اين نمونه كهن و مربوط به ادبيات ايرانِ پيش از اسلام، در شعرِ فارسي نيز حداقل دو گواهي مهم از سده هاي چهارم و پنجم براي »جام جم/ جمشيد« يافت ميشود كه ضمنِ تأييد دوباره اصالت اين تركيب، مثالِ نقضي نيز براي اين ديدگاه معروف است كه انتسـابِ وجام را به جمشيد از #قرن_ششم به بعد ميداند كه قبلاً به آن اشاره شد.
🔻منجيـك ترمـذي از سرايندگانِ نيمه دومِ قرن چهارم در قصيده اي تركيبِ » #ساغرِجمشيد را به كار برده كه معادلِ معناييِ #جامِ_جمشيد است؛ به ويژه كه ميدانيم هر دو جـامِ جمشـيد و كيخسـرو در عـين
ويژگي جهاننمايي، همان »ساغر« باده گسارياند:
***
من نه خاقانم كز كاسه فغفـور خـورم من كجا حوصله ساغر جمشيد كجا؟
منجيك ترمذى
ادامه دارد...
@sobhosher
♦️در دو روايت از داستان » #بيژن_منيژه به زبانِ كُـرديِ گـوراني نيـز جـام جهـاننمـا ازجمشيد به كيخسرو رسيده است و او از آن براي يافتنِ بيژن در توران زمين استفاده ميكنـد.
#سجادآيدنلو برخلاف اين هر دو نظر )
🔻انتسابِ جامِ كيخسرو به جمشيد يـا
🔺رسـيدنِ جـام از جمشيد به كيخسرو(، كه زماني نيز خود پيروِ يكي از آنها بود، حدس ميزند كه به احتمـال فراوان بايد براي
#هردو جامِ جهاننمايِ كيخسرو و جمشيد استقلال و اصالت داستاني قائل شد و اين دو جام را جدا از هم دانست.
🔸در قدمت و سنديت تعلقِ جام به كيخسرو براساسِ #شاهنامه و شواهد متونِ ديگر ترديدي نيست، اما درباره جام داشـتنِ جمشـيد، كـه بـه سـببِ نيامدن در شاهنامه مغفول واقع شده و نظريه انتسابِ جامِ #كيخسرو به او را بـه وجـود آورده است، چند گواهي و قرينه مهم هست كه حتماً بايد با دقت و تأمل به آنها توجه شود: 🔺نخست اينكه در كتابِ نوروزنامه خيام )يا منسوب به او( گزارش شده است كـه بنـابر آيينِ پادشاهان ايران از زمانِ كيخسرو تا يزدگرد، موبد موبدان در روز نوروز نزد شاه ميآمد و نيايشي ميخواند.
در متنِ اين آفرين كه در نوروزنامه آمده است تركيبِ #جـام_جمشـيد به كاررفته است: »
***
شها به جشن فريدون به ماه فروردين...
شاد باش بر تخت زرين و انوشـه خور به جام جمشيد...
خيام نيشابوري،
🔹 اتاكار كليما درباره اين سرود ستايش
نوشته است:
زبان اين شعر شبه هاي باقي نميگذارد كـه از دوران ساسـانيان اسـت. رِمپـيس بقايـاي جالب اين شعر را معني و ثابت كرد كه اين شعر ازلحاظ زبان و قواعد عروضـي داراي ريشه فارسي ميانه است )كليما.
🔸براين اساس، سابقه انتسابِ »جام« به »جمشيد«، البته بدونِ تصريح به ويژگيِ جهـاننمـاييِ آن، به روزگارِ ساسانيان و ادبيات فارسيِ ميانه ميرسد و اين شاهد بسياربسـيار مهمـي بـراي قدمت موضوعِ #جامِ_جم است.
غيراز اين نمونه كهن و مربوط به ادبيات ايرانِ پيش از اسلام، در شعرِ فارسي نيز حداقل دو گواهي مهم از سده هاي چهارم و پنجم براي »جام جم/ جمشيد« يافت ميشود كه ضمنِ تأييد دوباره اصالت اين تركيب، مثالِ نقضي نيز براي اين ديدگاه معروف است كه انتسـابِ وجام را به جمشيد از #قرن_ششم به بعد ميداند كه قبلاً به آن اشاره شد.
🔻منجيـك ترمـذي از سرايندگانِ نيمه دومِ قرن چهارم در قصيده اي تركيبِ » #ساغرِجمشيد را به كار برده كه معادلِ معناييِ #جامِ_جمشيد است؛ به ويژه كه ميدانيم هر دو جـامِ جمشـيد و كيخسـرو در عـين
ويژگي جهاننمايي، همان »ساغر« باده گسارياند:
***
من نه خاقانم كز كاسه فغفـور خـورم من كجا حوصله ساغر جمشيد كجا؟
منجيك ترمذى
ادامه دارد...
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#جام_جهان_نما 🌏
✨
#جنس_جام_جهان_نما💫
✨ 🔹در #شاهنامه به جنس و ماده جام گيتينمايِ كيخسرو اشاره نشده و فقط »جام نبيـد« ناميـده شده است
***
يكي جام بر كف نهاده نبيد
🔺امـا در بعضـي منابعِ پس از شاهنامه جنسِ اين جام و جامِ جهاننمـايِ جمشـيد توضـيح داده شـده اسـت. قديميترين اشاره در اين باب در بهمن نامه اسـت؛ زمـاني كـه بهمـن جـامِ كيخسـرو را از آرامگاه رستم مييابد. اين جام از » #ياقوت_سرخ« و » #شيشه« معرفي ميشود كه از » #زر« گرفته شده است:
***
ز ياقوت سرخ آن گرانمايـه جـام
يكــي شيشــه از زر گرفتــه تمــام
(ايرانشاه بن ابي الخير،بيت 7394)
🔺🔻🔺
🔸شرفنامه منيري يكي از كهنترين فرهنگهاي فارسي است كه ماده يا تركيبِ #جام_جم و #جام_جهاننما در آن وارد شده است. در اين فرهنـگ ضـمنِ تفكيـك »جـام جم« از »جام گيتينماي كيخسرو«، در توضيحِ »جام جهاننمـا« نوشـته شـده اسـت: ***
پيالـه كيخسرو از مينا ساخته بودند و از آن راز پوشيده روشن شدي« (قوام فاروقي،ج 1، 320).
🔻🔺🔻
🔹در اينجا نيز جنس جام از »شيشه« است. احتمـالاً ازآنجاكـه گذشـتگان جـامهـاي جمشيد و كيخسرو را، چنانكه از واژه »جام« در آنها و اشاره شـاهنامه يـا تركيـبِ »سـاغر جم« در بيت منجيك ترمذي
برمي آيد، دراصلِ پياله باده گساري مـيدانسـتند كـه خاصـيت شگفت جهاننمايي نيز داشته است و آنها را مانند ديگر ساغرهاي بـاده از جـنسِ يـاقوت،
لعل، زر، و شيشه معرفي كرده اند. كريستنسن نوشته است: »
درمورد جام جم، مفسران ديوان حافظ روايت ميكنند كه اين
جام گرانبهايي بود ساخته شده از ياقوت و زماني كه شهر اصطخر را پي افكندند پيدا شـد.
(كريستنسن، 1386: 463).
🔸#ياقوتين بودنِ جام جهاننما، چنانكه گذشت، در بهمن نامه نيز آمده است، اما اين روايت را كه اين جام هنگامِ ساخته شدنِ شهر اصطخر يافته شـده اسـت آيدنلو در جستوجوهاي خويش در هيچ منبعـي
نديـده اسـت و نمـيدانـد كـه مسـتند شارحانِ ديوان حافظ، كه كريستنسن اين نكته را از قولِ آنها آورده، چه منبـع يـا منـابعي است؟ آيا احتمال دارد در روايتي شفاهي درباره جمشيد و جـامِ او چنـين موضـوعي نقـل
شده باشد؟
@sobhosher
✨
#جنس_جام_جهان_نما💫
✨ 🔹در #شاهنامه به جنس و ماده جام گيتينمايِ كيخسرو اشاره نشده و فقط »جام نبيـد« ناميـده شده است
***
يكي جام بر كف نهاده نبيد
🔺امـا در بعضـي منابعِ پس از شاهنامه جنسِ اين جام و جامِ جهاننمـايِ جمشـيد توضـيح داده شـده اسـت. قديميترين اشاره در اين باب در بهمن نامه اسـت؛ زمـاني كـه بهمـن جـامِ كيخسـرو را از آرامگاه رستم مييابد. اين جام از » #ياقوت_سرخ« و » #شيشه« معرفي ميشود كه از » #زر« گرفته شده است:
***
ز ياقوت سرخ آن گرانمايـه جـام
يكــي شيشــه از زر گرفتــه تمــام
(ايرانشاه بن ابي الخير،بيت 7394)
🔺🔻🔺
🔸شرفنامه منيري يكي از كهنترين فرهنگهاي فارسي است كه ماده يا تركيبِ #جام_جم و #جام_جهاننما در آن وارد شده است. در اين فرهنـگ ضـمنِ تفكيـك »جـام جم« از »جام گيتينماي كيخسرو«، در توضيحِ »جام جهاننمـا« نوشـته شـده اسـت: ***
پيالـه كيخسرو از مينا ساخته بودند و از آن راز پوشيده روشن شدي« (قوام فاروقي،ج 1، 320).
🔻🔺🔻
🔹در اينجا نيز جنس جام از »شيشه« است. احتمـالاً ازآنجاكـه گذشـتگان جـامهـاي جمشيد و كيخسرو را، چنانكه از واژه »جام« در آنها و اشاره شـاهنامه يـا تركيـبِ »سـاغر جم« در بيت منجيك ترمذي
برمي آيد، دراصلِ پياله باده گساري مـيدانسـتند كـه خاصـيت شگفت جهاننمايي نيز داشته است و آنها را مانند ديگر ساغرهاي بـاده از جـنسِ يـاقوت،
لعل، زر، و شيشه معرفي كرده اند. كريستنسن نوشته است: »
درمورد جام جم، مفسران ديوان حافظ روايت ميكنند كه اين
جام گرانبهايي بود ساخته شده از ياقوت و زماني كه شهر اصطخر را پي افكندند پيدا شـد.
(كريستنسن، 1386: 463).
🔸#ياقوتين بودنِ جام جهاننما، چنانكه گذشت، در بهمن نامه نيز آمده است، اما اين روايت را كه اين جام هنگامِ ساخته شدنِ شهر اصطخر يافته شـده اسـت آيدنلو در جستوجوهاي خويش در هيچ منبعـي
نديـده اسـت و نمـيدانـد كـه مسـتند شارحانِ ديوان حافظ، كه كريستنسن اين نكته را از قولِ آنها آورده، چه منبـع يـا منـابعي است؟ آيا احتمال دارد در روايتي شفاهي درباره جمشيد و جـامِ او چنـين موضـوعي نقـل
شده باشد؟
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🌏 #جام_جهاننما 💫
بهردوم⚡️
🔹٤-در #شاهنامه #جام_گيتينمايِ #كيخسرو ساغر باده گساري است،
اما در منابعِ سپسين اين
#جام و #جام_جم از جنسِ ياقوت سرخ و شيشه زرگرفته، لعل، زر، و مينا معرفي شده است.
🔸٥- در چند روايت، جامِ جهاننما با #آب و دريا رابطه دارد.
🔻بدينصورت كه يا از جـنسِ #لعل_دريايي ساخته ميشود يا مدتي در آب ميافتد و دوباره از ژرفايِ دريا يافته ميشود يـا سرانجام در آب/ دريا افكنده و ناپديد ميشود. احتمالاً تكرارِ اين موضوع به دليلِ تقـدس و
#پاكيِ عنصرِ »آب« در معتقدات گذشتگان بوده است.
◽️٦- براي فرجامِ جامِ كيخسرو پساز اين پادشـاه چنـد روايـت سـاخته شـده اسـت. در كهنترينِ آنها جام در آرامگاه رستم نگهداري ميشود و بنابر وصـيت او بـه بهمـن، پسـر اسفنديار، ميرسد.
🔺در روايتي ديگر اين جام در دژ سرير است و طبقِ گزارشهايي ديگر در آبِ درياچه آتشكده شيز يا چاهي ژرف انداخته ميشود.
🔻 در سنت شفاهي ـ عاميانه جـام در آب ميافتد و ناپيدا ميشود يا فرشته اي آن را از كيخسرو ميگيرد و به آسمان ميبرد.
٧-. ويژگيِ شگفت جهاننماييِ هر دو جامِ )جمشيد و كيخسرو( سبب شده كـه از نگـاه عقلاني و محسوس يا منظرِ عرفاني و نمادگذارانه، توضيحات، تفاسير، و تأويلهاي متنوعي در چيستيِ آنها به وجود بيايد و در مآخذ مختلف از متونِ كهن تا پـژوهشهـاي معاصـر
🔺آنها را اسطرلاب، جام آب، آينه، قطبنما، كره جغرافيايي، فانوسِ خيـال، نمـاد دل، عقـل، نفْسِ دانا، شيخ، مرشد، انسان كامل، درون و ضميرِ خود كيخسرو، وجود پيامبر اسـلام و فرّ دانسته اند.
📚 #مقاله چند نكته، سند، و آگاهي جديد درباره جام جمشيد و كيخسرو
نوشته #سجاد_آيدنلو
@sobhosher
بهردوم⚡️
🔹٤-در #شاهنامه #جام_گيتينمايِ #كيخسرو ساغر باده گساري است،
اما در منابعِ سپسين اين
#جام و #جام_جم از جنسِ ياقوت سرخ و شيشه زرگرفته، لعل، زر، و مينا معرفي شده است.
🔸٥- در چند روايت، جامِ جهاننما با #آب و دريا رابطه دارد.
🔻بدينصورت كه يا از جـنسِ #لعل_دريايي ساخته ميشود يا مدتي در آب ميافتد و دوباره از ژرفايِ دريا يافته ميشود يـا سرانجام در آب/ دريا افكنده و ناپديد ميشود. احتمالاً تكرارِ اين موضوع به دليلِ تقـدس و
#پاكيِ عنصرِ »آب« در معتقدات گذشتگان بوده است.
◽️٦- براي فرجامِ جامِ كيخسرو پساز اين پادشـاه چنـد روايـت سـاخته شـده اسـت. در كهنترينِ آنها جام در آرامگاه رستم نگهداري ميشود و بنابر وصـيت او بـه بهمـن، پسـر اسفنديار، ميرسد.
🔺در روايتي ديگر اين جام در دژ سرير است و طبقِ گزارشهايي ديگر در آبِ درياچه آتشكده شيز يا چاهي ژرف انداخته ميشود.
🔻 در سنت شفاهي ـ عاميانه جـام در آب ميافتد و ناپيدا ميشود يا فرشته اي آن را از كيخسرو ميگيرد و به آسمان ميبرد.
٧-. ويژگيِ شگفت جهاننماييِ هر دو جامِ )جمشيد و كيخسرو( سبب شده كـه از نگـاه عقلاني و محسوس يا منظرِ عرفاني و نمادگذارانه، توضيحات، تفاسير، و تأويلهاي متنوعي در چيستيِ آنها به وجود بيايد و در مآخذ مختلف از متونِ كهن تا پـژوهشهـاي معاصـر
🔺آنها را اسطرلاب، جام آب، آينه، قطبنما، كره جغرافيايي، فانوسِ خيـال، نمـاد دل، عقـل، نفْسِ دانا، شيخ، مرشد، انسان كامل، درون و ضميرِ خود كيخسرو، وجود پيامبر اسـلام و فرّ دانسته اند.
📚 #مقاله چند نكته، سند، و آگاهي جديد درباره جام جمشيد و كيخسرو
نوشته #سجاد_آيدنلو
@sobhosher
Telegram
attach 📎