صبح و شعر
651 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.23K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
#رنگ در #شاهنامه

رنگ #سراپرده ها
سهراب در پی رستم است. هجیر اسیر را برفراز سپاه ایران ، آن جا که سران خیمه زده اند می آورد و با گفتن رنگ هر سراپرده ، نام صاحب سراپرده را از او می پرسد. این داستان نمودار زیبایی از طیف رنگ در شاهنامه است.
بگو کان سراپرده ی هـفت رنـگ بـدو انـدرون خـیـمـه هـای پـلـنگ
به قلب سپاه اندرون جای کیست؟ ز گـردان ایـران ورا نـام چیست؟

رنگ های به کار رفته در این داستان به نوعی نشان دهنده ی شخصيت و مقام صاحبان سراپردهها است.

🌈رنگ سراپرده ی #کاووس کی: هفت رنگ
🔸کیکاووس پادشاهی است زیاده خواه با آرزوهایی تمام نشدنی که خود را برتر از جمشید و کیقباد می داند. سه آرزوی بزرگ او فرمان روایی بر جهان ، پرواز در آسمان و وصال سودابه است.

سراپرده ی #طوس: سیاه⚫️
رنگ سراپرده های #گودرز و #گراز: سرخ🔴

رنگ سراپرده ی #رستم: سبز💚
فردوسی هیچ گاه از رنگ سراپرده ی فرّ آزادگان ، #گیو گشوادگان یاد نمی کند
رنگ سراپرده ی #فریبرز: سپید⚪️

ادامه دارد...

@sobhosher
صبح و شعر
. #سوزنی_به_خویشتن از #جمشید تا #ضحاک(نگاهی دیگرگون به #شاهنامه) فراز ٨–باور کارسازی نیروهای فرازمینی(١) ✳️ یاد آوری: الگوواره(پارادایم) نگارنده در دریافت داستانهای شاهنامه بر این بنیادها استوار است : ١- ریشه داستانها در رویدادهای راستین تاریخی است! ٢…
.
#سوزنی_به_خویشتن

از #جمشید تا #ضحاک(نگاهی دیگرگون به #شاهنامه)
فراز ٨–
باور کارسازی نیروهای فرازمینی(٢)

🔹ضحاک در خواب سرنگونی خویش را می بیند و:

یکی بانگ برزد، به خواب اندرون،
که لرزان شد آن خانه یِ بیسُتون!

رویای او، « بودنی کار = فرمان گریز ناپذیر چرخ» است که موبدان می دانند ولی یارای گفتنشان نیست! تا یکی دل به دریا می زند و سرنوشت بی گریز ضحاک را با او می گوید:

کسی را بود زین سپس تخت تو،
به خاک اندرآرد سر ِ بخت تو؛
زند بر سرت گرزه یِ گاوروی
ببنددت وُ آرَد از ایوان به کوی
🔺🔻🔺
پس از فراز و نشیبها، همان «بودنی» رُخ می دهد و ضحاک به همان شیوه که موبد گفت، در بند می شود!

🔸داستانها، آنگونه به ما رسیده که در نگاه نخست، نیروی مردم به هیچ انگاشته می شود!!
باز آن که همانگونه که در زنجیره نوشتار «راز رهایی نیاکان از ساستار ضحاک» پس از برداشتن پوسته ها دیدیم، این مردم بودند که با پرهیز از شتاب، به توان افزایی و سازماندهی پرداختند و با دستیابی به برتری فناوری، برای نخستین بار در جهان به #مس دست یافتند و جنگ افزارهای فلزی، ایشان را در چیرگی بر ضحاک یاری داد!

🔹« #رویاباوری» و برتر دانستن نیروهای فرازمینی، بر هزاران سال تاریخ ما سایه افکنده و همیشه مردم را از به دست گرفتن سرنوشت خویش بازداشته!

🔸در شاهنامه، افزون بر ضحاک، نمونه خواب و رویای #سام و #افراسیاب و #پیران ویسه و #سیاوخش و #گودرز و #كیخسرو و #کتایون و #انوشیروان و ... سرنوشت سازند!
🔹در بن مایه های مذهبی نیز از خوابهای بسیار گفته شده که رویای فرعون و عزیز مصر پرآوازه ترند! در تاریخ ما، خواب پدر آل بویه و امیران غزنین و شاه اسماعیل و... هتا چنگیزخان نیز گویای باور به یاری نیروهای ناپدیدار (دست غیب!) در سرنوشت مردم است!

🔸« #رویا» و «#جادو» دو انگاره بنیادین و مهادین مردمانی است که برای پرسشهای دشوار، در پی پاسخهای آسانند! و از رنجِ اندیشیدن (دشوارترین کار جهان!) گریزانند!
🔺نماد این سرنوشت گرایی و گریز از اندیشه و خرد را امروز نیز در گرایش مردم به گزیریدن(تصمیم گیری) های سرنوشت ساز از راه مروا (فال) می بینیم!

🔹شکافتن پوسته ها و پیرایه های بسته شده به تاریخ و بررسی درست بینانه یِ نخستین خیزش تاریخی و نخستین سرنگونی تاریخی ساستار (ضحاک)، گویای آن است که در پی بی انجامی کنشهای پراگنده (ارمایل و گرمایل!) ؛ «بریدن از آسمان» و «بهره از داناییها و تواناییهای خویش» و «سازماندهی» بود که آریاییان را به پیروزی رساند.
(ن.ک: زنجیره «راز رهایی نیاکان از ساستار ضحاک»)

سخن دنباله دارد. ایدون باد.
یاری نامه:
جامعه شناسی خودکامگی – دکتر رضاقلی

@ShahnamehToosi
@sobhosher