صبح و شعر
650 subscribers
2.14K photos
281 videos
331 files
3.24K links
ادبیات هست چون جهان برای جان‌های عاصی کافی نیست.🥰😍 🎼🎧📖📚
Download Telegram
صبح و شعر
#سوزنی_به_خویشتن از #جمشید تا #ضحاک(نگاهی دیگرگون به شاهنامه) فراز ۸–باورِ کارسازیِ نیروهایِ فرازمینی(٥) 🔹باور به « #بودنی‌کار» (آنچه که به فرمان چرخ/تقدیر روی می‌دهد و از آن هیچ گریز نیست!) در فرهنگهای وِیسی(#قبیله ای) -که ایران نیز از دیرباز چنین فرهنگی…
#سوزنی_به_خویشتن

از
#جمشید تا #ضحاک(نگاهی دیگرگون به #شاهنامه)
فراز
٨–باورِ کارسازیِ نیروهایِ فرازمینی(٦)
پاسخی به پرسشی!

🔹
درود به همرهان.
دوست ارجمندمان مهربان احمد سهرابی در گروه «حباب تاریخ» پرسشی در میان نهادند! با سپاس از ایشان، بهتر دیدم پرسش ایشان و پاسخ خود را یکجا پیشکشش ایشان و همرهان این درگاه نمایم. با این امید که همه یاران همچون ایشان با در میان نهادن پرسشها و چالشها، اندیشه و دانستن را یاری رسانند!
🔺
١- پرسش مهربان سهرابی:
درودها و سلام خدمت جناب سیروس حامی گرامی .
بدقت ارسالی‌هایتان را دنبال می‌کنم و استفاده می‌برم .
اشاره به #فرهنگهای وِیسی ( #قبیله‌ای ) کردید در متن " سوزنی به خویشتن " و.....
در باره فرهنگ وِیسی توضیحی بفرمائید برای فهم بیشتر موضوع .
ممنون .
🔻
پاسخ:
«#خویشاوندی»، بنیاد زندگی در وِیس(قبیله) است! این وابستگی به وِیس است که یکپارچگی و همبستگی ویس را استوار می‌دارد!
در وِیس، هیچ کس باور و اندیشه‌ای دگرسان و جدای از دیگران ندارد ، هرکس خود را پاره‌ای از ویس می‌داند، به وِیس دل‌بسته و به آن وابسته است و در برابر هر نیرویی برون از ویس واکنش دارد و گاه به خواست بزرگ ویس و با فشار یا فرنود(منطق)، کنشِ گروهی از آنان سر می زند و -به گونه‌ی گذرا- هم‌بسته و همسو می شوند و در پشتیبانی از وِیس، دست به کنش‌های خواسته‌شده می‌زنند!
در هازمانهایی(جامعه ها) با وِیس‌های گوناگون، وابستگان هر ویس، مِهرِویژه و کشش به همتایان و بدگمانی به دیگران دارند! خویشاوندگرایی، فردگرایی، پایین بودن سرمایه اجتماعی، و دست انداختن به دارایی و آبروی وابستگانِ دیگر ویس‌ها و سرانجام به همتایان، در کنار ناموس‌پرستی، به گسترش گرایش به غارت و دست‌درازی هم می‌انجامد.
بافت هازمان در سرزمینی که زیستگاه تیره‌ها و ویس‌های گوناگون باشد، زاینده «فرهنگ ویسی» است! و این فرهنگ، نشانه هایی دارد همچون:

١- سرنوشت گرایی و ناتوان دانستن خود از دگرگونی و بهبود سامانه‌ها و نهادهای اجتماعی!

٢- برون فکنی، و باور به جایگاه و هنایش(تاثیر) گسترده نیروهای ناپدیدار و پندارین(موهوم) در رویدادها!

٣- تنبلی ذهن، اندیشه گریزی، و تقلیدگرایی!

٤- پاسخگو نبودن در برابر پیشامدها! (مسؤولیت ناپذیری!)

٥- نیاموختن از گذشته و تاریخ!!

٦- گرایش گسترده به آفرین و نفرین (دعا و لعنت) و جادو برای بهبود کارها و بازکردن هر گره!
٧- برنتافتن دیگراندیشی و استقلال افراد!
٨- برنتافتن هرگونه سازوکارِ چارچوب‌مندی و کنترلِ فرمانروا!

٩- برابر دانستن «رقابت» با «دشمنی» (یا رقیب با دشمن)
و.....
🔺🔻🔺
🔸بودن پاره‌فرهنگهای یادشده در سامانه(نظام) ویسی، مایه‌ی آن است که باهماد، خود را از انجام هر دگرگونی در سامانه‌ها و سازوکارهای روان ناتوان بیابند! این ناتوانی زمینه‌ی آن است که مردم به جای تلاش برای بهبود سامانه‌ها و سازوکارها، سرانجام به شورش و از میان برداشتن فرمانروا روی آورند!! و کینه توزی...

🔹تاریخ هزاران ساله ایران گویای چیرگی فرهنگ ویسی و اقتصاد بسته است! در چنین سامانه‌ای مردم هماره خود را از «مبارزه در رژیم» ناتوان دیده و -چون خود را در تنگنا دیده اند!-، به «مبارزه با رژیم» روی آورده‌اند!!

🔸در گذر تاریخ، در هازمان ویسی (جامعه قبیله ای) ایران، هر سامانه‌یِ مردم‌گرا با گذشت زمان رو به خودکامگی نهاده! و مردم به هر شیوه -اگرچه دست یازیدن به سوی بیگانه- با خودکامه ستیزیده و او را به زیر کشیده اند!! ولی چون نهادها و سازوکارهای خودکامگی در درون فرهنگ ویسی ریشه دارند، هربار سامانه مردم‌گرا، سر در همان نهادهای استوار و ریشه‌دار فروبرده و آزادگان، یا خودشان خودکامگان شده‌اند و یا زود جای خودرا به خودکامگان داده‌اند!! جمشید و ضحاک و کیخسرو شاهنامه نمودهای آشکار چنین فرایندهایند!

تا سخن دیگر...
نويسنده: #سيروس_حامى

@ShahnamehToosi
@sobhosher