Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪۱- #نریمان
بهر نخست
🔸🤴#جمشید به هنگام گريختن از #ضحاك مار دوش با لباس مبدل، پس از رنج فراوان، به شهري خوش و خرم در زابلستان ميرسد. در آنجا با 👸دختر #كورنگ شاه به طور پنهانى ازدواج ميكند.
🔻#كورنگ شاه نخست بر آن ميشود كه راز جمشيد را برملا كند. اما شاهزاده خانم كه از جمشيد باردار است، 👶پسري به دنيا ميآورد و نام او را #تور مينهند. كورنگ شاه را بر زاري شاهزاده خانم دل سوخته و از تصميم خود منصرف ميگردد؛ اما سرانجام جمشيد زن و فرزند را گذاشته از زابلستان به هندوستان رفته و پس از چندي اقامت در آن سرزمين، رهسپار چين ميگردد. در آنجا گماشتگان ضحاك ماردوش، او را با اره به دو نيم ميكنند.
🔺شاهزاده خانم پس از شنيدن خبر مرگ جمشيد، خود را با زهر ميكشد. از #تور، فرزند جمشيد، پس از رسيدن به سن كمال، پسري موسوم به #شيدسب و از او نيز پسري به نام #طورك به وجود ميآيد.
از طورك پسري به اسم #شم و از شم نيز پسري به نام #اثريت يا اثرطزاده ميشود. و از اثرط هم #گرشاسب (كريستن سن، 1377: 419 تا 422؛ پور داوود، 1356/1: 196 تا 197) پا به عرصه وجود نهاد.
📚در آثار حماسي همچون #شاهنامه و #گرشاسبنامه، نياي رستم، #گرشاسب بوده و #اثرط، پدر گرشاسب است. حتي گاه ميبينيم كه در شاهنامه درست مانند اوستا و آثار پهلوي، سام همان گرشاسب دانسته شده است كه نَسَب از #جم ميبرد؛ مثلاً در داستان رزم رستم و اسفنديار، رستم در مفاخره، نژاد خود را به سام ميرساند كه از پشت جم است كه چون او نبرده به گيتي كم است(شاهنامه،1389).
***
چو گودرز و چون رستم و گستهم
چو برزين و گرشاسپ از تخمِ جم
***
🔹ممكن است ظاهراً اسامي اجداد رستم در شاهنامه، با اسامي نياكان گرشاسب پهلوان ادبيات ايران باستان يكسان باشد و سلسلهاي شاهي، هم احتمالاً با همين نام و نسب در زابلستان وجود داشته باشد؛ اما به قول نولد كه ساختن و پرداختن چنين نَسَبي براي رستم جعلي(نولد كه) است.
ميان #گرشاسب_شاهنامه و #گرشاسب_قهرمان_ديني اوستا از نظر شخصيت و كردارها تفاوتهاي فاحشي را ميبينيم. گرشاسب شاهنامه بنا بر آنچه از ابیات شاهنامه بر ميآيد،
هر چند نام او همراه قارن، از پهلوانان عصر #فريدون و منوچهر پيشدادی آمده است، اما در مقايسه با گرشاسب اوستا و حتي در قياس با ساير پهلوانان شاهنامه، شخصيت او خنثي و بسيار كمرنگ بوده، نقش عمدهای نيز نداشته و اعمال برجستهای هم، بدو منسوب نيست و فقط نامی از او در شاهنامه، ذكر شده است.
@sobhosher
💪💪۱- #نریمان
بهر نخست
🔸🤴#جمشید به هنگام گريختن از #ضحاك مار دوش با لباس مبدل، پس از رنج فراوان، به شهري خوش و خرم در زابلستان ميرسد. در آنجا با 👸دختر #كورنگ شاه به طور پنهانى ازدواج ميكند.
🔻#كورنگ شاه نخست بر آن ميشود كه راز جمشيد را برملا كند. اما شاهزاده خانم كه از جمشيد باردار است، 👶پسري به دنيا ميآورد و نام او را #تور مينهند. كورنگ شاه را بر زاري شاهزاده خانم دل سوخته و از تصميم خود منصرف ميگردد؛ اما سرانجام جمشيد زن و فرزند را گذاشته از زابلستان به هندوستان رفته و پس از چندي اقامت در آن سرزمين، رهسپار چين ميگردد. در آنجا گماشتگان ضحاك ماردوش، او را با اره به دو نيم ميكنند.
🔺شاهزاده خانم پس از شنيدن خبر مرگ جمشيد، خود را با زهر ميكشد. از #تور، فرزند جمشيد، پس از رسيدن به سن كمال، پسري موسوم به #شيدسب و از او نيز پسري به نام #طورك به وجود ميآيد.
از طورك پسري به اسم #شم و از شم نيز پسري به نام #اثريت يا اثرطزاده ميشود. و از اثرط هم #گرشاسب (كريستن سن، 1377: 419 تا 422؛ پور داوود، 1356/1: 196 تا 197) پا به عرصه وجود نهاد.
📚در آثار حماسي همچون #شاهنامه و #گرشاسبنامه، نياي رستم، #گرشاسب بوده و #اثرط، پدر گرشاسب است. حتي گاه ميبينيم كه در شاهنامه درست مانند اوستا و آثار پهلوي، سام همان گرشاسب دانسته شده است كه نَسَب از #جم ميبرد؛ مثلاً در داستان رزم رستم و اسفنديار، رستم در مفاخره، نژاد خود را به سام ميرساند كه از پشت جم است كه چون او نبرده به گيتي كم است(شاهنامه،1389).
***
چو گودرز و چون رستم و گستهم
چو برزين و گرشاسپ از تخمِ جم
***
🔹ممكن است ظاهراً اسامي اجداد رستم در شاهنامه، با اسامي نياكان گرشاسب پهلوان ادبيات ايران باستان يكسان باشد و سلسلهاي شاهي، هم احتمالاً با همين نام و نسب در زابلستان وجود داشته باشد؛ اما به قول نولد كه ساختن و پرداختن چنين نَسَبي براي رستم جعلي(نولد كه) است.
ميان #گرشاسب_شاهنامه و #گرشاسب_قهرمان_ديني اوستا از نظر شخصيت و كردارها تفاوتهاي فاحشي را ميبينيم. گرشاسب شاهنامه بنا بر آنچه از ابیات شاهنامه بر ميآيد،
هر چند نام او همراه قارن، از پهلوانان عصر #فريدون و منوچهر پيشدادی آمده است، اما در مقايسه با گرشاسب اوستا و حتي در قياس با ساير پهلوانان شاهنامه، شخصيت او خنثي و بسيار كمرنگ بوده، نقش عمدهای نيز نداشته و اعمال برجستهای هم، بدو منسوب نيست و فقط نامی از او در شاهنامه، ذكر شده است.
@sobhosher
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
#پهلوانان_شاهنامه 💪
💪💪۱- #نریمان
بهر دوم
🔸#نیرم، در اوستا صفت جهانپهلوان است و این اسطوره همان نریمان پدر سام و جد رستم است. نام نریمان از صفت «نئیرمنو»، یعنی نیرومند و نرینه پیدا شده که بعدها او را به صورت پهلوانی درآوردهاند. صفت نئیرمنو را در اوستا به گرشاسپ دادند و همین نام است که در شاهنامه گاهی به صورت نیرم یا #نریمان مشاهده میشود.
🔹قوم نریمان در سرزمین زابل سکونت داشت و نریمان یکی از پهلوانان متقدم زابل است. #منوچهر هنگام مرگ نصایحی به فرزندش نوذر نمود که در مواقع تهدید و خطر دشمنان، فقط از #سام فرزند نریمان کمک بجوید. شاهنامه سوای کشور زابل از #نیران هم در جوار ایران یاد میکند و از این یادآوری معلوم میشود که دو کشور ایران و نیران مجاور هم بودند. «سامنریمان» بسیار مورد اعتماد منوچهر بود:
🔻🔺🔻
که تا شاه مژگان به هم برنهاد
ز سامنریمان بسی کرد یاد
چو نامه بر سامنیرم رسید
یکی باد سرد از جگر بر کشید
🔻🔺🔻
نریمان در زمان فریدون در صحنهٔ سیاسی نظامی ایران پدیدار شد، زال حادثه مرگ نریمان را هنگامی که رستم برای اوّلین بار به جنگ دشمنان میرفت، به او باز گفت. در جنگی بزرگ نریمان و فریدون همراه سپاهیان به محاصرهٔ دژ سپند سرگرم بودند که ناگهان سنگی از بالای دیوار قلعه بر سر نریمان فرود آمد و او را بکشت.
@sobhosher
💪💪۱- #نریمان
بهر دوم
🔸#نیرم، در اوستا صفت جهانپهلوان است و این اسطوره همان نریمان پدر سام و جد رستم است. نام نریمان از صفت «نئیرمنو»، یعنی نیرومند و نرینه پیدا شده که بعدها او را به صورت پهلوانی درآوردهاند. صفت نئیرمنو را در اوستا به گرشاسپ دادند و همین نام است که در شاهنامه گاهی به صورت نیرم یا #نریمان مشاهده میشود.
🔹قوم نریمان در سرزمین زابل سکونت داشت و نریمان یکی از پهلوانان متقدم زابل است. #منوچهر هنگام مرگ نصایحی به فرزندش نوذر نمود که در مواقع تهدید و خطر دشمنان، فقط از #سام فرزند نریمان کمک بجوید. شاهنامه سوای کشور زابل از #نیران هم در جوار ایران یاد میکند و از این یادآوری معلوم میشود که دو کشور ایران و نیران مجاور هم بودند. «سامنریمان» بسیار مورد اعتماد منوچهر بود:
🔻🔺🔻
که تا شاه مژگان به هم برنهاد
ز سامنریمان بسی کرد یاد
چو نامه بر سامنیرم رسید
یکی باد سرد از جگر بر کشید
🔻🔺🔻
نریمان در زمان فریدون در صحنهٔ سیاسی نظامی ایران پدیدار شد، زال حادثه مرگ نریمان را هنگامی که رستم برای اوّلین بار به جنگ دشمنان میرفت، به او باز گفت. در جنگی بزرگ نریمان و فریدون همراه سپاهیان به محاصرهٔ دژ سپند سرگرم بودند که ناگهان سنگی از بالای دیوار قلعه بر سر نریمان فرود آمد و او را بکشت.
@sobhosher
Telegram
attach 📎