#سیاوش همسان با نخستين انسان
#گياه_تباري
🔸در اساطیر ملل مختلف جهان و تاریخ ادیان که خود شاخه ای از علم «انسانشناسی» (Anthropology) است، سه دیدگاه درباره پیدایش نخستین انسان، وجود دارد،
پیدایش انسان از #خاک، از نسل #خدایان و از #گیاه است.
(خادمی کولایی،۱۳۸۷: ۲۳۶).
🔻اندیشه ایرانی در مورد نخستین انسان نیز از اندیشه ای پدید آمده است که جهان کنونی را از تن انسان اولیه و نخستین زوج بشری را پدید آمده از یک یا دو #گیاه
میداند (کریستنسن،۱۳۸۳: ۴۹).
▫️یکی از اسطوره های مرتبط با این اندیشه، اسطوره قربانی کردن گاو یکتای بندهشنی است که میتواند در اثر جابجایی یا دگرگونی اساطیر، به اسطوره های دیگر تبدیل شده باشد؛ اسطوره هایی که با نخستین انسان؛ بویژه سیاوش ارتباط پیدا میکند.
بُن مایه های مشترکی که در اسطوره های مربوط به نخستین انسان وجود دارد، بحث قربانی و گیاه تباری آن است و یکی از بزرگترین نشانه هایی که نخستین انسان بودن سیاوش را تأیید میکند، بُنمایه روییدن گیاه از انسان (خالقی مطلق،۱۳۷۲: ۱۰۳) یا به تعبیری جانگرایی گیاهی و در نگاهی دیگر پیکرگردانی است.
🔺الگوی اساطیری این بُن مایه، اسطوره بندهشنی ریباس از آب پشت کیومرث است که با گیاه تباری انسان نخستین در اسطوره و به تبع آن جنبه توتمیک گیاه در معتقدات باستانی ارتباط پیدا میکند (آیدنلو،۱۳۸۶: ۹۸).
تجلّی روح آدمی در گیاه، بر اساس باور فرقه « #تناسخیه» نیز سایه ای از همین نگره اسطوره ای است (خادمی کولایی،۱۳۸۷: ۲۴۳).
🔹بنا بر روایت #شاهنامه، اعتقاد سودابه درباره پریگونگی سیاوس، رفتار آیینی و پرستشگونه پردگیان،اشاره خود او به
رازوارگی ایزد گیاهی اش با به نمایش گذاشتن پیوند با خاک (زهدان زمین– مادر) و درخواستش از خدا برای پدیدآمدن درختی نورانی از تخم او، تأکید افراسیاب بر نریختن خون او بر زمین در ترس از رُستن «گیاه کین خواهی» و پشتیبانی خداوند از کیخسرو و حفظ او در پناه خود، دلایل دیگری در تأیید پنداره گیاه تباری سیاوش است.
🔸از دیگر نشانه هایی که گیاهتباری سیاوش را تأیید میکند، اشاره شاهنامه درباره رُستن درختی بلند از خون او است؛ درختی شکفته و شاداب که به گونه ای نمادین بر برگهای آن، چهره سیاوش نگاشته شده و سوگواران به شیوهای آیینی آن را پرستش میکنند (فردوسی، ۱۳۸۳: ۲۷۱).
▫️پیشگویی سیاوش درباره کیخسرو و به کار بردن صفت «بارآوردن نر از درخت» درباره او، یادکرد پیران از کیخسرو با صفت «درخت نو به بار آمده در جهان» و سخن مردمان سیاوشگرد که او را «فرّخدرختی از بیخ برکنده سیاوش» میدانند،با نماد رویش گیاه از خون سیاوش در هماهنگی کامل است و پنداره تجدید زندگی را تکرار میکند.
🔘نمونه های نامبردار رویش گلها و گیاهان از خون به زمین ریخته انسانها و آیین مرگ و رستاخیز مجدّد خدای برکت بخشنده در اساطیر غیر ایرانی چون اسطوره های یونانی، ژاپنی، چینی، فینیقی، هندی، مصری، بینالنّهرینی و حتّی داستان یوسف در تورات، پنداره گیاه تباری سیاوش را تداعی میکند و در نهایت با رویش گل سرخ از خون شهیدان عیسوی در اندیشه مسیحیان قابل تطبیق میباشد.
این مفهوم در مطابقت با باورهای موجود در جهانبینی کلیتگرا و آیینی، این گونه تحلیل میشود که روح آدمی پس از مرگ با تولّد دوباره و با جلوه در گیاهان، به نیای اساطیری خود میپیوندد تا در نتیجه آن، اندیشه جاودانه زیستی و آرمان مرگ ستیزی را نمادینه گرداند (خادمی کولایی،۱۳۸۷: ۲۳۹-۴۲).
◾️همه این نمونه ها را درباره اسطوره سیاوش و در مطابقت با نظریّه بهار،
میتوان اینگونه تحلیل کرد که سیاوش در این داستان که تقلیدی از یک «نمونه آغازین» (Archetype) است، پس از ازدواج آیینی با فرنگیس (ملکه یا شهربانو)، به دست او کشته میشود. از این نگاه، سیاوش، به عنوان خدای غلّه و باروری مطرح و از خون به زمین ریخته او گیاه، سبز میشود. این قربانی، کنشی کیهانی و مقدّس با هدفی مشخّص بوده که برای تقویت عمل باروری و تجدید عمل آفرینش انجام میگرفته است.
منبع⬇️
مقاله: #سیاوش، شخصیّتی آیینی و رازناک در شاهنامه / فیروز فاضلی _ ابراهیم کنعانی
@sobhosher
#گياه_تباري
🔸در اساطیر ملل مختلف جهان و تاریخ ادیان که خود شاخه ای از علم «انسانشناسی» (Anthropology) است، سه دیدگاه درباره پیدایش نخستین انسان، وجود دارد،
پیدایش انسان از #خاک، از نسل #خدایان و از #گیاه است.
(خادمی کولایی،۱۳۸۷: ۲۳۶).
🔻اندیشه ایرانی در مورد نخستین انسان نیز از اندیشه ای پدید آمده است که جهان کنونی را از تن انسان اولیه و نخستین زوج بشری را پدید آمده از یک یا دو #گیاه
میداند (کریستنسن،۱۳۸۳: ۴۹).
▫️یکی از اسطوره های مرتبط با این اندیشه، اسطوره قربانی کردن گاو یکتای بندهشنی است که میتواند در اثر جابجایی یا دگرگونی اساطیر، به اسطوره های دیگر تبدیل شده باشد؛ اسطوره هایی که با نخستین انسان؛ بویژه سیاوش ارتباط پیدا میکند.
بُن مایه های مشترکی که در اسطوره های مربوط به نخستین انسان وجود دارد، بحث قربانی و گیاه تباری آن است و یکی از بزرگترین نشانه هایی که نخستین انسان بودن سیاوش را تأیید میکند، بُنمایه روییدن گیاه از انسان (خالقی مطلق،۱۳۷۲: ۱۰۳) یا به تعبیری جانگرایی گیاهی و در نگاهی دیگر پیکرگردانی است.
🔺الگوی اساطیری این بُن مایه، اسطوره بندهشنی ریباس از آب پشت کیومرث است که با گیاه تباری انسان نخستین در اسطوره و به تبع آن جنبه توتمیک گیاه در معتقدات باستانی ارتباط پیدا میکند (آیدنلو،۱۳۸۶: ۹۸).
تجلّی روح آدمی در گیاه، بر اساس باور فرقه « #تناسخیه» نیز سایه ای از همین نگره اسطوره ای است (خادمی کولایی،۱۳۸۷: ۲۴۳).
🔹بنا بر روایت #شاهنامه، اعتقاد سودابه درباره پریگونگی سیاوس، رفتار آیینی و پرستشگونه پردگیان،اشاره خود او به
رازوارگی ایزد گیاهی اش با به نمایش گذاشتن پیوند با خاک (زهدان زمین– مادر) و درخواستش از خدا برای پدیدآمدن درختی نورانی از تخم او، تأکید افراسیاب بر نریختن خون او بر زمین در ترس از رُستن «گیاه کین خواهی» و پشتیبانی خداوند از کیخسرو و حفظ او در پناه خود، دلایل دیگری در تأیید پنداره گیاه تباری سیاوش است.
🔸از دیگر نشانه هایی که گیاهتباری سیاوش را تأیید میکند، اشاره شاهنامه درباره رُستن درختی بلند از خون او است؛ درختی شکفته و شاداب که به گونه ای نمادین بر برگهای آن، چهره سیاوش نگاشته شده و سوگواران به شیوهای آیینی آن را پرستش میکنند (فردوسی، ۱۳۸۳: ۲۷۱).
▫️پیشگویی سیاوش درباره کیخسرو و به کار بردن صفت «بارآوردن نر از درخت» درباره او، یادکرد پیران از کیخسرو با صفت «درخت نو به بار آمده در جهان» و سخن مردمان سیاوشگرد که او را «فرّخدرختی از بیخ برکنده سیاوش» میدانند،با نماد رویش گیاه از خون سیاوش در هماهنگی کامل است و پنداره تجدید زندگی را تکرار میکند.
🔘نمونه های نامبردار رویش گلها و گیاهان از خون به زمین ریخته انسانها و آیین مرگ و رستاخیز مجدّد خدای برکت بخشنده در اساطیر غیر ایرانی چون اسطوره های یونانی، ژاپنی، چینی، فینیقی، هندی، مصری، بینالنّهرینی و حتّی داستان یوسف در تورات، پنداره گیاه تباری سیاوش را تداعی میکند و در نهایت با رویش گل سرخ از خون شهیدان عیسوی در اندیشه مسیحیان قابل تطبیق میباشد.
این مفهوم در مطابقت با باورهای موجود در جهانبینی کلیتگرا و آیینی، این گونه تحلیل میشود که روح آدمی پس از مرگ با تولّد دوباره و با جلوه در گیاهان، به نیای اساطیری خود میپیوندد تا در نتیجه آن، اندیشه جاودانه زیستی و آرمان مرگ ستیزی را نمادینه گرداند (خادمی کولایی،۱۳۸۷: ۲۳۹-۴۲).
◾️همه این نمونه ها را درباره اسطوره سیاوش و در مطابقت با نظریّه بهار،
میتوان اینگونه تحلیل کرد که سیاوش در این داستان که تقلیدی از یک «نمونه آغازین» (Archetype) است، پس از ازدواج آیینی با فرنگیس (ملکه یا شهربانو)، به دست او کشته میشود. از این نگاه، سیاوش، به عنوان خدای غلّه و باروری مطرح و از خون به زمین ریخته او گیاه، سبز میشود. این قربانی، کنشی کیهانی و مقدّس با هدفی مشخّص بوده که برای تقویت عمل باروری و تجدید عمل آفرینش انجام میگرفته است.
منبع⬇️
مقاله: #سیاوش، شخصیّتی آیینی و رازناک در شاهنامه / فیروز فاضلی _ ابراهیم کنعانی
@sobhosher
#راز_آفرینش از نگاه #شاهنامه
پنجره ٦: فرگشت گیاه به جُنبنده
📚 به گفته شاهنامه، پس از آفرینش گیاهان و در روند فرگشت جان و هستی جانداران، «جُمبندگان*» پا به هستی نهادند. جمبندگانی که خور و خواب و آرام می جستند ولی بهره مند از خرد نبودند و شایستگی بندگی کردگار نداشتند!
***
اُ زان پس چو جمبنده آمد پدید
همه رستنی زیر خویش آورید
خور و خواب و آرام جوید همی
وزان زندگی کام جوید همی
نه گویا زبان و نه جویا خرد
ز خاک و ز خاشاک، تن پرورد
نداند بد و نیک فرجام کار
نخواهد ازو بندگی کردگار
🔺آنچه را که شاهنامه «جمبنده» می نامد، امروز به ناروا « #جانور» می خوانیم! بدانیم که «#گیاه» نیز « #جانور=جاندار» است! ولی «جمبنده/#جنبنده» نیست! نویسش کهن «جمبنده» امروز به «جنبنده» دگریده است!
پ. نوشت:
عكس: جنبنده کندرو یا تنبل که #تاردیگرید (Tardigrade) نیز خوانده میشود، یکی از عجیب ترین موجوداتِ روی زمین است. این موجودِ عجیب می تواند در محیط های خشن فیزیکی یا شیمیایی – که عموماً حیات در آنها ناممکن است – زندگی کند.
@ShahnamehToosi
@sobhosher
پنجره ٦: فرگشت گیاه به جُنبنده
📚 به گفته شاهنامه، پس از آفرینش گیاهان و در روند فرگشت جان و هستی جانداران، «جُمبندگان*» پا به هستی نهادند. جمبندگانی که خور و خواب و آرام می جستند ولی بهره مند از خرد نبودند و شایستگی بندگی کردگار نداشتند!
***
اُ زان پس چو جمبنده آمد پدید
همه رستنی زیر خویش آورید
خور و خواب و آرام جوید همی
وزان زندگی کام جوید همی
نه گویا زبان و نه جویا خرد
ز خاک و ز خاشاک، تن پرورد
نداند بد و نیک فرجام کار
نخواهد ازو بندگی کردگار
🔺آنچه را که شاهنامه «جمبنده» می نامد، امروز به ناروا « #جانور» می خوانیم! بدانیم که «#گیاه» نیز « #جانور=جاندار» است! ولی «جمبنده/#جنبنده» نیست! نویسش کهن «جمبنده» امروز به «جنبنده» دگریده است!
پ. نوشت:
عكس: جنبنده کندرو یا تنبل که #تاردیگرید (Tardigrade) نیز خوانده میشود، یکی از عجیب ترین موجوداتِ روی زمین است. این موجودِ عجیب می تواند در محیط های خشن فیزیکی یا شیمیایی – که عموماً حیات در آنها ناممکن است – زندگی کند.
@ShahnamehToosi
@sobhosher