می دانی؟
حتا صدای قلبم هم نمی آمد.
انگار همه اش را برای نفس هات شمرده باشم؛
حالا تمام شده بود…
نه اینکه ترسیده باشم، نه!
فقط می خواستم بگویم چرا نصف شب پاشدم
و رفتم زیر تخت خوابیدم؛
که خدا مرا
بی تو نبیند...!

#عباس_معروفی
#دیکلوفناک💊
@sickpeople

آﺩﻡ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ‌ﭘﻮﺳﺪ ﻭ ﭘﻮﮎ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﻫﻢ ﺣﺎﻟﯽ‌ﺍﺵ ﻧﯿﺴﺖ!
ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﯽ...؟ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﺜﻞ ﮐﻒِ ﮐﻔﺶ ﻣﯽ‌ﻣﺎﻧﺪ! یک‌باره ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ‌ﮐﻨﯽ ﻣﯽ‌ﺑﯿﻨﯽ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﺷﺪﻩ... یک‌باره ﻣﯽ‌ﻓﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺖ...

👤#عباس_معروفی
#سایکو 🔥
@Sickpeople

از خواب خسته ام؛
به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم
چیزی شبیه بیهوشی،
برای زمان طولانی
شاید هم از بیداری خسته ام
از این که بخوابم
و تهش بیداری باشد
کاش می شد سه سال یا شش سال
یا نه سال خوابید
و بعد بیدار شد
نشد هم..
نشد...

👤#عباس_معروفی
#سایکو🔥
@Sickpeople

من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم.
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسه های کتابخانه ای روستایی!
گاهی تو را
گاهی مرا،
تنها به سبب
تشدید دلتنگی هایمان
به امانت می برند...

#عباس_معروفی
#افسونگر 🧜‍♀️
@sickpeople

صورتم را به شانه‌اش گذاشتم و گفتم:
دوست دارم ماه من و تو همیشه پشت ابر بماند و هیچکس از عشق ما باخبر نشود!
آدم‌ها حسودند، زمان بخیل است و دنیا عاشق کش است...

👤#عباس_معروفی
#سایکو 🔥
@Sickpeople

شب بخیر 🥂🙃

چقدر آهنگهای قشنگ در اين دنيا وجود داشت كه من نشنيده بودم، چقدر چهره های زيبا از برابرم گذشتند كه من آنها را نديدم، چقدر روياهای عجيب ديدم كه وقتی از خواب بيدار شدم، هرگز ديگر به يادم نيامد و بوی عطری از دست رفته در دلم چنگ زد كه تا هميشه خودم را نبخشم.
زندگی يعنی چه؟
هميشه نصفه نيمه، هميشه ناتمام، هميشه ناگهان جايی قطع می شدم...

👤#عباس_معروفی
#سایکو 🔥
@Sickpeople

@sickpeople
گفت: «مرا یادت هست؟»
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم
چرا یادم به وسعت همه تاریخ است؟
و چرا آدم ها در یاد من زندگی میکنند
و من در یاد هیچکس نیستم؟
#عباس_معروفی



#بادیز

وقتی نیستی
چراغِ دنیارا پشت سرت خاموش کن🖤

#عباس_معروفی

#غوغا

@sickpeople

«گفتم: چند دقیقه این جا بنشین و
به من تکیه بده.
گفت: کارم از تکیه گذشته.
دلم می‌خواهد توی بغلت بمیرم.»

👤#عباس‌_معروفی
#سایکو 🔥
@Sickpeople

این دنیای کوچک و هفت میلیارد آدم؟!
یعنی تو باور می‌کنی؟!
شمرده‌ای؟!
کی شمرده است؟!
جز سیاست‌مدارها دیدی کسی آدم بشمرد؟!
باور نکن نارنجی..
باور نکن سبزآبیِ کبودِ من...
باور کن همه‌ی دنیا فقط تویی
"بقیه تکراری‌‌اند"

👤#عباس_معروفی

#غوغا
@sickpeople

گفت: بی معرفت
چجوری آن همه عواطف و خاطرات را قورت دادی؟
هسته ی آلبالو که نبود...

👤#عباس_معروفی
#سایکو 🔥
@Sickpeople

@sickpeople
گفته بودم که چنان دوستت خواهم داشت
که معنیِ دوست داشتن را
عوض کنند؟!
#عباس_معروفی


#بادیز

من از خودم هم خسته شده‌ام،
حوصله‌ام را از دست داده‌ام
دلم دارد می‌پوسد.
چه تنهایی عجیبی!

#عباس_معروفی
#سایکو🔥
@sickpeople

@sickpeople
هر بار که دستش می‌رفت توی موهام
یک لایه از درد، همراهِ دستش بیرون می‌رفت...
#عباس_معروفی


#بادیز 🙂🫀

و من
از دلتنگی تو، تمام می شوم

#عباس_معروفی
#آوان 🍃
@sickpeople

@Sickpeople
تو ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﻋﺸﻖ ﻣن؛
سرنوﺷﺘﻢ ﺑﻮﺩﯼ، ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﻢ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻭﺍﻧﻔﺴﺎﯼ ﺷﻠﻮﻍ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺯﻧﺪﮔﯽِ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ..
#عباس_معروفی
🫀♾

#بادیز

@sickpeople
و من برای خودم از تو قفسی ساخته‌ام
امن و عزیز و آفتابی...
#عباس_معروفی


🫀♾

#بادیز

ویک روز آنقدر دوستت خواهم داشت که اسم،خانه کوچکمان را آغوش خواهیم گذاشت..!

#عباس_معروفی
#غوغا
@sickpeople

کجای تنم دنبالت بگردم که نباشی...؟

#عباس_معروفی
#غوغا
@sickpeople

#شبت‌به‌خیر‌وغمت‌نیز ✨🌒

«آدم وقتی کسی را عمیقا دوست دارد، هر شب می‌تواند خوابش را ببیند»
👤#عباس_معروفی❣
و شب بخیر.

#غوغا
@sickpeople