Phobia
1.51K subscribers
10.9K photos
479 videos
182 files
94 links
فوبیا :
ترس شدید یا بیمارگونه که در روانشناسی به هراس‌زدگی یا فوبیا شهرت دارد عبارت است از نوعی بیمارگونه و پایدار از ترس در فرد که باعث اختلال در زندگی روزمره وی می‌شود.

باشد که رستگار شویم
ارتباط با ما:
@phobia_manager
Download Telegram
#هرشب_یک_جمله

آرزو همیشه یه آرزو میمونه تا موقعی که خودت بخوای به حقیقت برسونیش!

#هری_استایلز
#بادیز🍁
@sickpeople
پایدار بودنتون رو مدیون نه گفتن های مایین :))

#آوان 🍃
@sickpeople
Phobia
پایدار بودنتون رو مدیون نه گفتن های مایین :)) #آوان 🍃 @sickpeople
مثه بچه مهمون بودی،
اومدی، اتاقمو بهم ریختی، رفتی...

#حامــــــے 😔
@sickpeople
#داستان_کوتاه
🔸 من از انتظار بیزارم
🔸 نوشته: #ترانه_حنيفى
🔸 قسمت سی و سوم

چند ساعتی می‌شد که تکیه داده بودم به دیوار نزدیک اتاق عمل.
اولین باری که فهمیدم چقد از انتظار بیزارم اون موقع بود.
فکرای عجیبی به سرم میزد
با خودم می‌گفتم همه چی تقصیر این بچه‌س.
اگه حامله نبودم هرشب نمی‌رفتیم آبمیوه فروشی
یا می‌گفتم همش تقصیر اون آقاییه که سامیار رو صدا کرد
یا اصلا همش تقصیر عباس آقاس، اگه اون منو سامیار رو آشنا نمعیکرد الان این اتفاق نمی‌افتاد...
این فکرای احمقانه داشت دیوونم می‌کرد.
ساعت نزدیک چهار صبح بود و هنوز سامیار رو از اتاق عمل بیرون نیاورده بودن.
گریه می‌کردم و دعا می‌خوندم.
هیچ کاری از دستم بر نمی‌اومد جز اینکه صبر کنم.
مدام این شعر از سعدی یادم می‌اومد:
دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندانم...
یکی از خانمایی که اونجا مثل من منتظر بود با دوتا لقمه اومد سمتم و دستشو دراز کرد و گفت: دخترم بیا اینارو بخور، اون طفل معصوم گناه داره تو شکمت.
گفتم: خیلی ممنونم، میل ندارم.
دوباره گفت: آدم وقتی باردار میشه دیگه میل ندارم و نمی‌خورم و اینا نباید بگه. باید بخوری که اون بچه جون بگیره.
لقمه‌هارو ازش گرفتم و یه گاز زدم.
حتی حوصله نداشتم قورت بدم.
شده بودم مثل یه مرده‌ی متحرک.
داشتم گاز دومو میزدم که دیدم چندتا پرستار و دکتر با سرعت اومدن و رفتن داخل.
به زور شکمم و گرفتم و بلند شدم و گفتم :چی‌شده؟؟؟
چرا کسی جواب نمیده؟
بغضم ترکید و با صدای بلند زدم زیر گریه ...
کل بیمارستان رو صدای گریه‌ی من پر کرده بود...
هیچکس نمی‌تونست آرومم کنه.
فکر اینکه بلایی سر سامیار بیاد داشت روانیم می‌کرد.

ادامه دارد...
#بادیز🍁
@sickpeople
من بغضِ آخرِ شبِ تولدِ چهل سالگیتم ..
بی حوصلگیت پشتِ ترافیک سنگین از پرحرفیایِ زنی که کنارت نشسته ..
بی خوابیِ شبِ قبلِ ماهِ عسل و خستگیِ صبحِ فرداشم ..
من اون لحظه ایم که دلت یهو با پلی شدنِ یه آهنگِ آشنا هُررری میریزه
بند اومدنِ اون نفسِ راحتی ام که داری وقتِ شونه کردنِ موهایِ فرخورده یِ دخترت می کشی ..
من مچاله شدن دخترت تو خودش از زورِ گریه و بالشتِ خیسشم
ولو شدنِ تنِ نحیفش تویِ تراس و اشک هاش تو اتوبوس های خطی جلویِ چشمِ آدم هام ..
بغض های همسرت از دوست نداشته شدن و سیگارِ لایِ انگشت هایِ پسرتم
من طعمِ آشنایِ یه خورشت قرمه سبزی ام که زهر میشه به کامت ..
غمِ لحظه ایم که از دور میبینی دارم کنارِ کسی که دوستم داره می خندم، خوشحالم ..
نمِ اشکت از دوریِ دخترتم، وقتی داره به هوایِ کسی زودتر از موعد خونه رو ترک میکنه ..
من چایِ عطریِ سرد شده یِ یه عصرِ کسل کننده ام که تنها تو تراسِ خونت نشستی و تویِ خاطراتت دنبال یه دوست داشتن و دوست داشته شدنِ واقعی می گردی، یه لبخندِ آشنا، موهایِ فرخورده ای که انگشتاتُ لایِ پیچ هاش جا گذاشتی ..
"وضعِ ریه هات خرابه" و غدقن شدنِ سیگارتم ..
من تنهاییتم تو بیمارستان وقتی داری نفس هایِ آخرو می کشی ..
من میرم اما نمیرم ..
از کنارت میرم اما تو یادت، تو تک تکِ لحظه هایِ عمرت
حسرتِ بودنمُ جا میذارم ..!

#فاطمه_صابری_نیا
#بادیز🍁
@sickpeople
زندگی به یه جایی می‌رسوندت که نه می‌تونی بمونی و ادامه بدی، نه بری و فراموش کنی. گذشتن از آدمی که سال‌ها زندگیش کردی دل کندن نیست، خودکشیه! وقتی ندونی تا کجا باید بری تا فراموشش کنی.

#پویا_جمشیدی
#بادیز🍁
@sickpeople
اگه خسته شدی...
وایسا و استراحت کن ، اما حق نداری جا بزنی و تسلیم بشی !
خستگی دلیل مضحکی برای تلاش نکردنه...

#انرژی_اول_صبح
#هاژه🌊
@sickpeople
دوست داشتنت ،
دل آدم را روشن می‌کند ...

📚 سووشون
👤 #سیمین_دانشور

#آوان 🍃
@sickpeople
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تا حالا دیده بودید یه هلو، موز بخوره؟🤩😋

#بادیز🍁
@sickpeople
تو‌را میخواهم برای پیری
برای روزهای دل مرده
برای شب های تنهایی!
تو‌ را میخواهم برای جوانی
برای تنها با تو بودن
برای به تو‌ متعهد بودن
برای عشق برای خواب برای بیداری!!
تو‌ را میخواهم برای تمام فصول سال
برای تمام روزها برای تمام ساعت ها!
من تو‌ را میخواهم برای تمام لحظه ها
چشم بر هم زدن ها ...
نگاه ها

#محسن_دعاوی
#دیکلوفناک💊
@sickpeople
#معرفی_کتاب

توی بهشت هم اگر بی رضایت خودت بروی برایت بدل میشود به جهنم. چرا روزگار را به خودت سخت میکنی، آقا معلم؟ اگر دل ببندی، هر خراباتی یک بهشت است."

#نفرین_زمین
#جلال_آل_احمد

#بادیز🍁
@sickpeople
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فیلم_کوتاه

عشق شکیباست، عشق مهربان است، حسد نمی برد، فخر نمی فروشد، غرور نمی ورزد، در همه حال امیدوار است...
و عشق هرگز ساقط نمی شود.

متن بخشی از کتاب مقدس، باب اول قرنتیان، بخش ۱۳؛
و سکانسی از سریال داستان ندیمه (The Handmaid’s Tale) است.

#بادیز🍁
@sickpeople
🔹
"یلدا" می رسد تا با نفس های زمستانی و سردش، آدم ها را برای گرم شدن، به هم نزدیک کند، که کینه ها را بشوید و دل ها را صاف تر از همیشه کند .
و چه می چسبد نوشیدنِ یک استکان چایِ داغ، در شبی سرد و برفی، وقتی عزیزترین های زندگی‌ات کنارت نشسته اند و با تماشا و همصحبتی شان، عشق می کنی ...
وقتی با یک دقیقه زمانِ اضافه؛ یک عمر خاطره‌ی خوب برای روزهای دلگیری ات پس انداز می کنی و هرکجا که تنها و بی پناه شدی، یادت می افتد؛ تو کسانی را داری که به اندازه ی تمامِ دانه های برف، برایت آرزوهای خوب دارند، و دلگرم می شوی به حمایتِ آنهایی که دورند و از هرچه نزدیک است، به تو نزدیک تر...
یلدا یعنی؛ آدم ها برای سلامتِ نفس و جانشان و برای زنده ماندن؛ "عشق" می خواهند، و شاید ناب ترین حالتِ عاشقی، از سمتِ کسانی باشد که کنارشان قد کشیده ای و جزءِ لاینفکِ بهترین خاطراتِ تواند. همان ها که با گرمیِ حضورشان، جهان را جای بهتری می کنند برای زیستن ...
یلدا یعنی؛ قدرِ با هم بودن ها را بدانیم، که بیشتر کنارِ هم باشیم، که حواسمان به ناب ترین های زندگی‌مان باشد !
ای کاش هیچ خانه ای خالی از عشق نباشد و آدم های خوب، هرکجا که هستند و هرکجا که می روند؛ شاد و خوشبخت باشند ،
که شاد بودن، حقِ هر آدمی،
و گرم ماندن، حقِ هر خانه ای ست !

#نرگس_صرافیان_طوفان
#آوان 🍃


@sickpeople

به مردم نگاه می کنم و احساس میکنم کسی را نمی شناسم. عمیقا احساسِ ضعف و تنهایی می کنم. چه کسی قرار است حرفِ من را بفهمد؟!

#ملیزای_قبلی
#بادیز🍁
@sickpeople
‏تو گناه ساده ای هستی و من معصومانه مرتکب به تو..


#آوان 🍃
@sickpeople