پیر میشی ، زیبا و دلبر با موهای سفيد ؛
یک غروب جمعه که دلت گرفته ، برای نوهات
داستان دیوانگیهای مرا تعریف میکنی ،
نوهات باور نخواهد کرد و فکر میکند تو فقط
داری برایش قصه تعریف میکنی .
دلت میشکند ، به من فکر میکنی ،
صورتم یادت نمیآید ، حرفهایم ، صدایم ...
+ فقط به یاد میآوری که روزی ، جایی زنی را
نخواستی که دنیا را بی تو نمیخواست : ) ...
#دلبر
#غوغا
@sickpeople
یک غروب جمعه که دلت گرفته ، برای نوهات
داستان دیوانگیهای مرا تعریف میکنی ،
نوهات باور نخواهد کرد و فکر میکند تو فقط
داری برایش قصه تعریف میکنی .
دلت میشکند ، به من فکر میکنی ،
صورتم یادت نمیآید ، حرفهایم ، صدایم ...
+ فقط به یاد میآوری که روزی ، جایی زنی را
نخواستی که دنیا را بی تو نمیخواست : ) ...
#دلبر
#غوغا
@sickpeople
تو همانی هستی که شهريار میگفت:
"بدون وجودش شهر ارزش دیدن ندارد"
همانی که مولوی میگفت:
ولله که شهر، بی تو مرا حبس ابد است
همانی که اگر عربی درست و حسابی بلد بودم برایت می نوشتم:
"الا بذکر *طُ* تطمئن القلوب"
همان که این روزها هرکس میرسد میگوید:
"حالت خوشه ها! "
میگویم:
"بدجور"
میخندد که کیفت کوکه ها!
توی دلم میخندم که
"ناجور"
همان که توی شب های تنهایی به خودم قول داده بودم!
همانی که شاملو میگفت:
"وقتی که نیستی روز مباداست"
همان که فاصله سینه تا گردنت شده است :توچال، دربند، فرحزاد، چالوس!
همانی که کودک درونم مثل بچه آقای مجری هی پشت سر هم با صدای بچه گانه اش داد میزند:
"من اگه ترو نداشتم چیکار میکردم؟ "
#غوغا
#دلبر😊
@sickpeople
"بدون وجودش شهر ارزش دیدن ندارد"
همانی که مولوی میگفت:
ولله که شهر، بی تو مرا حبس ابد است
همانی که اگر عربی درست و حسابی بلد بودم برایت می نوشتم:
"الا بذکر *طُ* تطمئن القلوب"
همان که این روزها هرکس میرسد میگوید:
"حالت خوشه ها! "
میگویم:
"بدجور"
میخندد که کیفت کوکه ها!
توی دلم میخندم که
"ناجور"
همان که توی شب های تنهایی به خودم قول داده بودم!
همانی که شاملو میگفت:
"وقتی که نیستی روز مباداست"
همان که فاصله سینه تا گردنت شده است :توچال، دربند، فرحزاد، چالوس!
همانی که کودک درونم مثل بچه آقای مجری هی پشت سر هم با صدای بچه گانه اش داد میزند:
"من اگه ترو نداشتم چیکار میکردم؟ "
#غوغا
#دلبر😊
@sickpeople
میدونی چیه ؟!
جاىِ خالىِ بعضی از آدمها هيچوقت پُر نمیشه !
حتّىٰ با گذر زمان و عبورِ آدماىِ مختلف !
جاىِ خالىِ بعضی آدمها درست مثل اين میمونه كه روىِ يه چاله رو با مشتى شاخه و برگ بپوشونى تا جلوی چشم نباشه !
امّا يك روز وقتى حواست نيست پا میذارى روش و داخلش سقوط میكنى !
در آخر میخوام بهت بگم فرقی نداره زمان و آدمهاىِ مختلف چقدر روىِ جاىِ خاليت رو با خاك و برگ بپوشونن !
مهم اينه من هربار با يه عطر شبيه عطرت ، يه اسم شبيه اسمت ، يه آهنگ ، يه شعر ، دوباره و دوباره سقوط میكنم تو گودالِ سياهِ نبودنت !
- محیازند
#غوغا
#دلبر 🙂
@sickpeople
جاىِ خالىِ بعضی از آدمها هيچوقت پُر نمیشه !
حتّىٰ با گذر زمان و عبورِ آدماىِ مختلف !
جاىِ خالىِ بعضی آدمها درست مثل اين میمونه كه روىِ يه چاله رو با مشتى شاخه و برگ بپوشونى تا جلوی چشم نباشه !
امّا يك روز وقتى حواست نيست پا میذارى روش و داخلش سقوط میكنى !
در آخر میخوام بهت بگم فرقی نداره زمان و آدمهاىِ مختلف چقدر روىِ جاىِ خاليت رو با خاك و برگ بپوشونن !
مهم اينه من هربار با يه عطر شبيه عطرت ، يه اسم شبيه اسمت ، يه آهنگ ، يه شعر ، دوباره و دوباره سقوط میكنم تو گودالِ سياهِ نبودنت !
- محیازند
#غوغا
#دلبر 🙂
@sickpeople
تو چشمات مشکی باشه،
مشکی قشنگه..
بخندی، خندهات قشنگه..
شلخته باشی، شلختهات قشنگه..
میبینی؟! "همه چیز به تو بستگی داره!"
#دلبر☺️
#غوغا
@sickpeople
مشکی قشنگه..
بخندی، خندهات قشنگه..
شلخته باشی، شلختهات قشنگه..
میبینی؟! "همه چیز به تو بستگی داره!"
#دلبر☺️
#غوغا
@sickpeople
روز من رسما آغاز نخواهد شد
تا زمانی که “صبح بخیر” و “دوستت دارم”
را به تو بگویم
#دوستتدارم
#غوغا
#دلبر
@sickpeople
تا زمانی که “صبح بخیر” و “دوستت دارم”
را به تو بگویم
#دوستتدارم
#غوغا
#دلبر
@sickpeople
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم
حال اگر چه هیچ نذری عهده دار ِ وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر می شد قریب پنج دیوان داشتم
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟!
ساده از «من بی تو می میرم» گذشتی خوب من!
من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم
لحظه ی تشییع من از دور بویت می رسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم!!
- کاظمبهمنی
#غوغا
#دلبر
@sickpeople
روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم
حال اگر چه هیچ نذری عهده دار ِ وصل نیست
یک زمان پیشآمدی بودم که امکان داشتم
ماجراهایی که با من زیر باران داشتی
شعر اگر می شد قریب پنج دیوان داشتم
بعد تو بیش از همه فکرم به این مشغول بود
من چه چیزی کمتر از آن نارفیقان داشتم؟!
ساده از «من بی تو می میرم» گذشتی خوب من!
من به این یک جمله ی خود سخت ایمان داشتم
لحظه ی تشییع من از دور بویت می رسید
تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم!!
- کاظمبهمنی
#غوغا
#دلبر
@sickpeople