@sickpeople
به غم عادت نکن و از یاد نبر این رنجِ مدام به ما تحمیل شدهاست بدون این که شایستهاش باشیم. خشمت را از مسبب اندوه از دست نده.
از زندهبودن و زندگیکردن شرمسار نباش چرا که انکار مرگ و انکار تاریکی خود شمایلی از مبارزه است. زخمی زندگی کن، اما از مرور جنایت دست برندار.
از یاد نبر ما ادامه خواهیمداد، با زخمهایی تازه و خونریز در دل، و ابرهایی تیره در گلو، و نامهایی عزیز که ورد مقدس ما شدهاند.
شبیه هیولایی که با او میجنگی نشو، و ایمان داشتهباش چنان که مرد بزرگ گفت
"هیولا میمیرد."
گریه کن، بخند، درد بکش، برقص.
خشمگین و نگران و مخصوصا زنده باش
و شاهد زوال آنکه دلت را مرده میخواهد...
همین✨
#حمید_سلیمی
#بادیز
به غم عادت نکن و از یاد نبر این رنجِ مدام به ما تحمیل شدهاست بدون این که شایستهاش باشیم. خشمت را از مسبب اندوه از دست نده.
از زندهبودن و زندگیکردن شرمسار نباش چرا که انکار مرگ و انکار تاریکی خود شمایلی از مبارزه است. زخمی زندگی کن، اما از مرور جنایت دست برندار.
از یاد نبر ما ادامه خواهیمداد، با زخمهایی تازه و خونریز در دل، و ابرهایی تیره در گلو، و نامهایی عزیز که ورد مقدس ما شدهاند.
شبیه هیولایی که با او میجنگی نشو، و ایمان داشتهباش چنان که مرد بزرگ گفت
"هیولا میمیرد."
گریه کن، بخند، درد بکش، برقص.
خشمگین و نگران و مخصوصا زنده باش
و شاهد زوال آنکه دلت را مرده میخواهد...
همین✨
#حمید_سلیمی
#بادیز
@sickpeople
آدمها، معلمان ما هستند، یا یادآوران ما، یا پیامبران سادهی معمولی با کتابهایی زمینی. آموختهام کسی اتفاقی کنارم قرار نمیگیرد؛ و در هر معاشرت درسی برایم هست.
گاه کسی کنارت می ایستد تا بفهمی برای بودن در یک قاب دونفره چقدر خسته و کلافهای. گاه کسی دلیل فریادهایت میشود تا به یاد بیاوری هنوز افسار خشمت دست خودت نیست. گاه کسی در آغوشش پناهت میدهد فقط برای این که به یاد بیاوری برای اینهمه وقت بیپناه دوامآوردن شایستهی تقدیری، و گاه کسی به در خانهات میکوبد تا صرفا ابعاد تنهاییت را یادآوری کردهباشد.
صبح به عبوس ژولیدهی توی آینه گفتم درس خون و خیابان برایت چه بودهاست؟ و درس تنهایی این سالهای اخیر؟ و درس زیستن بی شوق و بی هراس؟ عبوس گفت درس سادهای گرفتم و درسی پیچیده. درس سادهام این بود که باور کنم چنان که عیسای مصلوب گفت در زمین تنها و مسافرم؛ و درس پیچیدهام این بود که بفهمم رهایی جایی بالاتر از بوسه و شعار و خشم و گلوله و زندگی و مرگ ایستاده، منفک و مستقل، و برای رسیدن به آن باید شهامت پرواز پیدا کنم، اگرچه بال ندارم.
بعد با او که تنها دوستم است وداع کردم. هریک روز خود را شروع کردیم، تا جنون شب از راه برسد و عاقل بیکس با دیوانهی مشتاق زیر سقف ابری خانه برقصند.
بله، مرگ میانبری باشکوه است اما همیشه یک درس دیگر باقی مانده. همیشه.
#حمید_سلیمی
#بادیز
آدمها، معلمان ما هستند، یا یادآوران ما، یا پیامبران سادهی معمولی با کتابهایی زمینی. آموختهام کسی اتفاقی کنارم قرار نمیگیرد؛ و در هر معاشرت درسی برایم هست.
گاه کسی کنارت می ایستد تا بفهمی برای بودن در یک قاب دونفره چقدر خسته و کلافهای. گاه کسی دلیل فریادهایت میشود تا به یاد بیاوری هنوز افسار خشمت دست خودت نیست. گاه کسی در آغوشش پناهت میدهد فقط برای این که به یاد بیاوری برای اینهمه وقت بیپناه دوامآوردن شایستهی تقدیری، و گاه کسی به در خانهات میکوبد تا صرفا ابعاد تنهاییت را یادآوری کردهباشد.
صبح به عبوس ژولیدهی توی آینه گفتم درس خون و خیابان برایت چه بودهاست؟ و درس تنهایی این سالهای اخیر؟ و درس زیستن بی شوق و بی هراس؟ عبوس گفت درس سادهای گرفتم و درسی پیچیده. درس سادهام این بود که باور کنم چنان که عیسای مصلوب گفت در زمین تنها و مسافرم؛ و درس پیچیدهام این بود که بفهمم رهایی جایی بالاتر از بوسه و شعار و خشم و گلوله و زندگی و مرگ ایستاده، منفک و مستقل، و برای رسیدن به آن باید شهامت پرواز پیدا کنم، اگرچه بال ندارم.
بعد با او که تنها دوستم است وداع کردم. هریک روز خود را شروع کردیم، تا جنون شب از راه برسد و عاقل بیکس با دیوانهی مشتاق زیر سقف ابری خانه برقصند.
بله، مرگ میانبری باشکوه است اما همیشه یک درس دیگر باقی مانده. همیشه.
#حمید_سلیمی
#بادیز
+ کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی؟
- از جنگها برگشتهام،
با زخمها و موی سپید
و یاد گرفتهام صبور باشم و
به تماشا قانع..
#حمید_سلیمی
#سایکو 🔥
@sickpeople
- از جنگها برگشتهام،
با زخمها و موی سپید
و یاد گرفتهام صبور باشم و
به تماشا قانع..
#حمید_سلیمی
#سایکو 🔥
@sickpeople
مثل ابری سپید بود در آسمان آبی.
نمیشد لمسش کنی،
یا او را به آغوشت بکشانی،
یا لبش را ببوسی.
تنها میشد نگاهش کنی، دوستش بداری،
و اجازه بدهی عبور آرام او از روز،
جهانت را کمی زیبا کند...
👤#حمید_سلیمی
#سایکو 🔥
@Sickpeople
نمیشد لمسش کنی،
یا او را به آغوشت بکشانی،
یا لبش را ببوسی.
تنها میشد نگاهش کنی، دوستش بداری،
و اجازه بدهی عبور آرام او از روز،
جهانت را کمی زیبا کند...
👤#حمید_سلیمی
#سایکو 🔥
@Sickpeople
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@sickpeople
وقتی برف، ردپاها را بپوشانَد، یا خاک،استخوانها را بپوسانَد، از ما جز آن بوسهها چه میماند؟
🫀
#حمید_سلیمی
#بادیز
وقتی برف، ردپاها را بپوشانَد، یا خاک،استخوانها را بپوسانَد، از ما جز آن بوسهها چه میماند؟
🫀
#حمید_سلیمی
#بادیز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@sickpeople
آقای #حمید_سلیمی هم دوست داشتن رو
اینجوری تعبیر میکنن که :
کسی را بسیار دوست داشتن
یعنی از آرامشِ او مراقبت کردن...
🙂🫀
#بادیز
آقای #حمید_سلیمی هم دوست داشتن رو
اینجوری تعبیر میکنن که :
کسی را بسیار دوست داشتن
یعنی از آرامشِ او مراقبت کردن...
🙂🫀
#بادیز
ما قوی نبودیم، تنها مجبور بودیم. و این اجبار استخوانها را دائما میفرسود...
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
می دانست شکستهتر از آن است که شاخهی امنی برای پرندهی محبوبش باشد...
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
بعد جلوی کمد میایستی و پیراهن سفیدت را میبینی و او را تصور میکنی که لباست را پوشیده و پالخت روی مبل ولو شده و سرش توی گوشی است و خبر ندارد خورشید خانهی توست. گرم و تماشایی و لازم.
کمد را میبندی، تیشرت سیاه میپوشی و به تنهاییت ادامه میدهی.
نه، این خانه خورشید ندارد.
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
کمد را میبندی، تیشرت سیاه میپوشی و به تنهاییت ادامه میدهی.
نه، این خانه خورشید ندارد.
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
زخمهایمان را بستیم و صبر کردیم روز برآید.
سپس دوباره راه افتادیم.نپرسیدیم کجا میرویم یا چرا باید برویم یا اگر زخمها خوب نشد چطور طاقت بیاوریم؟
فقط دوباره راه افتادیم...
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
سپس دوباره راه افتادیم.نپرسیدیم کجا میرویم یا چرا باید برویم یا اگر زخمها خوب نشد چطور طاقت بیاوریم؟
فقط دوباره راه افتادیم...
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
به طرز غمانگیزی کُندم، و هر وقت میرسم دیر است. این را دیگر یاد گرفتهام. هیچ بندری برای من نمانده، و این قایق پیر به سرگردانی در دریاهای مزخرف ادامه خواهد داد. چه دریاهایی: رنج، فاصله، سکوت، درد. اما گاهی در تو کناره میگیرم، و وقتی مرغ دریایی میشوی و نزدیکم پرواز میکنی، از ذوق مثل کودکی سرخوش بلندبلند میخندم.
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
فهمیدم غمهایی دارم که گاهی حتی نامی هم برایشان پیدا نمیکنم، چه برسد به تسکین...
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
#حمید_سلیمی
#آوان 🍃
@sickpeople
دفعه بعد که ببوسمت
برایت توضیح میدهم آدمهایی که موقع بوسیدن چشمهایشان را میبندند
عادت به خوشحالی ندارند و ترجیح میدهند وانمود کنند خواب میبینند.
دفعه بعد عزیزم.
#حمید_سلیمی
#حامــــــے ❣
@sickpeople
برایت توضیح میدهم آدمهایی که موقع بوسیدن چشمهایشان را میبندند
عادت به خوشحالی ندارند و ترجیح میدهند وانمود کنند خواب میبینند.
دفعه بعد عزیزم.
#حمید_سلیمی
#حامــــــے ❣
@sickpeople