خموش چون شمعی در گذشته ای تلخ
ویادآوری تو که لکه ایست بر غروبی دلگیر
چُنان
تلخ
مثل عطرهای لعنتی
که استشمامِ
لحظه های سرد را
منقبض
می کند
گویی
پایان تمام آغوش های نیمه گرم
است
تلخ
چون خاطره ی بوی عطری جا مانده
از آخرین دیدار
درون
بقچه ی نم گرفته ی
رخت چرک های عاشقانه
و چرک نویس هایی که قلنج واژه ها را شکانده
اگر چه مجهول مانده
اما تلنگریست
در
حناق های گره خورده به
تداخل
عطر
باد
واشک های بی پروا
✌️🍭
#هایا_حسینی
@shermaaa (:
ویادآوری تو که لکه ایست بر غروبی دلگیر
چُنان
تلخ
مثل عطرهای لعنتی
که استشمامِ
لحظه های سرد را
منقبض
می کند
گویی
پایان تمام آغوش های نیمه گرم
است
تلخ
چون خاطره ی بوی عطری جا مانده
از آخرین دیدار
درون
بقچه ی نم گرفته ی
رخت چرک های عاشقانه
و چرک نویس هایی که قلنج واژه ها را شکانده
اگر چه مجهول مانده
اما تلنگریست
در
حناق های گره خورده به
تداخل
عطر
باد
واشک های بی پروا
✌️🍭
#هایا_حسینی
@shermaaa (:
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفتم : من از هر چي زیاده روي بشه مي ترسم ..
از دوست داشتن ، از غرور زیاد ،ترس وغیره ..
گفت: ببین منو ، من ظرفیت همه چیز دارم جز از دست دادنت ..
من با همه چیز کنار میام جز نداشتنت ..
چیزي رو که با رنج بدست آوردم به همین سادگي از دست نمیدم ..
ترس براي اونایی هس که پشت تردیدنشو ، چیزهایي که دوست دارند ،زندگی نکردن ..
من تو رو زندگي کردم ، تو رو بلدم ..
✌️🍭
#الهام_پورعبدالله
@shermaaa (:
از دوست داشتن ، از غرور زیاد ،ترس وغیره ..
گفت: ببین منو ، من ظرفیت همه چیز دارم جز از دست دادنت ..
من با همه چیز کنار میام جز نداشتنت ..
چیزي رو که با رنج بدست آوردم به همین سادگي از دست نمیدم ..
ترس براي اونایی هس که پشت تردیدنشو ، چیزهایي که دوست دارند ،زندگی نکردن ..
من تو رو زندگي کردم ، تو رو بلدم ..
✌️🍭
#الهام_پورعبدالله
@shermaaa (:
رنج را دوست ندارم!
هرگز دوست نخواهم داشت
اما باید قبول کنم که آموزگار خوبی است..!
✌️
#کریستین_بوبن
@shermaaa (:
هرگز دوست نخواهم داشت
اما باید قبول کنم که آموزگار خوبی است..!
✌️
#کریستین_بوبن
@shermaaa (:
چشمان تو
اسلحه ی سرد بی مجوز
و من پارتیزانی
پشت جبهه ی اندوهت
پلک نزن!
شلیک نکن!
روزهاست
در زمستان تنهایی ام
رویای تورا درخود می سوزانم
وگرم می شوم
با خاطراتت
روح سوخته ام
بارایحه ی دلتنگی
پاکترین عطرِ
جهان تلخ من است!
✌️🍭
#سارا_رضایی
@shermaaa (:
اسلحه ی سرد بی مجوز
و من پارتیزانی
پشت جبهه ی اندوهت
پلک نزن!
شلیک نکن!
روزهاست
در زمستان تنهایی ام
رویای تورا درخود می سوزانم
وگرم می شوم
با خاطراتت
روح سوخته ام
بارایحه ی دلتنگی
پاکترین عطرِ
جهان تلخ من است!
✌️🍭
#سارا_رضایی
@shermaaa (:
رگ خواب شعرهایم را
تنهالبخند تومی داند
میخندی
واژه ها گل می دهند
وشاعرانه ها
دردشت آغوشت قد می کشند...
✌️🍭
#سارا_رضایی
@shermaaa (:
تنهالبخند تومی داند
میخندی
واژه ها گل می دهند
وشاعرانه ها
دردشت آغوشت قد می کشند...
✌️🍭
#سارا_رضایی
@shermaaa (:
مُردم! چقدر فاصله ... آخر نمیشود
یک عمر صبر کردم و دیگر نمیشود
حسّی که سالها به تو ابراز کرده ام
زیر سوال رفته و باور نمیشود
هرشب اگر چه دسته گلی آب میدهی!
بی فایده ست؛ عشق تناور نمیشود
ای سوژهء تمام غزل های قبل ازین!
بعد از تو "باز" یارِ کبوتر نمیشود
افتاده ام درست تهِ چال گونه ات
پای دلم شکسته و بهتر نمیشود
نابرده رنج گنج میّسر اگر شود
با تار مویی از تو برابر نمیشود
مصداق شعرِ "بی همگان سر شود" شده
بی تو ولی به شعر قسم، سر نمیشود
✌️
#امید_صباغ_نو
@shermaaa (:
یک عمر صبر کردم و دیگر نمیشود
حسّی که سالها به تو ابراز کرده ام
زیر سوال رفته و باور نمیشود
هرشب اگر چه دسته گلی آب میدهی!
بی فایده ست؛ عشق تناور نمیشود
ای سوژهء تمام غزل های قبل ازین!
بعد از تو "باز" یارِ کبوتر نمیشود
افتاده ام درست تهِ چال گونه ات
پای دلم شکسته و بهتر نمیشود
نابرده رنج گنج میّسر اگر شود
با تار مویی از تو برابر نمیشود
مصداق شعرِ "بی همگان سر شود" شده
بی تو ولی به شعر قسم، سر نمیشود
✌️
#امید_صباغ_نو
@shermaaa (:
ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺻﺒﺮ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣَﺮﺩ ﺁﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
اگر مرد است ﺑﻐﺾ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺴﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥﺗﺮ
ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
عصای دست من عشق است ، عقل سنگدل بگذار
که این دیوانه تنها تکیه گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺍﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ
ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﺎﻥ ﺭﻭﺳﯿﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺮﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩ ، ﺗﺴﻠﯿﻤﻢ
ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺁﻥ ﮐﻤﺎﻥﺍﺑﺮﻭ ﺳﭙﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭد
✌️
#سجاد_سامانی
@shermaaa (:
اگر مرد است ﺑﻐﺾ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺴﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥﺗﺮ
ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
عصای دست من عشق است ، عقل سنگدل بگذار
که این دیوانه تنها تکیه گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺍﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ
ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﺎﻥ ﺭﻭﺳﯿﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺮﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩ ، ﺗﺴﻠﯿﻤﻢ
ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺁﻥ ﮐﻤﺎﻥﺍﺑﺮﻭ ﺳﭙﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭد
✌️
#سجاد_سامانی
@shermaaa (:
محال بود
گندمِ من بر صخرهی تو بِرویَد ؛
این را از ابتدا میدانستم !
اما
اَبرهایم را بالای سَرت گسترانیدم
و در آغوشت گرفتم
چونانکه دریا افق را در آغوش میکشد ...
✌️🍭
#غادة_السمان
@shermaaa (:
گندمِ من بر صخرهی تو بِرویَد ؛
این را از ابتدا میدانستم !
اما
اَبرهایم را بالای سَرت گسترانیدم
و در آغوشت گرفتم
چونانکه دریا افق را در آغوش میکشد ...
✌️🍭
#غادة_السمان
@shermaaa (:
تو اگر
بسته ای بار "سفر"
تو اگر
نیستی دیگر
پس چرا از همه جا
من صدای تپش قلب تو را
می شنوم ...
✌️
#عمران_صلاحی
@shermaaa (:
بسته ای بار "سفر"
تو اگر
نیستی دیگر
پس چرا از همه جا
من صدای تپش قلب تو را
می شنوم ...
✌️
#عمران_صلاحی
@shermaaa (:
آرام باش ماهِ من؛ درست میشود.
نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست.
آفتاب میتابد، شاخهها جوانه میزنند و تمام شکوفههای در انتظار، متولد خواهند شد.
هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب نمیایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار نمی مانَد.
که حصار، جای ماه،
آسمان، جای سیاهی و باغ بسترِ شاخههای خشک و سرمازده نیست.
نور، سپاه سیاهی را میدرد حتی اگر به قدرِ روزنهای باشد. و بهار، هزار هزار زمستان را سبز می کند.
روزهای سخت رو به پایان است ماهِ من.
آرام باش.
✌️🍭
#نرگس_صرافیان_طوفان
@shermaaa (:
نه هیچ شبی و نه هیچ زمستانی دائمی نیست.
آفتاب میتابد، شاخهها جوانه میزنند و تمام شکوفههای در انتظار، متولد خواهند شد.
هیچ ابری تا همیشه در مقابلِ مهتاب نمیایستد و هیچ ماهی تا همیشه در حصار نمی مانَد.
که حصار، جای ماه،
آسمان، جای سیاهی و باغ بسترِ شاخههای خشک و سرمازده نیست.
نور، سپاه سیاهی را میدرد حتی اگر به قدرِ روزنهای باشد. و بهار، هزار هزار زمستان را سبز می کند.
روزهای سخت رو به پایان است ماهِ من.
آرام باش.
✌️🍭
#نرگس_صرافیان_طوفان
@shermaaa (:
بی حضور تو
هیچ دفتری گشوده نمیماند
بی گذار تو
معبری را پایان نیست
تو الفبای جهان را دیگر کردهای
✌️
#شمس_لنگرودی
@shermaaa (:
بی حضور تو
هیچ دفتری گشوده نمیماند
بی گذار تو
معبری را پایان نیست
تو الفبای جهان را دیگر کردهای
✌️
#شمس_لنگرودی
@shermaaa (:
هربار که نِگاهت میکنم
جملهای آشنا، به ذهنم خطور میکند:
در این سرزمین،
چیزی هست كه ارزش زندگی كردن دارد.
✌️
#محمود_درويش
@shermaaa (:
هربار که نِگاهت میکنم
جملهای آشنا، به ذهنم خطور میکند:
در این سرزمین،
چیزی هست كه ارزش زندگی كردن دارد.
✌️
#محمود_درويش
@shermaaa (:
دلتنگ شدهام
به من بیاموز که ریشهی عشقت را
از ته بزنم
به من بیاموز که اشک
چطور جان میدهد
در خانه ی چشم، به من بیاموز
که قلب چگونه می میرد
و دلتنگی خود را می کشد
✌️
#نزار_قبانی
@shermaaa (:
دلتنگ شدهام
به من بیاموز که ریشهی عشقت را
از ته بزنم
به من بیاموز که اشک
چطور جان میدهد
در خانه ی چشم، به من بیاموز
که قلب چگونه می میرد
و دلتنگی خود را می کشد
✌️
#نزار_قبانی
@shermaaa (:
محبوبم!
جهانم آشفته است؛جهانم میزان نیست.
جهانم پر از اضطراب است.
لحظات چموش اند.
تنها هنگامی که به شما میرسم،
رو به روی تو ام و به تو سلام میکنم،
آن زمان جهان به تعادل میرسد...
✌️
#محمد_صالحعلاء
@shermaaa (:
محبوبم!
جهانم آشفته است؛جهانم میزان نیست.
جهانم پر از اضطراب است.
لحظات چموش اند.
تنها هنگامی که به شما میرسم،
رو به روی تو ام و به تو سلام میکنم،
آن زمان جهان به تعادل میرسد...
✌️
#محمد_صالحعلاء
@shermaaa (:
كافه تان را انحصارى كنيد...
بدانند كه وقتى وارد ميشويد،
فلان ميز
كنار فلان پنجره
فلان آهنگ
فلان زيرسيگارى
از قبل آمادهى پذيرايى از تويىست
كه تمامِ خاطراتت را با خودَت آوَردهاى تا دودَش كنى...
✌️
#علی_قاضی_نظام
@shermaaa (:
كافه تان را انحصارى كنيد...
بدانند كه وقتى وارد ميشويد،
فلان ميز
كنار فلان پنجره
فلان آهنگ
فلان زيرسيگارى
از قبل آمادهى پذيرايى از تويىست
كه تمامِ خاطراتت را با خودَت آوَردهاى تا دودَش كنى...
✌️
#علی_قاضی_نظام
@shermaaa (: