یک فنجان شعر
211 subscribers
14.6K photos
300 videos
26 files
354 links
✌️🍭
ما گر زسر بریده می ترسیدیـــم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
☕️📖
وبلاگم
http://shermaaa.blogfa.com/
Download Telegram
دوستت دارم
اما نمى‌توانى مرا در بند کنى

همچنان که آبشار نتوانست
همچنان که دریاچه و ابر نتوانستند
و بند آب نتوانست...

پس‏ مرا دوست بدار
آنچنان که هستم
و در به بند کشیدن روح و نگاه من
مکوش‏
مرا بپذیر آنچنان که هستم.
✌️🍭
#غادة_السمان
@shermaaa
محال بود
گندمِ من بر صخر‌ه‌ی تو بِرویَد ؛
این را از ابتدا می‌دانستم !
اما
اَبرهایم را بالای سَرت گسترانیدم
و در آغوشت گرفتم
چونان‌که دریا افق را در آغوش می‌کشد ...
✌️🍭
#غادة_السمان
@shermaaa (:

من
اندوهگین نیستم
خود اندوهِ عالمم،
سرزمینی در سینه‌ام گریه می‌کند...
✌️🍭
#غادة_السمان

@shermaaa (:
محال بود
گندمِ من بر صخر‌ی تو بروید؛
این را از ابتدا می‌دانستم!
اما
ابرهایم را بالای سرت گسترانیدم
و در آغوشت گرفتم
چونان‌که دریا افق را
در آغوش می‌کشد....
✌️🍭
#غادة_السمان
@shermaaa (:
وقتی باران ببارد،
تو را به یاد می‌آورم..
اینچنین در شامگاهی
همچون گنجشکی هراسان، به زندگی‌ام رخنه کردی...
و در حالیکه بال زخمی‌اش را مداوا می‌کردم، خود را برای پرواز آماده می‌کرد..
و اینک این منم،
تک و تنها مانده، با یاد و خاطره‌ی گنجشکی که زیر باران پر کشید و دور شد..
✌️🍭

#غادة_السمان
@ahermaaa
از روزی که شناختمت
همزمان هم می‌خندم
و هم گریه می‌کنم.
نیمی از عشقت روشنایی
و نیم دیگرش تاریکیست!
یک بام و دو هواست؛
شاید برای همین است
که همچنان دوستت دارم...
✌️🍭
#غادة_السمان
@shermaaa

دستانت را
اندکی به من امانت بده؛
میخواهم با آن‌ها،
گره از بافته‌های اندوهم بگشایم

✌️🍭
#غادة_السمان

@shermaaa (:
این من هستم
آن‌کس که حاضر است
تمام دنیا را از دست بدهد
به این امید
که خودش را به دست آورد
✌️🍭
#غادة_السمان

@shermaaa (:
اينکه با تو باشم و با من باشی
و با هم نباشيم
جدايی همين است.

اينکه يک خانه ما را در بر گيرد
اما يک ستاره مارا در خود جا ندهد
جدايی همين است.

اينکه قلبم اتاقی باشد
خاموش کننده‌ی صداها با ديوارهای مضاعف
و تو آن را به چشم نبينی
جدايی همين است.

اينکه در درون جسمت
ترا جستجو کنم
و آوايت را در درون سخنانت
جستجو کنم
وضربان نبضت را در ميان دستت
جستجو کنم
جدايی همين است...

✌️🍭
#غادة_السمان
@shermaaa (:
من اندوهگین نیستم
من اندوه جهان‌ا‌م!
در سینه‌ام سرزمینی‌ست که می‌گرید...


✌️🍭
#غادة‌_السمان

@shermaaa (:
می‌خواهی از راز ِ قدرتمندی من
باخبر شوی؟
هیچ‌کس
هیچ‌وقت
مرا واقعاً دوست نداشت...!
✌️🏻🍭
#غادة_السمان

#یک_فنجان_شعر
@shermaaa (:
اگر می‌دانستی چقدر دوستٺ دارم
لبانٺ بہ تبسم بدل می‌شدند !
و چشمانٺ سپیده دم ...


✌️🍭

#غادة_السمان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
❄️
در فاصله‌ی
میان هجرانت تا وصال،
در من چیزی می‌شکند
که هیچ گاه ترمیم نخواهد شد...
✌️🍭
#غادة_السمان


#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
در
فاصله‌ی میان...
هجرانت تا وصال...
در من چیزی می‌شکند...
که هیچ گاه ترمیم نخواهد شد...

✌️🏻🍭

#غادة_السمان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
و
هزار و یک راه می‌دانم
برای تحمل هجرِ تو،
یا انبوه دردی که برایم به ارمغان آورد..
آنچه نمی‌دانم‌ چگونه با آن روبرو شوم
این است:
خوشبختی‌ام با تو...
✌️🏻🍭
#غادة_السمان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
و آن هنگام
که تو را در خویش کشتم
نمی دانستم خودکشی کرده ام...
✌️🍭
#غادة_السمان

#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:


نفرین بر آن لحظه مبارک
که قایقم به جزیره تو برخورد
شکست و شاد از شکستنش
به ساحل تو دل باخت
نفرین می‌کنم آن لحظه مبارک را
و طبق عادت شتابان می‌دوم
در جاده‌های شهری که
برای من نیست •••
در رؤیای مَردی که از آنِ من نیست
✌️🍭
#غادة_السمان


#یک_فنجان_شعر


@shermaaa (:
💙💙

انگشت‌های بیشتری می‌خواهم
تا با همه‌ی آنها به تو اشاره کنم
و فریاد بزنم: «این محبوب من است!»


✌️🏻🍭
#غادة_السمان


#جان😋

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
هزار سال است که دوست‌ات می‌دارم!
من، چونان تو،
از نخستین گزش، به عشق ایمان نمی‌آورم،
اما می‌دانم که ما پیش‌تر،
یک‌دیگر را دیدار کرده‌ایم،
به روزگاران، در میان افسانه‌ای راستین.

و ما دو چهره، یک‌دیگر را در آغوش فشردیم،
بر گستره‌ی آب‌های ابدی.
سایه‌ات، پیوسته، به سایه‌ی من می‌پیوندد
در گذر روزگاران
در میان آینه‌های ازلی و مرموز عشق
من هم‌واره از تو سرشارم،
در خلوت قرن‌های پیاپی...

✌️🏻🍭
#غادة_السمان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (:
آنگاہ ڪہ ؛
صداے تو را می‌شنوم،می‌پندارم
ڪہ می‌توانم دیگر بار از تو شعلہ‌ور شوم

✌️🏻🍭
#غادة_السمان

#یک_فنجان_شعر

@shermaaa (: