#شب_قدر
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
@shermaaa
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
@shermaaa
#شب_قدر
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
@shermaaa
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
@shermaaa
#شب_قدر
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان🖤
✌️🍭
#الهه_صدیقی_شعله
@shermaaa
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان🖤
✌️🍭
#الهه_صدیقی_شعله
@shermaaa
#شب_قدر
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
#شب_قدر
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa
شب قدر و وصال عاشقان بود
شبی کز صد هزاران ماه برتر
به سوی مسجد کوفه روان شد
علی شیر خدا ، پیروز خیبر
دلش لبریز از عشق الــــهی
به شوق دیدن دلدار می رفت
علی آگاه بــود از مکـــر دشمن
به سان حیدری کــــرّار می رفت
از آنسو ، ابن ملجم در تــــکاپو
به زهر آلوده ، شمشیر عداوت
دلش از کینه و تزویر لبریز
نصیبش بود از دنیا شقاوت
سحرگه شد ، علی آمد به محراب
که تا خواند نماز آخـــرین را
بزد بر فرق او از خشم زخمی
زِ پا انداخت شاه مَـــه جبین را
خداوندا چه گویم از غم امشب ؟
جگر خون است و اشکم گشته جاری
غم مـــولا بــبرده طــاقت از مــن
نباشد دیگرم در دل ، قــــراری
الهی در شب قدرت بـــبخشا
گناه عاشق درمانده ات را
نما دل های ما را غرق رحمت
بگیر از مِهر ، دست بنده ات را
تو میدانی گناهانم فـــزون است
مرا با آتش قهرت ، نـــسوزان
بزرگی کن به لطف بـــیدریغت
خطاهای گنهکاران ، بپوشان
✌️🖤
#الهه_صدیقی_شعله
#تمنای_دعا🙏
#یک_فنجان_شعر
@shermaaa