🌟 شماره ۸۷۱ روزنامه شریف (ویژهنامه عشق) منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ تقدیم به مادرانی که آن «گاه» را درک نکردهاند/ #یادداشت (#فاطمه_یزدیزاده/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ مدرسه زندگی در دانشگاه/ #گفتوگو با دکتر عوامی، مشاور معاون فرهنگی اجتماعی در امور دختران (ص۳)
◀️ مادر بودن ارزشش را دارد؟/ #نامه_وارده (#فاطمه_نوری/ ص۳)
◀️ هفت عامل مردمان عاشق/ نگاهی به ارائه پیتر سالووی درباره عشق (#محمد_شرافتی/ ص۴و۵)
◀️ عشق را اشتباه نگیریم/ #گفتوگو با حجتالاسلام حاجسیدجوادی (ص۶)
◀️ فرهنگ و هنجارها و ارزشها عوض شده/ #گفتوگو با علی عباسی، کارشناس ارشد روانشناسی عمومی (ص۷)
◀️ زیستن در عرصه دو/ عشق: در کشاکش میان یگانگی و بیگانگی #یادداشت (#محمد_جوانمرد/ ص۸)
◀️ نگاه نخنما/ فلوچارت شروع یک رابطه (ص۹)
◀️ در عنفوان جوانی، چنان که افتد و دانی/ بچههای شریف از تجربههای عشقیشان میگویند (#نظرسنجی/ ص۱۰و۱۱)
◀️ که تو در وصف نگنجی/ عشق را میشود تعریف کرد یا حتما باید چشید؟ (ص۱۲)
◀️ اتفاق است و میافتد/ #روایت (ص۱۲)
◀️ قرمهسبزی نقطه عطف بود/ #روایت (ص۱۲)
◀️ هفتخوان رستم و تهمینه/ اپلای دونفره، مأموریت غیرممکن؟ #یادداشت (#سپهر_حجازی/ ص۱۳)
◀️ همهچیز با هم خوب نمیشود/ #یادداشت (ص۱۳)
◀️ یک ربع در ۲۴ ساعت/ #روایت (ص۱۳)
◀️ خودم را در همین رابطه شناختم/ #روایت (ص۱۴)
◀️ همهاش آن نیست/ #یادداشت (ص۱۴)
◀️ و فقط خدا خبر دارد/ #روایت (ص۱۴)
◀️ حیف آن ۲۰ واحد اضافه/ #روایت (ص۱۵)
◀️ کرونا نبود، الآن باید بهش میگفتم/ #روایت (ص۱۵)
◀️ حواستان به هم باشد، باقیاش مهم نیست/ #روایت (ص۱۵)
◀️ من خود آن چهاردهم/ #به_دیار_حبیب (#محمدحسین_هوائی/ ص۱۶)
◀️ که امشب شب عشقه/ راهنمای گامبهگام برگزاری شب ولنتاین #وصلهپینه (#علیرضا_اسماعیلی/ ص۱۶)
t.me/sharifdaily/7497
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ تقدیم به مادرانی که آن «گاه» را درک نکردهاند/ #یادداشت (#فاطمه_یزدیزاده/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ مدرسه زندگی در دانشگاه/ #گفتوگو با دکتر عوامی، مشاور معاون فرهنگی اجتماعی در امور دختران (ص۳)
◀️ مادر بودن ارزشش را دارد؟/ #نامه_وارده (#فاطمه_نوری/ ص۳)
◀️ هفت عامل مردمان عاشق/ نگاهی به ارائه پیتر سالووی درباره عشق (#محمد_شرافتی/ ص۴و۵)
◀️ عشق را اشتباه نگیریم/ #گفتوگو با حجتالاسلام حاجسیدجوادی (ص۶)
◀️ فرهنگ و هنجارها و ارزشها عوض شده/ #گفتوگو با علی عباسی، کارشناس ارشد روانشناسی عمومی (ص۷)
◀️ زیستن در عرصه دو/ عشق: در کشاکش میان یگانگی و بیگانگی #یادداشت (#محمد_جوانمرد/ ص۸)
◀️ نگاه نخنما/ فلوچارت شروع یک رابطه (ص۹)
◀️ در عنفوان جوانی، چنان که افتد و دانی/ بچههای شریف از تجربههای عشقیشان میگویند (#نظرسنجی/ ص۱۰و۱۱)
◀️ که تو در وصف نگنجی/ عشق را میشود تعریف کرد یا حتما باید چشید؟ (ص۱۲)
◀️ اتفاق است و میافتد/ #روایت (ص۱۲)
◀️ قرمهسبزی نقطه عطف بود/ #روایت (ص۱۲)
◀️ هفتخوان رستم و تهمینه/ اپلای دونفره، مأموریت غیرممکن؟ #یادداشت (#سپهر_حجازی/ ص۱۳)
◀️ همهچیز با هم خوب نمیشود/ #یادداشت (ص۱۳)
◀️ یک ربع در ۲۴ ساعت/ #روایت (ص۱۳)
◀️ خودم را در همین رابطه شناختم/ #روایت (ص۱۴)
◀️ همهاش آن نیست/ #یادداشت (ص۱۴)
◀️ و فقط خدا خبر دارد/ #روایت (ص۱۴)
◀️ حیف آن ۲۰ واحد اضافه/ #روایت (ص۱۵)
◀️ کرونا نبود، الآن باید بهش میگفتم/ #روایت (ص۱۵)
◀️ حواستان به هم باشد، باقیاش مهم نیست/ #روایت (ص۱۵)
◀️ من خود آن چهاردهم/ #به_دیار_حبیب (#محمدحسین_هوائی/ ص۱۶)
◀️ که امشب شب عشقه/ راهنمای گامبهگام برگزاری شب ولنتاین #وصلهپینه (#علیرضا_اسماعیلی/ ص۱۶)
t.me/sharifdaily/7497
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۷۱ روزنامه شریف (ویژهنامه عشق) منتشر شد.
هفت عامل مردمان عاشق
عشق را اشتباه نگیریم
فرهنگ و هنجارها و ارزشها عوض شده
زیستن در عرصه دو
نگاه نخنما
در عنفوان جوانی، چنان که افتد و دانی
که تو در وصف نگنجی
هفتخوان رستم و تهمینه
@sharifdaily
شماره ۸۷۱ روزنامه شریف (ویژهنامه عشق) منتشر شد.
هفت عامل مردمان عاشق
عشق را اشتباه نگیریم
فرهنگ و هنجارها و ارزشها عوض شده
زیستن در عرصه دو
نگاه نخنما
در عنفوان جوانی، چنان که افتد و دانی
که تو در وصف نگنجی
هفتخوان رستم و تهمینه
@sharifdaily
🌟 شماره ۸۷۲ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ زندگی را در زندگی میشود یاد گرفت (#سرمقاله/ #سجاد_معینیپور)
◀️ داستان یک دیوانگی/ صفر تا صد مستند «دیوانگی» در گفتوگو با عوامل سازنده مستند (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ هر نفر، یک مسیر/ گزارشی از رویداد در جستوجوی موفقیت (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ راه خارج از داخل میگذرد/ سیاست خارجه در «پلاک دیپلمات» (#گزارش/ ص۳)
◀️ گسترش در سایه اقتدار و سرکوب/ مروری بر وضعیت دانشگاههای ایران در دهه ۳۰ #سدهخوانی (#محمد_ملانوری/ ص۶و۷)
◀️ راه بودجه به این ترکستان است/ بودجه: پاشنه آشیل اقتصاد کشور در سال ۱۴۰۰ #اقتصاد_و_کسبوکار (#نیلوفر_دمنه/ ص۸)
◀️ سبک بران (#صفر_تا_ثروت/ ص۸)
◀️ بیشتر ما ذاتا متقلب نیستیم/ تعهدنامههای اخلاقی؛ راهی برای مبارزه با تقلب #ترجمه (#شیما_رمدانی/ ص۹)
◀️ همه راههای رسیدن به کرونا (#کوتاه_از_آنور/ ص۹)
◀️ پایان تلخ و تلخی بیپایان/ ناامیدی یعنی پایان #پرونده (#سحر_بختیاری/ ص۱۰)
◀️ از رنجی که میبریم #یادداشت (#سحر_بختیاری/ ص۱۰)
◀️ آرمان پر کشید #یادداشت (#محسن_بهخوی/ ص۱۰)
◀️ عشق پرحاشیه (#هزارقلم/ ص۱۱)
◀️ بعدازظهر تولهسگی #به_دیار_حبیب (#پیمان_ملکمحمدی/ ص۱۲)
◀️ استقامت شریف #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/7540
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ زندگی را در زندگی میشود یاد گرفت (#سرمقاله/ #سجاد_معینیپور)
◀️ داستان یک دیوانگی/ صفر تا صد مستند «دیوانگی» در گفتوگو با عوامل سازنده مستند (#پرونده/ ص۴و۵)
◀️ هر نفر، یک مسیر/ گزارشی از رویداد در جستوجوی موفقیت (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ راه خارج از داخل میگذرد/ سیاست خارجه در «پلاک دیپلمات» (#گزارش/ ص۳)
◀️ گسترش در سایه اقتدار و سرکوب/ مروری بر وضعیت دانشگاههای ایران در دهه ۳۰ #سدهخوانی (#محمد_ملانوری/ ص۶و۷)
◀️ راه بودجه به این ترکستان است/ بودجه: پاشنه آشیل اقتصاد کشور در سال ۱۴۰۰ #اقتصاد_و_کسبوکار (#نیلوفر_دمنه/ ص۸)
◀️ سبک بران (#صفر_تا_ثروت/ ص۸)
◀️ بیشتر ما ذاتا متقلب نیستیم/ تعهدنامههای اخلاقی؛ راهی برای مبارزه با تقلب #ترجمه (#شیما_رمدانی/ ص۹)
◀️ همه راههای رسیدن به کرونا (#کوتاه_از_آنور/ ص۹)
◀️ پایان تلخ و تلخی بیپایان/ ناامیدی یعنی پایان #پرونده (#سحر_بختیاری/ ص۱۰)
◀️ از رنجی که میبریم #یادداشت (#سحر_بختیاری/ ص۱۰)
◀️ آرمان پر کشید #یادداشت (#محسن_بهخوی/ ص۱۰)
◀️ عشق پرحاشیه (#هزارقلم/ ص۱۱)
◀️ بعدازظهر تولهسگی #به_دیار_حبیب (#پیمان_ملکمحمدی/ ص۱۲)
◀️ استقامت شریف #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۱۲)
t.me/sharifdaily/7540
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۷۲ روزنامه شریف منتشر شد.
داستان یک دیوانگی
هر نفر، یک مسیر
راه خارج از داخل میگذرد
گسترش در سایه اقتدار و سرکوب
راه این بودجه به ترکستان است
بیشتر ما ذاتا متقلب نیستیم
پایان تلخ و تلخی بیپایان
عشق پرحاشیه
@sharifdaily
شماره ۸۷۲ روزنامه شریف منتشر شد.
داستان یک دیوانگی
هر نفر، یک مسیر
راه خارج از داخل میگذرد
گسترش در سایه اقتدار و سرکوب
راه این بودجه به ترکستان است
بیشتر ما ذاتا متقلب نیستیم
پایان تلخ و تلخی بیپایان
عشق پرحاشیه
@sharifdaily
🌟 شماره ۸۷۳ روزنامه شریف منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ امیدوار به حرفهای و محلیها (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ سرهایی که درد میکند/ شورای صنفی در یک سال و چندی که گذشت #پرونده (#شکیبا_احمدی - #نسترن_سعادتی/ ص۴و۵)
◀️ فرصت مغتنم برای خوابگاهتکانی/ تعمیرات خوابگاهها در روزهای آموزش مجازی (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ بنبست و جاده یکی میشود اگر/ صفر تا صد اپلای #گزارش (#پوریا_فلاحی/ ص۳)
◀️ اولین دانشگاه در برگزاری انتخابات شورای صنفی/ گفتوگو با دکتر فاطمیزاده، معاون دانشجویی دانشگاه (#پرونده/ ص۶)
◀️ اینک آخرالزمان در کودتای ۵۳/ تقی امیرانی از ساخت مستند «کودتای ۵۳» میگوید #گفتوگو (#سجاد_ربهنام/ ص۷)
◀️ امیرانی و مارچ، در جستوجوی نوار گمشده (#دورچین/ ص۷)
◀️ در پی بوی کباب رفتیم #به_دیار_حبیب (#محمدحسین_هوائی/ ص۸)
◀️ خاندان سلطنتی شریف #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۸)
t.me/sharifdaily/7595
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ امیدوار به حرفهای و محلیها (#سرمقاله/ #محمدجواد_شاکر)
◀️ سرهایی که درد میکند/ شورای صنفی در یک سال و چندی که گذشت #پرونده (#شکیبا_احمدی - #نسترن_سعادتی/ ص۴و۵)
◀️ فرصت مغتنم برای خوابگاهتکانی/ تعمیرات خوابگاهها در روزهای آموزش مجازی (#گزارش/ ص۲)
◀️ #میز_نشریات (ص۲)
◀️ بنبست و جاده یکی میشود اگر/ صفر تا صد اپلای #گزارش (#پوریا_فلاحی/ ص۳)
◀️ اولین دانشگاه در برگزاری انتخابات شورای صنفی/ گفتوگو با دکتر فاطمیزاده، معاون دانشجویی دانشگاه (#پرونده/ ص۶)
◀️ اینک آخرالزمان در کودتای ۵۳/ تقی امیرانی از ساخت مستند «کودتای ۵۳» میگوید #گفتوگو (#سجاد_ربهنام/ ص۷)
◀️ امیرانی و مارچ، در جستوجوی نوار گمشده (#دورچین/ ص۷)
◀️ در پی بوی کباب رفتیم #به_دیار_حبیب (#محمدحسین_هوائی/ ص۸)
◀️ خاندان سلطنتی شریف #وصلهپینه (#امیرمحمد_طهماسبی/ ص۸)
t.me/sharifdaily/7595
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۷۳ روزنامه شریف منتشر شد.
سرهایی که درد میکند
فرصت مغتنم برای خوابگاهتکانی
بنبست و جاده یکی میشود اگر
اولین دانشگاه در برگزاری انتخابات شورای صنفی
اینک آخرالزمان در کوتای ۵۳
@sharifdaily
شماره ۸۷۳ روزنامه شریف منتشر شد.
سرهایی که درد میکند
فرصت مغتنم برای خوابگاهتکانی
بنبست و جاده یکی میشود اگر
اولین دانشگاه در برگزاری انتخابات شورای صنفی
اینک آخرالزمان در کوتای ۵۳
@sharifdaily
«به دیار حبیب»
❇️ #به_دیار_حبیب ستون #طنز جدید روزنامه است؛ نامههایی از دیار غریب به دیار حبیب.
@sharifdaily
❇️ #به_دیار_حبیب ستون #طنز جدید روزنامه است؛ نامههایی از دیار غریب به دیار حبیب.
@sharifdaily
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 872 (14 Esfand 1399).pdf
«بعدازظهرِ تولهسگی»
#پیمان_ملکمحمدی
#به_دیار_حبیب
❇️ شروع کردم به نوشتن نامه، اما نمیدانم چطور شروع کنم. دیگر لفظ «چطوری جان دل» معنی رمانتیک خودش را از دست داده، پس به همان سبک «سلام عزیزم سلام» کلاسیک برمیگردم.
🔸 اولین نامه را میخواهم با موضوع مورد علاقهات آغاز کنم. قسمت شود بیایی و ببینی که اینجا این اروپاییها برای جابهجایی این تولهسگهاشان چه مسخرهبازیهایی که درنمیآورند؛ بچههایشان را عرض میکنم البته. وقتی در شهر راه میروی، بچههایی را میبینی که هرکدام در کالسکهای متفاوت، مردد در انتخاب بین هیچکاری نکردن و یا باز هم هیچکاری نکردن، از این طرف به آن طرف میروند. حتی اگر علاقهای هم به بچهها نداشته باشی، بالاخره چشمت به جوار خودشان و تخت پادشاهیشان میافتد. آن موقع است که به فکر میافتی؛ به فکر این که این نیموجب چربی عجب امکاناتی دارد برای خودش. همهشان از پوششی پلاستیکی به عنوان سانروف استفاده میکنند تا موقع باران، که اینجا قطع و وصلیاش از اینترنت ایران هم بیشتر است، بتوانند این مولدانِ آبِ دهان را خشک نگه دارند. اما این فقط کفِ امکانات است. مشخصات کالسکههای مخصوص دو بچه، سه بچه، یک سگ و دو بچه، دو سگ و یک بچه و الی آخر را باید در جدولی کامل برایت بفرستم.
🔸 عزیزم خدا نکند بخواهی اینجا دوچرخهسواری کنی. اینجا کسی جلویت را نمیگیرد ولی خودت بیخیال میشوی، چون وقتی به دوچرخه دیگری نزدیک میشوی، نهتنها باید خودِ دوچرخه را بپایی، بلکه یک متر جلوتر، یک متر عقبترش و خلاصه به شعاع یک متری از دوچرخه را نیز باید نگاه کنی، چون ممکن است یکی از این تازهبهدورانرسیدهها لمداده در سرای همایونیاش، شست پا به دهان، به یک جای دوچرخه متصل باشد. تازه خیلی وقتها یک تولهسگ دیگر هم در جایی همان حوالی مشغول دویدن به دنبال دوچرخه است؛ تولهسگهایشان را واقعا عرض میکنم البته. حالا دیگر رانندگی با ماشین در این وضعیت را به عنوان تکلیف خانه به خودت واگذار میکنم. خلاصه اینقدر تنوع این ارابههاشان بالاست که حس میکنی گاراژ مخصوصی دارند که در آنجا مانند GTA میتوانند کالسکه را اسپورت کنند. ببخشید که موضوع مورد علاقهات را اینقدر مورد حملهی غرهایم قرار دادم ولی دستآویزی بود برای باز کردن بحث و پنهان کردن دلتنگیام برایت!
🔸 امیدوارم که زودتر بیایی اینجا که با هم دلمان برای تولهسگهای وطنی تنگ شود؛ این بار انتخاب با خودت!
t.me/sharifdaily/7631
@sharifdaily
#پیمان_ملکمحمدی
#به_دیار_حبیب
❇️ شروع کردم به نوشتن نامه، اما نمیدانم چطور شروع کنم. دیگر لفظ «چطوری جان دل» معنی رمانتیک خودش را از دست داده، پس به همان سبک «سلام عزیزم سلام» کلاسیک برمیگردم.
🔸 اولین نامه را میخواهم با موضوع مورد علاقهات آغاز کنم. قسمت شود بیایی و ببینی که اینجا این اروپاییها برای جابهجایی این تولهسگهاشان چه مسخرهبازیهایی که درنمیآورند؛ بچههایشان را عرض میکنم البته. وقتی در شهر راه میروی، بچههایی را میبینی که هرکدام در کالسکهای متفاوت، مردد در انتخاب بین هیچکاری نکردن و یا باز هم هیچکاری نکردن، از این طرف به آن طرف میروند. حتی اگر علاقهای هم به بچهها نداشته باشی، بالاخره چشمت به جوار خودشان و تخت پادشاهیشان میافتد. آن موقع است که به فکر میافتی؛ به فکر این که این نیموجب چربی عجب امکاناتی دارد برای خودش. همهشان از پوششی پلاستیکی به عنوان سانروف استفاده میکنند تا موقع باران، که اینجا قطع و وصلیاش از اینترنت ایران هم بیشتر است، بتوانند این مولدانِ آبِ دهان را خشک نگه دارند. اما این فقط کفِ امکانات است. مشخصات کالسکههای مخصوص دو بچه، سه بچه، یک سگ و دو بچه، دو سگ و یک بچه و الی آخر را باید در جدولی کامل برایت بفرستم.
🔸 عزیزم خدا نکند بخواهی اینجا دوچرخهسواری کنی. اینجا کسی جلویت را نمیگیرد ولی خودت بیخیال میشوی، چون وقتی به دوچرخه دیگری نزدیک میشوی، نهتنها باید خودِ دوچرخه را بپایی، بلکه یک متر جلوتر، یک متر عقبترش و خلاصه به شعاع یک متری از دوچرخه را نیز باید نگاه کنی، چون ممکن است یکی از این تازهبهدورانرسیدهها لمداده در سرای همایونیاش، شست پا به دهان، به یک جای دوچرخه متصل باشد. تازه خیلی وقتها یک تولهسگ دیگر هم در جایی همان حوالی مشغول دویدن به دنبال دوچرخه است؛ تولهسگهایشان را واقعا عرض میکنم البته. حالا دیگر رانندگی با ماشین در این وضعیت را به عنوان تکلیف خانه به خودت واگذار میکنم. خلاصه اینقدر تنوع این ارابههاشان بالاست که حس میکنی گاراژ مخصوصی دارند که در آنجا مانند GTA میتوانند کالسکه را اسپورت کنند. ببخشید که موضوع مورد علاقهات را اینقدر مورد حملهی غرهایم قرار دادم ولی دستآویزی بود برای باز کردن بحث و پنهان کردن دلتنگیام برایت!
🔸 امیدوارم که زودتر بیایی اینجا که با هم دلمان برای تولهسگهای وطنی تنگ شود؛ این بار انتخاب با خودت!
t.me/sharifdaily/7631
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«به دیار حبیب»
❇️ #به_دیار_حبیب ستون #طنز جدید روزنامه است؛ نامههایی از دیار غریب به دیار حبیب.
@sharifdaily
❇️ #به_دیار_حبیب ستون #طنز جدید روزنامه است؛ نامههایی از دیار غریب به دیار حبیب.
@sharifdaily
«در پی بوی کباب رفتیم»
#محمدحسین_هوائی
#به_دیار_حبیب
❇️ سلام بر محبوب که آخرین انگیزه پیگیری اخبار ایران است! آمدیم شرح هجران کنیم برایتان و بگوییم دل مادرمرده چه میکشد در نبودتان، یادمان افتاد که فیالحال یک پرونده باز داریم و دوتایش نکنیم بهتر است. برگشتیم پای کتابت سطور ذیل تا لقمهای بزنیم دور هم از سفره دلِ پارهپارهمان.
🔸 آن روز که نظر بر تالی سیاه خود کردیم و دیدیم آخرش بالا برویم و پایین بیاییم، لاجرم میبایست روح خود را به شیاطین مهندسی بفروشیم، کوشیدیم اقلا قیمت را کم ندهیم که خدای ناکرده شرایط اقتضا نکند متعاقب فروش روح، به فروش اعضا و جوارح هم روی بیاوریم. فلذا چون نامهای از طرف این فرنگیها دریافت کردیم و دیدیم حاضرند برای دو سال سبیلمان را چرب کنند، جاهلانه پیه مکافات مهاجرت را به تن مالیده، از وطن خروج کردیم. آن روز روحمان هم خبر نداشت که اینجا خر داغ میکنند. از استبداد اصغر و کبری خروج کردیم رفتیم زیر یوغ ژان-پیر و استفانی. ددلاین را با ددلاین روشن میکنیم به جان عزیزتان.
🔸 آدم تا وقتی آنجاست فکر میکند این اجانب صبح تا صبح یورو در نوتلا میزنند نجویده میبلعند. البته خب تفکر اشتباهی هم نیست! مسئله این است که ما اجانب نیستیم. دانشگاه در ایران برای ما انتخاب دوسوم از تکالیف برای انجام ندادن بود. نقطه بهینه را قشنگ فهم کرده بودیم. به علاوه آدمی در نهایتِ تاس ریختنهای سیاستمداران در پسزمینه، ته دل، خیالش راحت بود که هرچه بشود یک نقشه ب دارد. با خودمان میگفتیم شد، شد! نشد میرویم در تشکلی چیزی ثبتنام میکنیم و خدمت، برای مزایایش (همان کسری خدمت مقدس و امثاله که معرف حضورتان هست). بعدش هم خدا کریم است. اینجا ولی آدمی به نسیمی بند است. میترسی پا کج بگذاری یکهو بزنند پس گردنت حوالهات کنند همانجا که ازش آمدهای.
🔸 حالا برگشتن به خودیِ خود معضلی نیست. میآییم حالا فوقش دوباره فیلترشکنها را نصب میکنیم و خودمان را عادت میدهیم فقط در خفا شما را به اسم کوچک صدا کنیم. آدم نمیداند جواب بقیه را چه بدهد. خلاصه که در یک کلام شدهایم مثل جوان مسلمانی که بعد از ساعتها جستوجوی مستراح عمومی در بلاد کفر و پیدا کردنش و پرداخت وجه ورودی یادش افتاده بطری آبش را در خانه جا گذاشته. همانقدر احساس نیاز به ادامه، همانقدر غیرممکن بودن!
t.me/sharifdaily/7631
@sharifdaily
#محمدحسین_هوائی
#به_دیار_حبیب
❇️ سلام بر محبوب که آخرین انگیزه پیگیری اخبار ایران است! آمدیم شرح هجران کنیم برایتان و بگوییم دل مادرمرده چه میکشد در نبودتان، یادمان افتاد که فیالحال یک پرونده باز داریم و دوتایش نکنیم بهتر است. برگشتیم پای کتابت سطور ذیل تا لقمهای بزنیم دور هم از سفره دلِ پارهپارهمان.
🔸 آن روز که نظر بر تالی سیاه خود کردیم و دیدیم آخرش بالا برویم و پایین بیاییم، لاجرم میبایست روح خود را به شیاطین مهندسی بفروشیم، کوشیدیم اقلا قیمت را کم ندهیم که خدای ناکرده شرایط اقتضا نکند متعاقب فروش روح، به فروش اعضا و جوارح هم روی بیاوریم. فلذا چون نامهای از طرف این فرنگیها دریافت کردیم و دیدیم حاضرند برای دو سال سبیلمان را چرب کنند، جاهلانه پیه مکافات مهاجرت را به تن مالیده، از وطن خروج کردیم. آن روز روحمان هم خبر نداشت که اینجا خر داغ میکنند. از استبداد اصغر و کبری خروج کردیم رفتیم زیر یوغ ژان-پیر و استفانی. ددلاین را با ددلاین روشن میکنیم به جان عزیزتان.
🔸 آدم تا وقتی آنجاست فکر میکند این اجانب صبح تا صبح یورو در نوتلا میزنند نجویده میبلعند. البته خب تفکر اشتباهی هم نیست! مسئله این است که ما اجانب نیستیم. دانشگاه در ایران برای ما انتخاب دوسوم از تکالیف برای انجام ندادن بود. نقطه بهینه را قشنگ فهم کرده بودیم. به علاوه آدمی در نهایتِ تاس ریختنهای سیاستمداران در پسزمینه، ته دل، خیالش راحت بود که هرچه بشود یک نقشه ب دارد. با خودمان میگفتیم شد، شد! نشد میرویم در تشکلی چیزی ثبتنام میکنیم و خدمت، برای مزایایش (همان کسری خدمت مقدس و امثاله که معرف حضورتان هست). بعدش هم خدا کریم است. اینجا ولی آدمی به نسیمی بند است. میترسی پا کج بگذاری یکهو بزنند پس گردنت حوالهات کنند همانجا که ازش آمدهای.
🔸 حالا برگشتن به خودیِ خود معضلی نیست. میآییم حالا فوقش دوباره فیلترشکنها را نصب میکنیم و خودمان را عادت میدهیم فقط در خفا شما را به اسم کوچک صدا کنیم. آدم نمیداند جواب بقیه را چه بدهد. خلاصه که در یک کلام شدهایم مثل جوان مسلمانی که بعد از ساعتها جستوجوی مستراح عمومی در بلاد کفر و پیدا کردنش و پرداخت وجه ورودی یادش افتاده بطری آبش را در خانه جا گذاشته. همانقدر احساس نیاز به ادامه، همانقدر غیرممکن بودن!
t.me/sharifdaily/7631
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«به دیار حبیب»
❇️ #به_دیار_حبیب ستون #طنز جدید روزنامه است؛ نامههایی از دیار غریب به دیار حبیب.
@sharifdaily
❇️ #به_دیار_حبیب ستون #طنز جدید روزنامه است؛ نامههایی از دیار غریب به دیار حبیب.
@sharifdaily
🌟 شماره ۸۷۴ روزنامه شریف ( ویژهنامه پایان سال ۱۳۹۹ و مرور تاریخ ده سال اخیر دانشگاه) منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
◀️ روایت همه چیز است (#سرمقاله/ #صالح_رستمی)
◀️ هرساله در فکر بهارانم/ گزارشی از سیر روند جشن نوروز ۱۴۰۰ شریف به میزبانی آذربایجان #گزارش (#سعید_فرهادی/ ص۲)
◀️ راه شهادت از دانشگاه میگذرد/ سال ۱۳۹۰ (#محمدجواد_شاکر/ ص۳)
◀️ یک ۹۱ برای دانشجو شدن/ سال ۱۳۹۱ (#محمدجواد_شاکر/ ص۴)
◀️ روحانی را در جابر شناختم/ سال ۱۳۹۲ (#محمدجواد_شاکر/ ص۵)
◀️ سال تغییر/ سال ۱۳۹۳ (#محمدمحسن_نداف/ ص۶)
◀️ روزی که برف بارید/ سال ۱۳۹۴ (#امیرمحمد_واعظی/ ص۸)
◀️ دانشگاه صاحبقران/ سال ۱۳۹۵ (#محمدحسین_اعلمی/ ص۹)
◀️ دوگانههای جدید، گسستهای جدید/ سال ۱۳۹۶ (#علی_بهرامی_ثانی/ ص۱۰)
◀️ غوغاکده غیرصنعتی شریف/ سال ۱۳۹۷ (#سیدمحمدحسین_قاسمی/ ص۱۲)
◀️ امان از چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه/ سال ۱۳۹۸ (#محمد_ملانوری/ ص۱۴)
◀️ شکریست با شکایت/ سال ۱۳۹۹ (#علی_محدثزاده/ ص۱۵)
◀️ ترینهای ۹۹ شریف/ پرررنگترهای شریف ۹۹ از دید روزنامه (#ترینها/ ص۱۷)
◀️ کرونا میرود؟ چه کسی میآید؟/ نگاهی کوتاه به آخرین سال قرن #پرونده (#محمد_ملانوری/ ص۱۸)
◀️ خوشبختی یعنی حال من/ #پرونده (#بهار_غلامی/ ص۱۹)
◀️ مرد بارانی #به_دیار_حبیب (#پیمان_ملکمحمدی/ ص۲۰)
◀️ شریف هزار و پانصد! #وصلهپینه (#رضا_علیپور/ ص۲۰)
t.me/sharifdaily/7792
@sharifdaily
در این شماره میخوانید:
◀️ روایت همه چیز است (#سرمقاله/ #صالح_رستمی)
◀️ هرساله در فکر بهارانم/ گزارشی از سیر روند جشن نوروز ۱۴۰۰ شریف به میزبانی آذربایجان #گزارش (#سعید_فرهادی/ ص۲)
◀️ راه شهادت از دانشگاه میگذرد/ سال ۱۳۹۰ (#محمدجواد_شاکر/ ص۳)
◀️ یک ۹۱ برای دانشجو شدن/ سال ۱۳۹۱ (#محمدجواد_شاکر/ ص۴)
◀️ روحانی را در جابر شناختم/ سال ۱۳۹۲ (#محمدجواد_شاکر/ ص۵)
◀️ سال تغییر/ سال ۱۳۹۳ (#محمدمحسن_نداف/ ص۶)
◀️ روزی که برف بارید/ سال ۱۳۹۴ (#امیرمحمد_واعظی/ ص۸)
◀️ دانشگاه صاحبقران/ سال ۱۳۹۵ (#محمدحسین_اعلمی/ ص۹)
◀️ دوگانههای جدید، گسستهای جدید/ سال ۱۳۹۶ (#علی_بهرامی_ثانی/ ص۱۰)
◀️ غوغاکده غیرصنعتی شریف/ سال ۱۳۹۷ (#سیدمحمدحسین_قاسمی/ ص۱۲)
◀️ امان از چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه/ سال ۱۳۹۸ (#محمد_ملانوری/ ص۱۴)
◀️ شکریست با شکایت/ سال ۱۳۹۹ (#علی_محدثزاده/ ص۱۵)
◀️ ترینهای ۹۹ شریف/ پرررنگترهای شریف ۹۹ از دید روزنامه (#ترینها/ ص۱۷)
◀️ کرونا میرود؟ چه کسی میآید؟/ نگاهی کوتاه به آخرین سال قرن #پرونده (#محمد_ملانوری/ ص۱۸)
◀️ خوشبختی یعنی حال من/ #پرونده (#بهار_غلامی/ ص۱۹)
◀️ مرد بارانی #به_دیار_حبیب (#پیمان_ملکمحمدی/ ص۲۰)
◀️ شریف هزار و پانصد! #وصلهپینه (#رضا_علیپور/ ص۲۰)
t.me/sharifdaily/7792
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
⚡️بخوانید:
شماره ۸۷۴ روزنامه شریف (ویژهنامه پایان سال ۱۳۹۹ و مرور تاریخ ده سال اخیر دانشگاه) منتشر شد.
چرا اینقدر دیر؟ راستش کرونا مثل ترافیک تهران بهترین بهانه است برای نرسیدن سر قولوقرارها، ولی از نظر فنی کمی به مشکل خورده بودیم و نشد این ویژهنامه را…
شماره ۸۷۴ روزنامه شریف (ویژهنامه پایان سال ۱۳۹۹ و مرور تاریخ ده سال اخیر دانشگاه) منتشر شد.
چرا اینقدر دیر؟ راستش کرونا مثل ترافیک تهران بهترین بهانه است برای نرسیدن سر قولوقرارها، ولی از نظر فنی کمی به مشکل خورده بودیم و نشد این ویژهنامه را…
روزنامه شریف | Sharifdaily
Sharif Daily 874 (23 Ordibehesht 1400).pdf
«مرد بارانی»
#به_دیار_حبیب
#پیمان_ملکمحمدی
❇️ یاد و خاطره زندگیام در اینجا با یکچیز به صورت خیلی جدی گره خورده و از آنجایی که موضوعِ مورد علاقه توست، نامه را درباره آن مینویسم؛ موضوعی که در ایران، گاهی خیلی شیرین و لطیف بر پنجرههای اتاقت ضربه میزند و روحت را جلا میدهد و گاهی زمین را با فرشی سفید میآراید، اما این مسخرهبازیهای شاعرانه فقط برای ایران است. اینجا زندگیات را به فنا میدهد. اینجا آبوهوا نشانگر چرخه زیبای طبیعت و ننهسرما و این حرفها نیست. اینجا خیلی خرتوخرتر است.
🔸 وقتی در ایران هستی، روزهای معمولی و آفتابی را پشت سر میگذاری و وقتی بالاخره یک بارانی هم سر میرسد از آن نهایت استفاده را میبری. اما اینجا کلا یکسری باران کاملا رندوم را تجربه میکنی که آن وسطمسطها یک هوای صرفا ابری را هم گنجاندهاند. طوری که استادانم سریع پیشنهاد میکنند که «برو از این هوای لذتبخشِ صرفا ابری لذت کامل را ببر!». افسانههایی هم وجود دارد اینجا که پدر و مادرها برای کودکانشان تعریف میکنند تا شبها خوابشان ببرد؛ افسانههایی از توپ زرد و درخشانی که در آسمان وجود دارد و اگر روزی آن را ببینی، حس عجیب و غیرقابل وصفی بر روی پوستت حس میکنی. به خدا عزیزم باید بیایی اینجا و تشنج ملت را ببینی وقتی کمی آفتاب به زمین میتابد. سریع همه وسایل را جمع میکنند و در محلی به مساحت یک متر در یک متر که آفتاب به آن میتابد اتراق میکنند و با حرکت آفتاب دوباره به سمت آن میخزند.
🔸 یادت است که در ایران به ابرها نگاه میکردیم و یکی شبیه تولهسگی از نیمرخ و دیگری شبیه فیلی از پشت بود؟ خب اینجا از این مسخرهبازیها خبری نیست. اینجا اولین کاری که باید بکنی یادگیری انواع ابرهای موجود در آسمان است. اینجا مثل ایران روزها به بارانی و غیربارانی دستهبندی نمیشود. اینجا همه روزها بارانی است، اما ابرها به صورت شیفتی در منطقه یکدیگر را در اصطلاح «تگ» میکنند و وارد رینگ میشوند. به همین دلیل اگر به ابرها مسلط باشی، کومولونیمبوس را گوشه رینگ منتظر میبینی و به قَدَرِ الهی در گوشه دیگری از شهر پناه میبری. میبینی عزیزم؟ وقتی مجبور باشی به صورت روزانه با دویدن از ابرها جلو بزنی، دیگر باران آن صفای همیشگیاش را ندارد؛ اما به جایش اینجا آفتاب صفای دیگری دارد.
t.me/sharifdaily/7631
@sharifdaily
#به_دیار_حبیب
#پیمان_ملکمحمدی
❇️ یاد و خاطره زندگیام در اینجا با یکچیز به صورت خیلی جدی گره خورده و از آنجایی که موضوعِ مورد علاقه توست، نامه را درباره آن مینویسم؛ موضوعی که در ایران، گاهی خیلی شیرین و لطیف بر پنجرههای اتاقت ضربه میزند و روحت را جلا میدهد و گاهی زمین را با فرشی سفید میآراید، اما این مسخرهبازیهای شاعرانه فقط برای ایران است. اینجا زندگیات را به فنا میدهد. اینجا آبوهوا نشانگر چرخه زیبای طبیعت و ننهسرما و این حرفها نیست. اینجا خیلی خرتوخرتر است.
🔸 وقتی در ایران هستی، روزهای معمولی و آفتابی را پشت سر میگذاری و وقتی بالاخره یک بارانی هم سر میرسد از آن نهایت استفاده را میبری. اما اینجا کلا یکسری باران کاملا رندوم را تجربه میکنی که آن وسطمسطها یک هوای صرفا ابری را هم گنجاندهاند. طوری که استادانم سریع پیشنهاد میکنند که «برو از این هوای لذتبخشِ صرفا ابری لذت کامل را ببر!». افسانههایی هم وجود دارد اینجا که پدر و مادرها برای کودکانشان تعریف میکنند تا شبها خوابشان ببرد؛ افسانههایی از توپ زرد و درخشانی که در آسمان وجود دارد و اگر روزی آن را ببینی، حس عجیب و غیرقابل وصفی بر روی پوستت حس میکنی. به خدا عزیزم باید بیایی اینجا و تشنج ملت را ببینی وقتی کمی آفتاب به زمین میتابد. سریع همه وسایل را جمع میکنند و در محلی به مساحت یک متر در یک متر که آفتاب به آن میتابد اتراق میکنند و با حرکت آفتاب دوباره به سمت آن میخزند.
🔸 یادت است که در ایران به ابرها نگاه میکردیم و یکی شبیه تولهسگی از نیمرخ و دیگری شبیه فیلی از پشت بود؟ خب اینجا از این مسخرهبازیها خبری نیست. اینجا اولین کاری که باید بکنی یادگیری انواع ابرهای موجود در آسمان است. اینجا مثل ایران روزها به بارانی و غیربارانی دستهبندی نمیشود. اینجا همه روزها بارانی است، اما ابرها به صورت شیفتی در منطقه یکدیگر را در اصطلاح «تگ» میکنند و وارد رینگ میشوند. به همین دلیل اگر به ابرها مسلط باشی، کومولونیمبوس را گوشه رینگ منتظر میبینی و به قَدَرِ الهی در گوشه دیگری از شهر پناه میبری. میبینی عزیزم؟ وقتی مجبور باشی به صورت روزانه با دویدن از ابرها جلو بزنی، دیگر باران آن صفای همیشگیاش را ندارد؛ اما به جایش اینجا آفتاب صفای دیگری دارد.
t.me/sharifdaily/7631
@sharifdaily
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«به دیار حبیب»
❇️ #به_دیار_حبیب ستون #طنز جدید روزنامه است؛ نامههایی از دیار غریب به دیار حبیب.
@sharifdaily
❇️ #به_دیار_حبیب ستون #طنز جدید روزنامه است؛ نامههایی از دیار غریب به دیار حبیب.
@sharifdaily