شهرستان ادب
1.41K subscribers
4.35K photos
717 videos
14 files
2.05K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
ShahrestanAdab@gmail.com
Download Telegram
https://telegram.me/shahrestanadab/1256

«خبر خوشحال‌کننده این‌که می‌شود جیمز جویس خواند. از این جهت می‌گویم خوشحال‌کننده که اسم جویس بین کتاب‌خوان‌ها و البته آن حرفه‌ای‌هایش – که یک آماتور بعید است هوس جویس‌خوانی به سرش بزند- به «نخواندنی» مشهور است. انگار که کتاب‌های جویس فقط مخصوص بالای طاقچه باشند و این‌قدر ثقیل و نفهمیدنی باشند که کسی از عهده‌ۀ خواند‌ن‌شان برنیاید. خبر خوشحال‌کننده این‌که لااقل در مورد «چهرۀ مرد هنرمند در جوانی» چنین نیست. می‌شود این کتاب را خواند، فهمید و حتی از خواندنش لذت برد. هرچند این به این معنا نیست که با رمانِ جویس به راحتیِ خواندن یک داستانِ پاورقی بشود کنار آمد. البته که جویس خواندن به دلایلی که در ادامه خواهم گفت دشواری‌هایی دارد.»


متن کامل یادداشت خانم دکتر #مریم_سادات_حسینی در سالروز درگذشت #جیمز_جویس را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
https://goo.gl/SY5TRN

@shahrestanadab
«در کسوت مسیحِ روسی»
یادداشتی بر #ابله شاهکار #داستایوسکی
به قلم #مریم_سادات_حسینی

shahrestanadab.com/Content/ID/7145

@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
«در کسوت مسیحِ روسی» یادداشتی بر #ابله شاهکار #داستایوسکی به قلم #مریم_سادات_حسینی shahrestanadab.com/Content/ID/7145 @ShahrestanAdab
«داستایوسکی جایی گفته بود قصد دارد از پرنس شخصیتی بسازد که معجونی است از مسیح و دن کیشوت. ردی از هر دوی این‌ها را می‌توان در او یافت. گویی پرنس مسیحی است که در روسیه ظهور کرده و گرچه همه او را ابله می‌دانند اما خیلی زود چیزی مسیح‌گونه در او می‌یابند. در بلاهت او نوعی آیرونی وجود دارد. او ابلهی است که مثل پیامبران و فیلسوفان حکیمانه سخن می‌گوید. مسیح‌گونه باعث می‌شود دیگران نزد او دست به اعتراف بزنند. یا حتی اگر اعترافی در کار نباشد، دست کم به عنوان آخرین بشری که ردی از معصومیت و شرافت در او هست، به او ایمان بیاورند. او نیز بدون ادعای پیامبری یا هر نوع تقدسی به خوبی از پس نقش مسیح برمی‌آید. مسیحی که از بهشتِ سوئیس به جهانِ مادی‌زده‌ی روسیه آمده، همیشه پذیرای شنیدن اعتراف گناهکاران و از گناه پشیمان شده‌هاست، با کودکان مهربان است، کج‌خلق‌ترین پیرمردها، قاتل‌ها، دائم‌الخمرها، قماربازها و زنان بدنام همگی به او پناه می‌برند و حتی بیماری دم مرگ یادداشت پر طول و تفصیلِ مرگ‌آگاهانه‌ش را نزد او بلند بلند می‌خواند و از او پاسخ و نوعی تآیید می‌طلبد.

پرنس از دن کیشوت هم نشانی دارد. شهوت مال و اندوختن در او نیست. برعکس از ثروتش برای کمک به دیگران مضایقه نمی‌کند. می‌خواهد با عشق و ایمان اطرافیان خود را نجات دهد. به عدالت باور دارد. شهسوار بینوایی است که دن کیشوت‌وار برای کمک به زن‌های ستم‌دیده شمشیر می‌کشد. در سوئیس پناه ماریِ گناهکارِ بیمارِ طرد شده می‌شود و در روسیه می‌خواهد ناستاسیای ستم‌دیده‌ را نجات دهد و از طریق ازدواج، او را که زنی بدنام است دوباره آبرو ببخشد...»


متن کامل یادداشت خانم #مریم_سادات_حسینی درباب ابله #داستایوسکی را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/7145

@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
«مثل آب برای ماهی» یادداشتی بر کتاب #حیوان_قصه_گو نوشته #جاناتان_گاتشال به قلم #مریم_سادات_حسینی shahrestanadab.com/Content/ID/7165 @ShahrestanAdab
«...گاتشال می‌گوید قصه‌ها همه جا هستند. در کتاب‌ها، در ذهن ما، در برنامه‌های تلویزیون، در بازی‌های کودکان، در شعرها،‌ در بازی‌های رایانه‌ای، در متون مقدس، در نقاشی‌ها و حتی در ماجراهایی که هر روز صبح تا شب برای دوستان‌مان بازگو می‌کنیم. ما جهان را، آدم‌های اطراف‌مان را و حتی خودمان را به مدد قصه‌ها فهمیدنی می‌کنیم. ما در قصه پا به جهان می‌گذاریم و با قصه بزرگ و بزرگ و بزرگ‌تر می‌شویم. آنچه حضور همیشگی دارد قصه است هرچند از دوره‌ای به دوره‌ی دیگر و از موقعیتی به موقعیت دیگر قالب عوض می‌کند.
اگر ما حیوان قصه‌گو یعنی ساکنان همیشگی سرزمین خیال باشیم، اگر قصه مقوم وجودی ما باشد، اگر قصه آن چیزی باشد که بین ما و دیگر موجودات مرز می‌کشد، یعنی تا مادامی که انسان وجود دارد، قصه هم همراه او وجود خواهد داشت. پس به نظر گاتشال آنچه درباره‌ی مرگ قصه و رمان می‌گویند چندان دقیق نیست. رمان تنها یک قالب است و چه بسا روزی بمیرد. آنچه زنده می‌ماند، محتوا یعنی خود قصه است که هر روز شکلی تازه می‌گیرد اما انسان را ترک نخواهد کرد. "انسان‌ها موجودی هستند که بزرگ نمی‌شوند. ما ممکن است شیرخوارگاه‌های خود را پشت سر بگذاریم، اما سرزمین خیالی را هرگز"»


متن کامل یادداشت #مریم_سادات_حسینی بر کتاب #حیوان_قصه_گو را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/7165

@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻ادبیات و مشکل معنای زندگی
(یادداشتی از مریمسادات حسینی)

▪️«آناکارنینا قصۀ عشق است و نیست. اواخر قرن نوزده است و قصه بین مسکو و پترزبورگ رفت‌وآمد می‌کند. روسیۀ قرن نوزده با غرب و مدرنیته آشنا شده ولی آن را دربست نپذیرفته است. رویارویی و گاه جدال بین نو و کهنه در قصه، به شکل‌های مختلف و در سطوح متفاوت ظاهر می‌شود. گاه میان بحث‌ها و مجادلات فلسفی و نیمه‌فلسفی شخصیت‌های رمان، گاه به شکل تفاوت فرهنگی بین پترزبورگ و مسکو و گاه در قالب درگیری شخصیِ زمین‌داری که می‌خواهد کشاورزی‌اش را مدرن کند و درعین‌حال روس باقی بماند. شاید بارزترین جلوۀ این رویارویی را در قالب دو قصۀ عشق رمان بشود دید.

تولستوی در آناکارنینا دو قصۀ عشق را در موازات هم پیش می‌برد. یکی پر شر و شور و نامتعارف و خارج از عرف و چارچوب و بدفرجام است، دیگری معقول و سنتی و اهلی و خوش‌فرجام. در همان فصل‌های نخست کتاب، وقتی هنوز ماجراها چندان بسط نیافتند، تولستوی اشاره‌ای گذرا به این دو نوع عشق دارد. جایی که لوین و استیوا در رستوران نشسته‌اند و دربارۀ عشق، زن و اخلاق گپ می‌زنند. تولستوی این دوگانه را از رسالۀ ضیافت افلاطون گرفته است و از زبان لوین به نام افلاطون هم اشاره می‌کند. استیوا از تراژدیِ گیرکردن بین دو زن می‌گوید. وقتی اخلاق، ایجاب می‌کند پیش زنی بمانی که دوستش نداری و دل، ایجاب می‌کند سمت زنی بروی که بودن با او اخلاقی نیست...»


متن کامل یادداشت خانم #مریم_سادات_حسینی را در پرونده #رمان_معناگرا ی سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9192

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻حقیقت در لباسِ روایت | یادداشتی از #مریم_سادات_حسینی
(مروری بر کتابِ #این_هم_مثالی_دیگر)

▪️«...این هم مثالی دیگر جلد دوم از مجموعه جستار روایی نشر اطراف است. روی جلد، زیر عنوان اصلی نوشته: "چهار جستار از حقایق زندگی روزمره". احتمالاً به محض دیدن جلد کتاب، از خودمان بپرسیم ژانر جستار با سایر ژانرهای متداول چه تفاوتی دارد؟
جستارها راه‌هایی نرم و ملایم‌ و در عین حال هوشمندانه‌اند برای گفتن حقایق سخت و پیچیده‌. جستار را در ترجمۀ واژۀ essay آورده‌اند. هوشمندی از مؤلفه‌های اصلی جستارنویسی است. اگر هم کمی شیطنت چاشنی این هوشمندی شده باشد که چه بهتر. یک جستار ممکن است از این‌جا شروع شود که نویسنده صبح برای صبحانه چه خورده، بعدش با کدام همسایه مشغول گپ و گفت شده و همین‌طور تا شب چه اتفافات ریز و درشتی برایش افتاده است. البته که این جزئیات روایی و داستانی طبق منطقی خاص کنار هم چیده می‌شوند و غایتی را دنبال می‌کنند. نویسنده انتخاب می‌کند از چه بگوید و از چه نگوید و چه چیز را کنار چه چیز قرار بدهد تا در نهایت به مقصودش برسد. نویسنده قرار است با کمک این جزئیات از امری کلی و جدی، یعنی از یک حقیقت برای ما حرف بزند. یا بهتر است بگویم نویسنده قرار است در دل همین اتفاقات روزمره، دنبال معنایی بگردد.
جستارها روایت/داستان هستند و نیستند. درون‌مایۀ یک مقالۀ جدی را دارند و ندارند. جستارها در مرز میان روایت/داستان و مقاله حرکت می‌کنند. بخش اعظم جذابیت‌شان را هم از همین‌جا می‌گیرند؛ چون می‌توانند مخاطبان هر دو گروه را شیفتۀ خود کنند: روایت/داستان‌دوست‌ها و مقاله‌دوست‌ها...»

متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9265

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻گزیده مطالب منتشر شدۀ سایت شهرستان ادب در خصوص «لِف نیکلایویچ #تولستوی»
(به بهانه زادروز #لئو_تولستوی، نابغه ادبیات داستانی کلاسیک)

goo.gl/vzGmQB

▪️امروز نهم سپتامبر، صد و نودمین سالروز تولد «لِف نیکلایویچ تالستوی» معروف به #لئو_تالستوی است.

تولستوی اسطوره ادبیات کلاسیک و نابغه داستان‌نویسی روسی ۹ سپتامبر ۱۸۲۸ در یاسنایا پالیانا (از توابع استان تولای روسیه) متولد شد و در ۲۰ نوامبر ۱۹۱۰ در همان دیار درگذشت.

#آناکارنینا و #جنگ_و_صلح از معروف‌ترین و معتبرترین رمان‌های تاریخ نویسی دو اثر از #تولستوی هستند. همچنین از دیگر آثار او می‌توان به #پدر_سرگی و #مرگ_ایوان_ایلیچ اشاره کرد.

با گرامی داشت سالروز تولد تولستوی، شما را به خواندن گزیده مطالبی که با موضوع این نویسنده بزرگ جهانی پیش از این در سایت شهرستان ادب منتشر شده بود دعوت می‌کنیم:

🔸معرفی بهترین کتاب‌های تولستوی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6000

🔸 نگاهی به رمان جنگ و صلح: جنگی برای صلح |به قلم #پرستو_علی_عسگرنجاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5999

🔸نگاهی به رمان آناکارنینا : پیامبری در میان نویسندگان |به قلم #مجید_اسطیری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/3084

🔸 نگاهی دیگر به رمان آناکارنینا : رویارویی میان نو و کهنه |به قلم #مریم_سادات_حسینی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9192

🔸 خوانش یک صفحه زیبا از مرگ ایوان ایلیچ: حقوق آقای وزیر
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/6740

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻 مطالب سایت شهرستان ادب برای #فئودور_داستایفسکی
(به بهانۀ سال‌روز تولد این نویسندۀ شهیر روسی)

▪️امروز، یازدهم نوامبر، سالروز به دنیا آمدن نویسندۀ شهیر روسی، فئودور داستایفسکی، است. نویسنده‌ای که شاهکارهایی مانند ابله، جنایت و مکافات، برادران کارامازوف و... از جمله آثار اوست.

سایت شهرستان ادب پیش از این مطالبی در رابطه با داستایفسکی منتشر کرده بود که اکنون به مناسبت تولد این نویسنده، به بازخوانی آن‌ها می‌پردازیم:

🔸هفتمین میزگرد #بوطیقا: بررسی #برادران_کارامازوف نوشته‌ی «فئودور داستایفسکی»
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7818

🔸«پنجره‎های رو به خدا»؛ همزمان با روز تولد فئودور داستایفسکی | یادداشتی از #محمدقائم_خانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5971

🔸«پیروزی با ایمان است»؛ جایگاه عقل در آثار داستایفسکی | یادداشتی از #محمدقائم_خانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/1689

🔸«در کسوت مسیحِ روسی» | یادداشتی بر «ابله» داستایفسکی | به قلم #مریم_سادات_حسینی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7145

🔸اعماق یک شکاف | پیرامون رمان «ابله» نوشتۀ «فئودور داستایفسکی» | یادداشتی از #علی_ششتمدی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9231

🔸«چهار شب سپید»؛ نگاهی به «شب‌های روشن» | یادداشتی از #پرستو_علی_عسگرنجاد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/5974

🔸یک دقیقۀ تمام شادکامی! | یادداشتی از #المیرا_شاهان با یادی از عاشقانه‌ترین اثر داستایفسکی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/7449

🔸 داستایفسکی، رمان و غواصی درون | یادداشتی از #محمد_شمس_الدینی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/9713

☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
Photo
🔻 بیچارگان،‌ یک قدم فراتر از شنل
(یادداشتی از #مریم_سادات_حسینی بر رمان #بیچارگان در سالگرد درگذشت نویسندۀ شهیر روسی #فئودور_داستایوفسکی)

▪️«... به نظر باختین حتی منتقدان معاصر داستایفسکی هم که این همه از خواندن بیچارگان مشعوف بودند، به درستی متوجه وجه تمایز این اثر نشده بودند. شاید بشود ردّپای داووشکین را به عنوان یک کارمند دون‌پایه‌ی فقیر در بسیاری از آثار آن زمان دید ولی تا پیش از داستایفسکی هیچ نویسنده‌ای به آن کارمند خصلت خودآگاهی نبخشیده بود. همگی فقط راویِ بیرونی فقر او بودند. ناظری که از منظر دانای کل ماجرایی را مشاهده می‌کند و شروع می‌کند به شرح آن. این داستایفسکی است که برای نخستین بار به این شخصیت پرتکرار اجازه‌ می‌دهد به وضع خود آگاه باشد و از این خودآگاهی سخن بگوید. اجازه می‌دهد که خودش زبان به سخن بگشاید و راویِ نحوه‌ی بودن خود باشد. داووشکین نه تنها به خود آگاه است که به تعبیر باختین حتی جهان پیرامون او و زندگی روزمره‌ی پیرامون او هم به درون فرآیند خودآگاهی‌اش کشیده می‌شود. در بیچارگان دیگر این مؤلف داستان نیست که برای مخاطب از وضع جهان می‌گوید، بلکه ما همه‌ی آنچه را که در جهان می‌گذرد از منظر قهرمان می‌بینیم و از زبان او می‌شنویم. داستایفسکی به تعبیر باختین به محتوای جهان گوگولی، به محتوای شنل و دماغ و یادداشت‌های یک دیوانه دست نمی‌زند، اما در چگونگی بیان این محتوا، انقلاب کوپرنیکی کوچکی ایجاد می‌کند... »

ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10058

☑️ @ShahrestanAdab