شهرکتاب آنلاین
7.93K subscribers
2.88K photos
336 videos
17 files
2.42K links
نزدیک ترین شهرکتاب دنیا
www.shahreketabonline.com
Download Telegram
#دیالوگ

و مردها به آنچه دست نایافتنی می‌دانند تمایل بیشتری دارند.

#شوخی #میلان_کوندرا

https://goo.gl/UpwCKK
@shahreketab
#داستان_جهان
#برشی_از_یک_کتاب

اینجا مردم قدر صبح را نمی‌دانند. با بیدارباش زنگ ساعت که همچون تیشه‌ای خوابشان را قطع می‌کند، به طرز خشنی از خواب برمی‌خیزند و بلافاصله خود را به دست تعجیلی شوم می‌سپارند. می‌توانی به من بگویی روزی که با چنین عمل خشنی شروع شود چگونه روزی خواهد بود؟ برای آدم‌هایی که بیدارباش هر صبح برایشان یک ضربه کوچک الکتریکی است چه اتفاق می‌افتد؟
هر روز با خشونت کنار بیا و هر روز لذت را فراموش کن.
باور کن همین صبح‌هاست که خلق و خوی آدم را تعیین می‌کند.


کتاب: #والس_خداحافظی
نویسنده: #میلان_کوندرا
مترجم: #عباس_پژمان

لینک این کتاب:
https://goo.gl/MFjfV6

@shahreketab
#داستان_جهان
#برشی_از_یک_کتاب

هیچ چیز از احساسِ همدردی سخت‌تر نیست
حتى تحملِ درد خویشتن به سختی دردی نیست که مشترکا با کسی دیگر برای یک نفر دیگر یا به جای شخصِ دیگری می‌کشیم و قوه‌ی تخیلِ‌مان به آن‌ها صدها بازتاب می‌بخشد...

عنوان کتاب: #بار_هستی
نویسنده: #میلان_کوندرا
مترجم: #پرویز_همایون_پور

لینک اين كتاب:

https://goo.gl/TP3ZFP

@shahreketab
#داستان_جهان
#برشی_از_یک_کتاب

برای او نامطبوع بود که در دل شب کنار آدم بیگانه‌ای بیدار شود، از بیداری صبحگاهی زوج‌ها نفرت داشت، میل نداشت کسی صدای مسواک کردن دندان‌هایش را بشنود و از صفای صبحانه‌ی دو‌نفره چیزی نمی‌فهمید.
به همین سبب چقدر تعجب کرد وقتی که بیدار شد، دید ترزا دستش را محکم در دست دارد! به او نگاه می‌کرد و به دشواری می‌توانست بفهمد که چه اتفاقی برایش افتاده است. ساعت‌های گذشته را به خاطر می‌آورد و احساس کرد که عطر خوشبختی ناشناخته‌ای را استنشاق می‌کند...

عنوان کتاب: #سبکی_تحمل_ناپذیر_هستی
نویسنده: #میلان_کوندرا
مترجم: #حسین_کاظمی_یزدی

لینک این کتاب:

https://goo.gl/wLJhvD

@shahreketab
#داستان_جهان
#برشی_از_یک_کتاب

انسان تصور می‌کند که در نمایشنامه‌ای معین نقش خود را ایفا می‌کند
و هیچ ظن نمی‌برد که در این اثنا
بی آنکه به او خبر بدهند صحنه را تغییر داده‌اند
و او نادانسته خود را وسط اجرایی متفاوت می‌‌یابد...

عنوان کتاب: #عشق_های_خنده_دار
نویسنده: #میلان_کوندرا

لینک این کتاب:

https://goo.gl/vEKAix

@shahreketab
#معرفی_نویسنده

#میلان_کوندرا

کوندرا در ۱۹۸۴ کتاب «سبکی تحمل ناپذیر هستی» که در فارسی «بار هستی» ترجمه شده را نوشت. این کتاب محبوب‌ترین کتاب کوندرا به حساب می‌آید. سبکی تحمل‌ناپذیر هستی به مشکلات یک زوج اهل «چک» با یکدیگر و دشواری سازگاری با زندگی در چکسلواکی می‌پردازد. در سال ۱۹۸۸، کارگردان آمریکایی فیلیپ کوفمان، فیلمی از روی این کتاب به همین نام ساخت. با وجود اینکه کوندرا معتقد است که رمان‌هایش برای ساخت فیلم مناسب نیستند، ولی در ساخت این فیلم، به عنوان مشاور همکاری داشت.

برای آشنایی بیشتر با کوندرا و کتاب‌هایی که از او در ایران چاپ شده است به این صفحه مراجعه کنید:

http://shahreketabonline.com/authors/milan-kundera

@shahreketab
#دیالوگ

یک‌بار حساب نیست؛ یک‌بار، مثل هیچ است. فقط یک‌بار زندگی‌کردن، مانند هرگز زندگی‌نکردن است.

#بار_هستی
#میلان_کوندرا

لینک کتاب:
https://goo.gl/tUVw57

@shahreketab
#داستان_جهان
#برشی_از_یک_کتاب

گوته می‌گوید: ناپختگی اصلاح ناپذیر بشر، در آن است که همواره در فکر تصویر خویش است.
خیلی مشکل است که در برابر تصویر خویش بی اعتنا بمانیم.
بشر توانایی این کار را ندارد، و تنها پس از مرگ، یعنی "مدتها پس از مرگ" چنین نیرویی پیدا می‌کند.
انسان هیچ چیزی جز تصویرش نیست.

عنوان کتاب: #بارهستی
نویسنده: #میلان_کوندرا

لینک این کتاب:
https://goo.gl/iJSuoA

@shahreketab
#داستان_جهان
#برشی_از_یک_کتاب

هیچ چیز از احساس همدردی سخت‌تر نیست. حتی تحمل درد خویشتن به سختی دردی نیست که مشترکا با کسی دیگر برای یک نفر دیگر یا بجای شخص دیگری، می‌کشیم و قوه تخیل ما به آن صدها بازتاب می‌بخشد.

عنوان کتاب: #بار_هستی
نویسنده: #میلان_کوندرا

لینک این کتاب:
https://goo.gl/3nzhus

@shahreketab
#داستان_جهان
#برشی_از_یک_کتاب

انسان تصور می‌کند که در نمایشنامه‌ای معین نقش خود را ایفا می‌کند
و هیچ ظن نمی‌برد که در این اثنا
بی آن‌که به او خبر بدهند صحنه را تغییر داده‌اند
و او نادانسته خود را وسط اجرایی متفاوت میابد...

عنوان کتاب: #عشق_های_خنده_دار
نویسنده: #میلان_کوندرا

لینک این کتاب:
https://goo.gl/mE8vjG

@shahreketab
#داستان_جهان
#برشی_از_یک_کتاب

به تمام اين‌ها نگاه كن! نگاه كن! دست كم‌ نيمى از اين‌هايى كه مى‌‌بينی زشتند. زشت بودن هم بخشی از حقوق بشر است؟ و آيا می‌دانی كه با خود بردن زشتی خود در تمام عمر، يعنى چه؟ بدون كمترين استراحت؟ جنسيتت را هم خودت انتخاب نكرده‌اى. و نيز رنگ چشمهايت را. نه قرنت را. نه كشورت را. نه مادرت را. هيچ يك از چيزهايى را كه به حساب مى‌آيند.
حقوقى كه كسی مى‌تواند داشته باشد فقط به چيزهاى پوچى مربوط مى‌شوند كه هيچ دليلى وجود ندارد كه بر سرشان جنگيد يا درباره شان اعلاميه‌هاى مشهور را نوشت.


عنوان کتاب: #جشن_بی‌معنایی
نویسنده: #میلان_کوندرا

لینک این کتاب:
https://goo.gl/5AvboQ

@shahreketab
#راوی_شهرکتاب‌_آنلاین
#برشی_از_یک_کتاب

در یکی از رباعی‌هایش از اندوه صحبت می‌کند، می‌گوید که می‌خواهد با این اندوه خانه‌ای بسازد
و خودش را سیصد سال در آن حبس کند! سیصد سال!
همه‌ی ما دیده‌ایم که تونل سیصد ساله‌ای جلو ما باز شده.
خب، ماهم این جا دیده‌ایم
پس، چرا هیچ‌کس نمی‌خواهد بفهمد؟
(چون ما، اگر احساسات‌مان اشتباه باشند، اگر تاریخ آن‌ها را مجاز نداند، تصحیح‌شان می‌کنیم)

«برشی از این کتاب را بشنوید با صدای خانم #زینب_اسماعیلی در سایت شهرکتاب آنلاین»

عنوان کتاب: #جهالت
نویسنده: #میلان_کوندرا

لینک این کتاب:
https://goo.gl/2DZGLc

@shahreketab
چگونه دوستی پدید می‌آید؟ مسلما همچون اتحادی بر ضد تیره روزی، اتحادی که بدون آن، انسان در برابر دشمنانش خلع سلاح شده است.

#هویت
#میلان_کوندرا
https://goo.gl/9nk1Tu

@shahreketab
شخصیت اصلی داستان زنی است به نام «اگنس» که از مشاهده حرکت اتفاقی زنی مسن در ذهن نویسنده‌ پدید می‌آید.

#جاودانگی
#میلان_کوندرا

https://goo.gl/oMPMnr

@shahreketab
این کتاب که در سال ۱۹۶۸ در پراگ در دورهٔ زمانی موسوم به بهار پراگ می‌گذرد و با مفاهیم فلسفی فراوانی سر و کار دارد

#بار_هستی
#میلان_کوندرا

https://goo.gl/fd2x8r

@shahreketab
در فوریه 1948، کلمنت گوتوالد، رهبر کمونیست، در پراگ بر مهتابی قصری باروک قدم گذاشت تا برای صدها هزار مردمی که در میدان شهر قدیم ازدحام کرده بودند سخن بگوید.

#کلاه_کلمنتیس
#میلان_کوندرا

https://goo.gl/pnMnTu

@shahreketab
#دیالوگ

‏کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را می‌داد که هیچگونه رضایت خاطری از آن نداشت...

#بار_هستی
#میلان_کوندرا
https://goo.gl/2BoJMt

@shahreketab
#تازه‌های_شهرکتاب

کوندرا در این کتاب ناجی نویسنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گان و شاعران می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و از آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در برابر تحریف مترجمان و منتقدان و دوستان دفاع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و همزمان نگاهی ژرف به هنر موسیقی و ادبیات می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندازد و این دو پدیده را از لحاظ خویشاوندی بحث می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. وصیت خیانت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شده زایش و تعالی رمان را از رابله تا کافکا بررسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و با رفت و برگشتی مدام به لئو تولستوی، یوهان باخ، توماس مان، چاپین، آندره برتون و فردریک نیچه و استراوینسکی خطی موازی میان رمان و موسیقی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد.

کوندرا در یکی از بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های این کتاب به ترجمه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پردازد و به شدت از حقوق نویسنده و شاعر حمایت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. او با به میان آوردن بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی ترجمه شده از رمان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کافکا و بررسی پاره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای از نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های او بیان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند که بالاترین مرجع برای یک مترجم «سبک شخصی مولف» است. اما بیشتر مترجمان مرجع دیگری را سرمشق قرار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند: «نوع متعارف یک زبان خوب». او معتقد است که هر مولف ارزشمندی از سبک خوب سرپیچی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند و اصالت هنر او در این سرپیچی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ست. و مهم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین کار مترجم در ابتدا این است که این سرپیچی را کشف کند و اینجاست که مترجم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به اثر وفادار بماند.

#وصیت_خیانت_شده
#میلان_کوندرا

http://bit.ly/2WoVjSm

@shahreketab
#معرفی_کتاب

رمان زندگی جای دیگری است حماسۀ طنزآمیزی است در وصف دوران جوانی که مفاهیمی همچون کودکی، جوانی، مادری و شاعری را به چالش می‌کشد. میلان کوندرا در این رمان، در قالب زندگی‌نامۀ شاعری جوان به بررسی یک فاجعه می‌پردازد: این‌که شعر چگونه به یاری نیروهای اهریمنی در اجتماع می‌آید و هنر بر ضد آزادی و بر ضد جوهر خود به کار گرفته می‌شود. یارومیل شاعری واقعی‌ است با شخصیتی مضحک و حساس، هراس‌انگیز و البته به‌کلی بی‌گناه. او را مادرش شاعر بارآورده و هم او تا بستر عشق و مرگ همراهی‌اش می‌کند. یارومیل شاعری بزرگ است که در میانۀ انقلاب کمونیستی، در میانۀ نمایشی از لودگی گرفتار شده و از شاعری ساده‌دل به هیولایی هولناک بدل می‌شود. او با اوهامش در اتاقی از آینه محصور است و تنها خود و خیالاتش را می‌بیند و فراتر از آن نمی‌رود. ما هم هنگام خواندن این اثر به آینه‌ای پیش رو و تصویرمان در آن می‌نگریم. این رمان را قوی‌ترین اثر در نقد شاعری و شاید رمانتیسیـسم خوانده‌اند

#زندگی_جای_دیگری_است
#میلان_کوندرا

http://bit.ly/2JA0ZVM

@shahreketab